5 Reasons English is Hard to Learn

Vanessa: Hi, I'm  

ونسا: سلام، من

Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  Is English the hardest language to learn?  

ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com. آیا انگلیسی سخت ترین زبان برای یادگیری است؟

Well, these articles say so. But  if you are one of the 300 million  

خوب، این مقالات این را می گویند. اما اگر شما یکی از 300 میلیون

English learners around the world, it can't be  impossible. Right? Well, let's talk about it. 

زبان انگلیسی در سراسر جهان هستید، غیرممکن نیست. درست؟ خوب، بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Have you ever watched an English TV show or movie  and thought, "Man, this is not what I learned in  

آیا تا به حال یک برنامه تلویزیونی یا فیلم انگلیسی را تماشا کرده اید و فکر کرده اید، "ای مرد، این چیزی نیست که من در مدرسه یاد گرفتم

school." Well, you're right. You learned classroom  English, not real English. In the real world,  

." خب حق با شماست شما انگلیسی را در کلاس درس یاد گرفتید ، نه انگلیسی واقعی. در دنیای واقعی،

people speak real English for daily conversation,  for the workplace, for life. It's real English.  

مردم برای مکالمه روزانه، برای محل کار، و برای زندگی به انگلیسی واقعی صحبت می کنند. این انگلیسی واقعی است.

Don't waste your time studying  classroom English anymore.  

دیگر وقت خود را برای مطالعه انگلیسی کلاس درس تلف نکنید.

Join me and learn to speak real American English. Let's talk about five reasons why English is  

به من بپیوندید و یاد بگیرید که انگلیسی واقعی آمریکایی صحبت کنید. بیایید در مورد پنج دلیل صحبت کنیم که چرا انگلیسی

a hard language to learn. And let me know in the  comments if you agree with what I have to say. 

زبانی برای یادگیری سخت است. و اگر با آنچه من می‌گویم موافق هستید، در نظرات به من اطلاع دهید.

To help you never forget what you learn in this  lesson, I've created a free PDF worksheet that you  

برای کمک به اینکه هرگز چیزهایی را که در این درس می‌آموزید فراموش نکنید ، یک کاربرگ PDF رایگان ایجاد کرده‌ام که

can download with the link in the description.  You can review all of today's vocabulary,  

می‌توانید آن را با پیوند در توضیحات دانلود کنید. می‌توانید همه واژگان امروزی،

ideas, pronunciation tips. And at the bottom of  the worksheet, you can answer Vanessa's challenge  

ایده‌ها، نکات تلفظی را مرور کنید. و در پایین کاربرگ، می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید

question. So click on the link in the description  to download this free PDF worksheet today. 

. بنابراین برای دانلود این کاربرگ PDF رایگان امروز روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید.

At the end of this lesson, you'll learn one of  the top mistakes that my English students make.  

در پایان این درس، یکی از بزرگترین اشتباهات دانش‌آموزان انگلیسی من را یاد خواهید گرفت.

And I have a special announcement about  how you can save $100 on my premium course,  

و من یک اعلامیه ویژه دارم در مورد اینکه چگونه می‌توانید 100 دلار در دوره ممتاز من،

The Fearless Fluency Club. Let's get started with  the first reason why English is hard to learn. 

The Fearless Fluency Club صرفه‌جویی کنید. بیایید با اولین دلیلی که چرا یادگیری زبان انگلیسی دشوار است شروع کنیم.

Number one, real vocabulary is different  from classroom vocabulary. Let's take a  

شماره یک، واژگان واقعی با واژگان کلاس درس متفاوت است. بیایید

look at a couple examples. Let's imagine that  you move to the US and you get a job working at  

به چند مثال نگاهی بیندازیم. بیایید تصور کنیم که به ایالات متحده نقل مکان کنید و در یک پیتزافروشی شغلی پیدا کنید

a pizza restaurant. Okay. It's a  good first job and it's a good way to  

. باشه. این اولین شغل خوبی است و راه خوبی برای

get some work experience in the US. Well, you  might hear your boss say something like this.  

کسب تجربه کاری در ایالات متحده است. خب، ممکن است بشنوید که رئیستان چیزی شبیه به این می‌گوید.

"Is the pizza ready to be delivered?"  And then you'll hear a coworker say,  

"آیا پیتزا آماده تحویل است؟" و سپس می شنوید که یک همکار می گوید:

"Yes, the pizza is good to go." Huh? Good to go. Okay. Well, we have a more typical classroom  

«بله، پیتزا خوب است.» متعجب؟ خوبه که بری باشه. خوب، ما یک کلمه انگلیسی کلاس درس معمولی داریم

English word, ready. Is the pizza ready to  be delivered? And then you hear someone say,  

، آماده است. آیا پیتزا آماده تحویل است؟ و سپس می شنوید که یکی می گوید،

"Yes, it's good to go." Well, they could  have said, "Yes, it's ready." That's okay.  

"بله، رفتن خوب است." خوب، می‌توانستند بگویند ، "بله، آماده است." اشکالی ندارد.

But you will hear these types of real English  phrases, "Good to go," quite often in daily life. 

اما این نوع عبارات واقعی انگلیسی «خوب است» را اغلب در زندگی روزمره خواهید شنید.

Let's take a look at another example. If you're in  a long-term committed relationship with someone,  

بیایید به مثال دیگری نگاهی بیندازیم. اگر در یک رابطه متعهدانه طولانی مدت با کسی

you've probably talked about money before. And  money can be a difficult part of a marriage.  

هستید، احتمالاً قبلاً در مورد پول صحبت کرده اید. و پول می‌تواند بخش سختی از ازدواج باشد.

But we can also exchange this rather  simple, normal word, difficult, for  

اما ما همچنین می‌توانیم این کلمه نسبتاً ساده، معمولی، دشوار را

another more real English term. You could say  money can be a sticking point in a marriage. 

با واژه انگلیسی واقعی‌تر دیگری مبادله کنیم. می‌توانید بگویید که پول می‌تواند یک نقطه گیر در ازدواج باشد.

Now this just takes your vocabulary up to the next  level. But this is one of the reasons why when  

اکنون این فقط دایره لغات شما را به سطح بالاتری می برد. اما این یکی از دلایلی است که

you're watching English movies and TV shows, you  feel like it's a different language than what you  

وقتی در حال تماشای فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی انگلیسی هستید، احساس می‌کنید این زبان با آنچه

learned. Yes, you will hear the words ready and  difficult, but you will also hear the expressions  

آموخته‌اید متفاوت است. بله، کلمات آماده و سخت را خواهید شنید، اما عبارات

good to go or a sticking point. And that's what  will set you apart from beginner English learners,  

خوش رفتن یا یک نقطه چسبنده را نیز خواهید شنید. و این همان چیزی است که  شما را از زبان آموزان مبتدی انگلیسی متمایز می کند،

when you can integrate these rule real vocabulary  expressions into your daily conversation. 

وقتی بتوانید این عبارات واژگان واقعی قوانین را در مکالمه روزانه خود ادغام کنید.

All right, let's go on to reason number  two why English is hard to learn.  

بسیار خوب، بیایید به دلیل شماره دو ادامه دهیم که چرا یادگیری انگلیسی دشوار است.

There are over 10,000 phrasal verbs used  in daily conversation. And some of them  

بیش از 10000 فعل عبارتی در مکالمه روزانه استفاده می‌شود. و برخی از

have more than one meaning. Yes, that's right.  10,000. I'm so sorry. But don't worry. Today  

آنها بیش از یک معنی دارند. بله درست است. 10000. خیلی متاسفم. اما نگران نباشید. امروز

I'm going to help you with two of these phrasal  verbs that each have two meanings. So really,  

من قصد دارم با دو مورد از این افعال عبارتی که هر کدام دو معنی دارند به شما کمک کنم. بنابراین واقعاً

it's kind of like learning four for two. Okay. Let's start with the first one.  

،   شبیه یادگیری چهار به دو است. باشه. بیایید با اولی شروع کنیم.

To come through. This is a typical example of a  phrasal verb. We have a verb, to come, and then  

برای آمدن از طریق. این یک مثال معمولی از یک فعل عبارتی است. ما یک فعل، to come، و سپس

we have an added word. This is a preposition or  sometimes called a participle, the word through,  

یک کلمه اضافه داریم. این یک حرف اضافه است یا گاهی اوقات به آن مضارع می گویند، کلمه عبور،

to come through. And this is put together  in a phrase, why we call it a phrasal verb,  

برای آمدن. و این در یک عبارت جمع شده است، چرا ما آن را یک فعل عبارتی می نامیم،

and they have some unique uses in English. So  let's take a look at the first way to use this. 

و آنها چند کاربرد منحصر به فرد در انگلیسی دارند. بنابراین بیایید نگاهی به اولین راه برای استفاده از این بیاندازیم.

Let's imagine you're working in a  hospital and you hear a doctor say,  

بیایید تصور کنیم که در یک بیمارستان کار می‌کنید و وقتی از راهرو می‌دوید، می‌شنوید که دکتر می‌گوید:

"Coming through," as he runs down the hallway.  Well, there must be some kind of emergency. Here  

«از راه می‌آید». خوب، باید یک نوع اضطراری وجود داشته باشد. اینجا

he's moving from one location to another. And  he's saying, "Coming through," warning everyone  

او از مکانی به مکان دیگر نقل مکان می کند. و او می‌گوید: «ازطرف می‌گذرم» و به همه هشدار می‌دهد

get out of the way. So this is the very literal  way to use this. I am coming through. Watch out. 

که از راه دور شوند. بنابراین این روش بسیار تحت اللفظی برای استفاده از آن است. دارم از راه میرسم مواظب باش.

But we can use this in a more figurative way as  well. What if I said to you that my mom always  

اما می‌توانیم از این به روشی مجازی‌تر نیز استفاده کنیم. اگر به شما بگویم که مادرم همیشه

comes through for me when I need her? Does this  mean that she's running through the hallway and  

وقتی به او نیاز دارم به دنبال من می آید چه؟ آیا این به این معنی است که او در راهرو می دود و

everyone is moving out of the way? No. This means  that she supports me or successfully helps me.  

همه از راه دور می شوند؟ نه. این بدان معناست که او از من حمایت می‌کند یا با موفقیت به من کمک می‌کند.

My mom comes through for me whenever I need  help. I can depend on her help. So this is  

هر زمان که به کمک نیاز داشته باشم، مادرم به سراغم می آید. من می توانم به کمک او تکیه کنم. بنابراین، این

a second way to use this phrasal verb, to come  through. She always comes through for me. I hope  

راه دوم برای استفاده از این فعل عبارتی، برای آمدن است. او همیشه برای من پیش می آید.

that there's someone in your life who always  comes through for you whenever you need help. 

امیدوارم  کسی در زندگی شما باشد که همیشه هر زمان که به کمک نیاز داشتید به سراغ شما بیاید.

Let's take a look at another phrasal verb that  has two meanings: to show up. Let's take a look at  

بیایید نگاهی به یک فعل عبارتی دیگر بیندازیم که دو معنی دارد: نشان دادن. بیایید به

this sentence. You can't show up 15 minutes late  for work every day and expect to keep your job.  

این جمله نگاهی بیندازیم. نمی‌توانید هر روز 15 دقیقه دیر سر کار حاضر شوید و انتظار داشته باشید که شغل خود را حفظ کنید.

What's this mean here? Does this mean you're  appearing out of a cloud? I showed up at work.  

این اینجا به چه معناست؟ آیا این به این معنی است که شما از یک ابر ظاهر می‌شوید؟ سر کار حاضر شدم

No. This just means that you are arriving.  You're appearing there. But not so much in  

نه. این فقط به این معنی است که شما در حال ورود هستید. شما در آنجا ظاهر می شوید اما نه خیلی

a magical way. You can't show up or come to work  15 minutes late every day and expect to keep your  

به روشی جادویی. شما نمی توانید هر روز 15 دقیقه دیر سر کار حاضر شوید یا سر کار بیایید و انتظار داشته باشید که شغل خود را حفظ کنید

job. You'll probably get fired at some point. Well, to help you remember way to use show up,  

. احتمالاً در مقطعی اخراج خواهید شد. خوب، برای اینکه به شما کمک کنم روش استفاده از نمایش را به خاطر بسپارید،

because we often use this in daily conversation,  I'd like to show you a little clip.  

چون ما اغلب از آن در مکالمه روزانه استفاده می کنیم، می خواهم یک کلیپ کوچک به شما نشان دهم.

There is a conversation between me and a woman  named Alexandra that is in my course, The Fearless  

مکالمه‌ای بین من و زنی به نام الکساندرا وجود دارد که در دوره آموزشی من، The Fearless

Fluency Club. Because in this course, we break  down conversations and pull out key vocabulary,  

Fluency Club است. زیرا در این دوره، مکالمات را تجزیه می‌کنیم و واژگان

key phrasal verbs, key pronunciation. And this  is one of the phrasal verbs that we used in  

کلیدی، افعال عبارتی کلیدی، تلفظ کلید را بیرون می‌آوریم. و این یکی از افعال عبارتی است که در مکالمه استفاده کردیم

the conversation. You're going hear her say,  "Mom is very likely to show up last minute." 

. می‌شنوید که می‌گوید: «به احتمال زیاد مادر لحظه آخری ظاهر می‌شود.»

Alexandra is a wedding planner, and she's talking  about all the different situations that might  

الکساندرا یک برنامه ریز عروسی است و درباره همه موقعیت های مختلفی که ممکن است

happen in a wedding. And in this situation, she  says that maybe you say, "I don't think my mom is  

در یک عروسی اتفاق بیفتد صحبت می کند. و در این موقعیت، او می‌گوید شاید شما بگویید، "فکر نمی‌کنم

going to come to the wedding." Well, as a wedding  planner, she knows Mom is very likely to show up  

مامانم به عروسی بیاید." خب، به‌عنوان یک برنامه‌ریز عروسی، می‌داند که احتمالاً مادر در

last minute. This means unannounced. They might  not be ready for her. So, as the wedding planner,  

آخرین لحظه ظاهر می‌شود. این یعنی اعلام نشده. ممکن است برای او آماده نباشند. بنابراین، به عنوان برنامه‌ریز عروسی،

she needs to know this might happen. Mom might  show up last minute. Let's watch this clip. And  

او باید بداند که ممکن است این اتفاق بیفتد. مادر ممکن است در آخرین لحظه ظاهر شود. این کلیپ رو ببینیم و

I want you to listen for this phrasal verb. And  I hope that this extra context will help you to  

می‌خواهم به این فعل عبارتی گوش دهید. و امیدوارم این زمینه اضافی به شما کمک کند که

remember this and use it yourself. Let's watch. Alexandra: 

این را به خاطر بسپارید و خودتان از آن استفاده کنید. بیایید تماشا کنیم. الکساندرا:

So even if they say, "Mom's not coming," Mom is  very likely to show up last minute, unannounced. 

پس حتی اگر آنها بگویند، "مامان نمی آید"، مامان به احتمال زیاد در آخرین لحظه، بدون اعلام قبلی ظاهر می شود.

Vanessa: Okay. 

ونسا: باشه.

Alexandra: Dressed and ready to go. 

الکساندرا: لباس پوشیده و آماده رفتن.

Vanessa: Did you hear Mom is very  

ونسا: شنیدی که مامان در

likely to show up last minute? I hope so. Let's  go on to the second meaning of this phrasal verb  

آخرین لحظه ممکن است ظاهر شود؟ امیدوارم. بیایید به معنای دوم این فعل عبارتی

to show up. And usually we're going to  add someone in the middle, to show someone  

برای نشان دادن برویم. و معمولاً می‌خواهیم یک نفر را در وسط اضافه کنیم تا کسی را نشان دهیم

up. Let's take a look at this sentence. John was  always trying to show his teacher up by presenting  

. بیایید نگاهی به این جمله بیندازیم. جان همیشه سعی می کرد با ارائه

new facts about the lesson. So what can we guess  from this situation that to show someone up means? 

حقایق جدید در مورد درس، معلمش را نشان دهد. بنابراین، از این وضعیت چه چیزی می‌توانیم حدس بزنیم که نشان دادن کسی به معنای آن است؟

Well, if the teacher is giving a lesson, let's say  me here in this situation, I'm teaching you about  

خوب، اگر معلم درس می‌دهد، بیایید در این موقعیت به من بگویید، من درباره

phrasal verbs. And then, John, maybe someone  in the comments, sorry, if your name's John,  

افعال عبارتی به شما آموزش می‌دهم. و سپس، جان، شاید کسی در نظرات، ببخشید، اگر نام شما جان است،

writes, "Vanessa, well, you can also use them  like this. And this was wrong that you said," and  

می‌نویسد، "ونسا، خب، شما هم می‌توانید از آنها استفاده کنید. و این اشتباهی بود که شما گفتید،" و

he's trying to make the teacher or to make someone  look unskilled. Like that person knows way more  

او سعی می‌کند معلم را یا برای اینکه شخصی غیر ماهر به نظر برسد. مثل اینکه آن شخص خیلی بیشتر

than the authority. And of course,  it's likely that I get things wrong.  

از اقتدار می داند. و البته، به احتمال زیاد چیزها را اشتباه متوجه شده ام.

Feel free to add more ideas in the comments to  help add to this lesson. But that's the idea here. 

برای کمک به افزودن به این درس، می‌توانید ایده‌های بیشتری را در نظرات اضافه کنید. اما ایده اینجاست.

When you show someone up, you're trying to make  them look unskilled. It's not a great thing. So  

وقتی شخصی را نشان می‌دهید، سعی می‌کنید او را غیر ماهر جلوه دهید. چیز بزرگی نیست.

you might complain about a coworker and say, "He's  always trying to show me up. It's so annoying.  

بنابراین   ممکن است از یک همکار شکایت کنید و بگویید: "او همیشه سعی می کند به من نشان دهد. این خیلی آزاردهنده است.

Whenever I say something that's interesting  in a meeting, he always says, 'Oh, but we can  

هر وقت در جلسه چیزی جالب می گویم ، او همیشه می گوید: "اوه، اما ما

also do this. Oh, well we can add this to it.'  And it makes my ideas look less interesting."  

هم می توانیم این کار را انجام دهیم. اوه، خوب ما می توانیم این را به آن اضافه کنیم. و این باعث می شود ایده های من کمتر جالب به نظر برسند."

So he's always trying to show me up. This is a  second way to use the phrasal verb to show up. 

بنابراین او همیشه سعی می کند من را نشان دهد. این روش دوم استفاده از فعل عبارتی برای نشان دادن است.

Let's go on to our third reason why English is  hard to learn, including another clip from our  

بیایید به دلیل سوم خود که چرا یادگیری زبان انگلیسی سخت است، از جمله کلیپ دیگری از

friend, Alexandra. Reason number three, American  English links, reduces, and cuts off sounds  

دوستمان، الکساندرا، ادامه دهیم. دلیل شماره سه، پیوندهای انگلیسی آمریکایی، صداها را به طور کامل کاهش داده و قطع می‌کند

completely. Let's take a look at one sentence.  Yes. Just one sentence. And I want you to listen  

. بیایید نگاهی به یک جمله بیندازیم. آره. فقط یک جمله و از شما می‌خواهم

for how many times we link, reduce, and cutoff  sounds. If you can't catch it the first time,  

به تعداد دفعاتی که صداها را پیوند می‌دهیم، کاهش می‌دهیم و قطع می‌کنیم، گوش دهید . اگر بار اول نتوانستید آن را بگیرید،

don't worry. We're going to watch the clip and  then I'll break it down with you, just like we  

نگران نباشید. ما می‌خواهیم این کلیپ را تماشا کنیم و سپس آن را با شما تفکیک می‌کنم، درست مانند دوره‌ای

would in my course, The Fearless Fluency Club.  And I'll help you to add some ideas and tools  

که در دوره من، The Fearless Fluency Club انجام می‌دهیم. و من به شما کمک می‌کنم تا ایده‌ها و ابزارهایی را

to your pronunciation toolbox so that you can  understand English that's fast like Alexandra, and  

به جعبه ابزار تلفظ خود اضافه کنید تا بتوانید انگلیسی را که مانند الکساندرا سریع است، درک کنید، و

you can also speak like that yourself. Let's watch  that clip and then we'll break it down together. 

خودتان نیز بتوانید چنین صحبت کنید. بیایید آن کلیپ را تماشا کنیم و سپس آن را با هم تجزیه کنیم.

Alexandra: Venues will give deals  

الکساندرا: مکان‌ها معاملاتی را ارائه می‌کنند

where three months out we have this Saturday open.  We're going to give out a deal if anybody would  

که در سه ماه دیگر این شنبه باز است. اگر کسی بخواهد آن را در کوتاه‌مدت رزرو کند، قراردادی را ارائه

like to book it short notice. Vanessa: 

می‌کنیم. ونسا:

In this clip, Alexandra is talking about  bookings slots for the location where she  

در این کلیپ، الکساندرا درباره مکان‌های رزرو برای مکانی صحبت می‌کند که در آن

plans weddings. And she said, "We're going to  give out a deal if anybody would like to book  

برنامه عروسی دارد. و او گفت: " اگر کسی بخواهد آن را رزرو کند، ما قراردادی را انجام خواهیم

it short notice." But did she say it as clearly  as that? No. Instead, she said, "We're gonna  

داد." اما آیا او آن را به همین وضوح گفت؟ نه. درعوض، او گفت: "

give ouda deal if anybody would like t'book i'  shor' notice." There's a lot of things happening  

اگر کسی بخواهد کتاب من را بخواهد، قرارداد اودا را می دهیم." اینجا خیلی چیزها در حال رخ دادن

here. I know it's just one sentence, but you'll  be amazed how many things are linked, reduced,  

است. می دانم که این فقط یک جمله است، اما شما شگفت زده خواهید شد که چگونه بسیاری از چیزها در تلفظ انگلیسی آمریکایی پیوند داده شده، کاهش یافته،

and cut out in American English pronunciation.  So let's start at the beginning of this sentence. 

و بریده شده است. پس بیایید از ابتدای این جمله شروع کنیم.

We are going to becomes we're gonna. This  is a common spoken reduction in English  

ما تبدیل به ما می شویم. این یک کاهش گفتاری رایج در انگلیسی

that going to becomes gonna. We're gonna. And  then she says, "We're gonna give out a deal."  

است که به gonna تبدیل می‌شود. ما می خواهیم که. و سپس او می‌گوید: "ما قرار است معامله کنیم."

But something happens without a. Listen when I say  it. We're gonna give ouda deal." Ooh, out and a  

اما چیزی بدون یک اتفاق می افتد. وقتی می‌گویم گوش کن. ما قرارداد ouda می دهیم." اوه، out و a

are linked together. But then, the  T changes to a D sound. In American  

به هم متصل می شوند. اما بعد، T به صدای D تغییر می کند. در

English this is extremely common that when  there's a T with a vowel on either side,  

انگلیسی آمریکایی این بسیار رایج است که وقتی  T با یک مصوت در هر طرف وجود دارد

the T changes to a D. This is similar to the word  water or sweater. And even if it's two words,  

،   T به D تغییر می کند. این شبیه کلمه آب یا ژاکت است. و حتی اگر دو کلمه باشد،

like out of, the same thing happens ouda, ouda.  So she says, "We're gonna give ouda deal."  

مانند out of، همان اتفاق می افتد ouda, ouda. بنابراین او می گوید: "ما قرارداد عودا را خواهیم داد."

And then she continues and says, "If anybody  would like to book." T'book. Instead of saying  

و سپس او ادامه می‌دهد و می‌گوید: "اگر کسی دوست دارد رزرو کند." T'book. به‌جای اینکه بگوییم

to book, which is very clear and it has a U  sound, to book, we cut off the O in the word to,  

به کتاب، که بسیار واضح است و صدای U دارد ، برای رزرو کردن، O را در کلمه به، و فقط قطع می‌کنیم.

and just keep the T sound, t'book, t'book. This  is extremely common when there is to plus a verb,  

صدای T، t'book، t'book را حفظ کنید. این بسیار رایج است زمانی که فعل اضافه کردن،

to go, to book, to fly, to see. Great.  We're going to cut off the O and just say T. 

رفتن، رزرو کردن، پرواز کردن، دیدن وجود دارد. عالی است. ما O و فقط را قطع می کنیم T را بگویید.

But then, at the end of the sentence, the same  thing happens with two words, something with the T  

اما بعد، در پایان جمله، همین اتفاق با دو کلمه می افتد، چیزی با

sound. American English does a lot with T sounds.  Listen carefully when I finish this sentence.  

صدای T. انگلیسی آمریکایی کارهای زیادی با صداهای T انجام می دهد. وقتی این جمله را تمام کردم با دقت گوش کنید.

"T'book i' shor' notice." Did you hear me say to  book it short notice? Nope. The T at the end of it  

"T'book i" اطلاعیه کوتاه e." آیا شنیدید که گفتم آن را به مدت کوتاه رزرو کنید؟ جواب منفی. T در انتهای آن

and short becomes what we call a  stopped T. This is a little fancy word.  

و کوتاه به چیزی تبدیل می‌شود که ما آن را T متوقف می‌نامیم. این کلمه کمی تجملی است.

That means when you try to say the word it,  you say i'. Your tongue stops at the top of  

این بدان معناست که وقتی می‌خواهید کلمه آن را بگویید، به من می‌گویید. زبان شما در بالای دهانتان می ایستد

your mouth. You're trying to make a T shape and  sound, but you don't let the air go through. I',  

. شما سعی می کنید یک شکل و صدای T ایجاد کنید، اما اجازه نمی دهید هوا از آن عبور کند. من،

shor' notice. This is extremely common in American  English. And it's one of the reasons why English  

کوتاهی متوجه شدم. این در انگلیسی آمریکایی بسیار رایج است . و این یکی از دلایلی است که

pronunciation can seem difficult or hard. So I have a little challenge for you.  

تلفظ انگلیسی ممکن است دشوار یا سخت به نظر برسد. بنابراین من یک چالش کوچک برای شما دارم.

Can you try to say this full sentence with me  exactly the way that Alexandra did? We'll try  

آیا می توانید سعی کنید این جمله کامل را با من دقیقاً همانطور که الکساندرا گفت؟ سعی

to say it together and then we'll watch the  clip one more time. And I want you to listen  

می‌کنیم   آن را با هم بگوییم و سپس یک بار دیگر کلیپ را تماشا می‌کنیم. و من از شما می‌خواهم که

for all of the linking, reduction, and cutoff  sounds that we talked about. Let's try to say  

به همه صداهای پیوند، کاهش و قطعی که در مورد آنها صحبت کردیم گوش دهید. بیایید سعی کنیم

it together. We're gonna give ouda deal if anybody  would like t'book i' shor' notice. Excellent work. 

آن را با هم بگوییم. اگر کسی بخواهد به اودا اطلاع دهد، قرارداد می‌دهیم . کار عالی.

All right. Let's watch that clip one more time.  And I want you to listen for gonna, ouda, t'book,  

خیلی خوب. یه بار دیگه اون کلیپ رو ببینیم و از شما می خواهم به gonna، ouda، t'book،

i', shor'. I want you to listen for all of  those sounds. Are you ready? Let's watch. 

i', shor' گوش دهید. از شما می‌خواهم به همه آن صداها گوش دهید. اماده ای؟ بیایید تماشا کنیم.

Alexandra: Venues will give deals  

الکساندرا: مکان‌ها معاملاتی را ارائه می‌کنند

where three months out we have this Saturday open.  We're going to give out a deal if anybody would  

که در سه ماه دیگر این شنبه باز است. اگر کسی بخواهد آن را در کوتاه‌مدت رزرو کند، قراردادی را ارائه

like to book it short notice. Vanessa: 

می‌کنیم. ونسا:

Did you catch some of those pronunciation points  that we talked about? I hope so. Let's go on to  

آیا برخی از آن نکات تلفظی را که در مورد آنها صحبت کردیم، متوجه شدید؟ امیدوارم. بیایید به

reason number four that English is hard to learn.  Real English conversations are fast. I don't need  

دلیل شماره چهار ادامه دهیم که یادگیری زبان انگلیسی دشوار است. مکالمات واقعی انگلیسی سریع هستند. لازم نیست این

to tell you this, right? That's why you're here.  You want to be able to understand real English  

را به شما بگویم، درست است؟ به همین دلیل است که شما اینجا هستید. شما می‌خواهید بتوانید مکالمات واقعی انگلیسی را بفهمید

conversations and speak like that yourself. I'd like to show you a little clip from  

و خودتان چنین صحبت کنید. می‌خواهم یک کلیپ کوچک

the conversation that I had in The  Fearless Fluency Club advanced level  

از مکالمه‌ای که در سطح پیشرفته باشگاه تسلط بی‌باک

with a guy named David who lived in the woods in  Florida with a group of 50 hippies in the 1960s,  

با مردی به نام دیوید داشتم به شما نشان دهم که در دهه 1960 با گروهی 50 نفره از هیپی‌ها در جنگل‌های فلوریدا زندگی می‌کرد،

until he was caught by the cops. The word cop is a slang term for a  

تا زمانی که توسط او دستگیر شد. پلیس ها. کلمه پلیس یک اصطلاح عامیانه برای یک

police officer. So we're going to watch this  clip. And I want you to guess what the cop  

افسر پلیس است. بنابراین ما این کلیپ را تماشا خواهیم کرد. و من از شما می خواهم حدس بزنید که پلیس

told him in this clip. Let's watch. David: 

در این کلیپ به او چه گفته است. بیایید تماشا کنیم. دیوید:

He came back and then some other  cops came back. And then the original  

او برگشت و سپس چند پلیس دیگر برگشتند. و سپس

officer that told us to hide, he came back. Vanessa: 

افسر اصلی که به ما گفت پنهان شویم، برگشت. ونسا:

He was still around. David: 

او هنوز آنجا بود. دیوید:

He said, "You're still here?" I  said, "Yeah, you told us to hide." 

او گفت، "تو هنوز اینجایی؟" گفتم: "آره، تو به ما گفتی که پنهان شویم."

Vanessa: We did a good job of it for that long. 

ونسا: ما برای این مدت کار خوبی انجام دادیم.

David: You told us to hide and we hid.  

دیوید: تو به ما گفتی که پنهان شویم و ما پنهان شدیم.

He's like, "Yeah." Vanessa: 

او مانند "آره." ونسا:

When David and his friends created their first  illegal campsite in Florida in the 1960s, somehow  

وقتی دیوید و دوستانش اولین اردوگاه غیرقانونی خود را در دهه 1960 در فلوریدا ایجاد کردند،

they hid a group of 50 hippies in the middle of  the woods for one year. But at the beginning of  

گروهی 50 نفره از هیپی ها را به مدت یک سال در وسط جنگل پنهان کردند. اما در ابتدای

this time, a cop found them and said, "You know,  this is illegal, but you can do it if you hide."  

این زمان، یک پلیس آنها را پیدا کرد و گفت: "می دانید، این غیرقانونی است، اما اگر پنهان شوید می توانید این کار را انجام دهید."

So they decided to try to hide their campsites  that they didn't get caught. Somehow they hid  

بنابراین آن‌ها تصمیم گرفتند که مکان‌های کمپینگ خود را پنهان کنند تا گرفتار نشوند. به نوعی آنها

50 people for over a year. Is crazy. You can  watch the full conversation about how David and  

50 نفر را برای بیش از یک سال پنهان کردند. دیوانه است می‌توانید مکالمه کامل درباره نحوه

his friends did this in The Fearless Fluency Club.  But when the cop finally caught them after a year,  

انجام این کار را دیوید و دوستانش در The Fearless Fluency Club تماشا کنید. اما وقتی پلیس بعد از یک سال بالاخره آنها را گرفت،

he said, "You're still here?" And David told  the cop, "You told us to hide, so we hid." 

او گفت: "شما هنوز اینجا هستید؟" و دیوید به پلیس گفت: "تو به ما گفتی که پنهان شویم، پس ما پنهان شدیم."

Though here he's saying, "You know what? We just  followed your advice. And it worked." Let's watch  

اگرچه در اینجا او می‌گوید: "می‌دانی چیست؟ ما فقط از توصیه‌های شما پیروی کردیم. و کار کرد." بیایید

that clip one more time. And now that you know  more context and the exact words that the cop  

یک بار دیگر آن کلیپ را تماشا کنیم. و اکنون که متن بیشتر و کلمات دقیقی را که پلیس

said, and that David said, I want you to see  if you can understand fast English a little  

گفته است و دیوید گفته است، می‌دانید، می‌خواهم ببینید که آیا می‌توانید انگلیسی سریع را

bit better than before. Let's watch. David: 

کمی بهتر از قبل بفهمید. بیایید تماشا کنیم. دیوید:

He came back and then some other  cops came back. And then the original  

او برگشت و سپس چند پلیس دیگر برگشتند. و سپس

officer that told us to hide, he came back. Vanessa: 

افسر اصلی که به ما گفت پنهان شویم، برگشت. ونسا:

He was still around. David: 

او هنوز آنجا بود. دیوید:

He said, "You're still here?" I said, "Yeah,  

او گفت، "تو هنوز اینجایی؟" گفتم: "آره،

you told us to hide." Vanessa: 

تو به ما گفتی که پنهان شویم." ونسا:

We did a good job of it for that long. David: 

ما برای این مدت کار خوبی انجام دادیم. دیوید:

He told us to hide and we hid. He's like, "Yeah." Vanessa: 

او به ما گفت که پنهان شویم و ما پنهان شدیم. او مانند "آره." ونسا:

With some context and a little practice  and a teacher, me, to guide you,  

با کمی زمینه و کمی تمرین و یک معلم، من، که شما را راهنمایی می‌کنم،

fast spoken English can become much easier to  understand. Now what about that big mistake  

زبان انگلیسی سریع می‌تواند برای درک آسان‌تر شود . حالا آن اشتباه بزرگی

that a lot of my students make? Let's go on to  reason number five why English is hard to learn. 

که بسیاری از دانش‌آموزانم مرتکب می‌شوند چه می‌شود؟ بیایید به دلیل شماره پنج ادامه دهیم که چرا یادگیری انگلیسی دشوار است.

Number five, it's hard to find someone to  speak with. I want to tell you one of the  

شماره پنج، پیدا کردن کسی برای صحبت کردن با او سخت است. می‌خواهم یکی از

biggest mistakes that my students make, and maybe  you make this mistake as well. For my students,  

بزرگترین اشتباهاتی را که شاگردانم مرتکب می‌شوند به شما بگویم، و شاید شما هم مرتکب این اشتباه شوید. برای دانش‌آموزان من،

and maybe for you, you only speak English when  you're traveling and you go to a hotel or to a  

و شاید برای شما، شما فقط وقتی در سفر هستید و به هتل یا

restaurant, and you only speak English when you  are talking with your boss or on the phone at  

رستوران می‌روید، انگلیسی صحبت می‌کنید، و فقط زمانی انگلیسی صحبت می‌کنید که در کار با رئیس خود یا تلفنی صحبت می‌کنید

work. This is a big mistake. Why? Because those  are all high-pressure situations. When you feel  

. این یک اشتباه بزرگ است. چرا؟ زیرا همه آن‌ها موقعیت‌هایی با فشار بالا هستند. وقتی در آن موقعیت‌های پرفشار،

a lot of pressure and anxiety about speaking  English in those high-pressure situations,  

فشار و اضطراب زیادی در مورد صحبت کردن به انگلیسی احساس

you associate stress with speaking in English. But I'm here to help you build your confidence,  

می‌کنید، استرس را با صحبت کردن به زبان انگلیسی مرتبط می‌کنید. اما من اینجا هستم تا به شما کمک کنم اعتماد به نفس خود را افزایش دهید،

not to feel more stressed. If speaking  English with your boss makes you feel nervous,  

نه اینکه بیشتر احساس استرس کنید. اگر صحبت کردن به انگلیسی با رئیستان باعث می شود احساس عصبی کنید،

and of course it would, I want you to take  it back a little bit. Speak with someone  

و البته همینطور است، من از شما می خواهم که آن را کمی پس بگیرید. با فردی  که با او

who you feel comfortable with. And after  you've done that for a while, then you'll  

احساس راحتی می کنید صحبت کنید. و بعد از مدتی که این کار را انجام دادید،

feel much more comfortable speaking in those  high-pressure situations possibly with your boss. 

در آن موقعیت‌های پرفشار، احتمالاً با رئیستان، احساس راحتی بیشتری خواهید داشت.

So how can you find someone comfortable to speak  with? Well, there's no one more comfortable to  

بنابراین چگونه می توانید فردی را پیدا کنید که راحت با او صحبت کنید؟ خوب، هیچ کس راحت تر

speak with than someone who knows exactly the  way that you feel. In my course, The Fearless  

از کسی نیست که با او صحبت کنید که دقیقاً احساس شما را می داند. در دوره آموزشی من، The Fearless

Fluency Club, thousands of motivated English  speakers from around the world meet up daily,  

Fluency Club، هزاران نفر از سخنرانان انگلیسی با انگیزه از سراسر جهان روزانه،

weekly on Zoom meetings just to speak together  and practice growing their confidence in English. 

هفتگی در جلسات Zoom ملاقات می‌کنند تا با هم صحبت کنند و افزایش اعتماد به نفس خود را به زبان انگلیسی تمرین کنند.

Simone from Italy said about her  experience speaking with other members  

سیمونه از ایتالیا درباره تجربه‌اش از صحبت با دیگر اعضا

in the course, "I really like The Fearless  Fluency Club because I can know new  

در این دوره گفت: «من واقعاً باشگاه تسلط بی‌باک را دوست دارم، زیرا می‌توانم

friends around the world, new words, and new,  interesting cultures." That's awesome, Simone. 

دوستان جدید در سراسر جهان، کلمات جدید و فرهنگ‌های جدید و جالب را بشناسم.» عالیه سیمون

If you enjoyed this lesson, I invite you to join  me in The Fearless Fluency Club where you can  

اگر از این درس لذت بردید، از شما دعوت می‌کنم در «باشگاه تسلط بی‌باک» به من بپیوندید، جایی که می‌توانید

finally learn real English and speak confidently,  not classroom English, real English spoken by  

در نهایت انگلیسی واقعی را یاد بگیرید و با اطمینان صحبت کنید، نه انگلیسی کلاس، انگلیسی واقعی که توسط

real American English speakers, real vocabulary  so that you don't waste your time studying  

سخنرانان آمریکایی انگلیسی واقعی صحبت می‌شود، واژگان واقعی تا هدر ندهید. وقت خود را مطالعه می کنید

unimportant words, real phrasal verbs so that  you can use them in your daily conversation,  

کلمات بی اهمیت، افعال عبارتی واقعی به طوری که بتوانید از آنها در مکالمه روزانه خود استفاده کنید،

real American English pronunciation so that  you can speak naturally and clearly. Plus,  

تلفظ واقعی انگلیسی آمریکایی به طوری که بتوانید به طور طبیعی و واضح صحبت کنید. به‌علاوه،

in The Fearless Fluency Club, you will have  access to a community of motivated English  

در The Fearless Fluency Club، به انجمنی از زبان‌آموزان انگلیسی با انگیزه دسترسی خواهید داشت

learners that you can speak together with. Plus,  live weekly lessons in our Facebook group from me  

که می‌توانید با آنها صحبت کنید. به‌علاوه، درس‌های هفتگی زنده در گروه فیس‌بوک ما از طرف من

and unlimited access to the course, lifetime  access, so that you can review whenever you want. 

و دسترسی نامحدود به دوره، دسترسی مادام‌العمر، تا بتوانید هر زمان که خواستید مرور کنید.

Would you like to take your English to the  next level in 2022? Next Friday, December  

آیا دوست دارید زبان انگلیسی خود را در سال 2022 به سطح بالاتری ببرید؟ جمعه آینده،

31st through January 5th is your chance  to finally speak real American English  

31 دسامبر تا 5 ژانویه، شانس شماست تا بالاخره انگلیسی واقعی آمریکایی صحبت

and save big money. The course will be $100 off.  I have a special sale in The Fearless Fluency  

کنید و پول زیادی پس انداز کنید. این دوره 100 دلار تخفیف خواهد داشت. من فقط یک یا دو بار در سال یک فروش ویژه در باشگاه The Fearless Fluency   دارم

Club only one or two times per year. Make sure  to click on the link in the description to join  

. برای پیوستن به

me in The Fearless Fluency Club and speak real  American English. Plus, you'll be able to save  

من در The Fearless Fluency Club، روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید و به انگلیسی واقعی آمریکایی صحبت کنید . به علاوه، می‌توانید

$100. Click on the link in the description to  join me today and a community of thousands of  

100 دلار پس انداز کنید. برای پیوستن به من امروز و جامعه ای متشکل از هزاران

motivated English learners from around the world. And now I have a question for you. Let me know  

زبان انگلیسی با انگیزه از سراسر جهان، روی پیوند در توضیحات کلیک کنید. و حالا من یک سوال از شما دارم.

in the comments which part of English do you  think is the most difficult? Is it vocabulary,  

در نظرات به من بگویید کدام بخش از زبان انگلیسی به نظر شما سخت‌ترین است؟ آیا واژگان،

phrasal verbs, pronunciation, understanding fast  English, speaking? Let me know in the comments.  

افعال عبارتی، تلفظ، درک سریع انگلیسی، صحبت کردن است؟ در نظرات به من اطلاع دهید.

I can't wait to see what you have to say, and I  will see you again next Friday for a new lesson  

نمی‌توانم منتظر بمانم تا ببینم چه می‌گویید، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید

here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the  

در اینجا در کانال YouTube من می‌بینم. خدا حافظ. مرحله بعدی دانلود

free PDF worksheet for this lesson. With this  free PDF, you will master today's lesson and  

کاربرگ PDF رایگان برای این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز مسلط خواهید شد و

never forget what you have learned. You can  be a confident English speaker. Don't forget  

هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می‌توانید یک انگلیسی زبان مطمئن باشید. فراموش نکنید

to subscribe to my YouTube channel for  a free English lesson every Friday. Bye.

برای یک درس رایگان انگلیسی هر جمعه در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.