7 Surprising Truths About Grammar

Aww yeah! So today we are talking about what many  consider a hot topic, and that is grammar! So if  

اوه آره! بنابراین امروز ما در مورد چیزی صحبت می‌کنیم که بسیاری آن را یک موضوع داغ می‌دانند، و آن دستور زبان است! بنابراین، اگر

you watch this video until the end you are  going to make amends, and we will help you  

این ویدیو را تا آخر تماشا کنید، می‌خواهید جبران کنید، و ما به شما   کمک می‌کنیم

to learn to enjoy grammar, because we will help  you understand that grammar is just a foundation,  

تا از گرامر لذت ببرید، زیرا به  شما کمک می‌کنیم بفهمید که گرامر فقط یک پایه است

that language is a living being, how grammar  is like Yoda, that context is everything,  

،   زبان موجودی زنده است، گرامر چگونه است. مانند یودا، این زمینه همه چیز است،

it's okay to make mistakes, how you probably  already know more than you think, and finally that  

اشتباه کردن اشکالی ندارد، احتمالاً بیشتر از آنچه فکر می‌کنید می‌دانید، و در نهایت

you should learn what to use before how to use it. But before we get into any of that I want to let  

اینکه   باید یاد بگیرید که قبل از نحوه استفاده از آن چه استفاده کنید. اما قبل از پرداختن به هر یک از آن‌ها، می‌خواهم به

you know that if you are new here, every  single week we help you to understand  

شما اطلاع دهم که اگر در اینجا تازه کار هستید، هر هفته به شما کمک می‌کنیم تا

fast speaking natives, to be understood  by anyone and to connect to the world! 

بومی‌های سریع زبان را درک کنید، هر کسی شما را درک کند و به دنیا متصل شوید!

Just like our fan Charlie, who says that for  the first time in his life he's actually able  

درست مثل چارلی که طرفدار ماست، که می‌گوید برای اولین بار در زندگی‌اش واقعاً

to understand. So we're going to help you  a ton too, it's really simple: hit that  

می‌تواند درک کند. بنابراین، ما نیز به شما کمک زیادی می‌کنیم ، این واقعاً ساده است:

Subscribe button and the Bell down below, and  you won't miss a single one of our new lessons. 

دکمه اشتراک و زنگ زیر را فشار دهید و هیچ یک از درس‌های جدید ما را از دست نخواهید داد.

Now, before we really jump into the bulk  of today's lesson, do you know what grammar  

اکنون، قبل از اینکه واقعاً به بخش عمده درس امروز بپردازیم، آیا می‌دانید گرامر

really is? Now grammar is simply the structure  of the language, it's kind of how we determine  

واقعاً چیست؟ اکنون گرامر صرفاً ساختار زبان است، به نوعی ما تعیین می‌کنیم که

what words to place where. Now while this is super  important and it's really crucial that you study  

چه کلماتی را در کجا قرار دهیم. اکنون در حالی که این بسیار مهم است و بسیار مهم است که هنگام یادگیری

the grammatical structure when you're learning  another language, this isn't the sole thing that  

زبان دیگری، ساختار گرامری را مطالعه کنید، این تنها چیزی نیست

you should be focusing on, and learning grammar  is so much more than just memorizing the rules. 

که باید روی آن تمرکز کنید، و یادگیری گرامر بسیار بیشتر از حفظ کردن قوانین است. .

I'm sure that you have encountered that  natives break the rules all the time.  

من مطمئن هستم که شما با این مواجه شده اید که بومیان همیشه قوانین را زیر پا می گذارند.

You might hear in a different song  just for example from The Beatles.  

ممکن است در یک آهنگ متفاوت ، مثلاً از بیتلز بشنوید.

They have a song where they say, "She's  got a ticket to ride, but she don't care." 

آنها آهنگی دارند که در آن می گویند: " او بلیط دارد که سوار شود، اما برایش مهم نیست."

Now in school I'm sure that you  learned that it should be: he-she-it  

اکنون در مدرسه مطمئن هستم که شما یاد گرفته‌اید که باید باشد: او

doesn't care, but we can see that natives  will be really flexible with the language.

اهمیتی نمی‌دهد، اما می‌توانیم ببینیم که بومیان واقعاً با زبان انعطاف‌پذیر خواهند بود.

All right, so I want you to take a moment to  think of the English language a bit like a house.  

بسیار خوب، پس من از شما می‌خواهم یک لحظه به زبان انگلیسی مانند یک خانه فکر کنید.

Now if you were looking at a house grammar  would be like the foundation of that house. It's  

حالا اگر به گرامر خانه نگاه می‌کردید ، مانند پایه و اساس آن خانه بود. این همان

what gives it structure and helps it to stand. Now, if all you have is grammar then your house  

چیزی است که به آن ساختار می دهد و به آن کمک می کند تا بایستد. حالا، اگر تنها چیزی که دارید گرامر است، خانه شما

might be a bit bare. It might be a bit empty, you  might not even be able to live in it and that is  

ممکن است کمی خالی باشد. ممکن است کمی خالی باشد، حتی ممکن است نتوانید در آن زندگی کنید و به

why you might have things like word choice, for  example. Now this might be like the color that  

همین دلیل است که ممکن است مواردی مانند انتخاب کلمه داشته باشید. حالا این ممکن است مانند رنگی باشد که

you paint the walls, or the sofa that you have  in your living room, so it's when people come and  

دیوارها را رنگ می کنید، یا مبل هایی که در اتاق نشیمن خود دارید، بنابراین وقتی مردم می آیند و

visit your house how are they going to perceive  it, how is it going to make them feel emotionally. 

به خانه شما می روند ، چگونه آن را درک می کنند، چه احساسی در آنها ایجاد می شود. .

Now when we speak a language we don't usually have  such a conscious knowledge of how it works, most  

اکنون وقتی به زبانی صحبت می کنیم معمولاً چنین دانش آگاهانه ای از نحوه کار آن نداریم، بیشتر

natives aren't actually aware of the grammar rules  and I'm sure, if you think about your knowledge of  

بومیان واقعاً از قواعد دستور زبان آگاه نیستند و من مطمئن هستم که اگر به دانش خود درباره زبان خود فکر می کنید

your own language, this is probably the case,  unless you're actually a teacher of it. However  

، این احتمالاً اینطور است،  مگر اینکه واقعاً معلم آن باشید. با این حال،

knowing the rules and studying them can be very  empowering if you're doing it in the right way.  

دانستن قوانین و مطالعه آنها می‌تواند بسیار نیرومند باشد، اگر آن را به روش درست انجام دهید.

And the main point that you really should take  away here is that grammar is like the compass  

و نکته اصلی که واقعاً باید در اینجا حذف کنید این است که گرامر مانند قطب نما است

that makes sure that we're all  speaking the same language.

که مطمئن می شود همه ما به یک زبان صحبت می کنیم.

So Wade Davis said that language is a flash  of the human spirit. Now, what this means  

بنابراین وید دیویس گفت که زبان درخششی از روح انسان است. اکنون، معنای این  این

is that English speakers worldwide are constantly  reinventing the language. It's always growing and  

است که انگلیسی‌زبان در سراسر جهان دائماً زبان را دوباره اختراع می‌کنند. همیشه در حال رشد و

changing and evolving. Now what was spoken in  Shakespearean times for example is not at all  

تغییر و تحول است. اکنون آنچه در دوران شکسپیر گفته می‌شد

the same grammar that we're using in today's  English. Just to give you an example, you  

اصلاً همان دستور زبانی نیست که در انگلیسی امروزی استفاده می‌کنیم . فقط برای مثال زدن،

probably learned in school that one way to form  the future tense is by saying, "I'm going to." 

احتمالاً در مدرسه یاد گرفته‌اید که یکی از راه‌های تشکیل زمان آینده این است که بگویید: «می‌خواهم».

However you will almost never hear natives say  it this way. You might hear very often "I'm  

با این حال، تقریباً هرگز نخواهید شنید که بومیان اینطور می‌گویند . ممکن است خیلی اوقات "I'm

gonna," but did you know that we shorten it even  more nowadays? You can encounter people saying  

gonna" را بشنوید، اما آیا می‌دانستید که امروزه بیشتر آن را کوتاه می‌کنیم ؟ می‌توانید با افرادی مواجه شوید که

"I'm anna" instead of I'm gonna, or shortening  it even more all the way down to "imma." 

به‌جای «من می‌خواهم» می‌گویند «من آنا هستم» یا حتی بیشتر آن را تا «اما» کوتاه می‌کنند.

Now just to give you another example, centuries  ago English actually had two forms of the pronoun  

اکنون فقط برای مثالی دیگر، قرن‌ها پیش انگلیسی در واقع دو شکل از ضمیر

you. So for the singular we would say thou and  for the plural we would say ye. Now, nowadays  

شما داشت. بنابراین برای مفرد می گوییم تو و برای جمع می گوییم تو. اکنون، امروزه

most people will probably just use one word for  both the singular and the plural, and that's you. 

بیشتر مردم احتمالاً فقط از یک کلمه برای مفرد و جمع استفاده می‌کنند و آن شما هستید.

However if you go to some places, for  example in the South of the United States,  

با این حال، اگر به مکان‌هایی بروید، مثلاً در جنوب ایالات متحده

you might hear people instead using "you all"  for the plural of the second person of the you.  

، ممکن است بشنوید که مردم به‌جای استفاده از «شما همه» برای جمع دوم شخص شما.

So they say you if they're just talking to one  person and you all if they're talking to a group. 

بنابراین اگر فقط با یک نفر صحبت می‌کنند شما را می‌گویند و اگر با یک گروه صحبت می‌کنید همه شما.

Or in other parts of the U.S you might hear  people saying you guys to refer to a group  

یا در سایر نقاط ایالات متحده ممکن است افراد را بشنوید که می‌گویند شما بچه‌ها به گروهی

of both men and women. And furthermore  the rules are going to vary depending on  

از مردان و زنان مراجعه کنید. و علاوه بر این، قوانین بسته به

where you're using the English. So  if you travel to the UK you might  

جایی که از زبان انگلیسی استفاده می‌کنید، متفاوت خواهد بود. بنابراین، اگر به بریتانیا سفر می‌کنید، ممکن

find some little bit different rules than you  would find if you're using American English. 

است قوانین کمی متفاوت با قوانینی که اگر از انگلیسی آمریکایی استفاده می‌کنید، بیابید.

So really when you're thinking about what is  correct grammar, you first have to think about  

بنابراین واقعاً وقتی به این فکر می‌کنید که گرامر صحیح چیست، ابتدا باید به این فکر کنید

where are you actually taking the use of that  English language, and in addition to this,  

که در واقع از آن زبان انگلیسی استفاده می‌کنید، و علاوه بر این،

modern British grammar and vocabulary and  so many other aspects are highly influenced  

گرامر و واژگان مدرن بریتانیایی و بسیاری جنبه‌های دیگر بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

by American English, because of all of the  media that comes out of the United States. 

توسط انگلیسی آمریکایی، به دلیل همه رسانه‌هایی که از ایالات متحده خارج می‌شوند.

So what's more, grammar rules can be flexible in  both spoken and written English. Just to give you  

علاوه بر این، قواعد گرامری می‌توانند هم در گفتار و هم در نوشتار انگلیسی انعطاف‌پذیر باشند. فقط برای

an example of this, you can hear certain people  use ain't all the time when they're speaking,  

ارائه مثالی از این موضوع، می‌توانید بشنوید که افراد خاصی همیشه هنگام صحبت کردن از آن استفاده می‌کنند،

but you probably would not want to use this  if you're doing some sort of formal writing. 

اما اگر در حال انجام نوعی نوشتن رسمی هستید، احتمالاً نمی‌خواهید از آن استفاده کنید.

Now, finally it's really important that we  remember that grammar tries to explain what  

اکنون، در نهایت بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم که گرامر سعی می کند توضیح دهد که

natives naturally do when they speak a  language. So grammar is really complex  

بومیان به طور طبیعی وقتی به یک زبان صحبت می کنند، چه می کنند . بنابراین گرامر واقعاً پیچیده

and an ambiguous system, and there are even  discrepancies between the leading grammarians.

و یک سیستم مبهم است و حتی بین گرامرهای پیشرو اختلافاتی وجود دارد.

So if you're a Star Wars fan then you already  know that Yoda's wisdom gave Luke guidance on his  

بنابراین اگر از طرفداران «جنگ ستارگان» هستید، از قبل می‌دانید که خرد یودا به لوک در سفرش راهنمایی می‌کند

journey to help him decide what the best next step  to take was. So in the same way grammar is like an  

تا به او کمک کند تصمیم بگیرد بهترین قدم بعدی که باید بردارد چیست . بنابراین به همین ترتیب گرامر مانند یک

old friend that helps you to make informed  decisions when you're speaking or writing in  

دوست قدیمی است که به شما کمک می کند هنگام صحبت کردن یا نوشتن به انگلیسی تصمیمات آگاهانه بگیرید

English. It takes you to the next level and helps  you to give a more accurate sense of your ideas. 

. این شما را به سطح بعدی می برد و به شما کمک می کند تا درک دقیق تری از ایده های خود ارائه دهید.

so it helps you to be independent, but it  should be used in a constructive way. So  

بنابراین به شما کمک می کند مستقل باشید، اما باید به روشی سازنده استفاده شود. بنابراین

this is just in the same way that you'd use  a flashlight to find your way in the dark  

این دقیقاً به همان روشی است که از یک چراغ قوه برای پیدا کردن مسیر در تاریکی استفاده می‌کنید

or that you would use floaties to help  yourself feel more secure when you're swimming.  

یا از شناورها استفاده می‌کنید تا در هنگام شنا احساس امنیت بیشتری کنید.

So you should use grammar in your favor, not  against you. Friends push each other forward,  

بنابراین شما باید از دستور زبان به نفع خود استفاده کنید، نه علیه خود. دوستان یکدیگر را به جلو هل

they don't hold each other back. And we would love  to be your Yoda on your English learning journey  

می دهند،   همدیگر را عقب نمی اندازند. و ما دوست داریم در سفر یادگیری انگلیسی شما یودا باشیم

and help you to learn grammar the natural  way. So a really great place to get started  

و به شما کمک کنیم گرامر را به روش طبیعی یاد بگیرید . بنابراین یک مکان واقعاً عالی برای شروع

is with our Power Learning Mini Course.  You can join that absolutely FREE. You  

دوره آموزشی کوتاه Power Learning ما است. شما می توانید به آن کاملا رایگان بپیوندید.

can learn more and sign up looking up  here or down the description below.

می‌توانید بیشتر بیاموزید و برای جستجو در اینجا یا پایین توضیحات زیر ثبت‌نام کنید.

Do you remember when you were a  child learning your first language?  

یادتان می آید زمانی که کودک بودید زبان اول خود را یاد می گرفتید؟

Did you have to learn all the grammar rules  before you could start speaking? And nowadays,  

آیا قبل از اینکه بتوانید صحبت کنید، مجبور بودید همه قوانین گرامری را یاد بگیرید ؟ و امروزه،

do you know all the grammar rules flawlessly to  be able to communicate in your native language? 

آیا همه قواعد دستور زبان را بدون نقص می‌دانید تا بتوانید به زبان مادری خود ارتباط برقرار کنید؟

So in the very same way when you're learning  English it's useful to know the function of  

بنابراین، به همان شیوه زمانی که انگلیسی را یاد می‌گیرید، دانستن عملکرد

different grammar points before its rules. So a  good idea can actually be learning what to use  

نکات گرامری مختلف قبل از قوانین آن مفید است. بنابراین، یک ایده خوب می‌تواند این باشد که یاد بگیرید قبل از

before how it's actually constructed  in a grammatically correct way.  

اینکه چگونه از نظر گرامری درست ساخته شود، از چه چیزی استفاده کنید.

So just to give you an example of this, say  that you want to talk about something that  

بنابراین فقط برای مثالی از این موضوع، بگویید که می‌خواهید در مورد کاری صحبت

you did in the past but that you don't  do anymore. So you would use "used to"  

کنید که در گذشته انجام می‌دادید اما دیگر انجام نمی‌دهید. بنابراین از «استفاده می‌کردیم»

or "would." Now by knowing this then you can  know how you would correctly conjugate this  

یا «wild» استفاده می‌کنید. اکنون با دانستن این موضوع، می‌توانید بدانید که چگونه می‌توانید این را به‌درستی

in the affirmative or the negative or what  kind of verb form needs to come after this. 

به‌صورت مثبت یا منفی جمع کنید یا اینکه چه نوع فعل باید بعد از این بیاید.

So I would be willing to bet that this is not  how they taught you at all in school. It's okay  

بنابراین من حاضرم شرط ببندم که آنها اصلاً در مدرسه به شما اینگونه آموزش نمی دهند.

to figure out the grammar rules as you're going  about your journey learning the language. You  

وقتی در حال رفتن به سفر خود برای یادگیری زبان هستید،   اشکالی ندارد که قوانین دستور زبان را بفهمید .

don't need to have them all memorized before you  can start speaking. Just to give you an example,  

قبل از اینکه بتوانید صحبت کنید، لازم نیست همه آنها را حفظ کنید . فقط برای مثال برای شما،

when I was learning Catalan I didn't study the  grammar at all. For the first few years I actually  

وقتی در حال یادگیری زبان کاتالانی بودم، اصلاً گرامر را مطالعه نکردم . در چند سال اول، در

just started using it first, to be able to  understand different things that I enjoyed, like  

واقع   ابتدا شروع به استفاده از آن کردم، تا بتوانم چیزهای مختلفی را که از آنها لذت می‌بردم، مانند

music or TV series. And to start being able to  speak with different friends in that language. And  

موسیقی یا سریال‌های تلویزیونی، درک کنم. و اینکه بتوانید با دوستان مختلف به آن زبان صحبت کنید. و

then a couple years ago I was really determined to  actually start studying the language to be able to  

سپس چند سال پیش، من واقعاً مصمم بودم واقعاً شروع به مطالعه زبان کنم

kind of polish up some of my mistakes. And so  when I started at that point studying grammar  

تا بتوانم   برخی از اشتباهاتم را اصلاح کنم. و بنابراین وقتی در آن مرحله شروع به مطالعه گرامر

it made perfect sense to me, because I had already  encountered these things hundreds of times if not  

کردم، برای من کاملاً منطقی بود، زیرا قبلاً صدها بار، اگر نه هزاران بار، با این چیزها مواجه شده بودم

thousands. It wasn't just some abstract set  of rules that I felt like I had to memorize. 

. این فقط مجموعه ای انتزاعی از قوانین نبود که احساس می کردم باید حفظ کنم.

So that leads us perfectly into the next  point and that is that context is everything.

بنابراین این ما را کاملاً به نقطه  بعدی هدایت می‌کند و آن این است که زمینه همه چیز است.

So without context, memorizing the rules in  a grammar book won't do anything for you,  

بنابراین، بدون زمینه، به خاطر سپردن قوانین در یک کتاب گرامر کاری برای شما انجام نمی دهد،

and that's why it's so great to learn English  by reading or by watching series. Because you'll  

و به همین دلیل است که یادگیری انگلیسی با خواندن یا تماشای سریال بسیار عالی است. زیرا در

actually see the different grammatical  structures used in context and sometimes  

واقع ساختارهای گرامری مختلف مورد استفاده در زمینه را خواهید دید و گاهی

these can actually be absorbed without you  even realizing them. And this is exactly  

اوقات می‌توانید بدون اینکه متوجه شوید آنها را جذب کنید. و این دقیقاً همان

what we'll do for you in that Power Learning  Mini Course that I told you about earlier.  

کاری است که ما در آن دوره مینی Power Learning که قبلاً درباره آن به شما گفتم، برای شما انجام خواهیم داد.

So to help you understand this a little  bit better let's look at an example.  

بنابراین برای کمک به درک بهتر این موضوع، اجازه دهید به یک مثال نگاه کنیم.

So the present continuous can be used  in a variety of different functions.  

بنابراین حال پیوسته را می توان در انواع توابع مختلف استفاده کرد.

Let's look at four different ways, just so that  you'll understand why context is so important. 

بیایید به چهار روش مختلف نگاه کنیم، فقط برای اینکه متوجه شوید چرا زمینه بسیار مهم است.

So first off, she's eating dinner,  that's why she can't answer the phone. 

بنابراین اول، او در حال خوردن شام است، به همین دلیل نمی تواند تلفن را پاسخ دهد.

He's studying for his S.A.T exams. People are texting much more than they used to. 

او برای امتحانات S.A.T درس می خواند. مردم خیلی بیشتر از قبل پیام می دهند.

When we moved to Italy, we're  buying a house on the coast. 

وقتی به ایتالیا نقل مکان کردیم، در حال خرید خانه ای در ساحل هستیم.

So as you can see if you don't know what  you need to express in a certain context,  

بنابراین همانطور که می بینید اگر نمی دانید در یک زمینه خاص باید چه چیزی را بیان کنید،

knowing that you form the present continuous  by adding the verb to be plus a verb plus ing,  

دانستن اینکه با افزودن فعل to be به اضافه یک فعل به اضافه ing، حال استمراری را تشکیل می دهید،

is going to be completely useless to you.  However schools will often teach grammar  

برای شما کاملا بی فایده خواهد بود. با این حال، مدارس اغلب دستور زبان را

blindly in this way. And also, as we touched  on earlier, the place where you grew up,  

کورکورانه به این روش آموزش می‌دهند. و همچنین، همانطور که قبلاً به آن اشاره کردیم، مکانی که در آن بزرگ شده‌اید

the region that you live in, and even  the family that you grew up with,  

، منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، و حتی خانواده‌ای که با آن بزرگ شده‌اید،

can also influence how you speak the language. So let's take a look also at how important context  

می‌توانند بر نحوه صحبت کردن شما با زبان تأثیر بگذارند. بنابراین بیایید نگاهی به اهمیت

is in informal and formal situations.  So we'll look at different examples  

زمینه   در موقعیت‌های غیررسمی و رسمی نیز بیندازیم. بنابراین، نمونه‌های مختلفی را بررسی خواهیم کرد

and both of them can actually be correct,  depending on what context that you're in.

و هر دوی آنها در واقع می‌توانند درست باشند، بسته به اینکه در چه زمینه‌ای قرار دارید.

So as you can see it's nearly humanly  impossible to know and be aware of all  

بنابراین همانطور که می‌بینید تقریباً از نظر انسانی غیرممکن است که همه انواع مختلف یک زبان را بدانید و از آن آگاه باشید.

the different variants of a language and what  is considered correct in each of them and again  

چه چیزی در هر یک از آنها صحیح تلقی می شود و دوباره

some things might be considered grammatically  incorrect, but natives still do them anyway.

ممکن است برخی چیزها از نظر گرامری نادرست در نظر گرفته شوند ، اما به هر حال بومیان هنوز آنها را انجام می دهند.

So grammatical competence is the ability to make  sense of grammatical sentences in at least one  

بنابراین صلاحیت گرامری توانایی درک جملات دستوری در حداقل یک

language and transfer that to another. So you may  already be able to take some things that you know  

زبان و انتقال آن به زبان دیگر است. بنابراین ممکن است بتوانید از قبل برخی از چیزهایی را که می‌دانید

in your native language and apply those to  English, you're not starting completely from zero. 

به زبان مادری‌تان استفاده کنید و آن‌ها را در انگلیسی به کار ببرید، شما کاملاً از صفر شروع نمی‌کنید.

Now in addition to that your previous  exposure is absolutely essential,  

اکنون علاوه بر این، قرار گرفتن در معرض قبلی شما کاملا ضروری است،

so have you ever had that feeling that you are  speaking or you're writing something and you  

پس آیا تا به حال این احساس را داشته‌اید که دارید صحبت می‌کنید یا چیزی می‌نویسید و

just know how to say that correctly, and you're  not even sure how to explain why you know that? 

فقط می‌دانید چگونه آن را به درستی بگویید، و حتی نمی‌دانید چگونه توضیح دهید چرا تو می دانی که؟

Now this is based on the previous exposure that  you've had for the language, you've probably seen  

اکنون این بر اساس قرار گرفتن در معرض قبلی است که  برای زبان داشته‌اید، احتمالاً دیده‌اید

that use some place and your brain has been  able to kind of connect the dots, even though  

که از جایی استفاده می‌کنند و مغز شما توانسته است به نوعی نقاط را به هم وصل کند، حتی

you can't explain it. And you've probably learned  some sort of different grammatical structures  

اگر  نمی‌توانید آن را توضیح دهید. و احتمالاً ساختارهای گرامری متفاوتی را یاد گرفته

that maybe you haven't even formally studied yet. And this is exactly why constant exposure is so  

اید که شاید هنوز به طور رسمی آنها را مطالعه نکرده باشید. و دقیقاً به همین دلیل است که قرار گرفتن در معرض مداوم

crucial: the more that you expose yourself to  a language by listening to it and reading it,  

بسیار مهم است: هر چه بیشتر با گوش دادن و خواندن آن زبان خود را در معرض آن قرار دهید،

the less time that you need to sit down formally  studying at your desk. So one place we can see  

به زمان کمتری نیاز دارید تا به طور رسمی پشت میز خود بنشینید و مطالعه کنید. بنابراین یک جایی که می‌توانیم متوجه

that this is important is that sometimes  two different varieties of saying one thing  

شویم این مهم است این است که گاهی می‌توان از دو نوع مختلف گفتن یک چیز

can be used in the same variety of English. So  American or British for example, and on the other  

در زبان انگلیسی مشابه استفاده کرد. بنابراین، برای مثال، آمریکایی یا بریتانیایی، و از سوی دیگر،

hand only one form might be accepted in another  variety of the language. So just to give you  

ممکن است فقط یک فرم در زبان دیگری پذیرفته شود. بنابراین فقط برای

an example of it let's look at these sentences. So is jack here? No, he's just gone home. Now who  

ارائه مثالی از آن، اجازه دهید به این جملات نگاه کنیم. پس جک اینجاست؟ نه، او تازه به خانه رفته است. حالا

do you think would say that? Brits or Americans? Now actually you could hear both Brit and  

فکر می‌کنید چه کسی این را می‌گوید؟ انگلیسی ها یا آمریکایی ها؟ اکنون در واقع می‌توانید بشنوید که هم بریتانیایی‌ها و هم

Americans using it that way. However if we change  the dialogue a little bit and instead it becomes:  

آمریکایی‌ها از آن استفاده می‌کنند. با این حال، اگر دیالوگ را کمی تغییر دهیم و به جای آن تبدیل به:

Is jack here? No, he just went  home. Who would say it that way? 

آیا جک اینجاست؟ نه، او فقط به خانه رفت. کی اینطوری میگه؟

So you could know that that person is an  American speaking because this is accepted  

بنابراین می‌توانید بدانید که آن شخص آمریکایی صحبت می‌کند، زیرا این مورد

in American English but not in British English.  So let's take a quick look at another example. 

در انگلیسی آمریکایی پذیرفته می‌شود اما در انگلیسی بریتانیایی نه. پس بیایید نگاهی گذرا به مثال دیگری بیاندازیم.

So say someone calls me on the phone. I  could answer and say, "Hello, is that Susan?"  

پس بگو کسی با من تلفنی تماس می گیرد. می‌توانم جواب بدهم و بگویم: "سلام، آن سوزان است؟"

Now who do you think would say it that  way? Would that be a Brit or an American? 

حالا فکر می‌کنید چه کسی می‌خواهد آن را اینطور بگوید؟ آیا این یک بریتانیایی خواهد بود یا یک آمریکایی؟

Now that would be a Brit that would say it  that way. An American would actually say,  

حالا این یک بریتانیایی است که اینطور می گوید. یک آمریکایی در واقع می‌گوید:

"Is this Susan?" and by the way if you  want to learn more differences between  

«این سوزان است؟» و به هر حال، اگر می‌خواهید تفاوت‌های بیشتری بین

British and American English, then I highly  recommend that you check out this video.  

انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی بیاموزید، شدیداً توصیه می‌کنم این ویدیو را ببینید.

You'll find that by clicking up  here or down the description below.

این را با کلیک کردن در اینجا یا پایین توضیحات زیر متوجه خواهید شد.

It's okay to make mistakes. Repeat it to yourself  like a mantra. Making mistakes is a crucial part  

اشکالی ندارد. آن را مانند یک مانترا با خود تکرار کنید . اشتباه کردن بخش مهمی

of the learning process. I mean how many times  did you fall down before you learned to walk?  

از فرآیند یادگیری است. منظورم این است که قبل از اینکه راه رفتن را یاد بگیرید چند بار زمین خوردید؟

Now, having a reasonable amount of correctness  is important because people need to be able to  

اکنون، داشتن مقدار معقولی از درستی مهم است زیرا مردم باید بتوانند

understand you. It's quite unnecessary that you  can perfectly speak the language. I mean natives  

شما را درک کنند. این کاملا غیر ضروری است که بتوانید به طور کامل به زبان صحبت کنید. منظورم این است که بومی‌ها

don't even speak the language perfectly. We talked  earlier about how natives often make mistakes  

حتی به این زبان صحبت نمی‌کنند. ما قبلاً در مورد اینکه بومی‌ها معمولاً چگونه اشتباه می‌کنند صحبت کردیم

and these mistakes can actually become the norm,  so much so that eventually they're accepted into  

و این اشتباهات در واقع می‌توانند به یک هنجار تبدیل شوند، آنقدر که در نهایت در

what is considered correct grammar or correct  English. So just to give you an example,  

آنچه گرامر صحیح یا انگلیسی صحیح در نظر گرفته می‌شود پذیرفته می‌شوند . بنابراین فقط برای مثال زدن

the word data was not always said this  way. For the singular of this we used to  

، کلمه داده همیشه به این صورت گفته نشده است. برای مفرد این ما

say datum which comes from latin. So  just to give you an example of this:  

می‌گوییم datum که از لاتین می‌آید. بنابراین، فقط مثالی از این به شما می‌دهم:

only having one datum for my paper was not enough  to prove my theory. And it has gained different  

تنها داشتن یک مبنا برای مقاله من برای اثبات نظریه من کافی نبود.

meaning and been used as a singular uncountable  noun ever since. So, to give you an example,  

و از آن زمان به‌عنوان یک اسم غیرقابل شمارش مفرد، معنای متفاوتی پیدا کرده است. بنابراین، برای مثال زدن،

they transfer the data to a flash drive. So we  don't know if they're talking about one piece  

آنها داده ها را به یک درایو فلش منتقل می کنند. بنابراین نمی‌دانیم که در آن مورد درباره یک

of data or multiple pieces of data in that case. So if you go to Starbucks and you order coffee,  

قطعه داده صحبت می‌کنند یا چند قطعه داده. بنابراین، اگر به استارباکس بروید و قهوه سفارش دهید

the barista of course is not worried about whether  or not you're correctly applying the entire table  

، مطمئناً باریستا نگران این نیست که آیا کل جدول محتوای کتاب گرامر خود را به درستی اعمال می‌کنید یا نه

of contents of your grammar book. They just  need you to be intelligible enough so they know  

. آنها فقط به آن نیاز دارند که شما به اندازه کافی قابل درک باشید تا بدانند

what you're asking for. They can place your order  correctly and you can enjoy a nice cup of coffee.  

چه چیزی را می خواهید. آنها می توانند سفارش شما را به درستی انجام دهند و شما می توانید از یک فنجان قهوه خوب لذت ببرید.

Remember, if you hold yourself back  for fear of not speaking flawlessly  

به یاد داشته باشید، اگر از ترس اینکه بی عیب و نقص صحبت نکنید، خود را عقب نگه دارید، مطمئناً

then you are bound to forget what you've  already learned. Remember that grammar  

آنچه را که قبلاً آموخته اید فراموش خواهید کرد . به یاد داشته باشید که

is not the most important thing in the world. Alright so we've talked about a lot in today's  

گرامر مهم ترین چیز در جهان نیست. بسیار خوب، بنابراین ما در ویدیوی امروز درباره چیزهای زیادی صحبت کرده ایم

video, so in it you remembered that grammar is the  foundation of the language, but its rules are not  

، بنابراین در آن به یاد آوردید که گرامر پایه و اساس زبان است، اما قوانین آن به طور دقیق

set in stone. The language is constantly changing  and evolving and the grammar is too. Understanding  

تنظیم نشده اند. زبان دائماً در حال تغییر و تحول است و گرامر نیز در حال تغییر است. درک

the radical rules will empower you but they  should only come second when communicating.  

قوانین رادیکال به شما قدرت می‌دهد، اما آنها باید در هنگام برقراری ارتباط در رتبه دوم قرار گیرند.

You already know more than you think so trust  your guts, and making mistakes is okay they're  

شما در حال حاضر بیشتر از آنچه فکر می‌کنید می‌دانید، بنابراین به جرات خود اعتماد کنید، و اشتباه کردن اشکالی ندارد که آنها

natural part of the learning process. So I want to know what are your main  

بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری هستند. بنابراین می‌خواهم بدانم نکات اصلی شما

takeaways from today's lesson? What surprised  you the most? Write it down in the comments  

از درس امروز چیست؟ چه چیزی شما را بیشتر شگفت زده کرد؟ آن را در نظرات

below and let's start a conversation. And now it's time to go beyond the  

زیر بنویسید و بیایید گفتگو را شروع کنیم. و اکنون وقت آن است که فراتر از

classroom and live your English! And  you'll learn the grammar along the way.

کلاس درس بروید و انگلیسی خود را زندگی کنید! و در طول راه گرامر را یاد خواهید گرفت.