Learn Business English Course | Conversation | Vocabulary | 19 Lessons

These videos are a great tool for you to improve your business English skills.

این ویدیوها ابزاری عالی برای بهبود مهارت های انگلیسی تجاری شما هستند.

All of the topics are a little advanced but necessary to know.

همه موضوعات کمی پیشرفته هستند اما دانستن آن ضروری است.

It's up to you to not only watch the videos, but to also review and self-study.

این به شما بستگی دارد که نه تنها فیلم ها را تماشا کنید، بلکه باید آن ها را مرور کنید و خودتان مطالعه کنید.

if you don't know a word check it in the dictionary.

اگر کلمه ای را نمی دانید آن را در فرهنگ لغت بررسی کنید.

It's also important to repeat after the teacher.

همچنین مهم است که بعد از معلم تکرار شود.

Repeating will help improve your intonation and pronunciation.

تکرار به بهبود لحن و تلفظ شما کمک می کند.

It takes time and effort to improve your English

بهبود زبان انگلیسی شما به زمان و تلاش نیاز دارد

so it's important to watch and review our videos as much as possible.

، بنابراین مهم است که ویدیوهای ما را تا حد امکان تماشا و مرور کنید.

I know you will enjoy the series let's start.

می دانم که از سریال لذت خواهید برد، بیایید شروع کنیم.

Hello, everyone.

سلام به همه

My name is Robin and in this video I'm going to talk about 'titles'.

نام من رابین است و در این ویدیو قصد دارم در مورد "عناوین" صحبت کنم.

Titles are very formal so when we're talking to someone in the business

عناوین بسیار رسمی هستند، بنابراین زمانی که ما با شخصی در

world we should use a title before their name.

دنیای تجارت صحبت می کنیم، باید از یک عنوان قبل از نام او استفاده کنیم.

Now first I'm gonna talk about titles for people we know or people we just met.

اکنون ابتدا در مورد عناوین افرادی که می شناسیم یا افرادی که به تازگی با آنها آشنا شده ایم صحبت می کنم.

And later I'm gonna talk about titles for strangers.

و بعداً در مورد عناوین برای غریبه ها صحبت خواهم کرد.

Let's take a look

بیایید نگاهی بیندازیم

Okay I have five titles here.

خب من اینجا پنج عنوان دارم.

Very common titles.

عناوین بسیار رایج

Maybe you've already heard about them or know them.

شاید قبلاً در مورد آنها شنیده باشید یا آنها را بشناسید.

Let's take a look.

بیا یک نگاهی بیندازیم.

The first one M-r-s. is pronounced [misses], misses.

اولین Mrs. تلفظ می شود [misses]، misss.

And misses is used only for married women.

و میس فقط برای زنان متاهل استفاده می شود.

Okay so if her last name is Smith I would call her Mrs. Smith.

خوب، پس اگر نام خانوادگی او اسمیت است، او را خانم اسمیت صدا می کنم.

Okay she's a married woman.

خوب او یک زن متاهل است.

The next one is miss.

نفر بعدی خانم است.

Miss and Miss is used for single women not married. Okay?

Miss and Miss برای زنان مجرد و ازدواج نکرده استفاده می شود. باشه؟

So Mrs. Smith, oh I know she is married.

بنابراین خانم اسمیت، اوه می دانم که او متاهل است.

Miss Smith, oh she's single.

خانم اسمیت، اوه او مجرد است.

Okay again both of them are only used for women.

خوب دوباره هر دو فقط برای خانم ها استفاده می شوند.

Mrs. and Miss are a little bit old style. Okay?

خانم و خانم سبک کمی قدیمی هستند. باشه؟

So we don't use those too much anymore. What we use nowadays is this one, m-s.

بنابراین ما دیگر از آن ها زیاد استفاده نمی کنیم. چیزی که ما امروزه استفاده می کنیم این است، ms.

The MS is pronounced [mizz], [mizz].

ام اس [mizz]، [mizz] تلفظ می شود.

And we only use Ms. for women but we don't know if they're married or single.

و ما فقط برای خانم ها از خانم استفاده می کنیم اما نمی دانیم آنها متاهل هستند یا مجرد.

Okay? We're just using a title for women so in the

باشه؟ ما فقط از عنوانی برای زنان استفاده می کنیم، بنابراین در

very formal situation and in business this is what you should use Ms., Ms. Smith.

موقعیت بسیار رسمی و در تجارت، این همان چیزی است که شما باید از خانم، خانم اسمیت استفاده کنید.

Okay? Okay so those are what we use for women.

باشه؟ خوب پس اینها همان چیزی است که ما برای زنان استفاده می کنیم.

Over here we have Mr.

در اینجا ما آقای

And Mr. of course is used for all men.

و آقای را داریم البته برای همه مردان استفاده می شود.

Doesn't matter if they're married single.

فرقی نمی کند مجرد باشند.

Every man is mister. Okay, so again if his last name is Smith, Mr. Smith.

هر مردی آقاست بسیار خوب، پس اگر نام خانوادگی او اسمیت است، آقای اسمیت.

And the last one doctor.

و آخرین دکتر

Of course doctor we use for doctors.

البته دکتر ما برای پزشکان استفاده می کنیم.

Doesn't matter if it's a woman or a man. All doctors we should call doctors before

فرقی نمی کند زن باشد یا مرد. همه پزشکان را باید قبل از نامشان دکتر صدا کنیم،

their name so like Dr. Smith.

مثل دکتر اسمیت.

Okay? So those are the titles.

باشه؟ پس این عناوین هستند.

Again for business, you only need to know this one Ms. and this one Mr.

باز هم برای کسب و کار، شما فقط باید این یک خانم و این یکی آقای را بشناسید.

Any man is Mr. and every woman should be Ms.

هر مردی آقا است و هر زنی باید خانم باشد

Let's take a look at my name.

.

Okay of course I'm a man so we should use Mr.

بسیار خوب، البته من یک مرد هستم، بنابراین باید از Mr.

But Mr., we should use it in a formal way so I wrote three styles here.

اما Mr.

One of them is wrong. Okay? Very wrong.

یکی از آنها اشتباه است. باشه؟ بسیار اشتباه.

Let's take a look.

بیا یک نگاهی بیندازیم.

I have Mr.Robin Shaw, Mr. Robin, Mr. Shaw.

من آقای رابین شاو، آقای رابین، آقای شاو را دارم.

Which one is wrong?

کدام یک اشتباه می کند؟

Well it is this one Mr. Robin.

خب این آقای رابین است.

Now a lot of my students say Mr. Robin. Mr. Robin, Mr. Robin.

الان خیلی از شاگردانم می گویند آقای رابین. آقای رابین، آقای رابین.

This is wrong, okay?

این اشتباه است، باشه؟

You got to be very careful.

باید خیلی مواظب باشی

Robin is my first name. Okay? And in a formal situation don't just use the first name with Mr.

رابین نام کوچک من است. باشه؟ و در یک موقعیت رسمی فقط از اسم کوچک با آقای خوب استفاده نکنید ؟

Okay? So this is wrong. You never want to say Mr. Robin.

پس این اشتباه است. شما هرگز نمی خواهید بگویید آقای رابین.

Mr. Robin Shaw. Okay my first name is here but actually the Mr. Shaw.

آقای رابین شاو خوب نام کوچک من اینجاست اما در واقع آقای شاو است.

Okay This is this is a good way very formal.

خوب این یک راه خوب است که بسیار رسمی است.

Mr. Robin Shaw or Mr. Shaw.

آقای رابین شاو یا آقای شاو.

Okay use this style or this style but never say this style.

خوب از این سبک یا این سبک استفاده کنید اما هرگز این سبک را نگویید.

All right let's take a look at an example.

بسیار خوب بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

I invited six people to my party.

من شش نفر را به مهمانی خود دعوت کردم.

I invited Mr. and Mrs. Smith, Ms Jane Spark, Miss Kirkland, Mr. Scott and Dr. Casting.

من از آقا و خانم اسمیت، خانم جین اسپارک، خانم کرکلند، آقای اسکات و دکتر کاستینگ دعوت کردم.

I invited six people to my party.

من شش نفر را به مهمانی خود دعوت کردم.

I invited Mr. and Mrs. Smith, Ms Jane Spark, Miss Kirkland, Mr. Scott and Dr. Casting.

من از آقا و خانم اسمیت، خانم جین اسپارک، خانم کرکلند، آقای اسکات و دکتر کاستینگ دعوت کردم.

Alright now I'm gonna talk about some titles or expressions to use when you're

بسیار خوب، اکنون می خواهم در مورد برخی از عناوین یا اصطلاحات صحبت کنم که وقتی

walking in public and you don't know someone.

در جمع راه می روید و کسی را نمی شناسید استفاده کنید.

Okay you don't know their name, but you want to talk to them in a polite way.

خوب شما نام آنها را نمی دانید، اما می خواهید با آنها مودبانه صحبت کنید.

Okay very formal way

بسیار خوب، خیلی رسمی است

And if you look here you might say excuse me you want to get someone's attention you say "excuse me."

و اگر اینجا را نگاه کنید ممکن است بگویید ببخشید می خواهید توجه کسی را جلب کنید، می گویید "ببخشید."

Okay there's four main ways.

خوب چهار راه اصلی وجود دارد.

This is for men. This is for women. So let's start with the men.

این برای مردان است. این برای زنان است. پس بیایید با مردان شروع کنیم.

So, very simple "excuse me sir".

بنابراین، بسیار ساده "ببخشید آقا".

Okay very polite, "excuse me sir."

بسیار مودب، "ببخشید قربان."

"Excuse me Mr.", "Excuse me Mr." This is the best one but this one is also possible.

"ببخشید آقای"، "ببخشید آقای." این بهترین است اما این یکی نیز ممکن است.

Okay when you don't know their name, "excuse me sir" or "may I help you sir?".

خیلی خوب وقتی اسمشان را نمی دانید، «آقا ببخشید» یا «می توانم کمکتان کنم آقا؟».

Okay the other two are for women.

خوب، دو مورد دیگر برای زنان است.

Now you can say "excuse me ma'am" "excuse me ma'am".

حالا می توانید بگویید «خانم ببخشید» «خانم ببخشید».

This is usually for older women. "Excuse me ma'am" and

این معمولا برای زنان مسن است. "ببخشید خانم" و

"Excuse me miss" is for younger women.

"ببخشید خانم" برای خانم های جوان تر است.

So probably under age 20.

بنابراین احتمالاً زیر 20 سال است.

Okay under age 20 we would probably say "miss".

بسیار خوب در سن 20 سالگی احتمالاً می گوییم "خانم".

So young women and even children females women "excuse me ma'am", "excuse me, miss".

بنابراین زنان جوان و حتی کودکان دختر زنان «ببخشید خانم»، «ببخشید خانم».

"May I help you, ma'am?", "May I help you, miss?"

"میشه کمکت کنم خانم؟"، "میتونم کمکت کنم خانم؟"

Okay so all of these very polite and you should use them.

بسیار خوب پس همه اینها بسیار مؤدبانه هستند و باید از آنها استفاده کنید.

Alright, so that's titles titles for people we know.

خوب، پس این عناوین عناوین افرادی است که می شناسیم.

Titles for people we don't know - if you want to speak in a polite way

عنوان‌هایی برای افرادی که نمی‌شناسیم - اگر می‌خواهید مودبانه صحبت کنید

you should you always use titles. It shows a lot of respect.

، باید همیشه از عنوان استفاده کنید. نشان دهنده احترام زیادی است.

Okay that's it for this video see you next time.

بسیار خوب برای این ویدیو تمام شد دفعه بعد شما را می بینم.

Hello everyone I'm Robin and in this video we're gonna talk about being fired

سلام به همه من رابین هستم و در این ویدیو در مورد اخراج شدن صحبت خواهیم کرد

okay there are many expressions in English that express being fired of

، عبارات زیادی در انگلیسی وجود دارد که اخراج شدن را بیان می کند، البته

course when you're fired from a job that's a terrible thing because you lost

زمانی که از شغلی اخراج می شوید، این یک چیز وحشتناک است زیرا شغل خود را از دست داده اید

your job and as I said there are lots of expressions to express being fired let's

و گفتم عبارات زیادی برای بیان اخراج شدن وجود دارد بیایید

take a look now I'm gonna use the sentence he was of course it could work

نگاهی بیندازیم حالا از جمله او بود استفاده می‌کنم البته این می‌تواند

for men he or women she he was she was he was fired all right that's the most

برای مردان یا زنان کار کند

common way to express being fired he was fired but there are some other ones and

. برای بیان اینکه اخراج شد او اخراج شد اما تعدادی دیگر وجود دارد و

this is the first group there will be a second group later

این اولین گروه است که بعداً گروه دوم خواهد بود

let's take a look he was fired he was laid off okay

بیایید نگاهی بیندازیم که او اخراج شد او اخراج شد خوب

now fired is probably your fault the employee fault but if you're laid off

اکنون اخراج احتمالاً تقصیر شماست ، کارمند اما اگر شما اخراج شدن

that's the company fault the company has some financial difficulties so they have

به این دلیل تقصیر شرکت است که شرکت مشکلات مالی دارد، بنابراین آنها مجبورند

to layoff many workers he was dismissed okay he was dismissed this is kind of a

بسیاری از کارگران را اخراج کنند، او اخراج شد، بسیار خوب، او اخراج شد، این یک

polite way to say he's fired he was let go okay fired is a very terrible word he

روش مودبانه برای گفتن است که او اخراج شده است، او رها شده است خوب اخراج کلمه بسیار وحشتناکی است. او

was fired he was let go means the same thing but it's not as powerful so it's a

اخراج شد او رها شد به همین معنی است اما آنقدر قدرتمند نیست بنابراین کمی

little a little nicer to say he was let go he was released he was released again

زیباتر است که بگوییم او را رها کردند او آزاد شد دوباره آزاد شد

kind of a more polite way to say he was fired and last one he was terminated he

به نوعی مودبانه تر برای گفتن اینکه اخراج شد او خاتمه یافت او

was terminated this is actually very strong terminated cut he was terminated

خاتمه یافت این در واقع بسیار قوی است قطع شد خاتمه یافت او خاتمه یافت

all right this is the first group but there's more let's move on here's the

بسیار خوب این گروه اول است اما موارد بیشتری وجود دارد بیایید ادامه دهیم اینجا

second group of expressions remember they all mean the same thing to be fired

گروه دوم عبارات به یاد داشته باشید که همه آنها به یک معنی اخراج

or right so there's lots of slang and

یا درست هستند بنابراین تعداد زیادی وجود دارد از اصطلاحات عامیانه و

idioms to look at the first one dumped he was dumped again it just means fired

اصطلاحات برای نگاه کردن به اولین نفری که ریخته شد او دوباره ریخته شد فقط به این معنی است که اخراج شد

he was sacked he was sacked he was canned he was canned

او اخراج شد او اخراج شد او کنسرو شد

he was axed he was axed now an axe is like an axe to cut a tree so he was axed

او کنسرو شد او تبر شد او تبر شد اکنون تبر مانند تبر است برای بریدن درخت پس او تبر بود

similar he was cut now the last two idioms also very common he was given the

مشابه او بریده شده بود اکنون دو اصطلاح آخر نیز بسیار رایج است او را چکمه دادند

boot the boot he was given the boot so he was kicked out of the company and he

چکمه ای که چکمه را به او دادند بنابراین او را از شرکت بیرون کردند و

was given the pink slip okay now a long time ago when someone was

لغزش صورتی به او داده شد خیلی وقت پیش که کسی بود

fired from a company they were given a form to say you're fired and the color

اخراج شده از یک شرکت به آنها فرمی داده شد که بگویند شما اخراج شده اید و رنگ

of this form was usually pink okay so this expression given the pink slip

این فرم معمولا صورتی بود، بنابراین این عبارت با توجه به لغزش صورتی است

that means he's fired these days they don't use that form anymore but they

که به این معنی است که او این روزها اخراج شده است آنها دیگر از آن فرم استفاده نمی کنند اما

still use the expression or the idiom here to mean that person is fired

هنوز استفاده می کنند. این اصطلاح یا اصطلاح در اینجا به معنای آن است که شخص

alright so these are also all very common and very good to use to talk

خوب اخراج می شود، بنابراین همه آنها بسیار رایج هستند و برای صحبت

about when someone is fired alright so again being fired is a terrible thing

در مورد زمانی که کسی خوب اخراج می شود بسیار خوب است، بنابراین دوباره اخراج شدن چیز وحشتناکی است،

but in English we have a lot of expressions that mean you are fired

اما در انگلیسی ما عبارات زیادی داریم. این به این معنی است که شما

alright so I hope you learned a few more today that's it and I'll see you next

خوب اخراج شده اید، بنابراین امیدوارم امروز چند مورد دیگر را یاد گرفته باشید که تمام است و

time

دفعه بعد شما را می بینم

hello I'm bill and in this video we're going to talk about how you can

سلام من بیل هستم و در این ویدیو ما در مورد نحوه معرفی خود و شغل خود صحبت خواهیم کرد

introduce yourself and your job because when you're meeting new people knowing

زیرا هنگامی که با افراد جدیدی ملاقات می کنید، دانستن

what you do for a living is kind of important and it happens a lot so think

اینکه چه کاری برای امرار معاش انجام می دهید بسیار مهم است و بسیار اتفاق می افتد، بنابراین به این فکر کنید

about what's important about who you are and what you do for work now think about

که چه چیزی در مورد شما مهم است و برای کار چه می کنید، اکنون به سه چیز مهم فکر کنید

the three most important things they are easy your name standard when you

که آنها آسان هستند. زمانی که خود را معرفی می‌کنید، نام استاندارد را نام ببرید

introduce yourself and then also your title now your title is what you do at

و همچنین عنوان شما اکنون عنوان شما چیزی است که در

your job maybe you are an accountant an engineer maybe you do marketing or

شغل خود انجام می‌دهید، شاید شما یک حسابدار، یک مهندس، شاید بازاریابی انجام می‌دهید یا

you're a Salesman or a manager any of these things okay that tells a lot about

فروشنده یا مدیر هستید، هر یک از این موارد بسیار خوب است که گویای چیزهای زیادی است. در باره

you as a person or what your job title is and then also company what company do

شما به عنوان یک شخص یا عنوان شغلی شما چیست و سپس شرکتی که

you work for because different companies do different things if you work for a

در چه شرکتی کار می کنید، زیرا شرکت های مختلف کارهای متفاوتی انجام می دهند اگر برای شرکتی مانند سامسونگ کار می کنید،

company like Samsung you probably know a lot about electronics if you work a lot

احتمالاً در مورد الکترونیک اطلاعات زیادی دارید، اگر برای یک شرکت کار زیاد کار کنید.

of work for a company like Doosan you probably know more about heavy machinery

شرکتی مانند دوسان احتمالاً در مورد ماشین‌آلات سنگین و صنعت بیشتر می‌دانید،

and industry so that explains a lot about who you are as well so if you're

بنابراین در مورد اینکه چه کسی هستید نیز توضیح می‌دهد، بنابراین اگر

introducing yourself and your job you want to focus name title company the

خود و شغلتان را معرفی می‌کنید، می‌خواهید بر نام شرکت تمرکز کنید، سفارش‌ها

orders not too important we'll talk about that later but here as an example

خیلی مهم نیستند، در مورد آن صحبت خواهیم کرد. که بعداً اما در اینجا به عنوان مثال،

I will introduce myself to you so you can see how people do it alright let's

خودم را به شما معرفی خواهم کرد تا بتوانید ببینید که چگونه مردم این کار را خوب انجام می دهند، بیایید

take a look at my example okay so this is my official introduction I say hello

به مثال من نگاهی بیندازیم بسیار خوب، بنابراین این معرفی رسمی من است، من می گویم سلام

my name is Bill and I am an English professor at a university in Suwon so

نام من بیل است و من یک استاد انگلیسی در دانشگاهی در سوون، بنابراین

one more time this is how I say my introduction hello my name is Bill

یک بار دیگر به این صورت مقدمه ام را می گویم سلام نام من بیل است

and I am an English professor at a university in Suwon as you just saw I

و من یک استاد انگلیسی در دانشگاهی در سوون هستم همانطور که دیدید من به

clearly said my name my title and my company now there are many universities

وضوح نامم را گفتم عنوان و شرکت من اکنون دانشگاه های زیادی وجود دارد.

in Suwon that's why I didn't say the exact name because not everyone knows

در سوون به همین دلیل نام دقیق را نگفتم زیرا همه

every University in Suwon but that's okay not very important also just

دانشگاه های سوون را نمی شناسند اما این مشکلی ندارد خیلی مهم نیست همچنین فقط

remember always start name first then company and title you can put them in a

همیشه ابتدا نام شروع را به خاطر بسپارید سپس شرکت و عنوان را اگر می خواهید می توانید آنها را به

different order if you want to and in the next examples you can see how

ترتیب متفاوتی قرار دهید و در مثال های بعدی می توانید ببینید که چگونه

there's different ways to organize your introduction let's take a look let's

روش های مختلفی برای سازماندهی معرفی شما وجود دارد، بیایید نگاهی بیندازیم، بیایید

look at a few examples of how to introduce you and your job my name is

به چند نمونه از نحوه معرفی شما و شغل شما نگاهی

David and I am a director at SK again my name is David and I am a director at SK

بیندازیم. من یک مدیر در SK هستم،

there's another way to do it I'm Paul and I currently work in the human

راه دیگری برای انجام آن وجود دارد. من پل هستم و در حال حاضر در

resources department at Doosan let's do it again

بخش منابع انسانی در دوسان کار می کنم، اجازه دهید

I'm Paul and I currently work in the human resources department at Doosan now

دوباره آن را انجام

we'll take one more look yeah my name is Chris and I do marketing for

دهیم. یک بار دیگر نگاه کنید بله نام من کریس است و من برای

Samsung listen again my name is Chris and I do marketing for Samsung so there

سامسونگ بازاریابی می کنم دوباره گوش کنید نام من کریس است و برای سامسونگ بازاریابی انجام می دهم، بنابراین

you have it several examples that can help you remember how to do this okay if

چندین نمونه از آن را در اختیار دارید که می تواند به شما کمک کند تا به یاد بیاورید که چگونه این کار را انجام دهید، اگر

you remember them you should be more than ready and confident to introduce

آنها را به خاطر می آورید. برای معرفی خود و شغلتان بیش از حد آماده و مطمئن باشید

yourself and your job I hope this was helpful and I'll see you next video

، امیدوارم این مفید بوده باشد و ویدیوی بعدی شما را ببینم

hello I'm bill and in this video I'm gonna tell you about two questions you

سلام من بیل هستم و در این ویدیو در مورد دو سوالی که

need to know for business okay now they're really easy so you should not

باید برای کسب و کار بدانید به شما می گویم . حالا آنها واقعاً آسان هستند، بنابراین نباید

have any stress about this okay what we have here is this question what do you

هیچ استرسی در این مورد داشته باشید، خوب چیزی که ما در اینجا داریم، این سوال است که

do now if you say it really fast what do you do

اگر بگویید خیلی سریع چه می کنید، حالا چه کار می کنید،

gets a little sounds a little strange but just don't worry go natural with it

کمی عجیب به نظر می رسد اما این کار را نکنید نگرانی طبیعی است با آن

what do you do what do you do what do you do that's what people want to know

چه کار می کنی چه کار می کنی چه کار می کنی این چیزی است که مردم می خواهند بدانند

now if this question we're longer what do

حالا اگر این سوال ما طولانی تر است

you do on the weekend well now it's about your weekend your

آخر هفته چه کار می کنی خوب حالا این مربوط به آخر هفته شماست

hobbies your fun time but if the question is just what do you do it's

سرگرمی های شما زمان سرگرمی شماست اما اگر سوال این است که شما چه کار می کنید،

about work and that's all it is so if you ask me what do you do I say I'm a

این در مورد کار است و این همه چیز است، بنابراین اگر از من بپرسید که چه کار می کنید، می گویم من

teacher that's my job that's my work now of course you may

معلم هستم، این شغل من است، اکنون کار من است، البته ممکن است مجبور شوید

have to change a to an if you're I'm an engineer or I'm a student just the a ok

a را به یک تغییر دهید. اگر شما هستید من یک مهندس یا من یک دانشجو هستم فقط خوب

that's what we have so think job title for this one now there's also here I'm

این چیزی است که ما داریم پس فکر کنید عنوان شغلی برای این یکی اکنون اینجا هم هست که من

in charge of now in charge that means duty what are you responsible

مسئول هستم اکنون مسئول این یعنی وظیفه شما چه مسئولیتی دارید

for what do you need to do for your job if you're a leader of a marketing team

برای اینکه اگر رهبر یک تیم بازاریابی هستید برای کار خود چه کاری باید انجام دهید،

you may say I'm in charge of a marketing team you're the leader

ممکن است بگویید من مسئول یک تیم بازاریابی هستم شما رهبر هستید

that's your duty take care of them or you ask me I'm in charge of helping my

که وظیفه شماست از آنها مراقبت کنید یا از من بخواهید که من من مسئول کمک به

students that's what I have to do so I'm in charge of my students of course a

دانش آموزانم هستم، این کاری است که باید انجام دهم، بنابراین من مسئولیت شاگردانم را بر عهده دارم، البته بسیار

very easier than that we have the simpl where do you work now you can say the

ساده تر از این است که ما به سادگی در کجا کار می کنید، اکنون می توانید

company name you can be very specific and say

نام شرکت را بگویید، می توانید خیلی خاص باشید و چیزی بگویید

something like I work at worry Bank or you don't have to say the company name

مثل من در بانک نگرانی کار می کنم یا مجبور نیستید نام شرکت را بگویید،

you can just say I work at a bank that's fine too

فقط می توانید بگویید من در بانکی کار می کنم که مشکلی هم ندارد،

let's look at some example dialogue where we put these two questions

بیایید به چند گفتگوی مثال نگاه کنیم که در آن این دو سوال را کنار هم قرار داده ایم

together okay all right here's our first examples here

، خوب این اولین سوال ما است. مثال‌ها در اینجا

the question was what do you do well the easy answers I'm a doctor or I'm a

سوال این بود که چه کاری را خوب انجام می‌دهید پاسخ‌های آسان من یک پزشک هستم یا من یک

banker or I'm an accountant

بانکدار

what's whatever you do the next question where do you work well I work at a bank

هستم یا من یک حسابدار هستم

I work at a store I work at a school just the place you work at put that in

. فروشگاهی که من در مدرسه ای کار می کنم، همان جایی که شما در آن کار می کنید، آن را در

there all right just like those two phrases I just showed you there's

آنجا قرار دهید، درست مانند آن دو عبارتی که به شما نشان دادم وجود دارد.

another question that's very common especially in American conversation and

سوال دیگری که مخصوصاً در مکالمات آمریکایی بسیار رایج است و

it goes like this what do you do for a living now for a living you know we all

به این صورت است که شما اکنون برای امرار معاش چه

have to live we all have to pay for it so that's our job right there so it's

کار می کنید

basically asking how do you pay for your life what do you do for a living now

. آیا برای زندگی خود هزینه می کنید، اکنون برای امرار معاش چه کار می کنید،

just like the what do you do question you can simply answer I'm a teacher I'm

دقیقاً مانند سؤال آنچه که انجام می دهید، می توانید به سادگی پاسخ دهید من یک معلم هستم، من

an engineer I'm an accountant or you can go ahead and give a full longer

یک مهندس هستم، من یک حسابدار هستم یا می توانید ادامه دهید و کامل بنویسید. شرح طولانی تر

description of I work in the personnel department at SK so you can keep it

از من در بخش پرسنل در SK کار می کنم، بنابراین شما می توانید آن را

short you can keep it long that's okay let's take a look at examples of long

کوتاه نگه دارید، می توانید آن را طولانی نگه دارید. اشکالی ندارد، بیایید نگاهی به نمونه هایی از

and short answers to this question all right

پاسخ های طولانی

now here's the longer question what do you do for a living now the short answer

و کوتاه به این سوال بیندازیم. اکنون پاسخ کوتاه

would just be I'm a teacher and that's fine but you can also give a

این است که من یک معلم هستم و این خوب است، اما شما همچنین می توانید

longer answer like I work in the legal department for Lotte so here you can go

پاسخ طولانی تری بدهید مانند من در بخش حقوقی برای Lotte کار می کنم، بنابراین در اینجا می توانید به

short answer or long answer both are okay okay so there you have it three

پاسخ کوتاه یا طولانی پاسخ دهید هر دو مشکلی ندارند پس آنجا شما از آن سه

simple questions you can use when you meet new people in business so what do

سوال ساده دارید که می توانید هنگام ملاقات با افراد جدید در تجارت از آنها استفاده کنید، بنابراین چه کاری

you do which is always about work remember that what do you do people want

انجام می دهید که همیشه در مورد کار است به یاد داشته باشید که چه

to know about your job than me where do you work just what's your company where

کار می کنید مردم می خواهند در مورد شغل شما بدانند تا من کجا کار می کنید، فقط شرکت شما کجاست.

is it what do you do and then of course what do you do for a living that's all

آیا این چه کاری است که انجام می‌دهید و البته برای امرار معاش چه کار می‌کنید، این

about how you earn your money so you can live I hope this was helpful for you and

به این بستگی دارد که چگونه پول خود را به دست آورید تا بتوانید زندگی کنید، امیدوارم این برای شما مفید بوده باشد و

I'll see you next video

ویدیوی بعدی شما را ببینم

hello everyone I am Robin and in this video we are gonna learn some very

سلام به همه من رابین هستم و در این ویدیو ما چند

useful expressions to describe a co-worker who is too nice to your boss

عبارات بسیار مفید برای توصیف همکار که با رئیس یا مدیر شما خیلی خوب است را یاد می گیریم

or manager alright now in every company there are

، حالا در هر شرکتی تعدادی کارمند وجود دارند

some employees your coworker who are too nice to the boss ok and why are they too

که همکار شما با رئیس خیلی خوب هستند و چرا آنها هم اینطور هستند.

nice well maybe they want a promotion or they

خوب، شاید آنها ارتقای شغلی می خواهند یا

want a higher salary they want some sort of advantage so they are very nice to

حقوق بالاتری می خواهند، به نوعی مزیت می خواهند، بنابراین با

the boss and maybe they don't even like the boss but they are still always nice

رئیس بسیار مهربان هستند و شاید حتی رئیس را دوست نداشته باشند، اما هنوز هم همیشه

to the boss very friendly to the boss always doing what the boss asks them to

با رئیس رفتار بسیار دوستانه ای دارند. رئیس همیشه کاری را انجام می‌دهد که رئیس از آنها می‌خواهد

do and maybe they even give gifts to the boss there are always nice to the boss

و شاید حتی به رئیس هدایایی می‌دهند، همیشه برای رئیس

well of course we don't like those people we hate those people and we hate

خوب است، البته ما از افرادی خوشمان نمی‌آید که از آن‌ها متنفریم و

those coworkers so we're gonna use these expressions now these expressions can be

از آن همکاران متنفریم، پس می‌خواهیم اکنون از این عبارات استفاده کنید این عبارات

used for both men and women and they are negative ok so we want to call these

هم برای مردان و هم برای زنان قابل استفاده است و منفی هستند، بنابراین ما می خواهیم این افراد را با نام های بسیار منفی صدا کنیم

people very negative names we don't like them the first one a yes-man very easy

که آنها را دوست نداریم.

to understand so a yes-man if I said he's a yes-man that means he always says

اگر من بگویم او بله مرد است، به این معنی است که او همیشه

yes to the boss ok whatever the boss asks him to do he says yes he never says

به رئیس بله می‌گوید، هر کاری که رئیس از او می‌خواهد انجام دهد، او می‌گوید بله، هرگز

no because the boss might be angry or upset if he says no so he's a yes-man

نه نمی‌گوید، زیرا ممکن است رئیس اگر نه بگوید عصبانی یا ناراحت شود، بنابراین او بله است- مردی

he always says yes the next one very negative let's use a girl she's a

که همیشه می‌گوید بله بعدی خیلی منفی است، بیایید از یک دختر استفاده کنیم، او

bootlicker she's a bootlicker ok so you have to

چکمه‌زن است، او چکمه‌زن است، خوب، بنابراین باید

imagine a boot and someone licking licking the boot ok very negative so

تصور کنید که یک چکمه و کسی که چکمه‌اش را لیس می‌زند بسیار منفی است، بنابراین

that means if the boss asks lick my boot she would say yes

اگر رئیس بخواهد چکمه‌ام را بلیسید، او می‌گوید بله

okay so that just means whatever the boss asks she will do so we would say

خوب است، یعنی هر چیزی که رئیس از او بخواهد انجام می دهد، بنابراین ما می گوییم که

she's a bootlicker okay the next one sucking up okay

او یک بوت لیز است، خوب، نفر بعدی در حال مکیدن است،

she's always sucking up okay she's always sucking up means she's always too

او همیشه در حال مکیدن است، او همیشه می مکد، به این معنی است که او همیشه

nice to the boss okay she's sucking up the last two my

با رئیس خیلی خوب است، اوکی او آخرین را می مکد. دو

favorite they're very bad okay let's take a look the first one ass

مورد مورد علاقه من، آنها خیلی بد هستند، خوب بیایید نگاهی بیندازیم اولین الاغ

kisser this is your ass so someone who is an ass kisser he's an ass kisser the

بوسنده این الاغ شماست، بنابراین کسی که الاغ می‌بوسد، او یک الاغ می‌بوسد،

boss has an ass and he's kissing the ass okay

رئیس یک الاغ دارد و او الاغ را می‌بوسد خوب است،

that means he's - really - nice - the boss we call him an ass kisser he

یعنی او - واقعاً - خوب - رئیسی که ما به او می گوییم الاغ بوسنده او

doesn't really kiss the boss's ass but he's too nice

واقعاً الاغ رئیس را نمی بوسد اما او خیلی خوب است

and the last one brown-noser she's a brown-noser okay she's again too

و آخرین دماغ قهوه ای او یک دماغ قهوه ای است بسیار خوب او دوباره

nice to the boss she's a brown-noser now brown-noser the nose is brown why

با رئیس خیلی خوب است او یک دماغ قهوه ای است اکنون قهوه ای دماغ قهوه ای است چرا

well similar to ass kisser the brown noser is kissing the ass and then get

شبیه به الاغ است که دماغ قهوه ای الاغ را می بوسد و بعد

some shit on their nose because they're always kissing ass so she's a brown

کمی به بینی آنها بد می زند زیرا آنها همیشه الاغ را می بوسند بنابراین او

noser or he's a brown noser very negative thing to call your coworker who

دماغ قهوه ای است یا او دماغ قهوه ای است. همکار که

is too nice to the boss all right let's take a look at a few examples sentences

با رئیس خیلی خوب است، خوب، بیایید به چند جمله مثال نگاهی بیندازیم

to help us understand these expressions all right let's take a look at the first

تا به ما در درک این عبارات کمک کند، بیایید به مثال اول نگاهی بیندازیم

example he is a yes man he agrees with all the boss's ideas even the stupid

او مردی است بله او با همه ایده های رئیس موافق است، حتی احمق ها

ideas he is a yes man he agrees with all the boss's ideas even the stupid ideas

او مردی است بله او با همه ایده های رئیس موافق است حتی ایده های احمقانه

and the next one he always sucks up to the boss he always sucks up to the boss

و نفر بعدی که همیشه رئیس را می مکد او همیشه رئیس را می مکد

in the next one she is such a bootlicker she actually

در نفر بعدی او آنقدر چکمه خوار است که در واقع از

hates the boss but acts friendly to him she is such a bootlicker she actually

رئیس متنفر است اما با او دوستانه رفتار می کند او آنقدر چکمه خوار است که در واقع

hates the boss but acts friendly to him all right let's look at the next one

از رئیس متنفر است اما دوستانه رفتار می کند به او خوب است بیایید به مورد بعدی نگاه کنیم

Steve is a big ass kisser he even washes the CEOs car on Sunday

استیو یک بوسنده بزرگ است او حتی ماشین مدیران عامل را یکشنبه می‌شوید

Steve is a big ass kisser he even washes the CEOs car on Sunday and the last one

استیو یک بوسنده بزرگ است او حتی ماشین مدیران عامل را یکشنبه می‌شوید و آخرین موردی که

I hate brown nosers they always get more perks

من از دماغ‌های قهوه‌ای متنفرم آنها همیشه بیشتر می‌شوند. امتیازات

I hate brown nosers they always get more perks are you an ass kisser

من از دماغ های قهوه ای متنفرم آنها همیشه امتیازات بیشتری دریافت می کنند آیا شما یک بوسنده الاغ

are you a brown-noser okay well from my experience of course I worked at many

هستید آیا شما یک دماغ قهوه ای هستید خوب از تجربه من خوب است، البته من در بسیاری از

companies and schools sometimes I do suck up to the boss you know happy boss

شرکت ها و مدارس کار کردم گاهی اوقات به رئیس دل می بندم شما می دانید که رئیس خوشحال

is certainly better than an angry boss but generally I'm not always a

قطعا بهتر است نسبت به یک رئیس عصبانی، اما به طور کلی من همیشه آدم

brown-noser just sometimes be very careful if you call someone a

قهوه‌ای نیستم، فقط گاهی اوقات بسیار مراقب باشید اگر کسی

brown-noser or ass-kisser it's very negative okay so you can talk to your

را دماغ قهوه‌ای یا الاغ می‌بوسید، خیلی منفی است، بنابراین می‌توانید با

coworkers he's a brown-noser but if you say you

همکارانتان صحبت کنید، او دماغ قهوه‌ای است، اما اگر شما می گویید که شما

are brown noser very negative that person's going to be angry all right so

قهوه ای دماغ هستید، بسیار منفی است که آن شخص عصبانی خواهد شد، بنابراین

I hope you understand these expressions and I hope you use them correctly that's

امیدوارم که این عبارات را متوجه شده باشید و امیدوارم که آنها را به درستی استفاده کنید همین است

it and I'll see you next time

و دفعه بعد شما را می بینم

hello I'm Robin and in this video we're going to talk about some business

سلام من رابین هستم و در این ویدیو ما می خواهیم در مورد برخی از

expressions asking about price and also answering about price all right now

عبارات تجاری در مورد قیمت و همچنین پاسخ دادن به قیمت در حال حاضر صحبت کنیم

first we're gonna look at the questions on how to ask about price and here they

، ابتدا به سؤالاتی در مورد نحوه پرسیدن در مورد قیمت می پردازیم و در اینجا آنها

are now we're gonna begin with how much first so of course the most basic

هستند، ما ابتدا با چقدر شروع می کنیم. البته ابتدایی ترین

question to ask about price is how much is it how much is it so if you want to

سوالی که باید در مورد قیمت بپرسید این است که چقدر است، بنابراین اگر می خواهید

know the price or the cost of something that's the easiest most common way how

قیمت یا هزینه چیزی را بدانید که ساده ترین روش رایج است،

much is it all right now here are some more you might hear they're all common

در حال حاضر همه چیز چقدر است، در اینجا چند مورد دیگر را مشاهده می کنید. ممکن است بشنوند که همه معمولی هستند

how much does it run how much does it run or sometimes people say how much

که چقدر اجرا می شود چقدر اجرا می شود یا گاهی اوقات مردم می گویند چقدر

does it run for okay don't be confused by run this is just

اجرا می شود خوب است با اجرا گیج نشوید این فقط

talking about the cost how much does it run how much does it cost okay again

در مورد هزینه صحبت کردن است که چقدر اجرا می کند چقدر کار می کند قیمتش خوبه دوباره

very basic how much does it cost you want to know how much it costs the price

خیلی اساسی هزینه اش چقدره میخوای

how much does it sell for how much does it sell for how much will it cost me how

بدونی قیمتش

much will it cost me okay and the last one how much are you asking how much are

چقدره چقدر می‌پرسی

you asking now all of these questions are the same they're asking for the

الان چقدر می‌پرسی همه این سؤال‌ها همان است که آنها برای قیمت

price or the cost of something so the answer to all these question questions

یا هزینه چیزی می‌پرسند، بنابراین پاسخ همه این سؤالات

where ever you're talking to would be the same answer all right now instead of

هرجا که با آن صحبت می‌کنی همان پاسخ است. خوب در حال حاضر به جای اینکه

how much some people will say what and you see this blue line you never say

بعضی ها چقدر می گویند چه و شما این خط آبی را می بینید هرگز نمی گویید

what is it it's always how much is it but for these ones people can use what

چیست بلکه همیشه چقدر است اما برای این افراد مردم می توانند از چه استفاده کنند

so you can say what does it run what does it cost what does it sell for what

تا شما بتوانید بگویید چه کار می کند چه هزینه ای دارد به چه قیمتی به فروش می رسد و به چه قیمتی

will it cost me what are you asking what is possible - okay I prefer you to use

به من می رسد. شما می پرسید چه چیزی ممکن است - بسیار خوب من ترجیح می دهم شما از

how much but you can also use what certainly you have to know both ways in

چه مقدار استفاده کنید اما شما همچنین می توانید از چیزی استفاده کنید که مطمئناً باید هر دو روش را بدانید در

case someone says what or how much all right let's move on to how to answer

صورتی که کسی بگوید چه چیزی یا چقدر خوب است. به نحوه پاسخ دادن ادامه دهید

someone asks you how much is something and you have to answer these are the

کسی از شما می پرسد که چیزی چقدر است و شما باید پاسخ دهید اینها بهترین

best ways and the most common ways to answer all right now I'm gonna use $100

راه ها و رایج ترین راه ها برای پاسخ دادن هستند در حال حاضر من از 100 دلار

for every answer so you can understand they all mean the same thing so the most

برای هر پاسخ استفاده خواهم کرد تا بتوانید معنی همه آنها را بفهمید. همان چیزی است، بنابراین

common way is it's $100 how much is it how much does it sell for it's $100 okay

رایج‌ترین راه این است که 100 دلار است، چقدر است که چقدر می‌فروشد 100 دلار است،

now if it's not exactly $100 we're gonna use about or around okay

حالا اگر دقیقاً 100 دلار نیست، ما از آن استفاده می‌کنیم یا تقریباً خوب است،

so how much is it it's about $100 it's around $100 okay and here are three more

بنابراین چقدر است، حدود 100 دلار است، حدود 100 دلار است، خوب است و در اینجا سه ​​مورد دیگر

not so common as the top two you're still gonna hear them it sells for $100

که چندان رایج نیستند به عنوان دو مورد برتر وجود دارد که هنوز هم می‌شنوید که 100 دلار می‌فروشد،

it sells for $100 it goes for $100 it's priced at $100

100 دلار می‌فروشد، 100 دلار می‌رود، قیمت 100 دلار

okay so all of these are the same thing

خوب است، بنابراین همه اینها یکسان هستند

answering how much something costs okay so the top two two ways that's the most

و پاسخ می‌دهند که قیمت یک چیز چقدر است، خوب است. بنابراین دو راه بالا که

common but these ones are a little bit common you will hear them so you should

رایج‌ترین هستند، اما این‌ها کمی رایج هستند، آنها را خواهید شنید، بنابراین باید

know them it sells for $100 it goes for $100 it's priced at $100

آنها را بدانید که 100 دلار به فروش می‌رسد، 100 دلار می‌رود، قیمت آن 100 دلار است،

okay let's look at some example sentences okay let's look at the first

خوب اجازه دهید به چند جمله مثال نگاه کنیم، خوب، بیایید نگاه کنیم دیالوگ اول

example dialogue how much is it it's about two dollars how much is it it's

مثال چقدر است حدود دو دلار است چند

about two dollars and the next one excuse me what does this car sell for

دلار است و بعد ببخشید این ماشین برای

this one sells for $9,000 excuse me what does this car sell for this one

این یکی 9000 دلار می فروشد ببخشید این ماشین برای این یکی

sells for 9000 and the next one do you want to buy a

9000 می فروشد و مورد بعدی که می خواهید عضویت در مرکز تناسب اندام بخرید

membership to the fitness center how much does it run it's about $100 a month

چقدر اجرا می شود حدود 100 دلار در ماه

no thanks do you want to buy a membership to the fitness center how

نه ممنون میخوای عضویت در مرکز تناسب اندام بخری چقدر

much does it run it's about $100 a month no thanks

اجرا میشه حدود 100 دلار در ماه نه ممنون

the next one honey we should take a trip to Europe how much will it cost us

عزیزم باید سفری به اروپا داشته باشیم هزینه

tickets go for $8,000 okay let's go in June honey we should take a trip to

بلیط 8000 دلار برای ما چقدر است خوب بیا بریم داخل جون عزیزم باید یه سفر به

Europe how much will it cost us tickets go for $8,000 okay let's go in June and

اروپا بگیریم قیمت بلیطش 8000 دلار باشه خوب بریم ژوئن و

the last example what are you asking for this ring this one is priced at $500 oh

نمونه آخری که این انگشتر رو میخوای 500 دلار قیمت داره آخ

that's a little too expensive for me what are you asking for this ring this

که برای من کمی گرونه آیا شما برای این انگشتر می خواهید این انگشتر

one is priced at $500 oh that's a little too expensive for me so these are the

500 دلار قیمت دارد، اوه که برای من کمی گران است، بنابراین اینها

most common ways and best ways to ask about price and answer about price okay

رایج ترین راه ها و بهترین راه ها برای پرسیدن قیمت و پاسخ در مورد قیمت هستند خوب است،

so you should study these expressions they're very useful very helpful you

بنابراین باید این عبارات را مطالعه کنید، آنها بسیار مفید هستند بسیار مفید است شما

must know them that's it for this video and I'll see you next time

باید آنها را بشناسید که برای این ویدیو تمام شده است و دفعه بعد شما را می بینم

hi I'm bill and in this video we're gonna talk about some business small

سلام من بیل هستم و در این ویدیو در مورد چند صحبت کوچک تجاری صحبت می کنیم

talk now we remember small talk is just conversations that are not important

اکنون یادمان می رود صحبت های کوچک فقط مکالماتی هستند که مهم نیستند

okay they're not about giving a lot of details it's just easy conversation

بسیار خوب، آنها در مورد ارائه جزئیات زیادی نیستند، فقط مکالمه آسان است،

usually when you don't know what else to talk about now these questions are about

معمولاً وقتی نمی دانید در مورد چه چیز دیگری صحبت کنید، اکنون این سؤالات در مورد

business and you can use them at work with a co-worker you can use it when you

تجارت هستند و می توانید از آنها در محل کار با یک همکار استفاده کنید. شما

meet friends or just when you're having conversations with new people it can

دوستانی را ملاقات می کنید یا فقط زمانی که با افراد جدیدی صحبت می کنید، این می تواند

also be a get to know you kind of question and well the first one here

یک نوع سوال برای آشنایی شما باشد و اولین سوال اینجا

would be house business or like house work kind of like that just how is your

کسب و کار خانگی یا مانند کار خانگی است که به این ترتیب

job going now remember you don't care about details

کار شما چگونه پیش می رود. حالا به یاد داشته باشید که به جزئیات اهمیتی نمی دهید

it's just how's business so a positive answer

، فقط نحوه کسب و کار است، بنابراین یک پاسخ مثبت

would just be business is great thank you for asking or I'm having a very good

فقط کسب و کار خواهد بود، بسیار عالی است که پرسیدید یا من یک

month at my job no stress but then there's also the

ماه بسیار خوبی را در شغلم سپری می کنم، بدون استرس، اما بعد از آن جنبه منفی نیز وجود دارد

negative side how's business oh it's not good right now my company is losing

که تجارت چگونه است. اوه در حال حاضر خوب نیست شرکت من در حال از دست دادن

money or oh I have too much work to do I'm so busy it happens okay but now this

پول است یا اوه من کار زیادی برای انجام دادن دارم. من خیلی سرم شلوغ است که خوب است اما اکنون این

is the short one how's business you can also go with the what has business been

کوتاه است

like it's kind of this week or last month

. در این هفته یا ماه گذشته

very close how has business been same meaning just a different way of asking

بسیار نزدیک چگونه کسب و کار یکسان بوده است یعنی فقط روش متفاوتی برای پرسیدن

the question same thing what has business been like now here the answer

سوال همان چیزی است که اکنون کسب و کار چگونه بوده است در اینجا پاسخ

would probably be something like business has been good business has been

احتمالا چیزی شبیه به کسب و کار بوده است کسب و کار

not so good let's take a look at some written examples really quick all right

خوب بوده است. نگاهی به چند مثال نوشته شده خیلی سریع خیلی خوب

all right here's some first examples okay question is how's business

اینجا چند مثال اول است. سوال خوب این است که چگونه تجارت

well you can say business is good or you could say work is good

خوب است شما می توانید بگویید تجارت خوب است یا می توانید بگویید کار خوب است

then kind of bad right now because it's not always good sometimes work is not

و در حال حاضر بد است زیرا همیشه خوب نیست گاهی اوقات کار خوب نیست

good and then the other question what's business been like you can say it's been

خوب است و بعد سوال دیگر اینکه کسب و کار چگونه بوده است، می توانید بگویید

all right you could say it's been stressful or it's been a good month so

همه چیز خوب بوده است، می توانید بگویید که استرس زا بوده یا یک ماه خوب بوده است،

far all right now let's say you're in a

حالا فرض کنید در

situation you're not at work you're out to dinner you're meeting new people and

موقعیتی هستید که سر کار نیستید. بیرون برای شام با افراد جدیدی ملاقات می کنید و

someone asks you how's business well maybe you don't want to talk about your

یکی از شما می پرسد که کارتان چطور است، شاید نمی خواهید در مورد

job you want to talk about something else

شغل خود صحبت کنید، می خواهید در مورد چیز دیگری صحبت کنید

well there are easy ways to move on from the question polite ways and easy ways

، راه های آسانی برای کنار گذاشتن سوال وجود دارد، روش های مودبانه و آسان راه‌هایی

so if someone asks you how's business you can just quickly say it's the same

که اگر کسی از شما بپرسد که کسب‌وکار چطور است، می‌توانید سریعاً بگویید که همان

old same old fast answer no details and it answers their question but also hints

قدیمی است، بدون جزئیات و به سؤال او پاسخ می‌دهد، اما همچنین

to them let's talk about something else you can also just do the business is

به آنها اشاره می‌کند که بیایید در مورد چیز دیگری صحبت کنیم، شما همچنین می‌توانید فقط کسب و کار را انجام دهید،

business just my business is my business that's what it is so let's take a look

کسب و کار من است. آیا کسب و کار من همین است، پس بیایید نگاهی

at some written examples of using these to avoid the question now for when you

به چند نمونه نوشتاری استفاده از آنها بیندازیم تا از این سؤال جلوگیری کنیم، زیرا وقتی می‌خواهید از

want to avoid the question the question is how's business

این سؤال اجتناب کنید، سؤال این است که تجارت چگونه است،

you can quickly end the conversation by saying it's the same old same old or you

می‌توانید به سرعت مکالمه را با گفتن اینکه همان قدیمی است پایان دهید. قدیمی یا

could say business is business here's a very simple dialogue that you

می توانید بگویید تجارت تجارت است در اینجا یک دیالوگ بسیار ساده است که

might see so bill says hey Bob how's business bob says Oh business is

ممکن است آن را ببینید، بنابراین بیل می گوید هی باب چگونه کسب و کار باب می گوید اوه تجارت است بیل

business bill says I see Bob how's your work bill it's the same old same old

می گوید من می بینم باب صورتحساب کار شما چطور است.

okay I hope you found this helpful and if you can remember to start the

این مفید است و اگر می توانید به یاد داشته باشید که

conversation how's business what has business been

مکالمه را شروع کنید تجارت چگونه بوده است،

like but then of course if you want to avoid the conversation and not talk

اما مطمئناً اگر می خواهید از گفتگو اجتناب کنید و

about business you can just do the it's the same old same old

در مورد تجارت صحبت نکنید، فقط می توانید آن را همان

or businesses business because it always is alright I hope you learned something

تجارت قدیمی یا تجاری قبلی انجام دهید زیرا همیشه خوب است امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید

see you next video

ویدیو بعدی را ببینید

hello everyone I'm bill and today we're gonna talk about some easy questions you

سلام

can ask or maybe you get asked when you meet a foreign visitor for the first

به همه

time okay because we got to remember maybe you

.

meet them at the airport when they come in

وارد شوید

maybe you meet them at your office when they visit or maybe at a business dinner

، شاید در دفترتان هنگام ملاقات با آنها ملاقات کنید یا شاید در یک شام کاری

you get introduced to someone you say your name's shake hands

به کسی معرفی می شوید که اسمتان را می گویید دست

this is a good thing to say okay now we all know to get to Korea people have to

بدهید .

travel very far usually so it's always nice to ask how was the flight cuz

معمولاً خیلی خوب است که بپرسید پرواز چگونه بوده است زیرا

sometimes it's a long airplane ride a long flight so if you ask how was the

گاهی اوقات یک هواپیمای طولانی است، یک پرواز طولانی است، بنابراین اگر بپرسید پرواز چگونه بود

flight maybe it was fine or I slept the whole

شاید خوب بود یا من تمام

way if they're lucky I can't sleep on airplane so I'm jealous then you also

راه را خوابیدم اگر آنها خوش شانس هستند من نمی توانم بخوابم در هواپیما پس من حسادت می کنم پس شما هم

have was your journey okay same thing just a different way of saying it'd be

داشته اید آیا سفر شما خوب است همان چیزی که فقط یک روش متفاوت برای گفتن این است که

yes it was long but it was comfortable that's alright but now also maybe you

بله طولانی بود اما راحت بود که اشکالی ندارد اما اکنون همچنین ممکن است

are in a different country and you meet someone and they ask you was your flight

در کشور دیگری باشید و ملاقات کنید کسی و از شما می پرسند آیا پرواز شما

okay was it okay coming here and again you can just say it was good thank you

خوب است آیا آمدن اینجا خوب است و دوباره می توانید بگویید خوب بود متشکرم

or mmm not too comfortable or this service was not very good so really you

یا خیلی راحت نیست یا این سرویس خیلی خوب نبود بنابراین واقعاً

can get different answers for all of these questions people can talk about

می توانید برای همه این سؤالات پاسخ های متفاوتی دریافت کنید.

how long the flight was how comfortable they were the service they received so a

می توانید در مورد مدت زمان پرواز که خدمات دریافتی آنها راحت بوده است صحبت کنید ، بنابراین

lot of different ways to answer these so let's take a look at some sample

راه های مختلفی برای پاسخ دادن به این موارد وجود دارد، بنابراین بیایید به چند دیالوگ نمونه نگاهی بیندازیم

dialogues that show how these are used all right here's dialogue one you say

که نشان می دهد چگونه از این دیالوگ ها استفاده می شود

how was your flight the visitor it was comfortable but I

. پرواز با بازدیدکننده راحت بود اما من

still had a hard time sleeping so you should say I'm sorry to hear that and

هنوز به سختی می خوابم، بنابراین باید بگویید متاسفم از شنیدن آن و

visitor that's okay I can rest at the hotel dialogue - you can ask was

بازدید کننده اشکالی ندارد من می توانم در گفتگوی هتل استراحت کنم - می توانید بپرسید آیا

yourjourney okay visitor it was fine thank you for asking so here you just

سفر شما خوب بود بازدید کننده خوب بود متشکرم پرسیدن پس اینجا شما فقط

respond it was my pleasure

پاسخ دهید این گفتگوی من خوشحال بود

dialogue 3 now if you travel maybe the foreigner says to you was the flight

3 حالا اگر سفر می کنید ممکن است خارجی به شما بگوید پرواز

okay and maybe you answer it was alright but

خوب بود و شاید شما پاسخ دهید خوب بود اما

the service was slow so the foreigner says maybe you should try another

سرویس دهی کند بود بنابراین خارجی می گوید شاید بعداً باید

airline company next time and you can say I think I will

شرکت هواپیمایی دیگری را امتحان کنید زمان و می توانید بگویید فکر می کنم خوب می شوم

alright now you have three easy questions you can ask a foreign visitor

اکنون شما سه سوال آسان دارید که می توانید از یک بازدیدکننده خارجی

when you meet them for the first time just uh how was your flight was the

در اولین ملاقات با آنها بپرسید فقط اوه پرواز شما چگونه بود سفر

journey ok was the flight ok so if you're when you're introduced to a

خوب بود پرواز خوب بود، پس اگر چه زمانی هستید شما به یک

foreign visitor don't be nervous because this is a very simple thing you

بازدید کننده خارجی معرفی شده اید عصبی نباشید زیرا این یک چیز بسیار ساده است که

can ask them when you're shaking their hand alright I hope you can remember

می توانید از آنها بپرسید وقتی که با آنها دست می زنید خوب است امیدوارم

this and I'll see you next time

این را به خاطر بسپارید و دفعه بعد شما را می بینم

hello I'm bill now maybe you saw in another video we talked about asking a

سلام من هستم بیل اکنون شاید در ویدیوی دیگری دیدید که ما در مورد پرسیدن از یک

foreign visitor about their flight over well that's good now to continue from

بازدیدکننده خارجی در مورد پروازشان بر فراز آن صحبت کرده بودیم، خوب است که اکنون خوب است که از

that though a good thing to ask them about would be

آن ادامه دهیم، هرچند سوال خوبی که از آنها بپرسیم این است که

how is the hotel they're staying in because some people they don't like

هتلی که در آن اقامت دارند چگونه است، زیرا برخی از افراد دوست ندارم

sleeping in hotels so nice hotel is always good now the question you can ask

در هتل بخوابم، بنابراین هتل خوب همیشه خوب است، سوالی که می توانید

very easy would be how is the hotel again this shows that you care and you

خیلی راحت بپرسید این است که دوباره هتل چطور است، این نشان می دهد که شما به آنها اهمیت می دهید و

worry about them well there's different things they can talk about when they

به خوبی نگران آنها هستید

answer your question they could talk about the service at the hotel now the

. سوال آنها می توانند در مورد خدمات در هتل صحبت کنند در حال حاضر خدمات

service would be are the workers friendly do they have good food at the

باید باشد آیا کارگران دوستانه هستند آیا آنها غذای خوبی در

hotel if there's a problem do they fix it quickly all right now also the

هتل دارند اگر مشکلی وجود دارد آیا در حال حاضر سریع آن را برطرف می کنند همچنین راحتی

comfort of the hotel okay is it clean very important is it clean is the bed

هتل خوب است آیا بسیار تمیز است مهم این است که تمیز بودن تخت

nice do they have soft pillows alright that's important because they want to

خوب است آیا آنها بالش های نرم دارند، خوب این مهم است زیرا آنها می خواهند

feel comfortable when they're in a foreign country and then another thing

وقتی در یک کشور خارجی هستند احساس راحتی کنند و چیز دیگری

that they could talk about would be location of the hotel is the location a

که می توانند در مورد آن صحبت کنند موقعیت مکانی هتل است.

very noisy place okay that makes it hard for them to sleep at night or is the

مکان پر سر و صدا خوب است که خواب شبانه را برای آنها سخت می کند یا موقعیت

location good in that is the location close to things that the visitor wants

مکانی خوب است که نزدیک به چیزهایی است که بازدید کننده می خواهد

to see and do is it a interesting location or is it a boring location but

ببیند و انجام دهد آیا مکان جالبی است یا مکانی خسته کننده است اما

still asking the visitor how is the hotel is a good way to make them feel

هنوز از بازدید کننده سوال می کند. هتل چگونه است یک راه خوب برای ایجاد احساس

more comfortable with you so let's take a look at sentences in how this is used

راحتی بیشتر در آن ها با شما است، بنابراین بیایید نگاهی به جملاتی در مورد نحوه استفاده از آن بیندازیم

and answered ok so the question is how is the hotel well possible answers can

و پاسخ آن خوب است، بنابراین سوال این است که هتل چگونه است

be I have everything I need the service is friendly the

. خدمات دوستانه است،

location is close to where I need to be it's very comfortable all are very

موقعیت مکانی نزدیک به جایی است که باید باشم، بسیار راحت است، همه بسیار

possible answers okay now I want to tell you another way to ask this question

ممکن است پاسخ ها خوب است، حالا می خواهم راه دیگری برای پرسیدن این سوال به شما بگویم

about how is the hotel now a common question that people ask would be this

در مورد اینکه هتل در حال حاضر چگونه است یک سوال متداول که مردم می پرسند این است که این

it is is the hotel - you're suiting now this is underlined here for because -

هتل است - شما اکنون در حال مناسب بودن هستید که در اینجا زیر آن خط کشیده شده است زیرا -

you're suiting just means the same as is the hotel something you like is it

شما مناسب است فقط به این معنی است که هتل چیزی است که شما دوست دارید.

likeable do you like it so because it starts with is this quick answer would

دوست داشتنی آیا آن را دوست دارید پس چون با این پاسخ سریع شروع می شود

just be yes it is or no it isn't but you could get longer

بله است یا نه اینطور نیست اما می توانید طولانی تر شوید

because this is a long question so let's give a good answer so we ask is the

زیرا این یک سوال طولانی است بنابراین بیایید پاسخ خوبی بدهیم تا بپرسیم هتل است

hotel - you're suiting common answer it suits me just fine or it suits me well

- شما به پاسخ متداول پاسخ می دهید، این برای من مناسب است یا به اندازه

enough but you can also just say things like I think it's good or I am

کافی مناسب من است، اما می توانید فقط چیزهایی بگویید مانند من فکر می کنم خوب است یا من راحت هستم،

comfortable they're just very basic answers about the hotel

آنها فقط پاسخ های بسیار ابتدایی در مورد هتل هستند.

let's see some written examples on how this is used the question is is the

این مورد استفاده قرار می گیرد سوال این است که

hotel - you're suiting and your possible answers can be yes it is Thanks

هتل است - شما مناسب هستید و پاسخ های احتمالی شما می تواند بله باشد، متشکرم

it suits me just fine or I am happy there all are possible and

برای من مناسب است یا خوشحالم که همه

fine answers so there you have ways to ask a foreign visitor how is the hotel

پاسخ های ممکن و خوب وجود دارد، بنابراین راه هایی برای پرسیدن از یک بازدید کننده خارجی دارید. هتل چطور است

because it's important for them to be comfortable while they're visiting your

، زیرا برای آنها مهم است که هنگام بازدید از

company so just remember how is the hotel and is the hotel - you're suiting

شرکت شما راحت باشند، بنابراین فقط به یاد داشته باشید که هتل چگونه است و هتل چگونه است - شما هر دو به یک معنا هستند

both mean the same thing but just different ways of saying it keeps it

، اما روش‌های متفاوت گفتن آن باعث می‌شود آن را بیشتر نگه دارید.

more interesting for when you're talking so I hope that helps

برای زمانی که در حال صحبت کردن هستید جالب است بنابراین امیدوارم که

you and I hope you remember it see you next time

به شما کمک کند و امیدوارم آن را به خاطر بسپارید دفعه بعد ببینم

what's the worst hotel used to that worst hotel I've ever stayed at it's a

بدترین هتلی که در بدترین هتلی که تا به حال در آن اقامت داشته ام

dingy little villa Hotel in New Orleans one time for Mardi Gras they said it was

کدام بوده است. مردی گراس گفتند

great because it was really close to downtown but it was more of like closets

عالی بود چون واقعاً به مرکز شهر نزدیک بود، اما بیشتر شبیه کمدهایی بود

that they made into a small hotel room just to make money off tourists now the

که آنها را به یک اتاق کوچک هتل تبدیل کردند تا از گردشگران پول در بیاورند، حالا پتوهای

blankets in the bed were clean but now the rest of it wasn't at all it was the

روی تخت تمیز بودند، اما حالا بقیه چیزها تمیز بود. اصلاً زمین

floor was pretty dirty the bathroom was dirty and it was way too expensive

خیلی کثیف بود حمام کثیف بود و خیلی گران بود

because they were taking advantage of the holiday no I don't it was about nine

زیرا آنها از تعطیلات استفاده می کردند نه من تقریباً نه

years ago probably just the one in Bohr young because the mud festival was

سال پیش بود احتمالاً فقط یکی در بور جوان به دلیل گل و لای جشنواره

happening just because there is everywhere every place in Boreum during

فقط به این دلیل اتفاق می‌افتد که همه جا در بوروم در طول

the mud festival is dirty because people walk around covered in

جشنواره گل کثیف است، زیرا مردم پوشیده از

mud so no matter where you go everywhere there's mud inside outside there is no

گل در اطراف راه می‌روند، بنابراین مهم نیست که کجا می‌روید، همه جا گل و لای درون بیرون وجود ندارد، جایی

clean place and again Thursday night we got there the hotel was only thirty

تمیز وجود ندارد و دوباره پنجشنبه شب به هتل رسیدیم. فقط سی

thousand long but then Friday because it's the weekend they told us next night

هزار طول بود اما بعد جمعه چون آخر هفته است که به ما گفتند شب بعد

is a hundred thousand won and no matter what I did there was mud and sand

صد هزار وون است و هر کاری کردم

everywhere even in the bed even in the bathroom just can't stop it

همه جا گل و شن بود حتی در تخت حتی در حمام فقط نمی توان جلوی آن را گرفت

hello everyone I'm Robin and in this video we are gonna talk about six

سلام به همه من رابین هستم و در این ویدیو در مورد شش واژگان صحبت خواهیم کرد

vocabulary to use when you're leaving your job okay

که وقتی شغل خود را ترک می کنید از آنها استفاده کنید، خوب

some are common some are not so common but they're all useful let's take a look

برخی از آنها رایج هستند، برخی چندان رایج نیستند اما همه آنها مفید هستند

at the first two quit and give notice okay now quit is the most common word or

. توجه کنید خوب اکنون ترک کردن رایج ترین کلمه یا عبارتی است که

expression we want to use when leaving a job you can say I quit now usually I

می خواهیم هنگام ترک شغل استفاده کنیم.

quit means suddenly like today but it can be used to talk about the future

سال بعد آن را رها کنید و به یاد داشته باشید که اگر آن را در زمان گذشته استفاده می کنید،

like I will quit next month I will quit next year and remember if you use it in

نگویید ترک کردم، باید بگویید من کارم را ماه گذشته ترک کردم،

past tense don't say quitted you have to say I quit

بسیار خوب فقط از زمان گذشته ترک استفاده کنید

my job last month okay just use quit for past tense all right let's take a look

بسیار خوب، بیایید به مثال او نگاهی بیندازیم

at her example this job is terrible I quit okay this job is terrible I quit

این کار وحشتناک است من ترک کردم خوب این شغل وحشتناک است من ترک کردم

this person is not happy with their job he says I quit maybe he says that to his

این شخص از کار خود راضی نیست می گوید من استعفا دادم شاید او این را به رئیسش می گوید

boss so in this sense he's probably quitting today he's at his

بنابراین از این نظر احتمالاً امروز ترک می کند او در کارش است

job he says I quit he probably goes home okay he no longer does his job the

می گوید من ترک کردم احتمالاً به خانه می رود خوب دیگر این کار را نمی کند شغلش

second one give notice okay give notice when you give notice this is

دومی اخطار بده باشه وقتی اخطار دادی

more formal more professional and the polite way to quit so in our sentence

اخطار

today I gave my boss two weeks notice okay so how long is the how long do you

بده

want to continue working at your job two weeks notice some jobs you probably want

. دو هفته به کار خود ادامه دهید به برخی از مشاغل توجه کنید که احتمالاً می خواهید

to give one month notice but anyway he gives to his boss sometimes it's a paper

یک ماه اخطار بدهید، اما به هر حال او به رئیس خود می دهد گاهی اوقات این یک کاغذ است،

sometimes it's just verbally speaking but you should give notice that's the

گاهی اوقات فقط شفاهی است، اما باید توجه کنید که این

best way most polite way the professional way to

بهترین راه مودبانه ترین روش حرفه ای است.

quit to give notice all right let's take a look at the next two the first two

اجازه دهید به دو مورد بعدی نگاهی بیندازیم، دو

vocabulary were about you wanting to leave a job the next two maybe you don't

واژگان اول در مورد این بود که شما می خواهید شغلی را ترک کنید، دو مورد بعدی شاید نمی خواهید

want to leave your job but you have to the words are fired and laid off let's

شغل خود را ترک کنید، اما مجبورید کلمات را اخراج و اخراج کنید. اجازه دهید

take a look at fired first now fired a very negative a very bad thing to hear

نگاهی به اخراج اول حالا اخراج یک خیلی منفی یک چیز خیلی بد برای شنیدن

if your boss tells you you're fired okay now if you're fired you're probably

اگر رئیست به تو گفت اخراج شدی خوب حالا اگر اخراج شدی احتمالا

doing something wrong you're a bad worker or something and

کار اشتباهی انجام می دهی کارگر بدی هستی یا چیز دیگری و

again fired is quick it's very quick if your boss says you're fired probably you

دوباره اخراج سریع است، اگر رئیستان بگوید شما اخراج شده اید، خیلی سریع است، احتمالاً

should leave that job today so go clean off your desk and go home

امروز باید آن کار را ترک کنید، پس میزتان را تمیز کنید و به خانه بروید و

get out so your boss might say this you're a terrible worker you're a

بیرون بروید تا رئیستان بگوید این شما یک کارگر وحشتناک هستید، شما یک

terrible worker you're fired you're fired again

کارگر وحشتناک هستید. اخراج شدی دوباره اخراج شدی

go home get out the next one laid off now laid off is not your fault

برو به خانه برو بیرون نفر بعدی که اخراج شده الان تقصیر تو نیست

this is probably your fault but laid off is probably the company fault okay the

این احتمالاً تقصیر توست اما اخراج احتمالاً تقصیر شرکت است خوب شرکت

company has some financial problem money problem or there's not enough work for

مشکل مالی دارد مشکل مالی یا وجود ندارد کار کافی برای

all the employees okay so when the company has a problem they might have to

همه کارمندان خوب است، بنابراین وقتی شرکت مشکلی دارد ممکن است مجبور شوند

lay off some employees let's take a look at the example company sales are down

تعدادی از کارمندان را اخراج کنند، بیایید به مثالی نگاهی بیندازیم فروش شرکت کاهش یافته است

company sales are down I was laid off okay so probably this company has some

فروش شرکت کاهش یافته است من اخراج شدم بسیار خوب، بنابراین احتمالاً این شرکت

money problems and of course large companies when they lay off workers they

مشکلات مالی دارد. و البته شرکت های بزرگ وقتی کارگران را اخراج می کنند

lay off thousands of workers so you can see that in the newspaper they will lay

هزاران کارگر را اخراج می کنند، بنابراین می توانید ببینید که در روزنامه

off like 3,000 workers or 5,000 workers because the company has a lot of

مانند 3000 کارگر یا 5000 کارگر اخراج می کنند زیرا شرکت مشکلات زیادی دارد،

problems all right in some cases you might be rehired when the company has

در برخی موارد ممکن است شما دچار مشکل شوید. زمانی که شرکت

better conditions okay so the company sales are down you're laid off sales

شرایط بهتری داشته باشد، دوباره استخدام می‌شوند، بنابراین فروش شرکت کاهش می‌یابد، شما اخراج می‌شوید، فروش

start to go again they will rehire some workers but

دوباره شروع می‌شود، آنها تعدادی از کارگران را دوباره استخدام می‌کنند، اما

usually they don't rehire the old workers they just hire new younger and

معمولاً کارگران قدیمی را دوباره استخدام نمی‌کنند، آنها فقط کارگران جدید جوان‌تر و

cheaper workers anyway both are bad if you're fired or laid off you probably

ارزان‌تر را به هر حال استخدام می‌کنند. بد است اگر اخراج یا اخراج شدید احتمالاً

don't want that alright let's look at the next two examples here are the last

نمی خواهید که خوب باشد بیایید به دو مثال بعدی نگاه کنیم اینجا دو

two vocabulary resign and retire let's look at resign resign be careful with

واژگان آخر هستند استعفا دهید و بازنشسته شوید بیایید به استعفا نگاه کنیم استعفا مراقب

the pronunciation it's resign resign it's a verb to redesign alright now we

تلفظ it's resign استعفا است این یک فعل است طراحی مجدد بسیار خوب در حال حاضر ما

already learned you can leave the company by quitting or give notice and

قبلاً آموخته ایم که شما می توانید شرکت را با ترک کردن یا اعلام اخطار ترک کنید و

the last one here is to resign now to resign is usually used with upper

آخرین مورد در اینجا این است که اکنون استعفا دهید تا استعفا دهید معمولاً برای

management executives CEOs even politicians they resign from a company

مدیران ارشد مدیریت استفاده

now resign can be positive or negative so resign if I'm a CEO and I want to

می شود. اگر من یک مدیرعامل هستم و می‌خواهم

resign from a company alright so probably I have another job at

از یک شرکت استعفا بدهم خوب استعفا بدهم، بنابراین احتمالاً شغل دیگری در شرکت دیگری دارم

another company or I'm planning to retire so I officially quit the company

یا قصد بازنشستگی دارم، بنابراین رسماً شرکتی را که

I resigned it can also be negative especially for

استعفا داده‌ام ترک می‌کنم، این نیز می‌تواند برای

politicians they have some public scandal or something and they have to

سیاستمدارانی که دارند منفی باشد. یک رسوایی عمومی یا چیزی دیگر و آنها باید

resign they have to quit ok let's take a look at my example he had to resign

استعفا بدهند آنها باید استعفا بدهند خوب بیایید به مثال من نگاهی بیندازیم او مجبور شد

because of a scandal ok so he's a very important person and he has to quit his

به دلیل یک رسوایی استعفا دهد خوب بنابراین او فرد بسیار مهمی است و باید کارش را رها کند

job but we don't say quit for the very important person we say resign ok and he

اما ما نمی گوییم برای شخص بسیار مهمی که ما می گوییم استعفا بده خوب و

had some scandal he had to resign the last one retire ok so you worked hard

رسوایی داشت او مجبور شد استعفا دهد آخرین بار بازنشسته شد پس شما سخت کار کردید

and it's time to stop working forever you have to retire so my example after

و زمان آن رسیده است که برای همیشه کار نکنید باید بازنشسته شوید پس مثال من بعد از

35 years of work long time it's time to retire okay so I'm gonna

35 سال کار طولانی مدت است. زمان بازنشستگی خوب است، بنابراین من

retire from my company of course this is a good thing this is a

از شرکت خود بازنشسته خواهم شد البته این یک چیز خوب است این یک

positive thing there can be early retirement okay some companies have

چیز مثبت است، ممکن است بازنشستگی پیش از موعد وجود داشته باشد، بسیار خوب برخی از شرکت ها

early retirement they might give you some extra money to retire early in some

بازنشستگی پیش از موعد دارند و ممکن است به شما پول اضافی برای بازنشستگی پیش از موعد بدهند در برخی

cases it's voluntary means you you want to early retire and in other cases they

موارد. داوطلبانه به این معنی است که شما می خواهید پیش از موعد بازنشسته شوید و در موارد دیگر آنها

make you early retire okay but usually just retiring that's a good thing you

شما را مجبور به بازنشستگی پیش از موعد می کنند خوب است، اما معمولاً فقط بازنشستگی این چیز خوبی است که شما

worked hard time to retire all right let's look at some example sentences all

برای بازنشستگی خیلی زحمت کشیدید، بیایید به چند جمله مثال نگاه کنیم بسیار

right let's look at the examples number one I quit my job today my boss was

خوب، به مثال های شماره یک نگاه کنیم. امروز کارم را ترک کردم رئیسم

terrible I quit my job today my boss was terrible okay let's look at the next one

وحشتناک بود امروز کارم را ترک کردم رئیسم وحشتناک بود خوب بیایید به کار بعدی نگاه کنیم من

I will move to another city I will give two weeks notice to my company I will

به شهر دیگری نقل مکان خواهم کرد دو هفته به شرکتم اخطار خواهم داد

move to another city I will give two weeks notice to my company next example

به شهر دیگری نقل مکان خواهم کرد دو هفته مهلت می دهم به شرکت من توجه کنید مثال بعدی

he got fired from his job because he was stealing money he got fired from his job

او از کارش اخراج شد چون پول می دزدی از کارش اخراج شد

because he was stealing money the next example the company had to layoff 1,000

چون پول می دزدید مثال بعدی شرکت مجبور شد 1000

employees because of low sales the company had to layoff 1,000 employees

کارمند را به دلیل فروش پایین اخراج کند شرکت مجبور شد 1000 کارمند را اخراج کند

because of low sales all right the next example he resigned from the CEO

زیرا فروش کم درست است مثال بعدی او

position due to low sales he resigned from the CEO position due to low sales

به دلیل فروش کم از سمت مدیرعاملی استعفا داد او به دلیل فروش کم از سمت مدیر عامل استعفا داد

and the last example I will retire at age 65 I will retire at age 65 okay

و آخرین نمونه من در سن 65 سالگی بازنشسته می شوم من در 65 سالگی بازنشسته می شوم بسیار خوب

I hope those examples helped you let's do a quick review of the six vocabulary

امیدوارم این مثال ها کمک کننده باشد. شما بیایید یک بررسی سریع از شش واژگان انجام دهیم،

the first one quit I quit okay you don't like your job

اولین مورد استعفا داد من استعفا دادم خوب شما شغل خود را دوست ندارید

anymore and you're gonna quit probably very quickly like today I quit the next

دیگر و احتمالاً خیلی سریع استعفا می‌دهی، مثل امروز که من آن را ترک کردم،

one give notice a little more professional and nice you tell your boss

کمی حرفه‌ای‌تر و خوب‌تر به رئیس‌تان بگویید

or you write your letter to your boss and you give it to him I'm gonna give

یا نامه‌تان را به رئیس‌تان بنویسید و به او بدهید، من متوجه خواهم شد

notice that I'm quitting one month later all right you're fired

که من یک ماه بعد استعفا میدهم

very bad you're a bad worker Mamie and your boss says you're fired

خیلی خوب تو اخراج شدی تو کارگر بدی مامی و رئیست میگوید اخراج شدی

okay so get out now get out today laid off company problems not your fault

خوب پس همین امروز برو بیرون.

sorry but we have to lay you off okay you're fired

اخراجت کن باشه اخراج شدی

but it's not your fault resign again for kind of upper management and very

اما تقصیر تو نیست دوباره استعفا بده بخاطر یه جورایی مدیریت بالا و

important workers they don't say I quit they say I resigned and the last one

کارمندان خیلی مهم که نمیگن من استعفا دادم میگن استعفا دادم و آخرش

retire of course you work many many years and you don't want to work anymore

بازنشسته شد البته شما سالها کار می کنید و نمی کنید نمی‌خواهم دیگر کار کنم،

you retire all right so I hope you have a very good understanding of these six

خوب بازنشسته می‌شوی، بنابراین امیدوارم که درک بسیار خوبی از این شش

vocabularies and that's it see you next time

لغت داشته باشی و دفعه بعد ببینمت

hello I'm Robin and in this video we are going to talk about your income and your

سلام من رابین هستم و در این ویدیو در مورد درآمد و درآمد

outgoings now let's start with income first now your income is the money

شما صحبت می‌کنیم. حالا بیایید ابتدا با درآمد شروع کنیم، حالا درآمد شما پولی است

coming in how you make money the money you make that is your income all right

که چگونه پول در می آورید، پولی که به دست می آورید درآمد شما است

and these are the different ways you can get an income so let's see how they're

و اینها راه های مختلفی هستند که می توانید درآمد کسب کنید، بنابراین بیایید ببینیم

expressed in English now the first way is a salary if you have a job a

اکنون چگونه به زبان انگلیسی بیان می شوند. راه اول حقوق است اگر شغلی دارید یک

full-time job you get a salary now salary is usually calculated per month

کار تمام وقت حقوق می گیرید اکنون حقوق معمولاً در ماه

or per year okay so when you talk about your salary for example I make $2,000 a

یا سال محاسبه می شود بنابراین وقتی در مورد حقوق خود صحبت می کنید مثلاً من ماهیانه 2000 دلار درآمد دارم

month or I make $40,000 a year that's how we would express salary the next one

یا 40000 دلار اینطوری حقوق را بیان می کنیم سال بعدی

is wage now a wage is usually for a part-time job okay students work for a

دستمزد است حالا دستمزد معمولاً برای یک کار پاره وقت است خوب دانش آموزان با

wage for example if they work at a fast-food restaurant maybe they get a

دستمزد کار می کنند مثلاً اگر در یک رستوران فست فود کار می کنند ممکن است

small wage this is calculated per hour or per day so for example I make $6 per

دستمزد کمی دریافت کنند. یک ساعت یا در روز، به عنوان مثال من 6 دلار در

hour the next one is a commission so if you work especially in sales maybe you

ساعت درآمد دارم، بعدی یک پورسانت است، بنابراین اگر به خصوص در بخش فروش کار می کنید، ممکن است

get a commission if you're working at a car dealership you sell a car and you

اگر در یک نمایندگی خودرو کار می کنید، پورسانت دریافت کنید، یک ماشین می فروشید و

would get a percentage of the the cost of that car that's called the commission

درصدی از آن را دریافت می کنید. هزینه آن ماشین که کمیسیون نامیده می شود،

so the more cars you sell the more Commission you get bonus at the company

بنابراین هرچه ماشین های بیشتری بفروشید، کمیسیون بیشتری در شرکتی که

you work one year at the company and some company is not all companies will

یک سال در آن شرکت کار می کنید، پاداش دریافت می کنید و برخی از شرکت ها همه شرکت ها نیستند،

give a bonus okay so that's extra money if the company is doing well fees

خوب پاداش می دهند، بنابراین اگر شرکت به خوبی کار می کند هزینه های

lawyers doctors they might charge fees if you're using their service you have

وکلا پزشکان ممکن است در صورت استفاده از خدمات آنها هزینه دریافت کنند، شما باید

to effie okay so for example a lawyer might

خوب باشید، بنابراین برای مثال یک وکیل ممکن است

have a hourly fee of like $400 or $500 okay you pay them a fee and that's how

هزینه ساعتی حدود 400 دلار یا 500 دلار داشته باشد، خوب شما به آنها هزینه ای را پرداخت کنید و اینطوری

they make their money from fees Social Security all right this is money from

آنها کار خود را انجام می دهند. پول حاصل از هزینه ها تامین اجتماعی بسیار خوب این پول از طرف

the government it can be called also welfare so if you lost your job or

دولت است که می توان آن را رفاه نیز نامید، بنابراین اگر شغل خود را از دست دادید یا

you're handicapped and you need some money from the government

معلول هستید و به مقداری پول از دولت نیاز دارید،

this is Social Security that is also income pension that is your retirement

این همان تامین اجتماعی است که همچنین مستمری درآمدی است که به شما تعلق می گیرد. پول بازنشستگی

money so after you retire you can collect a pension

پس از بازنشستگی می‌توانید مستمری دریافت کنید

that's an income and the last one investments so if you are investing in

که درآمد و آخرین سرمایه‌گذاری است، بنابراین اگر در

property or stock and you make money that is also an income all right so this

ملک یا سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید و درآمدی هم به دست می‌آورید، بسیار خوب

is the different ways you can get an income let's take a look at some example

است، بنابراین از راه‌های مختلف می‌توانید درآمد کسب کنید. بیایید به چند

sentences okay let's look at the first example his yearly salary is $30,000 his

جمله مثال نگاهی بیندازیم، خوب اجازه دهید به مثال اول نگاه کنیم حقوق سالانه او 30000 دلار است

yearly salary is $30,000 in the next example her wage is $6 an hour at the

حقوق سالانه او 30000 دلار است در مثال بعدی دستمزد او 6 دلار در ساعت در

fast-food restaurant her wage is $6 an hour at the fast-food restaurant and the

رستوران فست فود است. دستمزد او 6 دلار در ساعت در فست فود است. - رستوران غذا و رستوران

next one for every camera I sell I get 10% commission for every camera I sell I

بعدی به ازای هر دوربینی که می فروشم 10 درصد پورسانت دریافت می کنم برای هر دوربینی که می فروشم

get 10% commission and the next one my company usually gives a year-end bonus

10 درصد پورسانت دریافت می کنم و رستوران بعدی که شرکت من معمولاً یک پاداش پایان سال را

last year I received $5,000 my company usually gives a year-end bonus last year

در سال گذشته می دهد که من 5000 دلار دریافت کردم شرکت من معمولاً یک پاداش می دهد. پاداش پایان سال سال گذشته

I received $5,000 and the next one I'm a lawyer my hourly fee is $500 I'm a

من 5000 دلار دریافت کردم و سال بعد من وکیل هستم دستمزد ساعتی

lawyer my hourly fee is $500 and the next one our family lives off of

من 500 دلار است

social security the government gives us about $900 a month our family lives off

. یک ماه که خانواده ما

of Social Security the government gives us about $900 a month and the last

با تامین اجتماعی زندگی می کند، دولت حدود 900 دلار در ماه به ما می دهد و آخرین

example when I retire from my company I can collect a pension of about $2,000 a

نمونه زمانی که من از شرکت خود بازنشسته می شوم، می توانم ماهیانه حدود 2000 دلار مستمری بگیرم،

month when I retire from my company I can collect a pension of about $2,000 a

زمانی که از شرکت خود بازنشسته می شوم، می توانم حدوداً حقوق بازنشستگی دریافت کنم. 2000 دلار در

month okay so we talked about the different types of income the money

ماه خوب است، بنابراین ما در مورد انواع مختلف درآمد صحبت کردیم که پول

coming in now we're gonna talk about outgoings outgoings the money going out

وارد می شود، اکنون در مورد خروجی های خروجی صحبت می کنیم، پول خارج می شود

how you spend the money let's take a look at the first one living expenses

که چگونه پول را خرج می کنید، بیایید نگاهی به هزینه های زندگی اول بیندازیم

now living expenses means the things you have to spend or what you need to buy

. چیزهایی که باید خرج کنید یا چیزهایی که باید بخرید

every day to survive this is talking about food or clothing or even

هر روز برای زنده ماندن این صحبت در مورد غذا یا پوشاک یا حتی

transportation things like that things you need to get every day those are

وسایل حمل و نقل است مانند چیزهایی مانند چیزهایی که باید

living expenses the next one bills okay so every month we have to pay bills we

هر روز تهیه کنید، اینها

have to pay the electricity bill the water bill things like that those are

هزینه های زندگی هستند. اگر

bills rent if you're living in a house the house is not yours you're renting

در خانه ای زندگی می کنید که خانه مال شما نیست ،

okay you have to rent the house so you have to spend money to rent the house

اگر در خانه ای زندگی می کنید.

every month mortgage now if you want to buy a house but you don't have enough

خانه بخرید اما پول کافی ندارید

money you go to the bank you ask for a loan and they give you a loan and you

به بانک مراجعه می کنید و وام می خواهید و آنها به شما وام می دهند و

can buy a house that loan is called a mortgage all right

می توانید خانه ای بخرید که به آن وام می گویند رهن خیلی خوب

so rent you don't own the house you're just spending every month rent mortgage

پس اجاره کنید که صاحب خانه نیستید. شما فقط هر ماه اجاره رهن را خرج می کنید

you own the house but still every month you have to pay the bank for the loan so

که صاحب خانه هستید اما هنوز هم هر ماه باید وام را به بانک بپردازید بنابراین

the mortgage is the bank loan to buy the house insurance car insurance health

وام مسکن وام بانکی است برای خرید بیمه خانه بیمه بیمه سلامت

insurance every kind of insurance every month you have to buy insurance

بیمه خودرو هر نوع بیمه هر ماه که دارید برای خرید بیمه

and of course we have to pay tax on all our income we have to pay tax so these

و البته باید بر روی تمام درآمد خود مالیات بپردازیم، باید مالیات بپردازیم، بنابراین اینها

are good examples of the outgoings let's look at some more example sentences okay

نمونه های خوبی از خروجی ها

let's look at the examples my monthly living expenses are around $800 my

هستند .

monthly living expenses are around $800 and the next one all my monthly bills

هزینه های زندگی حدود 800 دلار است و هزینه بعدی تمام صورتحساب های ماهانه من

add up to about $1,200 all my monthly bills add up to about $1,200 and the

به حدود 1200 دلار می رسد همه صورت حساب های ماهانه من حدود 1200 دلار است و هزینه

next one I pay five hundred dollars in rent next month my rent will go up one

بعدی که ماه آینده پانصد دلار اجاره می دهم، اجاره من صد

hundred dollars I pay five hundred dollars in rent next month my rent will

دلاری که می پردازم افزایش می یابد. پانصد دلار اجاره ماه آینده کرایه من

go up one hundred dollars and the next one each month I have to make a thousand

صد دلار افزایش می یابد و یکی دیگر از آنها هر ماه باید 15 سال دیگر هزار

dollar mortgage payment in 15 years my house will be paid off each month I have

دلار رهن بدهم خانه من هر ماه پرداخت می شود من باید

to make a thousand dollar mortgage payment in 15 years my house will be

یک هزار دلار وام مسکن بدهم 15 سال دیگر خانه ام

paid off and the next one I pay about $400 a month in health insurance to

پرداخت می شود و سال بعد حدود 400 دلار در ماه بیمه درمانی می پردازم تا

cover my family I pay about $400 a month in health insurance to cover my family

خانواده ام را پوشش دهم، ماهانه حدود 400 دلار بیمه درمانی می پردازم تا خانواده ام را تحت پوشش قرار دهم

and the last one my taxes are about thirty percent of my income my taxes are

و آخری مالیات من حدود 30 درصد است. درآمد من مالیات من

about thirty percent of my income now you know different types of income and

حدود 30 درصد از درآمد من است اکنون شما انواع درآمد را می شناسید و

you know different types of outgoings okay I did not teach all the different

انواع مختلفی از خروجی ها را می شناسید بسیار خوب من همه انواع

types of income and outgoings I just taught the main ones okay the ones you

درآمد و درآمد را آموزش ندادم من فقط موارد اصلی را آموزش دادم بسیار خوب آنهایی که باید

must know these are great financial terms you should study them you should

بدانید اینها اصطلاحات مالی عالی هستند، باید آنها را مطالعه کنید، باید

know them and you should use them anyway that's it for this video see you next

آنها را بدانید و باید آنها را به هر حال استفاده کنید، این برای این ویدیو است که شما را دفعه بعد می بینم که

time

من

I'm bill and what we have right here is a small talk video usually good for when

بیل هستم و آنچه ما در اینجا داریم یک ویدیوی گفتگوی کوچک است که معمولاً برای زمانی خوب

you're meeting a foreign visitor who's in Korea on business and maybe you can't

است ملاقات با یک بازدیدکننده

think about what to talk about well how about the weather easy topic so there's

خارجی که برای کاری در کره به سر می‌برد و شاید شما نمی‌توانید

three different questions I want us to talk about about the weather and how to

درباره موضوعی که درباره آب و هوا صحبت کنید

ask a foreign visitor so here's the first one here it goes how is the

خوب فکر کنید. اینجا اولین مورد اینجاست، می گوید آب

weather over there now here over there that means their country the foreign

و هوا در آنجا اکنون اینجا آن طرف است، یعنی کشورشان،

visitors country how is the weather over there in your country now of course

کشور بازدیدکنندگان خارجی، حال و هوای آنجا در کشور شما چگونه است، البته

their answer is going to start with it's the it is meaning the weather is so now

پاسخ آنها با این شروع می شود. آب و هوا خیلی خوب است،

maybe they could say it's hotter than in Korea or maybe they say it's colder than

شاید آنها می توانند بگویند هوا گرمتر از کره است یا شاید می گویند هوا سردتر از

in Korea or even maybe more of an answer they could say it's raining a lot right

کره است یا حتی شاید بیشتر پاسخی باشد که می توانند بگویند در حال حاضر باران زیادی می بارد

now over there remember that okay let's look

به یاد داشته باشید که باشه بیایید به سوال بعدی

at the next question okay here we are with the next question

نگاه کنیم خب سوال بعدی که

now the next question you can ask the foreign visitor would be this is the

می توانید از بازدیدکننده خارجی بپرسید این است که

weather good in your country this time of year now we say time of year that

در این زمان از سال آب و هوای کشور شما خوب است، اکنون می گوییم زمان سال یعنی

means right now so there's a lot of different ways for someone to answer

همین الان، بنابراین راه های مختلفی برای کسی وجود دارد. برای پاسخ دادن

this question because it starts with is the easy answer would just be yes it is

به این سوال چون با این شروع می شود پاسخ آسان این است که بله است

or no it isn't but giving boring answers isn't good so you got to think there's

یا خیر اینطور نیست اما دادن پاسخ های خسته کننده خوب نیست بنابراین باید فکر کنید که

lots of ways to do this you could say ah the weather is wonderful right now or if

راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد و می توانید بگویید آه آب و هوا در حال حاضر فوق العاده است یا اگر

the weather is very bad maybe they could joke and say

هوا خیلی بد است، شاید آنها می توانند شوخی کنند و بگویند

I'm happy to travel because the weather in my country is not fun now there's no

من از سفر خوشحالم زیرا آب و هوای کشور من اکنون سرگرم کننده نیست، هیچ

real common answer so it takes a lot of practicing but there are some easy

پاسخ معمولی واقعی وجود ندارد، بنابراین نیاز به تمرین زیاد است، اما برخی از آنها آسان هستند.

answers along the lines of it's very good right now or no it's too cold in my

پاسخ ها در امتداد خطوط این خیلی خوب است یا نه در

country things like that are fine okay let's look at the last question okay

کشور من خیلی سرد است چنین چیزهایی خوب است بیایید به آخرین سوال نگاه کنیم خوب

we're onto the last question the last question

ما به آخرین سوال هستیم آخرین سوال

it's a comparative okay we have to think about that and it goes like this is the

این یک مشکل نسبی است که باید در مورد آن فکر کنیم و به نظر می رسد که آب و

weather different from here that just means is the weather different

هوا با اینجا متفاوت است که فقط به این معنی است که آب و هوای

in your country from Korea so we have to use the ER here and I'll explain don't

کشور شما با کره متفاوت است بنابراین ما باید از ER در اینجا استفاده کنیم و توضیح می دهم

worry so we think it is hotter than here or it is colder than here now there's

نگران نباشید بنابراین ما فکر می کنیم هوا گرمتر از اینجا است یا سردتر از اینجا است، اکنون

other ways of doing it too we could just say it is raining more than here okay or

راه های دیگری نیز برای انجام آن وجود دارد، فقط می توانیم بگوییم که باران بیشتر از اینجا می بارد، خوب

it is more windy than here these are all fine as well now let's

است یا باد بیشتر از اینجا می وزد، همه اینها خوب هستند و حالا بیایید

think about all three questions and look at examples of them okay let's now

به این فکر کنیم هر سه سوال و نمونه‌هایی از آنها را نگاه کنید خوب اجازه دهید

review the questions question one how is the weather over there sample answers

سؤالات را مرور کنیم، سؤال اول چگونه هوا است نمونه پاسخ‌ها

it's not as hot as Korea or usually very cold or nothing special hot in the

به گرمی کره نیست یا معمولاً خیلی سرد است یا در تابستان گرم نیست

summer and cold in the winter question two is the weather good in your country

و در زمستان سرد نیست سؤال دوم آب و هوای خوب در کشور شما

this time of year can say yes it is very enjoyable or it's a lot like Korea or no

در این زمان از سال می تواند بگوید بله بسیار لذت بخش است یا بسیار شبیه کره است یا نه در

it's not good this time of year question three is the weather different from here

این زمان از سال خوب نیست سوال سوم این است که آب و هوا با اینجا متفاوت است

can say it's colder than here it's more wyndi than here or it's snowing more

می تواند بگوید سردتر از اینجا است. اینجا یا بیشتر

than here alright so those are three small talk questions you can ask a

از اینجا برف می بارد خوب است، بنابراین این سه سؤال مختصر است که می توانید از یک

foreign visitor about the weather in their home country and maybe you'll be

بازدیدکننده خارجی در مورد آب و هوای کشور خود بپرسید و شاید

surprised how they answer I know for me Korea in the summer is much hotter than

تعجب کنید که آنها چگونه پاسخ می دهند می دانم برای من کره در تابستان بسیار گرمتر از

where I'm from in America ok I'm from Michigan where it rains a lot

من اهل آمریکا هستم خوب من اهل میشیگان هستم که در آن باران زیاد می بارد

it gets hot in the summer but not as hot as Korea so in the summertime while I

در تابستان گرم می شود اما نه به گرمی کره، بنابراین در تابستان در حالی که من

live here in Korea I'm very uncomfortable sometimes just because of

اینجا در کره زندگی می کنم گاهی اوقات فقط به

the heat that's just my feeling so ask other foreign visitors about the weather

خاطر گرما این فقط احساس من است، بنابراین از دیگر بازدیدکنندگان خارجی در مورد آب و هوای

in their countries and enjoy the small talk have a good time

کشورشان بپرسید و از صحبت های کوچک لذت

hello I'm bill and what I have for you here is small talk conversation okay now

ببرید

this is a great way to start a conversation with small talk because

. یک مکالمه با گفتگوی کوچک، زیرا

it's really it's all about current events and things that are happening

در واقع همه چیز مربوط به رویدادهای جاری و چیزهایی است که

right now so if you're having trouble starting a conversation you can use

در حال حاضر اتفاق می‌افتد، بنابراین اگر در شروع یک مکالمه مشکل دارید، می‌توانید از

these to get things going okay now the phrases are we'll start

اینها استفاده کنید تا همه چیز خوب پیش برود.

with this one I hear that now you can say I hear that

من می شنوم که الان می تونی بگی من می شنوم

or I heard that you can use present tense or past tense both are fine okay

یا شنیدم که می تونی از زمان حال یا گذشته استفاده کنی هر دو مشکلی نداره

but now you would use I hear that something I hear that the election will

ولی الان استفاده می کنی من می شنوم چیزی که من می شنوم که انتخابات

start soon now you say I hear that when you're listening to other people or

به زودی شروع میشه حالا می گی می شنوم وقتی شما در حال گوش دادن به دیگران یا

maybe the radio in your car or a podcast on your smartphone that's when it when

شاید رادیو در ماشین خود یا یک پادکست در تلفن هوشمند خود هستید، زمانی که در حال

you're listening to something and you get news when you listen that's when you

گوش دادن به چیزی هستید و زمانی که گوش می دهید اخبار دریافت می کنید، آن موقع است که می

say I hear that the election will start soon because my podcast told me that

گویید می شنوم که انتخابات به زودی آغاز می شود زیرا پادکست من به من گفت که

that's a good way now the other one would be here I read that

این یک راه خوب است حالا دیگری اینجا باشد من خواندم که

the economy is getting better now I read that because I was on the internet

اقتصاد در حال

reading news on the internet or maybe a newspaper if you read that but anyway

بهتر شدن است.

mostly internet or an email from someone who's talking about something going on

اینترنت یا ایمیلی از طرف کسی که در مورد چیزی صحبت می کند

that's fine so it's just I read that the economy is getting better you read about

خوب است، بنابراین فقط من خواندم که اقتصاد در حال بهتر شدن است شما در مورد

it now you want to talk about it with someone that's fine then we have I saw

آن بخوانید حالا می خواهید در مورد آن با کسی صحبت کنید که خوب است پس ما دیدیم

that now you use this when you're watching TV

که اکنون از این استفاده می کنید وقتی در حال تماشای تلویزیون هستید

and you see something on TV tells you news of what's happening now good

و چیزی را در تلویزیون می بینید به شما خبر می دهد که اکنون چه اتفاقی افتاده است

example here I saw that my favorite actor has a new movie coming ok so

مثال خوب اینجا من دیدم که بازیگر مورد علاقه من فیلم جدیدی در راه است خوب است، بنابراین

that's good news right there and maybe you want to talk about your co-worker or

این خبر خوبی است و شاید بخواهید در مورد همکار خود صحبت کنید. کارگر یا

friend about that news so again look at one more time I hear that

دوست در مورد آن خبر پس دوباره نگاه کنید یک بار دیگر می شنوم که

the election will start soon so can we talk about the election or I read that

انتخابات به زودی شروع می شود پس می توانیم در مورد انتخابات صحبت کنیم یا خواندم که

the economy is getting better let's talk about the economy now or I saw that my

اقتصاد در حال بهتر شدن است حالا در مورد اقتصاد صحبت کنیم یا دیدم که بازیگر مورد علاقه

favorite actor is making a new movie is he your favorite do you like the new

من در حال ساخت یک فیلم جدید است آیا او مورد علاقه شماست آیا

movie small talk let's look at some sample dialogues of these things being

فیلم جدید را دوست دارید بحث کوچک بیایید به چند دیالوگ نمونه از این چیزها نگاه کنیم که

used dialogue 1 I hear that there is a music festival this weekend

از دیالوگ استفاده می شود.

yes I'm thinking about going who are you going with dialogue - I read that

رفتن با دیالوگ - خوندم که

Samsung stock will go down soon really where did you read that I read it on my

سهام سامسونگ به زودی پایین میاد واقعا کجا خوندی که من تو

internet newsfeed dialog 3 I saw that height Jinro is coming out with a new

دیالوگ خبرفید اینترنتیم خوندم 3 دیدم که قد جینرو داره با یه آبجو جدید میاد

beer where did you see that on the news last night ok so that's some great ways

از کجا تو اخبار دیشب دیدی خوب، پس این چند راه عالی

to start a small talk conversation ok it's all about current events and what

برای شروع یک گفتگوی کوچک است، خوب همه چیز در مورد رویدادهای جاری است و آنچه

did you hear about what did you read about and what did you see and take that

در مورد آنچه خوانده اید و چه چیزی دیده اید و چه چیزی را شنیده اید.

information and go start a conversation I hope it works out for you and you

اطلاعات و برو مکالمه ای را شروع کن امیدوارم برای شما مفید باشد و

should try it very soon all right good luck see you next video

باید خیلی زود آن را امتحان کنید، موفق باشید ویدیو بعدی را ببینید

hi I'm Robin and in this video we're gonna talk about the difference between

سلام من رابین هستم و در این ویدیو در مورد تفاوت بین

branch chain and franchise okay so for some of my students this is a little bit

شعبه زنجیره و حق رای صحبت خواهیم کرد. بسیار خوب، بنابراین برای برخی از دانش آموزان من این کمی

confusing so I hope to clear up all the confusion now the first word we're gonna

گیج کننده است، بنابراین من امیدوارم که اکنون تمام ابهامات را برطرف کنم، اولین کلمه ای که

talk about is branch okay you can call it a branch or a branch office alright

در مورد آن صحبت می کنیم این است که شعبه بسیار خوب است، شما می توانید آن را یک شعبه یا یک شعبه بنامید،

so a company will have a headquarters the central company and a branch office

بنابراین یک شرکت این کار را انجام دهد. یک دفتر مرکزی داشته باشید شرکت مرکزی و یک شعبه

is just an office okay now a good example of branch office are banks

فقط یک دفتر است خوب حالا یک مثال خوب از شعبه بانک ها هستند

okay banks have a lot of branches alright they'll have the main bank the

خوب بانک ها شعبه های زیادی دارند خوب آنها بانک اصلی

central bank and then they'll have different branches in the same city or

بانک مرکزی دارند و سپس شعب مختلف خواهند داشت. در همان شهر یا

another city alright now let's take a look at my example

شهر دیگری خوب حالا بیایید به

sentence we set up a new branch or branch office in Hong Kong we set up a

جمله مثال من نگاهی بیندازیم ما یک شعبه یا شعبه جدید در هنگ کنگ راه اندازی کردیم ما یک شعبه

new branch in Hong Kong so maybe our business is in America and we set up a

جدید در هنگ کنگ راه اندازی کردیم بنابراین شاید کسب و کار ما در آمریکا باشد و ما یک شعبه جدید راه اندازی کردیم.

branch office in Hong Kong so that branch office is just an office to help

دفتر شعبه در هنگ کنگ به طوری که شعبه فقط یک دفتر است

us do business in Hong Kong it helps the headquarters alright that's branch let's

که به ما کمک می کند تا در هنگ کنگ تجارت

move on to chain okay so a chain is a store that has one owner okay so there

کنیم

might be the parent company or the headquarters and they have other stores

. شرکت مادر یا دفتر مرکزی و آنها فروشگاه های دیگری

around the world okay those are chains but the parent company the the

در سراسر جهان دارند، خوب آن ها زنجیره ای هستند، اما شرکت مادر، دفتر

headquarters owns all the chains okay a chain does not have a private owner or a

مرکزی، مالک تمام زنجیره ها است، خوب یک زنجیره مالک خصوصی یا سرمایه گذار خصوصی ندارد،

private investor okay all the stores are owned by the same company one company

بسیار خوب همه فروشگاه ها متعلق به یکسان هستند. شرکت یک شرکت

let's take a look at Walmart now Walmart is the biggest retail store in the world

بیایید اکنون به والمارت نگاهی بیندازیم والمارت بزرگترین فروشگاه خرده فروشی در جهان است که

they tried to come to Korea a few years ago but they failed so they're gone

چند سال پیش سعی کردند به کره بیایند اما شکست خوردند بنابراین

now but there's still the largest in the world let's take a look at the example

اکنون رفته اند اما هنوز هم بزرگترین فروشگاه در جهان وجود دارد بیایید نگاهی بیندازیم. در جمله مثال

sentence Walmart is the largest chain in the world okay so we see chain which

والمارت بزرگترین زنجیره در جهان است، بنابراین ما زنجیره ای را می بینیم که به

means the Walmart headquarters they own all the thousands of Walmart's in the

این معنی است که دفتر مرکزی والمارت آنها مالک همه هزاران والمارت در جهان هستند،

world all right those Walmart's do not have a private

درست است که Walmart ها سرمایه گذار خصوصی یا شخص خصوصی ندارند

investor or a private person buying and operating a Walmart just as one owner

که خرید و راه اندازی کنند. والمارت فقط به عنوان یکی از مالکان،

let's move on to franchise all right the last word we're gonna look at is

بیایید به حق رای دادن ادامه دهیم، آخرین کلمه ای که می خواهیم به آن نگاه کنیم

franchise now you can contact the corporation and give them money and you

حق رای دادن است، اکنون می توانید با شرکت تماس بگیرید و به آنها پول بدهید و می توانید

can open up one of their stores okay that's a franchise again it's different

یکی از فروشگاه های آنها را باز کنید، خوب که دوباره حق رای دادن است

than a chain for example Starbucks there's thousands of Starbucks around

. یک زنجیره زنجیره ای به عنوان مثال استارباکس هزاران استارباکس در سراسر جهان وجود دارد

the world but they're all owned by the corporation but on the other hand

، اما همه آنها متعلق به شرکت هستند، اما از سوی دیگر

McDonald's there's thousands of McDonald's around the world but these a

مک دونالدز هزاران مک دونالد در سراسر جهان وجود دارد، اما بسیاری

lot of these McDonald's have private investors all right they contacted the

از این مک دونالدها سرمایه گذاران خصوصی دارند، کاملاً آنها با

corporation and they had a lot of money to invest and they opened up their own

شرکت تماس گرفتند. و آنها پول زیادی برای سرمایه گذاری داشتند و

McDonald's that's their franchise all right now I want to talk about Subway

مک دونالد خود را باز کردند که حق رای آنها است در حال حاضر من می خواهم در مورد مترو صحبت کنم

not the underground transportation system that's a different subway this

نه سیستم حمل و نقل زیرزمینی که یک مترو متفاوت است این

subway is Subway restaurants okay they make Subway sandwiches and they're very

مترو رستوران های مترو است خوب آنها ساندویچ های مترو درست می کنند و آنها در سراسر جهان بسیار

popular around the world but not so popular in Korea although there are some

محبوب است، اما در کره آنقدر محبوب نیست،

Subway's in Korea all right subway is the largest franchise in the

اگرچه

world okay subway is the largest franchise in the world

چند مترو در کره

there's over 37,000 franchises of Subway all right so a lot of people they invest

وجود دارد. افرادی که سرمایه گذاری می کنند

and open up their own Subway franchise okay so that's the difference between a

و حق امتیاز Subway خود را باز می کنند بسیار خوب، بنابراین این تفاوت بین

branch a chain and a franchise all right I hope you learned a lot in this video

شعبه یک زنجیره و حق رای دادن است بسیار خوب، امیدوارم چیزهای زیادی در این ویدیو یاد گرفته باشید

see next time

دفعه بعد

hi I'm Robin and in this video I'm going to teach you some verbs to describe

سلام من رابین هستم و در این ویدیو من می روم برای آموزش چند افعال برای توصیف

upward movement okay upward movement what does that mean well that means

حرکت رو به بالا خوب حرکت رو به بالا به چه معناست خوب یعنی

things are going up for example your sales your profits or your stock maybe

همه چیز در حال افزایش است به عنوان مثال فروش شما سود شما یا سهام شما ممکن است

they're going up and you want to express that in English I want to use these

آنها در حال افزایش باشند و شما می خواهید آن را به انگلیسی بیان کنید من می خواهم استفاده کنم این

verbs to describe the upward movement alright so the first one go up if you

افعال برای توصیف حرکت رو به بالا بسیار خوب است بنابراین اگر گفتید فروش بالا می رود، اولی بالا می رود

said sales are going up of course that's a good thing

البته این چیز خوبی است

increase profits are increasing good thing gain our stock has some gain good

افزایش سود در حال افزایش است چیز خوب به دست آوردن سهام ما مقداری سود دارد

climb our sales are climbing climb climbing

صعود خوب فروش ما صعود صعود است

you could also use that as an upward movement and the last one here

شما همچنین می توانید از آن به عنوان یک حرکت صعودی استفاده کنید و آخرین مورد در اینجا

strengthen our stocks are strengthening our sales are strengthening that means

تقویت سهام ما در حال تقویت فروش ما در حال تقویت است که به معنی

getting better all right let's move on to some more the first group of verbs

بهتر شدن است، بیایید به سراغ افعال گروه اول برویم.

describing upward movement we're great but these ones are better why are these

در توصیف حرکت رو به بالا ما عالی هستیم اما اینها بهترند چرا اینها بهتر هستند

ones better because they're showing a higher and quicker upward movement there

زیرا حرکت رو به بالا و سریعتر را نشان می دهند آنجا که

you go you're going up faster and higher really quick so the first to jump and

شما می روید سریعتر و بالاتر می روید واقعا سریع بنابراین اولین نفری که می پرد و

leap they mean the same thing so if you say my stock jumped or my stock leapt

می پرد منظورشان است همان چیزی است که اگر بگویید سهام من جهش کرد یا سهام من جهش کرد

yet your stock went up very quick very high soar soar is a verb we use to

اما سهام شما خیلی سریع بالا رفت خیلی بالا اوج گرفت فعلی است که ما برای

describe the bird the bird flying high in the sky the bird source so if your

توصیف پرنده استفاده می کنیم پرنده که در آسمان پرواز می کند منبع پرنده بنابراین اگر

profits soar yeah they're going up high to the sky that's a good thing search

سود شما افزایش یابد بله آنها در حال بالا رفتن به آسمان هستند که این چیز خوبی است که جستجوی

very fast going up a search so our sales surged during the Christmas time okay

بسیار سریع بالا رفتن جستجو است، بنابراین فروش ما در ایام کریسمس افزایش یافت.

rocket like a rocket going straight up very fast our profits rocketed this year

موشک خوب مانند موشکی که مستقیماً به سرعت بالا می رود، سود ما امسال

skyrocket same as rocket going up very fast to the sky our profits skyrocketed

به همان اندازه که موشک بسیار بالا می رود افزایش یافت. به سرعت به آسمان سود ما

this year and the last one take off sales are really starting to take off

امسال سر به فلک کشید و فروش آخرین مورد واقعا شروع به شروع به اوج کرد

okay jump right up go up alright so these are good verbs to describe a very

بسیار خوب پرش به سمت بالا بالا رفتن خوب است بنابراین این افعال خوبی برای توصیف یک

quick and fast upward movement let's take a look at some examples alright

حرکت رو به بالا سریع و سریع هستند، بیایید به چند مثال نگاهی بیندازیم. خوب

let's look at the first example our sales are going up our sales are going

بیایید به مثال اول نگاه کنیم فروش ما در حال افزایش است فروش ما در حال افزایش است

up and the next one our profits increased by 200% this quarter our

و در مورد بعدی سود ما در این سه ماهه 200٪ افزایش یافته است،

profits increased by 200% this quarter and the next one my stock is gaining a

سود ما در این سه ماهه 200٪ افزایش یافته است و مورد بعدی سهام من در حال افزایش است

lot my stock is gaining a lot and the next one our profits continue to climb

سهام من است. به دست آوردن چیزهای زیادی و بعدی سود ما

with no end in sight our profits continue to climb with no end in sight

بدون هیچ پایانی به صعود ادامه می دهد سودهای ما بدون هیچ پایانی به صعود ادامه می دهند بسیار

alright the next one this company is really starting to strengthen its

خوب بعدی این شرکت واقعاً شروع به تقویت

profits this company is really starting to strengthen its profits and the next

سود خود می کند این شرکت واقعاً شروع به تقویت سود خود کرده است. فروش بعدی

one sales jumped a lot since last year sales jumped a lot since last year the

نسبت به سال گذشته بسیار جهش کرد فروش نسبت به سال گذشته جهش زیادی داشت

next one our company stock leaped twelve percent

سهام شرکت ما

today our company stock leaped twelve percent today and the next one the stock

امروز دوازده درصد جهش کرد سهام شرکت ما امروز دوازده درصد جهش کرد و سال بعدی سهام

is soaring after the quarter results were released the stock is soaring after

پس از انتشار نتایج سه ماهه افزایش یافت. پس از

the quarter results were released and the next one we always see a surge in

انتشار نتایج سه ماهه و فصل بعدی که همیشه شاهد افزایش

sales over the Christmas holidays we always see a surge in

فروش در طول تعطیلات کریسمس هستیم، همیشه شاهد افزایش

sails over the Christmas holidays the next one since we released our new

فروش در طول تعطیلات کریسمس هستیم.

product our profits have skyrocketed since we released our new product our

محصول جدید ما

profits have skyrocketed and the last one when the advertising started the

سود ما سر به فلک کشیده است و آخرین موردی که تبلیغات شروع شد

sales took off when the advertising started the sales took off you just saw

فروش بالا رفت وقتی تبلیغات شروع شد و فروش شروع شد شما فقط

some good examples and in my examples I used stocks profits and sales a lot now

چند نمونه خوب دیدید و در مثال های من از سود سهام و فروش زیاد استفاده کردم اکنون

these verbs don't have to be only used with profits and stocks and sales they

این افعال انجام نمی دهند. نباید فقط با سود و سهام و فروش استفاده شود آنها را

can be used with many other things to describe upward movement so for example

می توان با بسیاری از چیزهای دیگر برای توصیف حرکت رو به بالا استفاده کرد، به عنوان مثال

another example would be attendance so if you have an exhibition the attendance

مثال دیگر می تواند حضور باشد، بنابراین اگر نمایشگاهی دارید، حضور

at this exhibition skyrocketed okay it went up very fast or another example is

در این نمایشگاه به طور سرسام آوری افزایش یافت، بسیار سریع افزایش یافت. یا یک مثال دیگر

just a restaurant oK we've seen a lot of gain in customers at our restaurant this

فقط یک رستوران خوب است، ما امسال شاهد افزایش مشتریان در رستوران خود بوده ایم،

year all right so it can be used to describe money situations but it can

بنابراین می توان از آن برای توصیف موقعیت های پولی استفاده کرد، اما می توان از آن

also be used to describe other situations - alright that's it for this

برای توصیف موقعیت های دیگر نیز استفاده کرد - بسیار خوب برای این کار همین است.

video see you next time

ویدیو دفعه بعد شما را می بینم

hi everyone I'm Robin and in this video I'm gonna teach you verbs to describe

سلام به همه من رابین هستم و در این ویدیو به شما افعالی را آموزش می دهم که

downward movement okay now downward movement is scary when

حرکت رو به پایین را توصیف کنید خوب حالا حرکت رو به پایین ترسناک است وقتی

you're talking about stock or profit or sales okay

در مورد سهام یا سود یا فروش صحبت می کنید خوب

let's take a look these are the verbs you want to use for downward movement

بیایید نگاهی بیندازیم افعالی که می‌خواهید برای حرکت رو به پایین استفاده کنید،

the first one go down so if I say my profits in my company are going down

اولی پایین می‌آید، بنابراین اگر بگویم سود من در شرکت من کاهش می‌یابد

that's not good the next one decrease our profits are

خوب نیست، بعد کاهش سود ما در

decreasing remember the opposite word increase going up decrease increase

حال کاهش است به یاد داشته باشید کلمه مقابل افزایش بالا رفتن کاهش

decrease sales are starting to slide sales are starting to slide this is a

افزایش کاهش فروش شروع می‌شود. فروش اسلاید شروع به کاهش می کند این یک

common one now slide means sales were okay but they're starting to go down

مورد رایج است در حال حاضر اسلاید به این معنی است که فروش خوب بود اما آنها شروع به

downward movement they're starting to slide fall sales are falling my stock is

حرکت نزولی می کنند آنها شروع به کاهش می کنند فروش سقوط سقوط می کند سهام من در حال سقوط است

falling our profits are falling not good to hear

سود ما در حال کاهش است شنیدن خوب نیست

lose ground our sales are losing ground okay now this one's a little difficult

از دست دادن زمین فروش ما در حال از دست دادن زمین است خوب حالا این یکی کمی دشوار است

lose ground means a it's not stable something wrong

از دست دادن زمین به این معنی است که ثابت نیست چیزی اشتباه است،

so if our sales are losing ground okay there's a problem with the sales going

بنابراین اگر فروش ما در حال از دست دادن زمین باشد خوب است، مشکلی وجود دارد که فروش کاهش می یابد،

down losing ground and weaken my stock is weakening remember your stock could

از دست دادن زمین و ضعیف شدن سهام من در حال ضعیف شدن است، سهام خود را به یاد داشته باشید. می تواند

be strengthening going up but in this case downward movement my stock is

به سمت بالا تقویت شود اما در این مورد حرکت رو به پایین سهام من

weakening going down alright let's move on the next three verbs also describe a

ضعیف می شود و پایین می آید خوب بیایید روی سه فعل بعدی حرکت کنیم همچنین یک

downward movement but these verbs are scarier because they describe a very

حرکت رو به پایین را توصیف می کند اما این افعال ترسناک تر هستند زیرا بسیار توصیف می کنند.

quick and big drop alright something you don't want to hear when talking about

افت سریع و بزرگ خوب چیزی است که شما نمی خواهید هنگام صحبت در مورد

stock profit or sales okay here are the verbs again a very quick and big sudden

سود سهام یا فروش بشنوید خوب اینجا افعال هستند دوباره یک

drop the first one crash okay if you say our

افت ناگهانی بسیار سریع و بزرگ اولین سقوط خوب است اگر بگویید

sales crashed that's terrible because your sales write down very quick

فروش ما سقوط کرده است که وحشتناک است زیرا فروش شما می نویسد خیلی سریع

collapsed our profits collapsed this year there's no money or profits

سقوط کرد سود ما امسال سقوط کرد، هیچ پولی وجود نداشت یا سود

collapsed went right down and the last one plummet plummet very common to say

سقوط کرد درست پایین آمد و آخرین مورد سقوط کرد، بسیار معمول است که بگوییم

plummet my stock plummeted my stock plummeted okay that's a very terrible

سقوط سهام من سقوط کرد، سهام من سقوط کرد، خیلی چیز وحشتناکی است

thing if your stock plummeted because the value of your stock dropped right

اگر سهام شما سقوط کرد، زیرا ارزش سهام شما سقوط کرد. سهام درست

down all right so these ones we would use for a very big and sudden drop let's

پایین آمد، بنابراین از این موارد برای یک افت بسیار بزرگ و ناگهانی استفاده می‌کنیم، بیایید

take a look at some example sentences all right let's look at the first

به چند جمله مثال نگاهی بیندازیم، خوب اجازه دهید به

example profits decreased by four percent this quarter profits decreased

مثال اول نگاه کنیم. سود این سه ماهه

by four percent this quarter and the next example profits will slide if we do

چهار درصد کاهش یافت. مثال بعدی اگر

not improve the quality profits will slide if we do not improve the quality

کیفیت را بهبود ندهیم سود کاهش می یابد اگر کیفیت را بهبود ندهیم سود کاهش می یابد

and the next example my company stock has started to fall since the CEO died

و مثال بعدی سهام شرکت من از زمان فوت مدیرعامل شروع به کاهش کرده است

my company stock has started to fall since the CEO died and the next example

سهام شرکت من از زمان فوت مدیرعامل شروع به کاهش کرده است. مثال بعدی،

we lost ground on profits since our rival came out with a new product we

از زمانی که رقیب ما با یک محصول جدید عرضه شد، زمین را بر روی

lost ground on profits since our rival came out with a new product and the next

سود از دست دادیم، از زمانی که رقیب ما با یک محصول جدید عرضه شد، زمین را در سود از دست دادیم و نمونه بعدی،

one our stock has weakened over the last few days our stock has weakened over the

سهام ما در چند روز گذشته ضعیف شده است، سهام ما نسبت به سال گذشته ضعیف شده است.

last few days and the next example our stock crashed after the CEO was arrested

چند روز گذشته و مثال بعدی سهام ما پس از دستگیری مدیر عامل سقوط کرد

our stock crashed after the CEO was arrested and the next one sales have

سهام ما پس از دستگیری مدیر عامل سقوط کرد و فروش بعدی سقوط

collapsed because our product has too many defects

کرد زیرا محصول ما ایرادات زیادی دارد

sales have collapsed because our product has too many defects and the last one

فروش سقوط کرده است زیرا محصول ما ایرادات زیادی دارد و آخرین مورد اگر به زودی محصول جدیدی را معرفی نکنیم، سود ما به

our profits will plummet if we don't introduce a new product soon our profits

شدت کاهش می یابد اگر محصول جدیدی را به زودی معرفی نکنیم، سود ما کاهش می یابد ،

will plummet if we don't introduce a new product soon okay we saw how we can use

بسیار خوب، دیدیم که چگونه می توانیم

these verbs to describe downward movement now this video focused on these

از این افعال برای توصیف حرکت رو به پایین استفاده کنیم، اکنون این ویدیو بر روی این

verbs in a negative way we're always talking about money and of course any

افعال متمرکز شده است. یک روش منفی ما همیشه در مورد پول صحبت می کنیم و البته هر

time money is going down that's bad that's negative but these verbs can also

زمانی که پول پایین می آید بد است که منفی است، اما این افعال را می توان

be used in a positive way too for example if I said cancer rates are going

به صورت مثبت نیز استفاده کرد، به عنوان مثال اگر بگویم نرخ سرطان در حال

down that's a good thing or if I said crime is decreasing that's a good thing

کاهش است، این یک چیز خوب است یا اگر گفتم جرم و جنایت در حال کاهش است،

too okay just make sure you know you can use

خیلی خوب است، فقط مطمئن شوید که می‌توانید

them in a negative way or a positive way that's it for this video and I'll see

از آنها به صورت منفی یا مثبت استفاده کنید، این برای این ویدیو است و

you next time

دفعه بعد شما را می‌بینم

hello I'm Robin and in this video I'm going to teach you about using movement

سلام من رابین هستم و در این ویدیو من قصد دارم در مورد استفاده از

adjectives these are adjectives that help us

صفت های حرکتی به شما آموزش دهم اینها صفاتی هستند که به ما کمک می کنند

express upward movement and downward movement let's take a look here are my

حرکت رو به بالا و حرکت رو به پایین را بیان کنیم بیایید نگاهی بیندازیم

nouns increase gain climb these are nouns to express upward movement

اسم های من افزایش افزایش افزایش صعود این اسم ها برای بیان حرکت رو به بالا

decrease decline and drop these are nouns to express downward movement and

کاهش افت و رها کردن این اسم ها هستند حرکت رو به پایین را بیان کنید و

here are our adjectives now all of these adjectives can work with all of these

در اینجا صفت های ما وجود دارد، اکنون همه این صفت ها می توانند با همه این

words okay you can use slight with every word you can use slow with every word

کلمات کار کنند، خوب، شما می توانید با هر کلمه از کمی استفاده کنید، می توانید با هر کلمه از آهسته استفاده کنید

and all of these you can use with every word they all match let's begin with

و همه این ها را می توانید با هر کلمه استفاده کنید، همه آنها مطابقت دارند، اجازه دهید شروع کنیم با

slight now the meaning of slight is very little okay so if you have a slight

slight حالا معنی خفیف خیلی کم است، بنابراین اگر

increase very little increase slight again you could have a slight decrease

افزایش جزئی داشته باشید بسیار کمی افزایش کمی داشته باشید دوباره می توانید یک کاهش جزئی داشته باشید

very little going down very little slow of course slow means not fast slow you

بسیار کم پایین آمدن خیلی کم آهسته البته آهسته یعنی نه سریع آهسته

could have a slow gain or a slow decline very slow gain slow decline gradual okay

می توانید افزایش آهسته داشته باشید یا کاهش آهسته بسیار آهسته افزایش آهسته کاهش تدریجی خوب

gradual means slow over time so a gradual climb something is gradually

تدریجی به معنای آهسته در طول زمان است بنابراین صعود تدریجی چیزی به تدریج در حال

climbing or a gradual decline something is going down gradually slowly steady

بالا رفتن است یا کاهش تدریجی چیزی در حال پایین آمدن است به تدریج به آرامی پیوسته

you could have a steady increase steady very steady straight steady steady

شما می توانید یک افزایش ثابت داشته باشید بسیار ثابت مستقیماً ثابت

decrease steady wrap it rapid means very fast okay if you have something a rapid

کاهش ثابت ثابت آن را بپیچید سریع یعنی خیلی سریع، خوب است اگر چیزی دارید یک

climb right up a rapid climb or a rat a rapid drop right down and the last one

صعود سریع درست به بالا یک صعود سریع یا یک موش یک افت سریع درست به پایین و آخرین توده

massive massive means big large so if you have a massive gain very big gain or

عظیم به معنای بزرگ بزرگ است، بنابراین اگر شما یک افزایش عظیم دارید، افزایش بسیار زیادی دارید یا بسیار زیاد

am massive drop very big drop a massive

هستید، افت بسیار بزرگی دارید. یک

decline very big decline okay so all of these adjectives can work with all of

افت شدید را رها کنید افت بسیار بزرگ خوب است بنابراین همه این صفت ها می توانند با همه

these nouns let's take a look at some examples let's look at the first example

این اسم ها

my stock had a slight decrease in value this week my stock had a slight decrease

کار کنند.

in value this week and the next one there has been a slow increase in sales

ارزش این هفته و هفته بعد افزایش فروش آهسته ای داشته است

this year there has been a slow increase in sales this year and the next one

امسال افزایش فروش آهسته ای داشته است و

sales will gradually decline as the technology gets old sales will gradually

با قدیمی شدن فناوری فروش به تدریج کاهش می یابد.

decline as a technology gets old and the next one we can see a steady

با قدیمی شدن یک فناوری کاهش می‌یابد و در مرحله بعدی می‌توانیم شاهد

climb in profits we can see a steady climb in profits and the next one

صعود مداوم در سود باشیم، می‌توانیم شاهد صعود مداوم در سود باشیم و دیگری که

our company is experiencing massive gains our company is experiencing

شرکت ما سودهای عظیمی را تجربه می‌کند شرکت ما

massive gains and the last one our profits will rapidly drop if we don't

سودهای عظیمی را تجربه می‌کند و آخرین مورد، سود ما به سرعت خواهد بود. اگر برخی از کارمندان را اخراج نکنیم،

lay off some employees our profits will rapidly drop if we don't lay off some

سود ما به سرعت کاهش می‌یابد اگر برخی از کارمندان را اخراج نکنیم،

employees those were great examples of how to use movement adjectives in

این نمونه‌های عالی از نحوه استفاده از صفت‌های حرکتی در

sentences now before I go I want to talk about something else I don't want to

جمله‌ها بودند، اکنون قبل از اینکه بروم، می‌خواهم در مورد چیز دیگری صحبت کنم. نمی خواهم

confuse you let's take a look all right so we learned this today a steady

شما را گیج کنم بیایید نگاهی بیندازیم خوب پس امروز یاد گرفتیم که

increase increase is the noun steady is the adjective a steady increase alright

افزایش ثابت است اسم ثابت است صفت افزایش ثابت است خوب

but now let's look at this sentence it increases steadily okay this is also

اما حالا بیایید به این جمله نگاه کنیم که به طور پیوسته افزایش می یابد خوب این نیز

okay what's happening well increase is a noun and it could

خوب است آنچه اتفاق می افتد خوب افزایش یک اسم است و

also be used as a verb alright and steady is an adjective but it can also

همچنین می تواند به عنوان یک فعل استفاده شود alright و steady یک صفت است، اما می توان آن را از

be used an adverb all right so here it's

یک قید نیز استفاده کرد، بنابراین اینجا آن صفت است

adjectives now here it's verb adverb all right so just be aware that there are

حالا اینجا این فعل است همه درست است، بنابراین فقط توجه داشته باشید که دو روش برای بیان

two ways to express that in this video we just focused on this way all right

وجود دارد. که در این ویدیو ما فقط روی این روش تمرکز کردیم خیلی خب

that's it see you next time

دفعه بعد شما را می بینم

hello I'm bill and what I have right here is some ways for you to tell your

سلام من بیل هستم و آنچه من در اینجا دارم راه هایی است که شما می توانید نظر خود را به دیگران بگویید

opinion to other people okay because maybe you're having a discussion or

خوب است زیرا ممکن است در حال بحث و گفتگو هستید یا

maybe even a small argument but these are good ways to tell how you're feeling

شاید حتی یک بحث کوچک اما اینها راه‌های خوبی برای بیان اینکه چه احساسی دارید

and what you think should be done now I have two positive ways here okay for

و چه فکر می‌کنید باید انجام شود، هستند، من دو راه مثبت در اینجا دارم، خوب برای

what you think are good ideas so these are for your good ideas and then down

آنچه فکر می‌کنید ایده‌های خوبی هستند، بنابراین اینها برای ایده‌های خوب شما هستند و سپس پایین.

here I have two negatives for when you want to talk about bad ideas now an

در اینجا من دو نکته منفی دارم برای زمانی که می خواهید در مورد ایده های بد صحبت کنید حالا یک

example here with this phrase I think that so if you have a good idea you can

مثال در اینجا با این عبارت فکر می کنم بنابراین اگر ایده خوبی دارید می توانید

start with this phrase to tell people your good idea okay maybe even something

با این عبارت شروع کنید تا ایده خوب خود را به مردم بگویید خوب شاید حتی چیز

simple like I think that we should eat healthy food okay good idea

ساده ای مانند من فکر کنید که ما باید غذای سالم بخوریم ایده خوبی است

eat healthy food so I think that we should eat healthy food same thing here

که غذای سالم بخورید، بنابراین من فکر می کنم که ما باید غذای سالم بخوریم همان چیزی است که در اینجا

talk about this my belief is now this is almost the same

در مورد این صحبت کنید اعتقاد من این است که اکنون تقریباً همان چیزی است

as I think that you can use it the same way okay but now we use this for our

که فکر می کنم شما می توانید از آن به همان روش استفاده کنید. اکنون ما از این برای

business here you could say my belief is we are spending too much money on

کسب و کار خود در اینجا استفاده می کنیم، شما می توانید بگویید اعتقاد من این است که ما پول زیادی را برای

marketing that's a problem right there so if you think you're spending too much

بازاریابی خرج می کنیم که این یک مشکل است، بنابراین اگر فکر می کنید پول زیادی خرج می کنید

money tell people my belief is we are spending too much money on marketing

به مردم بگویید اعتقاد من این است که ما پول زیادی را برای آن خرج می کنیم. بازاریابی

okay so you think it's a good idea to stop that now for the negatives here we

بسیار خوب است، بنابراین فکر می کنید این ایده خوبی است که متوقف کنید که اکنون برای نکات منفی در اینجا ما

have this one talking about bad ideas I don't think that now an easy one here

این یکی را داریم

would be I don't think that is good for the company maybe someone's going to

که در مورد ایده های بد صحبت می کند. کسی

make a bad decision so you want to speak and try to stop it so I don't think that

تصمیم بدی می‌گیرد، بنابراین شما می‌خواهید صحبت کنید و سعی کنید آن را متوقف کنید، بنابراین فکر نمی‌کنم این

is a good decision you want to change that better decision now same thing I

تصمیم خوبی باشد، شما می‌خواهید تصمیم بهتری را در حال حاضر تغییر دهید، همان چیزی که من

disagree that okay this could easily go I

مخالفم که خوب این می‌تواند به راحتی انجام شود، من

disagree that will help the company okay again someone's going to make a bad

مخالفم به شرکت کمک کنید دوباره خوب شود کسی

decision you want to tell them that your opinion says it's a bad decision we need

تصمیم بدی می‌گیرد شما می‌خواهید به او بگویید که نظر شما می‌گوید این تصمیم بدی است که باید

to change it so I disagree that will help the company okay let's look at some

آن را تغییر دهیم، بنابراین من مخالفم که به شرکت کمک می‌کند خوب شود، بیایید به چند

examples dialog one I think that is a good deal you're right it used to be

نمونه گفتگو نگاه کنیم. خوب شما درست می گویید،

more expensive dialogue to my belief is that we should focus more on advertising

به اعتقاد من دیالوگ

that's a good idea now more people will know what we're selling dialogue 3 I

گرانتر بود.

don't think that we should have a meeting on Friday I understand your

جلسه ای در روز جمعه من

feeling there isn't anything new to tell the

احساس شما را درک می کنم که هیچ چیز جدیدی برای گفتن به کارمندان وجود ندارد،

employees dialogue for I disagree that the new contract is better than the old

زیرا من مخالفم که قرارداد جدید بهتر از قرارداد قبلی است.

one I suppose the old one was more clear

فکر می کنم قرارداد قبلی

about expectations all right now you know some ways to tell people your

در مورد انتظارات واضح تر بود، در حال حاضر شما راه هایی برای نظر خود را به مردم بگویید

opinion both in a positive way and in a negative way remember for positive just

هم به صورت مثبت و هم به صورت منفی به خاطر مثبت فقط

that I think that or my belief is you say that when you want to share a good

این را به خاطر بسپارید که من فکر می کنم یا اعتقاد من این است که شما می گویید وقتی می خواهید

idea but then there's always the I don't think that or I disagree that this is

ایده خوبی را به اشتراک بگذارید اما همیشه این فکر نمی کنم یا من موافق نیستید که این

when you want to stop people from making a bad decision or you have a better idea

زمانی است که می‌خواهید مردم را از گرفتن یک تصمیم بد باز دارید یا ایده بهتری

than what they have there you can use these at busy at work when you're

نسبت به آنچه در آنجا دارند دارید، می‌توانید از اینها در محل کار مشغول استفاده کنید، وقتی

talking about business you can use them at home or even in your normal life just

در مورد تجارت صحبت می‌کنید، می‌توانید از آنها در خانه یا حتی در خانه استفاده کنید. زندگی عادی شما هر

any time you have a discussion with people or even an argument these are

زمانی که با مردم بحث می کنید یا حتی مشاجره می کنید، اینها

great ways to let them hear your opinion all right I hope that's helpful and I

راه های بسیار خوبی هستند تا به آنها اجازه دهید نظر شما را بشنوند، امیدوارم مفید باشد و امیدوارم

hope you use them too thank you

شما هم از آنها استفاده کنید، متشکرم

hi this is bill and in this video I'm gonna show you a term that is perfect

سلام این قبض است و در این ویدیو من اصطلاحی را به شما نشان خواهم داد که

for a business situation okay now maybe you already know the word

برای یک موقعیت تجاری مناسب است، حالا شاید کلمه

compromise well there's a phrase you can use that means the same thing is

سازش را به خوبی می‌دانید، عبارتی وجود دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید که به این معنی است که همان چیزی که

compromise it's just a easy to say kind of casual and it's great for sentences

سازش است، آسان است. گفتن یک جور گاه به گاه و برای جملات عالی است،

okay now that phrase is meet in the middle

خوب حالا این عبارت در وسط قرار می گیرد

alright now it's kind of exactly what you think all right so now you can think

، خوب حالا دقیقاً همان چیزی است که شما فکر می کنید، بنابراین اکنون می توانید

about it like this there's two men having a business negotiation okay

به این موضوع فکر کنید، دو مرد در حال مذاکره تجاری هستند، خوب

and now maybe the first man wants the price to be $20.00 okay and the second

و حالا شاید مرد اول می خواهد قیمت 20 دلار باشد خوب و

man he wants the price to be $10 okay well the first man doesn't want $10 and

مرد دوم او می خواهد قیمت 10 دلار باشد خوب مرد اول 10 دلار نمی خواهد و

the second man doesn't want $20 so they negotiate and then they decide to meet

نفر دوم 20 دلار نمی خواهد بنابراین آنها مذاکره می کنند و سپس تصمیم می گیرند

in the middle that means the man who wants $20 comes down and the man who

در آنجا ملاقات کنند. وسط یعنی مردی که 20 دلار می خواهد پایین می آید و مردی که

wants $10 comes up and they choose $15 see that they both give up a little they

10 دلار می خواهد بالا می آید و آنها 15 دلار را انتخاب می کنند می بینند که هر دو کمی تسلیم می شوند و

meet in the middle it's a fair way to finish a negotiation because if you look

در وسط یکدیگر را ملاقات می کنند، این یک راه منصفانه برای پایان دادن به مذاکره است زیرا اگر

at the sentence I've written up here it says let's meet in the middle so we can

به این موضوع نگاه کنید. جمله‌ای که اینجا نوشته‌ام می‌گوید بیایید در وسط همدیگر را ببینیم تا

both be happy it's kind of like everybody wins

هر دو خوشحال باشیم، مثل این است که همه برنده می‌شوند

if you meet in the middle this is good for business when you're talking about

اگر در وسط ملاقات کنید، این برای تجارت خوب است وقتی در مورد

contract or prices of things you can actually also use this if you're

قرارداد یا قیمت چیزهایی صحبت می‌کنید که می‌توانید صحبت کنید. در واقع اگر

shopping at a market and maybe you think the person selling something is asking

از یک بازار خرید می‌کنید و ممکن است فکر می‌کنید شخصی که چیزی را می‌فروشد

for a price too high maybe you offer a lower price and after some talking maybe

قیمت خیلی بالایی می‌خواهد از این استفاده کنید، شاید شما قیمت پایین‌تری را پیشنهاد دهید و بعد از مدتی صحبت ممکن است

you me in the middle or compromise same meaning

من را در وسط قرار دهید یا به همین معنا توافق کنید،

okay if you meet in the middle both sides win

خوب است اگر شما ملاقات در وسط هر دو طرف برنده شوید،

all right let's look at some written examples of this being used here are

بیایید به چند نمونه نوشته شده از این استفاده نگاه کنیم در اینجا

some sentences of how you can use meet in the middle

چند جملات از نحوه استفاده از Meet in وسط وجود دارد

we are both far from what we want but if we meet in the middle we can both be

، ما هر دو با آنچه می خواهیم فاصله داریم، اما اگر در وسط ملاقات کنیم، می توانیم هر دو را خوشحال باشید

happy I want 20 items and you think I should

من 20 مورد می خواهم و شما فکر می کنید من باید

get 10 so let's meet in the middle and make it 15 items why don't we meet in

10 مورد بگیرم پس بیایید در وسط با هم ملاقات کنیم و آن را 15 مورد کنیم چرا در وسط قرار نمی گیریم

the middle so we can finish this negotiation so there you see some easy

تا بتوانیم این مذاکره را به پایان برسانیم تا در آنجا چند

and practical examples of using phrase meet in the middle now it's a good

نمونه آسان و کاربردی از استفاده را مشاهده کنید. عبارت ملاقات در وسط اکنون این

phrase to know for business because it's common everybody uses it at some time

عبارت خوبی است که برای کسب و کار بدانید زیرا معمول است که همه زمانی از آن استفاده می کنند

when they're negotiating it's a good term to use so if you practice it and

که در حال مذاکره هستند، استفاده از آن اصطلاح خوبی است، بنابراین اگر آن را تمرین کنید و

you use it I promise you that English speakers know the meaning and will think

از آن استفاده کنید، به شما قول می دهم که انگلیسی زبانان می دانند معنی و فکر می کنم

it fits perfectly into your conversation okay so get out there and start talking

کاملاً با مکالمه شما مطابقت دارد، خوب است، پس بیرون بروید و

to people about meeting in the middle when you're trying to negotiate or

زمانی که می خواهید مذاکره کنید یا در

decide on something okay I hope you use it and I'll see you next video

مورد چیزی خوب تصمیم بگیرید، با مردم در مورد ملاقات صحبت کنید، امیدوارم از آن استفاده کنید و بعد شما را ببینم ویدئو