How to Talk About Movies and TV Shows in English

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Do you like to watch movies and TV shows?

آیا دوست دارید فیلم و برنامه های تلویزیونی تماشا کنید؟

Do you know how to describe them in English?

آیا می دانید چگونه آنها را به انگلیسی توصیف کنید؟

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

If you like watching movies and TV shows, you're in the right place.

اگر به تماشای فیلم و برنامه های تلویزیونی علاقه دارید، در جای مناسبی هستید.

Honestly, I don't really enjoy watching them, but I do enjoy helping you with English, so

راستش را بخواهید، من واقعاً از تماشای آنها لذت نمی برم، اما از کمک به شما در مورد زبان انگلیسی لذت می برم، بنابراین خوشحالم که

it's my pleasure to share this lesson with you.

این درس را با شما به اشتراک می گذارم .

A popular topic in conversation is talking about the latest movies or maybe the latest

یک موضوع محبوب در گفتگو صحبت کردن در مورد جدیدترین فیلم ها یا شاید آخرین

TV show.

برنامه تلویزیونی است.

So today I want to help you describe TV shows and movies naturally in English.

بنابراین امروز می خواهم به شما کمک کنم تا برنامه های تلویزیونی و فیلم ها را به طور طبیعی به زبان انگلیسی توصیف کنید.

Before we get started, I want you to think about your favorite movie or maybe your favorite

قبل از شروع، می خواهم در مورد فیلم مورد علاقه خود یا شاید برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود فکر کنید

TV show.

.

As I talk about different ways to describe movies and TV shows, I want you to be thinking

همانطور که در مورد روش های مختلف برای توصیف فیلم ها و برنامه های تلویزیونی صحبت می کنم، می خواهم به این فکر کنید

about how you can describe that movie or TV show.

که چگونه می توانید آن فیلم یا برنامه تلویزیونی را توصیف کنید .

Because at the end of the lesson I'm going to ask you to write a comment describing your

زیرا در پایان درس از شما می خواهم که در

favorite movie or TV show so you can prepare throughout this lesson and think about the

مورد فیلم یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود نظری بنویسید تا بتوانید در طول این درس آماده شوید و به

different sentences that you can use.

جملات مختلفی که می توانید استفاده کنید فکر کنید.

Let's get started by talking about seven different types of movies.

بیایید با صحبت در مورد هفت نوع مختلف فیلم شروع کنیم.

If someone has never heard of your favorite movie, you need to start by giving it a type

اگر کسی هرگز نام فیلم مورد علاقه شما را نشنیده است، باید با دادن یک نوع یا ژانر به آن شروع کنید

or a genre.

.

So you might say it's an action movie.

بنابراین ممکن است بگویید این یک فیلم اکشن است.

A typical type of action movie is a superhero movie like Superman, Spider-man, The Avengers.

یک نوع معمولی از فیلم های اکشن، فیلم های ابرقهرمانی مانند سوپرمن، مرد عنکبوتی، انتقام جویان است.

These types of things are action movies, or you might say it's a comedy.

این نوع چیزها فیلم های اکشن هستند یا ممکن است بگویید کمدی هستند.

Some popular comedies are Mean Girls, Mr. Bean, or one of my personal favorites, Ferris

برخی از کمدی‌های محبوب عبارتند از Mean Girls، Mr. Bean یا یکی از مورد علاقه‌های شخصی من، Ferris

Bueller's Day Off.

Bueller's Day Off.

You should check it out.

شما باید این را چک کنید.

It's a classic.

این یک کلاسیک است.

There are some words we use to describe comedies because not all comedies are the same type

کلماتی هستند که ما برای توصیف کمدی ها استفاده می کنیم زیرا همه کمدی ها یک

of humor.

نوع طنز نیستند.

So you might say it's slapstick humor or it's a slapstick comedy.

بنابراین ممکن است بگویید که این یک طنز اسلپ استیک است یا یک کمدی اسلپ استیک.

That means they use a lot of physical humor like Mr. Bean.

یعنی آنها مانند مستر بین از طنز فیزیکی زیادی استفاده می کنند .

It's physical humor, not verbal humor, or you might say it's a parody, so that means

این یک طنز فیزیکی است، نه طنز کلامی، یا ممکن است بگویید این یک تقلید است، بنابراین به این معنی

it's making fun of something else or another concept, or it might be a romcom.

است که چیز دیگری یا مفهوم دیگری را مسخره می کند ، یا ممکن است یک رامکام باشد.

This is short for romantic comedy, you often say it's a romcom or it's a chick flick.

این کوتاه برای کمدی رمانتیک است، شما اغلب می گویید که این یک فیلم رامکام است یا یک تلنگر جوجه است.

Chick is a slang term for women and often women more than men like romcoms, like chick

چیک یک اصطلاح عامیانه برای زنان است و اغلب زنان بیشتر از مردان عاشق فیلم‌های رام‌کام، مانند فیلم‌های چیک هستند

flicks, so if you're talking about a movie, you might say, "Yeah, it's a chick flick,

، بنابراین اگر در مورد یک فیلم صحبت می‌کنید، ممکن است بگویید، "آره، این یک تلنگر جوجه است،

but I still like it," or, "It's a chick flick.

اما من هنوز آن را دوست دارم." , "این یک تلنگر جوجه است.

Yeah, it's pretty good."

آره، خیلی خوب است."

So you could use those terms to describe different types of comedies.

بنابراین می توانید از این اصطلاحات برای توصیف انواع مختلف کمدی استفاده کنید.

I think the biggest category of movies is drama or suspense.

من فکر می کنم بزرگترین دسته فیلم ها درام یا تعلیق هستند.

It could be like historical fiction.

می تواند مانند داستان های تاریخی باشد.

It could be a biography.

میتونه یه بیوگرافی باشه

It could be a mystery.

این می تواند یک راز باشد.

Some popular movies like this are movies, older movies made by Alfred Hitchcock.

برخی از فیلم‌های محبوب مانند این فیلم‌ها، فیلم‌های قدیمی‌تر ساخته آلفرد هیچکاک هستند.

Those are classics.

اینها کلاسیک هستند

I recommend them.

من آنها را توصیه می کنم.

Or it might be Pride and Prejudice, Titanic, Into the Wild, Forrest Gump, The Terminal,

یا ممکن است غرور و تعصب، تایتانیک، درون وحشی، فارست گامپ، ترمینال،

Edward Scissorhands.

ادوارد دست قیچی باشد.

All of these are drama or suspense.

همه اینها درام یا تعلیق هستند.

The fourth category is horror, fantasy, sci-fi.

دسته چهارم ترسناک، فانتزی، علمی تخیلی است.

I know there's a lot of differences here, but I just put them all together because they

من می دانم که اینجا تفاوت های زیادی وجود دارد، اما من فقط همه آنها را کنار هم می گذارم زیرا

all include some level of imagination beyond reality.

همه آنها سطحی از تخیل فراتر از واقعیت را شامل می شوند.

Some popular movies that fit into these categories are Minority Report, E.T., Star Wars, The

برخی از فیلم های محبوبی که در این دسته بندی ها قرار می گیرند عبارتند از: گزارش اقلیت، E.T.، جنگ ستارگان،

Prestige, Avatar.

پرستیژ، آواتار.

All of these fit into that category.

همه اینها در آن دسته قرار می گیرند.

When I was growing up, I really enjoyed watching musicals.

وقتی بزرگ شدم از تماشای موزیکال لذت می بردم .

A lot of these are older.

بسیاری از اینها قدیمی تر هستند.

They might be Wizard of Oz, The Sound of Music, or it could be more modern like a movie called

آنها ممکن است جادوگر شهر اوز، صدای موسیقی باشند، یا می توانند مدرن تر مانند فیلمی به نام

La La Land.

لا لا لند باشند.

All of these feature music and the actors are singing as an essential part of the plot.

همه اینها دارای موسیقی هستند و بازیگران به عنوان بخش اساسی داستان در حال آواز خواندن هستند.

The sixth type of movie are westerns.

نوع ششم فیلم ها وسترن هستند.

These are, I imagine, more popular in the US than elsewhere, but if you've ever seen

تصور می‌کنم این‌ها در ایالات متحده محبوب‌تر از جاهای دیگر هستند، اما اگر تا به حال

a Clint Eastwood movie, these are westerns.

فیلمی از کلینت ایستوود دیده‌اید، این‌ها وسترن هستند.

They were popular or they were mostly made during the '50s to '70s, and some top westerns

آنها محبوب بودند یا بیشتر در دهه 50 تا 70 ساخته می شدند، و برخی از وسترن های برتر

include High Noon, which is one of my favorites, or The Magnificent Seven.

عبارتند از High Noon که یکی از مورد علاقه های من است یا The Magnificent Seven.

These are some classic American movies.

اینها چند فیلم کلاسیک آمریکایی هستند.

The final category of movies are children's movies.

دسته آخر فیلم ها فیلم های کودک هستند .

There are two types of children's movies.

دو نوع فیلم کودک وجود دارد.

You could say it's an animated children's movie like Toy Story or Totoro, or it might

می توانید بگویید این یک فیلم انیمیشن کودکانه مانند داستان اسباب بازی یا توتورو است، یا ممکن

be live action like Harry Potter or The Sandlot.

است اکشن زنده مانند هری پاتر یا The Sandlot باشد.

That means that it's not featuring drawings.

این به این معنی است که دارای نقاشی نیست.

It's featuring real people.

در آن افراد واقعی حضور دارند.

So there's two types, and you could use this for other categories as well.

بنابراین دو نوع وجود دارد، و شما می توانید از آن برای دسته های دیگر نیز استفاده کنید.

It's an animated film or it's a live action movie.

این یک فیلم انیمیشن یا یک فیلم اکشن زنده است .

These types of words.

این نوع کلمات

If you'd like to watch three movies that help you learn more about American culture.

اگر می‌خواهید سه فیلم را تماشا کنید که به شما کمک می‌کند درباره فرهنگ آمریکایی بیشتر بدانید.

I made a movie about my top three movies up here so that you can gain a deeper insight

من یک فیلم درباره سه فیلم برتر خود در اینجا ساختم تا بتوانید بینش عمیق تری نسبت

into American culture and movies are a great way to do that.

به فرهنگ آمریکایی به دست آورید و فیلم ها راهی عالی برای انجام این کار هستند.

Next, I'd like to talk about some different categories of things that you might talk about

در مرحله بعد، من می خواهم در مورد دسته بندی های مختلفی از چیزهایی صحبت کنم که ممکن است در مورد آنها

in movies.

در فیلم ها صحبت کنید.

The first one is the trailer.

اولین مورد تریلر است.

You could say they gave away everything in the trailer.

می توان گفت آنها همه چیز را در تریلر دادند.

To give away everything means that they told too much of the story in the trailer and maybe

دادن همه چیز به این معنی است که آنها بیش از حد از داستان در تریلر گفته اند و شاید

they spoiled some important points.

برخی از نکات مهم را خراب کرده اند.

Or you might say Toy Story is coming out on May 1st, 2020.

یا ممکن است بگویید «داستان اسباب‌بازی» در ۱ می ۲۰۲۰ منتشر می‌شود.

Or Toy Story is going to be released on May 1st, 2020.

یا «داستان اسباب‌بازی» قرار است در ۱ می ۲۰۲۰ منتشر شود.

I don't know if that's actually true.

نمی‌دانم واقعاً درست است یا خیر.

I just made that up.

از خودم در آوردم.

But that means that it is the first time that you can see the movie.

اما این بدان معناست که این اولین بار است که می توانید فیلم را ببینید.

That's when it's going to come out.

آن وقت است که قرار است بیرون بیاید.

Usually come out in theaters.

معمولاً در سینماها می آیند.

You could say it's going to come out in theaters on May 1st next year.

می توان گفت که قرار است در اول ماه مه سال آینده در سینماها اکران شود.

Excellent.

عالی

There are a lot of expressions that we can use to talk about the plot of a movie.

عبارات زیادی وجود دارد که می توانیم در مورد طرح یک فیلم صحبت کنیم.

This means the story of the movie, but we use the word plot to talk about what happens

این به معنای داستان فیلم است، اما ما از کلمه طرح برای صحبت در مورد اتفاقاتی که

during a movie.

در طول یک فیلم می افتد استفاده می کنیم.

Or of course a TV show, but I'm just saying movie because it's simple to just say one

یا البته یک برنامه تلویزیونی، اما من فقط می گویم فیلم، زیرا گفتن یکی

of those.

از آن ها ساده است.

So you might start by saying The Terminal takes place in JFK Airport or The Terminal

بنابراین می توانید با گفتن اینکه ترمینال در فرودگاه JFK یا

is set in JFK Airport.

ترمینال در فرودگاه JFK تنظیم شده است شروع کنید.

That means that the location of the movie is in JFK Airport.

یعنی لوکیشن فیلم در فرودگاه جی اف کی است.

Even though this movie is set in the JFK airport, they didn't film it there.

با وجود اینکه این فیلم در فرودگاه JFK اتفاق می‌افتد، آنها آن را در آنجا فیلمبرداری نکردند.

The terminal was filmed in LA.

ترمینال در لس آنجلس فیلمبرداری شد.

For some movies there are special effects.

برای برخی از فیلم ها جلوه های ویژه وجود دارد.

So you could say Titanic is filled with really cool special effects, or in my opinion, the

بنابراین می توان گفت تایتانیک پر از جلوه های ویژه بسیار جالب است، یا به نظر من،

dialogue in the Titanic is a little weak.

دیالوگ های تایتانیک کمی ضعیف است.

This means that the things that they say, the dialogue, isn't normal or natural or convincing.

این بدان معناست که چیزهایی که می گویند ، دیالوگ، عادی یا طبیعی یا قانع کننده نیست.

It was a little bit shallow and that's just an opinion.

کمی سطحی بود و این فقط یک نظر است.

On the other hand, the score is incredible.

از طرفی امتیاز فوق العاده است.

I used to listen to it all the time.

من همیشه به آن گوش می دادم.

The score means the music, the music in the Titanic is really capturing and you can just

موسیقی به معنای موسیقی است، موسیقی در تایتانیک واقعاً در حال ضبط است و شما فقط می توانید

picture exactly what's happening.

دقیقاً آنچه را که در حال رخ دادن است تصویر کنید.

So, even if you weren't a big fan of certain parts of a movie, you could say, "Well, the

بنابراین، حتی اگر طرفدار سرسخت بخش‌های خاصی از یک فیلم نبودید، می‌توانید بگویید: "خب،

score was absolutely incredible.

امتیاز فوق‌العاده بود.

They did a great job."

آنها کار بزرگی انجام دادند."

Have you ever watched Avatar?

آیا تا به حال آواتار را تماشا کرده اید؟

It's two and a half hours long, which is ridiculously long for a movie.

دو ساعت و نیم است که برای یک فیلم به طرز مضحکی طولانی است.

But for me, when I watched Avatar, even though it was two and a half hours, I was on the

اما برای من وقتی آواتار را تماشا کردم، با اینکه دو ساعت و نیم بود،

edge of my seat.

لبه صندلی ام بودم.

You can picture sitting on the edge of your seat because you want to know what's going

می‌توانید نشستن روی لبه صندلی خود را تصور کنید، زیرا می‌خواهید بدانید در آینده چه

to happen next.

اتفاقی می‌افتد.

You're not sitting back and bored.

تو نمی نشینی و حوصله ات سر نمی رود.

You're tense and ready to know what's happening next.

شما متشنج هستید و آماده هستید که بدانید در آینده چه اتفاقی می افتد .

I was on the edge of my seat.

لبه صندلی ام بودم.

Talking about the plot.

صحبت کردن در مورد طرح

You might say the premise of High Noon is simple, but the plot keeps your attention.

ممکن است بگویید پیش فرض High Noon ساده است، اما طرح توجه شما را حفظ می کند.

Here the premise is the general idea.

در اینجا مقدمه ایده کلی است.

So the general idea is that at noon some bad guys are coming to the city and the sheriff

بنابراین ایده کلی این است که ظهر چند مرد بد به شهر می آیند و کلانتر

has to fight them.

باید با آنها مبارزه کند.

Simple idea, not too complex, but it's the action or the plot or the characters, whatever

ایده ساده، نه خیلی پیچیده، اما این اکشن یا طرح یا شخصیت‌ها، هر

you choose, that keeps your attention.

چیزی که انتخاب می‌کنید، توجه شما را حفظ می‌کند.

It might not be a super complex premise or idea of the whole story, but that action keeps

ممکن است این یک فرض یا ایده فوق العاده پیچیده از کل داستان نباشد، اما این عمل

your attention.

توجه شما را حفظ می کند.

Have you ever seen a Mr. Bean movie?

آیا تا به حال فیلم مستر بین را دیده اید؟

They're always hilarious.

آنها همیشه خنده دار هستند.

At least it's my type of humor, but because Mr. Bean movies don't have much dialogue,

حداقل این نوع طنز من است، اما چون فیلم های مستر بین دیالوگ زیادی ندارند،

they aren't hard to follow.

دنبال کردنشان سخت نیست.

To follow means to understand the plot, understand what's going on.

دنبال کردن یعنی درک طرح، درک آنچه در جریان است.

You can just watch and you can see exactly what he's doing.

شما فقط می توانید تماشا کنید و می توانید دقیقاً ببینید که او چه می کند.

It's easy to follow.

پیگیری آن آسان است.

On the other hand, you might say, "That was so complicated.

از سوی دیگر، ممکن است بگویید، "این خیلی پیچیده بود.

I couldn't follow it."

من نمی توانستم آن را دنبال کنم."

I couldn't follow it means I had no idea what was happening.

من نمی توانستم آن را دنبال کنم یعنی نمی دانستم چه اتفاقی دارد می افتد.

It was way too complicated.

خیلی پیچیده بود

If you watch a movie in another language, they might be dubbed or they might have subtitles.

اگر فیلمی را به زبان دیگری تماشا می کنید ، ممکن است دوبله شوند یا زیرنویس داشته باشند.

If you have never watched a Miyazaki movie, these are animated Japanese movies for children,

اگر تا به حال فیلم میازاکی را تماشا نکرده اید، این فیلم های انیمیشن ژاپنی برای کودکان

but also for adults.

و همچنین بزرگسالان هستند.

And when I watch these movies, say like Totoro.

و وقتی این فیلم ها را می بینم، مثل توتورو بگو.

Totoro is one of the most popular.

توتورو یکی از محبوب ترین هاست.

When I watch Totoro, I want to watch it with subtitles because when you watch it dubbed,

وقتی توتورو میبینم میخوام با زیرنویس ببینم چون وقتی دوبله میبینیش به

this means that you're hearing English voices and you're not hearing the original Japanese

این معنیه که صداهای انگلیسی میشنوید و صداهای اصلی ژاپنی رو

voices.

نمیشنوید.

I feel like it loses some of the magic because you're listening to it in a language that

من احساس می‌کنم که بخشی از جادوی آن را از دست می‌دهد، زیرا شما آن را به زبانی گوش می‌دهید که

isn't the original and maybe that's why you're wanting to watch movies and TV shows in English

اصلی نیست و شاید به همین دلیل است که می‌خواهید فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی را به زبان انگلیسی تماشا کنید

so they can get that original sense for it.

تا آن‌ها بتوانند آن حس اصلی را دریافت کنند. .

So I'm curious, in your country, are movies often dubbed?

بنابراین من کنجکاو هستم، در کشور شما، آیا فیلم ها اغلب دوبله می شوند؟

You're hearing your native language even though the actors aren't speaking your native language,

شما زبان مادری خود را می شنوید حتی اگر بازیگران به زبان مادری شما صحبت نمی کنند،

they might be speaking another language.

ممکن است به زبان دیگری صحبت کنند.

Are they dubbed or do they usually have subtitles?

دوبله هستن یا معمولا زیرنویس دارن؟

And what do you prefer?

و چه چیزی را ترجیح می دهید؟

I have this sentiment a lot, Into the Wild was an okay movie, but the book was better.

من این احساس را زیاد دارم، فیلم Into the Wild فیلم خوبی بود، اما کتاب بهتر بود.

If you read the book before you watch the movie, you will almost always feel like this.

اگر قبل از تماشای فیلم کتاب را بخوانید ، تقریباً همیشه این احساس را خواهید داشت.

It might be a common expression for you to use.

ممکن است یک عبارت رایج برای استفاده شما باشد.

The book was better.

کتاب بهتر بود

Almost always true across the board.

تقریباً همیشه در سراسر صفحه صادق است.

The book was better.

کتاب بهتر بود

Or I can't believe that they cut out my favorite parts of the book.

یا باورم نمی شود که قسمت های مورد علاقه ام را از کتاب بریده اند.

Most movies are based on books, so if you read the book, you know everything about the

بیشتر فیلم‌ها بر اساس کتاب‌ها ساخته شده‌اند، بنابراین اگر کتاب را بخوانید، همه چیز را در مورد

story and you might be disappointed if the director decides to cut out or take out or

داستان می‌دانید و ممکن است ناامید شوید اگر کارگردان تصمیم

not include some important parts that you liked from the book.

بگیرد بخش‌های مهمی را که شما دوست داشتید از کتاب حذف کند یا حذف کند.

I can't believe that they cut out my favorite part of the book.

من نمی توانم باور کنم که آنها قسمت مورد علاقه من از کتاب را بریده اند.

Now that we've talked about the trailer and the plot, what about the ending?

حالا که درباره تریلر و طرح داستان صحبت کردیم، در مورد پایان آن چطور؟

There are a lot of great expressions you can use to talk about the ending.

عبارات بسیار خوبی وجود دارد که می توانید از آنها برای صحبت در مورد پایان استفاده کنید.

For example, you might say there is a big twist at the end of The Prestige.

به عنوان مثال، ممکن است بگویید در پایان The Prestige یک پیچ بزرگ وجود دارد.

I won't spoil it for you.

من آن را برای شما خراب نمی کنم.

There's a twist.

یک پیچ و تاب وجود دارد.

That means there is a surprise that happens at the end of the movie The Prestige, and

یعنی در پایان فیلم The Prestige یک غافلگیری اتفاق می افتد و

I'm not going to tell you about it because I don't want to spoil it or I don't want to

من قصد ندارم در مورد آن به شما بگویم زیرا نمی خواهم آن را اسپویل کنم یا نمی خواهم

spoil it for you.

آن را برای شما اسپویل کنم.

If someone is telling you about a movie and you think they might give away some things

اگر کسی در مورد فیلمی به شما می گوید و فکر می کنید ممکن است چیزهایی را

about the plot that you don't want to know yet because you haven't seen it, you could

در مورد طرح داستان که هنوز نمی خواهید بدانید چون آن را ندیده اید به شما ارائه دهد، می توانید

say, "Wait, wait, wait, wait.

بگویید: «صبر کن، صبر کن، صبر کن، صبر کن.

Don't spoil it for me.

برای من

Let me watch the movie myself.

اسپویلش نکن بگذار خودم فیلم را

Don't spoil it."

ببینم اسپویلش نکن."

Or if you're disappointed in a movie, you might say, "Titanic was pretty good, but the

یا اگر از یک فیلم ناامید شده اید، ممکن است بگویید: "تایتانیک خیلی خوب بود، اما

ending just ruined it for me."

پایان آن را برای من خراب کرد."

Ruined it means the movie.

خراب شده یعنی فیلم.

It means the movie was ruined because of the ending.

یعنی فیلم به خاطر پایانش خراب شد .

There was definitely room for Jack on that piece of wood.

روی آن تکه چوب قطعا جا برای جک وجود داشت .

What were they thinking?

آنها چه فکر می کردند؟

So for you, if you're disappointed in the ending, you might say, "Ugh, the ending just

بنابراین برای شما، اگر از پایان ناامید هستید، ممکن است بگویید: "اوه، پایان فقط

ruined it for me."

آن را برای من خراب کرد."

A simple expression, you might use is just, "In the end, the good guys win and the bad

یک عبارت ساده که ممکن است استفاده کنید این است که "در پایان، افراد خوب برنده می شوند و افراد

guys lose."

بد بازنده."

This is a general idea.

این یک ایده کلی است.

In the end, this is what happens.

در نهایت، این چیزی است که اتفاق می افتد.

Another way to talk about the ending is the climax.

راه دیگر برای صحبت در مورد پایان، نقطه اوج است.

This is when there's the most suspense.

این زمانی است که بیشترین تعلیق وجود دارد.

You might say the climax in most Alfred Hitchcock movies, which are older, amazing suspense

ممکن است بگویید اوج اکثر فیلم های آلفرد هیچکاک، که فیلم های قدیمی تر و شگفت انگیزی هستند

movies that I really recommend.

که من واقعاً آنها را توصیه می کنم.

The climax of most Alfred Hitchcock movies is when the audience thinks they know what's

اوج اکثر فیلم های آلفرد هیچکاک زمانی است که مخاطب فکر می کند می داند قرار است چه

going to happen, but the characters don't know.

اتفاقی بیفتد، اما شخصیت ها نمی دانند.

So you're sitting there watching and saying, "No, don't go into that room.

بنابراین شما آنجا نشسته اید و تماشا می کنید و می گویید: "نه، به آن اتاق نرو.

You know what's in that?

می دانی در آن چیست

No, don't go in there."

؟ نه، داخل آن نرو."

Because we know what's going to happen, but they have no idea, so there's a lot of suspense

چون می دانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد، اما آنها هیچ ایده ای ندارند، بنابراین تعلیق

that's built.

زیادی ایجاد شده است.

Next.

بعد.

Let's talk about how to describe the characters in the movie or the actors themselves.

بیایید در مورد چگونگی توصیف شخصیت های فیلم یا خود بازیگران صحبت کنیم.

You could say the movie Love Actually has a star-studded cast, but I wasn't a big fan

می توان گفت که فیلم Love Actually بازیگران ستاره ای دارد، اما من طرفدار زیادی

of the movie.

از فیلم نبودم.

When there are a lot of famous people in a movie, you could say a star-studded cast because

وقتی افراد مشهور زیادی در یک فیلم حضور دارند، می‌توان گفت یک بازیگر پر ستاره، زیرا

someone who's famous is a star.

کسی که مشهور است یک ستاره است.

It's a star-studded cast.

این یک بازیگر پر ستاره است.

Brad Pitt had a cameo role or a guest appearance on the TV show Friends.

برد پیت در برنامه تلویزیونی Friends نقش کوتاه یا مهمان داشت .

He made a brief appearance, maybe for one episode or just one scene in the TV show friends,

او یک حضور کوتاه، شاید برای یک قسمت یا فقط یک صحنه در برنامه تلویزیونی دوستان،

a cameo role or a guest appearance.

یک نقش کوتاه یا یک حضور مهمان داشت.

They mean the same thing.

منظورشون همینه

The main characters in Harry Potter are now internationally famous.

شخصیت های اصلی هری پاتر اکنون در سطح بین المللی مشهور هستند.

If you talk about Harry, Ron, Hermione or even some of the other main characters, most

اگر در مورد هری، رون، هرمیون یا حتی برخی از شخصیت های اصلی دیگر صحبت کنید، بیشتر

people know who these are and they can connect them with Harry Potter.

مردم می دانند که اینها چه کسانی هستند و می توانند آنها را با هری پاتر مرتبط کنند.

Star Wars has a lot of supporting actors, because they visit so many different planets

جنگ ستارگان بازیگران مکمل زیادی دارد، زیرا آنها از سیارات مختلف

and so many different places.

و مکان های بسیار متفاوت بازدید می کنند.

Supporting actors aren't the main actors, but they're still important for keeping the

بازیگران مکمل، بازیگران اصلی نیستند، اما همچنان برای

plot moving, for making sense of that world.

حرکت در داستان، برای معنا بخشیدن به آن دنیا مهم هستند.

They're the supporting actors.

آنها بازیگران مکمل هستند.

If you've never seen the amazing musical The Sound of Music, I would definitely say to

اگر هرگز موزیکال شگفت انگیز The Sound of Music را ندیده اید، قطعاً به شما می گویم

you, I can't believe you've never seen The Sound of Music.

، باورم نمی شود که هرگز The Sound of Music را ندیده باشید.

It stars one of my favorite actresses, Julie Andrews, or you could say, "Have you seen

یکی از بازیگران زن مورد علاقه من، جولی اندروز، یا می توان گفت: "

the movie with Julie Andrews?"

آیا فیلم را با جولی اندروز دیده ای؟"

She's the actress, so it doesn't mean that you went to the movie theater with her.

او بازیگر است، بنابراین به این معنی نیست که شما با او به سینما رفته اید.

It just means that there is a movie that features her.

این فقط به این معنی است که فیلمی وجود دارد که او را در آن حضور دارد.

She is the star of that movie and it is absolutely incredible.

او ستاره آن فیلم است و این کاملاً باورنکردنی است.

The music brings me back to a great place in my childhood and I still love singing it

موسیقی من را به مکانی عالی در دوران کودکی ام برمی گرداند و هنوز هم عاشق خواندن

today.

آن هستم.

We talked about main characters, supporting actors.

در مورد شخصیت های اصلی، بازیگران مکمل صحبت کردیم .

What about people who are in a movie but they don't have a speaking role, they're just kind

در مورد افرادی که در یک فیلم حضور دارند اما نقش گویندگی ندارند، آنها

of in the background?

فقط در پس زمینه هستند چطور؟

You could say, "My brother-in-law was an extra in an Emma Watson movie."

می‌توان گفت، "برادرشد من در فیلم اما واتسون نقش اضافی داشت."

That's true.

درست است.

He just was in the movie because they were filming in his city and they needed people

او فقط در فیلم حضور داشت چون در شهرش فیلمبرداری می‌کردند و به مردم نیاز

to be in the background and he thought, "Okay, I'll make a little money for one day and just

داشتند که در پس‌زمینه حضور داشته باشند و فکر کرد: "باشه، من برای یک روز پول کمی در می‌آورم و

be in the background of this movie."

فقط در پس‌زمینه این فیلم باشم."

So he was an extra in the movie.

بنابراین او در فیلم یک فرد اضافی بود.

There are a lot of people involved in movies who aren't actors.

افراد زیادی در فیلم ها حضور دارند که بازیگر نیستند.

For example, Steven Spielberg directed Schindler's List or we could switch that sentence and

به عنوان مثال، استیون اسپیلبرگ فیلم فهرست شیندلر را کارگردانی کرد یا می‌توانیم آن جمله را تغییر دهیم و

say Schindler's List was directed by Steven Spielberg, another excellent movie.

بگوییم فهرست شیندلر توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شده است ، یک فیلم عالی دیگر.

Now let's talk about sequels or series.

حالا بیایید در مورد دنباله ها یا سریال ها صحبت کنیم.

There's often more than one of a movie that seems to be kind of the trend nowadays.

اغلب بیشتر از یک فیلم وجود دارد که به نظر می رسد نوعی روند امروزی باشد.

If there's one movie, there's probably going to be a sequel and maybe there'll be more

اگر یک فیلم وجود داشته باشد، احتمالاً دنباله‌ای از آن ساخته خواهد شد و شاید

in the future.

در آینده بیشتر باشد.

So let's talk about how you can use that.

بنابراین بیایید در مورد نحوه استفاده از آن صحبت کنیم.

Star Wars has several sequels and prequels.

جنگ ستارگان چندین دنباله و پیش درآمد دارد.

Here we need this prefix sequel or pre, pre means before.

در اینجا به این پیشوند sequel یا pre, pre به معنی قبل نیاز داریم.

So a sequel comes after and a prequel comes before.

بنابراین یک دنباله بعد و یک پیش درآمد قبل از آن می آید .

So we have the original movies and some of them take place afterwards and some of them

بنابراین ما فیلم‌های اصلی را داریم و برخی از آن‌ها پس از آن و برخی از آن‌ها قبل از آن

take place before.

اتفاق می‌افتند.

It doesn't matter which order they were filmed in.

فرقی نمی کند که با کدام ترتیب فیلمبرداری شده اند .

But this is the chronological order of the universe or of the story.

اما این ترتیب زمانی جهان یا داستان است.

Lord of the Rings is a trilogy.

ارباب حلقه ها یک سه گانه است.

Trilogy.

سه گانه.

Here the prefix is tri or tri and that means three.

در اینجا پیشوند tri یا tri است و این به معنای سه است.

So there are three movies in Lord of the Rings.

بنابراین در ارباب حلقه ها سه فیلم وجود دارد.

There are plenty of other trilogies.

سه گانه های دیگر نیز زیاد است.

This is kind of a common concept for telling a complex story or maybe telling a simple

این یک نوع مفهوم رایج برای گفتن یک داستان پیچیده یا شاید گفتن یک

story, but drawing it out so that they get more money from people watching more movies.

داستان ساده است، اما آن را به گونه ای ترسیم می کند که از مردمی که فیلم های بیشتری تماشا می کنند، پول بیشتری دریافت کنند.

And there are often trilogies for a story.

و اغلب سه گانه برای یک داستان وجود دارد.

It seems like Disney has been making some remakes recently of some of their classic

به نظر می رسد که دیزنی اخیراً برخی از فیلم های کلاسیک خود

movies like The Lion King, The Jungle Book, these classic animated movies they are remaking.

مانند شیر شاه، کتاب جنگل، این انیمیشن های کلاسیک را که در حال بازسازی هستند، بازسازی کرده است.

So you could say, "I loved the original, but I didn't really like the remake."

بنابراین می توانید بگویید: "من نسخه اصلی را دوست داشتم، اما واقعاً بازسازی را دوست نداشتم."

Or you could say, "I loved the original and I thought I wouldn't like the remake, but

یا می توانید بگویید: "من نسخه اصلی را دوست داشتم و فکر می کردم از بازسازی آن خوشم نمی آید،

it was actually pretty good."

اما در واقع بسیار خوب بود."

It's the original and the remake.

این نسخه اصلی و بازسازی شده است.

And finally, let's talk about the reception of a movie.

و در نهایت اجازه دهید در مورد استقبال از یک فیلم صحبت کنیم.

This means how it was perceived by audiences, how much money it made, how well it did.

این بدان معناست که مخاطبان چگونه آن را درک کردند، چقدر پول به دست آورد، چقدر خوب عمل کرد.

You could say for the movie Forrest Gump.

می توان گفت برای فیلم فارست گامپ.

"Forrest Gump was a hit from the moment it came out."

«فارست گامپ» از همان لحظه‌ای که منتشر شد، یک ضربه بزرگ بود.

To be a hit means that everyone loved it.

موفق بودن به این معنی است که همه آن را دوست داشتند.

It was instantly popular and famous.

فوراً محبوب و مشهور شد.

It was a hit.

این یک ضربه بود.

You can use this expression actually for other things as well.

شما می توانید از این عبارت در واقع برای چیزهای دیگر نیز استفاده کنید.

Same as some of the other expressions we talked about, but let's say that you bake a birthday

مانند برخی از عبارات دیگری که در مورد آنها صحبت کردیم، اما بیایید بگوییم که شما یک کیک تولد

cake for your friend.

برای دوست خود می‌پزید.

You bake this amazing chocolate birthday cake and you bring it to her party and everyone

شما این کیک تولد شکلاتی شگفت‌انگیز را می‌پزید و آن را به مهمانی او می‌آورید و همه

loves it.

آن را دوست دارند.

You could say, "I'm so glad that my cake was a hit."

می توانید بگویید: "خیلی خوشحالم که کیک من موفق شد."

It was instantly loved.

آن را فورا دوست داشت.

What's the opposite of a hit?

نقطه مقابل ضربه چیست؟

You could say that, "Willy Wonka and the Chocolate Factory was a box office bomb in 1971."

می توان گفت که "ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی یک بمب باکس آفیس در سال 1971 بود."

This is the original Willy Wonka and the Chocolate Factory.

این ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی اصلی است .

Not the one with Johnny Depp.

نه با جانی دپ.

That's the remake.

این بازسازی است.

But you could say, "It was a box office bomb."

اما می توان گفت: "این یک بمب باکس آفیس بود."

Or you could say, "It was a flop."

یا می توانید بگویید: "این یک شکست بود."

It made no money.

هیچ درآمدی نداشت.

There was a lot of hype and excitement about the movie and then when it came out ... people

هیاهو و هیجان زیادی در مورد فیلم وجود داشت و پس از آن که منتشر شد ... مردم

didn't really like it.

واقعاً آن را دوست نداشتند.

It was a flop or it was a box office bomb.

این یک شکست یا یک بمب باکس آفیس بود.

That was a lot of expressions, right?

این عبارات زیادی بود، درست است؟

Well, now you are armed and prepared to talk about movies and TV shows in daily conversation,

خوب، حالا شما مسلح شده اید و آماده اید که در مکالمه روزانه در مورد فیلم ها و برنامه های تلویزیونی صحبت کنید،

right?

درست است؟

I want to give you a chance to practice.

من می خواهم به شما فرصتی برای تمرین بدهم.

In the comments, I want you to tell me about your favorite movie and TV show.

در نظرات از شما می خواهم در مورد فیلم و برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود بگویید.

Use some of these expressions that you learned today to give it more depth and detail.

از برخی از این عباراتی که امروز یاد گرفتید استفاده کنید تا به آن عمق و جزئیات بیشتری بدهید.

You can talk about the trailer or maybe the plot or the characters or the reception, but

شما می توانید در مورد تریلر یا شاید طرح داستان یا شخصیت ها یا استقبال صحبت کنید، اما

don't spoil it for me.

آن را برای من اسپویل نکنید.

Don't tell me the ending.

پایانش را به من نگو

You can also read other people's comments to get some good suggestions about movies

همچنین می توانید نظرات دیگران را بخوانید تا پیشنهادات خوبی در مورد فیلم

that you should watch.

هایی که باید تماشا کنید دریافت کنید.

It'll be a great way to expand your knowledge.

این یک راه عالی برای گسترش دانش شما خواهد بود.

Thank you so much for learning English with me and I'll see you again next Friday for

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای

a new lesson here on my YouTube channel.

یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free ebook, Five Steps to Becoming a Confident English

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.