Simple Way to Improve Your English TOGETHER (with Other People) — Podcast

Community gives you the chance to apply what you  learned, so yes, input is important yeah studying  

انجمن به شما این شانس را می‌دهد که آموخته‌های خود را به کار ببرید ، بنابراین بله، ورودی مهم است، بله، مطالعه

consuming content, consuming information, but  you have to apply and Community offers you that  

محتوای مصرف‌کننده، مصرف اطلاعات، مهم است، اما باید درخواست دهید و انجمن این

safe space. It's beautiful, it's a beautiful  way of thinking of it when we feed ourselves  

فضای امن را به شما ارائه می‌دهد. این زیباست، وقتی خودمان را

with different perspectives, we're enriching our  own knowledge, we're broadening our perspective  

با دیدگاه‌های مختلف تغذیه می‌کنیم، دانش خود را غنی‌تر می‌کنیم، دیدگاه خود را نسبت به

on the world, we're understanding other people  better, we're seeing the world differently, right.

جهان گسترش می‌دهیم، دیگران را بهتر می‌فهمیم. جهان متفاوت است، درست است

Alright, so I'm joined today in the global  studio once again by the one, the only Casse. 

بسیار خوب، پس من امروز در استودیوی جهانی یک بار دیگر با تنها Casse همراه شدم.

Hey, Thiago. Hey guys. Alright, guys. So today we are talking all about  

هی، تیاگو. سلام بچه ها. باشه بچه ها بنابراین امروز ما همه چیز را در مورد

community and why being a part of a community can  help you become a better learner and also a better  

جامعه صحبت می‌کنیم و اینکه چرا عضوی از یک انجمن  می‌تواند به شما کمک کند یادگیرنده بهتری شوید و همچنین

person. So guys, uh, let's get started here and  Casse, I guess it's bet(ter) it's good to define  

فرد بهتری شوید. پس بچه ها، اوه، بیایید از اینجا شروع کنیم و کاس، حدس می‌زنم بهتر است (بهتر) بهتر است

community first. What do we mean by community? Well, a community is generally a group of people  

ابتدا جامعه را تعریف کنیم. منظور ما از جامعه چیست؟ خب، یک جامعه عموماً گروهی از افراد   است

who share the same space, so this could be  physically or virtually, and they sort of  

که فضای یکسانی دارند، بنابراین این می‌تواند به صورت فیزیکی یا مجازی باشد، و آنها به نوعی

come together for a common goal or common purpose.  Either they live together or they come together,  

برای یک هدف یا هدف مشترک گرد هم می‌آیند. یا با هم زندگی می‌کنند یا با هم می‌آیند،

you know, to share ideas, experiences, or, you  know, resources of some kind. So a community  

می‌دانید، برای به اشتراک گذاشتن ایده‌ها، تجربیات یا، می‌دانید، منابعی از نوعی. بنابراین یک جامعه

would be a group of people coming together with  sort of a common interest or a common goal. 

گروهی از مردم است که با یک نوع علاقه یا هدف مشترک گرد هم می آیند.

Yeah. That's a great definition. Uh, do  you have any examples, by the way, to give? 

آره این یک تعریف عالی است. اوه، آیا نمونه‌ای دارید که بیاورید؟

Sure. A community could be a group of friends  who, you know, enjoy the same things and they  

مطمئن. یک جامعه می‌تواند گروهی از دوستان باشد که، می‌دانید، از چیزهای مشابهی لذت می‌برند و با

come together to, you know, enjoy activities  together, like sport or, you know, movies or  

هم می‌آیند، می‌دانید، از فعالیت‌هایی با هم لذت می‌برند، مانند ورزش یا، می‌دانید، فیلم یا

just other things they have in common. It could be  that you're, you all love dancing or you all are  

چیزهای دیگری که مشترک هستند. ممکن است رقصیدن را دوست داشته باشید یا

English learners and you come together to, to talk  about that or to relate to one another on that  

انگلیسی یاد بگیرید و برای صحبت درباره آن موضوع یا ارتباط با یکدیگر در مورد آن

topic or because of the interest that you share. By the way, I loved the way you said dancing. Can  

موضوع یا به دلیل علاقه ای که به اشتراک می گذارید گرد هم می آیید. در ضمن من از روشی که گفتی رقصیدن را دوست داشتم. آیا می‌توانید

you say that again? Dancing. 

دوباره آن را بگویید؟ رقصیدن

Dancing. Wow. Is that correct? How, I mean, my  pronunciation: dancing. Is that it? (Yes) Yeah, I  

رقصیدن وای. درسته؟ منظورم، تلفظ من است: رقصیدن. این است؟ (بله) بله، من

like that. Yeah. (Dancing.) It's a, it's  a different way of saying dancing. Yeah? 

آن را دوست دارم. آره (رقصیدن.) این یک روش متفاوت برای گفتن رقص است. آره؟

Sorry for laughing. Yes, it is. I didn't realize  it was different. Dancing. Dancing. Yeah. Dancing. 

ببخشید که خندیدم بله همینطور است. من متوجه نشدم که متفاوت است. رقصیدن رقصیدن آره رقصیدن

Yeah. I don't know if it's more along  the lines of British English. Yeah? The  

آره نمی‌دانم این بیشتر مطابق با انگلیسی بریتانیایی است. آره؟ به

way you're (Yeah.) saying it, right. Dancing, but  yeah, I mean I had to point that out because when  

روشی که شما (آره.) آن را می‌گویید، درست است. رقصیدن، اما بله، منظورم این است که باید به آن اشاره می‌کردم، زیرا وقتی

you said thatit was like, oh wow, look at that.  That's cool. That's cool. So another example I can  

گفتی، اوه وای، به آن نگاه کن. باحاله. باحاله. بنابراین مثال دیگری که می‌توانم

give here is a school network. So if you study  at a school or if you take any kind of course,  

اینجا بیاورم شبکه مدرسه است. بنابراین، اگر در مدرسه‌ای درس می‌خوانید یا هر دوره‌ای را می‌گذرانید،

the people you study with, the people that  go to the same school that you go to, uh,  

افرادی که با آنها درس می‌خوانید، افرادی که به همان مدرسه‌ای می‌روند که شما می‌روید، اوه،

that could be considered a community as well.  That actually reminds me of my days back when  

می‌توان آن‌ها را نیز یک جامعه در نظر گرفت. این در واقع من را به یاد روزهای قبل می اندازد، زمانی که در برزیل

I was teaching English in language schools here  in Brazil. And, um, there was this school that  

در مدارس زبان انگلیسی تدریس می کردم . و، اوم، این مدرسه بود که

I worked at and, uh, we started doing these live  events with students. Basically, we would gather  

در آن کار می‌کردم و اوه، شروع کردیم به انجام این رویدادهای زنده با دانش‌آموزان. اساساً،

everybody, all the students from all levels, all  classrooms, you know, and we would do something  

همه را جمع می‌کردیم، همه دانش‌آموزان را از همه سطوح، همه کلاس‌ها، می‌دانید، و می‌دانید

cultural together, you know. And, there was this  one time I did a "Beatles night" there with the  

با هم کاری فرهنگی انجام می‌دادیم. و، یک بار من یک "شب بیتلز" را در آنجا با دانشجویان انجام دادم

students and it was really fun. We, you know,  played and sang Beatles songs together and then  

و واقعا سرگرم کننده بود. ما، می‌دانید، آهنگ‌های بیتلز را با هم می‌نواختیم و می‌خواندیم و سپس

I told them a little bit about the history of  the band, how they were formed, and, you know,  

کمی درباره تاریخ گروه، نحوه تشکیل آن‌ها، و می‌دانید،

what happened to them after that. So, yeah, I  mean, that was a, a great example. As a matter  

بعد از آن چه اتفاقی برایشان افتاد، برایشان توضیح دادم. بنابراین، بله، منظورم این است که این یک مثال عالی بود. در

of fact, I do have a, a short footage of that  day. So Thiago, if you could briefly play for us,  

واقع، من یک فیلم کوتاه از آن روز دارم. بنابراین تیاگو، اگر بتوانید به طور خلاصه برای ما بازی کنید، خیلی

that'd be cool. Yeah. Just to show you, Casse, how  it went, yeah, it was really cool. Check it out.

خوب است. آره فقط برای اینکه به شما نشان دهم، کیس، چطور پیش رفت، بله، واقعا عالی بود. آن را بررسی کنید.

That was cool. Yeah, that was a, a great night.  And I think that was the first time we did  

باحال بود آره، اون یه شب عالی بود و من فکر می کنم اولین باری بود که ما

something like that. And, the school started doing  these events more and more. And, uh, nowadays  

چنین کاری انجام دادیم. و، مدرسه شروع به انجام این رویدادها بیشتر و بیشتر کرد. و، اوه، امروزه

I think they're still doing it with other  teachers, you know, it kind of caught on,  

من فکر می‌کنم که آنها هنوز این کار را با معلمان دیگر انجام می‌دهند، می‌دانید، به نوعی مورد توجه قرار گرفت،

but yeah, that was a great example of a school  network community that you can have there. Yeah. 

اما بله، این نمونه عالی از یک جامعه شبکه مدرسه بود که می‌توانید در آنجا داشته باشید. آره

Yeah. And what I love most about it is that  like, yes, they're all English learners, but  

آره و چیزی که بیشتر از همه در مورد آن دوست دارم این است که مثل، بله، همه آنها زبان آموز انگلیسی هستند، اما

the purpose is greater than that. And that's the  point we're making today, right? Like, they're,  

هدف بیشتر از این است. و این نکته‌ای است که امروز به آن اشاره می‌کنیم، درست است؟ مثلاً، آنها

they're not sitting there with their notebooks  and pens, like, you know, writing down the, your,  

با دفترچه‌ها و خودکارهایشان آنجا نمی‌نشینند، مثل، می‌دانید،

the instructions you're giving them. They're  literally like enjoying, they're in the moment  

دستورالعمل‌هایی را که به آنها می‌دهید، یادداشت می‌کنند. آنها به معنای واقعی کلمه مانند لذت بردن هستند، در لحظه

repeating and they're singing it along. I love  that. It's, it's creative and it's (Yeah,) fun. 

تکرار می‌کنند و آن را با هم می‌خوانند. من آن را دوست دارم . این خلاقانه است و (آره،) سرگرم کننده است.

it's definitely a way of living your English.  Yeah. You just, uh, just live it. Yeah. Just enjoy  

این قطعا راهی برای زندگی انگلیسی شماست. آره تو فقط، اوه، فقط زندگی کن آره فقط از آن لذت ببر

it. Another example of community we can give here  is meet up events. So maybe a language exchange  

. نمونه دیگری از انجمنی که می‌توانیم در اینجا ارائه کنیم، رویدادهای ملاقات است. بنابراین، ممکن است برنامه‌های تبادل زبان  ، می‌دانید

programs, you know, maybe you go to another  country to study there for a while and then  

، شاید به کشور دیگری بروید تا مدتی در آنجا تحصیل کنید و سپس

you meet other students or other people there  that could be part of a community. That could  

دانشجویان یا افراد دیگری را در آنجا ملاقات کنید که می‌توانند بخشی از یک جامعه باشند. این می‌تواند

be an example of community. Uh, even the events  that RealLife English used to do back in the day  

نمونه‌ای از جامعه باشد. اوه، حتی رویدادهایی که RealLife English در آن روز انجام می‌داد

many years ago, uh, RealLife English used to host  or hold these personal, in-person events where,  

سال‌ها پیش، اوه، RealLife English این رویدادهای شخصی و حضوری را میزبانی می‌کرد یا برگزار می‌کرد که،   می‌دانید

you know, teachers, learners, they would get  together at a bar for example, and just enjoy  

، معلمان، زبان‌آموزان، در برای مثال نوار، و فقط از

being together, practicing their English,  maybe having a few drinks. Yeah. So (Yeah,)  

با هم بودن، تمرین زبان انگلیسی، شاید چند نوشیدنی لذت ببرید. آره بنابراین (آره،)

that's another example that comes to mind.  Yeah. What else would you give here, Casse? 

این مثال دیگری است که به ذهن می رسد. آره چه چیز دیگری اینجا می دهید، کیس؟

I would say that definitely social media, like  anything online, like we are all doing it in one  

من می‌توانم بگویم که قطعاً رسانه‌های اجتماعی، مانند هر چیزی آنلاین، مثل اینکه همه ما به یک

way or another. Like, we have our WhatsApp groups,  we have our Facebook, Telegram, different groups,  

روش انجام می‌دهیم. مثلاً، ما گروه‌های واتس‌اپ خود را داریم، فیسبوک، تلگرام، گروه‌های مختلفی داریم،  می‌دانید

you know, that we use to connect with people. And,  um, in my case, I've used quite a few language  

که برای ارتباط با مردم از آنها استفاده می‌کنیم. و، اوم، در مورد من، من از چند

exchange apps to, um, help me with Portuguese, but  also other languages. And I think this is a great  

برنامه مبادله زبان استفاده کرده‌ام تا به من در مورد پرتغالی و همچنین زبان‌های دیگر کمک کند. و من فکر می‌کنم این یک

way of like, connecting with someone and, you  know, sharing a part of yourself. And then also,  

راه عالی برای لایک کردن، ارتباط با کسی و، می‌دانید ، به اشتراک گذاشتن بخشی از خودتان است. و همچنین،

you know, receiving knowledge or different  perspective or different, there's, there's  

شما می دانید، دریافت دانش یا دیدگاه متفاوت یا متفاوت،

deeper layers to, you know, language exchange.  So I think with, uh, language exchange groups,  

لایه های عمیق تری برای تبادل زبان وجود دارد. بنابراین، من فکر می‌کنم، اوه، گروه‌های تبادل زبان،

that's also a nice example, but social media  in general, whether it's Instagram, TikTok,  

این نیز مثال خوبی است، اما رسانه‌های اجتماعی به طور کلی، چه اینستاگرام، چه TikTok،

you know, you're commenting, you're watching  a video. I have recently started following,  

شما می‌دانید، در حال نظر دادن هستید، در حال تماشای یک ویدیو هستید. من اخیراً شروع به دنبال کردن

uh, a random account because this woman posts  like really fun videos. And I'm learning, like  

یک حساب تصادفی کرده‌ام، زیرا این زن مانند ویدیوهای بسیار سرگرم‌کننده پست می‌کند. و من دارم یاد می‌گیرم، مانند

reading the comments, I feel like I'm learning  something about her culture. So the point is  

خواندن نظرات، احساس می‌کنم در مورد فرهنگ او چیزی یاد می‌گیرم. بنابراین نکته اینجاست

that when we join these, when we follow people on  social media, when we join groups or communities,  

وقتی به اینها ملحق می‌شویم، وقتی افراد را در رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کنیم، وقتی به گروه‌ها یا انجمن‌ها می‌پیوندیم،

uh, like that, we are also, you know, connecting  with people who share a similar interest or ideas  

اوه، همینطور، می‌دانید که با افرادی ارتباط برقرار می‌کنیم که علاقه یا ایده‌های مشابهی دارند   یا جهان بینی

or worldviews or things like that. So definitely  I'd say social media and online communities are,  

یا جهان بینی مشترک چیزهایی مثل آن. بنابراین قطعاً می‌توانم بگویم رسانه‌های اجتماعی و جوامع آنلاین

are also a great example of that. Cool. You did say something cool there. You  

نیز نمونه‌ای عالی از آن هستند. سرد. اونجا چیز جالبی گفتی شما

said deeper layers, yeah, social media has deeper  layers, I guess you said. Uh, what does that mean,  

گفتید لایه‌های عمیق‌تر، بله، رسانه‌های اجتماعی لایه‌های عمیق‌تری دارند ، حدس می‌زنم گفتید. اوه،

when something has deeper layers or deeper layers? So when we talk about something having deeper  

وقتی چیزی لایه‌های عمیق‌تر یا لایه‌های عمیق‌تری دارد، این به چه معناست؟ بنابراین، وقتی در مورد چیزی صحبت می‌کنیم که لایه‌های عمیق‌تری دارد

layers, I mean that there's more to it than meets  the eye. Like what you see might look like it's,  

، منظورم این است که چیزی بیش از آنچه که به نظر می‌رسد وجود دارد. مثل چیزی که می بینید ممکن است شبیه به نظر برسد،   می

you know, it's one thing, but there's a lot  more the deeper you go into it, like there's,  

دانید، این یک چیز است، اما هر چه عمیق تر به آن بپردازید، چیزهای بسیار بیشتری وجود دارد، مانند وجود دارد،

there's more to it than then we think, then  we initially think, or then we initially  

بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنیم، سپس ابتدا فکر می کنیم، یا در ابتدا می

can imagine, right? (That's cool. ) So yeah. Like  

توانیم  تصور کنید، درست است؟ (این عالی است.) بنابراین بله. مثل

a cake, you know, many layers. Uh, I can also think about gaming,  

یک کیک، می دانید، چندین لایه. اوه، من می‌توانم به بازی هم فکر کنم،

right, Casse, I mean, uh, nowadays there are  so many gaming communities, yeah? People who  

درست است، کیس، یعنی، اوه، امروزه انجمن‌های بازی بسیار زیادی وجود دارد، بله؟ افرادی که

love video games, they play online together.  That's a great example. That actually reminds  

عاشق بازی‌های ویدیویی هستند، با هم آنلاین بازی می‌کنند. این یک مثال عالی است. این در واقع من را به یاد هامبرت می اندازد

me of Humbert, because Humbard, one of our team  members, he has recently sent us a really cool  

، زیرا هامبارد، یکی از اعضای تیم ما ، اخیراً یک پیام ویدیویی بسیار جالب برای ما ارسال کرده است که

video message sharing his experience with how  being a part of a community helped him live his  

تجربیات خود را در مورد اینکه چگونه عضوی از یک جامعه به او کمک کرده تا به

English. And just to be clear here, uh, what,  what do we mean by living your English? We mean  

زبان انگلیسی خود ادامه دهد. و فقط برای روشن شدن در اینجا، اوه، چه، منظور ما از زندگی انگلیسی شما چیست؟ منظور ما این است که

making English part of her day-to-day routine.  Okay? You consume stuff in English daily, yeah,  

انگلیسی را بخشی از روال روزمره خود کنیم. باشه؟ شما روزانه مطالبی را به زبان انگلیسی مصرف می کنید، بله،

not because you have to learn it or study it, but  because you enjoy it and it's just something that  

نه به این دلیل که باید آن را یاد بگیرید یا مطالعه کنید، بلکه به این دلیل که از آن لذت می برید و این چیزی است که

is always there. It's part of your life. Okay. And  you do it every day. So, um, I thought it would  

همیشه وجود دارد. بخشی از زندگی شماست باشه. و هر روز این کار را انجام می دهید. بنابراین، اوم، فکر کردم خیلی

be cool for us to actually watch, uh, the clip  where Humbert shares his experience, and Thiago,  

جالب است که ما واقعاً آن کلیپی را که در آن هامبرت تجربه‌اش را به اشتراک می‌گذارد، تماشا کنیم، و تیاگو،

could you please roll it? And let's see. Okay. So for me, community was really  

لطفاً می‌توانید آن را پخش کنید؟ و بیایید ببینیم. باشه. بنابراین، برای من، جامعه واقعاً

important in several aspects of my life, but  certain, certainly the most important one,  

در چندین جنبه از زندگی من مهم بود، اما مسلماً، مطمئناً مهمترین آنها،

I think, is that, uh, you as a creative, me as  a creative, uh, if you're a creative person,  

فکر می کنم این است که، اوه، شما به عنوان یک خلاق، من به عنوان یک خلاق، آه، اگر شما خلاق هستید. شخص،

you need to feed yourself with different  perspectives. Like the more perspectives you know,  

باید خود را با دیدگاه‌های مختلف تغذیه کنید . مانند دیدگاه‌های بیشتری که می‌شناسید،

the more experiences that you can hear from people  that come from very different places in the world  

تجربیات بیشتری که می‌توانید از افرادی بشنوید که از مکان‌های بسیار متفاوتی در جهان آمده‌اند   برای

will benefit you and will nurture your way of  seeing things, the way you feel things, the way  

شما مفید خواهد بود و نحوه دیدن چیزها، احساسی که شما از چیزها دارید، روشی که

you create your own ideas, the way you create your  own, uh, position and point of view about things.  

ایده‌های خود را خلق می‌کنید، پرورش می‌دهد. ، روشی که شما موقعیت و دیدگاه خود را در مورد چیزها ایجاد می کنید.

So that definitely for me, was one of the  biggest things when it comes to community. 

بنابراین قطعاً برای من، یکی از بزرگترین چیزها در مورد جامعه بود.

I, I absolutely love what he's saying because I  love the point he's making about how community  

من، من کاملاً عاشق آنچه او می‌گویم، هستم، زیرا من این نکته را دوست دارم که او در مورد اینکه چگونه جامعه به

helps you develop, basically broaden your  perspective on the world. Because he uses,  

شما کمک می‌کند توسعه پیدا کنید، اساساً دیدگاه خود را نسبت به جهان گسترش دهید. از آنجایی که استفاده می‌کند،

he says it really beautifully - he says, feed  yourself different perspectives. So what do  

او آن را واقعاً زیبا می‌گوید - او می‌گوید، دیدگاه‌های متفاوتی را برای خود تغذیه کنید. پس

we do when we feed, when we, we are feeding, we  literally have to take something. It's an action,  

وقتی غذا می‌دهیم، وقتی غذا می‌دهیم، به معنای واقعی کلمه باید چیزی برداریم. این یک عمل است،

taking something and putting it into  your body. Now think of that with, like,  

گرفتن چیزی و قرار دادن آن در بدن شما. اکنون با دیدگاه دیگران به آن فکر کنید

someone else's perspective. You're going, okay, I  hear what you're saying. Oh, I read this book. I  

. تو داری میری، باشه، میشنوم چی میگی. اوه من این کتاب رو خوندم من از

like what he's saying. I'm watching a TED talk,  I like what this... so I'm taking that and I'm  

آنچه او می گوید خوشم می آید. من دارم یک سخنرانی TED تماشا می‌کنم، من این را دوست دارم... بنابراین آن را می‌گیرم و

putting it into my, taking it into myself. And  it's beautiful. It's a beautiful way of thinking  

آن را در خودم می‌گذارم، آن را در خودم می‌برم. و زیباست. این طرز فکر زیبایی است

of it. When we feed ourself, ourselves different  perspectives, we enriching our own knowledge,  

. وقتی خودمان، دیدگاه‌های متفاوتی را تغذیه می‌کنیم، دانش خود را غنی می‌کنیم،

we're broadening our perspective on the world.  We're understanding other people better. We're,  

دیدگاه خود را نسبت به جهان گسترش می‌دهیم. ما دیگران را بهتر درک می کنیم.

um, seeing the world differently, right?  So I think that's really absolutely true. 

ما دنیا را متفاوت می بینیم، درست است؟ بنابراین من فکر می کنم که واقعاً کاملاً درست است.

And he also used a nice word there. He said,  nur, he said nurture. Yeah. What does it  

و در آنجا هم از کلمه خوبی استفاده کرد. گفت، نور، گفت پرورش بده. آره

mean to nurture? You nurture something. Yeah. So to nurture means to care for or  

پرورش به چه معناست؟ شما چیزی را پرورش می دهید. آره بنابراین پرورش به معنای مراقبت یا

develop, encourage the growth or development  of something or someone. So we can nurture our  

توسعه، تشویق به رشد یا توسعه یک چیزی یا کسی است. بنابراین، ما می‌توانیم

children by, you know, making sure that they go to  school, that they're fed and cared for. Um, we can  

فرزندانمان را با اطمینان از اینکه به مدرسه می‌روند، تغذیه و مراقبت می‌شوند، تربیت کنیم. اوم، ما می‌توانیم

nurture our minds as well, our, our, our thoughts  by, you know, feeding ourselves the right, uh,  

ذهن‌هایمان، افکارمان را نیز پرورش دهیم، می‌دانی، با تغذیه درست، آه،

things or exposing our ourselves to, to people  and things that are good for us, that make us feel  

چیزهایی یا قرار دادن خودمان در معرض افراد و چیزهایی که برای ما خوب هستند، که به ما احساس

good, and that help us develop in life. Yeah. Thank you so much Humbert, for sending your  

خوبی می‌دهند. و به ما کمک می کند در زندگی پیشرفت کنیم. آره خیلی ممنون هامبرت، برای ارسال

message and sharing your experience with us. That  was amazing. Uh, just a quick reminder here, uh,  

پیام خود و به اشتراک گذاشتن تجربه خود با ما. شگفت انگیز بود. اوه، فقط یک یادآوری سریع اینجا، اوه،

for you, in case you are watching us here on  YouTube or listening to us on Apple Podcast,  

برای شما، در صورتی که ما را اینجا در YouTube تماشا می‌کنید یا در پادکست اپل،

Spotify, or any other place, we highly recommend  you download the RealLife English app. Okay?  

Spotify یا هر مکان دیگری به ما گوش می‌دهید، اکیداً توصیه می‌کنیم برنامه RealLife English را دانلود کنید. باشه؟

Why? Because you can listen to our podcast, to  this podcast right now, uh, with an interactive  

چرا؟ زیرا می‌توانید همین حالا به پادکست ما، به این پادکست، با

transcript. You know, so it's really cool. Yeah.  If you wanna follow along what we are saying,  

رونوشت تعاملی گوش دهید. می دانید، پس واقعا عالی است. آره اگر می‌خواهید آنچه را که می‌گوییم دنبال کنید،

yeah, make sure you're downloaded. It's free.  I'm gonna leave the link in the description  

بله، مطمئن شوید که دانلود شده‌اید. رایگان است. من پیوند را در توضیحات

here. If you're watching us on YouTube or just go  to your favorite app store, alright, Google Play  

اینجا می‌گذارم. اگر ما را در YouTube تماشا می‌کنید یا فقط به فروشگاه برنامه مورد علاقه‌تان بروید، خوب، Google Play

Store or Apple App Store and search for RealLife  English. Alright. Now moving on, Casse, we also  

یا Apple App Store و RealLife English را جستجو کنید. بسيار خوب. اکنون ادامه می دهیم، کیس، ما همچنین

got a couple of nice messages from some of our  students, uh, Marco and Elena, they sent us some,  

چند پیام خوب از برخی از دانشجویانمان دریافت کردیم، آه، مارکو و النا، آنها برای ما پیام فرستادند،

um, yeah, they sent us an audio message,  also sharing their experience with community  

اوم، بله، آنها یک پیام صوتی برای ما ارسال کردند، همچنین تجربه خود را با جامعه به اشتراک گذاشتند

and why it is important to them. So we're  starting with Marco's message here. Let's  

و چرا برای آنها مهم است. بنابراین ما در اینجا با پیام مارکو شروع می کنیم. بیایید

listen to what he has to say about that topic. Hi guys. I think that there are many ways in  

به آنچه او درباره آن موضوع می‌گوید گوش کنیم. سلام بچه ها. من فکر می‌کنم راه‌های زیادی وجود دارد

which, um, community has helped me on improving  English. I think first of all, it's because,  

که، اوم، جامعه به من در بهبود انگلیسی کمک کرده است . من فکر می‌کنم اول از همه، به این دلیل است که،

I mean, at the end of the day, like English,  it's just language, so I mean, the usefulness  

منظورم، در پایان روز، مانند انگلیسی، فقط زبان است، بنابراین منظورم، مفید بودن

of a language is like to communicate. So I think  that it would be like useful, useless, or, uh, in  

یک زبان مانند برقراری ارتباط است. بنابراین فکر می‌کنم

vain if you learn a language without choosing to  communicate with other people. So that's a really  

اگر بدون انتخاب برقراری ارتباط با افراد دیگر، زبانی را یاد بگیرید، مفید، بی‌فایده یا بیهوده خواهد بود. بنابراین،

useful, having a community on which you can  practice and improve your usage of the language.  

داشتن انجمنی که در آن بتوانید تمرین کنید و استفاده از زبان را بهبود بخشید، واقعاً مفید است.

Biggest help from, uh, at community level was,  like, from the RealLife Fluency Circle. I've been  

بزرگترین کمک، آه، در سطح جامعه، مانند حلقه تسلط RealLife بود. من

here since, uh, July, 2018. And it's really great  because I can practice English on a day-to-day  

از جولای 2018 اینجا هستم. و این واقعاً عالی است، زیرا می‌توانم انگلیسی را در زندگی روزمره تمرین کنم

life. I mean, nowadays I'm living in Australia,  but even when I was, for instance, in Italy,  

. منظورم این است که این روزها من در استرالیا زندگی می کنم، اما حتی زمانی که مثلاً در ایتالیا بودم، بدون این جامعه،

I wouldn't have had the opportunity to practice  English on a daily basis with, without this  

فرصتی برای تمرین انگلیسی به صورت روزانه نداشتم

community. Aside from that, I also participate on  other kind of meetings when whenever I travel, I  

. جدای از آن، من همچنین در جلسات دیگری شرکت می‌کنم که هر زمان که سفر می‌کنم، از

use an app called Meetup, which is really useful.  It's really widespread. You can find in almost  

برنامه‌ای به نام Meetup استفاده می‌کنم که واقعاً مفید است. واقعاً گسترده است. تقریباً در هر کشوری می‌توانید پیدا کنید

every country, and you can meet people from  different kind of events. I go to stuff like,  

، و می‌توانید با افرادی از رویدادهای مختلف آشنا شوید. من به کارهایی مانند،

Language Exchange and, or sport activities  like playing football, go for a hike or,  

تبادل زبان و یا فعالیت‌های ورزشی مثل بازی فوتبال، پیاده‌گردی یا

um, go running. So it also helps me on practice my  English and connect with, uh, like-minded people. 

دویدن می‌روم. بنابراین به من در تمرین انگلیسی و ارتباط با افراد همفکر نیز کمک می کند.

So Casse, one thing that stood out to me  about Marco's message was the part when he  

بنابراین، کاس، یکی از چیزهایی که در مورد پیام مارکو برای من جالب بود، قسمتی بود که او می‌گفت

says that community gives you the chance  to practice your English every day. And  

که جامعه به شما این فرصت را می‌دهد که هر روز انگلیسی خود را تمرین کنید. و

that's true. Yeah. If you are part of a group,  you can always, you know, send the messages,  

این درست است. آره اگر بخشی از یک گروه هستید، می‌دانید، همیشه می‌توانید پیام‌ها را ارسال کنید،

maybe, uh, jump on a call with the people there  and practice your English every day about whatever  

شاید، اوه، با مردم آنجا تماس بگیرید و هر روز انگلیسی خود را در مورد هر

topic you're interested in. What about you? What  caught your attention the most about his message? 

موضوعی که به آن علاقه دارید تمرین کنید. در مورد شما چطور؟ چه چیزی بیشتر توجه شما را در مورد پیام او جلب کرد؟

I think what I like most  about his message is when he  

من فکر می‌کنم چیزی که بیشتر درباره پیام او دوست دارم زمانی است که او

talks about, you know, having the opportunity  to connect with like-minded people,  

درباره فرصتی برای ارتباط با افراد همفکر صحبت می‌کند،

I think it's really, I guess it makes us very  anxious or nervous when we think about, like,  

فکر می‌کنم واقعاً اینطور است، فکر می‌کنم وقتی به این موضوع فکر می‌کنیم بسیار مضطرب یا عصبی می‌شویم،

going into a community space, especially online or  

رفتن به یک فضای اجتماعی، به خصوص آنلاین یا

being part of a group where you're sort of  an outsider or, you know, people think one,  

عضویت در گروهی که در آن به نوعی یک فرد خارجی هستید یا، می دانید، مردم چنین فکری می کنند،

think about things in one way, and maybe  you have a different view, so you feel  

به یک شکل به چیزها فکر می کنند، و شاید دیدگاه متفاوتی داشته باشید، بنابراین احساس می کنید

like an outsider, but usually if you, you know,  connect with the right people, if you're in the  

یک فرد خارجی، اما معمولاً اگر می‌دانید، با افراد مناسب ارتباط برقرار کنید، اگر در

right groups, you're gonna feel like Marco. You're  gonna be able to connect with like-minded people,  

گروه‌های مناسب باشید، مانند مارکو احساس خواهید کرد. شما  خواهید توانست با افراد همفکر ارتباط برقرار کنید،

which means connecting with people who share  the same views, who share the same ideas,  

که به معنای برقراری ارتباط با افرادی است که دیدگاه‌های یکسانی دارند، ایده‌های یکسانی دارند،

and maybe not even exactly identical  views or ideas. I think maybe who just  

و شاید حتی نظرات یا ایده‌های کاملاً یکسانی نداشته باشند. من فکر می‌کنم شاید کسانی که فقط

think about things in a similar way. So it's not  that you, you have the same thoughts or your ideas  

درباره چیزها به روشی مشابه فکر می‌کنند. بنابراین اینطور نیست که شما افکار یکسانی دارید یا ایده‌هایتان

are identical or the same, but they're similar. Uh, something else that community helps you with  

یکسان یا یکسان هستند، بلکه شبیه هم هستند. اوه، چیز دیگری که انجمن در مورد آن به شما کمک می‌کند،

is activating your English. By activating your,  your English we mean studying English in a more  

فعال کردن انگلیسی شماست. منظور ما از فعال کردن انگلیسی شما، مطالعه

deliberate way. Yes. So yes, it's good to live  your English, to consume content in English, but  

دقیق‌تر زبان انگلیسی است. آره. بنابراین بله، خوب است که انگلیسی خود را زندگی کنید، محتوایی را به زبان انگلیسی مصرف کنید، اما

also it's important for you to be more intentional  or deliberate sometimes with your practice. So  

برای شما نیز مهم است که در تمرین خود عمدی‌تر یا عمدی‌تر باشید. بنابراین   بیایید

let's say for example, that you have been studying  a specific set of vocabulary, maybe some phrasal  

مثلاً بگوییم که شما در حال مطالعه مجموعه خاصی از واژگان، شاید برخی از

verbs with Take, you know, uh, you can go to  your community, to your group, and deliberately  

فعل های عبارتی  با Take بوده اید، می دانید، اوه، می توانید به جامعه خود، به گروه خود بروید و عمدا

you say to yourself, okay, I'm gonna try to use  a couple of these phrasal verbs that I'm learning  

به خود می گویید، باشه، من من سعی خواهم کرد از چند تا از این افعال عباراتی که یاد می‌گیرم استفاده کنم

when I talk to people there today, yeah, when  I exchange messages with them today. So this  

وقتی امروز با مردم آنجا صحبت می‌کنم، بله، وقتی امروز با آنها پیام رد و بدل می‌کنم. بنابراین این

is a more deliberate way of using community  to activate your English, to study in a more,  

روشی عمدی‌تر برای استفاده از انجمن برای فعال کردن زبان انگلیسی شما، برای مطالعه بیشتر، به

um, intentional way. And about that we have  the second audio message from another student,  

روشی عمدی است. و در مورد آن، دومین پیام صوتی از دانش‌آموز دیگری،

Elena, and she also shares something  really cool here. Let's listen to it. 

النا، داریم، و او نیز چیزی بسیار جالب را در اینجا به اشتراک می‌گذارد. به آن گوش کنیم.

Hello. To be honest, I've never thought that  community might be very helpful in that case,  

سلام. صادقانه بگویم، هرگز فکر نمی‌کردم که انجمن در این مورد بسیار مفید باشد،

but as turned out I was wrong, and it has been  proved in practice. I've tried to start learn  

اما همانطور که مشخص شد اشتباه کردم و در عمل ثابت شده است. من بارها سعی کرده‌ام شروع به یادگیری

English many times, and I wouldn't say that it  wasn't successful, um, but I didn't notice a  

انگلیسی کنم، و نمی‌توانم بگویم که موفقیت‌آمیز نبود، امم، اما متوجه

huge achievement and huge difference. But  when I joined to RealLife Fluency Circle,  

موفقیت بزرگ و تفاوت بزرگی نشدم. اما وقتی به RealLife Fluency Circle ملحق شدم،

um, I noticed that my English, uh, skills  improved by leaps and bounds. And it's true.  

متوجه شدم که مهارت‌های انگلیسی‌ام با سرعت زیاد بهبود یافته است. و این درست است.

I think the main reason that, uh, we are as  English learners, we always try to learn,  

من فکر می‌کنم دلیل اصلی این است که ما به‌عنوان زبان‌آموز انگلیسی، همیشه سعی می‌کنیم یاد بگیریم،

um, different grammar, we try to listen to, um,  for example, podcasts, we try to read something,  

گرامر متفاوت، سعی می‌کنیم به مثلا پادکست‌ها گوش کنیم، سعی می‌کنیم چیزی بخوانیم،

we take classes with English teachers and  everything it's like input. Everything we  

کلاس‌هایی را با زبان انگلیسی می‌گذرانیم. معلمان و هر چیزی که مانند ورودی است. همه چیزهایی که

try to put in our head is great, but also we  had apply every knowledge which we learned,  

سعی می‌کنیم در ذهن خود بگذاریم عالی است، اما همچنین همه دانش‌هایی را که آموخته‌ایم به کار گرفته‌ایم،

and, uh, participation in any kind of  community, it's a wonderful chance to do it. 

و، شرکت در هر نوع جامعه، این فرصتی عالی برای انجام آن است.

Okay. So one thing she says that I really  liked was, input is important, right? But  

باشه. بنابراین یک چیزی که او می گوید که من واقعاً دوست داشتم این بود که ورودی مهم است، درست است؟ اما

community gives you the chance to apply what you  learn. She said that, right, community gives you  

انجمن به شما این فرصت را می‌دهد که آنچه را که می‌آموزید به کار ببرید . او گفت که، درست است، جامعه به شما

the chance to apply what you learn. So yes, input  is important. Yeah, studying, consuming content,  

این فرصت را می‌دهد که آنچه را که یاد می‌گیرید به کار ببرید. بنابراین بله، ورودی مهم است. بله، مطالعه، مصرف محتوا،

consuming information, but you have to apply. And  a community offers you that safe space, right,  

مصرف اطلاعات، اما باید درخواست بدهید. و یک انجمن آن فضای امن را به شما ارائه می‌کند، درست است،

where you can go in there and practice, apply  everything you've been studying and learning. Um,  

جایی که می‌توانید به آنجا بروید و تمرین کنید، هر چیزی را که مطالعه و آموخته‌اید به کار ببرید. او گفت،

she also used a really cool expression, Casse, she  said, by leaps and bounds. What does that mean? 

او همچنین از یک عبارت واقعاً جالب استفاده کرد، او گفت: با جهش. معنی آن چیست؟

So if we use this phrase leaps and bounds, we  use it to emphasize that something or someone  

بنابراین، اگر از این عبارت جهشی و مرزی استفاده کنیم، از آن برای تأکید بر اینکه چیزی یا کسی

is improving or increasing quickly. So in  this case, with her English, she was able  

به سرعت در حال بهبود یا افزایش است استفاده می‌کنیم. بنابراین، در این مورد، با زبان انگلیسی‌اش،

to improve her English quite quickly once she  joined the community. So that's what it means. 

پس از پیوستن به انجمن، توانست به سرعت انگلیسی خود را بهبود بخشد . پس معنیش همینه

Yeah, great expression. Great idiom  there. Great job, Elena. Anything  

آره بیان عالی اصطلاح عالی وجود دارد. عالیه النا مورد

else you would like to add here, Casse? Yeah. The part that I was really drawn to  

دیگری که می‌خواهید اینجا اضافه کنید، کیس؟ آره بخشی که من واقعاً

in Elena's message was when she mentions that  community is not only beneficial when you're  

در پیام النا به آن جذب شدم، زمانی بود که او اشاره کرد که جامعه نه تنها زمانی که در حال

learning a language, but also in other areas  of life. She mentions, you know, starting a  

یادگیری یک زبان هستید، بلکه در سایر زمینه‌های زندگی نیز مفید است. می دانید، او به تشکیل

family and raising children, and I can relate to  that myself. So I know that when I was pregnant,  

خانواده و تربیت فرزندان اشاره می کند، و من خودم می توانم با آن ارتباط برقرار کنم. بنابراین می‌دانم که وقتی باردار بودم،

I felt lost and, I felt like, oh, you know, no  one around me is pregnant, no one's there to give  

احساس می‌کردم گم شده‌ام و احساس می‌کردم، آه، می‌دانی، هیچ‌کس در اطراف من باردار نیست، کسی نیست که به

me advice. My mom had kids 30 years ago, so like,  she can't really help me. And, um, I think online  

من توصیه کند. مادرم 30 سال پیش بچه داشت، بنابراین، او واقعاً نمی تواند به من کمک کند. و، اوم، فکر می‌کنم

communities really helped me during that time. And  I think for a lot of people, I mean, it could be a  

انجمن‌های آنلاین در آن زمان واقعاً به من کمک کردند. و من فکر می‌کنم برای بسیاری از مردم، منظورم این است که می‌تواند یک

health issue, it could be, you know, like raising  kids. Some of us are living far away from our  

مشکل سلامتی باشد، می‌دانید، می‌تواند مانند بزرگ کردن بچه‌ها باشد. برخی از ما دور از والدین خود زندگی می کنیم

parents. We don't know what to do. Um, it could  be other things in your life that you want to,  

. نمی دانیم چه کنیم. اوم، این می‌تواند چیزهای دیگری در زندگی شما باشد که می‌خواهید،

um, you know, hear from other people, hear  what other people have to say. So when we,  

بنابراین، وقتی ما،

when we think about this and we think about like,  feedback, right, so you might be, you know, asking  

وقتی به این موضوع فکر می‌کنیم و به بازخوردهای مشابه فکر می‌کنیم، درست است، بنابراین شما ممکن است

a question in a group or, um, asking for advice,  and there are people there that will generally  

در یک گروه سؤالی بپرسید یا راهنمایی بخواهید، و افرادی هستند که به طور کلی

help you out. So when we think about language  learning and we think about being in a group of,  

کمک می‌کنند. شما بیرون. بنابراین، وقتی به یادگیری زبان فکر می‌کنیم و به این فکر می‌کنیم که در یک گروه،

I don't know, gamers, um, you could ask your  question in, in English, and usually most  

نمی‌دانم، گیمرها، اوم، می‌توانید سؤال خود را به زبان انگلیسی بپرسید، و معمولاً به

likely people will help you out whether that is  like, you know, giving you a little tip on, uh,  

احتمال زیاد افراد به شما کمک می‌کنند که آیا این چنین است یا خیر. می‌دانید، یک راهنمایی کوچک به شما می‌دهم،

maybe your, your what you're asking your question,  or they'll give you some advice, um, if you're  

شاید شما چیزی که می‌پرسید، یا اگر اشتباه می‌کنید به شما توصیه می‌کنند

making mistakes. So you could ask them, because  you're usually all in the same boat, right?  

. بنابراین می‌توانید از آنها بپرسید، زیرا معمولاً همه شما در یک قایق هستید، درست است؟

You're usually all there for the same purpose. Alright. So now we have actually a really cool  

شما معمولاً برای یک هدف آنجا هستید. بسيار خوب. بنابراین اکنون یک کلیپ بسیار جالب داریم

clip that I got from a TED talk from Seth  Godin. And the talk is called The Tribes  

که من از سخنرانی ست گودین در TED دریافت کردم . و این سخنرانی The Tribes

We Lead. And he's known for talking about the  importance of creating your tribe or building  

We Lead نام دارد. و او به خاطر صحبت در مورد اهمیت ایجاد قبیله یا ساختن

your tribe. And it's really cool. Uh, one of  the things he talks about in this talk is how,  

قبیله شما شناخته شده است. و واقعا عالیه اوه، یکی از چیزهایی که او در این سخنرانی در مورد آن صحبت می‌کند این است که

um, one of the best ways for you to sell your  products nowadays, or services or your ideas  

چگونه، یکی از بهترین راه‌ها برای فروش محصولات یا خدمات یا ایده‌هایتان در حال حاضر،

is by creating a community, by, you know, uh,  leading a tribe. Yeah. And he actually, um, gives  

ایجاد یک انجمن است، توسط، می‌دانید، اوه، قبیله. آره و او در واقع، اوم،

some nice examples of questions for us to  reflect when doing that. So, Thiago, could  

نمونه‌های خوبی از سؤالات را به ما می‌دهد تا هنگام انجام این کار فکر کنیم. بنابراین، تیاگو،

you please play the clip for us and let's watch  it now, this one minute clip from the TED Talk. 

لطفاً می‌توانید این کلیپ را برای ما پخش کنید و اکنون آن را تماشا کنیم، این کلیپ یک دقیقه‌ای از سخنرانی TED.

Michelle Kaufman has pioneered new ways of  thinking about environmental architecture. She  

میشل کافمن راه‌های جدیدی برای تفکر در مورد معماری محیطی پیش‌گام است. او این کار را

doesn't do it by quietly building one house at a  time. She does it by telling a story to people who  

با ساختن بی سر و صدا هر بار یک خانه انجام نمی دهد . او این کار را با گفتن داستانی برای افرادی انجام می‌دهد که

want to hear it, by connecting a tribe of people  who are desperate to be connected to each other  

می‌خواهند آن را بشنوند، با پیوند دادن قبیله‌ای از مردم که از اتصال به یکدیگر ناامید هستند

by leading a movement and making change.  And around and around and around it goes.  

با رهبری یک جنبش و ایجاد تغییر. و در اطراف و اطراف و اطراف آن می رود.

So three questions I'd offer you. The first  one is, who exactly are you upsetting?  

بنابراین سه سوال به شما پیشنهاد می کنم. اولین مورد این است که دقیقاً چه کسی را ناراحت می کنید؟

Because if you're not upsetting anyone, you're not  changing the status quo. The second question is,  

زیرا اگر کسی را ناراحت نکنید، وضعیت موجود را تغییر نمی‌دهید. سوال دوم این است،   به

who are you connecting? Because for a lot  of people, that's what they're in it for,  

چه کسی وصل می‌شوید؟ زیرا برای بسیاری از افراد، این همان چیزی است که در آن کار می‌کنند،

the connections that are being made, one to the  other. And the third one is, who are you leading?  

پیوندهایی که ایجاد می‌شود، یکی با دیگری. و مورد سوم این است که شما رهبری چه کسی هستید؟

Because focusing on that part of it, not  the mechanics of what you're building,  

زیرا تمرکز بر روی آن بخش، نه مکانیزم چیزی که می‌سازید،

but the who and the leading  part is where change comes. 

بلکه بر روی چه کسی و بخش اصلی آن تغییر است.

Yeah, that was cool. Any thoughts, Casse? Yeah. I think that when we think about like,  

آره باحال بود نظری داری، کیس؟ آره من فکر می‌کنم وقتی به

the power of community, when we think  about how much further ideas or, I mean,  

قدرت جامعه فکر می‌کنیم، وقتی به این فکر می‌کنیم که چقدر ایده‌های بیشتر یا،

of course in business, that's an obvious thought  that one would have. The more people you have,  

البته در تجارت، فکر می‌کنیم، این یک فکر بدیهی است که فرد باید داشته باشد. هر چه افراد بیشتری داشته باشید که

um, talking about your brand or about what you're  doing, obviously the further and the bigger your  

درباره برند شما یا کاری که انجام می دهید صحبت کنند ، بدیهی است که کسب و کار شما بیشتر و بزرگتر خواهد شد

business is going to expand. But I think about  like concepts. I mean, we, we live in a world  

. اما من به مفاهیم مشابه فکر می کنم. منظورم این است که ما در دنیایی زندگی می کنیم

where like everything moves fast. And I think  it's, it's the same when we think about like,  

که انگار همه چیز به سرعت در حال حرکت است. و من فکر می‌کنم اینطور است، وقتی به

um, tribes and communities. If you're, if you're  together, you're so much stronger when you're,  

قبیله‌ها و جوامع فکر می‌کنیم، همین‌طور است. اگر هستید، اگر با هم هستید، وقتی با هم هستید خیلی قوی‌تر هستید،

when you're united, you know? And he used some nice vocab here,  

وقتی متحد هستید، می‌دانید؟ و او در اینجا از لغات خوبی استفاده کرد،

like pioneer for example, when someone is a  pioneer or to pioneer something. What's that? 

مثلاً وقتی کسی پیشگام است یا برای پیشگام کردن چیزی. آن چیست؟

So if you're a pioneer, you are among the first to  do something. So if you're a pioneer in the food  

بنابراین اگر پیشگام هستید، جزو اولین افرادی هستید که کاری انجام می دهید. بنابراین، اگر در صنعت غذا پیشگام هستید

industry, maybe you created or developed something  unique that hasn't been invented yet, uh, in that  

، شاید چیزی منحصر به فرد ایجاد کرده یا توسعه داده اید که هنوز اختراع نشده است، آه، در آن

particular industry. So yeah, a pioneer would  be among the first to invent or do something. 

صنعت خاص. بنابراین بله، یک پیشگام جزو اولین کسانی است که کاری را اختراع یا انجام می دهد.

The first question he asks is really  cool. Who are you upsetting? Yeah.  

اولین سوالی که می پرسد واقعاً جالب است. کی رو ناراحت میکنی آره

You should ask yourself that. Who are you  upsetting? Uh, what does that mean to upset? 

این را باید از خود بپرسید. چه کسی را ناراحت می‌کنید؟ اوه، این به چه معناست که ناراحت شود؟

So if you upset someone, you're causing them  to worry or be unhappy. Um, and if I connect  

بنابراین اگر کسی را ناراحت کنید، باعث نگرانی یا ناراحتی او می‌شوید. اوم، و اگر

that with your previous question about  pioneering, I think when you're pioneering  

این را به سؤال قبلی‌تان در مورد پیشگامی مرتبط کنم، فکر می‌کنم وقتی پیشگام هستید،

you're breaking those boundaries, right?  Because you're, no one has done this before,  

این مرزها را می‌شکنید، درست است؟ از آنجا که شما هستید، هیچ‌کس قبلاً این کار را نکرده است،

so you are bound to upset someone, you're bound  to disrupt the current way that things are done  

بنابراین باید کسی را ناراحت کنید، مجبور هستید روش فعلی انجام کارها

or the way that people think about things. And we can connect that with something else he  

یا طرز فکر مردم در مورد چیزها را مختل کنید. و ما می توانیم آن را با چیز دیگری که او

says, which is changing the status quo. Yeah.  So the status quo is, uh, the way things are,  

می گوید، که وضعیت موجود را تغییر می دهد، مرتبط کنیم. آره بنابراین وضعیت موجود، آه، اوضاع به همین شکل است،

you know, the way people think that things work  and you know, oh, it's always been like that,  

شما می‌دانید، روشی که مردم فکر می‌کنند که همه چیز کار می‌کند و می‌دانید، اوه، همیشه همین‌طور بوده است،

so let's keep doing it like that. Like you  don't question the things that you do every  

پس بیایید این کار را انجام دهیم. مثل اینکه کارهایی که هر روز انجام می‌دهید را زیر سوال نبرید

day. Yeah. So what he's proposing here is for you  to change or to challenge the status quo. Like,  

. آره بنابراین چیزی که او در اینجا پیشنهاد می کند این است که شما را تغییر دهید یا وضعیت موجود را به چالش بکشید. مثلاً،

okay, we do it like we do it this way, but  why isn't there a better way to do it? This  

باشه، ما این کار را به این صورت انجام می دهیم، اما چرا راه بهتری برای انجام آن وجود ندارد؟ این

is changing or challenging the status quo. And  when you do that, you upset people, some people,  

وضعیت موجود را تغییر می‌دهد یا به چالش می‌کشد. و وقتی این کار را انجام می‌دهید، مردم را ناراحت می‌کنید، برخی از مردم،

it's inevitable, (True.) right? Some (Absolutely.)  people will not be open to this change, let's say.  

اجتناب‌ناپذیر است، (درست است.) درست است؟ فرض کنید برخی (مطمئناً.) برای این تغییر باز نخواهند بود.

Speaking of challenging the status quo. Yeah. You  know, I think we could bust some myths here about  

صحبت از به چالش کشیدن وضعیت موجود. آره می‌دانید ، من فکر می‌کنم ما می‌توانیم در اینجا برخی از افسانه‌ها را در مورد

English learning also, because some beliefs that  people have or some, uh, things that people say  

یادگیری زبان انگلیسی نیز از بین ببریم، زیرا برخی از باورهایی که افراد دارند یا برخی، آه، چیزهایی که مردم

sometimes, yeah. You gotta live abroad to learn  English. Well, that's not true because, you know,  

گاهی اوقات می‌گویند، بله. برای یادگیری انگلیسی باید در خارج از کشور زندگی کنید . خب، این درست نیست، زیرا، می‌دانید،

I am living proof of that guys, you know, I've  never been abroad and I speak English, you know,  

من شاهد زنده‌ای هستم که بچه‌ها، می‌دانید، من هرگز خارج از کشور نبوده‌ام و انگلیسی صحبت می‌کنم، می‌دانید،

so that's not true. Second point that I hear  all the time: you gotta spend a lot of money  

پس این درست نیست. نکته دومی که همیشه می‌شنوم:

to learn English. That's not true either. I mean,  there's so many cool resources nowadays for free,  

برای یادگیری زبان انگلیسی باید پول زیادی خرج کنید. این هم درست نیست. منظورم این است که امروزه منابع بسیار جالبی به صورت رایگان وجود دارد،

like you can actually use to learn the language. I  mean, you don't have to. And you gotta know people  

مانند اینکه واقعاً می‌توانید برای یادگیری زبان از آنها استفاده کنید. منظورم این است که شما مجبور نیستید. و شما باید افرادی را بشناسید

who speak English in order for you to, you know,  become a, an English speaker. Not necessarily.  

که انگلیسی صحبت می کنند تا بتوانید، می دانید ، یک انگلیسی زبان شوید. لازم نیست.

Yeah, because you know, again, going back to  the resources that we are talking about because  

بله، چون می‌دانید، دوباره به منابعی که به دلیل

of technology, let's take the app for example,  the RealLife English app, which is really cool  

فناوری صحبت می‌کنیم، برمی‌گردیم، بیایید برنامه را برای مثال در نظر بگیریم، برنامه انگلیسی RealLife، که واقعاً جالب است

because first of all, the app is free. It's free  to download, you can download, you can try it out  

زیرا اول از همه، برنامه رایگان است. دانلود رایگان است، می‌توانید دانلود کنید، می‌توانید آن را امتحان کنید

already. Try some of the features there. And  with our app, you can also speak English with  

. برخی از ویژگی های آنجا را امتحان کنید. و با برنامه ما، همچنین می‌توانید با

people from all over the world. At the touch  of a button you can connect with someone there  

افراد از سراسر جهان انگلیسی صحبت کنید. با لمس یک دکمه می‌توانید با فردی در آنجا ارتباط برقرار کنید

and have a 4 to 8-minute conversation with that  person. So, you know, these beliefs they don't  

و با آن فرد مکالمه 4 تا 8 دقیقه‌ای داشته باشید . بنابراین، می دانید، این باورها

really apply anymore nowadays, because we  have so many cool resources like the app.

امروزه دیگر به کار نمی روند، زیرا ما منابع بسیار جالبی مانند برنامه داریم.

Alright, Casse, so now onto the last  segment, talking about connecting  

بسیار خوب، کیس، پس اکنون وارد آخرین بخش شوید، درباره اتصال

your English. Now what comes to your mind  when you think of connecting your English? 

انگلیسی خود صحبت کنید. حالا وقتی به اتصال انگلیسی خود فکر می کنید چه چیزی به ذهن شما می رسد؟

So when I think about connecting my English,  I think about my why. You know, the principle  

بنابراین وقتی به ارتباط انگلیسی خود فکر می‌کنم، به چرایی خود فکر می‌کنم. می‌دانید،

reason that I started studying or that, you know,  sort of drives me to perform all the different  

دلیل اصلی این که من شروع به مطالعه کردم یا می‌دانید که به نوعی مرا به انجام تمام کارهای مختلف سوق می‌دهد

actions. Why, you know, it's the thing that makes  me want to join that group on, on Telegram or on,  

. چرا، می‌دانید، این چیزی است که باعث می‌شود بخواهم به آن گروه در تلگرام یا در

you know, a language exchange app. I, I want  to be part of something, but there's a why,  

برنامه تبادل زبان بپیوندم. من، می‌خواهم بخشی از چیزی باشم، اما دلیلی وجود دارد،

there's a reason. And I think that's what I, I  think is, is quite essential, right? You know,  

دلیلی وجود دارد. و فکر می‌کنم این چیزی است که من فکر می‌کنم کاملاً ضروری است، درست است؟ می دانید،

understanding that motivation, understanding what  it is that fuels you to keep learning and to keep  

درک این انگیزه، درک این که چه چیزی به شما کمک می کند که به یادگیری ادامه دهید و به

pushing and to keep going. If you think about  it, and if you keep, you know that in mind. If  

فشار دادن و ادامه دادن ادامه دهید. اگر به آن فکر کنید ، و اگر نگه دارید، این را در ذهن خود می دانید. اگر

you keep that at sort of the core of like your,  your day and your actions and your plans, then I  

آن را به نوعی مانند روز خود، اقدامات و برنامه‌هایتان حفظ کنید،

think it makes it easier. It makes it easier to  feel courageous in those moments, you know, when  

فکر می‌کنم این کار را آسان‌تر می‌کند. احساس شجاعت در آن لحظات را آسان‌تر می‌کند، می‌دانی، وقتی که

you are, you're wondering, should I, you know,  speak to the stranger? Should I join that group? 

هستی، می‌پرسی، آیا می‌دانی، باید با غریبه صحبت کنم؟ آیا باید به آن گروه بپیوندم؟

And something else that comes to mind when we talk  about connecting your English is connecting it to  

و چیز دیگری که وقتی در مورد اتصال انگلیسی شما صحبت می کنیم به ذهن متبادر می شود، این است که آن را به

your identity to who you are today and also to  who you envision yourself in the future. Uh,  

هویت خود به آنچه امروز هستید و همچنین به افرادی که در آینده خود را تصور می کنید متصل می کنید. اوه،

part of that is connecting your English to  your interests. So whatever your interests are,  

بخشی از آن ارتباط انگلیسی شما با علایق شماست. بنابراین هر چه که علاقه دارید،

the topics, the media that you like to consume,  you do those things in English. And uh,  

موضوعات، رسانه هایی که دوست دارید مصرف کنید، آن کارها را به زبان انگلیسی انجام می دهید. و اوه،

when I think about that, that actually  reminded me of Ksenia because, you know,  

وقتی به آن فکر می‌کنم، در واقع من را به یاد Ksenia می‌اندازد، زیرا، می‌دانید،

Ksenia is another team member here at RealLife  English. And um, we have the Fluency Circle Group,  

Ksenia یکی دیگر از اعضای تیم اینجا در RealLife انگلیسی است. و اوم، ما Fluency Circle Group را داریم،

which is our group of students where, you know,  they have a lot of cool activities there, you  

که گروهی از دانش‌آموزان ما است که در آن، می‌دانید، آنها فعالیت‌های جالب زیادی در آنجا دارند، شما   می‌دانید،

know, and quizzes and they share stuff together.  And now Ksenia actually has sent us a short video  

و آزمون‌ها و آنها مطالب را با هم به اشتراک می‌گذارند. و اکنون Ksenia در واقع یک پیام ویدیویی کوتاه برای ما ارسال کرده است که در آن

message talking a little bit about how the Fluency  Circle community helps people, the members there  

کمی در مورد اینکه چگونه انجمن Fluency  Circle به مردم کمک می‌کند، صحبت می‌کند، اعضای آنجا

connect their English to something bigger than  themselves. I think, Casse, you touched on that  

انگلیسی خود را به چیزی بزرگتر از خودشان متصل می‌کنند. فکر می‌کنم، کیس، شما

earlier in the episode, yeah, about connecting  your English to something bigger. Uh, it's not  

قبلاً در اپیزود به این موضوع اشاره کردید، بله، در مورد اتصال انگلیسی‌تان به چیزی بزرگ‌تر. اوه، این

just about the English language itself. So  let's see what Ksenia has to say about that. 

فقط مربوط به خود زبان انگلیسی نیست. پس بیایید ببینیم کسنیا در مورد آن چه می‌گوید. آیا

Are you familiar with the idea of an  imaginary friend? The one who's always  

با ایده دوست خیالی آشنا هستید؟ کسی که

there for you when you need them, or the  idle one to hang out with all the time?  

وقتی به او نیاز دارید همیشه در کنار شماست، یا فردی بیکار که همیشه با او معاشرت کنید؟

Now imagine that this friend is not an imaginary,  but a real one. And it's not only one friend, but  

حالا تصور کنید که این دوست یک دوست خیالی نیست، بلکه یک دوست واقعی است. و نه تنها یک دوست، بلکه

hundreds of English-speaking friends from around  the world in one place. This is our RealLife  

صدها دوست انگلیسی زبان از سراسر جهان در یک مکان. این

English Fluency Circle group, where people  gather together not only for learning English,  

گروه RealLife   English Fluency Circle ما است، که در آن افراد نه تنها برای یادگیری زبان انگلیسی دور هم جمع می‌شوند،

they're there for something bigger,  but English becomes the integral part  

آنها برای چیزهای بزرگ‌تری در آنجا هستند، بلکه انگلیسی بخشی جدایی‌ناپذیر

of their daily lives that connects them  all together in one global community.  

زندگی روزمره آنها می‌شود که همه آنها را در یک جامعه جهانی به هم متصل می‌کند.

People there learn and have fun  together, encourage and support  

مردم آنجا با هم یاد می‌گیرند و سرگرم می‌شوند ، یکدیگر را تشویق و حمایت می‌کنند

each other. They grow together and they  also build the world beyond borders. 

. آنها با هم رشد می کنند و جهان را فراتر از مرزها نیز می سازند.

Nice. You've had some nice experiences  with the Fluency Circle, right, Casse? 

خوب. شما تجربیات خوبی با حلقه تسلط داشته‌اید، درست است، کیس؟

Yeah. But before I talk about that, I wanna say  that Ksenia did such a beautiful job. Like with  

آره اما قبل از اینکه در مورد آن صحبت کنم، می خواهم بگویم که Ksenia کار بسیار زیبایی انجام داد. مثل

the storytelling there, you know, she painted  a beautiful picture where we were like, oh,  

داستان سرایی آنجا، می دانید، او یک تصویر زیبا از جایی که ما بودیم ترسیم کرد، اوه، (

(Imagine,) intriguing, (right?) where's  this going? This imaginary friend.  

تصور کنید،) جذاب، (درسته؟) این به کجا می رود؟ این دوست خیالی

Um. " It's a good copywriting. 

ام " این یک کپی‌رایتینگ خوب است.

It is excellent. Um, yeah, I, I, I have had the  privilege of, um, having live lessons with the  

عالی است. اوم، بله، من، من، من این امتیاز را داشتم که، امم، درس‌های زنده با

Fluency Circle, and I think it's, there's  something really magical and special about  

Fluency Circle داشته باشم، و فکر می‌کنم این است، چیزی واقعاً جادویی و خاص در

this diverse group of people from around the  world: Japan, Korea, Germany, like India, like  

این گروه متنوع وجود دارد. از مردم سراسر دنیا: ژاپن، کره، آلمان، مانند هند، مانند

it's, Brazil. It's, it's amazing, Peru. I was,  I'm always amazed and even like, uh, you know,  

برزیل. این شگفت‌انگیز است، پرو. من همیشه شگفت‌زده هستم و حتی مانند

some African countries as well. Like, it's always  literally, as she said, building their, building  

برخی از کشورهای آفریقایی همانطور که او گفت، همیشه به معنای واقعی کلمه، ساختن آنها، ساختن

this world beyond borders. But what I would say  is that what makes it special is that, you know,  

این جهان فراتر از مرزها است. اما چیزی که می‌خواهم بگویم این است که آن چیزی که آن را خاص می‌کند این است که، می‌دانید،

we're not having a, a regular class where there's  a teacher and I'm, I'm there to, uh, tell, teach  

ما یک کلاس معمولی نداریم که در آن یک کلاس وجود داشته باشد. من و معلم اینجا هستم، آه، به

them something that they didn't know before. It's  more like this group of people literally coming  

آنها چیزی یاد بدهم که قبلاً نمی‌دانستند. بیشتر شبیه این است که این گروه از مردم به معنای واقعی کلمه دور

together to, I feel like they're building each  other up. They're saying like, there's not only,  

هم جمع می‌شوند، احساس می‌کنم که دارند یکدیگر را می‌سازند. آنها می گویند مانند، نه تنها وجود دارد،

it's not only about English, as Ksenia said,  it's like a support group. Like saying, I,  

آنطور که Ksenia گفت فقط در مورد انگلیسی نیست، مثل یک گروه پشتیبانی است. مانند گفتن، من،

I, I'm, I get you, I'm with you. Um, I've been  through what you've, what you are going through,  

من، من، شما را می فهمم، من با شما هستم. اوم، من از آنچه شما گذرانده‌اید، آنچه را که دارید، گذرانده‌ام،

and I'm gonna help you. I'm going to motivate you.  So you have students motivating students, learners  

و من به شما کمک خواهم کرد. من به شما انگیزه می دهم. بنابراین شما دانش‌آموزانی دارید که به دانش‌آموزان انگیزه می‌دهند، یادگیرندگانی که به یادگیرندگان

motivating learners, and some of them, a lot of  them are teachers in this group, which is amazing  

انگیزه می‌دهند، و برخی از آنها، بسیاری از آنها معلمان این گروه هستند، که

actually. So they're, they're literally inspiring  each other and motivating each other. And through  

در واقع شگفت‌انگیز است. بنابراین، آنها به معنای واقعی کلمه به یکدیگر الهام می‌بخشند و به یکدیگر انگیزه می‌دهند. و از طریق

this sort of storytelling and, and sharing of  experiences, I think there's this, um, unity,  

این نوع داستان سرایی و، و به اشتراک گذاری تجربیات، من فکر می کنم این، ام، اتحاد،

like solidarity. Like, uh, I, I understand you and  I've been there and this is what I did. And, and  

مانند همبستگی وجود دارد. آه، من، شما را درک می کنم و آنجا بوده ام و این کاری است که کردم. و، و

this might help you as well, so you don't feel  alone. Because I think that's the one thing that,  

این ممکن است به شما نیز کمک کند تا احساس تنهایی نکنید. چون فکر می‌کنم این تنها چیزی است که

uh, can feel quite scary, you know, when you're  learning a language and you give up so easily  

می‌تواند احساس ترسناکی داشته باشد، می‌دانی، وقتی در حال یادگیری یک زبان هستید و به راحتی آن را رها می‌کنید،

because, uh, I, I don't know, you know, I don't  have anyone who, who's going through this with  

چون، اوه، من، نمی‌دانم، می‌دانید، من نمی‌دانم. کسی را ندارم که با من این مشکل را پشت سر بگذارد

me. So there's that, and I think it's, it's, it's  just wonderful. It's really, really inspiring. 

. بنابراین این وجود دارد، و من فکر می‌کنم این است، این است، این فوق‌العاده است. واقعاً واقعاً الهام‌بخش است.

Yeah. Well said. I can't top that now. Now I have  to wrap up the episode. Yeah. That was really  

آره خوب گفته. من نمی توانم در حال حاضر آن را بالا ببرم. اکنون باید قسمت را تمام کنم. آره واقعاً

cool. Uh, but dear listeners, today, we gave you  some examples about different kinds of community,  

عالی بود. اوه، اما شنوندگان عزیز، امروز به شما نمونه‌هایی در مورد انواع مختلف اجتماع دادیم،

you know, uh, and how community can help  you, again, be a better English learner,  

می‌دانید، اوه، و چگونه انجمن می‌تواند به شما کمک کند، دوباره زبان انگلیسی بهتری باشید،

but not just that, but also better person. But  now we wanna ask you, what is your experience  

اما نه فقط این، بلکه فرد بهتری نیز. اما اکنون می‌خواهیم از شما بپرسیم، تجربه‌تان

about being part of a community? I mean, uh, are  you part of a community? And how does it help you  

درباره عضویت در یک جامعه چیست؟ منظورم این است که آیا شما بخشی از یک جامعه هستید؟ و چگونه به شما کمک می‌کند که

be a better learner or a better person? We are  curious to hear your story and your experience.  

یادگیرنده یا فرد بهتری باشید؟ ما کنجکاو هستیم که داستان و تجربه شما را بشنویم.

So write to us sharing your experience about  being part of a community. You can send us  

بنابراین برای ما بنویسید تا تجربه خود را در مورد عضویت در یک انجمن به اشتراک بگذارید. می‌توانید برای ما

an email at [email protected]. Or  if you're watching us here on YouTube,  

ایمیلی به آدرس [email protected] ارسال کنید. یا اگر ما را اینجا در YouTube تماشا می‌کنید،

you can just simply live us a comment down below.  Alright? So that's it for today, guys. Stay tuned  

می‌توانید به سادگی یک نظر در زیر برای ما ارسال کنید. بسيار خوب؟ پس این برای امروز است، بچه ها. منتظر

for next week's episode and thank you so much for  listening, for watching, and I'll see you soon.  

اپیزود هفته آینده باشید و از شما بسیار سپاسگزارم که گوش دادید، تماشا کردید، و به زودی شما را خواهم دید.

All right. So 1, 2, 3. Aww (Aww) yeah. (yeah.)

خیلی خوب. بنابراین 1، 2، 3. اوو (اوو) بله. (آره.)