Learn English Vocabulary | Common Words and Meanings | 21 Lessons

Hey hey and welcome to the vocabulary section. We have many new interesting and

سلام و به بخش واژگان خوش آمدید. ما بسیاری از کلمات جالب و

useful words just waiting for you to learn.

مفید جدید داریم که منتظر یادگیری شما هستیم.

We believe that these words are

ما معتقدیم که این کلمات

common and that you should know them.

رایج هستند و باید آنها را بدانید.

That's why we're gonna try our best to

به همین دلیل است که ما تمام تلاش خود را می کنیم تا

teach you the vocabulary.

واژگان را به شما آموزش دهیم.

However it is always up to you to do some self-study.

با این حال همیشه به شما بستگی دارد که خودتان مطالعه کنید.

I suggest looking up the words in the dictionary, writing some practice

پیشنهاد می‌کنم کلمات را در فرهنگ لغت جستجو کنید، چند

sentences, using the words in everyday conversation, and of course watching our videos.

جمله تمرینی بنویسید، از کلمات در مکالمه روزمره استفاده کنید و البته ویدیوهای ما را تماشا کنید.

The more that you practice, the better you'll be.

هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر خواهید بود.

These videos will help you improve your English.

این ویدیوها به شما کمک می کند زبان انگلیسی خود را بهتر کنید.

So just enjoy the videos and try your best.

پس فقط از ویدیوها لذت ببرید و بهترین تلاش خود را بکنید.

Hey hey. My name is Molly and in this video we will be talking about the

هی هی اسم من مولی است و در این ویدیو در مورد تفاوت بین سرگرم کننده و خنده دار صحبت خواهیم کرد

difference between fun and funny.

.

Now my students are always getting these two

اکنون دانش‌آموزان من همیشه این دو

words confused and today we are gonna fix that problem.

کلمه را اشتباه می‌گیرند و امروز می‌خواهیم آن مشکل را برطرف کنیم.

Let's look at the board

بیایید به تابلو نگاه کنیم

Our first word is fun. Now fun can be used as an adjective or a noun.

اولین کلمه ما سرگرم کننده است. حالا fun را می توان به عنوان صفت یا اسم استفاده کرد.

it means you enjoy yourself and you have a good time.

یعنی از خودت لذت می بری و اوقات خوبی داری.

Maybe you go to the pool friends on

شاید در یک روز خوب به استخر بروید

a nice day. You had a good time. You had fun.

. بهت خوش گذشت خوش گذشت

Let's look at our second word funny.

بیایید به کلمه دوم خنده دار خود نگاه کنیم.

Funny has two meanings and it can be used as an adjective.

Funny دو معنی دارد و می توان از آن به عنوان صفت استفاده کرد.

The first meaning is it makes you laugh hahaha okay? Your friend tells a funny joke and the

معنی اولش اینه که شما رو بخندونه هاااا خب؟ دوست شما یک جوک خنده دار می گوید و

joke is funny. Okay?

جوک خنده دار است. باشه؟

Our second less common meaning is it's strange.

دومین معنای کمتر رایج ما عجیب است.

Something is a little strange. So let's keep practicing and look at some examples.

چیزی کمی عجیب است. پس بیایید به تمرین ادامه دهیم و به چند نمونه نگاه کنیم.

Now, I'm going to tell you about a party I went to last weekend.

حالا، می‌خواهم از مهمانی‌ای که آخر هفته گذشته به آن رفته بودم، بگویم.

The party was fun.

مهمانی سرگرم کننده بود.

I had a good time.

به من خوش گذشت.

I had a lot of fun.

خیلی به من خوش گذشت.

Now the first fun is used as an adjective

حالا اولین fun به عنوان صفت

and in the second sentence it's used as a noun.

و در جمله دوم به عنوان اسم استفاده می شود.

They both mean the same thing.

هر دوی آنها به یک معنا هستند.

That I had a good time.

که به من خوش گذشت.

Next funny has a different meaning

بعدی funny معنای دیگری دارد

John was funny.

که جان بامزه بود.

John told a joke and I laughed hahaha.

جان جوک گفت و من خندیدم هاهاها.

He is a funny guy.

او یک پسر بامزه است.

Next, he smelled funny.

بعدش بوی خنده داره

Now remember there's two meanings to funny.

حالا به یاد داشته باشید که خنده دار دو معنی دارد.

Laughing like hahaha and funny like strange.

خندیدن مثل هاهاها و خنده دار مثل عجیب.

He smelled funny.

بوی خنده داشت.

He smelled a little strange.

کمی بوی عجیبی می داد.

So let's keep practicing with some more examples.

پس بیایید با چند مثال دیگر به تمرین ادامه دهیم.

Let's do some sentences together and we'll choose fun or funny.

بیایید چند جمله با هم انجام دهیم و سرگرم کننده یا خنده دار را انتخاب می کنیم.

Playing a game is fun or funny?

انجام یک بازی سرگرم کننده است یا خنده دار؟

You're playing a board game or a computer game with your family.

شما در حال انجام یک بازی رومیزی یا یک بازی کامپیوتری با خانواده خود هستید.

You're having a good time.

بهت خوش میگذره

Playing a game is fun.

انجام یک بازی سرگرم کننده است.

A comedian is fun or funny?

یک کمدین سرگرم کننده است یا خنده دار؟

A comedian is someone who makes you laugh ha ha ha.

کمدین کسی است که شما را می خنداند ههههههه.

He's telling some good jokes.

داره جوک های خوبی میگه

He is funny.

او شوخ طبع است.

Have a good time at the beach.

اوقات خوشی را در ساحل داشته باشید.

I want you to have a good time.

میخوام بهت خوش بگذره

Have fun at the beach.

در ساحل تفریح ​​کنید.

His hat looks fun or funny?

کلاه او سرگرم کننده یا خنده دار به نظر می رسد؟

His hat looks funny.

کلاهش خنده دار به نظر می رسد.

Now funny can have two meanings.

حالا خنده دار می تواند دو معنی داشته باشد.

Funny like laughing ha ha ha or funny like strange.

خنده دار مثل خنده ها ها ها ها یا خنده دار مثل عجیب.

His hat looks funny.

کلاهش خنده دار به نظر می رسد.

Now you know the difference between fun and funny.

اکنون تفاوت بین سرگرم کننده و خنده دار را می دانید.

I'll see you next time

دفعه بعد شما را می بینم

Hello my name is Esther and in this video we're going to talk about how to

سلام نام من استر است و در این ویدیو در مورد نحوه

use the word borrow or lend me well when do we use this word well let me give you

استفاده از کلمه قرض گرفتن یا قرض دادن به من صحبت می کنیم.

an example let's say that you're taking a test and you look in your bag and oh

در حال تست گرفتن هستید و به کیفتان نگاه می کنید و اوه،

oh you forgot your pencil so what do you do you have to ask someone next to you

مدادتان را فراموش کرده اید، پس چه کار باید بکنید که از یک نفر کنارتان

or maybe a friend to let them use your pencil and a mistake that a lot of

یا شاید از یک دوست بخواهید که اجازه دهد از مداد شما استفاده کند و اشتباهی که بسیاری از

people make is they say can you borrow me your pencil but that's actually wrong

مردم مرتکب می شوند . آیا می گویند آیا می توانی مدادت را از من قرض بگیری اما این در واقع اشتباه است،

don't say that don't say can you borrow me your pencil

نگو که آیا می توانی مدادت را از من قرض بگیری

the actual way to say it goes like this let's look at an example sentence can I

به روش واقعی برای گفتن اینطوری می شود بیایید به یک جمله مثال نگاه کنیم آیا می توانم

borrow your pencil that's the correct way to say it can I borrow your pencil

مدادت را قرض بگیرم روش صحیح گفتن آن می توانم مدادت را قرض بگیرم

okay another way that you can say is can you lend me your pencil let's look at it

خوب روش دیگری که شما می توانید بگویید این است که آیا می توانی مدادت را به من قرض بدهی بیایید دوباره به آن نگاه کنیم

again can you lend me your pencil now both of these ways are okay and they're

آیا می توانی مدادت را به من قرض بدهی حالا هر دوی این راه ها مشکلی ندارد و هر دو درست و صحیح

both correct and right but I think this one is a better way to say it again

هستند اما فکر می‌کنم این روش بهتری برای گفتن دوباره آن است،

let's remember it's not can you borrow me okay don't say that say this can I

بیاد داشته باشیم که نمی‌شود می‌توانی مرا قرض بگیری، خوب نگو که بگو آیا می‌توانم

borrow your pencil let's look at a couple more examples sentences is it

مدادت را قرض بگیرم، بیایید به چند جمله مثال دیگر نگاه کنیم، آیا

okay if I borrow your book is it okay if I borrow your book may I borrow some

اگر کتاب شما را قرض بگیرم اشکالی ندارد اشکالی ندارد اگر کتابت را قرض بگیرم ممکن است مقداری

money may I borrow some money can I borrow your umbrella can I borrow your

پول قرض بگیرم آیا می توانم چتر شما را قرض بگیرم آیا می توانم شما را قرض بگیرم؟

umbrella can you lend me your ear a sir can you lend me your ear a sir

چتر می‌توانی گوشت را به من قرض بدهی آقا می‌توانی گوشت را به من قرض بدهی آقا

would you lend me your book would you lend me your book please lend me a pen

کتابت را به من قرض می‌دهی کتابت را به من قرض می‌دهی لطفاً یک خودکار به من قرض بده

please lend me a pen all right now in the beginning of the

لطفا همین الان در ابتدای ویدیویی که

video I taught you to say can I borrow something can I borrow your pencil but

آموزش دادم یک خودکار به من قرض بده. برای گفتن اینکه می توانم چیزی قرض بگیرم می توانم مدادت را قرض بگیرم اما

actually there's a more polite way to say this and that is by saying may I

در واقع یک راه مودبانه تر برای گفتن این و آن این است که بگوییم می توانم

borrow something from you you should use may I when you're talking to someone you

چیزی از شما قرض بگیرم شما باید وقتی با کسی صحبت می کنید که

don't know very well maybe it's a complete stranger or maybe you know that

نمی شناسید از آن استفاده کنید. خیلی خوب، شاید کاملاً غریبه باشد یا شاید شما آن

person but you guys aren't really close friends it's better to use may I

شخص را می شناسید، اما شما بچه ها واقعاً دوستان صمیمی نیستید، بهتر است از آن استفاده کنید، ممکن است

so again may I borrow something for example may I borrow your pen or may I

دوباره چیزی قرض بگیرم، مثلاً ممکن است قلم شما را قرض بگیرم یا ممکن است

borrow your phone or maybe like I said in the example in the beginning may I

تلفن شما را قرض بگیرم یا شاید دوست داشته باشم. من در مثال در ابتدا گفتم ممکن است

borrow your pencil or eraser okay well that's it for today I hope you guys

مداد یا پاک کن شما را قرض بگیرم خوب همین برای امروز است. امیدوارم بچه ها

learned something and I'll see you guys next time bye

چیزی یاد گرفته باشید و دفعه بعد شما را ببینم سلام

hello everyone my name is Robin and in this video I'm going to talk about two

به همه، اسم من رابین است و در این ویدیو من هستم قرار است در مورد دو

expressions that describe how people use or control money one is positive and one

عبارتی صحبت کنیم که نحوه استفاده یا کنترل مردم از پول را توصیف می‌کنند، یکی مثبت است و دیگری

is negative alright so these two adjectives the first one we're going to

منفی است، بنابراین این دو صفت اولی که در

talk about is stingy okay now let's focus on the pronunciation

مورد آن صحبت می‌کنیم خسیس هستند، خوب حالا بیایید روی تلفظ

first stingy a lot of my students mistakenly say sting II okay you got to

first stingy تمرکز کنیم. دانش آموزان من به اشتباه می گویند sting II بسیار خوب باید

be very careful it is pronounced stingy and what this stingy mean well someone

مراقب باشید خسیس تلفظ می شود و این بخیل به چه معناست خوب کسی

who is stingy they don't like to spend money they don't like to share money

که خسیس است دوست ندارند پول خرج کنند دوست ندارند پول را تقسیم کنند

okay they are very greedy they are not generous they are exactly like Scrooge

خوب آنها بسیار حریص هستند آنها هستند سخاوتمندانه نیستند، دقیقاً مانند اسکروج هستند که

you may have you may have heard or know about Scrooge he is a very stingy guy he

ممکن است داشته باشید ممکن است در مورد اسکروج شنیده باشید یا بدانید او مرد بسیار خسیسی است او

does not want to share any of his money all right so to help us understand

نمی خواهد هیچ یک از پول خود را به خوبی تقسیم کند، بنابراین برای کمک به ما برای درک

stingy a little bit better let's look at a few examples sentences okay so the

بهتر خسیس، اجازه دهید به یک نگاه کنیم. چند جمله مثال خوب است بنابراین

first example for stingy he doesn't want to give his son bus money he is stingy

اولین مثال برای خسیس او نمی خواهد به پسرش پول اتوبوس بدهد او خسیس است

all right so yeah this father doesn't want to give his son any bus money okay

خوب پس بله این پدر نمی خواهد به پسرش پول اتوبوس بدهد خوب

that's a very stingy guy let's look at the next example I was so thirsty but my

این یک پسر بسیار خسیس است بیایید نگاه کنیم مثال بعدی من خیلی تشنه بودم اما

sister wouldn't buy me water she's stingy okay again my sister very

خواهرم برای من آب نمی خرید او خسیس است خوب است دوباره خواهرم خیلی

bad I'm so thirsty but she wouldn't buy me even water yeah she's very stingy

بد است من خیلی تشنه هستم اما او حتی برای من آب نمی خرید بله او خیلی خسیس است

okay so we just saw some examples of stingy I hope you are not stingy it's a

خوب است بنابراین ما فقط چند نمونه از آن را دیدیم خسیس امیدوارم خسیس نباشی

very negative word to call someone but there is a positive word and that's our

خیلی منفی است که به کسی زنگ بزنی اما یک کلمه مثبت وجود دارد و این کلمه

next word that word is frugal now listen to the pronunciation frugal okay so a

بعدی ماست که کلمه مقرون به صرفه است حالا به تلفظ مقتصد گوش کنید خوب است بنابراین فردی

person who is frugal they don't like to waste money all right they like to say

که صرفه جو است دوست ندارد هدر بدهد پول خوب است آنها دوست دارند

money or keep their money and control their money very well so for example

پول بگویند یا پول خود را نگه دارند و پول خود را به خوبی کنترل می کنند، به عنوان مثال

someone goes to the market to buy some items or some things they probably going

شخصی برای خرید برخی از اقلام یا چیزهایی به بازار می رود که احتمالاً

to buy the cheaper items okay they don't like to waste money on brand names or

اقلام ارزان تر را خریداری می کند، خوب آنها دوست ندارند پول را هدر دهند. در مورد نام های تجاری یا

expensive items okay so people who like to spend less money for things to save

اقلام گران قیمت بسیار خوب است، بنابراین افرادی که دوست دارند پول کمتری را برای چیزهایی صرف کنند تا در

money they are frugal all right so let's take a look at a few examples to

پول خود صرفه جویی کنند، بسیار مقتصد هستند، بنابراین بیایید به چند مثال نگاهی بیندازیم تا

understand frugal okay let's look at the first example for frugal my father

متوجه شویم که مقرون به صرفه

usually takes the bus to work instead of driving he is frugal so yeah the father

است . اتوبوس برای کار به جای رانندگی او مقرون به صرفه است، بنابراین بله، پدر

takes the bus instead of driving so he's probably saving money on the oil price

به جای رانندگی، اتوبوس می‌گیرد، بنابراین احتمالاً در قیمت نفت پس‌انداز می‌کند.

he's a very frugal guy let's look at the next example my sister always uses

او مرد بسیار مقتصدی است، بیایید به مثال بعدی نگاه کنیم، خواهرم همیشه

coupons when she buys something at the store she is frugal okay so she's always

وقتی چیزی می‌خرد از کوپن استفاده می‌کند. فروشگاهی که او مقتصد است خوب است، بنابراین او همیشه

using coupons to save money she's very frugal alright so those were

از کوپن استفاده می کند تا پولش را پس انداز کند، او بسیار مقتصد است، بنابراین اینها

the examples of frugal okay so again stingy is negative so if you say to

نمونه هایی از مقرون به صرفه است، بنابراین باز هم خسیس منفی است، بنابراین اگر به

someone oh you are stingy okay it's a very negative thing that person doesn't

کسی بگویید اوه، شما خسیس هستید، خوب، این یک چیز بسیار منفی است که آن شخص انجام می دهد. نمی‌خواهند

want to share their money they just want to keep their money but on the other

پول خود را تقسیم کنند، آنها فقط می‌خواهند پولشان را نگه دارند، اما از طرف دیگر

hand if you say to someone oh you are quite frugal okay that's kind of a

اگر به کسی بگویید اوه، کاملا مقتصد هستید، خوب است، این یک نوع

compliment meaning they are good at controlling their money and not wasting

تعریف است به این معنی که او در کنترل پول خود خوب است و

money all right so that's it and see you next time

پول را هدر نمی‌دهد.

hello everyone my name is Robin and in this video I'm gonna talk about

همین است و دفعه بعد می بینمت

adjectives to describe someone's body shape related to their weight okay

سلام به همه، اسم من رابین است و در این ویدیو در مورد صفت هایی صحبت می کنم

whether someone is very big fat or thin and small okay now some of these words

تا فرم بدن یک نفر را در رابطه با وزنشان توصیف کنم.

are positive the very nice things to say and some of these words are negative

چیزهای بسیار خوب برای گفتن مثبت هستند و برخی از این کلمات

very bad things to say about someone's body shape let's take a look now first

چیزهای منفی بسیار بدی برای گفتن در مورد شکل بدن یک نفر هستند، بیایید اکنون نگاهی بیندازیم ابتدا

I'm gonna focus on the smaller adjectives describing smaller bodies and

روی صفت های کوچکتر که بدن های کوچکتر را توصیف می کنند تمرکز می کنم و

I'm gonna make a sentence he is she is okay

من می خواهم جمله ای بسازم او است او خوب است

these are words to describe so I must say he is she is so let's start with

اینها کلماتی برای توصیف هستند پس باید بگویم که او است بنابراین بیایید با

this one he is average he is average and of

این شروع کنیم او متوسط ​​است او متوسط ​​است و البته

course average just means normal whatever is normal for your society that

متوسط ​​فقط به معنای عادی است هر چیزی که برای جامعه شما عادی است که

is average he is average she is average now we're getting smaller slender and

متوسط ​​است او متوسط ​​است او متوسط ​​است حالا ما داریم کوچکتر می شویم لاغر و

thin okay these are very positive she is slender she is thin okay that's a

لاغر خوب اینها بسیار مثبت هستند او باریک است او لاغر است خوب است

nice body shape very nice weight nice body

شکل بدن خوب است وزن بسیار خوب بدن خوب

she is slender she is thin the next one skinny okay this is getting a little bit

او باریک است او لاغر است بعدی لاغر خوب این کمی

negative some people it's positive but it's a little bit negative okay to call

منفی می شود برخی از افراد مثبت است اما کمی منفی است، خوب است که به

someone skinny she is skinny might be a good thing for the woman she's very

یک فرد لاغر خطاب کنید او لاغر است ممکن است چیز خوبی برای زن باشد او بسیار

happy but for a man he is skinny maybe that's not so good for a man he is

خوشحال است اما برای مردی که لاغر است شاید این برای یک مرد خیلی خوب نباشد. مردی او

skinny okay that's too thin that's too thin getting getting smaller here Boni

لاغر است خیلی لاغر است خیلی لاغر کوچکتر شدن اینجا بونی

he is boney bony is definitely a negative word boney we can see too many

او استخوانی است قطعا یک کلمه منفی است استخوان ما می توانیم استخوان های زیادی را ببینیم

bones okay we look at their body and we can see bones so we would oh he is boney

خوب به بدن آنها نگاه می کنیم و می توانیم استخوان ها را ببینیم تا اوه او باشد خوب

okay he should gain weight or he should eat more food the last one is the worst

او باید وزن اضافه کند یا باید غذای بیشتری بخورد آخرین مورد بدترین است

one this is actually a mental sickness okay if I said she is anorexic

این در واقع یک بیماری روانی است، اگر بگویم او بی اشتها است

anorexic is a very negative thing so people who are anorexic because of their

بی اشتهایی یک چیز بسیار منفی است بنابراین افرادی که به دلیل

mental sickness they eat and then they go to the toilet to throw up

بیماری روانی خود بی اشتها هستند می خورند. و سپس به توالت می روند تا بی اشتهایی را بالا بیاورند،

all right so anorexic people are very bony they look very sick they look very

بنابراین افراد بی اشتها بسیار استخوانی هستند، بسیار مریض به نظر می رسند، بسیار

unhealthy they're underweight they're too small

ناسالم به نظر می رسند

okay that's anorexic alright so again average slender thin these are positive

، کم وزن هستند، خیلی کوچک

these are okay skinny can be positive negative bony and a Rexach too small too

هستند. لاغر می تواند مثبت منفی استخوانی باشد و یک Rexach خیلی کوچک خیلی

too thin these are negative let's move on to the larger sizes okay here are the

باریک این ها منفی هستند بیایید به اندازه های بزرگتر برویم خوب اینجا

large adjectives now we're going to start from average again average is the

صفت های بزرگ هستند حالا می خواهیم از میانگین شروع کنیم دوباره میانگین همان

same normal and let's get a little bigger

نرمال است و اجازه دهید کمی به دست بیاوریم حالا بزرگتر

now the next two chubby and plump all right chubby and plump are actually

دو مورد بعدی چاق و چاق کاملاً چاق و چاق در واقع

positive ways to say someone is a little fat just a little fat like a baby might

راههای مثبتی برای گفتن اینکه یک نفر کمی چاق است فقط کمی چاق است مانند یک بچه ممکن است

be plump or your cute girlfriend is chubby or a little boy is chubby okay so

چاق باشد یا دوست دختر ناز شما چاق باشد یا یک پسر بچه چاق است خوب است

it's a very positive way to say just a little bit of fat okay

. روش بسیار مثبت برای گفتن فقط کمی چاق خوب

plump or chubby he or she is heavy okay get starting to get negative he is

چاق یا چاق او سنگین است خوب شروع به منفی شدن او سنگین است

heavy oh he's a heavy guy she's a heavy woman getting up overweight that is

آه او یک مرد سنگین است او یک زن سنگین است که با اضافه وزن بلند می شود که

certainly negative he is overweight she is overweight and then we get to fat she

مطمئنا منفی است او اضافه وزن دارد اضافه وزن و سپس چاق می‌شویم او

is fat okay nobody wants to be called fat but you would say he is fat okay

چاق است، هیچ‌کس نمی‌خواهد او را چاق خطاب کنند، اما شما می‌گویید او چاق است، خوب است،

maybe that's a very rude or impolite thing to say someone you are fat and the

شاید این یک چیز بسیار بی ادبانه یا بی ادبانه باشد که به کسی بگوییم چاق هستی و بالاترین

top one here obese okay obese obese is the technical term

نفر در اینجا چاق است، خوب چاق چاق است. اصطلاح فنی

for fat okay now he is obese she is obese again and just means fat but if

برای fat okay now he is obese she is obese again و فقط به معنی چاق است اما اگر به

you call someone obese that's the that's the fattest you can get okay

کسی چاق می گویید که چاق ترین است که می توانید خوب شوید

he is obese so of course in America they have many people who are obese if you go

او چاق است پس البته در آمریکا افراد زیادی چاق هستند اگر شما بروید

there you can see a lot of big people a lot of overweight fat and obese people

در آنجا می توانید افراد بزرگ زیادی را ببینید، افراد زیادی چاق و چاق هستند،

all right so here are many adjectives to describe the body shape in relation to

بنابراین در اینجا صفت های زیادی برای توصیف فرم بدن در رابطه با

weight some of them are positive a lot of them are negative be careful anyway

وزن وجود دارد که برخی از آنها مثبت هستند، بسیاری از آنها منفی هستند، به هر حال مراقب باشید

that's it for this video see you next time

این برای این ویدیو دفعه بعد شما را می بینم

hi this is Bill and right now I'm gonna help you with your understanding of a

سلام این بیل است و در حال حاضر من به شما کمک خواهم کرد که یک کلمه را درک کنید،

word now well that word is free and it's a very short word very easy word but it

آن کلمه رایگان است و یک کلمه بسیار کوتاه است، کلمه بسیار آسان است، اما

has a lot of different meanings and well right now I want to talk to you about

دارای معانی مختلف و خوب است. در حال حاضر من می خواهم در مورد

how the word free is used in a sentence because where the word free is can

نحوه استفاده از کلمه free در یک جمله با شما صحبت کنم زیرا جایی که کلمه free است می تواند

change the meaning of the sentence a lot okay now if we just look here at what

معنی جمله را بسیار تغییر دهد، خوب حالا اگر فقط به آنچه که

I've got written on the board now just two little phrases here and it's the

روی تخته نوشته ام اینجا نگاه کنیم. حالا فقط دو عبارت کوچک اینجاست و این

same words see free and alcohol both times what the meaning is very different

همان کلمات see free و الکل هر دو بار معنی بسیار متفاوت است

see up here if we put the word free in front of the word then like here free

اینجا را ببینید اگر کلمه free را جلوی کلمه قرار دهیم پس مانند اینجا free

alcohol that means the alcohol is free and you

alkol یعنی الکل رایگان است و شما

do not pay money for alcohol if you see a sign free alcohol that means you go

برای الکل پول نپردازید اگر علامتی دیدید الکل رایگان است که به این معنی است که می روید

and you get alcohol you don't give money the alcohol is free free alcohol don't

و الکل می گیرید پول نمی دهید الکل رایگان است الکل رایگان است لازم نیست

have to pay money it's a good thing now down here though we have alcohol free

پول بپردازید این چیز خوبی است حالا اینجا پایین بدون الکل

that means there is no alcohol okay there's no alcohol in the drink so you

، یعنی الکل وجود ندارد، خوب، الکل در نوشیدنی وجود ندارد، بنابراین می توانید

can say coca-cola is a alcohol free drink because there's no alcohol in the

بگویید کوکاکولا یک نوشیدنی بدون الکل است، زیرا در کولا الکل وجود ندارد،

cola another example here is maybe there's a sign that says free kittens

مثال دیگری در اینجا این است که شاید علامتی وجود داشته باشد که می گوید بچه گربه رایگان

free kittens so that means if you want to take a kitten home for a pet you do

بچه گربه های رایگان، یعنی اگر می خواهید یک بچه گربه را برای حیوان خانگی به خانه ببرید، مجبور نیستید

not have to give money you can just go and take the kitten home with you

پول بدهید، می توانید همین حالا بروید و بچه گربه را با خود به خانه ببرید،

all right now another example here where free is after the word maybe you're in a

مثال دیگری در اینجا که رایگان بعد از کلمه شاید شما هستید. در یک

convenience store and you want to buy a little coffee drink

فروشگاه رفاهی و می‌خواهید کمی نوشیدنی قهوه بخرید

and while some coffee drinks will say on them sugar-free now that means that

و در حالی که برخی از نوشیدنی‌های قهوه روی آن‌ها می‌گویند بدون قند، این بدان معناست که

coffee drink there's no sugar in the drink it's not a sweet drink it's just

نوشیدنی قهوه قندی در نوشیدنی وجود ندارد، نوشیدنی شیرین نیست، فقط

coffee no sugar okay just remember before the word means you don't pay

قهوه است بدون شکر، خوب فقط به یاد داشته باشید قبل از کلمه به این معنی است که شما پولی برای آن نمی پردازید

money for it after the word that means that word is not there so alcohol free

بعد از کلمه یعنی آن کلمه وجود ندارد بنابراین بدون الکل بدون

no alcohol sugar free no sugar let's take a look at some written examples of

الکل بدون قند بدون شکر بیایید نگاهی به چند نمونه نوشته شده از

this here's sentences using the word free

این بیندازیم در اینجا جملاتی با استفاده از کلمه رایگان

differently all soft drinks come with free refills all soft drinks come with

متفاوت همه نرم نوشیدنی ها با شارژ مجدد رایگان ارائه می شوند همه نوشابه ها با

free refills order a set and you'll get a free side dish order a set and you'll

شارژ مجدد رایگان ارائه می شوند. یک ست سفارش دهید و یک ظرف جانبی رایگان دریافت می کنید. یک ست سفارش دهید و

get a free side dish the hotel serves a free breakfast the hotel serves a free

یک غذای جانبی رایگان دریافت می کنید.

breakfast this park is smoking free this park is smoking free I want an alcohol

آیا سیگار کشیدن آزاد است این پارک بدون سیگار است من یک نوشیدنی بدون الکل می خواهم

free drink I want an alcohol free drink

من یک نوشیدنی بدون الکل می خواهم

the cinema should be talking free the cinema should be talking free so there

سینما باید آزاد صحبت کند سینما باید آزاد صحبت کند بنابراین در آنجا

you saw some written sentences about where the word free can be in a sentence

چند جملات نوشته شده در مورد اینکه کلمه رایگان می تواند در یک جمله باشد را دیدید

now before we finish I just want to tell you about something I saw once while I

قبل از اینکه کار را تمام کنیم، فقط می خواهم در مورد چیزی به شما بگویم که یک بار در زمانی که

was here in Korea one time I was riding the subway and I

اینجا در کره بودم، یک بار در حال سوار شدن به مترو بودم و متوجه شدم

noticed there was a poster at the station and the poster was for a music

پوستری در ایستگاه وجود دارد و پوستر مربوط به یک

festival now what they were trying to do I noticed this they wanted it to say

جشنواره موسیقی بود، حالا آنها چه تلاشی می کردند. برای انجام این کار متوجه شدم که آنها می خواستند بگویند

that the festival was free for foreigners which meant foreigners did

جشنواره برای خارجی ها رایگان است، به این معنی که خارجی ها

not have to buy a ticket to go into the festival now what they wanted to do was

مجبور نیستند برای شرکت در جشنواره بلیت بخرند و حالا کاری که آنها می خواستند انجام دهند این بود

to make it attracted to foreigners they wanted foreigners to come there okay

که آن را جذب خارجی هایی کنند که می خواهند خارجی ها بیایند. خوب است

because if they think if it's free that's a good reason to go we don't have

زیرا اگر آنها فکر می کنند اگر رایگان است دلیل خوبی برای رفتن است که ما مجبور نیستیم

to pay money but the poster said foreigners free now this means there are

پول بپردازیم اما پوستر می گوید خارجی ها اکنون رایگان هستند این بدان معنی است که

no foreigners there it's the opposite meaning that they were going for so just

هیچ خارجی آنجا وجود ندارد معنی مخالف آن است که آنها می رفتند پس فقط

remember where you put the word free really changes the meaning I hope this

به یاد داشته باشید که کجا می رفتند. شما کلمه رایگان را گذاشتید واقعاً معنی را تغییر می دهد امیدوارم این

helps and I'll see you next video

کمک کند و ویدیو بعدی شما را ببینم

hi everybody I'm Esther and in this video I'm going to teach you a very

سلام به همه من استر هستم و در این ویدیو یک کلمه انگلیسی

important English word now everybody in Korea should know this word because it

بسیار مهم را به شما آموزش می دهم اکنون همه در کره باید این را بدانند کلمه به

gets this way every summer in Korea right well not just in the summer but

این دلیل که هر تابستان در کره به خوبی نه تنها در تابستان بلکه

also in some other seasons and that word that we're going to learn today is humid

در برخی فصول دیگر به این شکل می شود و کلمه ای که امروز می خواهیم یاد بگیریم

again humid so this word you need to know it and you especially need to

دوباره مرطوب است بنابراین این کلمه را باید بدانید و مخصوصاً به آن نیاز دارید. برای

mention this word when you describe Korea's weather to any foreigners okay

ذکر این کلمه وقتی آب و هوای کره را برای هر خارجی تعریف می کنید، خوب است،

so if they ask what's the weather like in Korea you have to say humid well what

بنابراین اگر آنها بپرسند هوا در کره چگونه است، باید بگویید مرطوب خوب چه مرطوب

does humid mean well again humid is used to describe whether it means that it's

یعنی خوب دوباره مرطوب برای توصیف اینکه آیا به این معنی است که خیلی مرطوب و گرم

very wet and hot right you know what I mean so even my best friend

است یا خیر استفاده می شود. می دانید منظور من چیست، بنابراین حتی بهترین دوست من

she comes to Korea every year from Southern California which is where I'm

او هر سال از کالیفرنیای جنوبی به کره می آید، جایی که من

from and she complains about this all the time it's so humid right it's so hot

از آنجا هستم و او همیشه از این موضوع شکایت می کند که خیلی مرطوب است، آنقدر گرم

and wet and she complains about this because where we're from it's not like

و مرطوب است و از این شکایت می کند زیرا کجاست. ما از آن نیستیم

that it's hot but it doesn't get very humid so let's look at the board for

که گرم است اما خیلی مرطوب نیست، بنابراین بیایید به تابلو نگاه کنیم تا

some examples on how to use the word okay so here it is today is very humid

چند مثال در مورد نحوه استفاده از کلمه Okay بنابراین اینجا امروز است بسیار مرطوب است

today is very humid so that's the word I want to teach you today humid but there

امروز بسیار مرطوب است بنابراین کلمه این است من می خواهم امروز مرطوب را به شما یاد بدهم اما

are some other ways to say the same thing instead of humid we can say a

راه های دیگری وجود دارد که می توانیم به جای مرطوب همین حرف را بزنیم که می توانیم چند

couple of other words for example we can say today is very muggy today is very

کلمه دیگر بگوییم برای مثال می توانیم بگوییم امروز بسیار گلوله است امروز بسیار

muggy okay muggy means humid again hot and wet we can also say today is very

ماگی است خوب ماگی یعنی مرطوب دوباره گرم و مرطوب ما همچنین می توانیم بگوییم امروز بسیار

sticky today is very thick so humid muggy and sticky all have the

چسبنده است امروز بسیار ضخیم است بنابراین مرطوب ماگ و چسبنده همه

same meaning when you're describing the weather now I told you that where I'm

معنی یکسانی دارند وقتی آب و هوا را توصیف می کنید اکنون به شما گفتم جایی که من

from it's not humid it's hot but it's not humid so what's the opposite of

از آنجا هستم مرطوب نیست گرم است اما مرطوب نیست پس چیست؟ برعکس

humid that word is dry so if it's not humid I can say today is very dry today

humid آن کلمه خشک است پس اگر مرطوب نباشد می توانم بگویم امروز بسیار خشک است امروز

is very dry ok well let's look at some more example sentences together ok

بسیار خشک است خوب خوب بیایید چند جمله مثال دیگر را با هم ببینیم خوب

let's look at some example sentences it's too humid turn on the

بیایید به چند جمله مثال نگاه کنیم خیلی مرطوب است

air-conditioner it's too humid turn on the air-conditioner

کولر گازی را روشن کنید خیلی مرطوب است تهویه مطبوع را روشن کنید

I hate humid weather it's too sticky I hate humid weather it's too sticky the

من از آب و هوای مرطوب متنفرم خیلی چسبنده است من از هوای مرطوب متنفرم خیلی چسبنده است باران آن را تند می کند

rain makes it muggy the rain makes it muggy California is dry but Florida is

باران آن را تند می کند کالیفرنیا خشک است اما فلوریدا

humid California is dry but Florida is humid ok so in this video we learned the

مرطوب کالیفرنیا خشک است اما فلوریدا مرطوب است خوب بنابراین در این ویدیو ما کلمه

word humid make sure you guys remember it it's a very important word in Korea

مرطوب را یاد گرفتیم مطمئن شوید که آن را به یاد داشته باشید این کلمه بسیار مهمی در کره است

because it describes Korea's weather and summer perfectly now as for me I've been

زیرا آب و هوا و تابستان کره را کاملاً توصیف می کند

here for a couple of years and I'm still trying to get used to it but I have to

. چند سال است و من هنوز دارم سعی می کنم به آن عادت کنم، اما باید

say I like dry weather better okay well thanks for joining and see you guys next

بگویم که هوای خشک را بهتر دوست دارم، خیلی خوب، ممنون که پیوستید و

time bye

دفعه بعد شما را می بینم

hello everyone my name is Robin and in this video I'm gonna talk about a very

سلام به همه، نام من رابین است و در این ویدیو می خواهم صحبت در مورد یک

dirty dirty word to old white oh okay well remember Oh bite is konglish so we

کلمه کثیف بسیار کثیف به سفید قدیمی اوه خوب به یاد داشته باشید Oh bite is konglish است بنابراین ما

don't want to use old white so what should we say in English well this these

نمی خواهیم از سفید قدیمی استفاده کنیم پس چه باید به انگلیسی بگوییم خوب اینها

are the words we should use all right so I have a sentence I'm sick I'm sick I

کلماتی هستند که باید استفاده کنیم خوب بنابراین من یک جمله من مریض هستم مریض هستم

need to I need to vomit vomit is the formal way to say you know your food

نیاز به استفراغ نیاز دارم روش رسمی برای گفتن است که می دانید غذایتان

comes out of your mouth vomit so if you're at the doctor you

از دهانتان خارج می شود استفراغ کنید بنابراین اگر دکتر هستید

should use vomit I need to vomit now vomit is a verb I need to vomit and it

باید از استفراغ استفاده کنید من باید الان استفراغ کنم استفراغ یک فعل است I need to vomit و

can also be a noun oh there's vomit on the floor the next one is the most

همچنین می تواند یک اسم باشد oh there's vomit on the floor the next one رایج ترین است

common one throw-up okay this is the one you want to use most of the time I'm

پرتاب کردن است خوب این همان چیزی است که می خواهید بیشتر اوقات استفاده کنید

sick I need to throw up alright I drank some soju last night I

نیاز به بیرون انداختن خوب است من دیشب مقداری سوجو نوشیدم

need to throw up okay this one is only a verb I need to throw up that's how you

باید سرم بزنم بسیار خوب این یکی فقط یک فعل است من باید آن را پرتاب کنم اینطوری می خواهید از

want to use it the last two they're slang now there's hundreds of slang to

آن استفاده کنید

mean the same as a vomit I can't teach them all but these two are the most

. همانند یک استفراغ نمی توانم همه آنها را آموزش دهم اما این دو رایج ترین هستند

common so you probably hear these ones and both of these can be used as nouns

بنابراین احتمالاً این یکی را می شنوید و هر دوی این ها را می توان به عنوان اسم

or verbs so I'm sick I need to puke I need to puke

یا فعل استفاده کرد بنابراین من بیمار هستم I need to puke I need to puke

and I need to barf I need to barf all of these words mean the same thing the food

و من نیاز به برف کردن من باید همه این کلمات را برف بزنم به این معنی است که غذا

is coming out because you're sick alright and remember throw-up is the

در حال بیرون آمدن است زیرا شما خوب هستید و به یاد داشته باشید که پرتاب کردن بهترین

best one to use it's the most common and the easiest one to use I need to throw

گزینه برای استفاده است. رایج ترین و ساده ترین مورد استفاده من است. خوب پرتاب

up well that's how you express how to throw up let's take a look at a few more

کن اینطوری بیان میکنی که چطوری پرفک بزنی بیایید یه نگاهی به چند

examples alright let's take a look at these examples the first one stop

مثال دیگه بیندازیم خوب بیایید به این مثالها نگاهی بیندازیم اولین

car I need to vomit stop the car I need to vomit the next one I drank too much

ماشین یک توقفی که باید استفراغ کنم خیلی

soju I need to throw up I drank too much soju I need to throw up

سوجو باید بیفکنم خیلی سوجو نوشیدم باید سرم را بیرون بیاورم

and the next one the baby barf all over my new jacket the baby barf all over my

و نفر بعدی بچه برف تمام ژاکت جدیدم بچه بارف تمام

new jacket and the last one I had to clean up dog puke in the kitchen I had

کت جدیدم و آخرین موردی که مجبور شدم پوک سگ را پاک کنم آشپزخانه من مجبور شدم

to clean up dog puke in the kitchen okay so these are dirty words but you got to

پوک سگ را در آشپزخانه تمیز کنم، پس اینها کلمات کثیفی هستند، اما شما

know them now there are two things that make me throw up all right now the first

اکنون با آنها آشنا شدید، دو چیز وجود دارد که

thing that usually makes me throw up our oysters alright seafood so I have a lot

باعث می شود من در حال حاضر حالم را خوب کنم. من تجربه زیادی دارم

of experience I go out to eat some seafood and I eat some oysters and I

که برای خوردن غذاهای دریایی بیرون می روم و صدف می خورم و

gets really really sick and I throw up and certainly the other thing to make me

واقعاً مریض می شوم و استفراغ می کنم و مطمئناً چیز دیگری که باعث

throw up is soju okay I don't drink soju very well so I go out to drink and I

استفراغ من می شود این است که سوجو خوب است من سوجو را خیلی خوب نمی نوشم. من برای نوشیدن بیرون می روم و

drink some soju the next day or I have a terrible hangover my I have a headache

روز بعد مقداری سوجو می نوشم یا یک خماری وحشتناک دارم، سردرد دارم

and I feel sick I usually need to throw up the soju all right so that's vomit

و احساس تهوع دارم، معمولاً باید سوجو را پرتاب کنم، بنابراین استفراغ استفراغ،

throw up puke and barf make sure you know them they're all common that's it

پوک و برف مطمئن شوید که می دانید همه آنها معمولی هستند همین

and I'll see you next time

و دفعه بعد شما را می بینم

hi everybody my name's Esther and in this video I want to talk about a very

سلام به همه اسم من استر است و در این ویدیو می خواهم در مورد یک

important vocabulary word for all Koreans to know okay and that word is

لغت بسیار مهم صحبت کنم که همه کره ای ها بدانند خوب و آن کلمه

monsoon season what is monsoon season well every summer

فصل موسمی است چه موسمی فصل خوب هر تابستان

many foreigners come and they're surprised by how much rain there is

بسیاری از خارجی‌ها می‌آیند و از میزان بارش باران

right in the summer in Korea for about one month usually in July there's a lot

در کره در تابستان برای حدود یک ماه متعجب می‌شوند، معمولاً در ماه ژوئیه

of rain okay and in English we call that the monsoon season so it's very

باران زیادی می‌بارد و به انگلیسی به آن فصل باران‌های موسمی می‌گوییم، بنابراین بسیار

important for Koreans to have a good umbrella maybe some rain boots right but

مهم است. برای کره ای ها که چتر خوبی داشته باشند ممکن است کفش های بارانی درستی داشته باشند، اما

also it can cause some problems for some businesses and homes if there's

همچنین اگر باران و سیل زیاد باشد

too much rain and flooding right so if you see a foreigner and they ask about

می تواند برای برخی مشاغل و خانه ها مشکلاتی ایجاد کند،

summer in Korea it's very important that you remember that you tell them about

بنابراین اگر یک خارجی دیدید و او در مورد

monsoon season okay so let's look on the board and look at this example sentence

تابستان در کره سوال کرد، بسیار مهم است که شما به یاد داشته باشید که شما در مورد

the monsoon season in Korea begins in summer right I just talked about that

فصل موسمی به آنها بگویید خوب است، بنابراین بیایید روی تخته نگاه کنیم و به این جمله مثال نگاه کنیم

again the monsoon let's pronounce it together monsoon monsoon so the monsoon

فصل موسمی در کره در تابستان شروع می شود درست است.

season in Korea begins in summer and as we said the monsoon season lasts for

در تابستان شروع می شود و همانطور که گفتیم فصل باران های موسمی

about one month and there's lots of rain during the monsoon season okay let's

حدود یک ماه طول می کشد و در طول فصل باران های موسمی باران زیادی می بارد، خوب بیایید

look at some more examples together let's look at these examples it's very

چند نمونه دیگر را با هم ببینیم، بیایید به این نمونه ها نگاه کنیم.

humid during the monsoon season it's very humid during the monsoon season the

مرطوب در فصل باران های موسمی در فصل باران های موسمی بسیار مرطوب است فصل

monsoon season is coming the monsoon season is coming I need to buy a new

باران های موسمی در حال آمدن است فصل باران های موسمی در راه است من باید یک

umbrella for the monsoon season I need to buy a new umbrella for the monsoon

چتر جدید برای فصل باران های موسمی بخرم باید یک چتر جدید برای فصل باران های موسمی بخرم

season okay so in this video we learned up

خوب است بنابراین در این ویدیو ما

the vocabulary word monsoon season remember it's a time in Korea when

واژگان فصل موسمی را یاد گرفتید به یاد داشته باشید زمانی در کره است که

there's a lot of rain and it's very hot and sticky right now in Southern

باران زیادی می‌بارد و هوا بسیار گرم و چسبنده است در حال حاضر در جنوب

California where I'm from there is no monsoon season we get a little bit of

کالیفرنیا، جایی که من اهل آن هستم، فصل باران‌های موسمی وجود ندارد، در زمستان

rain in the winter time which is very different from Korea but again nothing

کمی باران می‌باریم. زمان که با کره بسیار متفاوت است، اما باز هم چیزی

like the rain we see here okay so that is something that I'm still trying to

شبیه باران نیست که اینجا می بینیم، خوب، پس این چیزی است که من هنوز هم سعی می کنم

get used to okay so again the word we learned is monsoon

به آن عادت کنم، خوب است، پس کلمه ای که یاد گرفتیم

season don't forget it and see you next time bye

فصل باران های موسمی است، فراموشش نکن و بعد تو را می بینم زمان خداحافظ

hello everyone I'm Robin we are gonna talk about many vocabulary and

سلام به همه من رابین هستم، ما در مورد بسیاری از واژگان و صفت ها و اصطلاحات عامیانه صحبت خواهیم کرد

adjectives and slang idioms to describe people as ugly okay let's take a look at

تا مردم را زشت

the board I'm going to use he is he's and she is we're gonna describe these

توصیف کنیم. این

two people a guy and girl is ugly and we can use any of these they work for guys

دو نفر یک پسر و یک دختر زشت هستند و ما می توانیم از هر کدام از اینها استفاده کنیم آنها برای پسران

and girls let's take a look the first one he's ugly she's ugly okay so that's

و دختران کار می کنند بیایید نگاهی بیندازیم اولی او زشت است او زشت است خوب است بنابراین

very easy to understand let's go to the next one

درک

she's unattractive okay she's unattractive

آن بسیار آسان است. غیرجذاب

of course attractive means very pretty very beautiful and unattractive means

البته جذاب یعنی خیلی زیبا خیلی زیبا و غیرجذاب یعنی

ugly all right so ugly and unattractive are the two most common ones let's move

زشت خیلی خب خیلی زشت و غیرجذاب دو مورد از رایج ترین ها هستند بیایید ادامه بدهیم

on here's another one homely he's homely we can say he's homely but usually it's

یکی دیگر خانه دار او خانه دار است می توانیم بگوییم که او خانه دار است اما معمولاً این

she is homely homely would mean yeah not pretty not beautiful a little bit ugly

خانم خانه دار است به این معنی است که بله نه خیلی زیبا نیست، کمی زشت،

okay she's homely okay maybe she has no fashion sense

خوب، او خانه‌دار است، خوب، شاید او هیچ حس مد ندارد،

she's very boring to look at and to watch because she has no makeup okay we

او خیلی کسل‌کننده است که به آن نگاه کرده و تماشاش کند، زیرا او آرایشی ندارد، خب، ما دوست‌داشتنی‌ها را

describers homely and I think Kim jong-un's wife is a little bit homely

توصیف می‌کنیم و من فکر می‌کنم همسر کیم جونگ اون کمی اهلی است،

let's move on okay we're getting into bigger more complicated vocabulary these

بیایید حرکت کنیم. باشه ما داریم وارد واژگان پیچیده تری میشیم این

words are very strong they mean very very ugly the next one if I said he's

کلمات خیلی قوی هستند معنیشون خیلی خیلی زشته بعدی اگه بگم هیولا هست

monsterous he's monstrous okay so that guy is so ugly I'm describing him like a

هیولا خوبه پس اون پسر خیلی زشته من دارم مثل هیولا توصیفش میکنم

monster okay his face is like a monster so I would say he's monstrous she is

خوب صورتش مثل یک هیولا پس من می گویم که او هیولا است او

monstrous okay very negative thing to say

هیولا

hideous he's hideous again this is too ugly so ugly he's

است بسیار منفی چیز منفی برای گفتن

hideous hideous and the last one very very very strong grotesque she's

زشت است او دوباره

grotesque he's grotesque okay grotesque comes from gross or disgusting

منزجر

okay grotesque so very very ugly I don't want to look at that person I don't want

کننده است، بسیار بسیار زشت است، من نمی خواهم به آن شخص نگاه کنم، نمی خواهم

to talk to that person certainly I never want to touch that person they are

با آن شخص صحبت کنم، مطمئناً هرگز نمی خواهم آن شخص را لمس کنم، آنها

grotesque alright so this is the vocabulary the adjectives let's move on

بسیار بد هستند، بنابراین این واژگان صفت است که اجازه دهید

to some slang and idioms in this next part we're gonna learn a lot of slang

به آن ادامه دهیم برخی از اصطلاحات و اصطلاحات عامیانه در این قسمت بعدی ما می خواهیم بسیاری از اصطلاحات

and idioms to use to describe someone who is ugly alright the first one nasty

و اصطلاحات عامیانه را یاد بگیریم که برای توصیف کسی که زشت است از آنها استفاده

nasty he's nasty she's nasty again very ugly you want to say he or

کنیم

she is nasty you can describe their hair as nasty dirty ugly hair their face is

. می تواند موهای خود را به عنوان موهای زشت کثیف و

nasty okay very ugly next one she's butt ugly butt ugly what is a butt

تند و زننده توصیف

a bunt is your ass okay so if you say she's butt-ugly her face looks like an

کند. صورت آنها بد است، بسیار زشت

ass okay so it's a very negative thing to say she's bought ugly but common okay

است. یک چیز بسیار منفی این است که بگوییم او زشت خریده است اما معمولی خوب

bought ugly he's a dog she's a dog okay so describing them as a dog also means

خرید زشت او یک سگ است او یک سگ خوب است بنابراین توصیف آنها به عنوان یک سگ همچنین به این معنی است که

they're ugly she's a dark okay she's a real dog that means her face is ugly

آنها زشت هستند او یک سگ تاریک است

alright now we're gonna get into the really really really really bad

. من میخواهم وارد عبارات واقعاً واقعاً بسیار بدی شوم،

expressions okay so I'm gonna have to use some bad words

پس من

now ugly as he's ugly as so we're comparing him

باید از چند کلمه بد استفاده کنم

he's ugly as a pig okay you could say he's ugly as a pig

.

so he's comparing you're comparing his face to a pig very ugly scene she's ugly

پس اون داره تو رو مقایسه می کنه داره صورتش رو با خوک مقایسه می کنه صحنه خیلی زشته اون زشته

as sin that's another one she's ugly as sin now sin of course is a very bad

به عنوان گناه اون یکی دیگه اون زشته به عنوان گناه حالا گناه البته

thing you're doing something bad that is a sin she's ugly as sin just means she's

کار خیلی بدیه تو داری کار بدی می کنی که گناهه اون زشته به عنوان گناه فقط یعنی او

very ugly all right let's get deeper into more powerful expressions he's ugly

خیلی زشت است خوب بیایید عمیق تر وارد عبارات قوی

as shit he's ugly as shit okay very strong he's ugly as shit she's

تر

ugly as fuck she's ugly as fuck okay so you can have like ugly as a pig ugly as

شویم .

sin ugly as shit ugly as fuck very powerful to say someone is really really

به اندازه لعنتی زشت است که بگوییم کسی واقعاً واقعاً قدرتمند است

ugly the last one she's fugly she's fugly he's fugly what

زشت آخرین یکی او fugly او fugly او fugly چه

is fugly well fugly this is two words we can see

fugly خوب fugly این دو کلمه است که می توانیم ببینیم

ugly is one word now what is the F now the f means fucking she's fucking ugly

زشت یک کلمه است حالا F چیست F اکنون f به معنی لعنتی او زشت است

okay so fucking is a bad word so we just say fugly okay very common everyone

خب پس لعنتی کلمه بدی است پس ما فقط می گوییم ترسناک باشه خیلی معمولی همه

knows fugly very strong very rude thing to say he's fugly

میدونن خشن خیلی قوی یه چیز خیلی بی ادبه که بگیم او خشن

she's fugly alright let's move on to one last expression okay the final

اون خیلی بد است خوب بیایید به آخرین عبارت برویم خیلی خوب آخرین عبارت

expression here is a sentence now the other expressions we learned are

اینجا یک جمله است حالا عبارات دیگری که ما یاد گرفتیم

very direct okay you're ugly you're fugly you know things like that this is

خیلی مستقیم هستند خوب شما زشت هستید شما می دانید چیزهایی مانند این

very indirect okay it's not polite but I guess you know there's no polite way to

خیلی غیرمستقیم است، خوب، مودبانه نیست، اما حدس می زنم می دانید که هیچ راهی مودبانه برای گفتن اینکه کسی زشت است وجود ندارد،

say someone is ugly but I guess this is the best

اما حدس می زنم این بهترین

indirect way let's take a look he has a face he has a

راه غیرمستقیم است.

face only a mother can love okay so someone has a face but only the mother

فقط یک مادر می تواند دوست داشته باشد، پس کسی چهره ای دارد، اما فقط مادر

can love that face everyone else thinks it's ugly or hideous okay so a very

می تواند آن چهره را دوست داشته باشد، بقیه فکر می کنند زشت یا زشت

indirect way to say someone is ugly she or he has a face only a mother can love

است .

alright so we learned lots of expressions to describe someone as ugly

ما عبارات زیادی را یاد گرفتیم که کسی را زشت

or very ugly be very careful with these expressions you should never say them

یا بسیار زشت توصیف کنیم، با این عبارات بسیار مراقب باشید، هرگز نباید آنها را

directly to the person you're ugly you're hideous you're grotesque

مستقیماً به فردی که زشت هستید بگویید، شما زشت هستید، شما ترسناک هستید، شما

you're fugly don't say that directly to the person or you might get this in the

هولناک هستید، مستقیماً این را نگویید به شخص یا ممکن است این را در

face okay well I hope you learned a lot from this video and I'll see you next

چهره متوجه شوید خوب است، امیدوارم چیزهای زیادی از این ویدیو یاد گرفته باشید و

time

دفعه بعد شما را ببینم

hi I'm Robin and in this video I'm going to talk about a very serious word

سلام من رابین هستم و در این ویدیو در مورد یک کلمه بسیار جدی صحبت خواهم کرد.

bullying and what does that mean well basically bullying means a student or

قلدری و معنی آن چیست خوب اساساً قلدری به این معنی است که یک دانش آموز یا

young person or a group of students bother another student or child okay

جوان یا گروهی از دانش آموزان دانش آموز یا کودک دیگری را آزار می دهند بسیار خوب

it's a very serious issue here in Korea let's take a look now up here I have a

این یک مسئله بسیار جدی است اینجا در کره بیایید نگاهی بیندازیم اکنون اینجا بالا من یک

bully this is a noun what is a bully the bully is the bad kid

قلدر دارم این یک اسم است قلدر است قلدر بچه بد است خوب

okay the bad student why is he bad because he bothers other other children

دانش آموز بد چرا بد است چون بچه های دیگر را اذیت می کند

other students how does he bother he hits them he

دانش آموزان دیگر چگونه اذیت می کند آنها را می زند

steals their money he's a bully and in my example sentence he's a big bully

پول آنها را می دزدد او یک قلدر است و در جمله مثال من او یک قلدر بزرگ است

okay a big bully means he's a big guy who bothers probably smaller children

خوب بزرگ قلدر به این معنی است که او پسر بزرگی است که احتمالاً بچه های کوچکتر را آزار می دهد

smaller students he's a big bully the verb form to bully he the bully bullies

دانش آموزان کوچکتر

many students he bullies many students so has a verb what does it mean well it

او یک قلدر

means to bother and I have two other words here tease and harass now tease

بزرگ است. به عبارت دیگر در اینجا اذیت کردن و آزار دادن حالا اذیت کردن

means to jokingly bother other children so it's possible the bully is just

به معنای آزار دادن به شوخی کودکان دیگر است، بنابراین ممکن است قلدر فقط

teasing kind of jokingly no not too strong just little teasing is like

اذیت می کند، به شوخی نه خیلی قوی، فقط اذیت کردن

bothering them about their clothing or things like that her ass is very strong

آنها در مورد لباس هایشان یا چیزهایی مانند این است که الاغ او بسیار قوی

and very bad now to harass someone means to physically harass hit them or

و بسیار قوی است. بد در حال حاضر برای آزار دادن کسی به معنای آزار و اذیت فیزیکی او را ضربه زدن یا

verbally harassed say bad things you're ugly I hate you

آزار کلامی گفتن چیزهای بد شما زشت هستید من از شما متنفرم

okay that's harassment so to bully can also mean tease and harass okay so he

خوب این آزار و اذیت است بنابراین قلدری همچنین می تواند به معنای اذیت کردن و آزار دادن باشد خوب است بنابراین او

bullies many students he's bothering many students alright so remember a

بسیاری از دانش آموزان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد.

bully the bad guy the bad student the bad child what does

قلدر پسر بد دانش آموز بد بچه بد

he do he bullies ok-hee bothers the other children hits

او چه کار می کند او قلدر می کند اوکی هی مزاحم بچه های دیگر ضربه می زند

them takes their money makes their life very bad all right let's take a look at

آنها را می گیرد پول آنها را می گیرد زندگی آنها را بسیار بد می کند بسیار خوب اجازه دهید نگاهی به جملات مثال بیندازیم

some example sentences so the first example sentence in Korea many students

بنابراین اولین جمله مثال در کره بسیاری از دانش‌آموزان

commit suicide because they are bullied too much in Korea many students commit

خودکشی می‌کنند زیرا در کره بیش از حد مورد آزار و

suicide because they are bullied too much the bullies were expelled from

اذیت قرار می‌گیرند بسیاری از دانش‌آموزان خودکشی می‌کنند زیرا

school the bullies were expelled from school

بیش از حد مورد آزار و اذیت قرار

many teens are victims of cyber bullying many teens are victims of cyber bullying

می‌گیرند .

the bully tease the girl too much and she cried the bully teased the girl too

بیش از حد دختر را اذیت کن و او گریه کرد قلدر دختر را بیش از

much and she cried the bully harassed the boy every day the bully harassed the

حد اذیت کرد و او گریه کرد قلدر هر روز پسر را اذیت کرد قلدر

boy every day ok I hope you have a good understanding of how to use bully as a

هر روز پسر را اذیت کرد بسیار خوب امیدوارم درک خوبی از نحوه استفاده از قلدر به عنوان

noun and a verb all right it's a common word you must know it I'm gonna tell you

اسم و اسم داشته باشید. فعل بسیار خوب این یک کلمه رایج است، باید آن را بدانید . حالا یک داستان کوچک برای

a little story now about when I was in Middle School I was bullied by one kid

شما تعریف می کنم در مورد زمانی که در مدرسه راهنمایی بودم توسط یکی از بچه ها مورد آزار و اذیت قرار گرفتم

he was a black kid his name was Alan Bishop and I never did anything bad to

او یک بچه سیاهپوست نامش آلن بیشاپ بود و من هرگز کار بدی انجام ندادم. به

him but for some reason he didn't like me so every day at school he bullied me

او اما به دلایلی از من خوشش نمی آمد بنابراین هر روز در مدرسه مرا مورد آزار و اذیت قرار می داد

he was a terrible bully he always bothered me now he never harassed me

او یک قلدر وحشتناک بود او همیشه

physically he never hit me but certainly there was a lot of verbal harassment

من را اذیت می کرد.

every day he always said terrible things to me so that continued for about one

او همیشه چیزهای وحشتناکی به من می گفت به طوری که حدود یک

year so I still remember Alan Bishop and I still I still don't like him anyway

سال ادامه داشت بنابراین من هنوز آلن بیشاپ را به یاد می آورم و هنوز هم او را دوست ندارم به هر حال

that's it for this video see you next time

همین برای این ویدیو دفعه بعد شما را می بینم

hi I'm Molly and today we will be talking about the vocabulary word tomboy

سلام من مولی هستم و امروز در مورد واژگان کلمه Tomboy

now a tomboy is a girl a young female who likes things that usually men like

now a Tomboy یک دختر است یک زن جوان که کارهایی را دوست دارد که معمولاً مردان دوست دارند

to do for example I'm a tomboy and I like a lot of things that men usually

انجام دهند به عنوان مثال I'm a Tomboy و من چیزهای زیادی را دوست دارم که مردان معمولاً

like I like to be in nature and to go camping and I don't like a lot of things

دوست دارند من دوست دارم در طبیعت باشم و به کمپینگ بروم و چیزهای زیادی را دوست ندارم

that females might like if we look over here I say I like to play soccer I

که خانم ها ممکن است دوست داشته باشند اگر به اینجا نگاه کنیم و بگویم دوست دارم فوتبال بازی کنم و

really like playing soccer I like being physical and running and being outside I

واقعاً دوست دارم فوتبال بازی کردن را دوست دارم بدنی و دویدن و بیرون بودن را دوست دارم

like to watch sports and I really really like to be outdoors whether that be

ورزش تماشا کنم و واقعا دوست دارم در فضای باز باشم چه

fishing or boating or swimming you can always find me outside however there are

ماهیگیری یا قایق سواری یا شنا، شما همیشه می توانید من را بیرون پیدا کنید، اما چند چیز وجود دارد

a few things that I really don't like to do I really don't like to wear makeup I

که من واقعاً آنها را دوست ندارم. دوست دارم انجام دهم من واقعاً دوست ندارم آرایش کنم من

don't ever really you usually wear a lot of makeup fashion you won't catch me

هرگز واقعاً شما معمولاً مد آرایش زیادی می‌کنید نمی‌توانید من را

talking about fashion or about what someone's wearing and I know in Korea a

در مورد مد یا چیزی که کسی می‌پوشد صحبت کنم و من در کره

lot of girls really care about fashion in what they look like but because I

واقعاً دختران زیادی را می‌شناسم. به مد اهمیت می‌دهم، اما چون

consider myself a tomboy I don't like these things these are very girly things

خودم را پسر بچه می‌دانم، از این چیزها خوشم نمی‌آید، این چیزها بسیار دخترانه هستند

and I like more things that men usually like so I absolutely do not like to go

و من چیزهای بیشتری را دوست دارم که معمولاً مردان دوست دارند، بنابراین من مطلقاً دوست ندارم به

shopping you will never find me in a mall unless I really have to get

خرید بروم، شما هرگز مرا پیدا نخواهید کرد. در یک مرکز خرید، مگر اینکه واقعا مجبور باشم

something so again these are very girly things these are things that girls like

چیزی تهیه کنم، پس اینها چیزهای بسیار دخترانه هستند، اینها چیزهایی هستند که دختران دوست دارند

to do and these are things that usually men like to do so now that you know what

انجام دهند و اینها کارهایی است که معمولاً مردان دوست دارند انجام دهند، بنابراین حالا که می دانید

a tomboy is you know what I like and what I don't like and we'll see you

پسر بچه چیست، می دانید من چه چیزی را دوست دارم و چه چیزی را دوست ندارم و

later

بعداً شما را خواهیم دید

hi everybody I'm Esther and in this video I want to talk with you about the

سلام به همه من استر هستم و در این ویدیو می خواهم با شما در مورد لغت

word lag now lag means to do something very slowly or to be very slow okay so

لگ اکنون لگ به معنای انجام کاری بسیار آهسته یا بسیار آهسته بودن صحبت کنم خب پس

the word lag is appear on the board now the pronunciation it's hard I know but

این کلمه تاخیر روی تابلو ظاهر می شود اکنون تلفظ آن سخت است می دانم اما

you have to try and practice lag lag okay

شما باید تلاش کنید و تاخیر تاخیر را تمرین کنید بسیار خوب،

so let's look at these examples she's lagging she's lagging this means she's

بنابراین بیایید به این مثال ها نگاه کنیم او تاخیر دارد او تاخیر می اندازد، این بدان معناست که او

taking a long time to do something she's doing something very slowly

برای انجام کاری زمان زیادی می برد.

she's lagging the next one is stop lagging stop lagging you're telling

مورد بعدی توقف تاخیر است توقف تاخیر شما

somebody hurry up stop being slow okay the next one is a very common problem my

به کسی می گویید عجله کنید سرعت را متوقف کنید بسیار خوب مشکل بعدی یک مشکل بسیار رایج است که

computer is lagging my computer is lagging that means my computer is slow

کامپیوتر من دچار تاخیر می شود کامپیوتر من عقب مانده است، یعنی کامپیوتر من کند است،

it's slow I'm trying to do something but it's lagging it's slow and the last one

من سعی می کنم کاری انجام دهم اما تاخیر دارد کند است و آخرین مورد

is I have jet lag I have jet lag you might hear this a lot

این است که من جت لگ دارم من جت لگ دارم ممکن است این را زیاد بشنوید

especially from people who are travelling so if you travel around the

مخصوصاً از افرادی که در حال سفر هستند بنابراین اگر به دور

world maybe to faraway country but you're gonna be changing time zones so

دنیا سفر می کنید ممکن است به کشوری دور بروید اما منطقه زمانی را تغییر خواهید داد. بنابراین

the time will be different and you'll feel very tired your body will feel slow

زمان متفاوت خواهد بود و شما بسیار احساس خستگی خواهید کرد بدن شما احساس کندی

and tired and your body is taking a long time to adjust to the new time zone your

و خستگی می کند و بدن شما مدت زیادی طول می کشد تا با منطقه زمانی جدید سازگار شود

body is slow to adjust so you have to say I have jet lag okay let's look at

بدن شما کند است بنابراین باید بگویید من جت لگ دارم. خوب بیایید

some more examples together okay let's look at a few examples first one she's

چند نمونه دیگر را با هم ببینیم خوب بیایید به چند نمونه نگاه کنیم اولی او

always late because she lags she's always late because she lags the next

همیشه دیر است زیرا او همیشه تاخیر دارد او همیشه دیر است زیرا در مورد بعدی عقب می افتد

one I wish you wouldn't lag so much I wish you wouldn't lag so much next I

کاش شما اینقدر عقب نمی افتادید کاش اینقدر عقب نمی افتادید بعدی من

can't open the program because my computer is lagging I can't open the

نمی توانم برنامه را باز کنم چون کامپیوترم معطل می شود نمی توانم

program because my computer is lagging the last one my jet lag is terrible I

برنامه را باز کنم چون کامپیوترم عقب مانده است آخرین برنامه جت لگ من وحشتناک است من به

keep falling asleep my jet lag is terrible I keep falling asleep okay so

خواب می روم جت لگ من وحشتناک است من همچنان به خواب می روم خوب پس

in this video we learned that we use the word lag to describe an action that is

در این ویدیویی ما یاد گرفتیم که از کلمه تاخیر برای توصیف عملی استفاده می کنیم که

very very slow now my best friend is someone who lags a lot whenever we want

بسیار بسیار کند است. حالا بهترین دوست من کسی است که هر وقت می خواهیم کاری را انجام دهیم خیلی عقب می افتد

to do something especially at night she takes almost two hours to get ready

مخصوصاً در شب تقریباً دو ساعت طول می کشد تا آماده شود

she has to wash her hair or take a shower then put on her makeup you know

باید او را بشوید. موها را بگیرید یا دوش بگیرید و سپس آرایش کنید شما می دانید

decide what to wear and that can take a very long time so I always have to say

تصمیم بگیرید چه چیزی بپوشید و این ممکن است زمان زیادی طول بکشد، بنابراین من همیشه باید

to her stop lagging hurry up we're late stop lagging okay so next time if you

به او بگویم که عقب نمانید، عجله کنید ما دیر شدیم، خیلی خوب است، دفعه بعد اگر آرایش

have a friend or somebody that's taking a very long time you can use the word

کردید دوست یا کسی که خیلی طول می کشد می توانید از کلمه

lag to say stop lagging hurry up okay well that's the end thank you bye

تاخیر برای گفتن توقف عقب ماندن استفاده کنید عجله کنید خوب این پایان است ممنون سلام به

hi everybody my name is Esther and in this video I'm going to talk about the

همه سلام نام من استر است و در این ویدیو اکنون در مورد کلمه عابر پیاده صحبت خواهم کرد.

word pedestrian now I think this is a really important word for all Koreans to

فکر می‌کنم این کلمه واقعاً مهمی است که همه کره‌ای‌ها بدانند

know because there are many pedestrians in Korea well what is a pedestrian a

زیرا عابران پیاده زیادی در کره وجود دارند، خوب عابر پیاده چیست، عابر پیاده

pedestrian is somebody who is walking they might be walking on the street or

کسی است که راه می‌رود، ممکن است در خیابان یا

on the sidewalk where all the stores and restaurants are the sidewalk or

پیاده‌روی که همه فروشگاه‌ها و رستوران‌ها در آن قرار دارند راه می‌روند. پیاده رو یا

pedestrians might be crossing the street on a crosswalk that's the section with

عابران پیاده ممکن است در حال عبور از خیابان بر روی خط عابر پیاده باشند

the white lines where you have to go if you want to go to the other side so

خطوط سفیدی که اگر می‌خواهید به آن طرف بروید، باید به آنجا بروید، بنابراین

let's look at these example sentences don't hit the pedestrian okay so in

بیایید به این جملات مثال نگاه کنیم، عابر پیاده را نزنید، پس در

Korea there are very many cars and drivers and they have to be careful not

کره ماشین‌ها و رانندگان بسیار زیادی هستند و باید مراقب باشند

to hit the people that are walking the pedestrians so don't hit the pedestrian

که برخورد نکنند. افرادی که با عابران پیاده راه می‌روند، پس عابر پیاده را نزنید، عابر پیاده

the pedestrian crosses the crosswalk again the crosswalk is where the white

دوباره از خط عابر عابر عبور می‌کند، خط عابر عابر همان جایی است که

lines are you have to walk there if you want to go to the other side the

خطوط سفید است، اگر می‌خواهید به طرف دیگر بروید، عابر پیاده از

pedestrian crosses the crosswalk the last example is there are many

خط عابر عابر گذر می‌کند آخرین مثال. آیا عابران پیاده زیادی در پیاده رو هستند

pedestrians on the sidewalk remember sidewalk is the area next to

به یاد داشته باشید پیاده رو منطقه ای است که در کنار

the street where pedestrians should walk it's safer right so there are many

خیابانی است که عابران پیاده باید در آن راه بروند، درست است که ایمن تر است، بنابراین

pedestrians on the sidewalk okay and so that's how we use pedestrian remember it

عابران پیاده زیادی در پیاده رو وجود دارند، خوب است و بنابراین نحوه استفاده ما از عابر پیاده است به یاد داشته باشید این به این

means somebody who's walking okay that's all thank you bye

معنی است که کسی که خوب راه می رود. شما خداحافظ

hello everyone I'm Robin and in this video I'm gonna talk about phobias okay

سلام به همه من رابین هستم و در این ویدیو در مورد فوبیا صحبت خواهم کرد

so what are phobias well phobias are really really big fear

، خب فوبیاها واقعاً ترس بزرگی

of something all right now it's not a small fear for example snakes maybe

از چیزی هستند، در حال حاضر ترس کوچکی نیست، مثلاً مارها، شاید

everyone is scared of snakes but a phobia is a little little stronger well

همه از مارها می ترسند. اما فوبیا کمی قوی‌تر است،

actually a lot stronger all right it is a great fear like really if I talk about

در واقع خیلی قوی‌تر است، این یک ترس بزرگ است، مثل اینکه واقعاً اگر در مورد

snakes just talking about it makes that person scared and stressful okay so the

مارها صحبت کنم، فقط صحبت کردن در مورد آن باعث ترس و استرس آن شخص می‌شود

phobia should be used when you have a really really big fear of something not

. ترس بزرگ از چیزی نه

just a small fear all right now let's take a look at the board I have a

فقط یک ترس کوچک در حال حاضر بیایید به تابلو نگاهی بیندازیم من یک

question here someone asks do you have a phobia do you have a phobia so again

سوال اینجا دارم یکی از شما می پرسد آیا شما فوبی دارید آیا فوبیا دارید بنابراین دوباره

this is not asking if you're scared of something it's asking about a phobia

این سوال این نیست که آیا از چیزی می ترسید یا نه پرسیدن در مورد فوبیا

you're really really scared of something and you can answer I have and you put

شما واقعاً از چیزی می ترسید و می توانید پاسخ دهید من دارم و

the phobia name now the phobia names are not easy okay they're long and

نام فوبیا را گذاشته اید اکنون نام فوبیا آسان نیست، خوب آنها طولانی و پیچیده هستند

complicated so there's actually thousands and

، بنابراین در واقع هزاران و

thousands of phobias they have official names okay so people are scared of the

هزاران فوبیا وجود دارد که آنها نام رسمی دارند. خوب پس مردم از

color green people are scared of thunder and lightning people are scared of

رنگ سبز می ترسند مردم از رعد و برق و رعد و برق می ترسند از

injections they all have official names I don't remember them actually no one

تزریق می ترسند همه آنها اسامی رسمی دارند من آنها را به خاطر نمی آورم در واقع هیچ کس نمی

can remember them but I'm going to tell you the ones that are common that most

تواند آنها را به خاطر بیاورد اما من می خواهم آنهایی را که هستند به شما بگویم

people do remember okay so do you have a phobia

رایج است که بیشتر

I have arachnophobia arachnophobia what is that well we see phobia so we know

مردم به خاطر می آورند خوب پس آیا

it's a great fear arachnophobia well Iraq know is actually a latin word

شما فوبیا دارید .

coming from iraq mid which means spider okay so arachnophobia is

ترس بسیار بزرگی از عنکبوت

a very big fear of spiders so I have arachnophobia and again not you know not

است ، بنابراین من عنکبوت هراسی

a little fear of spiders this is a really really you are terrified of

دارم و باز هم نمی دانید نه

spiders and I met one person with arachnophobia when I was in elementary

کمی از عنکبوت

school there's a friend of mine and I used to have a plastic spider it was

می ترسید. و من قبلاً یک عنکبوت پلاستیکی داشتم که

plastic not alive and I would bring it to school and he could not even enter

پلاستیکی زنده نبود و آن را به مدرسه می آوردم و او حتی نمی توانست وارد کلاس شود،

the classroom all right he was just too scared of a plastic spider okay he just

خیلی خوب بود، خیلی از یک عنکبوت پلاستیکی می ترسید، او

had a very strong phobia and actually one day we tried to get him to touch the

فوبیای بسیار قوی داشت و در واقع یک فوبیا داشت. روزی که سعی کردیم او را وادار کنیم تا

plastic spider with gloves and we put gloves on him he still couldn't touch

عنکبوت پلاستیکی را با دستکش لمس کند و دستکش گذاشتیم او هنوز هم نتوانست

that plastic spider all right he had a very strong phobia all right let's look

آن عنکبوت پلاستیکی را لمس کند، او فوبیای بسیار قوی داشت، خوب بیایید

at the next one acrophobia this is very common acrophobia is a fear of heights

به آکروفوبیا بعدی نگاه کنیم، این آکروفوبیا بسیار رایج است. ترس از ارتفاع از

high places okay so if you're very high and you're just very very scared to look

مکان های مرتفع است، خوب است، بنابراین اگر شما خیلی بلند هستید و فقط خیلی خیلی می ترسید به

down you probably have acrophobia the next one claustrophobia claustrophobia

پایین نگاه کنید، احتمالاً آکروفوبیا دارید، کلاستروفوبیا بعدی

is a fear of small or tight places okay this is not good to have in Korea

ترس از مکان های کوچک یا تنگ است، خوب نیست که داشته باشید. در کره

because if you're on the bus or subway or the elevator you know everyone is

زیرا اگر در اتوبوس یا مترو یا آسانسور هستید می دانید که همه

together very close in a small space so if you have claustrophobia you will have

در یک فضای کوچک بسیار نزدیک به هم هستند بنابراین اگر کلاستروفوبیا دارید

a lot of stress and that situation is really really a nightmare

استرس زیادی خواهید داشت و آن موقعیت واقعاً یک کابوس است

you're probably crying and run away okay the last one xenophobia Zeno Zeno means

که احتمالاً گریه کن و فرار کن خب آخرین مورد بیگانه هراسی Zeno Zeno به معنای

alien or foreigner okay someone from outside so in Korea a lot of Koreans

بیگانه یا خارجی است، خوب کسی از خارج است، بنابراین در کره بسیاری از کره ای ها

have xenophobia which means they're scared of the foreigner like me so if

بیگانه هراسی دارند، به این معنی که آنها مانند من از خارجی ها می ترسند، بنابراین اگر

I'm walking on the street and I see someone and I say hello how are you

من در خیابان راه می روم و من کسی را ببین و من می گویم حال شما چطور است

and they're very scared that's xenophobia they don't know what to do or

و آنها خیلی می ترسند که بیگانه هراسی است. آنها نمی دانند

say with the foreigner alright so these are some common ones I'm gonna say them

با خارجی ها چه کار کنند یا چه بگویند، خوب است، بنابراین این ها چند مورد رایج هستند که من

one more time arachnophobia acrophobia claustrophobia xenophobia ok so these

یک بار دیگر آنها را خواهم گفت. بسیار خوب، پس

ones probably most native speakers know the name but as I said there's thousands

احتمالاً اکثر افراد بومی زبان این نام را می دانند، اما همانطور که گفتم هزاران نفر هستند

and I don't remember every every name of every phobia so let's go back to our

و من همه نام هر فوبیا را به خاطر نمی آورم، بنابراین بیایید به

question do you have a phobia you can say I have arachnophobia if you can

سؤال خود برگردیم آیا شما فوبی دارید، می توانید بگویید که من عارضه هراسی دارم اگر می توانید

remember it or I have acrophobia I have claustrophobia

آن را به خاطر بسپارید یا من آکروفوبیا دارم،

I am xenophobia now maybe you have a phobia of big spaces ok you're scared to

من دارای کلاستروفوبیا هستم. فوبیا از فضاهای بزرگ خوب شما از بیرون رفتن در فضاهای بزرگ می ترسید،

go outside in big spaces but you don't know the official name so it's ok just

اما نام رسمی آن را نمی دانید، بنابراین اشکالی ندارد

to say I have a fear of big spaces if you don't remember arachnophobia you can

که بگوییم من از فضاهای بزرگ می ترسم، اگر عارضه هراسی را به خاطر ندارید، می توانید

say I have a fear of spiders that's ok - alright

بگویید من یک ترس از عنکبوت اشکالی ندارد - خوب

so that's phobia I hope you don't have any phobias but if you meet someone who

پس این فوبیا است، امیدوارم هیچ فوبیایی نداشته باشید، اما اگر با کسی که

has a phobia you should understand that the phobia is a very very big fear of

فوبیا دارد ملاقات کردید، باید درک کنید که این فوبیا یک ترس بسیار بسیار بزرگ از

something and it's not easy to get rid of the phobia well that's it and I'll

چیزی است و خلاص شدن از آن آسان نیست. فوبیا خوب همین است و

see you next time

دفعه بعد شما را می بینم

hi there my name is Sarah and I'm going to teach you about gossip and rumors

سلام نام من سارا است و می خواهم در مورد شایعات و شایعات به شما آموزش دهم

so gossip is when you talk about other people's personal lives so you and your

، بنابراین شایعات زمانی است که شما در مورد زندگی شخصی دیگران صحبت می کنید تا شما و دوستانتان

friends might like to talk about celebrities or you might talk about

دوست داشته باشید در مورد افراد مشهور صحبت کنید یا ممکن است در مورد

people that you know so on the board we have celebrity gossip we're talking

افرادی صحبت کنید که می شناسید، بنابراین در هیئت مدیره ما شایعات مربوط به افراد مشهور داریم

about Tom Cruise and Katie Holmes and what happens in their personal lives did

در مورد تام کروز و کیتی هلمز صحبت می کنیم

you hear about Tom Cruise and Katie Holmes they're getting a divorce or

و آنچه در زندگی شخصی آنها اتفاق می افتد. طلاق یا

maybe we'll talk about people in our own lives did you hear about John and Stacey

شاید ما در مورد افرادی در زندگی خودمان صحبت کنیم آیا در مورد جان و استیسی شنیده اید

they're breaking up so that's gossip and it can be a noun

که آنها در حال جدا شدن هستند بنابراین

this is gossip did you hear the gossip or it can be a

این شایعه است و می تواند یک

verb those two are gossiping about their

اسم باشد. دو نفر در مورد

friends let's move on to rumors and now let's talk about rumors so what is a

دوستان خود غیبت می کنند، بیایید به شایعات بپردازیم و حالا بیایید در مورد شایعات صحبت کنیم، بنابراین آنچه

rumor a rumor is information that passes from one person to another person to

شایعه است یک شایعه اطلاعاتی است که از فردی به فرد دیگر به

another person maybe it's true maybe it's not so you can't trust it so one

فرد دیگری منتقل می شود، شاید درست باشد، شاید اینطور نیست، بنابراین نمی توانید به آن اعتماد کنید. بنابراین یک

rumor that we've heard repeatedly again and again and again in magazines is this

شایعه که بارها و بارها و بارها در مجلات شنیده ایم این است

one Jennifer Aniston is pregnant but she's not pregnant they just keep saying

که جنیفر آنیستون باردار است اما باردار نیست آنها فقط می گویند

that she's never pregnant so that is only a rumor you can't trust

که او هرگز باردار نیست، بنابراین این فقط یک شایعه است که نمی توانید

it you can hear it you can repeat it but don't trust it so we've already talked

به آن اعتماد کنید و می توانید بشنوید. می توانید آن را تکرار کنید اما به آن اعتماد نکنید، بنابراین ما قبلاً

about gossip with Tom Cruise and Katie Holmes that they've broken up that

با تام کروز و کیتی هلمز در مورد شایعات صحبت کرده ایم که آنها از هم جدا شده اند که

they've divorced this is true this is what's actually happened in their

طلاق گرفته اند این درست است این چیزی است که در

personal lives but over here is a rumor that might follow this gossip maybe they

زندگی شخصی آنها اتفاق افتاده است اما به پایان رسید در اینجا شایعه ای وجود دارد که ممکن است به دنبال این شایعات باشد، شاید آنها

broke up because Tom Cruise is gay but we don't know if this is true or not so

از هم جدا شده اند زیرا تام کروز همجنسگرا است، اما ما نمی دانیم که آیا این درست است یا نه، بنابراین

it's just a rumor so you can repeat it you can listen to it but don't trust it

فقط یک شایعه است، بنابراین می توانید آن را تکرار کنید، می توانید به آن گوش دهید اما اعتماد نکنید چون این

because it's just a rumor moving on there's a couple more things

فقط یک شایعه است، چند چیز دیگر در مورد شایعات و شایعات وجود دارد

you should know about gossip and rumors so you already know that gossip is

که باید بدانید، بنابراین قبلاً می دانید که شایعات

talking about other people's lives with your friends so gossip can be a noun or

در مورد زندگی دیگران با دوستان خود صحبت می کنند، بنابراین شایعه می تواند یک اسم باشد یا

it can be a verb in the sentence we have on the

می تواند یک فعل در جمله باشد. ما در مورد

I like to gossip with my friends we're using gossip as a verb you can also use

من دوست دارم با دوستانم غیبت کنیم ما از شایعه به عنوان فعل استفاده می کنیم، شما همچنین می توانید

it as a noun I heard some interesting gossip last

از آن به عنوان اسم استفاده کنید. هفته گذشته شایعات جالبی شنیدم،

week so verb and noun when it comes to rumors I don't like people spreading

بنابراین فعل و اسم وقتی صحبت از شایعات می شود من دوست ندارم مردم پخش کنند

rumors about me so a rumor is information that might be true or it

شایعات در مورد من بنابراین یک شایعه اطلاعاتی است که ممکن است درست باشد یا

might not be true but you definitely don't want people spreading rumors about

ممکن است درست نباشد اما شما قطعا نمی خواهید مردم درباره

you because then people might think something that's not true but we always

شما شایعه پراکنی کنند زیرا در این صورت ممکن است مردم چیزی فکر کنند که درست نیست اما ما همیشه

spread rumors we don't tell rumors spreading is like this person talks that

شایعاتی را منتشر می کنیم و شایعه نمی گوییم پخش کردن مثل این است که این شخص صحبت می کند آن

person talks that person talks it is spreading so we spread rumors we don't

شخص صحبت می کند آن شخص صحبت می کند در حال پخش است بنابراین ما شایعه می کنیم شایعه نمی گوییم من

tell rumors I don't like people spreading rumors about me so now you

دوست ندارم مردم در مورد من شایعه پراکنی کنند بنابراین اکنون شما

know the difference between gossip and rumors see you next time

تفاوت بین شایعات و شایعات را می دانید دفعه بعد شما را خواهم دید

hi I'm Molly and in this video we're going to be talking about four words

سلام من مولی هستم و در این ویدئو قرار است در مورد چهار کلمه صحبت کنیم

that mean basically the same thing relax unwind chill or chill out and take it

که اساساً معنی یکسانی دارند: آرام باشید، آرام شوید یا آرام باشید و

easy now all of these words just mean to pretty much do nothing to relax calm

آرام باشید اکنون همه این کلمات فقط به معنای تقریباً انجام هیچ کاری برای آرامش دادن هستند

down after a long day at work maybe you're tired or angry or upset you just

. بعد از یک روز طولانی در محل کار، شاید خسته یا عصبانی یا ناراحت هستید، فقط

didn't want to sit down and do nothing so let's look at our first example

نمی‌خواستید بنشینید و کاری انجام ندهید، پس بیایید اولین

sentence after work I like to go home and relax you might tell your friends

جمله مثال خود را بعد از کار ببینیم من دوست دارم به خانه بروم و استراحت کنم، ممکن است به دوستان خود بگویید

I'm just gonna go home and relax do nothing hang out our next option says

من من فقط می‌خواهم به خانه بروم و استراحت کنم، هیچ کاری نکنم. گزینه بعدی ما می‌گوید

after work I like to go home and unwind now unwind maybe you're tense or

بعد از کار می‌گوید من دوست دارم به خانه بروم و اکنون آرام شوم، شاید در مورد چیزی استرس یا استرس دارید که

stressed about something usually you unwind with maybe a beer or a glass of

معمولاً با یک آبجو یا یک لیوان آبجو آرام می‌گیرید.

wine doing something to settle down whether that be working out or cooking a

شراب کاری برای آرام شدن انجام می دهد

meal everyone does something to unwind at the end of a long day our third

، چه ورزش کردن یا پختن یک

example is chill or chill out now some people say chill and some people say

وعده غذایی، همه در پایان یک روز طولانی کاری برای آرام شدن انجام می دهند

chill out there's not really much of a difference

. یکی از تفاوت‌هایی که

chill out might be to chill out with friends and just to chill might just be

ممکن است آرامش داشتن با دوستان باشد و فقط برای آرام کردن ممکن است تنها

by yourself so to chill out means to take it easy go

با خودتان باشید، بنابراین آرامش به معنای آرام گرفتن است،

slow sit down do nothing our last example

آهسته بنشینید هیچ کاری انجام ندهید مثال آخر ما

take it easy after work I like to go home and take it

بعد از کار راحت باشید من دوست دارم به خانه بروم و آسوده باش

easy maybe you're just gonna sit down on the

شاید فقط می خواهی روی مبل بنشینی

couch and watch a TV show not really think or do much just sit down relax do

و یک برنامه تلویزیونی ببینی نه اینکه واقعا فکر کنی یا زیاد کار نکنی فقط بنشین استراحت کن

nothing so you've heard me use all these words and you can use them they're all

هیچ کاری نکن پس شنیده ای که من از همه این کلمات استفاده می کنم و می توانی از آنها استفاده کنی.

very similar now let's look at some example sentences so let's look at the

خیلی شبیه حالا بیایید به چند جمله مثال نگاه کنیم پس بیایید به جملات

first one relax the train will get here soon relax

اول نگاه کنیم استراحت قطار به زودی به اینجا می رسد استراحت

the train will get here soon

قطار به زودی به اینجا می رسد

I can't wait to relax over summer vacation

من نمی توانم صبر کنم تا در تعطیلات تابستانی استراحت کنم

I can't wait to relax over summer vacation

نمی توانم صبر کنم تا در تعطیلات تابستانی استراحت کنم

the next example the vacation was a welcome break and she couldn't wait to

مثال بعدی تعطیلات یک استراحت خوش‌آمدگویی بود و او نمی‌توانست صبر کند تا

unwind at the beach the vacation was a welcome break and she couldn't wait to

در ساحل استراحت کند، تعطیلات یک استراحت خوش‌آمدگویی بود و او نمی‌توانست صبر کند تا

unwind at the beach the next example yoga helped her to unwind after working

در ساحل استراحت کند. مثال بعدی یوگا به او کمک کرد تا بعد از کار

with children all day yoga helped her to unwind after working with children all

با بچه‌ها همگی آرام شود. یوگای روزانه به او کمک کرد تا بعد از کار کردن با بچه‌ها در تمام

day the next example let's go to my house and just chill

طول روز آرام شود. مثال بعدی بیا به خانه من برویم و فقط آرام باشیم

let's go to my house and just chill in the next example chill out don't get so

، بیا به خانه من برویم و در مثال بعدی فقط

angry chill out don't get so angry and the next one just

آرام باشیم. عصبانی و نفر بعدی فقط

take it easy don't be so nervous around her just take it easy don't be so

راحت باش اینقدر در اطرافش عصبی نباش فقط راحت باش

nervous around her and the last example take it easy you will do fine on the

در اطرافش خیلی عصبی نباش و مثال آخر راحت باش تو

test take it easy you will do fine on the test now that you've seen some

آزمون خوب عمل میکنی راحت انجامش میدی در تست اکنون که چند جملات نمونه را دیدید،

example sentences you can see that these four words relax chill out unwind take

می‌توانید ببینید که این چهار کلمه آرامش، آرام آرام، راحت باشید،

it easy are all very similar words now something

همه کلمات بسیار مشابهی هستند

that I like to do at the end of a day to help me unwind or relax is yoga I find

که اکنون دوست دارم در پایان یک روز انجام دهم تا به من کمک کند تا آرام یا آرام شوم. آیا یوگا است من متوجه می شوم

that I'm really stressed intense and tired and yoga helps me unwind it helps

که من واقعاً استرس شدید و خسته هستم و یوگا به من کمک می کند تا آرام شوم، به من کمک می کند تا

me relax and this is something that I do to take it easy or chill out at the end

آرام شوم و این کاری است که من انجام می دهم تا آن را راحت کنم یا در پایان روز آرام باشم

of the day so now that you know how to use these four words I hope that you can

، بنابراین اکنون که می دانید چگونه از آن استفاده کنید این چهار کلمه امیدوارم که بتوانید

express how you unwind or relax or chill out or take it easy to your friends so

بیان کنید که چگونه آرام می شوید یا آرام می شوید یا آرامش می گیرید یا آن را برای دوستان خود راحت می کنید، بنابراین

that's it for this video see you next time

برای این ویدیو شما را ببینم دفعه بعد که

this is Robin and I'm gonna talk about corruption and I'm also going to talk

این رابین است و من در مورد فساد صحبت خواهم کرد و من نیز قرار است

about a lot of vocabulary that is different types of corruption so the

در مورد بسیاری از واژگان صحبت کنیم که انواع مختلف فساد هستند، بنابراین کلمه ای که

word we should know first is corruption what is corruption well corruption is

باید ابتدا بدانیم فساد است، فساد چیست، خوب فساد

dishonest behavior or dishonest things by the government or a company okay so

رفتار غیرصادقانه یا چیزهای غیرصادقانه توسط دولت یا یک شرکت است، پس

corruption is very bad when the government or a company is trying to

فساد زمانی بسیار بد است که دولت یا یک شرکت سعی می کند

cheat people out of money okay it is illegal it is bad and it is a poison on

مردم را فریب دهد، خوب، غیرقانونی است، بد است و سمی برای

society if there's a corrupt Society alright another word we should know is

جامعه است اگر جامعه فاسدی وجود داشته باشد، خوب کلمه دیگری که باید بدانیم

collusion now collusion means two very important

تبانی است در حال حاضر تبانی یعنی دو

people maybe two CEOs are secretly talking and planning how to cheat people

فرد بسیار مهم، شاید دو مدیر عامل مخفیانه با هم صحبت می کنند. و برنامه‌ریزی برای فریب دادن مردم

out of money so they're trying to control the market this is illegal this

به دلیل اینکه سعی می‌کنند بازار را کنترل کنند، این غیرقانونی است، این

is wrong it's collusion again two people secretly talking alright so these are

اشتباه است، تبانی است دوباره دو نفر مخفیانه صحبت می‌کنند، بنابراین اینها

the main vocabularies we should know let's move on to some methods of

واژگان اصلی هستند که باید بدانیم، بیایید به سراغ برخی از روش‌های

corruption price fixing is another form of corruption what is price fixing well

قیمت فساد برویم. رفع اشکال دیگری از فساد است که قیمت را به خوبی تثبیت می‌کند

that's when many companies in a market they get together and they talk and they

، یعنی زمانی که بسیاری از شرکت‌ها در یک بازار دور هم جمع می‌شوند و صحبت می‌کنند و می‌خواهند

want to decide the price that everyone will charge okay they don't want to

قیمتی را که همه بخواهند تعیین کنند، خوب آنها نمی‌خواهند

compete because that brings down the price or cost of something so they get

رقابت کنند، زیرا این قیمت را پایین می‌آورد یا هزینه یک چیزی بنابراین آنها

together they talk they fix a price they decide what price will everyone charge

دور هم جمع می شوند، آنها صحبت می کنند، قیمتی را تعیین می کنند، آنها تصمیم می گیرند که همه چه قیمتی بگیرند

and everyone will make money now this is price-fixing and it is wrong it is bad

و همه پول در بیاورند حالا این قیمت گذاری است و اشتباه است، بد است

and it is illegal okay let's take a look at my example there is a lot of

و غیرقانونی است، خوب اجازه دهید به مثال من نگاهی بیندازیم. تبانی زیادی

collusion among gas stations to fix the price of gas okay there's a lot of

بین پمپ بنزین‌ها برای رفع قیمت بنزین وجود دارد، خب، تبانی زیادی وجود دارد،

collusion there's the word collusion again so collusion remember that means

باز هم کلمه تبانی وجود دارد، بنابراین تبانی به خاطر داشته باشید که

they get together secretly to decide how to cheat the customer it's a very bad

آنها مخفیانه دور هم جمع می‌شوند تا تصمیم بگیرند که چگونه مشتری را فریب دهند، این یک

word collusion so the gas station owners are getting together to talk

تبانی بسیار بد است. پمپ بنزین‌ها دور هم جمع می‌شوند تا با هم صحبت کنند

that's collusion to fix the price of gas okay so they're gonna decide what the

که این تبانی است تا قیمت بنزین درست شود، بنابراین تصمیم می‌گیرند قیمت

price of gas is for all the companies to control the market share all right so

بنزین برای همه شرکت‌ها چقدر است تا سهم بازار را به درستی کنترل کنند.

that's price-fixing another form of corruption let's look at some more here

این تثبیت قیمت است شکل دیگری از فساد بیایید به موارد دیگری نگاه کنیم در اینجا

are two words that describe the most common type of corruption kickback bribe

دو کلمه وجود دارد که رایج ترین نوع رشوه پس دادن فساد را توصیف می کند

okay what's the kickback what's a bribe well this is secret money okay so this

خوب چه رشوه است چه رشوه خوب این پول مخفی است خوب است بنابراین این

is one person giving money or expensive gifts to another person that person has

یک نفر است که پول می دهد یا هدایای گران قیمت به شخص دیگری که آن شخص

power and they help him okay because they got money okay so again I'm

قدرت دارد و به او کمک می کنند تا او را خوب کند چون پول را خوب دریافت کرده است پس من دوباره

giving money or gifts to someone he has power and he helps me to do something

به کسی که قدرت دارد پول یا هدیه می دهم و او به من کمک می کند تا کاری انجام دهم

that is a bribe and it is illegal and unfortunately it is very common in

که رشوه است و غیرقانونی است و متأسفانه چنین است. در شرکت ها و حتی دولت

companies and even the government let's take a look at this example sentence a

بسیار رایج است ، بیایید نگاهی به این جمله مثال بیندازیم یک

building contractor someone making buildings gave a kickback or bribe you

پیمانکار ساختمان، کسی که ساختمان می سازد، رشوه داده است یا

could use either gave a bribe to the government official all right so he's a

می توانید از آن استفاده کنید، یا به مقام دولتی رشوه داده است، بنابراین او یک

building contractor he's making buildings and he gave the bribe probably

پیمانکار ساختمان است، او ساختمان می سازد و او رشوه احتمالاً

a lot of money to the government official why well this government will

پول زیادی به مقام دولتی داده است چرا این مقام دولتی به

official will help him with his business okay so he gave some money and now he

او کمک می کند تا کارش خوب باشد، بنابراین او مقداری پول داد و حالا

gets some help that's a bribe or a kickback let's move on to some more

کمکی دریافت می کند که رشوه یا رشوه است

vocabulary here is embezzlement this is a very serious crime when someone

. اختلاس است این یک جرم بسیار جدی است وقتی شخصی

embezzles from a company okay what does it mean well in to embezzle means you

از یک شرکت اختلاس می کند خوب اختلاس به چه معناست یعنی شما در حال

were stealing money from the company now not small money but usually really big

دزدیدن پول از شرکت بودید که اکنون پول کمی نیست اما معمولاً

money like thousands of dollars or millions of dollars the employee is

پول واقعاً بزرگی مانند هزاران دلار یا میلیون ها دلار کارمند است. از شرکت دزدی می

stealing from the company and of course sometimes a CEO

کند و البته گاهی یک مدیر عامل

we'll steal from the company okay that's a very serious crime and they will go to

از شرکت دزدی می کنیم بسیار خب

jail let's take a look at this example

این یک جرم بسیار سنگین است و به زندان

sentence the employee embezzled ten thousand dollars from the store okay so

می روند .

he embezzled he stole it from the store very serious corruption let's look at

اختلاس کرده است او آن را از فروشگاه دزدیده است فساد بسیار جدی بیایید به

some more vocabulary the last form of corruption I want to talk about is fraud

فرهنگ لغات بیشتری نگاه کنیم آخرین شکل فسادی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم تقلب است، تقلب

okay fraud is when you lie especially for the company the company books and

زمانی است که به خصوص برای شرکتی که شرکت در آن ثبت می کند دروغ می گویید و

they have to write down the numbers and the money all the bookkeeping and they

آنها باید اعداد و ارقام را یادداشت کنند و پول تمام حسابداری و آنها

lie okay they change the numbers they lie that is fraud that's a serious crime

دروغ می گویند خوب آنها اعداد را تغییر می دهند که دروغ می گویند کلاهبرداری است که یک جرم جدی است،

all right let's take a look fraud he committed fraud to the tax office okay

بسیار خب، بیایید نگاهی به کلاهبرداری بیندازیم که او به اداره مالیات تقلب کرده است،

so the government tax office they're very serious about getting their taxes

بنابراین اداره مالیات دولت آنها در مورد دریافت آنها بسیار جدی هستند. مالیات

and he he gave some information but he lied okay maybe he didn't tell them how

و او اطلاعاتی داد اما دروغ گفت، شاید به آنها نگفته که چقدر

much money he's making he lied that is fraud that is a crime and that is also

پول در می آورد، او دروغ گفته است که کلاهبرداری است که جرم است و همچنین

corruption all right let's take a look at some example sentences to help us

فساد است.

understand how to use this vocabulary the first 1 5 perfume brands with 95

درک نحوه استفاده از این واژگان 1 5 برند اول عطر با 95

percent of the market share were found guilty of price-fixing 5 perfume brands

درصد از سهم بازار در تعیین قیمت مقصر شناخته شدند

with 95 percent of the market share were found guilty of price-fixing the next

. اسمیت به او رشوه داد بنابراین او قرارداد شرکت را به آقای.

example mr. Smith gave him a bribe so he gave the company contract to mr. Smith

آقای اسمیت

mr. Smith gave him a bribe so he gave the company contract to mr. Smith the

اسمیت به او رشوه داد بنابراین او قرارداد شرکت را به آقای. اسمیت

next example the rich man bribed the policeman to stay out of jail

مثال بعدی مرد ثروتمند به پلیس رشوه داد تا از زندان خارج شود

the rich man bribed the policeman to stay out of jail

مرد ثروتمند به پلیس رشوه داد تا از زندان خارج شود

the next example doctors get many kickbacks from pharmaceutical companies

مثال بعدی پزشکان رشوه های زیادی از شرکت های دارویی دریافت می کنند

doctors get many kickbacks from pharmaceutical companies the next

پزشکان رشوه های زیادی از شرکت های دارویی دریافت می کنند

example the CEO embezzled 1 million dollars from the company the CEO

مثال بعدی اختلاس مدیر عامل 1 میلیون دلار از شرکت مدیر عامل

embezzled 1 million dollars from the company and the last example he went to

1 میلیون دلار از شرکت اختلاس کرد و آخرین نمونه ای که

jail for 2 years for tax fraud he went to jail for 2 years for tax fraud so

به دلیل کلاهبرداری مالیاتی به مدت 2 سال زندانی شد به دلیل کلاهبرداری مالیاتی به مدت 2 سال به زندان رفت بنابراین

those were some example sentences I hope you can understand how to use these

این چند جمله نمونه بود امیدوارم متوجه شوید که چگونه برای استفاده

words better I know it's difficult vocabulary takes a lot of self-study to

بهتر از این کلمات می دانم که واژگان دشوار است نیاز به خودآموزی زیادی دارد تا

properly know them and how to use them so this video is a good guide or

به درستی آنها را بشناسیم و نحوه استفاده از آنها را بشناسیم، بنابراین این ویدیو راهنمای یا

introduction to these words before I go I'm just going to quickly review them

مقدمه خوبی برای این کلمات است قبل از اینکه بروم، فقط می خواهم سریع آنها را مرور کنم.

corruption is the main word so corruption is any dishonest behavior by

فساد کلمه اصلی است، بنابراین فساد هر گونه رفتار غیرصادقانه

the government or a company to cheat the people all of this is corruption

دولت یا یک شرکت برای فریب مردم است، همه اینها تبانی فساد

collusion to companies or many companies getting together to talk and discuss

با شرکت ها یا بسیاری از شرکت ها است که دور هم جمع می شوند تا صحبت کنند و

secretly how to cheat people that's collusion price-fixing

مخفیانه بحث کنند که چگونه مردم را فریب دهند که تبانی قیمت گذاری است

controlling the price of something ok then they're not doing any sort of

. قیمت چیزی خوب است پس آنها هیچ

competition just controlling the price kickback bribe that's the secret money I

رقابتی را انجام نمی دهند فقط رشوه رشوه را کنترل می کنند، این پول مخفی است که من

give you money and you help me to improve my business something like that

به شما پول می دهم و شما به من کمک می کنید تا کسب و کارم را بهبود ببخشم، چیزی مانند آن

embezzlement stealing money from the company ok usually big money and fraud

اختلاس پول دزدی از شرکت خوب است معمولاً پول کلان و تقلب

you lie you lie about money or numbers in the bookkeeping ok that's fraud

شما دروغ می گویید در مورد پول یا اعداد در دفترداری دروغ می گویید خوب این تقلب است خوب

alright these words you're gonna see them every day in the newspaper or in

این کلمات را می بینید هر روز در روزنامه یا

any country there's a lot of corruption everywhere

هر کشوری که فساد زیادی در همه جا وجود دارد

it is a sickness a poison disease on society so I hope in the future there's

این یک بیماری است یک بیماری سمی برای جامعه پس امیدوارم در آینده

less corruption anyway that's it for this video see you next time

فساد کمتری وجود دارد به هر حال این برای این ویدیو است دفعه بعد ببینمت

I'm Robin and in this video I'm going to talk about the word clumsy the slang

رابین هستم و در این ویدیو در مورد کلمه دست و پا چلفتی صحبت خواهم کرد، کلمه عامیانه

word klutz and the idiom all thumbs all three of these expressions mean the same

klutz و اصطلاح همه شست ها هر سه این عبارات به این معنی هستند. همان

thing they're talking about an awkward person someone who has a lot of

چیزی که آنها در مورد یک فرد بی دست و پا صحبت می کنند کسی که تصادفات زیادی دارد

accidents or someone who's always breaking things okay it can describe a

یا کسی که همیشه چیزها را می شکند می تواند یک

man or a woman let's take a look at my example he or she he always has

مرد یا یک زن را توصیف کند بیایید به مثال من نگاهی بیندازیم او همیشه

accidents he always has accidents like spilling drinks things like that and

تصادف می کند همیشه تصادف می کند مثل ریختن نوشیدنی های مشابه و

breaks things he always has accidents and breaks things he is alright here we

شکستن چیزهایی که همیشه تصادف می کند و چیزهایی را می شکند او خوب است اینجا ما می

go the first word clumsy that's what we

رویم اولین کلمه دست و پا چلفتی این همان چیزی است که می

want to use to describe someone who always has accidents and breaks things

خواهیم برای توصیف کسی که همیشه تصادف می کند و چیزهایی را می شکند

he is clumsy she is clumsy here's the slang word he is a klutz she is a klutz

او دست و پا چلفتی است او دست و پا چلفتی است. کلمه عامیانه he is a klutz she is a klutz

a klutz okay they mean the same thing and the last one is an idiom he is all

a klutz باشه معنیشون یکسان است و آخرین یک اصطلاح he is all

thumbs all thumbs okay that's your thumb so if you're all

thumbs all thumbs okay that's your thumbs بنابراین اگر شما همه

thumbs every finger is a thumb so it's very easy to have an accident okay so

شست هستید هر انگشت یک شست است پس خیلی تصادف آسان است، پس

these are the three expressions we want to use to describe this kind of awkward

این سه عبارتی است که ما می خواهیم برای توصیف این نوع

person let's take a look at some example sentences okay let's look at the first

آدم بی دست و پا استفاده کنیم، بیایید به چند جمله مثال نگاهی

example he always accidentally sits on his glasses he's so clumsy

بیندازیم

he always accidentally sits on his glasses he's so clumsy the next one

. به طور تصادفی روی عینکش می نشیند او خیلی دست و پا چلفتی است. بعدی

she always pours too much coffee into my cup she's so clumsy

او همیشه قهوه زیادی در فنجان من می ریزد. خیلی دست و پا چلفتی است

she always pours too much coffee into my cup she's so clumsy

او همیشه قهوه زیادی در فنجان من می ریزد

and the next one I'm a klutz when I dance I hit everyone around me I'm a

. در اطراف من من یک

klutz when I dance I hit everyone around me the nurse was a klutz she gave the

کلوتز هستم وقتی می رقصم به همه اطرافیانم ضربه می زنم پرستار یک کلوتز بود او به

patient the wrong medicine the nurse was a klutz she gave the patient the wrong

بیمار داروی اشتباه داد پرستار یک کلوتز بود او

medicine all right and the next he can't play the piano at all he's all thumbs he

داروی اشتباه را به بیمار داد خیلی خوب و بعد او نمی تواند بازی کند پیانو اصلاً او انگشت شست است او اصلاً

can't play the piano at all he's all thumbs I tried to fix the toilet but I'm

نمی تواند پیانو بزند او همه شست است من سعی کردم توالت را درست کنم اما من

all thumbs I just broke it more I tried to fix the toilet but I'm all thumbs I

همه شست هستم من فقط آن را شکستم بیشتر سعی کردم توالت را درست کنم اما تمام انگشتانم شکسته

just broke it more those were some good examples of how to use clumsy a klutz

شد بیشتر اینها نمونه های خوبی از نحوه استفاده از کلوتز دست و پا چلفتی بودند

and all thumbs remember they mean the same thing you're

و تمام انگشتان شست به یاد دارند که آنها به همان معنی هستند که شما

describing a very awkward person now before we go I'm going to tell you the

از یک فرد بسیار بی دست و پا توصیف می کنید.

story of my cousin Jerry now Jerry and I are the same age so as

و من همسن و سالی هستم که در

children we used to play together and I'm gonna tell you that Jerry was the

دوران کودکی با هم بازی می کردیم و می خواهم به شما بگویم که جری یک

perfect klutz he was a very clumsy kid he always broke things and he always had

کلوتز عالی بود، او بچه بسیار دست و پا چلفتی بود، همیشه وسایل را می شکست و همیشه

accidents and his glasses like his eyeglasses

تصادف می کرد و عینک هایش مانند عینک

he must have broke them every day you know his mother put tape here and tape

باید حتماً هر روز آنها را شکسته، می‌دانی مادرش اینجا نوار گذاشته و

here his glasses always looked broken and terrible also his shirt very dirty

اینجا چسب می‌زند عینک‌هایش همیشه شکسته و وحشتناک به نظر می‌رسند، همچنین پیراهنش بسیار کثیف

he had a lot of food stains drinks things when he ate food you know ketchup

بود ، او لکه‌های زیادی از غذا داشت.

and mustard always fell all over him anyway as I said he's a klutz he used to

به هر حال همانطور که گفتم او یک کلوتز است او

come over to my house to play with me and he always wanted to play with my

به خانه من می آمد تا با من بازی کند و همیشه می خواست با

toys and of course he always broke my toys and I hated him I really hated

اسباب بازی های من بازی کند و البته همیشه اسباب بازی های مرا می شکست و من از او متنفر بودم من واقعاً از

Jerry and every time he came over so I used to complain to my mom you know

جری متنفر بودم و هر بار که او می آمد بنابراین من از مادرم شکایت می‌کردم که می‌دانی

I don't want Jerry to touch my toys but you know my mom said you know you have

من نمی‌خواهم جری به اسباب‌بازی‌هایم دست بزند، اما می‌دانی که مامانم گفت می‌دانی باید

to share with Jerry so eventually when Jerry came over I just hid my toys and

با جری در میان بگذاری، بنابراین در نهایت وقتی جری آمد، اسباب‌بازی‌هایم را پنهان کردم و

we would watch TV or play something else well anyway that's the story of Jerry

تلویزیون تماشا کردیم. یا به هر حال چیز دیگری را خوب پخش کنید این داستان جری

the perfect klutz I hope you understand these expressions see you next time

کلوتز عالی است امیدوارم این عبارات را متوجه شده باشید دفعه بعد می بینمت

hello everyone I'm Robin and I'm just kidding I'm not drunk but in this video

سلام به همه من رابین هستم و شوخی می کنم مست نیستم اما در این ویدیو

we're gonna talk about many words to describe different states of being drunk

ما با هم صحبت می کنیم در مورد بسیاری از کلمات برای توصیف حالات مختلف مست بودن

I mean talking about being a little bit drunk

منظورم صحبت در مورد کمی مست بودن

being drunk and being a lot drunk all right let's take a look at the board so

مست بودن و مستی زیاد است، خوب اجازه دهید نگاهی به تابلو بیندازیم تا

it doesn't matter what kind of alcohol you're drinking soju maka Lee beer wine

مهم نباشد که چه نوع الکلی می نوشید. ماکا لی کوکتل شراب

cocktails vodka tequila you're gonna start to feel the effects of alcohol so

آبجو ودکا تکیلا شما شروع به احساس اثرات الکل می کنید، بنابراین

I'm gonna describe my friend he you can also describe women she so my friend he

من دوستم را توصیف می کنم او همچنین می توانید زنان را توصیف کنید، بنابراین دوست من او

was tipsy okay so my friend had a beer he was tipsy what does tipsy mean well

بدحال بود خوب پس دوست من یک آبجو خورد، او بدجور بود. آیا تیپ به معنای خوب است

tipsy means just a little little a little bit drunk I don't want to say

تند به این معنی است که فقط کمی مست هستید. نمی خواهم بگویم

drunk but you're starting to feel the alcohol just a little bit so we call

مست هستید، اما شما کمی الکل را احساس می کنید، بنابراین ما

that state tipsy so if someone asks you are you drunk you said no no I'm just

آن حالت را تند می گوییم، بنابراین اگر کسی از شما بپرسد مست هستید، پاسخ دهید نه نه من من خیلی

tipsy okay I'm starting to feel drunk but not

خوب هستم، من شروع به احساس مستی کرده ام اما

drunk yet same with the second word buzzed so if you drink two beers three

مست نیستم هنوز با صدای وزوز کلمه دوم یکسان است، بنابراین اگر دو آبجو سه آبجو بنوشید

beers maybe you're starting to feel happy you're starting to feel the

ممکن است شروع به احساس خوشحالی کنید، شروع به احساس

alcohol but you're not drunk okay you're not drunk yet you're buzzed so my friend

الکل کرده اید اما مست نیستی خب تو مست نیستی هنوز وزوز کردی پس دوستم وزوز کرد

he was buzzed or you can see I am buzzed okay so after tipsy and buzzed we get to

یا می‌بینی که من وزوز کردم خوب پس بعد از وزوز و وزوز ما مست می‌شویم

drunk you're drunk all right so you're starting to act foolishly or you're

تو مستی خوب پس شروع به احمقانه کردی یا

talking more or maybe you just sleep okay you're drunk

بیشتر صحبت می کنید یا شاید فقط خوب بخوابید مست هستید

after drunk we get to really really drunk very drunk and these are the words

پس از مستی ما واقعا مست می شویم و اینها کلماتی هستند که

you want to use they're very common everyone knows them and they all

می خواهید استفاده کنید آنها بسیار رایج هستند همه آنها را می شناسند و همه آنها

basically mean the same thing you're very very drunk so the next one

اساساً یک معنی دارند چیزی که تو خیلی مست هستی پس نفر بعدی

he was pissed my friend drank two bottles of soju he was pissed okay so

او عصبانی شد دوست من دو بطری سوجو نوشید او عصبانی بود بسیار خوب خیلی

very drunk he drank three bottles of soju he was

مست او سه بطری سوجو نوشید او

wasted really really drunk smashed he was smashed again wasted smashed

هدر رفت واقعا مست بود شکست خورد او دوباره شکسته شد هدر

hammered all being very drunk he was wasted he was smashed he was hammered

رفت خیلی مست بود ضایع شد شکست خورد او چکش خورد

and the last one a little bit of a bad word

و آخرین کلمه کمی بد

he was shit-faced okay really a really really drunk he had four or five bottles

بود او با حالتی خفن بود خیلی خوب واقعا واقعا مست بود او چهار یا پنج بطری

of soju he was shit-faced okay again you could

سوجو داشت.

use it he she my mother my father I I was shit-faced doesn't matter you want

از آن استفاده کن او مادرم پدرم دوم خجالتی بود مهم نیست می‌خواهی

to describe someone that's very very drunk for me personally if I drink maybe

کسی را توصیف کنی که شخصاً برای من بسیار مست است اگر من شاید

two or three bottles of beer I get buzzed maybe five or six bottles of beer

دو یا سه بطری آبجو بنوشم وزوز می‌کنم شاید پنج یا شش بطری آبجو

I will get drunk certainly one bottle of soju I'm drunk

من مست می شوم مطمئناً یک بطری سوجو مست می شوم

if I drink two bottles of soju maybe pissed yeah three bottles of soju

اگر دو بطری سوجو بنوشم شاید عصبانی هستم بله سه بطری سوجو

I'm certainly in this area smashed hammered and four bottles of

من مطمئناً در این منطقه هستم که با چکش شکسته شده و چهار بطری

soju I am shit-faced I am crazy drunk alright

سوجو من اخم کرده ام.

so these are great words to describe your friend or yourself and the

بنابراین اینها کلمات بسیار خوبی برای توصیف دوست یا خودتان و

different states of being drunk alright that's it for this video see you next

حالات مختلف مست بودن هستند، این برای این ویدیو است

time

دفعه

hi everyone I'm Robin and in this video I'm going to talk about the difference

بعد شما را می بینم سلام من رابین هستم و در این ویدیو در مورد تفاوت

between pass out and black out okay a lot of my students confuse both of these

بین غش کردن صحبت خواهم کرد.

expressions so I hope this video will clear up all confusion both of these

و خیلی از دانش‌آموزان من هر دوی این عبارات را اشتباه می‌گیرند،

expressions are mainly used to describe when we go out drinking alcohol with our

بنابراین امیدوارم

friends okay so the first expression pass out what

این ویدیو تمام سردرگمی‌ها را برطرف کند.

does that mean well we say pass out when we fall asleep okay we fall asleep

آیا این بدان معناست که ما می گوییم وقتی به خواب می رویم از حال می رود خوب ما ناگهان به خواب می رویم

suddenly probably because our body has some sort of problem or shock okay we

احتمالاً به این دلیل که بدن ما نوعی مشکل یا شوک دارد خوب ما

can also use the expression to faint okay that means to fall asleep suddenly

همچنین می توانیم از عبارت غش کردن استفاده کنیم خوب است که به معنای خوابیدن ناگهانی است

so when we're drinking a lot okay we can pass out because we our body took too

بنابراین وقتی در حال نوشیدن الکل هستیم خیلی خوب، ما می توانیم از هوش برویم زیرا بدن ما

much alcohol but you don't always have to use it just with drinking you know if

الکل زیادی مصرف کرده است، اما شما همیشه مجبور نیستید از آن فقط با نوشیدن الکل استفاده کنید، می دانید اگر

someone hits you on the head very hard you can pass out or maybe you're very

کسی خیلی به سر شما ضربه بزند، ممکن است بیهوش شوید یا ممکن است خیلی

sick you have something wrong with your stomach and your body has a shock you

بیمار باشید شما مشکلی در معده خود دارید و بدن شما شوک دارد،

can pass out okay so pass out is kind of fall asleep because your body has some

می توانید از هوش بروید، بنابراین غش کردن نوعی خوابیدن است زیرا بدن شما نوعی

sort of problem or a shock and again we can also use the term to faint

مشکل یا شوک دارد و دوباره می توانیم از اصطلاح خاموشی غش استفاده کنیم

blackout is very different okay so pass out fall asleep

. متفاوت باشه پس غش کن بخواب بخواب

blackout means you have no memory so if you are drinking a lot of alcohol and

خاموشی یعنی تو حافظه ای نداری پس اگه الکل زیاد میخوری و

the next day your friend asks you you know what happened last night and you I

روز بعد دوستت ازت میپرسه میدونی دیشب چه اتفاقی افتاده و تو یادم

can't remember I blacked out okay so blacked out means you have no memory you

نمیاد من سیاهی کردم خوب خیلی سیاه شدم یعنی شما هیچ حافظه ای ندارید شما

were awake just you can't remember so let's take a look at my two example

بیدار بودید فقط نمی توانید به یاد بیاورید پس بیایید به دو

sentences they're almost the same I drank so much I passed out okay I drank

جمله مثال من نگاهی بیندازیم. آنها تقریباً یکسان هستند

so much alcohol I passed out that means I fell asleep I drank so much I blacked

. در خواب من خیلی نوشیدم من سیاه شدم بسیار

out okay so this person didn't fall asleep just they have no memory of what

خوب بنابراین این شخص خوابش نبرد فقط آنها هیچ خاطره ای از اتفاقی که

happened after they went drinking all right so

بعد از نوشیدن خوب مشروب خوردند را ندارند بنابراین

that's the difference between pass out and blackout I hope you understand

این تفاوت بین غش کردن و خاموشی است امیدوارم متوجه شده باشید

that's it for this video

که این برای این ویدیو است

hi there I'm Sarah and I'm going to explain some euphemisms to you for the

سلام در آنجا من سارا هستم و می خواهم برای شما تعبیرهایی را برای کلمه

word pregnant so maybe if your friend or somebody is pregnant people will ask and

حامله توضیح دهم، بنابراین شاید اگر دوست شما یا کسی باردار است، مردم بپرسند و

you'll say oh she's pregnant but the word pregnant might be a little bit too

شما بگویید اوه او باردار است، اما ممکن است کلمه باردار کمی هم باشد.

direct so we have some euphemisms that we can use to say pregnant without

مستقیم، بنابراین ما برخی از اصطلاحات خوشایند داریم که می توانیم بدون آن باردار بگوییم

saying pregnant so let's look at the board so right up front she's pregnant

گفتن باردار پس بیایید از جلو به تابلو نگاه کنیم بنابراین او باردار است

that is how you would say it and everybody knows what it means she's

که شما می‌گویید و همه می‌دانند که او

pregnant down here are our euphemisms so the most common one she's expecting so

در اینجا به چه معناست که او باردار است، تعبیرهای خوشایند ما است، بنابراین رایج‌ترین موردی که او انتظار دارد، بنابراین

she's expecting a baby in the future you can just say oh she's expecting and

او در آینده منتظر بچه‌دار شدن است. فقط می تواند بگوید او منتظر است و

everybody knows what that means very very common number two she's

همه می دانند که این به چه معناست شماره دو بسیار معمولی

preggers so preggers is like a shortened form of

است که او حامله است، بنابراین حاملگی مانند شکل کوتاه شده

pregnant it's less serious it's kind of funny she's preggers eating for two

حاملگی است، جدی تر است

eating for two is she's got a lot of food on her plate she's eating for her

. در بشقاب او برای او غذا می خورد

and she's eating for the baby she's eating for two these two are idioms so

و برای بچه غذا می خورد او برای دو نفر غذا می خورد این دو اصطلاح هستند بنابراین

knocked up knocked up is a little bit negative in the past it was used for

ضربه خورده پایین زد کمی منفی است در گذشته برای

somebody who's unmarried so she's knocked up the baby wasn't expected

کسی که ازدواج نکرده است استفاده می شده است بنابراین او ضربه زده است کودک نیست انتظار می رود

she's not married it's a little bit of a surprise so that wasn't a good feeling

که او ازدواج نکرده است کمی تعجب آور است، بنابراین این احساس خوبی

with knocked up but now people say it all the time so she's knocked up it's

با ناک آپ نیست، اما اکنون مردم همیشه این را می گویند، بنابراین او ضربه خورده است،

not negative anymore she has a bun in the oven this one's kind of funny so you

دیگر منفی نیست او یک نان در فر دارد، این یک نوع خنده دار است بنابراین

need to imagine that the woman's body is an oven and inside there is a baby the

باید تصور کنید که بدن زن یک تنور است و داخل آن یک بچه وجود دارد، بچه

baby is the bread it's a little bun just a little bun and it's going to grow and

نان است، یک نان کوچک است، فقط یک نان کوچک است و قرار است رشد کند و

babies grow bread grows in the oven so bun is the baby in the oven which is the

بچه ها نان در تنور رشد کنند، بنابراین نان بچه در آن است. اجاقی که

stomach so those are our euphemisms for pregnancy I hope they help you out see

معده است پس اینها تعبیرهای ما برای بارداری هستند امیدوارم به شما کمک کنند

you next time

دفعه بعد شما را ببینم