NATALIE MORALES -- Interview a Broadcaster! -- American English Pronunciation

Hey guys. Welcome to the new Rachel's English mini series, Interview a Broadcaster!

سلام بچه ها. به سریال جدید انگلیسی راشل، مصاحبه با یک پخش کننده خوش آمدید!

Hi guys. I'm here with Natalie Morales.

سلام بچه ها. من اینجا با ناتالی مورالس هستم.

Natalie, could you tell me a little bit about what you do?

ناتالی، ممکن است کمی در مورد کاری که انجام می دهید به من بگویید؟

>> Sure. I'm a news anchor on the TODAY show, which is the morning show here in the United,

>> حتما. من یک مجری خبر در برنامه TODAY هستم، که برنامه صبحگاهی اینجا در یونایتد است،

>> Yeah. >> well, throughout the world actually. >> Uh-huh. >> You see us everywhere.

>> بله. >> خوب، در واقع در سراسر جهان . >> اوهها >> شما ما را همه جا می بینید.

>> That's right. Well, I don't know if you know,

>> درست است. خوب، نمی‌دانم می‌دانید یا نه،

but the standard American accent is also called Broadcaster English.

اما لهجه استاندارد آمریکایی به انگلیسی Broadcaster نیز گفته می‌شود.

>> I did not know that. >> Yeah! So people all over are looking at people like you,

>> من این را نمی دانستم. >> آره! بنابراین مردم در سراسر جهان به افرادی مانند شما نگاه می کنند،

people who deliver the news in America, as a standard, as an example

افرادی که اخبار را در آمریکا ارائه می دهند ، به عنوان یک نمونه، به عنوان نمونه ای

for an American accent. I'm wondering, where did you grow up, and

برای لهجه آمریکایی. می‌پرسم کجا بزرگ شدی و آیا با

did you have to change anything about your accent as you started to go into this field?

شروع به کار کردن در این زمینه باید چیزی را در لهجه‌ات تغییر داد؟

>> I actually grew up all over the world as well.

>> من در واقع در سراسر جهان نیز بزرگ شدم.

>> Okay. >> I'm an Air Force brat. I was born in Taiwan, I lived in Panama, Brazil, Spain...

>> باشه. >> من یک دلقک نیروی هوایی هستم. من در تایوان به دنیا آمدم، در پاناما، برزیل، اسپانیا زندگی کردم...

>> Wow. >> Um, Delaware. My mother >> Okay. >> is Brazilian, my father Puerto Rican,

>> وای. >> ام، دلاور. مادر من >> باشه. >> برزیلی است، پدرم پورتوریکویی است،

so I grew up >> Okay. >> speaking a lot of languages, actually. >> Wow! That is great.

بنابراین من بزرگ شدم >> باشه. >> در واقع به زبان های زیادی صحبت می کند. >> وای! عالی است.

>> So, broadcaster English. I suppose it comes just with training, but um, in my case,

>> بنابراین، پخش کننده انگلیسی. فکر می‌کنم فقط با آموزش می‌آید، اما اوم، در مورد من،

being a broadcaster, but, um, I think really, I'm, I was fortunate.

پخش‌کننده بودن، اما، اوم، فکر می‌کنم واقعاً، من خوش شانس بودم.

I didn't really have an accent because I did grow up in so many different places. >> Right.

من واقعاً لهجه نداشتم زیرا در جاهای مختلف بزرگ شدم. >> درست است.

right. That's awesome. >> Yeah. >> Well, I have a lot of Brazilian fans,

درست. این عالیه >> آره >> خب، من طرفداران برزیلی زیادی دارم،

so I'm excited to hear that. >> Oh yeah? Bom dia! Tudo bem? Oi Brasil!

بنابراین از شنیدن آن هیجان زده هستم. >> اوه بله؟ بام دیا! تودو بیم؟ ای برزیل!

>> They will love that. >> Good.

>> آنها این را دوست خواهند داشت. >> خوب.

>> So, now, how do you prepare a transcript to read on camera. Do you have any tips or

بنابراین، در حال حاضر، چگونه می توانید یک متن را برای خواندن در دوربین آماده کنید. آیا راهنمایی یا

tricks, or, how long do you spend working on something to prepare it?

ترفندی دارید، یا چه مدت برای تهیه آن صرف کار روی چیزی می کنید؟

>> Well, I mean, I think it depends on the story. If I'm working on a story,

خوب، منظور من، من فکر می کنم آن را به داستان بستگی دارد . اگر من روی داستانی کار می‌کنم،

and you know it involves, a lot of producing, then that could take me a couple days even.

و می‌دانید که شامل تولیدات زیادی می‌شود، ممکن است چند روز طول بکشد. می

You know, it involves doing interviews, and other research that I may need.

دانید، این شامل انجام مصاحبه و تحقیقات دیگری است که ممکن است به آن نیاز داشته باشم.

Uh, but for the most part, in the morning, preparing for the newscast, I mean, >> Uh-huh.

اوه، اما در بیشتر موارد، صبح، در حال آماده شدن برای برنامه خبری، منظورم این است که >> اوهو.

obviously, I gotta be ready by the time the show goes on at >> Right.

بدیهی است، من باید تا زمانی که نمایش در >> Right ادامه می یابد آماده باشم.

7 in the morning, so. >> Right.

7 صبح پس >> درست است.

Gotta, I gotta be ready. Did you hear that reduction? She reduced "I have got to" to

باید، من باید آماده باشم آیا آن کاهش را شنیده اید ؟ او "من باید به" را به

"I gotta". It's common, when we reduce this phrase, to contract 'got to' to 'gotta'.

"باید" کاهش داد. زمانی که این عبارت را کاهش می‌دهیم، معمول است که «got to» را به «gotta» تبدیل می‌کنیم.

But also to drop 'have' altogether. Listen again.

اما همچنین به طور کامل "داشتن" را رها کنید. دوباره گوش کن.

I gotta be ready [3x] by the time the show goes on at >> Right.

من باید تا زمانی که نمایش در >> Right ادامه یابد [3x] آماده باشم.

7 in the morning, so. >> Right.

7 صبح پس >> درست است.

>> Um, you know, I review all the news casts, I make all the changes.

>> اوم، می دانید، من تمام پخش های خبری را مرور می کنم، همه تغییرات را انجام می دهم.

So, you know, I spend a good part of my morning making sure. >> Okay.

بنابراین، می دانید، من بخش خوبی از صبح خود را صرف این می کنم. >> باشه.

And, and, do you read the stuff out loud as you're practicing?

و، و، آیا در حین تمرین مطالب را با صدای بلند می خوانید؟

Or is it more fact checking? >> It's more fact checking >> Okay. >> for me, yeah.

یا بیشتر بررسی واقعیت است؟ >> این بیشتر بررسی واقعیت است >> بسیار خوب. >> برای من، بله.

>> So for you, you're just, you hit the ground running. >> I wing it.

بنابراین برای شما، شما فقط، شما ضربه زمین در حال اجرا. >> من آن را بال دارم.

>> Wow! >> Yeah, I hit the ground running.

>> وای! >> آره، من به زمین زدم.

Two idioms here. Hit the ground running, and wing it. Hit the ground running. This means

دو اصطلاح در اینجا. به زمین بزنید و آن را بال بزنید. به زمین بزن این به این معنی است

to start something and proceed quickly, without too much planning or preparation.

که کاری را شروع کنید و سریع پیش بروید، بدون برنامه ریزی یا آمادگی زیاد.

The syllables 'hit' and 'run' will be the most stressed. DA-da-da-DA-da.

هجاهای 'hit' و 'run' بیشترین تاکید را خواهند داشت. دا-دا-دا-دا-دا. به

Hit the ground running. The T at the end of 'hit' is a Stop T because the next word

زمین بزن T در انتهای "hit" یک Stop T است زیرا کلمه بعدی

begins with a consonant. Hit the, hit the.

با یک صامت شروع می شود. بزن، بزن

To 'wing it' means to improvise. No planning at all. This should feel like one idea,

بال زدن به معنای بداهه دادن است. اصلا برنامه ریزی نداره این باید مانند یک ایده باشد

and not two separate words. It can feel like the ending consonant NG begins the word 'it',

و نه دو کلمه جداگانه. ممکن است احساس شود که صامت پایانی NG کلمه "it" را شروع می کند،

wing it. In this case, that ending T was at the end of a sentence, so it was a Stop T.

بال آن. در این مورد، آن پایان T در پایان یک جمله بود، بنابراین یک Stop T بود.

Wing it, wing it.

Wing it, wing it.

>> you're just, you hit the ground running. >> I wing it.

>> شما فقط، شما ضربه زمین در حال اجرا. >> من آن را بال دارم.

>> Wow! >> Yeah, I hit the ground running. >> That's great. >> I read a lot cold. Yeah.

>> وای! >> آره، من به زمین زدم. >> عالی است. >> خیلی سرد خوندم. آره

>> Okay. So what happens when you come across a word that you're not sure how to pronounce?

>> باشه. پس چه اتفاقی می افتد وقتی با کلمه ای برخورد می کنید که مطمئن نیستید چگونه تلفظ کنید؟

>> Oh, this happens every day. >> Yeah. What do you do?

>> اوه، هر روز این اتفاق می افتد. >> آره چه کار میکنی؟

>> You say it quickly.

>> شما آن را به سرعت بگویید.

>> That's a good tip. >> And you roll your R if it's a Spanish word, or. No, actually,

این نکته خوبی است. >> و اگر یک کلمه اسپانیایی باشد، R خود را رول می کنید. نه، در واقع،

I feel that because of my, my other languages, it does help me in that >> Yeah. >> regard.

من احساس می‌کنم که به خاطر زبان‌های دیگرم، این به من کمک می‌کند >> بله. >> توجه

I mean... >> Definitely. >> You know, when you have a romance language background,

منظورم... >> قطعا. >> می دانید، وقتی پیشینه زبان عاشقانه دارید،

I think you can sort of figure out pronunciations a lot more easily. >> Mm-hmm.

فکر می کنم می توانید تلفظ ها را خیلی راحت تر بفهمید. >> ام-هوم.

Awesome. >> Yeah. >> Well, do you have a favorite word in American English that's

عالی. >> آره >> خوب، آیا شما یک کلمه مورد علاقه در انگلیسی آمریکایی دارید که

especially fun to pronounce, or has a special meaning for you,

تلفظ آن به خصوص سرگرم کننده است، یا برای شما معنای خاصی دارد،

or that you find you use a lot when you're speaking?

یا متوجه می شوید که هنگام صحبت کردن زیاد از آن استفاده می کنید؟

>> Um, that's a tough one. I mean, I don't know that I necessarily have a favorite word.

>> ام، این یک مشکل است. منظورم این است که من نمی دانم که لزوماً یک کلمه مورد علاقه دارم.

I would say, a word that is universal, that in any language you can pretty much

من می گویم کلمه ای جهانی است که در هر زبانی که تقریباً می توانید آن را

understand is 'hello'. And I think it's a warm and happy word.

درک کنید «سلام» است. و به نظرم کلمه گرم و شادی است.

And, usually with a smile on your face, it's >> Great. >> the best way to approach people.

و معمولاً با لبخندی بر لب، عالی است. >> بهترین راه برای نزدیک شدن به مردم.

>> That's a great word. Now, do you have any words that, even for you, as a native speaker,

>> این یک کلمه عالی است. حالا، آیا کلماتی دارید که حتی برای شما، به عنوان یک زبان مادری، می‌دانید

you know that you have a tendency to trip over as you say them?

که در حین گفتن آن‌ها تمایل دارید به آن‌ها دست و پنجه نرم کنید؟

>> Supercalifragilisticexpialidocious,

>> Supercalifragilisticexpialidocious،

which I never come across in a news script, so that's a good thing.

که من هرگز در یک اسکریپت خبری با آن برخورد نکردم ، پس این چیز خوبی است.

>> And you just did a great job with it! So, perfect!

>> و شما فقط یک کار عالی با آن انجام دادید! بسیار عالی!

Supercalifragilisticexpialidocious. What is that word?

Supercalifragilisticexpialidocious. آن کلمه چیست؟

It's a nonsense word from the musical Mary Poppins. Check it out here.

این یک کلمه مزخرف از موزیکال مری پاپینز است. اینجا را بررسی کن.

>> Well, Natalie, >> I wouldn't know how to spell it! So,

خوب، ناتالی، >> من نمی دانم چگونه آن را املا کنم! بنابراین،

>> Thank you so much for your time. >> Thank you. >> I really appreciate it

>> خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. >> ممنون. >> واقعاً از آن قدردانی می کنم

>> Nice to meet you. >> I know my audience really appreciates it too.

>> از آشنایی با شما خوشحالم. >> می دانم که مخاطبان من نیز از آن استقبال می کنند.

Follow Ms. Morales on Twitter and check out her segments on TV

خانم مورالس را در توییتر دنبال کنید و بخش های او را در تلویزیون

or online for a great example of American English pronunciation.

یا آنلاین برای مثال عالی از تلفظ انگلیسی آمریکایی بررسی کنید.

>> Great tips on American English here.

>> نکات عالی در مورد انگلیسی آمریکایی در اینجا.

That's it, and thanks so much for using Rachel's English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم.

Check out all the videos in the Interview a Broadcaster series by clicking here,

تمام ویدیوهای مجموعه مصاحبه با یک پخش کننده را با کلیک کردن در اینجا

or on the link in the video description below.

یا روی پیوند در توضیحات ویدیوی زیر مشاهده کنید.