THINK CREATIVELY IN ENGLISH | Episode 1

Hey!

سلام!

Welcome to this week's English lesson.

به درس انگلیسی این هفته خوش آمدید.

In this lesson, I'm going to teach you how to think creatively in English.

در این درس قصد دارم به شما یاد بدهم که چگونه به زبان انگلیسی خلاقانه فکر کنید.

You see your goal is to speak English fluently like a native English speaker

می بینید که هدف شما این است که مانند یک انگلیسی زبان مادری به زبان انگلیسی صحبت کنید،

but in order to do that, you must think creatively in English and I'm

اما برای انجام این کار، باید خلاقانه به زبان انگلیسی فکر کنید و من امروز

gonna help you do just that today.

به شما کمک می کنم تا این کار را انجام دهید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well then.

خب پس

I'm Teacher Tiffani, let's jump right in.

من معلم تیفانی هستم، بیایید به داخل بپریم. بسیار خوب.

All right.

So let's take a look at this image right here.

پس بیایید همینجا به این تصویر نگاهی بیندازیم.

A very interesting image.

یک تصویر بسیار جالب

And this is the advanced English sentence.

و این جمله پیشرفته انگلیسی است.

The creative English sentence says, the muscular cyclist rode his bike on

این جمله خلاقانه انگلیسی می گوید ، دوچرخه سوار عضلانی در اواسط روز دوچرخه خود را در بزرگراه سوار

the highway in the middle of the day because he was preparing for a big race.

شد زیرا برای یک مسابقه بزرگ آماده می شد.

Now you see this sentence right here includes all the five W's.

اکنون می بینید که این جمله دقیقاً در اینجا شامل تمام پنج W است.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

Again, in order to speak English fluently like a native English speaker

باز هم، برای اینکه مانند یک انگلیسی زبان مادری به زبان انگلیسی روان صحبت کنید

and make this creative advanced English sentence, you must include all five

و این جمله انگلیسی پیشرفته خلاقانه را بسازید ، باید هر پنج

W's but let me show it to you visually.

W را بگنجانید، اما اجازه دهید آن را به صورت بصری به شما نشان دهم.

So we have the sentence right here and we have the image.

بنابراین ما جمله را در اینجا داریم و تصویر را داریم.

Now the first part of the sentence says, the muscular cyclist.

حالا قسمت اول جمله می گوید، دوچرخه سوار عضلانی.

So let's get right into the image.

پس بیایید مستقیماً وارد تصویر شویم.

The muscular cyclist.

دوچرخه سوار عضلانی

Look at this man's arms and also look at his legs.

به بازوهای این مرد و همچنین به پاهای او نگاه کنید.

He is very muscular.

او بسیار عضلانی است.

We can see in the image just how muscular this individual is, but

ما می‌توانیم در تصویر ببینیم که این فرد چقدر عضلانی است،

also we said the muscular cyclist.

اما گفتیم دوچرخه‌سوار عضلانی.

Well in the image we see that this individual is wearing a

خوب در تصویر می بینیم که این فرد

helmet, a helmet used by cyclists.

کلاه ایمنی به سر دارد، کلاه ایمنی که توسط دوچرخه سواران استفاده می شود.

So WHO, we have?

پس ما چه کسی را داریم؟

The muscular cyclist.

دوچرخه سوار عضلانی

So again, that helps us know the WHO?

بنابراین دوباره، این به ما کمک می کند WHO را بشناسیم؟

Now the next one is WHO, WHAT.

حالا نفر بعدی WHO، WHAT است.

So what is happening?

پس چه اتفاقی می افتد؟

Rode his bike.

دوچرخه اش را سوار شد.

Now, do we see that happening in this image?

حال، آیا می بینیم که در این تصویر اتفاق می افتد؟

We definitely do.

ما قطعا انجام می دهیم.

Right here we see that he is on a bike.

در اینجا می بینیم که او سوار بر دوچرخه است.

So again, when you're thinking creatively in English, use the five W's.

بنابراین دوباره، زمانی که به زبان انگلیسی خلاقانه فکر می کنید، از پنج W استفاده کنید.

What is he doing?

داره چیکار میکنه؟

He's riding his bike.

او دوچرخه اش را می چرخاند.

So we have the WHAT taken care of.

بنابراین ما آنچه مراقبت از.

It's a little hard for you to see the top but we're talking about the WHAT.

دیدن بالا برای شما کمی سخت است، اما ما در مورد WHAT صحبت می کنیم.

Now, what else comes up in the sentence?

حالا چه چیز دیگری در جمله می آید؟

The muscular cyclist rode his bike on the highway.

دوچرخه سوار عضلانی در بزرگراه دوچرخه سواری کرد.

Well wait a minute in the picture, how do we know that?

خوب یک دقیقه در تصویر صبر کنید ، چگونه این را بفهمیم؟

Look at the image.

به تصویر نگاه کنید.

You can tell that all the cyclists are riding on the road and we're assuming

می‌توانید بگویید که همه دوچرخه‌سواران در جاده‌ها سوار می‌شوند و ما فرض

we're thinking creatively, "Ah!

می‌کنیم که خلاقانه فکر می‌کنیم، "آه!

This is the highway.", so on the highway.

این بزرگراه است."، بنابراین در بزرگراه.

Now the next part of the sentence, in the middle of the day.

حالا قسمت بعدی جمله ، وسط روز.

That answers WHEN.

که پاسخ می دهد WHEN.

So again, we have WHO, WHAT, we answered WHERE, and now we're looking at WHEN.

بنابراین دوباره، ما WHO، WHAT را داریم، پاسخ دادیم WHERE، و اکنون به WHEN نگاه می کنیم.

So how can we tell from this picture that it's the middle of the day?

پس چگونه می توانیم از این تصویر بفهمیم که وسط روز است؟

Well again, look at his arm.

خوب دوباره به بازویش نگاه کن

The sun is hitting his arm in a certain way like it's right above him.

خورشید به گونه‌ای به بازوی او برخورد می‌کند که انگار درست بالای سرش است.

Then look between the trees, how bright it is outside.

بعد بین درخت ها نگاه کن، بیرون چقدر روشن است.

So again, thinking creatively, "Ah!

بنابراین دوباره، خلاقانه فکر کنید، "آه!

It's the middle of the day."

این وسط روز است."

Now let's keep going with a sentence, because he was preparing for a big race.

حالا بیایید با یک جمله ادامه دهیم، زیرا او برای یک مسابقه بزرگ آماده می شد.

So we see right here, we already have WHO, WHAT, WHERE, and WHEN, and now the WHY.

بنابراین ما دقیقاً در اینجا می بینیم، ما قبلاً WHO، WHAT، WHERE، و WHEN را داریم و اکنون WHY را داریم.

How are we assuming?

چگونه فرض می کنیم؟

How are we thinking creatively that he's preparing for a big race while

چگونه خلاقانه فکر می کنیم که او برای یک مسابقه بزرگ آماده می شود در حالی

we see one cyclist, two cyclists, three cyclists, and now four.

که یک دوچرخه سوار، دو دوچرخه سوار، سه دوچرخه سوار و اکنون چهار دوچرخه سوار را می بینیم.

We're assuming that they are all preparing for a big race and this

ما فرض می کنیم که همه آنها برای یک مسابقه بزرگ آماده می شوند و

is exactly how we get this creative advanced English sentence that

این دقیقاً چگونه این جمله انگلیسی پیشرفته خلاقانه را دریافت می کنیم که

answers each of the five W's.

به هر یک از پنج W پاسخ می دهد.

Now what about this image right here.

حالا در مورد این تصویر در اینجا چه می شود.

Another great image.

یک تصویر عالی دیگر

This image is of a woman and the creative sentence is right here.

این تصویر یک زن است و جمله خلاقانه در اینجا آمده است.

The heat was not working at her office, so the young woman decided to work on

گرما در دفتر او کار نمی کرد، بنابراین زن جوان تصمیم گرفت

her project at the cafe this afternoon.

امروز بعدازظهر روی پروژه خود در کافه کار کند.

So again, another amazing image that has a creative English

بنابراین باز هم یک تصویر شگفت انگیز دیگر که یک جمله خلاقانه انگلیسی دارد

sentence and this sentence also answers each of the five W's.

و این جمله نیز به هر یک از پنج W پاسخ می دهد.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

So let's take a look at this image as well.

پس بیایید نگاهی به این تصویر نیز بیندازیم.

Let's jump to my screen and let's take a look at this image.

بیایید به صفحه نمایش من بپریم و به این تصویر نگاهی بیندازیم.

So, we have the woman right here.

بنابراین، ما زن را در اینجا داریم.

Again, she's sitting down and we see in the sentence it starts off.

دوباره او نشسته است و ما در جمله شروع می کنیم.

The heat was not working at her office.

گرما در دفتر او کار نمی کرد.

Now, okay.

حالا، باشه

This is the reason we're starting off with the WHY?

این دلیلی است که ما با چرا شروع می کنیم؟

Why is she there?

چرا او آنجاست؟

But how do we know?

اما چگونه بدانیم؟

Or how are we able to come up with that idea?

یا چگونه می توانیم به این ایده برسیم؟

Well look what she's wearing on her head.

خوب ببین چی پوشیده روی سرش

She's actually wearing a hat.

او در واقع کلاه بر سر دارد.

Now I'm gonna draw the edge of the hat right there and this hat looks very warm.

حالا لبه کلاه را همانجا می کشم و این کلاه خیلی گرم به نظر می رسد.

So maybe it's the winter time so that's why we have the heat was not

پس شاید فصل زمستان است ، به همین دلیل است که گرما

working and then we have at her office.

کار نمی کند و سپس در دفتر او هستیم.

Again, in the reason we have also a location.

باز هم به این دلیل که ما یک مکان نیز داریم.

Let's continue.

بیا ادامه بدهیم.

So we have WHY.

بنابراین ما چرا.

So the young woman, wait a minute.

پس زن جوان، یک دقیقه صبر کن.

Now we have, WHO.

حالا ما داریم، WHO.

How do we know?

She's young.

از کجا بدانیم؟

اون دختری جوان است.

Look at her hands.

به دستانش نگاه کن

They're very beautiful.

خیلی قشنگن

They don't have wrinkles on them.

چین و چروک روی آنها وجود ندارد.

They look like a young woman's hands, right?

آنها شبیه دست های یک زن جوان هستند، درست است؟

And also look at her profile of her face right here.

و همچنین به نمایه صورتش در اینجا نگاه کنید.

You can't see it too much but you can tell, "Ah!

شما نمی توانید آن را زیاد ببینید، اما می توانید بگویید: "آه!

she looks like a younger woman.

او شبیه یک زن جوان تر به نظر می رسد.

She doesn't really have a lot of wrinkles."

او واقعاً چین و چروک زیادی ندارد."

So WHO, a young woman decided to work on her project.

بنابراین WHO، یک زن جوان تصمیم گرفت روی پروژه خود کار کند.

Now we're talking about what she's doing?

حالا ما در مورد اینکه او چه کار می کند صحبت می کنیم؟

We're answering the WHAT.

ما در حال پاسخ دادن به WHAT هستیم.

So we have right here, "Ah!

بنابراین ما در اینجا داریم، "اوه!

she's working on her computer."

او روی کامپیوترش کار می کند."

So the natural assumption is she's working on a project.

بنابراین فرض طبیعی این است که او روی یک پروژه کار می کند.

Again, thinking creatively in English using the five W's.

باز هم، تفکر خلاقانه به زبان انگلیسی با استفاده از پنج W.

Now we have WHO, we have WHAT, and we have WHY.

حالا ما WHO داریم، WHAT داریم و چرا داریم.

The next part is she's working on her project at the cafe.

قسمت بعدی این است که او روی پروژه خود در کافه کار می کند.

Here we go!

در اینجا ما می رویم!

How do we know it's a cafe?

از کجا بفهمیم کافه است؟

Or how are we able to guess that?

یا چگونه می توانیم آن را حدس بزنیم؟

We'll look right here.

ما همین جا را نگاه خواهیم کرد.

There's a cup of water then we see some snacks right here that maybe she ordered.

یک فنجان آب وجود دارد، سپس ما چند تنقلات را در اینجا می بینیم که شاید او سفارش داده است.

So again, we're answering the next W.

بنابراین دوباره، ما به W بعدی پاسخ می دهیم.

Where is she?

او کجاست؟

So we can have this right here, where and we have at the cafe.

بنابراین ما می توانیم این را درست اینجا، کجا و در کافه داشته باشیم.

Now, the last W is WHEN and we have at the cafe this afternoon.

حالا آخرین W WHEN است و امروز بعدازظهر در کافه هستیم.

Now we can guess that it's the afternoon because well she looks a little

حالا می‌توانیم حدس بزنیم که بعدازظهر است، زیرا او کمی

comfortable, it's kind of bright inside.

راحت به نظر می‌رسد، درونش روشن است.

But again, thinking creatively right here.

اما دوباره، درست در اینجا خلاقانه فکر کنید.

Thinking creatively in English, were just guessing but that

تفکر خلاقانه به زبان انگلیسی ، فقط حدس می زد، اما

produces this amazing sentence.

این جمله شگفت انگیز را تولید می کند.

Again.

از نو.

The heat was not working at our office, so the young woman decided to work on

گرما در دفتر ما کار نمی کرد، بنابراین زن جوان تصمیم گرفت

her project at the cafe this afternoon.

امروز بعدازظهر روی پروژه خود در کافه کار کند.

All five W's.

هر پنج W

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

But what about this image right here.

اما در مورد این تصویر دقیقاً در اینجا چیست.

Another great image.

یک تصویر عالی دیگر

This image looks like there are two young men talking but here's the

این تصویر به نظر می رسد که دو مرد جوان در حال صحبت هستند اما این

sentence we can use for this one.

جمله ای است که می توانیم برای این یکی استفاده کنیم.

The friends love comedies, so they laughed a lot while watching

دوستان عاشق کمدی هستند، به همین دلیل هنگام

the movie in their living room.

تماشای فیلم در اتاق نشیمن خود بسیار خندیدند.

So again, we have this amazing sentence describing an image

بنابراین دوباره، ما این جمله شگفت انگیز را داریم که یک تصویر را توصیف می کند،

but it uses the five W's.

اما از پنج W استفاده می کند.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

So let's just verify.

پس بیایید فقط بررسی کنیم.

Let's take a look at this image right here.

بیایید همینجا به این تصویر نگاهی بیندازیم.

Here we go!

در اینجا ما می رویم!

We're gonna have the image on our screen right here, the young men,

ما همینجا تصویر را روی صفحه نمایش خود خواهیم داشت ، مردان جوان،

they're talking together but again, the sentence says the friends.

آنها با هم صحبت می کنند، اما دوباره، این جمله می گوید دوستان.

So we see a man right here and also a man right here that answers WHO?

بنابراین ما یک مرد را در اینجا می بینیم و همچنین یک مرد را در اینجا می بینیم که به چه کسی پاسخ می دهد؟

The friends.

دوستان.

Again, thinking creatively.

باز هم خلاقانه فکر کنید.

We're looking at this image.

ما به این تصویر نگاه می کنیم.

Hold on one second.

یک ثانیه نگه دارید

We're looking at this image right here.

ما در اینجا به این تصویر نگاه می کنیم.

Here we go!

در اینجا ما می رویم!

Now the next part says, they love comedies.

حالا قسمت بعدی می گوید، آنها عاشق کمدی هستند.

So we're just guessing but again, what's happening?

بنابراین ما فقط حدس می زنیم، اما دوباره، چه اتفاقی می افتد؟

They love comedies, right?

آنها عاشق کمدی هستند، درست است؟

The friends love comedies, so they laughed a lot while watching

دوستان عاشق کمدی هستند، به همین دلیل هنگام

the movie in their living room.

تماشای فیلم در اتاق نشیمن خود بسیار خندیدند.

So, here we go!

پس بزن که بریم!

Now we're getting the reason at the very beginning.

حالا ما در همان ابتدا دلیل را می یابیم .

Again, love comedies.

باز هم کمدی های عاشقانه.

Well, how do we know that?

خوب، ما از کجا بدانیم؟

We're not for sure but again, we're thinking creatively.

ما مطمئن نیستیم، اما دوباره، ما خلاقانه فکر می کنیم.

So we're probably guessing, "Ah!

بنابراین ما احتمالاً حدس می زنیم: "آه!

They look kind of happy."

آنها به نوعی خوشحال به نظر می رسند."

So the reason is they love comedy.

بنابراین دلیل آن این است که آنها کمدی را دوست دارند.

So we have WHY.

بنابراین ما چرا.

The next part of the sentence says, so they laughed a lot.

قسمت بعدی جمله می گوید پس خیلی خندیدند.

What were they doing?

آنها چه میکردند؟

Laughing a lot.

خنده زیاد.

All right.

We see right here, their smiles on their faces so this

خیلی خوب.

ما همین جا می بینیم که لبخندهایشان بر روی صورتشان است، بنابراین این

answers what they were doing.

پاسخ کاری است که آنها انجام می دادند.

Now while watching the movie.

حالا در حین تماشای فیلم

So the next W is WHEN.

بنابراین W بعدی WHEN است.

When was this happening?

چه زمانی این اتفاق می افتاد؟

When were they laughing?

کی می خندیدند؟

So again, we have when and the answer is while they were watching.

پس باز هم ما کی داریم و جواب این است که آنها در حال تماشا بودند.

You see their eyes are looking at the computer in front of them while they

می بینید که چشمانشان در حالی که

were watching the movie, that's when.

مشغول تماشای فیلم بودند، به کامپیوتر روبروی خود نگاه می کردند، آن وقت است.

In their living room, the last part.

در اتاق نشیمن آنها، قسمت آخر.

So again, let's look at the picture.

پس بیایید دوباره به تصویر نگاه کنیم.

We see right here.

همین جا می بینیم.

It looks like a beautiful area.

منطقه زیبایی به نظر می رسد.

A Beautiful living room in the background there's a bigger television

یک اتاق نشیمن زیبا در پس‌زمینه یک تلویزیون بزرگ‌تر وجود دارد،

then this is a fireplace so we're assuming it's a living room.

پس این یک شومینه است، بنابراین ما فرض می‌کنیم که این یک اتاق نشیمن است.

So we have WHERE.

بنابراین ما WHERE داریم.

Each of the five W's.

هر یک از پنج W.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

Again, in this creative English sentence.

باز هم در این جمله خلاقانه انگلیسی.

The friends love comedies, so they laughed a lot while watching

دوستان عاشق کمدی هستند، به همین دلیل هنگام

the movie in their living room.

تماشای فیلم در اتاق نشیمن خود بسیار خندیدند.

Again.

از نو.

Thinking creatively in English using the five W's.

تفکر خلاقانه به زبان انگلیسی با استفاده از پنج W.

It makes it so much easier for you to sound like a native English speaker.

این کار باعث می شود که شما مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.

But what about this image right here.

اما در مورد این تصویر دقیقاً در اینجا چیست.

Another good one.

یکی دیگه خوبه

Again, a beautiful picture and here's the sentence.

باز هم یک عکس زیبا و این جمله.

After a stressful week, the woman decided to visit the lake to get some

پس از یک هفته پر استرس، زن تصمیم گرفت از دریاچه دیدن کند

time alone or to get some alone time.

تا مدتی تنها باشد یا برای خلوت کردن.

Again, a great sentence describing this image but the most important

باز هم، یک جمله عالی برای توصیف این تصویر، اما مهمترین

thing is, does this sentence, this creative English sentence

چیز این است، آیا این جمله، این جمله خلاقانه انگلیسی

actually include each of the five W.

در واقع شامل هر یک از پنج W است.

So, let's look at the image a little closer.

بنابراین، اجازه دهید کمی دقیق تر به تصویر نگاه کنیم.

So again, we have this image.

بنابراین دوباره، ما این تصویر را داریم.

The woman on this beautiful lake and the mountains in the background.

زن روی این دریاچه زیبا و کوه ها در پس زمینه.

And here's the sentence again, after a stressful week.

و این جمله دوباره، بعد از یک هفته پر استرس.

So, we're getting the WHY.

بنابراین، ما در حال دریافت چرایی هستیم.

Now again, you're thinking creatively.

اکنون دوباره، شما خلاقانه فکر می کنید.

So looking at the picture and looking at the woman, it can be assumed, "Ah!

بنابراین با نگاه کردن به تصویر و نگاه کردن به زن، می توان چنین فرض کرد: "آه!

You know what?

می دانید چیست؟

Maybe she had a stressful week."

شاید او هفته پر استرسی را پشت سر گذاشته است."

I'm gonna change the color.

رنگشو عوض میکنم

Maybe she needed to get out and so she decided to go to the lake.

شاید او نیاز داشت که بیرون بیاید و بنابراین تصمیم گرفت به دریاچه برود.

Again, she looks very relaxed.

باز هم او بسیار آرام به نظر می رسد.

Look how her shoulders are very relaxed.

ببین چقدر شانه هایش ریلکس هستند.

They're dropped down.

آنها پایین انداخته شده اند.

Maybe the reason is because she had a stressful week so that's the WHY.

شاید دلیلش این باشد که او هفته پر استرسی را سپری کرد، بنابراین دلیلش همین است.

The woman, now we have the person for WHO.

زن، حالا ما شخص را برای WHO داریم.

So we're answering the WHO.

بنابراین ما به WHO پاسخ می دهیم.

How do we know it's a woman?

از کجا بفهمیم زن است؟

Look at the hat and also the hair.

به کلاه و همچنین موها نگاه کنید.

We can tell that it's a woman and also the shape of her body.

می توانیم بگوییم که این یک زن است و همچنین شکل بدن او.

We can see that it's a woman in this image.

ما می توانیم ببینیم که در این تصویر یک زن است.

So we have WHY, stressful week.

بنابراین ما هفته پر استرس WHY داریم.

WHO, this woman decided to visit the lake.

WHO، این زن تصمیم گرفت از دریاچه بازدید کند.

All right.

So what did she do?

خیلی خوب.

بلاخره او چه کار کرد؟

She decided to visit the lake, right?

او تصمیم گرفت از دریاچه دیدن کند، درست است؟

She decided to visit the lake because she wanted to get some alone time.

او تصمیم گرفت از دریاچه دیدن کند زیرا می خواست زمان تنهایی داشته باشد.

Now something very interesting is we're seeing there are

اکنون چیزی بسیار جالب این است که می بینیم

two options for the reason.

دو گزینه برای این دلیل وجود دارد.

Earlier I said after a stressful week, right?

قبلاً گفتم بعد از یک هفته پر استرس، درست است؟

Why she had a stressful week?

چرا هفته پر استرسی داشت؟

But look at the end of the sentence, she wanted to get some alone time.

اما به انتهای جمله نگاه کنید، او می خواست زمان تنهایی داشته باشد.

So these two things can both be reasoned and also answer another W.

بنابراین این دو مورد هم قابل استدلال هستند و هم می توانند به W دیگری پاسخ دهند.

So let me continue and I'll explain.

پس اجازه دهید ادامه دهم و توضیح می دهم.

The woman decided to visit the lake.

زن تصمیم گرفت از دریاچه دیدن کند.

So what did she do?

بلاخره او چه کار کرد؟

She decided to visit the lake.

او تصمیم گرفت از دریاچه بازدید کند.

And again, we see the lake right here and she's actually

و دوباره، ما دریاچه را همین‌جا می‌بینیم و او در واقع

in this canoe right here, right?

در این قایق رانی است، درست است؟

So WHAT.

پس چه.

But, when did she go?

اما، کی رفت؟

After a stressful week.

بعد از یک هفته پر استرس

That's why I said that first part can be a reason for why but it can also be WHEN.

به همین دلیل گفتم که قسمت اول می تواند دلیلی برای این باشد اما می تواند WHEN نیز باشد.

So after a stressful week.

پس بعد از یک هفته پر استرس.

Now we're gonna say this is gonna be for WHEN.

حالا می‌خواهیم بگوییم این برای WHEN است.

When did she go?

کی رفت؟

After a stressful week.

بعد از یک هفته پر استرس

Now the last portion is what we're gonna use for the reason.

اکنون آخرین بخش همان چیزی است که به همین دلیل از آن استفاده می کنیم.

So we have WHO, WHAT, WHEN.

بنابراین ما دارای چه کسی، چه چیزی، چه زمانی هستیم.

Now, where is she?

حالا او کجاست؟

Remember we just said, she decided to go to the lake.

یادت باشد که گفتیم، او تصمیم گرفت به دریاچه برود.

The lake represents WHERE.

دریاچه نشان دهنده WHERE است.

You see how they can answer multiple W's, right?

می بینید که چگونه می توانند به چندین W پاسخ دهند، درست است؟

So she, where is she?

پس اون کجاست؟

At the lake.

در دریاچه.

When did she go?

کی رفت؟

After a stressful week.

بعد از یک هفته پر استرس

Now, why did she go?

حالا چرا رفت؟

To get some alone time because she had a stressful week.

برای اینکه وقت تنهایی داشته باشد چون هفته پر استرسی را پشت سر گذاشت.

But, how does we know that she's alone?

اما، چگونه بفهمیم که او تنهاست؟

Well look, in the picture, we can only see her.

خوب نگاه کنید، در تصویر، ما فقط می توانیم او را ببینیم.

So again, each of the five W's is answered in this sentence,

بنابراین باز هم هر یک از پنج W در این جمله،

this creative English sentence.

این جمله خلاقانه انگلیسی، پاسخ داده شده است.

After a stressful week, the woman decided to visit the lake to get some alone time.

پس از یک هفته پر استرس، این زن تصمیم گرفت برای گذراندن اوقاتی خلوت از دریاچه دیدن کند.

Thinking creatively in English.

تفکر خلاقانه به زبان انگلیسی

But what about this image right here.

اما در مورد این تصویر دقیقاً در اینجا چیست.

Another amazing image.

یک تصویر شگفت انگیز دیگر.

We see three individuals in this image and here's the sentence.

ما سه نفر را در این تصویر می بینیم و این جمله است.

Three college friends decided to meet up at their old hangout spot

سه دوست کالج دیروز تصمیم گرفتند در محل پاتوق قدیمی خود ملاقات کنند تا

yesterday to look at some pictures.

چند عکس را تماشا کنند.

Again, a great sentence.

باز هم یک جمله عالی

A great image.

یک تصویر عالی

This sentence also has each of the five W's.

این جمله همچنین دارای هر یک از پنج W است.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

Let's look at it together.

بیایید با هم به آن نگاه کنیم.

Here we go!

در اینجا ما می رویم!

So we have the image right here.

بنابراین ما تصویر را در اینجا داریم.

The three friends sitting together, right?

سه دوست کنار هم نشسته اند، درست است؟

Now here's the first part of the sentence.

حالا قسمت اول جمله اینجاست.

Three college friends.

سه دوست دانشگاهی

Well that answers the WHO.

خوب این به WHO پاسخ می دهد.

I'm gonna change the color right here.

من همینجا رنگش رو عوض میکنم

Let's do this color right here.

بیایید این رنگ را همینجا انجام دهیم.

So now we're answering WHO.

بنابراین اکنون ما به WHO پاسخ می دهیم.

Well we can see very clearly right here.

خوب ما می توانیم به وضوح در اینجا ببینید.

We can see very clearly.

ما می توانیم خیلی واضح ببینیم.

Hold on one second.

یک ثانیه نگه دارید

Let's take this part out right here.

بیایید این قسمت را همین جا بیرون بیاوریم.

There we go!

ما میرویم آنجا!

We can see very clearly there's one individual, it's another

ما می توانیم به وضوح ببینیم که یک فرد وجود دارد، آن فرد دیگری

individual and a third individual.

و فرد سومی.

So we have three individuals and look how they're smiling.

بنابراین ما سه نفر داریم و نگاه کنید که چگونه می خندند.

It looks like they are happy to be with each other.

به نظر می رسد آنها از بودن با یکدیگر خوشحال هستند.

So we're assuming, "Hey!

بنابراین ما فرض می کنیم، "هی!

Maybe they were college friends."

شاید آنها دوستان دانشگاهی بودند."

Again, thinking creatively in English.

باز هم، تفکر خلاقانه به زبان انگلیسی.

Now, what happened next?

حالا بعدش چی شد؟

They decided to meet up.

تصمیم گرفتند با هم ملاقات کنند.

So that's what happened.

پس همین اتفاق افتاد.

They decided to meet up at their old hangout spots.

آنها تصمیم گرفتند در محل های پاتوق قدیمی خود ملاقات کنند.

I'll go forward a little bit, their old hangout spot.

کمی جلوتر می روم ، محل پاتوق قدیمی آنها.

That is WHERE.

آنجاست.

So look how comfortable they are.

پس ببینید چقدر راحت هستند.

He is sitting comfortably in his chair.

راحت روی صندلیش نشسته است.

She's sitting comfortably on the ground and he's also sitting very comfortably.

او راحت روی زمین نشسته و او هم خیلی راحت نشسته است.

So they're at their old hangout spot.

بنابراین آنها در محل پاتوق قدیمی خود هستند.

Again.

Where are they?

از نو.

آنها کجا هستند؟

That's the W, WHERE.

این W، WHERE است.

Now, yesterday to look at some pictures.

حالا دیروز به چند عکس نگاه می کنیم.

Now, we need to answer what were they doing?

حال باید پاسخ دهیم که آنها چه کار می کردند؟

What did they decide to do?

تصمیم گرفتند چه کار کنند؟

They decided to meet up.

تصمیم گرفتند با هم ملاقات کنند.

All right.

خیلی خوب.

So we know WHERE, at their old hangout spot.

بنابراین ما می دانیم WHERE، در محل پاتوق قدیمی آنها.

But, what did they decided to do?

اما، آنها تصمیم گرفتند چه کار کنند؟

They decided to, "Hey!

آنها تصمیم گرفتند که "هی!

Let's meet up and come together."

Now that answers, WHAT.

حالا که جواب می دهد، چه.

WHAT, WHEN.

چی کی.

Now in the sentence we see that it says, yesterday.

حال در جمله می بینیم که می گوید، دیروز.

Again, you're thinking creatively in English.

باز هم، شما خلاقانه به زبان انگلیسی فکر می کنید.

When you're looking at an image and trying to make an advanced English sentence using

وقتی به یک تصویر نگاه می کنید و سعی می کنید با استفاده از این تکنیک یک جمله انگلیسی پیشرفته بسازید

this technique, there's no wrong answer.

، هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد.

It's thinking creatively in English, that's the name of the technique, right?

این فکر خلاقانه به زبان انگلیسی است، این نام تکنیک است، درست است؟

So when we said, "Ah!

پس وقتی گفتیم "آه!

Yesterday."

دیروز."

WHY?

چرا؟

To look at some pictures.

برای دیدن چند عکس

Where why do we think that is the reason they met up?

چرا فکر می کنیم دلیل ملاقات آنها کجاست؟

Well look right here.

خوب همینجا رو نگاه کن

We see them all looking at this computer and we can assume that

ما همه آنها را می بینیم که به این رایانه نگاه می کنند و می توانیم فرض کنیم که

they are looking at some pictures.

آنها به برخی از تصاویر نگاه می کنند.

Let me take this over just a little bit.

اجازه دهید من فقط کمی این را به عهده بگیرم.

We can see they're all looking at the computer.

ما می توانیم ببینیم که همه آنها به کامپیوتر نگاه می کنند.

Again, we're assuming but each of the W's are answered.

باز هم، ما فرض می کنیم اما هر یک از W ها پاسخ داده شده است.

WHO, WHAT, WHEN, WHERE and WHY?

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا؟

Three college friends decided to meet up at their old hangout spot

سه دوست کالج دیروز تصمیم گرفتند در محل پاتوق قدیمی خود ملاقات کنند تا

yesterday to look at some pictures.

چند عکس را تماشا کنند.

This technique again will help you speak English fluently.

این تکنیک مجددا به شما کمک می کند تا انگلیسی را روان صحبت کنید.

Again, thinking creatively in English is the way to go so that you can sound

باز هم، فکر کردن خلاقانه به زبان انگلیسی راهی است که می‌توانید انجام دهید تا بتوانید

more like a native English speaker.

بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید.

I really hope you enjoy this lesson and I can't wait to talk to you next time.

من واقعاً امیدوارم از این درس لذت ببرید و من نمی توانم منتظر باشم تا دفعه بعد با شما صحبت کنم.

Have a great one.

یک عالی داشته باشید.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

Here we go!

در اینجا ما می رویم!

It's story time.

زمان داستان است

Hey!

I said it's story time.

سلام!

گفتم وقت داستان است.

Alright!

بسیار خوب!

So, today's story time actually is about one of my favorite

بنابراین، زمان داستان امروز در واقع درباره یکی از خاطرات مورد علاقه من

memories from high school.

از دوران دبیرستان است.

So, you know that I enjoy drawing and painting.

بنابراین، می دانید که من از طراحی و نقاشی لذت می برم.

I love things that are beautiful.

من عاشق چیزهایی هستم که زیبا هستند.

I love artwork.

من عاشق کارهای هنری هستم

I love going to the museum and just looking at paintings and photographs.

من عاشق رفتن به موزه و تماشای نقاشی ها و عکس ها هستم.

So when I was in high school, I had an awesome art teacher.

بنابراین وقتی در دبیرستان بودم، یک معلم هنر عالی داشتم.

Her name was Ms.

نام او خانم

Halstead.

هالستد بود.

And I remember one day it was after lunch and I just happened to be walking

و یادم می آید یک روز بعد از ناهار بود

through the hallway and I was about to pass her classroom and I noticed that Ms.

و من اتفاقی داشتم از راهرو عبور می کردم و می خواستم از کلاس درس او رد شوم و متوجه شدم که خانم

Halstead was sitting in her room, the art room at her desk very quietly.

هالستد در اتاقش، اتاق هنر پشت میزش خیلی آرام نشسته است.

And she looked like she was focused intently on something.

و به نظر می رسید که به شدت روی چیزی متمرکز شده بود.

But, her shoulders were kind of down and she had a pen in her

اما شانه هایش یک جورهایی پایین بود و یک خودکار در

hand and she was draw, it looked like she was drawing something.

دست داشت و کشیده بود، انگار داشت چیزی می کشید.

And my curiosity got the best of me.

و کنجکاوی من بهترین را از من گرفت.

So I walked into the classroom and even though I walked into the

بنابراین من وارد کلاس شدم و با وجود اینکه وارد

classroom, she still didn't look up.

کلاس شدم، او هنوز به بالا نگاه نکرد.

I had to walk all the way to her desk and then she looked up, "Oh, hey Tiffani!

مجبور شدم تمام راه را تا میزش پیاده بروم و بعد او به بالا نگاه کرد: "اوه، هی تیفانی!

How are you?"

چطوری؟"

And I said, "I'm fine, Ms.

و من گفتم: "من خوبم، خانم

Halstead.

What are you up to?"

هالستید.

شما چه کار دارید؟"

She said, "Oh!

I'm just sketching."

او گفت: "اوه!

من فقط طراحی می کنم."

And I said, "Oh wow, Ms.

و من گفتم: "اوه وای، خانم

Halstead!

I love sketching too."

هالستد!

من هم عاشق طراحی هستم."

And that's what she put her pen down and she also put her sketchbook down.

و این همان چیزی بود که او قلمش را زمین گذاشت و کتاب طراحی خود را نیز پایین گذاشت.

And she said, "Oh, really Tiffani?

و او گفت: "اوه، واقعا تیفانی؟

You really like sketching?"

شما واقعا طراحی را دوست دارید؟"

I said, "Yeah!

I really like sketching but sometimes I try not to sketch when I'm in

گفتم آره!

class because I don't want the teacher to think I'm not paying

attention and I wanna focus."

And she started to talk to me and started to explain how important

و او شروع به صحبت با من کرد و شروع کرد به توضیح اینکه

sketching and doodling actually was.

طراحی و ابله در واقع چقدر مهم است.

She told me how she, again, as a full adult at that time, I

او به من گفت که چگونه در آن زمان، به عنوان یک بزرگسال کامل،

think she was in her forties.

فکر می‌کنم که در چهل سالگی بوده است.

She even in church while the pastor was preaching a sermon, she would

او حتی در کلیسا در حالی که کشیش در حال موعظه موعظه بود،

sketch and doodle in her notebook.

در دفتر خود طرح می کشید و ابله می کشید.

Now I was in shock because you know, the parents usually tell their children, "Hey!

حالا من در شوک بودم چون می دانید، والدین معمولاً به فرزندان خود می گویند: "هی!

When you're in church, pay attention.

وقتی در کلیسا هستید، توجه کنید.

Focus on the sermon.

روی موعظه تمرکز کنید.

So to hear another adult telling me that she actually sketch and doodle during

بنابراین برای شنیدن اینکه بزرگسال دیگری به من می گوید که او در حین موعظه طراحی می کند و ابله می زند.

the sermon, it really blew my mind.

But she said, "Tiffani, here's the thing that people that

اما او گفت: "تیفانی، این چیزی است که

aren't artists don't know.

افراد هنرمند نمی دانند.

You see when we as artists are sketching or doodling, where

شما می بینید که وقتی ما به عنوان هنرمند در حال طراحی یا ابله سازی هستیم، در

actually the most focused.

واقع بیشترین تمرکز در کجاست.

She said when I'm sketching in church and doodling, I'm actually paying more

او گفت وقتی در کلیسا طراحی می‌کنم و ابله می‌زنم، در واقع

attention to what the pastor is saying."

به آنچه کشیش می‌گوید توجه بیشتری می‌کنم.»

She said, "It's just the way the creative mind has been made."

او گفت: «این دقیقاً همان راهی است که ذهن خلاق ایجاد شده است.»

She said that, "She wanted me to start sketching and doodling more.

او گفت: «او می‌خواست. من بیشتر شروع به طراحی و ابله سازی کنم.

She wanted me to do it even when I was at church."

او از من می خواست که حتی زمانی که در کلیسا بودم این کار را انجام دهم."

And again I have great parents so they were okay with me sketching

و باز هم من پدر و مادر خوبی دارم، بنابراین آنها با من در طراحی طراحی مشکلی نداشتند

because they knew I loved art.

زیرا می دانستند که من هنر را دوست دارم.

But she's encouraged me to do it in class, to do it in church.

اما او مرا تشویق کرد که این کار را در کلاس انجام دهم، تا آن را در کلیسا انجام دهم.

She said, "Tiffani even when you're about to go to bed.

او گفت: "تیفانی حتی زمانی که می خواهید به رختخواب بروید.

An idea may pop in your head.

ممکن است یک ایده در ذهن شما ظاهر شود.

I want you to also sketch then.

من از شما می خواهم که پس از آن طرحی نیز انجام دهید.

Write down what pops in your head."

آنچه را که در سرت می گذرد را بنویس."

She said, "Tiffani you're an artist and it's actually not a bad thing."

او گفت: "تیفانی تو یک هنرمند هستی و این در واقع چیز بدی نیست."

Now I never forgot that.

حالا هرگز آن را فراموش نکردم.

And I remember as I went through the rest of my high school years

و به یاد می آورم که بقیه سال های دبیرستان را پشت سر گذاشتم

and then went to college, I continue to doodle and sketch in class.

و سپس به دانشگاه رفتم، در کلاس به ابله و طراحی ادامه می

And I remember specifically when I was in college, I had a science class

دهم و به طور خاص به یاد دارم زمانی که در دانشگاه بودم، کلاس علوم داشتم

and we were talking about the anatomy of a frog and while the teacher

و در مورد آناتومی یک قورباغه صحبت می کردیم و در حالی که معلم

was teaching, I was drawing a frog.

مشغول تدریس بود، من قورباغه ای را می کشیدم.

And I was drawing the different parts of the frog and labeling

و داشتم قسمت های مختلف قورباغه

the parts in my notebook.

را می کشیدم و روی قسمت های دفترم برچسب می زدم

And what happened was when I took an exam, that image that I had drawn.

و اتفاقی که افتاد زمانی بود که امتحان دادم ، آن تصویری که کشیده

I added it colors and I added all of the information about

بودم، رنگ ها را به آن اضافه کردم و تمام اطلاعات

the frog popped up in my mind.

مربوط به قورباغه را اضافه کردم. در ذهن من ظاهر شد.

And I aced that exam and I realized how powerful creativity is.

و من در آن امتحان شرکت کردم و متوجه شدم که خلاقیت چقدر قدرتمند است.

And how important it is to visualize something because

و چقدر مهم است که چیزی را تجسم کنید زیرا

visualizing helps you to remember.

تجسم به شما کمک می کند تا به خاطر بسپارید.

So even now I sketch when I'm listening to a sermon, I sketch when

بنابراین حتی الان هم وقتی دارم به یک خطبه گوش می دهم طرح می کنم. وقتی

I'm doing something or listening to a presentation because it helps

دارم کاری انجام می‌دهم یا به ارائه‌ای گوش می‌دهم، زیرا به من کمک می‌کند تا

me remember what I'm listening to.

به یاد بیاورم که چه چیزی در من گوش می دهم.

Maybe you're the same.

شاید تو هم همینطوری

Maybe you're an artist and you love sketching or maybe you're not.

شاید شما یک هنرمند هستید و عاشق طراحی نقاشی هستید یا شاید هم نیستید.

Remember, creativity is so important and that's why I hope you enjoy

به یاد داشته باشید، خلاقیت بسیار مهم است و به همین دلیل است که امیدوارم از

today's lesson and today's story.

درس امروز و داستان امروز لذت ببرید.

I'll talk to you next time.

دفعه بعد باهات صحبت میکنم