CRAIG MELVIN -- Interview a Broadcaster! -- American English Pronunciation

Hey guys. Welcome to the new Rachel's English mini-series, Interview a Broadcaster!

سلام بچه ها. به مینی سریال انگلیسی جدید راشل، مصاحبه با یک پخش کننده خوش آمدید!

>> Hey guys. I'm here with Craig Melvin. Craig, tell me a little bit about what you do.

>> سلام بچه ها. من اینجا با کریگ ملوین هستم. کریگ، کمی در مورد کاری که انجام می‌دهی به من بگو.

>> I do YouTube. >> No you don't I do YouTube!

>> من یوتیوب کار می کنم. >> نه شما نمی کنید من یوتیوب را انجام می دهم!

>> Ah, I am a correspondent with NBC News, and an anchor with MSNBC,

>> آه، من یک خبرنگار با NBC News، و یک مجری با MSNBC هستم،

and that's, that's kind of what I do. >> Awesome.

و این همان کاری است که انجام می دهم. >> عالی

>> Yeah. Somedays it's awesome. >> And other days it's really awesome.

>> آره بعضی روزا عالیه >> و روزهای دیگر واقعا عالی است.

>> Yes, yes. Because this is on the internet, I love it!

>> بله، بله. از آنجا که این در اینترنت است، من آن را دوست دارم!

>> He loves it! I don't know if you're aware,

>> او آن را دوست دارد! نمی‌دانم می‌دانید یا نه،

but sometimes people call the standard American accent 'broadcaster English'.

اما گاهی مردم به لهجه استاندارد آمریکایی «انگلیسی پخش‌کننده» می‌گویند.

>> Really? >> So..., Yeah. >> I did not know that.

>> واقعا؟ >> پس...، آره. >> من این را نمی دانستم.

>> So we're sort of looking to the people who deliver the news

>> بنابراین ما به نوعی به دنبال افرادی هستیم که اخبار را ارائه می دهند

to be examples of the standard American accent.

تا نمونه هایی از لهجه استاندارد آمریکایی باشند.

>> No pressure. >> No pressure at all.

>> فشاری وجود ندارد. >> هیچ فشاری وجود ندارد.

>> Alright. >> So, I'm curious, where did you grow up?

>> باشه >> بنابراین، من کنجکاو هستم، کجا بزرگ شدی؟

>> Uh, South Carolina, a state not known for--- >> Right!

>> اوه، کارولینای جنوبی، ایالتی که برای آن شناخته نشده است --- >> درست است!

>> ---language. We'll just leave it at that. >> Right, for the American accent.

>> ---زبان. ما فقط آن را رها می کنیم. >> درست است، برای لهجه آمریکایی.

>> Yes, but, I grew up in South Carolina.

>> بله، اما، من در کارولینای جنوبی بزرگ شدم.

>> So, did you grow up speaking the standard accent,

>> بنابراین، آیا با لهجه استاندارد صحبت کردید،

or did you sort of have to change that as you went into this field?

یا مجبور شدید که با ورود به این رشته، آن را تغییر دهید؟

>> I was blessed with a mother who was a school teacher, who, at a very young age,

>> مادری که معلم مدرسه بود، به من برکت داده شد، که در سن بسیار پایین

made sure that we understood how important it was to pronounce words correctly.

مطمئن شد که تلفظ صحیح کلمات چقدر مهم است.

And, this non-regional dialect. >> Yep.

و، این گویش غیر منطقه ای. >> بله

>> So, this ambiguous dialect, it's the same dialect I've always had because of her.

>> بنابراین، این گویش مبهم، همان لهجه ای است که من همیشه به خاطر او داشته ام.

>> That's great, yeah. >> Well, it's helped professionally. >> Right.

این عالی است، بله. خوب، آن را به صورت حرفه ای کمک کرد. >> درست است.

>> Now, when you're preparing for the camera, how do you prepare a text?

>> حالا، وقتی برای دوربین آماده می شوید ، چگونه یک متن آماده می کنید؟

>> It depends on the story. Um, and if there are words in the copy

>> بستگی به داستان دارد. ام، و اگر کلماتی در نسخه وجود داشته باشد

that might prove themselves difficult, >> Yeah?

که ممکن است خود را دشوار نشان دهد، >> آره؟

>> I'll go over it three times. Three times is generally my rule, for each script.

>> من بیش از آن را سه بار بروید. سه بار به طور کلی قانون من است، برای هر فیلمنامه.

Read it aloud, three times. Um, because sometimes when you read something,

آن را با صدای بلند، سه بار بخوانید. ام، چون گاهی اوقات وقتی چیزی را می خوانید،

it may not seem very complicated. But when you say it out loud,

ممکن است خیلی پیچیده به نظر نرسد. اما وقتی آن را با صدای بلند می‌گویید،

you realize, oh, I'm going to trip up over this word.

متوجه می‌شوید، اوه، من می‌خواهم از این کلمه سر در بیاورم.

>> Right. So you read it out loud when you're practicing. >> Yes, three times. >> Okay.

>> درست است. بنابراین وقتی در حال تمرین هستید آن را با صدای بلند بخوانید . >> بله، سه بار. >> باشه.

>> Unless we're pressed for time. If there's breaking news, then it's a dice roll. >> Yeah.

>> مگر اینکه ما برای زمان تحت فشار هستیم. اگر اخبار فوری وجود دارد، پس از آن تاس انداختن است. >> آره

Mr. Melvin used the idiom 'dice roll', also used as, roll the dice.

آقای ملوین از اصطلاح 'dice roll' استفاده کرد، همچنین به عنوان، roll the dice استفاده می شود.

This means to do something even if you're not certain of the outcome, to take a chance.

این به این معنی است که حتی اگر از نتیجه مطمئن نیستید کاری انجام دهید تا از فرصت استفاده کنید.

To have to read a text for the first time on air is definitely a dice roll.

اینکه مجبور شوید یک متن را برای اولین بار روی آنتن بخوانید قطعا تاس انداختن است.

>> If there's breaking news, then it's a dice roll. >> Yeah.

>> اگر اخبار فوری وجود دارد، پس آن یک تاس است. >> آره

>> What is a word that you, sort of, shy away from?

>> کلمه ای که شما به نوعی از آن دوری می کنید چیست؟

Are there any words in American English that you still find difficult to pronounce?

آیا کلماتی در انگلیسی آمریکایی وجود دارد که هنوز تلفظ آن برای شما دشوار است؟

>> Oo. That's a really good question. Yes. There are a couple.

>> اوه این یک سوال واقعا خوب است. آره. یک زوج هستند.

Um, there's one that I struggle with, regularly. >> Is it 'regularly'?

اوم، یکی هست که من مرتباً با آن درگیر هستم . >> آیا "به طور منظم"؟

>> 'Regularly' is one. If I see 'regularly', I frequently change it to 'frequently'.

>> "به طور منظم" یکی است. اگر "به طور منظم" را ببینم، اغلب آن را به "مکرر" تغییر می دهم.

>> So you change it! >> Oh yeah. All the time.

>> بنابراین شما آن را تغییر دهید! >> اوه بله. همیشه.

'Regularly'. This is a tough word. It's a four-syllable word with stress

'به طور منظم'. این کلمه سختی است. این یک کلمه چهار هجایی با تاکید

on the first syllable. DA-da-da-da. Let's practice just a few times slowed down.

بر هجای اول است. دا-دا-دا-دا. بیایید فقط چند بار با سرعت کم تمرین کنیم.

Reg-u-lar-ly, regularly. Regularly.

Reg-u-lar-ly، به طور منظم. به طور منظم.

>> So, and I also struggle with, and there's no synonym for this one: rural.

بنابراین، و من نیز با مبارزه، و هیچ مترادفی برای این یکی وجود دارد: روستایی.

>> Rural. I get questions about that. >> Rural. R-U-R-A-L. It's very difficult.

>> روستایی. من سوالاتی در مورد آن دارم. >> روستایی. روستایی. خیلی سخت است.

Rural. >> Now, I'm noticing a pattern. With 'regularly' and 'rural',

روستایی. >> در حال حاضر، من متوجه یک الگو هستم. با "به طور منظم" و "روستایی"،

I think you're having issues with R's and L's maybe. >> Yes. I have always

من فکر می کنم شما با R و L مشکل دارید . >> بله. من همیشه

struggled with the R. >> Uh-huh.

با R. >> Uh-huh مبارزه کرده ام.

>> And I don't know why. Can you help me?

>> و من نمی دانم چرا. میشه به من کمک کنید؟

>> I can. >> Rrr-.

>> من می توانم. >> Rrr-.

Rural. Another really tough word! Let's practice it slowed down. Rur-al. Rur-al.

روستایی. یک کلمه واقعا سخت دیگر! تمرین کنیم سرعتش کم شده روستایی. روستایی.

>> What's your favorite word in American English?

>> کلمه مورد علاقه شما در انگلیسی آمریکایی چیست؟

And, maybe, why? >> Oo. My favorite word? >> Yeah.

و، شاید، چرا؟ >> اوه کلمه مورد علاقه من؟ >> آره

>> Oh, that's a good one. Favorite word. I---there are a couple that I enjoy.

اوه، این یکی خوب است. کلمه مورد علاقه من --- زن و شوهری هستند که از آنها لذت می برم.

>> Let's hear them. >> Now some of these are just crutch words that I use.

>> بیایید آنها را بشنویم. >> اکنون برخی از اینها فقط کلمات عصا هستند که من استفاده می کنم.

Uh, cool. 'Cool' is a crutch word. >> Yeah.

اوه، باحال "باحال" یک کلمه عصا است. >> آره >>

>> But I---because 'cool' is one of those words it can be a noun,

اما من --- چون "باحال" یکی از آن کلمات است، می تواند یک اسم باشد، می

it can be an adjective, you can say 'Cool!' or 'eh, cool.'

تواند یک صفت باشد، می توانید بگویید "باحال!" یا "اوه، باحال."

>> Right. Yeah, yeah. >> You know? It's a multi-purpose word. >> Yeah.

>> درست است. آره آره. >> می دانید؟ این یک کلمه چند منظوره است. >> آره

>> So I enjoy 'cool'. And another word that I've always...well, that's a proper noun.

بنابراین من از "سرد" لذت می برم. و یک کلمه دیگر که من همیشه ... خوب، این یک اسم خاص است.

It's not really a word, it's a name. >> It still counts.

این واقعا یک کلمه نیست، یک نام است. >> هنوز هم مهم است.

>> Betty Jo. >> Betty Jo.

>> بتی جو. >> بتی جو.

>> Betty Jo. >> Who's this? >> That's my mother. >> Ok.

>> بتی جو. >> این کیست؟ >> آن مادر من است. >> باشه

Betty Jo. Notice that we have a double T there. But, it represents one sound,

بتی جو. توجه کنید که ما یک T دوبل در آنجا داریم. اما، یک صدا را نشان می دهد،

and that's the Flap T, because it's not starting a stressed syllable,

و آن Flap T است، زیرا یک هجای تاکیدی شروع نمی شود،

and there's a vowel before and a vowel after. Betty, Betty.

و یک مصوت قبل و یک مصوت بعد از آن وجود دارد. بتی، بتی.

>> Her name's Betty. Um, why am I telling this story on the internet? Her name's Betty,

>> نام او بتی است. اوم، چرا این داستان را در اینترنت تعریف می کنم؟ نام او بتی است،

and, again, from South Carolina. When you grow up in South Carolina, it's like Ella May,

و دوباره از کارولینای جنوبی. وقتی در کارولینای جنوبی بزرگ می‌شوید، مانند الا می،

Betty Jo. So, she grew up like a country girl, was Betty Jo. She grew up and she dropped

بتی جو است. بنابراین، او مانند یک دختر روستایی بزرگ شد، بتی جو بود. او بزرگ شد و

the middle name. And I found out when I was, like,

نام میانی را کنار گذاشت. و من متوجه شدم که مثلاً

22-23. >> Oh, so she was like 'Just call me Betty'.

22-23 ساله بودم. >> اوه، پس او مانند "فقط مرا بتی صدا کن".

>> Right. And when I found out that it was really Betty Jo, I use 'Betty Jo' sometimes

>> درست است. و وقتی فهمیدم که واقعاً بتی جو است، گاهی اوقات از «بتی جو»

as, obviously my mother, Betty Jo, but sometimes, my brother and I, if we're, like,

به عنوان مادرم بتی جو استفاده می کنم، اما گاهی اوقات، من و برادرم، اگر بخواهیم

just messing around, we'll be like "That's so Betty Jo."

فقط به هم بزنیم، این کار را انجام می دهیم. مانند "بتی جو خیلی خوب است."

Messing around. In this case, it means to play around, a relaxed

گیج شدن. در این مورد، به معنای بازی کردن، یک

not serious interaction with someone. Notice Mr. Melvin made the NG an N sound,

تعامل آرام و نه جدی با کسی است. توجه کنید که آقای ملوین صدای NG را به صورت N درآورد

messin', messin', messin' around. Native speakers do this sometimes with -ing words.

. سخنرانان بومی گاهی این کار را با کلمات -ing انجام می دهند.

Another common example, doin'. What are you doin'?

مثال رایج دیگر، انجام دادن. چه کار میکنی'؟

>> Sometimes, if my brother and I, if we're, like, just messing around,

>> گاهی اوقات، اگر من و برادرم، اگر بخواهیم فقط در اطراف قاطی کنیم،

we'll be like "That's so Betty Jo."

مانند "بتی جو خیلی خوب است."

>> I bet she loves that. >> That was so inside baseball.

شرط می بندم که او آن را دوست دارد. این خیلی در داخل بیسبال بود.

'That's so inside baseball'. I'd never heard this phrase before, I had to look it up.

"این خیلی داخل بیسبال است". من قبلاً این عبارت را نشنیده بودم، باید آن را جستجو می کردم.

So, thanks to Mr. Melvin for teaching me a new metaphor.

بنابراین، از آقای ملوین تشکر می کنم که استعاره جدیدی به من آموخت.

Basically, it means inside information that isn't pertinent to the general public.

اساساً به معنای اطلاعات داخلی است که به عموم مردم مربوط نیست.

In this case, information about Mr. Melvin's family.

در این مورد اطلاعاتی در مورد خانواده آقای ملوین.

Inside baseball, DA-da-DA-da. Inside baseball.

داخل بیسبال، DA-da-DA-da. داخل بیسبال

>> So inside baseball. But those are the two.

بنابراین در داخل بیسبال. اما آن دو هستند.

>> Awesome. Well, Craig, thank you so much for joining us

>> عالی خب، کریگ، از اینکه به ما ملحق شدید بسیار متشکرم

>> Thank you. I hope I did not bore your YouTube fans.

>> با تشکر از شما. امیدوارم طرفداران یوتیوب شما را خسته نکرده باشم.

>> I think they'll love it. >> This is a really cool thing you do.

>> من فکر می کنم آنها آن را دوست دارم. >> این کار واقعاً جالبی است که شما انجام می دهید.

>> Thank you. >> See what I did there? >> Cool!

>> ممنون. >> ببینید من آنجا چه کردم؟ >> باحال!

He used the word 'cool' in a sentence. >> There you go.

او در یک جمله از کلمه "باحال" استفاده کرد. >> شما بروید.

Follow Mr. Melvin on Twitter and check out his segments on TV

آقای ملوین را در توییتر دنبال کنید و بخش‌های او را در تلویزیون

or online for a great example of American English pronunciation.

یا آنلاین برای مثال عالی از تلفظ انگلیسی آمریکایی بررسی کنید.

>> Alright, guys, that's it, and thanks so much for using Rachel's English.

>> بسیار خوب، بچه ها، همین است، و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده می کنید بسیار سپاسگزارم.

Special thanks to Patrick of PatrickJMT who manned the camera for this shoot.

تشکر ویژه از پاتریک از PatrickJMT که دوربین را برای این عکسبرداری مدیریت کرد.

Check out his YouTube channel for excellent math tutorials.

کانال یوتیوب او را برای آموزش عالی ریاضی بررسی کنید.

Check out all the videos in the Interview a Broadcaster series by clicking here,

تمام ویدیوهای مجموعه مصاحبه با یک پخش کننده را با کلیک کردن در اینجا

or on the link in the video description below.

یا روی پیوند در توضیحات ویدیوی زیر مشاهده کنید.