The DEFINITIVE Guide to Becoming a NATURAL English Speaker

The one or two people there that performed better in class

یک یا دو نفری که در آنجا در کلاس عملکرد بهتری داشتند

usually were people who were already living their English.

معمولاً افرادی بودند که قبلاً انگلیسی خود را زندگی می کردند.

I am not what happened to me.

من آن چیزی نیستم که برای من اتفاق افتاده است.

I am what I choose to become.

من همانی هستم که انتخاب می کنم تبدیل شوم. سوار

Get on the fluency train.

قطار روانی شوید.

I'm joined here in the Global Studio

من در اینجا در استودیوی گلوبال

by the one and only Axel Pose, who in the last episode showed us

توسط یک و تنها اکسل پوز ملحق شده ام که در قسمت آخر به ما نشان داد که

why he's called Axel Pose by shredding his guitar.

چرا او را اکسل پوز با خرد کردن گیتار خود می نامند.

How's it going? Thiago.

اوضاع چطوره؟ تیاگو

Hey, Ethan. I'm fine. How's it going?

هی، ایتان من خوبم. اوضاع چطوره؟

Today we are talking all about something that is very near and dear to our hearts.

امروز ما در مورد چیزی صحبت می کنیم که برای ما بسیار نزدیک و عزیز است.

The RealLife Way.

راه واقعی زندگی.

And the RealLife Way is our method that we help

و RealLife Way روش ما است که به

learners from all around the world to improve their English.

زبان آموزان از سراسر جهان کمک می کنیم تا زبان انگلیسی خود را بهبود بخشند.

We've talked about this on other podcasts and actually something that we've,

ما در پادکست‌های دیگر درباره این موضوع صحبت کرده‌ایم و در واقع چیزی را که داریم، می‌دانید،

you know,

we know it at our core, but we're kind of defining

ما آن را در هسته خود می‌دانیم، اما به نوعی در حال تعریف

and coming up with a framework so that we can better explain

و ارائه چارچوبی هستیم تا بتوانیم بهتر

to other people, better use it to train new teachers and new team members

به دیگران توضیح دهیم. بهتر است از آن برای آموزش معلمان جدید و اعضای تیم جدید استفاده کنید

that are used to create content and courses and things like that.

که برای ایجاد محتوا و دوره ها و مواردی از این قبیل استفاده می شود.

We've been working on this a lot the last few months and we're kind

ما در چند ماه گذشته بسیار روی این موضوع کار کرده ایم و امروز به نوعی

of rolling out a new iteration of this with you guys today.

تکرار جدیدی از آن را با شما دوستان ارائه می کنیم.

So we're really excited about that.

بنابراین ما واقعاً در مورد آن هیجان زده هستیم.

And...

و...

By the way, Ethan, what's iteration?

به هر حال، ایتان، تکرار چیست؟

A new iteration of the RealLife Way.

تکرار جدیدی از RealLife Way.

What's iteration?

تکرار چیست؟

Another way we can say this is a new version, right?

راه دیگری که می توانیم بگوییم این یک نسخه جدید است، درست است؟

So it's another version of the RealLife Way an iteration, we might say it's

بنابراین این نسخه دیگری از RealLife Way یک تکرار است، ممکن است بگوییم که به

kind of like a not only a version, but like an improvement on previous versions.

نوعی شبیه یک نسخه است، بلکه مانند یک بهبود نسبت به نسخه های قبلی است.

We often say here, if you've been following us for a while at real life

ما اغلب در اینجا می گوییم، اگر مدتی است که ما را در زندگی واقعی دنبال می کنید،

English, we often say, Don't just learn it, live it.

اغلب می گوییم: فقط آن را یاد نگیرید، زندگی کنید.

But the RealLife Way adds to extra things.

اما RealLife Way به چیزهای اضافی اضافه می کند.

So living it, that's the first part of it.

بنابراین زندگی کردن، این بخش اول آن است.

Connect it, and the final part is activate it.

آن را وصل کنید و قسمت نهایی آن را فعال کنید.

And these are kind of, you know, circular things that you're doing all the time.

و اینها نوعی کارهای دایره ای هستند که شما همیشه انجام می دهید.

You can be at different points of that at different moments,

شما می توانید در لحظات مختلف در نقاط مختلف آن قرار داشته باشید ،

and you're kind of like always cycling through it at a higher level.

و به نوعی مانند همیشه در سطح بالاتری از آن عبور می کنید.

You'll get to know all about that today and by the end.

امروز و تا پایان با همه چیز در مورد آن آشنا خواهید شد .

Basically, our goal for you is for you to already

اساساً، هدف ما برای شما این است که از قبل

start putting these things into practice, to level up your English.

شروع به اجرای این موارد کنید تا سطح زبان انگلیسی خود را ارتقا دهید.

And also we're going to give you six tools.

و همچنین ما شش ابزار را به شما می دهیم.

So these components, each of them has two elements.

پس این اجزا، هر کدام دو عنصر دارند.

So that's six elements in total.

بنابراین در مجموع شش عنصر است.

We're going to give you a tool for each one of them

ما قصد داریم برای هر یک از آنها ابزاری را در اختیار شما قرار دهیم

that you can already start using as soon as you finish

که به محض پایان

listening this podcast or even pausing it during the podcast.

گوش دادن به این پادکست یا حتی توقف آن در طول پادکست، می‌توانید از آن استفاده کنید.

So before we get to that, if you are new here, at RealLife

بنابراین، قبل از رسیدن به آن، اگر در اینجا، در RealLife English، تازه وارد هستید

English, every single week we make new lessons like this, new video

، هر هفته درس‌های جدیدی مانند این، پادکست‌های ویدیویی جدید می‌سازیم که به

podcasts, helping you to take your interest in

شما کمک می‌کند تا علاقه خود را به

next level so that you can go from feeling like a lost, insecure

سطح بعدی جلب کنید تا بتوانید از احساس گم‌شده دور شوید. ،

English learner to being a confident and natural English speaker.

زبان آموز انگلیسی را ناامن می کند تا یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس و طبیعی باشد.

So if you haven't yet hit that, subscribe on and ballymaloe

بنابراین اگر هنوز به آن نرسیده‌اید، مشترک شوید و balllymaloe کنید

so you don't miss a single new one and you can join our community.

تا یک مورد جدید را از دست ندهید و بتوانید به انجمن ما بپیوندید.

And that said, let's move on to the first one.

و این گفته، بیایید به اولین مورد برویم.

So as we mentioned live it and this has two elements in it.

بنابراین همانطور که ذکر کردیم live it و این دو عنصر در خود دارد.

The first one is making your English fun, natural and convenient.

اولین مورد این است که انگلیسی شما را سرگرم کننده، طبیعی و راحت می کند.

And actually Thiago and I recorded a podcast

و در واقع من و تیاگو یک پادکست

just about this out How to make Your English Fun, Natural, Convenient.

در مورد این موضوع ضبط کردیم که چگونه انگلیسی خود را سرگرم کننده، طبیعی و راحت کنیم.

It's a super important place for people to get started because a lot of people

این مکان بسیار مهمی برای شروع افراد است زیرا بسیاری از افراد

are coming out of kind of like boring, dry, traditional methods for learning.

از روش های خسته کننده، خشک و سنتی برای یادگیری خارج می شوند.

So this can be something that can be a total game changer.

بنابراین این می تواند چیزی باشد که می تواند یک تغییر کلی بازی باشد.

But if you're listening to us, you might already know about that.

اما اگر به ما گوش می دهید، ممکن است از قبل در مورد آن بدانید.

If you are new here, you might want to check out Episode 316

اگر در اینجا تازه کار هستید، ممکن است بخواهید قسمت 316 را بررسی کنید

to learn more about how to make your English fun, natural and convenient.

تا در مورد نحوه سرگرم کننده، طبیعی و راحت انگلیسی خود بیشتر بدانید.

But the tool that we are going to talk about

اما ابزاری که ما قصد داریم در مورد آن صحبت کنیم

for making it fun, natural, convenient, is reflection.

تا آن را سرگرم کننده، طبیعی و راحت کنیم، بازتاب است.

Reflection is something actually like throughout the process, you can always

انعکاس در واقع چیزی شبیه به این در طول فرآیند است، شما همیشه می توانید

be reflecting on how to improve and it's a really important habit, right? But

در مورد چگونگی بهبود فکر کنید و این یک عادت واقعا مهم است، درست است؟ اما

when it comes to making a fun natural convenient,

وقتی نوبت به ایجاد یک سرگرمی و راحت طبیعی می‌رسد،

this is something like at least Thiago and I have actually talked about that

حداقل چیزی شبیه به تیاگو است و من در واقع در مورد آن

with our coaching students, with individual students.

با شاگردان مربی‌مان صحبت کرده‌ام .

This is something that I used to do is at the beginning

این کاری است که من انجام می‌دادم در آغاز در

in their first couple of sessions,

دو جلسه اول آنها،

really getting to know them and getting to know

واقعاً با آنها آشنا می‌شدم و می‌دانستم

what are the things that you like, what you do in your free time,

چه چیزهایی را دوست دارید، در اوقات فراغت خود چه می‌کنید، به

what are you passionate about?

چه چیزهایی علاقه دارید؟ می دانید

What kind of like, you know, lights you up

چه نوع لایکی شما را روشن می کند

and finding ways that you can actually connect your English to that.

و راه هایی را پیدا می کند که بتوانید در واقع انگلیسی خود را به آن متصل کنید.

So find ways to take the things that you already love doing

بنابراین راه هایی را برای انجام کارهایی که قبلاً دوست دارید انجام دهید پیدا کنید

and start doing them in English.

و شروع به انجام آنها به زبان انگلیسی کنید.

So Thiago actually

بنابراین تیاگو واقعاً

had some really great questions that he asked his students

سؤالات بسیار خوبی داشت که

when he's kind of like doing this with them.

وقتی دوست داشت این کار را با آنها انجام دهد از دانش آموزانش پرسید.

And I thought, Thiago, you could go ahead and share with which these questions

و من فکر کردم، تیاگو، می‌توانی ادامه بدهی و به اشتراک بگذاری که این سؤالات چیست و

are and if you're listening or if you're watching this,

اگر گوش می‌دهی یا اگر این را تماشا می‌کنی،

I even would say like grab a piece of paper or,

حتی می‌گویم دوست دارم یک تکه کاغذ بردارید یا، می‌دانید

you know, get out a notepad on your phone or whatever.

، یک دفترچه یادداشت بردارید. روی گوشی یا هر چیز دیگری

And after the questions, pause and actually like just take

و بعد از سؤالات، مکث کنید و در واقع مانند

a couple of minutes and think about think about your answers to these questions.

چند دقیقه وقت بگذارید و در مورد پاسخ خود به این سؤالات فکر کنید.

So take it away, Thiago.

پس آن را بردارید، تیاگو.

Yeah, Ethan. And that's super important, right?

آره ایتان و این خیلی مهم است، درست است؟

Because I think most people, most learners, they

از آنجا که من فکر می کنم اکثر مردم، بیشتر زبان آموزان،

they view English as a subject, a school subject.

آنها انگلیسی را به عنوان یک موضوع، یک موضوع مدرسه می بینند.

They need to study only.

آنها فقط نیاز به مطالعه دارند.

Yeah, but yeah.

آره ولی آره

As we study it.

همانطور که آن را مطالعه می کنیم.

Right, you study the language but it's more than that.

درست است، شما زبان را مطالعه می کنید اما بیشتر از این است.

So what we propose here, when we say living your English

بنابراین آنچه در اینجا پیشنهاد می کنیم، وقتی می گوییم زندگی انگلیسی خود را

is exactly integrating English into your life.

دقیقاً ادغام زبان انگلیسی در زندگی شما می کند.

Yeah, it's a tool.

بله، این یک ابزار است.

It's something that is always there.

این چیزی است که همیشه وجود دارد.

It's part of your life. You just do it right.

بخشی از زندگی شماست تو فقط درستش کن

Almost like, you know, a brushing your teeth in the morning or taking a shower.

تقریباً مثل مسواک زدن در صبح یا دوش گرفتن.

We don't we don't even think about it anymore, but we do it.

ما دیگر حتی به آن فکر نمی کنیم، اما آن را انجام می دهیم.

Yeah.

آره

So the idea is for you to have English like that in our life.

بنابراین ایده این است که شما انگلیسی را در زندگی ما داشته باشید.

Yeah.

You just consume content in English, you just do stuff in English in our day

آره

شما فقط محتوا را به زبان انگلیسی مصرف می کنید، در روزگار ما فقط کارهایی را به زبان انگلیسی انجام می دهید

because that's what you do. Yeah.

زیرا این کاری است که شما انجام می دهید. آره

And the questions that we listed here

و سؤالاتی که در اینجا

to help you guys with this reflection are,

برای کمک به شما بچه ها با این تأمل فهرست کرده ایم این است که

what do I usually do in my free time?

من معمولاً در اوقات فراغت خود چه کار می کنم؟

What are my hobbies?

سرگرمی های من چیست؟

What topics am I interested in?

به چه موضوعاتی علاقه دارم؟

For example, technology, business, psychology.

به عنوان مثال، فناوری، تجارت، روانشناسی.

What do I already do in my life

من قبلاً در زندگی خود چه کاری انجام می دهم

that could easily be done in English?

که به راحتی می توان آن را به زبان انگلیسی انجام داد؟

You know, just by changing the language?

میدونی فقط با تغییر زبان؟

And how can I make English learning convenient for me?

و چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی را برایم راحت کنم؟

So these are some questions that we really encourage

بنابراین اینها برخی از سوالاتی است که ما واقعاً

you guys to ponder, to reflect on, because

شما را تشویق می کنیم که در مورد آنها فکر کنید، زیرا

the idea is to integrate English in your life

ایده این است که زبان انگلیسی را در زندگی خود ادغام کنید

And not just be having English, be that thing that you study once

و فقط انگلیسی نداشته باشید، چیزی باشد که

or twice a week at your language school or with a private teacher.

هفته ای یک یا دو بار در مدرسه زبان خود مطالعه کنید. یا با معلم خصوصی

I have to point out there too, you used a really nice word ponder

باید در آنجا هم اشاره کنم، شما یک کلمه واقعاً خوب استفاده کردید، فکر کنید،

this reminds me always this word of Winnie the Pooh,

این کلمه همیشه من را به یاد این کلمه وینی پو می‌اندازد،

because I remember the cartoons when I was growing up.

زیرا وقتی بزرگ شدم کارتون‌ها را به یاد می‌آورم.

He would like sit under a tree and like when he was having some issue

او دوست دارد زیر یک درخت بنشیند و دوست دارد زمانی که برایش مشکلی پیش آمده باشد،

and he'd be like sitting there being like, ponder, ponder, ponder, like thinking.

و مانند نشستن در آنجا، مانند فکر کردن، اندیشیدن، اندیشیدن، فکر کردن است.

So it's it's exactly what we were saying.

بنابراین این دقیقاً همان چیزی است که ما می‌گفتیم.

Reflecting.

But ponder is kind of a more advanced way to say that.

منعکس کننده.

اما تامل به نوعی روش پیشرفته تری برای بیان آن است.

And the second part of living it is every day.

و بخش دوم زندگی در آن هر روز است.

So to live your English, you have to make it fun,

بنابراین برای زندگی انگلیسی خود، باید آن را سرگرم کننده،

natural, convenient, and every day doing it every day.

طبیعی، راحت کنید و هر روز آن را هر روز انجام دهید.

And you shared a really nice kind of quote or this may even be considered

و شما یک نقل قول واقعاً زیبا را به اشتراک گذاشتید یا حتی ممکن است

like a proverb right before we start recording. Do you want to share that?

درست قبل از شروع ضبط، مانند یک ضرب المثل در نظر گرفته شود . آیا می خواهید آن را به اشتراک بگذارید؟

Yeah. About making it every day.

آره درباره درست کردنش هر روز

I would say consistency is the key here, right?

من می‌توانم بگویم ثبات کلید اینجاست، درست است؟

Consistency is key.

سازگاری کلیدی است. به این

Meaning that it's much better for you to practice your English five

معنی که برای شما بهتر است

or 10 minutes every day, that it may be just doing it once a week for 3 hours.

هر روز پنج یا 10 دقیقه انگلیسی خود را تمرین کنید، که ممکن است فقط یک بار در هفته به مدت 3 ساعت این کار را انجام دهید.

Yeah.

So it's really about showing up every day, the consistency side of it,

آره

بنابراین در واقع این است که هر روز خود را نشان دهید، جنبه سازگاری آن،

much better, much more effective in the long run.

بسیار بهتر، بسیار موثرتر در دراز مدت. می‌دانی

You know, I've been teaching for many years now.

، من سال‌هاست که تدریس می‌کنم.

Yeah, I've been a teacher for 15 years now.

بله، من الان 15 سال است که معلم هستم.

And in all, during all this time I have met

و در مجموع، در تمام این مدت با

many types of students, many kinds of students.

انواع زیادی از دانش آموزان، انواع مختلفی از دانش آموزان ملاقات کرده ام.

And in my experience, it's amazing because I know sometimes

و طبق تجربه من، شگفت‌انگیز است، زیرا می‌دانم که گاهی اوقات

I would have a class of ten people, you know, and maybe

یک کلاس ده نفره دارم، و شاید

the one or two people there that performed better in class,

یکی دو نفر در آنجا در کلاس بهتر عمل کنند،

usually where people who were already living their English outside of the class,

معمولاً در جایی که افرادی که قبلاً انگلیسی خود را خارج از کلاس زندگی می‌کردند. می‌دانید

you know, when I did some digging, some investigation and talk to these students,

، وقتی با این دانش‌آموزان حفاری، بررسی و صحبت کردم،

I would discover that they had the habit already

متوجه شدم که آنها عادت داشتند

of watching movies and series everyday in English.

هر روز به زبان انگلیسی فیلم و سریال تماشا کنند.

They loved movies and series where they read comic books in English.

آنها عاشق فیلم ها و سریال هایی بودند که در آن کتاب های کمیک به زبان انگلیسی می خواندند.

You know, it was a habit already, or they did something in English already

می دانید، قبلاً یک عادت بود، یا آنها قبلاً کاری را به زبان انگلیسی انجام دادند

that was connected with their interests. Yeah.

که با علایق آنها مرتبط بود. آره

So I saw that first hand in our students or learners

بنابراین من این دست اول را در دانش آموزان یا زبان آموزانی دیدم

who live their English like that.

که انگلیسی خود را اینطور زندگی می کنند.

Yeah. Outside of the class.

آره خارج از کلاس

Outside of that deliberate practice moment, they are the ones

خارج از آن لحظه تمرین عمدی، آنها هستند

who actually tend to be more successful at learning the language.

که در واقع تمایل بیشتری به یادگیری زبان دارند.

A lot of people

بسیاری از مردم

and this is actually the reason why we have this is the first component

و این در واقع دلیلی است که ما این اولین مولفه را داریم به این دلیل است

is because a lot of people are coming out of maybe an experience where mostly

که افراد زیادی از تجربه ای بیرون می آیند که در آن بیشتر

you were studying in traditional schools and everything

در مدارس سنتی و همه چیز درس می خواندید

and maybe you were just, you know, you would go to class the two times a week

و شاید فقط بودید، می دانید، شما دو بار در هفته به کلاس می رفتید،

because you thought like, you know, that's what you're supposed to do.

زیرا فکر می کردید، می دانید، این همان کاری است که باید انجام دهید.

You're supposed to sign up for classes, go off two times a week, and and that's it.

قرار است برای کلاس ها ثبت نام کنید، هفته ای دو بار بروید و تمام.

But it's much more important what you're doing between those classes.

اما بسیار مهمتر است که بین آن کلاس ها چه می کنید.

If you're showing up every single day and doing something,

اگر هر روز حاضر می شوید و کاری انجام می دهید،

then that you're actually like going to class.

در واقع مانند رفتن به کلاس هستید.

In many ways the class will be really helpful,

از بسیاری جهات، کلاس واقعاً مفید خواهد بود،

but only if you're already having those really good habits.

اما فقط در صورتی که قبلاً آن عادات واقعاً خوب را داشته باشید.

So we actually just talked.

بنابراین ما در واقع فقط صحبت کردیم.

We did a podcast talking a lot about this, talking about motivation and why

ما یک پادکست ساختیم که در مورد این موضوع زیاد صحبت می‌کردیم، در مورد انگیزه و چرا

systems, why habits are much more powerful than relying on motivation.

سیستم‌ها، چرا عادات بسیار قدرتمندتر از تکیه بر انگیزه صحبت می‌کردیم.

And we had a lot of book that we really love called Atomic Habits by James Clear,

و ما کتاب‌های زیادی داشتیم که واقعاً دوستشان داریم به نام عادت‌های اتمی نوشته جیمز کلیر،

which you should totally check out if you haven't.

که اگر این کار را نکرده‌اید، باید آن را کاملاً بررسی کنید .

So check that out if you want to learn more.

بنابراین اگر می خواهید بیشتر بدانید آن را بررسی کنید.

We go a lot deeper,

but just wanted to give you guys kind of like a tool here that you can already use.

ما خیلی عمیق‌تر می‌شویم،

اما فقط می‌خواستیم ابزاری را در اختیار شما دوستان قرار دهیم که می‌توانید از آن استفاده کنید.

So one of the things, one of the, um,

بنابراین یکی از چیزها، یکی از آنها،

I guess it's tool from atomic habits that is really powerful.

من حدس می‌زنم که ابزاری از عادات اتمی است که واقعاً قدرتمند است. به

It's called habit stacking.

آن انباشتن عادت می گویند.

So if you stack things, you pile one on top of another.

بنابراین اگر چیزها را روی هم قرار دهید، یکی را روی دیگری انباشته می کنید.

So what this is basically is he says, you know,

بنابراین، اساساً این چیزی است که او می‌گوید، می‌دانید،

take some habits that you already have, that you already exists.

برخی از عادت‌هایی را که قبلاً دارید، که قبلاً وجود داشته‌اید، در نظر بگیرید.

So for most of us, we have a coffee in the morning. Right?

بنابراین برای اکثر ما، صبح ها یک قهوه می خوریم. درست؟

We have our morning.

ما صبح خود را داریم.

We make our morning coffee or so we do something while we're having our coffee.

ما قهوه صبح خود را درست می کنیم یا در حین نوشیدن قهوه کاری انجام می دهیم.

So you already have that habit established.

بنابراین شما قبلاً این عادت را ایجاد کرده اید.

Why not stack on top of that some sort of beneficial English habit?

چرا روی آن نوعی عادت مفید انگلیسی قرار نمی گیرید؟

And this can be really small.

و این می تواند واقعاً کوچک باشد.

The important thing is just starting small, building this habit,

نکته مهم این است که از کوچک شروع کنید، این عادت را ایجاد کنید،

showing up every single day, even if it's just 2 minutes.

هر روز خود را نشان دهید، حتی اگر فقط 2 دقیقه باشد.

He actually calls this a two minute rule because it's much more effective

او در واقع این قانون را یک قانون دو دقیقه ای می نامد زیرا

if you really lower the bar, if you make it really easy for yourself.

اگر واقعاً نوار را پایین بیاورید، اگر آن را واقعاً برای خود آسان کنید، بسیار مؤثرتر است.

And then once you have that habit established, you optimize, you know,

و سپس هنگامی که این عادت را ایجاد کردید، بهینه سازی می کنید، می دانید، می

you can make it.

توانید آن را ایجاد کنید.

You can spend more time, you can make it more effective.

شما می توانید زمان بیشتری را صرف کنید، می توانید آن را موثرتر کنید.

But the important thing is just showing up every single day.

اما مهم این است که هر روز ظاهر شوید.

Ethan, what does to lower the bar means... or mean?

ایتان، پایین آوردن نوار به چه معناست... یا یعنی چه؟

Yeah, that's a that's really great.

بله، این واقعاً عالی است.

And it's something that a lot of people come into learning, right.

و این چیزی است که بسیاری از مردم آن را یاد می گیرند، درست است.

And they have very high expectations.

و توقعات بسیار بالایی دارند.

They want to already find the best teacher,

آنها می خواهند بهترین معلم،

the best method, the best YouTube channel, whatever.

بهترین روش، بهترین کانال یوتیوب را پیدا کنند .

Instead.

بجای.

But they're not doing the things to actually like show up every single day.

اما آنها کارهایی را انجام نمی دهند که واقعاً دوست دارند هر روز ظاهر شوند.

So until you're actually showing up every single day,

بنابراین تا زمانی که شما در واقع هر روز ظاهر شوید،

you know, the same as if like you're wanting to get in shape and everything.

می دانید، همان طور که انگار می خواهید به فرم و همه چیز برسید. در ابتدا

You don't need to worry so much about finding like the perfect workout program

نیازی نیست در مورد یافتن برنامه تمرینی عالی آنقدر نگران باشید

at the beginning.

.

You need to like actually get yourself to the gym

شما باید دوست داشته باشید که در واقع

three times a week or four times a week or every day,

سه بار در هفته یا چهار بار در هفته یا هر روز،

you know, depending on what your goals are.

بسته به اهدافتان، به باشگاه بروید.

And then once you're actually doing that, then you can, you know, find

و وقتی واقعاً این کار را انجام دادید، می‌دانید، می‌توانید

a really great trainer who can help you to optimize, to do the exercises better.

یک مربی واقعا عالی پیدا کنید که می‌تواند به شما در بهینه‌سازی و انجام بهتر تمرین‌ها کمک کند.

Or you can find like a really great program

یا می‌توانید مانند یک برنامه واقعا عالی پیدا کنید

that helps you to, you know, have kind of like a method that you can follow.

که به شما کمک می‌کند، می‌دانید، روشی شبیه به آن داشته باشید که می‌توانید آن را دنبال کنید.

But until you're actually like showing up every day, all the optimization

اما تا زمانی که در واقع مانند هر روز ظاهر شدن، همه بهینه‌سازی‌ها

and stuff, you might just end up failing because you want you won't stick with it.

و موارد دیگر نباشید، ممکن است در نهایت شکست بخورید زیرا می‌خواهید به آن پایبند نباشید.

So it's like it's about maybe simplifying the process, right?

بنابراین مثل این است که ممکن است این روند را ساده کند، درست است؟

You lower the bar, you lower the expectations at first.

شما میله را پایین می آورید، ابتدا انتظارات را پایین می آورید.

Right? Exactly.

درست؟ دقیقا. توقعات فوق

You don't have super crazy high expectations.

العاده دیوانه وار زیادی ندارید .

You lower the bar.

شما نوار را پایین می آورید.

Yeah, maybe 2 minutes per day, 5 minutes per day.

بله، شاید 2 دقیقه در روز، 5 دقیقه در روز.

And then as time passes, you can raise the bar,

و سپس با گذشت زمان، می توانید سطح را افزایش دهید،

you can increase the the complexity or the the expectations.

می توانید پیچیدگی یا انتظارات را افزایش دهید.

Right. Exactly.

درست. دقیقا.

That's the opposite is like let's let's raise the bar, let's stoke the fire.

برعکس این است که بیایید میله را بالا ببریم، آتش را شعله ور کنیم.

I recommend you actually, I try this right now already for yourself.

من در واقع به شما توصیه می کنم، من این را در حال حاضر برای خودتان امتحان می کنم. در

So talked about like a morning coffee.

مورد آن مانند یک قهوه صبح صحبت شد.

One thing you could do is, you know, maybe studying the new words that you learned

یک کاری که می توانید انجام دهید این است، می دانید، شاید مطالعه کلمات جدیدی که یاد گرفته اید،

maybe the night before you watched TV series

شاید شب قبل از تماشای سریال های تلویزیونی

and you took note of like a word or two and, you know, you could actually

و مانند یک یا دو کلمه یادداشت کرده اید و، می دانید، می توانید در واقع از

use these 2 minutes, 5 minutes that you're having more coffee

این 2 دقیقه استفاده کنید، 5 دقایقی که قهوه بیشتری می نوشید

and just like review your list or, you know, use space repetition

و فقط می خواهید لیست خود را مرور کنید یا، می دانید، از تکرار فضایی

to study those, which we'll talk more about

برای مطالعه آن ها استفاده کنید، که ما بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد

and a really great way you could do this as you're listening this podcast, right?

و یک راه واقعا عالی برای انجام این کار در حین گوش دادن به این پادکست، درست؟

So we just talked about, for example, lower the bar, raise the bar.

بنابراین ما فقط در مورد، به عنوان مثال، پایین آوردن نوار، بالا بردن نوار صحبت کردیم.

And if you are using the the app, we give you vocabulary

و اگر از این برنامه استفاده می کنید، ما

flashcards for every single podcast so you never forget these new words.

برای هر پادکست فلش کارت واژگانی به شما می دهیم تا هرگز این کلمات جدید را فراموش نکنید.

So you could actually,

بنابراین،

for example, try this tomorrow while you're having a morning coffee.

برای مثال، می توانید این را فردا در حالی که در حال خوردن قهوه صبح هستید، امتحان کنید. هر چند وقت یکبار

Download the app now and then while you're doing it, then study

برنامه را دانلود کنید ، سپس

some of the words that you learned today.

برخی از کلماتی را که امروز یاد گرفتید مطالعه کنید.

And if you start doing that every single day, you're going to find

و اگر این کار را هر روز شروع کنید،

instead of just like hearing these new expressions and then,

به جای شنیدن این عبارات جدید و سپس، می

you know, never using them again, you can actually make them

دانید که دیگر هرگز از آنها استفاده نکنید، در واقع می توانید آنها را به

an active part of your repertoire, your vocabulary.

بخشی فعال از کارنامه، واژگان خود تبدیل کنید.

So when you get a speaking opportunity, you can actually use them.

بنابراین وقتی فرصت صحبت به دست می‌آید، در واقع می‌توانید از آنها استفاده کنید.

So before we move on to the next component,

بنابراین قبل از اینکه به مؤلفه بعدی برویم،

I just wanted to share

فقط می‌خواستم

one of my favorite quotes that when I was reading Atomic Habits,

یکی از نقل قول‌های مورد علاقه‌ام را به اشتراک بگذارم که وقتی داشتم عادت‌های اتمی را می‌خواندم،

so he says, everyone is consumed by the end goal,

بنابراین او می‌گوید، همه درگیر هدف نهایی هستند،

but one pushup is better than not exercising.

اما یک بار فشار دادن بهتر از ورزش نکردن است.

One minute of guitar practice is better than none at all.

یک دقیقه تمرین گیتار بهتر از هیچی است.

One minute of reading is better than never picking up a book.

یک دقیقه مطالعه بهتر از این است که هرگز کتابی را در دست نگیرید.

It's better to do less than you hoped than to do nothing at all.

بهتر است کمتر از آنچه امید داشتید انجام دهید تا اینکه اصلاً هیچ کاری انجام ندهید.

So this basically just points to is like, you know, maybe you had a plan

بنابراین این اساساً فقط به این اشاره می کند، می دانید، شاید شما برنامه ای

to study grammar for 30 minutes, but you're not...

برای مطالعه گرامر به مدت 30 دقیقه داشتید، اما اینطور نیست...

Maybe you have kids.

شاید بچه دارید.

They're like screaming in the morning.

آنها مانند فریاد زدن در صبح هستند.

You couldn't get them out the door and stuff

شما نمی توانید آنها را از خانه بیرون بیاورید و چیزهای دیگر را بیرون بیاورید

and you only have 5 minutes then so do 5 minutes of grammar exercise

و فقط 5 دقیقه فرصت دارید، پس 5 دقیقه تمرین گرامر را انجام دهید

just because you couldn't do the 30 minutes. Lower the bar

فقط به این دلیل که نمی توانید 30 دقیقه را انجام دهید. نواری

that said,

که گفته شده را پایین بیاورید،

let's move on to the next component, which is connect it.

بیایید به مؤلفه بعدی که اتصال آن است، برویم.

So the first part, first element of connect it is WHY.

بنابراین اولین بخش، اولین عنصر اتصال آن WHY است.

So we always tell people here, I really fingers start with your WHY

بنابراین ما همیشه به مردم اینجا می گوییم، من واقعاً انگشتانم با شما شروع می شود که چرا می

you know, which means that you're really getting clear on your deep

دانید، به این معنی که شما واقعاً هدف عمیق خود را

burning purpose for learning the language

برای یادگیری زبانی

which most people never actually think about.

که اکثر مردم هرگز واقعاً به آن فکر نمی کنند، روشن می کنید.

Why they're learning the language?

چرا آنها زبان را یاد می گیرند؟

They're just, you know, doing it because of external, external reasons.

آنها فقط، می دانید، این کار را به دلایل بیرونی و بیرونی انجام می دهند.

Their parents tell them they have to do it

والدین آنها به آنها می گویند که باید این کار را انجام دهند

or they're doing it because they think they need to get a job

یا آنها این کار را انجام می دهند زیرا فکر می کنند باید شغلی پیدا کنند

or they're doing it because they think that it's something

یا این کار را انجام می دهند زیرا فکر می کنند این کاری است

that successful people do, but they're never really connected inside to like,

که افراد موفق انجام می دهند، اما آنها هرگز واقعاً از درون به آن متصل نیستند. مثلاً

how is my life going to be different if I learn it?

اگر آن را یاد بگیرم زندگی من چگونه متفاوت خواهد شد؟

You know, what is something that can really

می دانید، چیزی که واقعاً می تواند

this can actually be worthwhile, worth all the effort

واقعاً ارزشمند باشد، ارزش تمام تلاش را دارد

because it really does take a lot of effort.

زیرا واقعاً تلاش زیادی می خواهد.

So this is something that's really valuable have because

بنابراین این چیزی است که واقعاً ارزشمند است، زیرا

when the going gets tough as we say, when things get difficult,

زمانی که به قول ما شرایط سخت می‌شود، وقتی همه چیز سخت می‌شود، می‌دانید، می‌توانید

you know, you can go back to your WHY, you can reconnect to that

به چرایی خود برگردید، می‌توانید دوباره به آن متصل شوید

and it'll help to keep pushing you forward.

و این کمک خواهد کرد که شما را به جلو سوق دهید. به

Will remind you of why you started learning in the first place.

شما یادآوری می کند که چرا در وهله اول شروع به یادگیری کردید.

And a way that I used to do this,

و روشی که من قبلاً این کار را انجام می‌دادم،

something that you can try right now

چیزی که می‌توانید همین الان

again, like pausing and just taking a few moments to note down.

دوباره امتحان کنید، مانند مکث کردن و صرف چند لحظه برای یادداشت کردن. به آن

It's called the Five Whys Exercise.

ورزش پنج چرا گفته می شود.

I just have all my students do this in the very first class, so

من فقط از همه دانش آموزانم می خواهم این کار را در همان کلاس اول انجام دهند، بنابراین

it's really simple.

واقعاً ساده است.

I have to do it is you ask yourself why am I learning English?

من باید این کار را انجام دهم، آیا از خود می‌پرسید که چرا من انگلیسی یاد می‌گیرم؟

And most people the first time they ask themselves, there's five whys.

و اکثر مردم اولین بار که از خود می پرسند، پنج دلیل وجود دارد.

Because the first time you do

چون اولین باری که از

ask yourself, you're probably you're going to say something

خود می‌پرسید، احتمالاً می‌خواهید چیزی

like, Oh, I'm learning it because I need to get a better job.

شبیه این بگویید، اوه، من آن را یاد می‌گیرم زیرا باید شغل بهتری پیدا کنم.

I'm learning it because my parents want me to.

من آن را یاد می گیرم زیرا والدینم از من می خواهند.

I'm learning it because my boss told me or helped me get the promotion.

من آن را یاد می‌گیرم زیرا رئیسم به من گفته یا به من کمک کرده تا ترفیع بگیرم.

I'm learning it because I want to travel

دارم یاد میگیرم چون میخوام سفر کنم

and all those things. They can be good.

و همه این چیزا. آنها می توانند خوب باشند.

They can be good reasons to learn and everything.

آنها می توانند دلایل خوبی برای یادگیری و همه چیز باشند.

But it's not it's not very unique.

اما اینطور نیست خیلی هم منحصر به فرد نیست.

It's not like something that's actually in turn on you that's really going to be

این مانند چیزی نیست که در واقع به نوبه خود روی شما باشد و واقعاً

something that's going to light you up and get you excited

چیزی باشد که شما را روشن کند و شما را هیجان زده کند

and give you purpose to put in all the hard work. So

و به شما هدف بدهد که تمام کار سخت را انجام دهید. بنابراین

it's five ways.

So first yourself, ask yourself, why am I doing this?

پنج راه است.

پس ابتدا از خودتان بپرسید چرا این کار را می کنم؟

And then when you give your answer, you say, And why is that important?

و سپس وقتی پاسخ خود را می دهید، می گویید، و چرا این مهم است؟

You think of an answer that.

شما به یک پاسخ فکر می کنید که.

So I want to learn English to travel.

بنابراین من می خواهم انگلیسی را برای سفر یاد بگیرم.

And why is that important?

و چرا این مهم است؟

Because I want to be able to travel and like talk to the locals.

چون می خواهم بتوانم سفر کنم و دوست دارم با مردم محلی صحبت کنم.

And why is that important?

و چرا این مهم است؟

Because I want to have an actual cultural experience

چون می‌خواهم یک تجربه فرهنگی واقعی داشته باشم

and not just be going as a tourist.

و فقط به عنوان یک توریست نباشم.

And why is that important? And so on.

و چرا این مهم است؟ و غیره.

So you do this at least five times and you find by you get to the fifth time

بنابراین شما این کار را حداقل پنج بار انجام می‌دهید و متوجه می‌شوید که به پنجمین باری می‌رسی که

it's going to connect and something that's like

قرار است وصل شود و چیزی که

really important to you, that's really uniquely important to you

برای شما واقعاً مهم است، برای شما واقعاً منحصر به فرد است

and what actually would have my students do is once they got this, it's

و کاری که دانش‌آموزان من واقعاً انجام می‌دهند این است که وقتی این را دریافت کنند. ، آن را در

put it somewhere

جایی قرار داده

to, you know,

تا، می دانید،

write it down again and put it somewhere where they would see it every single day.

دوباره آن را بنویسید و در جایی قرار دهید که هر روز آن را ببینند.

So I had one student who made it the screensaver on his phone.

بنابراین من یک دانش آموز داشتم که آن را محافظ صفحه نمایش گوشی خود کرد.

So every time he'd open up his phone, you would see his WHY for learning English.

بنابراین هر بار که او تلفن خود را باز می کرد، شما دلیل او را برای یادگیری زبان انگلیسی می دیدید.

Had other students who put it on a computer on the fridge or,

دانش‌آموزان دیگری داشتند که آن را روی رایانه روی یخچال یا،

you know, somewhere else where they would see it every day. So

می‌دانید، در جای دیگری قرار دادند که هر روز آن را ببینند. پس

take a moment to do that.

یک لحظه برای این کار وقت بگذارید.

It probably won't take you very long, and it can be

احتمالاً زمان زیادی از شما نمی‌گیرد و می‌تواند

something that can really reinvigorate your English learning.

چیزی باشد که واقعاً می‌تواند یادگیری انگلیسی شما را تقویت کند.

There is a famous saying or proverb, right, Ethan, that goes something like

یک ضرب المثل یا ضرب المثل معروف وجود دارد، درست است، ایتان، چیزی شبیه به این است که

If you don't know where you're going, any place will do something like that, right?

اگر ندانید کجا می روید، هر جایی چنین کاری انجام می دهد، درست است؟

Yeah, I've heard it earlier.

آره قبلا شنیدم

It's like if you don't know where you're going, any road will take you there.

مثل این است که اگر ندانید کجا می روید، هر جاده ای شما را به آنجا می برد.

There you go. Yeah.

شما بروید. آره

It's like if you don't define your of your purpose or why

مثل این است که اگر هدف یا دلیل

for learning English,

یادگیری انگلیسی خود را مشخص نکنید،

Yeah.

I mean, whatever result you get, you have to accept it, right.

بله.

منظورم این است که هر نتیجه ای که می گیرید، باید آن را بپذیرید، درست است.

Because you know, there isn't a clear

چون می دانید،

defined goal. Yeah.

هدف مشخص و مشخصی وجود ندارد. آره

And I actually found a quote that I really like connect to this

و من در واقع نقل قولی را پیدا کردم که واقعاً دوست دارم با این

and from the Buddha who is probably one of the wisest people of all time.

و از بودا که احتمالاً یکی از خردمندترین افراد تمام دوران است، ارتباط برقرار کنم.

So he said, Your work is to discover your work

پس گفت: کار تو این است که کارت را کشف کنی

and then with all of your heart to give yourself to it.

و بعد با تمام وجودت به آن بسپاری.

So might be a little bit confusing.

بنابراین ممکن است کمی گیج کننده باشد.

Your work is to discover your work.

کار شما کشف کارتان است.

So it's in another sense saying, you know, discover what were you put here to do?

بنابراین به معنای دیگری است که می گویید، می دانید، کشف کنید که برای انجام چه کاری اینجا قرار گرفته اید؟

What is your purpose?

مقصودت چیه؟

And like ultimately to you might have one.

و مثل اینکه در نهایت ممکن است یکی داشته باشید.

Why now in the maybe next year or in two years?

چرا حالا شاید سال آینده یا دو سال دیگر؟

In five years, if you were to do this exercise again, it might have changed.

در پنج سال، اگر قرار بود این تمرین را دوباره انجام دهید، ممکن است تغییر کند.

You know, maybe you already got to your first WHY

می دانید، شاید قبلاً به اولین چرایی خود رسیده اید

or maybe you're having what happens to a lot of people.

یا شاید با اتفاقاتی که برای بسیاری از مردم می افتد مواجه شده اید.

So once they start learning English,

بنابراین هنگامی که آنها شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنند،

they connect with people from other countries.

با افراد کشورهای دیگر ارتباط برقرار می کنند.

They have new experiences and everything and it kind of like opens their,

آنها تجربیات و همه چیز جدیدی دارند و به نوعی

opens their eyes to a new reality, to a new world, to a new worldview.

چشمانشان را به روی واقعیتی جدید باز می کند، به یک دنیای جدید، به یک جهان بینی جدید.

And so, like

و بنابراین، مانند

an even deeper part of this, of discovering

بخش عمیق‌تری از این، کشف

your way is like really an ability.

راه شما واقعاً مانند یک توانایی است.

It gives you the ability to connect to the world, you know,

این به شما توانایی اتصال به جهان را می دهد، می دانید،

so that you can play a role

تا بتوانید

as like a global citizen and make the world a better place to be.

مانند یک شهروند جهانی نقش ایفا کنید و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید.

So I really like this quote from the Buddha

بنابراین من این نقل قول از بودا را بسیار دوست دارم

because I feel like it kind of captures that.

زیرا احساس می کنم به نوعی آن را به تصویر می کشد .

It's like, you know, discovering what were you put here to do?

مثل این است که، می دانید، کشف کرده اید که برای انجام چه کاری اینجا قرار گرفته اید؟

How is English like playing a part in that?

نقش انگلیسی در آن چگونه است؟

And, you know, give all your heart to it, like really pour yourself into that

و، می‌دانی، تمام قلبت را به آن بسپار، مثل اینکه واقعاً خودت را در آن بریز

to give all of your energy to it because, you know, it's it's

تا تمام انرژی خود را به آن اختصاص دهی، زیرا، می‌دانی، این

going to be a life well lived in my case, we talked about

یک زندگی خوب در مورد من خواهد بود، ما در مورد چرا صحبت کردیم

WHY, which is kind of like, you know, your internal how

، که به نوعی شبیه، می دانید، داخلی شما چگونه می

you know how you're connecting to your English for example.

دانید که چگونه به انگلیسی خود متصل می شوید.

But on the other side of this is of connecting.

اما طرف دیگر این ارتباط است.

It is Identity. Is

هویت است.

how does your English connect to you?

چگونه انگلیسی شما به شما متصل می شود؟

So you had like a really great quote for this in Thiago.

بنابراین شما یک نقل قول واقعا عالی برای این در تیاگو داشتید.

Yeah, yeah.

آره آره. در

There's a quote here from Carl Jung. Right.

اینجا یک نقل قول از کارل یونگ وجود دارد. درست.

And he says, I am not what happened to me.

و او می گوید، من آن چیزی نیستم که برای من اتفاق افتاده است.

I am what I choose to become.

من همانی هستم که انتخاب می کنم تبدیل شوم.

I really love that because I've had many students coming to me for classes and,

من واقعاً آن را دوست دارم، زیرا دانش‌آموزان زیادی برای کلاس‌ها به من مراجعه می‌کردند و، می‌دانید،

you know, some of them, they they carry with them

برخی از آنها،

some traumas from the past when it comes to learning English.

هنگام یادگیری زبان انگلیسی، آسیب‌هایی از گذشته را با خود حمل می‌کنند.

And they say things like, Oh, I wish I had started learning English earlier.

و آنها چیزهایی مانند "اوه، ای کاش زودتر شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کردم."

I wish I hadn't taken so long or I wish my parents had enrolled me, you know,

ای کاش اینقدر طول نمی کشید یا ای کاش پدر و مادرم من را

in an English course or four English classes back when I was younger, you know.

در یک دوره زبان انگلیسی یا چهار کلاس انگلیسی ثبت نام می کردند که جوان تر بودم، می دانید.

But it's no use dwelling right on these thoughts.

اما تمرکز درست روی این افکار فایده ای ندارد.

Yeah. I mean, what happened to you? Happened to you.

آره یعنی چه اتفاقی برات افتاده؟ براتون اتفاق افتاده

That's the past.

این گذشته است.

Now what matters is what you choose to do with your life now and in the future.

اکنون آنچه مهم است این است که انتخاب می کنید در حال حاضر و آینده چه کاری را با زندگی خود انجام دهید.

So this quote here. Yeah, I am not

بنابراین این نقل قول در اینجا. بله، من آن

what happened to me,

چیزی نیستم که برای من اتفاق افتاده است،

I am what I choose to become, I think is really powerful

من همان چیزی هستم که انتخاب می کنم تبدیل شوم، فکر می کنم واقعاً قدرتمند است

because you have the power, you have the autonomy to define

زیرا شما قدرت دارید، شما خودمختاری دارید که تعیین کنید

what kind of person you want to be in the future.

می خواهید در آینده چه نوع فردی باشید.

And then like the Buddha quote.

و سپس مانند نقل قول بودا.

Right, give yourself to it. Yeah.

درسته خودت رو بهش بسپار آره

Give ourself all your energy, all your creativity, all your talent

تمام انرژی، تمام خلاقیت، تمام استعداد خود را به خودمان بدهیم تا بتوانیم

to accomplish or to realize that vision

آن چشم انداز را به انجام برسانیم یا متوجه شویم

and still talking about identity.

و هنوز در مورد هویت صحبت کنیم.

I think, you know, if you can connect that with the type of person

فکر می‌کنم، می‌دانی، اگر بتوانید آن را با نوع فردی که

you want to become, I think that's more powerful than just having a goal.

می‌خواهید تبدیل شوید مرتبط کنید، فکر می‌کنم این از داشتن یک هدف قدرتمندتر است.

We were talking about this in the prep for this episode, right?

ما در آماده سازی این قسمت در مورد این موضوع صحبت می کردیم، درست است؟

Yes. And I was reflecting on my learning.

آره. و من در مورد آموخته هایم فکر می کردم. می

You know, I started learning English when I was 15 years old.

دانید، من از 15 سالگی شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم .

Like it's been 20 years already.

انگار 20 سال گذشته

And I don't remember saying to myself,

و یادم نمی‌آید که به خودم گفته باشم، می‌خواهم

I want to learn English or I want to improve my English.

انگلیسی یاد بگیرم یا می‌خواهم انگلیسی خود را تقویت کنم.

I don't ever remember using those words when talking to myself in my mind.

من هرگز به یاد نمی آورم که از آن کلمات در هنگام صحبت با خودم در ذهنم استفاده کرده باشم.

But what I remember saying a lot to myself was,

اما چیزی که یادم می‌آید زیاد به خودم گفتم این بود که می‌خواهم

I want to be a bilingual person or I want to become bilingual.

یک فرد دوزبانه باشم یا می‌خواهم دوزبانه شوم.

The idea of being bilingual using two languages was very appealing to me,

ایده دوزبانه بودن با استفاده از دو زبان برای من بسیار جذاب بود

and that's what I said to myself a lot.

و این چیزی بود که خیلی به خودم گفتم.

I want to be I want to become a bilingual person

می‌خواهم باشم، می‌خواهم فردی دوزبانه شوم

who expresses themselves well, in my case in Portuguese,

که خود را به خوبی بیان کند، در مورد من به زبان پرتغالی،

my native tongue, and also in English, my second language of choice.

زبان مادری‌ام، و همچنین به انگلیسی، زبان دوم انتخابی من.

But I think that the words we use

اما من فکر می کنم کلماتی که

when talking to ourselves, our inner voice, yeah, the words are important.

هنگام صحبت با خود استفاده می کنیم، صدای درونی ما ، بله، کلمات مهم هستند.

They matter because, you see, if you use words like be, being or becoming,

آنها اهمیت دارند زیرا، می بینید، اگر از کلماتی مانند بودن، بودن یا شدن استفاده می کنید،

that is deeply connected to your self,

عمیقاً با خود شما،

to your identity, or how you view yourself in the future.

هویت شما یا نحوه نگاه شما به خود در آینده مرتبط است.

Instead of I want to learn English, which is a goal.

به جای اینکه من می خواهم انگلیسی یاد بگیرم که یک هدف است.

It's something you are going for.

این چیزی است که شما برای آن می روید.

I want to be I want to be an English speaker.

من می خواهم باشم می خواهم یک انگلیسی زبان باشم.

I want to become a fluent English speaker, a confident English speaker.

من می خواهم به یک انگلیسی مسلط، یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس تبدیل شوم.

I think that rings more

من فکر می کنم که بیشتر

to the core.

I think, you know, it's more powerful.

به هسته زنگ می زند.

من فکر می کنم، می دانید، این قوی تر است.

Yeah. To look at it like that.

آره اینطوری بهش نگاه کردن

So one recommendation is

بنابراین یک توصیه این است که

reflect on the kinds of words you have been using.

در مورد انواع کلماتی که استفاده کرده اید فکر کنید .

Yeah.

With yourself when talking about your goals with English.

آره

با خودتان وقتی در مورد اهدافتان با زبان انگلیسی صحبت می کنید.

Yeah.

آره

Does it have any

آیا

any connection with the type of person you want to become.

ارتباطی با نوع فردی که می خواهید تبدیل شوید دارد؟

Yeah.

So it's important to think about these things as well.

آره

بنابراین مهم است که به این موارد نیز فکر کنید.

Yeah.

آره

Yeah.

آره

It's like you're saying before shifting from

مثل این است که قبل از اینکه از

if you're having that self-talk, self-talk,

خود صحبت کنید، می‌گویید، خودگویی،

how you talk to yourself is really important.

نحوه صحبت کردن با خودتان واقعا مهم است.

So if you have that self-talk of like, oh, you know, I wish that

بنابراین، اگر شما خودگویی مانند، اوه، می دانید، ای کاش

my parents had, you know, enrolled me in, of course, when I was younger.

پدر و مادرم، می دانید، من را ثبت نام می کردند، البته زمانی که من کوچکتر بودم.

I wish I had started earlier.

کاش زودتر شروع کرده بودم

I wish I had more money so I could get whatever teacher or sign up

ای کاش پول بیشتری داشتم تا بتوانم هر معلمی را بگیرم یا

for whatever course, and instead, like at where you are, you know,

در هر دوره ای ثبت نام کنم، و در عوض، مثل جایی که هستید، می دانید،

start from where you are and start thinking about like the future.

از جایی که هستید شروع کنید و به آینده فکر کنید.

Like who do you want to become? Why is all the effort worth it?

مثل اینکه می خواهید چه کسی شوید؟ چرا این همه تلاش ارزشش را دارد؟

And a really great exercise for this as well.

و یک تمرین واقعا عالی برای این نیز.

I like what Thiago was saying about actually kind of

من آنچه را که تیاگو می گفت در مورد اینکه در واقع به نوعی آگاه

becoming more

تر شدن

aware of how you're talking to yourself is starting with the end in mind.

از نحوه صحبت کردن با خود با در نظر گرفتن پایان شروع می شود، دوست دارم.

So what this means is envisioning your future self

پس این به این معنی است که پس از روشن شدن خود آینده خود را تصور کنید،

once you've gotten clear, I'm like, I want to be a bilingual person.

من می خواهم یک فرد دو زبانه باشم.

So holding that version of yourself in your mind and then thinking

بنابراین، با نگه داشتن آن نسخه از خود در ذهن خود و سپس فکر کردن

about the details, you know, like actually kind of trying to visualize, okay,

به جزئیات، می دانید، مانند تلاش برای تجسم کردن، خوب،

so I'm going to be this bilingual person all my life, be like,

پس من در تمام عمرم این شخص دو زبانه خواهم بود، چگونه باشم،

What will I be doing?

چه خواهم بود در حال انجام؟

Who I spend my time with?

وقتم را با چه کسی می گذرانم؟

Where will I be working?

کجا کار خواهم کرد؟ من

Where will I be living?

کجا زندگی خواهم کرد؟

All these kind of things and getting like really clear in your head

همه این چیزها و این که واقعاً در ذهن شما روشن می شود

that what what will your life be like once you've achieved that goal?

که وقتی به آن هدف رسیدید، زندگی شما چگونه خواهد بود ؟

And then work backwards from that.

و سپس به عقب از آن کار کنید.

Like so we talk about a lot is fake it until you become it

مانند آنچه که ما در مورد آن صحبت می کنیم، تا زمانی که به آن تبدیل نشوید، جعلی است،

so you can already start acting like that future self that you wish to be.

بنابراین می توانید مانند خود آینده ای که می خواهید باشید، رفتار کنید.

So what would that you start making decisions based on that?

بنابراین تصمیم گیری بر اساس آن چیست؟

So you know, for example, maybe instead of watching a TV series

بنابراین می دانید، برای مثال، شاید به جای تماشای یک سریال تلویزیونی

in English with subtitles in your native language,

به زبان انگلیسی با زیرنویس به زبان مادری خود،

you start watching them with subtitles in English,

شروع به تماشای آن ها با زیرنویس به زبان انگلیسی کنید،

even though it's more difficult or instead of,

هرچند سخت تر است یا به جای،

I don't know,

نمی دانم،

lazing about Saturday morning, maybe you spend just 10 minutes getting

تنبلی در مورد شنبه. صبح، شاید فقط 10 دقیقه وقت صرف کنید تا

your dusty grammar book off the shelf and like doing some exercises

کتاب گرامر غبارآلود خود را از قفسه بیرون بیاورید و دوست داشته باشید چند تمرین انجام دهید

and, you know, maybe, maybe instead of avoiding having a conversation

و، می دانید، شاید، شاید به جای اجتناب از مکالمه

with someone in English, Thiago has talked about this a lot that he used

با کسی به زبان انگلیسی، تیاگو در این مورد زیاد صحبت کرده است که از آن استفاده کرده است.

to really push himself every time in his native city of Sao Paulo.

واقعاً هر بار در شهر زادگاهش سائوپائولو به خود فشار بیاورد.

Like actually when he heard overheard someone speaking another language

در واقع وقتی شنید که کسی به زبان دیگری صحبت می کند

to go up to them and introduce himself and speak English.

تا به سراغ آنها برود و خودش را معرفی کند و انگلیسی صحبت کند.

So, you know, instead of maybe shying away from those opportunities,

بنابراین، می دانید، به جای اینکه شاید از آن فرصت ها دوری کنید،

putting yourself out there and saying like, oh,

خودتان را بیرون بگذارید و بگویید، اوه، می

you know, this is a chance to speak English,

دانید، این فرصتی است برای صحبت کردن به انگلیسی،

you want to become that future self who can speak English naturally, confidently.

شما می خواهید به آن خود آینده تبدیل شوید که می تواند به طور طبیعی و با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کند.

You have to start doing it now, even if it's difficult,

شما باید از همین الان شروع به انجام آن کنید، حتی اگر سخت باشد،

even if you're shy, even if you know you fail the first couple of times.

حتی اگر خجالتی باشید، حتی اگر بدانید که چند بار اول شکست خورده اید.

But you have to have those experiences

اما شما باید آن تجربیات را داشته باشید

to become that future self that you want to become.

تا به آن خود آینده ای تبدیل شوید که می خواهید بشوید.

So we are going to share

بنابراین ما قصد داریم

the last component with you, which is activate it.

آخرین کامپوننت را با شما به اشتراک بگذاریم که آن را فعال کنید.

But first, we want to take a quick break just to thank some of our listeners.

اما ابتدا، می‌خواهیم یک استراحت سریع داشته باشیم تا از برخی شنوندگان خود تشکر کنیم.

So Thiago, I'll let you do the honor of sharing our first shout out.

بنابراین تیاگو، به شما اجازه می‌دهم که افتخار به اشتراک‌گذاری اولین فریاد ما را داشته باشید.

All right.

The first shout out goes to Duulaaye, I believe.

خیلی خوب. من معتقدم که

اولین فریاد به سمت دولایه می رود .

Sorry for mispronouncing that.

متاسفم که اشتباه تلفظ کردم

The testimonial goes like this.

گواهینامه به این صورت است.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I do like so and sorry also if I'm butchering your name,

من این را دوست دارم و همچنین متاسفم اگر نام شما را قصاب می کنم،

but if you want us to shout you out,

اما اگر می خواهید شما را فریاد بزنیم،

one way you can do that is by download the app.

یکی از راه هایی که می توانید انجام دهید این است که برنامه را دانلود کنید.

We've already talked about it a few times.

قبلاً چند بار در مورد آن صحبت کرده ایم.

It's free to download and when you do, if you enjoy the experience,

دانلود رایگان است و در صورت لذت بردن از این تجربه، کافی است

then just leave us a five star review in the Apple app or Google Play Store.

یک بررسی پنج ستاره در برنامه اپل یا فروشگاه Google Play برای ما بگذارید. به

Let other learners know what your experience was like.

سایر فراگیران اجازه دهید بدانند تجربه شما چگونه بوده است.

Just like Duulaaye did.

درست مثل دولایه.

And that way we can find you and also shout you out.

و از این طریق می توانیم شما را پیدا کنیم و همچنین شما را فریاد بزنیم.

And we have a very lovely comment that came from one of our recent episodes

و ما یک نظر بسیار دوست داشتنی داریم که از یکی از قسمت های اخیر ما

from Clyde in the comments of YouTube.

از کلاید در نظرات یوتیوب آمده است.

So do you want to go ahead and share what he said?

پس آیا می‌خواهید ادامه دهید و آنچه او گفت را به اشتراک بگذارید؟

Yeah, yeah, sure.

آره آره حتما

By the way, Clyde is a he's always commenting on our video.

به هر حال، کلاید همیشه در مورد ویدیوی ما نظر می دهد.

So thank you so much for that, for watching us and

بنابراین از شما بسیار سپاسگزاریم، برای اینکه ما را تماشا کردید و می

for, you know, interacting with the video by leaving our thoughts on the

دانید که با گذاشتن افکار ما در مورد

the episode.

Yeah, it means a lot to us. Right.

این قسمت، با ویدیو تعامل داشتید.

آره برای ما خیلی معنی داره درست.

So in this comment here, Clyde says:

بنابراین در این نظر در اینجا، کلاید می گوید:

Like he referred to it as a train. Yeah, yeah.

مانند او از آن به عنوان قطار یاد کرده است. آره آره. سوار

Get on the fluency train.

قطار روانی شوید.

So if you're watching this on YouTube, you can leave us a comment down below,

بنابراین اگر در حال تماشای این قسمت در یوتیوب هستید، می‌توانید نظر خود را در زیر برای ما بگذارید و به

letting us know what you thought about the episode and we might shot you up next.

ما اطلاع دهید که درباره این قسمت چه فکر می‌کنید و ممکن است در ادامه به شما کمک کنیم.

And if you're listening to this, you can go.

و اگر در حال گوش دادن به این هستید، می توانید بروید.

If you would like to actually see us and watch the video,

اگر می‌خواهید واقعاً ما را ببینید و ویدیو را تماشا کنید،

then that's also an option for you.

این نیز گزینه‌ای برای شماست.

And I did want to point out before we move on,

و من می‌خواستم قبل از حرکت به این موضوع اشاره کنم،

because he said in a nutshell, so what does it mean to say in a nutshell.

زیرا او به طور خلاصه گفت، پس به طور خلاصه گفتن به چه معناست.

When I want to summarize what you're saying,

وقتی می خواهم آنچه شما می گویید را خلاصه کنم،

you can use that expression in a nutshell.

می توانید به طور خلاصه از آن عبارت استفاده کنید.

Imagine you were explaining a bunch of things like blah, blah,

تصور کنید در حال توضیح دادن یک سری چیزها بودید مثل بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا،

blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah.

بلا.

And then for you to summarize,

و سپس برای اینکه شما خلاصه کنید،

to bring it to a conclusion, you can go in a nutshell, blah, blah, blah.

برای اینکه آن را به نتیجه برسانید، می توانید به طور خلاصه به آن بپردازید، بل، بل، بلا، بلا.

Yeah.

آره

So let's move into the final component as promised, which is activate it.

بنابراین اجازه دهید همانطور که وعده داده بودیم وارد کامپوننت نهایی شویم که آن را فعال کنید.

So activating it, we have two more elements here.

بنابراین با فعال کردن آن، دو عنصر دیگر در اینجا داریم.

The first one being always learning what we actually we might

اولین مورد این است که همیشه یاد می گیریم که واقعاً چه چیزی را می توانیم

change the name of this in the future.

در آینده نام آن را تغییر دهیم.

We're still kind of figuring out exactly what to call it,

ما هنوز در حال پیدا کردن این موضوع هستیم که دقیقاً آن را چه نامی بگذاریم،

but it's something that Thiago and I, we both have talked about a lot

اما این چیزی است که من و تیاگو، هر دو

on past podcast,

در پادکست های گذشته در مورد آن زیاد صحبت کرده ایم،

because it's something that even once you get to very advanced

زیرا چیزی است که حتی وقتی به سطوح بسیار پیشرفته برسید

levels, it's such an important thing to keep always present.

، بسیار مهم است. چیزی که باید همیشه حاضر بود

And that's being curious, you know, it's always kind of

و این کنجکاوی است، می دانید، همیشه به نوعی

taking advantage of things that you're learning with,

از چیزهایی استفاده می کنید که با آنها یاد می گیرید،

be that watching a TV series,

مانند تماشای یک سریال تلویزیونی،

watching a movie, listening to this podcast and looking for those bits

تماشای یک فیلم، گوش دادن به این پادکست و جستجوی آن

and pieces of things that are interesting to you, that stick out to you.

چیزهای جالب به شما، که به شما می چسبد.

You know,

maybe it's a bit of pronunciation, maybe it's a new word, an expression,

می دانید،

شاید این یک مقدار تلفظ باشد، شاید یک کلمه جدید، یک عبارت،

maybe it's a it's grammatical structure that you're studying.

شاید یک ساختار دستوری باشد که شما در حال مطالعه آن هستید.

And, you know, maybe you've you pause, you go back, you

و، می دانید، شاید مکث کرده اید، به عقب بر می گردید،

you take some notes or something like that.

یادداشت برداری می کنید یا چیزی شبیه به آن.

So one of the really great ways to take advantage of this is really simple.

بنابراین یکی از راه‌های واقعاً عالی برای استفاده از این، واقعاً ساده است.

And actually we did a video all about this because it's about like activating

و در واقع ما یک ویدیو در مورد این موضوع تهیه کردیم زیرا شبیه به فعال کردن

your English called The Secret to go from intermediate

زبان انگلیسی شما به نام راز برای رفتن از سطح متوسط

to advance, which you can find on our real life English YouTube channel.

به پیشرفته است که می توانید آن را در کانال واقعی انگلیسی ما در یوتیوب بیابید.

And we'll also link it in the description in the show notes.

و همچنین آن را در توضیحات در یادداشت های نمایش پیوند خواهیم داد.

The simple exercise here is just whatever you're doing.

تمرین ساده اینجا فقط هر کاری است که شما انجام می دهید. می

You know, if you're listening to a podcast,

دانید، اگر در حال گوش دادن به پادکست هستید،

if it's convenient for you, if you're a place where you can write down

اگر برای شما راحت است، اگر جایی هستید که می توانید یادداشت کنید

or if you're watching a TV series, grab a notepad or notepad app on your phone.

یا اگر در حال تماشای یک سریال تلویزیونی هستید، یک دفترچه یادداشت یا برنامه دفترچه یادداشت را در تلفن خود بردارید.

And when you see a new word or a new expression that you haven't seen before,

و هنگامی که کلمه جدید یا عبارت جدیدی را می بینید که قبلاً ندیده اید،

note it down.

Just take it. It's like really simple.

آن را یادداشت کنید.

فقط آن را بگیرید. خیلی ساده است.

You just have to tap your phone open there

شما فقط باید روی گوشی خود ضربه بزنید تا در آنجا باز شود

and, you know, just take a moment to take note of it.

و می دانید، فقط یک لحظه وقت بگذارید و آن را یادداشت کنید.

You don't have to do anything else.

شما لازم نیست کار دیگری انجام دهید.

You can just sit there, enjoy watching the series,

شما فقط می توانید آنجا بنشینید، از تماشای سریال لذت ببرید،

but making sure to take note of any new word that you find.

اما مطمئن شوید که هر کلمه جدیدی را که پیدا می کنید یادداشت کنید.

And then

و سپس

the next step, which actually could even go into the next element

مرحله بعدی، که در واقع حتی می تواند وارد عنصر بعدی

of activating it, is adding it to a spaced repetition system.

فعال کردن آن شود، اضافه کردن آن به یک سیستم تکرار فاصله است.

So spaced repetition system is a technology that works

بنابراین سیستم تکرار فاصله دار یک فناوری است که

with how your brain, how your memory are formed

با نحوه شکل گیری مغز و حافظه شما کار می کند

to make sure that you never forget a piece of information.

تا مطمئن شود که شما هرگز بخشی از اطلاعات را فراموش نمی کنید.

There are

some really great apps that we recommend all the time, like Anki, Memorize.

برخی از برنامه های واقعا عالی وجود دارد که ما همیشه آنها را توصیه می کنیم ، مانند Anki، Memorize.

Of course,

البته

if you're using the app, we also give you vocabulary

اگر از این اپلیکیشن استفاده می‌کنید، ما به شما واژگان نیز می‌دهیم

and we have our own spaced repetition system

و سیستم تکرار فاصله دار خودمان را داریم

so that the new words and expressions that you're learning

تا کلمات و عبارات جدیدی که

in the episode of today's podcast, you'll never forget them.

در قسمت پادکست امروز یاد می‌گیرید، هرگز آنها را فراموش نکنید.

So that's like really amazing

بنابراین واقعاً شگفت‌انگیز

is if you can actually remember them when it comes time to speak.

است اگر بتوانید آنها را در زمان صحبت کردن به خاطر بسپارید.

And if you do these two things, you know, when you're watching TV series

و اگر این دو کار را انجام دهید، می‌دانید ، وقتی در حال تماشای سریال‌های تلویزیونی هستید

or listen to a podcast, you actually like taking over the new words

یا به پادکست گوش می‌دهید، در واقع دوست دارید کلمات جدید را کنترل کنید

and then you add them to space repetition system like this,

و سپس آنها را به سیستم تکرار فضایی مانند این اضافه کنید،

you can ensure that you're actually expanding your active vocabulary

می‌توانید مطمئن شوید که در واقع دایره لغات فعال خود را گسترش می دهید

and there's a quote that actually I just happened upon this morning,

و نقل قولی وجود دارد که در واقع امروز صبح با آن اتفاق افتاد،

so I thought it would be great to share here

بنابراین فکر کردم که خیلی خوب است که

big part of this

بخش بزرگی

of always learning is being really humble in your life.

از یادگیری همیشه این است که واقعاً فروتن در زندگی شما باشد.

This is actually something that Thiago and I

این در واقع چیزی است که من و تیاگو

were talking about in a recent episode, is that a lot of times

در یک قسمت اخیر درباره آن صحبت می‌کردیم، این است که بسیاری از مواقع

once people get to like an upper, intermediate or advanced level,

زمانی که افراد سطح بالایی، متوسط ​​یا پیشرفته را دوست داشتند،

they'll kind of, you know, they'll become a little bit arrogant

به نوعی، می‌دانید، کمی تبدیل می‌شوند. کمی مغرور

or for themselves, their ego will kind of get the better of them.

یا برای خودشان، نفس آنها به نوعی از آنها بهتر خواهد شد.

And they start thinking like, you know, I'm already to this level.

و آنها شروع به فکر کردن می کنند که می دانید، من در حال حاضر به این سطح رسیده ام.

I don't need to ask about the definition of new words.

نیازی نیست در مورد تعریف کلمات جدید بپرسم.

I don't need to practice mimicry.

من نیازی به تمرین تقلید ندارم.

I don't need to improve my accent or improve my pronunciation or whatever.

من نیازی به بهبود لهجه یا بهبود تلفظ یا هر چیز دیگری ندارم.

The case is kind of like, Oh, I've made it.

این مورد به نوعی شبیه، اوه، من آن را ساخته ام.

You know, I'm good.

میدونی من خوبم

But it's important to keep in mind to keep

اما مهم است که به خاطر داشته باشید که به

to kind of keep that principle

نوعی این اصل

of staying humble because there's always someone who's better than you.

متواضع ماندن را رعایت کنید زیرا همیشه کسی وجود دارد که بهتر از شما باشد.

There's always someone who knows more than you.

همیشه کسی هست که بیشتر از شما می داند.

There's always someone who can teach you something.

همیشه یکی هست که میتونه چیزی بهت یاد بده

There are always new things that you can learn.

همیشه چیزهای جدیدی وجود دارد که می توانید یاد بگیرید.

So the quote that I was talking about this is from

بنابراین نقل قولی که من در مورد این صحبت می کردم از آنجاست که

we looked at the pronunciation before, but I'm still going to butcher this.

قبلاً تلفظ آن را بررسی کرده بودیم، اما من همچنان قصد دارم این را قصاب کنم.

So if there's any Greek listeners in our in our audience, you can

بنابراین، اگر شنوندگان یونانی در بین مخاطبان ما وجود دارد، می‌توانید

you can correct me maybe.

شاید من را اصلاح کنید.

But is it from Epictetus?

اما آیا از Epictetus است؟

Epictetus, something like that Greek philosopher.

Epictetus، چیزی شبیه به آن فیلسوف یونانی.

And he says it is impossible to learn that which one thinks one already knows.

و او می گوید غیرممکن است آنچه را که فرد فکر می کند از قبل می داند یاد بگیرد.

So is it possible to learn that which one thinks one already knows?

بنابراین آیا می توان چیزی را یاد گرفت که فکر می کند قبلاً می داند؟

Which basically means

که اساساً به این معنی است

that if you're so convinced that you already know everything, then

که اگر شما آنقدر متقاعد شده اید که از قبل همه چیز را می دانید، پس می

you know you're kind of like closing your mind off

دانید که به نوعی می خواهید ذهن خود را

to any new possibilities of learning new things.

بر روی هر گونه امکان جدید یادگیری چیزهای جدید ببندید.

Um, there's also like a lot, there's kind of like the sayings around, you know,

اوم، چیزهای زیادی هم وجود دارد، چیزی شبیه به گفته های اطراف، می دانید،

once the student's ready, the teacher will appear.

وقتی دانش آموز آماده شد، معلم ظاهر می شود.

And, you know, if your mind is closed off, then no one can really teach you.

و، می دانید، اگر ذهن شما بسته باشد، هیچ کس واقعا نمی تواند به شما آموزش دهد.

No one can help you.

هیچ کس نمی تواند به شما کمک کند.

So it's important to keep that humility, keep an open mind, stay curious.

بنابراین مهم است که این تواضع را حفظ کنید، ذهنی باز داشته باشید، کنجکاو بمانید.

And I think if you do that, then you're going to see you're

و من فکر می کنم اگر این کار را انجام دهید، خواهید دید که می

able to learn so much more.

توانید خیلی بیشتر یاد بگیرید.

And going from there, I think that it'd be perfect actually,

و با رفتن از آنجا، فکر می‌کنم در واقع عالی خواهد بود،

because Thiago is talking about a quote that has all to do about over practice,

زیرا تیاگو در مورد نقل قولی صحبت می‌کند که همه چیز باید در مورد تمرین انجام شود،

which is the next element of activating it.

که عنصر بعدی فعال کردن آن است.

Yeah, yeah, sure.

آره آره حتما

I just want make a comment about what you were saying before.

من فقط می خواهم در مورد آنچه قبلاً گفتید نظر بدهم.

Yeah. About the quote. Yeah.

آره در مورد نقل قول آره

It's about lifelong learning as well.

این در مورد یادگیری مادام العمر نیز هست.

Yeah. Like you are learning for life.

آره مثل اینکه در حال یادگیری برای زندگی هستید.

You never stop learning.

شما هرگز از یادگیری دست نمی کشید.

And we can also bring up here the growth mindset versus the fixed mindset, right?

و همچنین می‌توانیم ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت را در اینجا مطرح کنیم، درست است؟

So if you have a growth mindset

بنابراین، اگر ذهنیت رشدی دارید

and you believe that there is always something new to learn,

و معتقدید که همیشه چیز جدیدی برای یادگیری وجود دارد،

you are always learning and you are open

همیشه در حال یادگیری هستید و

as a person, as an individual, you are open to new information,

به عنوان یک فرد، به عنوان یک فرد باز هستید، برای اطلاعات جدید باز هستید،

you are open to a new way

شما برای راه جدیدی باز هستید. به کاری

of looking at something that maybe you have been doing for years already.

نگاه می‌کنید که شاید سال‌هاست انجام می‌دهید.

This is growth mindset.

این طرز فکر رشد است.

Now, fixed mindset is that person that believes

حال، ذهنیت ثابت آن شخصی است که به

what Ethan was describing right now, right, Ethan?

آنچه اتان در حال حاضر توصیف می‌کرد باور دارد، درست است، ایتان؟

Like, Oh, I've learned all I could.

مثل، اوه، من تمام آنچه را که می توانستم یاد گرفته ام.

I've taken my English, you know, as as far as I could.

تا جایی که می توانستم زبان انگلیسی ام را گرفته ام.

Now I'm done.

حالا کارم تمام شد.

Yeah. This is not much of a growth mindset.

آره این یک طرز فکر رشد نیست.

I mean, I've been doing this for years, guys.

منظورم این است که من سالهاست که این کار را انجام می دهم، بچه ها.

I've been learning English for 20 years,

من 20 سال است که انگلیسی یاد می‌گیرم

and I still feel like there's stuff that I have to learn and improve.

و هنوز هم احساس می‌کنم چیزهایی وجود دارد که باید یاد بگیرم و پیشرفت کنم.

So it never ends, right?

بنابراین هرگز تمام نمی شود، درست است؟

It never stops.

هرگز متوقف نمی شود.

And our mother tongue is even.

و زبان مادری ما یکنواخت است.

We never know all of the words.

ما هرگز همه کلمات را نمی دانیم.

So we never, you know, know how to say.

بنابراین ما هرگز نمی دانیم چگونه بگوییم.

Greek philosophers, names that. Not at all, yeah.

فیلسوفان یونانی از آن نام می برند. نه اصلا، آره

A quote

نقل قولی

that I got for today's episode related to

که برای قسمت امروز مربوط به

this is from Simon Sinek and from his book Start With Why.

این موضوع گرفتم از سایمون سینک و از کتاب او با چرا شروع کن.

And he says Passion alone can't cut it.

و او می گوید اشتیاق به تنهایی نمی تواند آن را قطع کند.

For a passion to survive, it needs structure.

برای زنده ماندن یک اشتیاق، به ساختار نیاز دارد.

A Why without How has little probability of success.

چرا بدون چگونه احتمال موفقیت کمی دارد.

I really love this because I know

من واقعاً این را دوست دارم زیرا می دانم

so far, you know, we have been talking about living our English right

تا کنون، می دانید، ما هر روز در مورد زندگی درست انگلیسی خود صحبت می کنیم و

every day, connecting it to a deeper intrinsic motivator.

آن را به یک انگیزه درونی عمیق تر وصل می کنیم .

Yeah. In our case, developing your why.

آره در مورد ما، توسعه چرایی شما.

Why am I learning English? That's great.

چرا انگلیسی یاد میگیرم؟ عالیه.

If you do these two things already, that's going to take a really far.

اگر این دو کار را از قبل انجام دهید، کار بسیار دوری خواهد بود.

Yeah, but as the quote here says, you also need

بله، اما همانطور که نقل قول اینجا می گوید، شما همچنین به

some sort of structure for your studies.

نوعی ساختار برای مطالعات خود نیاز دارید.

It's just like going to the gym.

درست مثل رفتن به باشگاه است.

Maybe you have already been consuming a lot of content

شاید قبلاً مطالب زیادی

about workouts and diets or healthy eating, right?

در مورد تمرینات و رژیم های غذایی یا تغذیه سالم مصرف کرده اید، درست است؟

You are living that world by consuming content about it

شما با مصرف محتوا در آن دنیا زندگی می کنید

and you have a deeper reason why you want to be a healthier person.

و دلیل عمیق تری دارید که چرا می خواهید فرد سالم تری باشید.

That's cool,

but just going to the gym and not knowing what you're going to do there,

این عالی است،

اما فقط رفتن به باشگاه و ندانستن آنچه قرار است در آنجا انجام دهید،

that's not the best strategy.

این بهترین استراتژی نیست.

You need a how you need a structure in the in the case of the gym,

در مورد باشگاه بدنسازی به ساختاری نیاز دارید،

maybe you need to know what muscle groups are going to be working

شاید لازم باشد بدانید چه گروه های عضلانی قرار است

on that day, for how long, how many sessions you're going to do.

در آن روز کار کنند، برای چه مدت و چند جلسه قرار است انجام دهید.

So you can apply the same principle to your English learning?

پس می توانید همین اصل را در یادگیری زبان انگلیسی خود نیز اعمال کنید؟

Yes, live your English every day, consume lots of content, develop that.

بله، هر روز انگلیسی خود را زندگی کنید، محتوای زیادی مصرف کنید، آن را توسعه دهید.

Why that identity.

چرا آن هویت.

Yeah the future self you want to you are striving for but

بله، خود آینده ای که می خواهید برای آن تلاش می کنید، اما

also you need that moment in your week, maybe once or twice a week.

همچنین شما به آن لحظه در هفته نیاز دارید، شاید یک یا دو بار در هفته.

That is more deliberate, that is more structured,

این عمدی‌تر است، ساختارمندتر است،

maybe something like, okay, today

شاید چیزی شبیه به، باشه، امروز

I'm going to sit down for 20 minutes and work on my pronunciation deliberately.

20 دقیقه می‌نشینم و عمداً روی تلفظم کار می‌کنم.

I'm going to listen when I

وقتی

listen to a podcast or watch a movie and repeat what I hear

به پادکست گوش می‌دهم یا فیلمی را تماشا می‌کنم گوش می‌دهم و

tomorrow or another day, you know, I'm going to sit down

فردا یا روز دیگری چیزی را که می‌شنوم تکرار می‌کنم، می‌دانی، می‌خواهم بنشینم

and do some grammar work here

و یک کار گرامر اینجا انجام دهم

because I know I really struggle with this structure.

زیرا می‌دانم که واقعاً با این مشکل دارم ساختار

So adding structure to your learning is also really important.

بنابراین افزودن ساختار به یادگیری شما نیز بسیار مهم است.

And it goes with this third component yet, which is activation.

و با این کامپوننت سوم که فعال سازی است همراه است.

Yeah.

آره

So that deliver practice, just like I was saying, it's super important.

بنابراین انجام تمرین، درست همانطور که گفتم، بسیار مهم است.

I think like you were saying, it can be really good to have like

من فکر می کنم همانطور که شما گفتید، برگزاری جلسات مشابه می تواند بسیار خوب باشد

sessions, like I deliver practice session

، مانند من جلسه تمرینی

that you have a free day or a couple of days a week, but

که شما یک روز یا چند روز در هفته رایگان دارید، اما

even just like,

you know, again, like coming back to the fun, natural, convenient every day,

حتی درست مانند، می

دانید، دوباره، مانند بازگشت به سرگرم کننده، طبیعی، راحت هر روز،

you know, find ways that you can can I add like drops also deliver practice

می دانید، راه هایی را پیدا کنید که می توانید مانند قطره ها اضافه کنم، همچنین تمرین را ارائه می دهم،

you know maybe if you're watching I think Thiago talks a lot about like Two

شاید اگر در حال تماشا هستید، فکر می کنم تیاگو در مورد دو

and a Half Men that there are like a lot of different

و نیم مردی که وجود دارد بسیار صحبت می کند. بسیاری از

moments from that that he would mimic and he still like remembers today.

لحظات متفاوت از آن که او تقلید می کند و هنوز هم دوست دارد امروز را به یاد بیاورد.

Right because these these things I'll stick with you.

درست به خاطر این چیزها من به شما می چسبم.

So you're watching TV series.

بنابراین شما در حال تماشای سریال های تلویزیونی هستید.

This is something I find really helpful, even though like I'm at an advanced level

این چیزی است که به نظر من واقعاً مفید است، حتی اگر در زبان‌های مختلف در سطح پیشرفته‌ای هستم،

in different languages

just to, you know, I'll hear something I really like the way the person said it.

فقط برای اینکه، می‌دانید، چیزی را می‌شنوم که واقعاً از نحوه بیان آن شخص خوشم می‌آید.

Just like posit and like repeat how that person was saying it a couple of times.

درست مثل پست کردن و دوست داشتن تکرار نحوه بیان آن شخص چند بار.

Like go back, maybe listen again and, and it can just do wonders, even

مانند بازگشت به عقب، شاید دوباره گوش کنید و، و فقط می تواند معجزه کند، حتی

just those kind of like bits and pieces of, of activation of

فقط آن نوع قطعات و تکه هایی از، فعال سازی

of mimicking can do wonders for, you know, improving.

تقلید می تواند معجزه کند، می دانید، بهبود.

I think if you have those kind of like little micro habits

فکر می‌کنم اگر در طول روز از آن عادات کوچک مانند

throughout the day to those things where they add up, right?

چیزهایی که در آنها جمع می‌شوند، داشته باشید، درست است؟

So if you have like your sessions and you also have like these kind of bits

بنابراین، اگر جلسات مشابهی دارید و همچنین مانند این نوع قطعات

and pieces that you can fill

و تکه‌هایی دارید که می‌توانید

throughout your days

در طول روز پر کنید،

that's going to

even if you're already in advanced level, helps

حتی اگر قبلاً در سطح پیشرفته هستید ، به

you to get even higher, right, to raise the bar.

شما کمک می‌کند تا حتی بالاتر بروید، درست است، و سطح را بالا ببرید. بار.

And then it's nice to point out here, Ethan, that,

و پس از آن خوب است که اینجا اشاره کنیم، ایتان، که، می

you know, these three components, these three components we are presenting

دانید، این سه مؤلفه، این سه مؤلفه که

today, live English, connect, live it connected, activated.

امروز ارائه می کنیم، انگلیسی زنده، اتصال، زنده آن متصل، فعال شده است.

They go together like I described at the beginning of the episode.

آنها همانطور که در ابتدای اپیزود توضیح دادم با هم هماهنگ می شوند .

It's like a circle. Yeah.

مثل یک دایره است. آره

And you are always doing them.

و شما همیشه آنها را انجام می دهید.

One does not exclude the other.

یکی دیگری را مستثنی نمی کند.

Yeah.

And I think that the reason why many people fail at learning English

آره

و من فکر می کنم دلیل اینکه بسیاری از مردم در یادگیری زبان انگلیسی

with traditional methods or schools or even classes is because

با روش های سنتی یا مدارس یا حتی کلاس ها شکست می خورند این است که

think about it, right?

به آن فکر کنید، درست است؟

If you have private classes with their teacher once a week or twice

اگر هفته ای یک یا دو بار در هفته با معلم آنها کلاس خصوصی دارید،

a week, this is more in their lines of activating it.

این بیشتر در مسیر فعال کردن آن است.

Then the other components.

سپس اجزای دیگر.

Yeah, I view private classes

بله، من کلاس‌های خصوصی را

that I have with my students as deliberate practice moments that we have.

که با دانش‌آموزانم برگزار می‌کنم، به‌عنوان لحظات تمرینی عمدی می‌بینم که داریم.

It's that one hour that we have together

این یک ساعت است که با هم داریم

to deliberately work on a specific point of the language.

تا عمداً روی یک نقطه خاص از زبان کار کنیم.

That's cool, we need that perfect.

عالی است، ما به آن کامل نیاز داریم.

But many people, they stop there that the issue, you know, they stop there.

اما بسیاری از مردم، آنها در آنجا متوقف می شوند که موضوع، می دانید، آنها در آنجا متوقف می شوند.

They don't live their English

آنها در طول بقیه هفته انگلیسی خود را زندگی نمی کنند

throughout the rest of the week or they don't have that deeper burning.

یا آنقدر سوزش عمیق تر ندارند.

Why they are learning the language.

چرا زبان یاد می گیرند.

They think it's just because of the job or the boss is annoying them about that.

آنها فکر می کنند این فقط به خاطر شغل است یا رئیس آنها را در این مورد آزار می دهد.

Right.

درست.

But if you bring the other two components together,

اما اگر دو مؤلفه دیگر را کنار هم بیاورید،

then they're going to be successful.

آنها موفق خواهند شد.

It's living our English, connecting it to a deeper, you know, a purpose

زندگی کردن به زبان انگلیسی ما، وصل کردن آن به یک هدف عمیق تر

and having those deliberate practice moments.

و داشتن آن لحظات تمرینی عمدی است .

You can do that with a teacher.

شما می توانید این کار را با یک معلم انجام دهید.

The activation, the deliberate practice moment.

فعال سازی، لحظه تمرین عمدی.

It helps, right?

کمک می کند، درست است؟

But you don't have to. You can do it alone.

اما شما مجبور نیستید. شما می توانید آن را به تنهایی انجام دهید.

I it alone.

من آن را به تنهایی.

Most of my deliberate practice was done alone.

بیشتر تمرین های عمدی من به تنهایی انجام می شد.

I never had a teacher per say. Right.

من هیچ وقت معلمی نداشتم. درست.

So, you know, going back to that right one component does not exclude the other.

بنابراین، می دانید، بازگشت به درستی یک جزء، دیگری را رد نمی کند.

You need the three of them.

شما به این سه مورد نیاز دارید.

Yeah.

So maybe listening to this podcast today, guys, reflect, you know, reflect.

آره

پس شاید امروز در حال گوش دادن به این پادکست، بچه ها، فکر کنید، می دانید، فکر کنید.

I mean, okay, which one of these components do I need to

منظورم این است که خوب، کدام یک از این مؤلفه ها را باید

develop more or have I not been developing?

بیشتر توسعه دهم یا توسعه نداده ام؟

Yeah, because maybe you are struggling

بله، زیرا شاید شما

with your English because one of these is not really in place for you.

با زبان انگلیسی خود مشکل دارید زیرا یکی از اینها واقعاً برای شما مناسب نیست.

If you're listening to this podcast, if you're watching us, it's

اگر در حال گوش دادن به این پادکست هستید، اگر ما را تماشا می کنید، به این

because you must have goals right to improve your English.

دلیل است که باید اهداف درستی برای بهبود زبان انگلیسی خود داشته باشید.

So, you know, don't just listen to this passively actually take action.

بنابراین، می دانید، فقط به این گوش ندهید که منفعلانه عمل کنید.

You can activate it today by using one of the tools that we talked about.

امروز می توانید با استفاده از یکی از ابزارهایی که در مورد آن صحبت کردیم، آن را فعال کنید.

Choose any of them or try all of them.

یکی از آنها را انتخاب کنید یا همه آنها را امتحان کنید.

Think how much time you have, but we really challenge you.

فکر کنید چقدر زمان دارید، اما ما واقعا شما را به چالش می کشیم.

Like at least choose one.

لااقل یکی را انتخاب کنید.

Try to make like one small change today

سعی کنید امروز یک تغییر کوچک ایجاد کنید

that's going to improve your English in some way, even if it's just 2 minutes.

که به نوعی زبان انگلیسی شما را بهبود می بخشد ، حتی اگر فقط 2 دقیقه باشد.

So that said, before we wrap up, if you are watching this on YouTube,

بنابراین، قبل از پایان، اگر در حال تماشای این مطلب در YouTube هستید، به

let us know which component live it, connect to activate it.

ما اطلاع دهید که کدام مؤلفه آن را پخش می کند، وصل شوید تا آن را فعال کنید.

Do you struggle with the most and would you like us to, you know, make another episode?

آیا بیشتر از همه با آن مشکل دارید و دوست دارید ما یک قسمت دیگر بسازیم؟

So going deeper on so why don't you let us know what down comes below?

پس عمیق تر ادامه دهید، پس چرا به ما اطلاع نمی دهید که چه چیزی در زیر آمده است؟ به

That way we can make a lesson that's can help you with that.

این ترتیب ما می توانیم درسی بسازیم که می تواند به شما در آن کمک کند.

And that's a great sharing all of these different ideas with you.

و این برای به اشتراک گذاشتن همه این ایده های مختلف با شما عالی است.

We would love to hear what you thought about it, what you think about

ما دوست داریم نظر شما در مورد آن را بشنویم، درباره

some of these new ideas with Life Way.

برخی از این ایده های جدید با Life Way چه فکر می کنید.

And we look forward to bring you more

و ما مشتاقانه منتظریم تا

dynamite's content next week.

هفته آینده محتوای دینامیت بیشتری را برای شما بیاوریم.

One, two or three: Aaww Yeah!

یک، دو یا سه: اوه، آره!