Learn English The RIGHT Way – Better English Speaking with MARRIAGE STORY | English Conversation!

A Marriage story.

یک داستان ازدواج

A great movie to learn English with -- the pace is good, the conversation is frank.

یک فیلم عالی برای یادگیری زبان انگلیسی - سرعت خوب است، مکالمه صریح است.

Today, we’re going to take a scene from this movie and do a full, in-depth analysis of everything that’s said,

امروز، می‌خواهیم صحنه‌ای از این فیلم بگیریم و تجزیه و تحلیل کامل و عمیقی از همه چیزهایی که گفته شده است، انجام دهیم

looking at how it’s pronounced, why it sounds American, and go over idioms too.

، به نحوه تلفظ آن نگاه کنیم، چرا آمریکایی به نظر می‌رسد، و همچنین اصطلاحات را مرور کنیم.

Studying English this way will help your listening comprehension,

مطالعه انگلیسی به این روش به درک شنیداری شما کمک می کند

and it will also help you understand how to sound more natural speaking English.

و همچنین به شما کمک می کند تا بفهمید چگونه صحبت کردن به زبان انگلیسی طبیعی تر به نظر برسد.

First, let’s watch the whole scene.

ابتدا بیایید کل صحنه را تماشا کنیم.

Then we’ll do our in-depth analysis.

سپس ما تجزیه و تحلیل عمیق خود را انجام خواهیم داد.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

Can you, uh, answer the email so we can set a time?

آیا می توانید به ایمیل پاسخ دهید تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

I understand. I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من میفهمم. من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

I just think he's a little over-anxious. I think he wants it too much.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است. من فکر می کنم او آن را خیلی می خواهد.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He quits too easily when things aren't easy for him. You know, he's like us. He's stubborn.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد. میدونی او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم بازیکن مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

And now, the analysis.

و اکنون، تجزیه و تحلیل.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

What are our most stressed syllables in this phrase?

بیشترین هجاهای ما در این عبارت کدامند؟

Everything links together really smoothly, but we have some peaks where the melody goes up.

همه چیز واقعاً به آرامی به هم متصل می شود، اما ما اوج هایی داریم که در آن ملودی بالا می رود.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

Henry's teacher-- I'm feeling a lot of stress there.

معلم هنری-- من در آنجا استرس زیادی دارم.

Teacher wants to meet with us.

معلم می خواهد با ما ملاقات کند.

Listen again and notice how every word slides right into the next word with no breaks.

دوباره گوش کنید و متوجه شوید که چگونه هر کلمه بدون وقفه مستقیماً به کلمه بعدی می رود.

This linking is really important to the character of American English.

این پیوند برای شخصیت انگلیسی آمریکایی بسیار مهم است.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

So after the peak of stress on 'teach' we have three syllables, cher wants to--,

بنابراین پس از اوج فشار روی "تدریس" ما سه هجا داریم، cher wants

that are flatter in pitch, said more quickly,

to--، که در زیر و بم مسطح تر هستند، سریع تر گفته می شود،

wants to--, the word 'to' reduces, it's not 'to' it's 'tuh' with the schwa.

می خواهد--، کلمه "به" کاهش می یابد، "به" نیست، بلکه "به" است. توه با شوا.

Wants to-- wants to-- wants to-- wants to--

می خواهد-- می خواهد-- می خواهد-- می

Cher wants--

خواهد-- شر می خواهد--

Teacher wants to meet with us.

معلم می خواهد با ما ملاقات کند.

Then we have a stop T in 'meet' that's because the next word begins with the W.

سپس ما یک توقف T در "ملاقات" داریم که به این دلیل است که کلمه بعدی با W شروع می شود.

So it's not, meet with, but it's meet with, meet with, that tiny little break, little lift, is what we feel as the T.

بنابراین این نیست، ملاقات با، اما ملاقات با، ملاقات با، آن شکست کوچک، بالابر کوچک، همان چیزی است که ما به عنوان T احساس می کنیم.

Meet with us. Meet with us.

با ما ملاقات کنید. با ما ملاقات کنید.

Meet with us.

با ما ملاقات کنید.

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

What about this next question? What happens with the melody?

در مورد این سوال بعدی چطور؟ با ملودی چه اتفاقی می افتد؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his-- a little bit of up-down shape there. You mean his L.A. teacher?

منظور شما اوست-- کمی شکل بالا به پایین آنجاست. منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

Then we have most of our stress on A. Whenever we have an acronym like this,

سپس ما بیشتر استرس خود را روی A داریم. هر زمان که یک مخفف مانند این داریم،

where we're saying the letters, LA, JFK, etcetera, it's always the last letter that gets the most stress.

که در آن حروف، LA، JFK، و غیره را می‌گوییم، همیشه آخرین حرف بیشترین استرس را می‌گیرد.

L.A. teacher? We're going up in pitch, it's a yes/no question, and those usually go up in pitch,

معلم لس آنجلس؟ ما در زمین بالا می‌رویم، این یک سوال بله/نه است، و آن‌ها معمولاً در زمین بالا می‌روند،

but since it's going up in pitch rather than feeling the stress as an up-down shape, it's sort of the opposite.

اما از آنجایی که به جای اینکه استرس را به‌عنوان یک شکل بالا به پایین احساس کنیم، در زمین بالا می‌رود، به نوعی برعکس است.

L.A. teacher? It's a scoop down and then up.

معلم لس آنجلس؟ این یک اسکوپ پایین و سپس بالا است.

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

Can you, uh--

آیا می توانی، اوه--

Can you, uh-- Can you, uh--

می توانی، آه-- می توانی، آه--

That little utterance, very smooth, no breaks in the voice. Can you, uh--

آن بیان کوچک، بسیار روان، بدون شکستگی در صدا. آیا می توانی،

And we have that peak on 'you', the word 'can' is not 'can' it's kuhn.

اوه-- و ما آن اوج را روی "تو" داریم، کلمه "can" "می توانم" نیست، بلکه کوهن است.

I would write that with the schwa, said very quickly, can, can, can, can you, can you, can you, uh...

می نوشتم که با شوا، خیلی سریع گفت، می توانی، می توانی، می توانی، می توانی، می توانی، می توانی، اوه...

Can you, uh--

Can you, uh--

Can you, uh--

Quick request. If you're not subscribed to my channel, please click the subscribe button, with notifications,

درخواست. اگر مشترک کانال من نیستید، لطفا روی دکمه اشتراک کلیک کنید، با اعلان ها،

I make new videos on the English language every Tuesday.

من هر سه شنبه ویدیوهای جدیدی به زبان انگلیسی می سازم.

Also, take a second to click that LIKE button. It does help. Ready? 1, 2, 3, click it!

همچنین، یک ثانیه وقت بگذارید و روی دکمه LIKE کلیک کنید. کمک می کند. آماده؟ 1، 2، 3، روی آن کلیک کنید!

Okay, back to the analysis.

خوب، به تحلیل برگردیم.

Can you, uh--

آیا می توانی، اوه--

Can you, uh--

می توانی، اوه--

Can you, uh--

آیا می توانی، اوه--

Uh-- This is the UH as in butter vowel,

اوه-- این همان UH است که در واکه کره ای وجود دارد،

and it's the sound that Americans make when we're thinking. Uh, uhm, for example.

و این صدایی است که آمریکایی ها وقتی فکر می کنیم تولید می کنند. اوه، اوه، برای مثال.

Can you, uh--

آیا می توانی، اوه--

Can you, uh--

می توانی، اوه--

Can you, uh, answer the--

می توانی، آه، جواب

Answer the-- Then she does a little break here, either because she's drinking, or while she's thinking.

را بدهی-- جواب بده-- سپس او در اینجا کمی استراحت می کند، یا به این دلیل که می نوشد، یا در حالی که فکر می کند.

Answer the-- So 'an' is the most stressed syllable, and the two unstressed syllables, swer, the,

پاسخ دهید - بنابراین 'an' بیشترین هجای تاکیدی است، و دو هجای بدون تاکید، swer،

just sort of fall down in pitch from that peak. The letter W, there's no W sound here.

فقط به نوعی از آن قله به پایین می‌افتند. حرف W، اینجا صدای W نیست.

Answer the-- answer the--

پاسخ دهید--

Answer the--

پاسخ دهید-- پاسخ دهید-

The word 'answer' will be written phonetically with the AA vowel, and then N,

کلمه "پاسخ" به صورت آوایی با مصوت AA و سپس N نوشته می شود،

but when AA is followed by N, it's not quite pure.

اما وقتی AA با N دنبال می شود، کاملاً خالص نیست.

That would be AA, An--, an--, answer.

این پاسخ AA، An--، an-- خواهد بود.

And that's not how we say it, we say answer. So the back of the tongue relaxes,

و این طوری نیست که می گوییم، می گوییم جواب بده. بنابراین پشت زبان شل می شود،

we move through a sound that's sort of like the UH as in butter sound, aauhh-- aauhh-- aauhh--

ما از طریق صدایی حرکت می کنیم که به نوعی مانند UH مانند صدای کره است.

answer, answer the--

Answer the--

answer the--

answer the email.

.

Email, email. Going up, stress on E. Email.

ایمیل، ایمیل. بالا رفتن، روی ایمیل E. تاکید کنید.

So we can set a time, and then intonation goes up.

بنابراین می‌توانیم زمانی را تنظیم کنیم، و سپس لحن بالا می‌رود.

It's almost like this is a question, and then the second half is also a question.

تقریباً این یک سؤال است و سپس نیمه دوم نیز سؤال است.

Email, email, so we can set a time.

ایمیل، ایمیل، تا بتوانیم زمان تعیین کنیم.

Email so we can set a time?

ایمیل بزنیم تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

Email so we can set a time?

ایمیل بزنیم تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

Email so we can set a time?

ایمیل بزنیم تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

The L in 'email' is a dark L. It comes after the diphthong in that syllable,

L در "ایمیل" یک L تیره است. پس از دو خطی در آن هجا آمده است،

and you don't need to lift your tongue tip for this dark L.

و لازم نیست نوک زبان خود را برای این L تیره بلند کنید.

Email, uhl, uhl, uhl.

Email, uhl, uhl, uhl.

Keep your tongue tip down, that will help you focus on the tongue position,

نوک زبان خود را پایین نگه دارید، این به شما کمک می کند تا روی موقعیت زبان تمرکز

it's the back of the tongue that makes that dark sound.

کنید، این پشت زبان است که آن صدای تیره را ایجاد می کند.

Don't round your lips.

لب هایت را گرد نکن

A lot of people want to make something sort of like: email, where the front part of the mouth makes

بسیاری از مردم می‌خواهند چیزی شبیه به ایمیل بسازند، جایی که قسمت جلوی

the sound, and then it sounds sort of like O or a W sound, but it should be: uhl, uhl,

دهان صدا را می‌دهد، و سپس صدایی شبیه O یا W به نظر می‌رسد، اما باید اینگونه باشد: uhl، uhl،

a dark sound to the dark L. Email, email, email.

صدای تیره. به تاریک L. ایمیل، ایمیل، ایمیل.

Email--

ایمیل--

so we can set a time?

تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

Now, let's look at this word 'can'. We just had it up here,

حالا بیایید به این کلمه "می توانم" نگاه کنیم. همین الان اینجا داشتیم

and it was pronounced: kuhn,

و تلفظش شد: kuhn،

how is it pronounced the second time?

دفعه دوم چطور تلفظ میشه؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

Can, can, can. So fast, so unclear. So we can, so we can, so we can, so we can, so we can set a time?

می تواند، می تواند، می تواند. خیلی سریع، خیلی نامشخص پس می توانیم، پس می توانیم، پس می توانیم، پس می توانیم، تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

I guess I'll write it with all of those sounds, but it's just so fast, none of it's very clear, is it?

حدس می‌زنم آن را با همه آن صداها بنویسم، اما خیلی سریع است، هیچ‌کدام خیلی واضح نیست، درست است؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

So we can set a time?

پس می توانیم زمان تعیین کنیم؟

Set a time? A flap T links these two words together.

زمان تعیین کنید؟ فلپ T این دو کلمه را به هم پیوند می دهد.

We pronounce the T as a flap T when it comes between two vowels,

وقتی T را بین دو مصوت قرار می‌دهیم، به‌عنوان یک فلپ T تلفظ می‌کنیم،

and that's what happens when we link these words. Set a time?

و وقتی این کلمات را به هم پیوند می‌دهیم این اتفاق می‌افتد. زمان تعیین کنید؟

Set a time?

زمان تعیین کنید؟

Set a time?

زمان تعیین کنید؟

Set a time?

زمان تعیین کنید؟

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

Yeah-- Stress on 'yeah' up down. Yeah. I've been distracted.

آره-- روی "بله" تا پایین استرس داشته باشید. آره حواسم پرت شده است

Couple peaks of stress there.

اوج استرس وجود دارد.

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

'I have' or 'I've', 'I've' is not pronounced that way, he doesn't really say the V sound.

"دارم" یا "دارم"، "من" به این شکل تلفظ نمی شود، او واقعا صدای V را نمی گوید.

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I have noticed we do this sometimes when we're saying that word 'been' next. I have been--

من متوجه شده ام که ما گاهی اوقات وقتی کلمه بعدی "بوده" را می گوییم این کار را انجام می دهیم. من بودم--

one of the shortcuts is just to drop that V sound. I've been distracted. I've been, I've been, I've been.

یکی از میانبرها این است که صدای V را حذف کنید. حواسم پرت شده است بوده ام، بوده ام، بوده ام.

So see if you can make that with no V sound at all, just linking the AI diphthong into the B.

بنابراین ببینید که آیا می‌توانید آن را بدون صدای V ایجاد کنید، فقط دوفتونگ هوش مصنوعی را به B متصل کنید.

That will help this transition be more smooth, it will help you make this less important word, less long.

این به شما کمک می‌کند این انتقال روان‌تر شود، به شما کمک می‌کند این کلمه کم‌اهمیت، طولانی‌تر شود.

And we need it to be short for that rhythmic contrast. That's so important in American English.

و ما باید برای آن کنتراست ریتمیک کوتاه باشد. این در انگلیسی آمریکایی بسیار مهم است.

I've been distracted. Now here, we have EE, two E's but that makes the IH as in sit vowel, not the EE vowel.

حواسم پرت شده است اکنون در اینجا، ما EE داریم، دو E، اما این باعث می شود که IH در واکه نشسته باشد، نه مصوت EE.

I've been, I've been, I've been distracted.

بوده ام، بوده ام، حواسم پرت شده است.

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

I've been distracted.

حواسم پرت شده است

The ED ending is pronounced as an extra syllable, IH plus D, when the sound before is a T or D.

پایان ED به عنوان یک هجا اضافی، IH به اضافه D تلفظ می شود، زمانی که صدای قبل T یا D باشد.

So it's a whole extra syllable here, because it comes after a T.

بنابراین در اینجا یک هجای اضافی است، زیرا بعد از یک T. Distracted می آید

Distracted. Distracted.

. پریشان.

Distracted.

پریشان.

Distracted.

پریشان.

Distracted.

پریشان.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

What are our most stressed syllables there?

بیشترین هجاهای ما در آنجا چه هستند؟

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

I understand. 'I' and 'un' and 'der', are all going towards the main stress there, 'stand'. I understand. I understand.

من میفهمم. "من" و "un" و "der" همه به سمت استرس اصلی در آنجا می روند، "ایستادن". من میفهمم. من میفهمم.

And this is lower in pitch, less energy in the voice.

و این در زیر و بمی کمتر، انرژی کمتر در صدا است.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

'I' and 'uh', these two sounds here linked together really smoothly.

"من" و "اوه"، این دو صدا در اینجا واقعاً به خوبی به هم مرتبط هستند.

I under, I under-- Don't try to make any kind of distinction.

I under, I under-- سعی نکنید هیچ نوع تمایزی قائل شوید.

The words should slide together. That's okay. That smoothness is important in American English.

کلمات باید در کنار هم قرار بگیرند. اشکالی ندارد. این نرمی در انگلیسی آمریکایی مهم است.

I under-- I understand.

من زیر-- می فهمم.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

I understand.

من میفهمم.

I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

This next phrase is again, sort of lower in pitch and energy.

این عبارت بعدی دوباره، به نوعی از نظر گام و انرژی کمتر است.

It's sort of like an aside, but we do still have some the feeling of some more stressed syllables.

این یک جورهایی مانند یک کناره است، اما ما هنوز احساس برخی از هجاهای تاکید بیشتری را داریم.

What do you think they are?

به نظر شما آنها چه هستند؟

I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

I just want to--

من فقط می خواهم -

Those first four words, all unstressed, said very quickly. Then we have some stressed syllables. Rule out

آن چهار کلمه اول، همه بدون تاکید، خیلی سریع گفته شد. سپس چند هجای تاکیدی داریم.

everything, you know, with his reading.

می دانید، با خواندن او همه چیز را رد کنید.

Let's look at these first four unstressed words.

بیایید به این چهار کلمه اول بدون تاکید نگاه کنیم.

They're not that clear. They're not: I just want to--

آنها آنقدر واضح نیستند. آنها اینطور نیستند:

That would be way over pronouncing them.

من فقط می‌خواهم-- تلفظ آن‌ها بسیار زیاد است.

I just want to--

من فقط می خواهم--

I just want to--

فقط می خواهم--

I just want to--

فقط می خواهم--

I just want to--

فقط می خواهم--

I just want to-- What is happening? She's dropping the J,

فقط می خواهم-- چه اتفاقی می افتد؟ او J را رها می‌کند،

I's-- I's-- I's-- She's dropping the T.

I's-- I's-- I's-- او T را رها می‌کند.

Now it's really common to drop the T in 'just' when the next word begins with a consonant, like it does here.

حالا واقعاً معمول است که T را در «فقط» وقتی که کلمه بعدی با یک حرف صامت شروع می‌شود، رها کنیم، مثل اینجا.

It's a little bit less common to drop the J, but it does happen.

انداختن J کمی کمتر رایج است، اما این اتفاق می افتد.

The word 'just', not important here. It's a filler word.

کلمه "فقط" در اینجا مهم نیست. این یک کلمه پرکننده است.

I just want to--

من فقط می‌خواهم--

I just want to--

فقط می‌خواهم--

I just want to--

فقط می‌خواهم--

I just want to--

فقط می‌خواهم--

I just want to--

فقط

'Want to' becomes 'wanna' but it's not as clear as wanna. It's: wanna, I's wanna-- I's wanna-- I's wanna--

می‌خواهم- «می‌خواهم» به «خواستن» تبدیل می‌شود، اما به اندازه خواستن واضح نیست. این است: می‌خواهم، می‌خواهم-- می‌خواهم--

This is the nature of an unstressed syllable and we have four unstressed syllables here in a row.

می‌خواهم-- این ماهیت یک هجای بدون تأکید است و ما در اینجا چهار هجای بدون تأکید داریم.

I just wanna-- I just wanna-- I just want to rule out.

من فقط می خواهم - من فقط می خواهم - فقط می خواهم رد کنم.

I just want to--

من فقط می خواهم -

I just want to--

فقط می خواهم -

I just want to rule out everything, you know, with his reading.

فقط می خواهم همه چیز را رد کنم، می دانید، با خواندن او.

And I'm hearing a light flap T connecting out and EV.

و من صدای فلپ نوری T را می شنوم که به بیرون و EV متصل می شود.

Out every, out every, out every, out everything.

از هر، بیرون از هر، بیرون از هر، بیرون از همه چیز.

Rule out everything--

Rule out everything--

Rule out everything--

همه

But everything glides together really smoothly. The dark L in 'rule out',

چیز را کنار بگذارید - همه چیز را کنار بگذارید - همه چیز را کنار بگذارید - اما همه چیز واقعاً به آرامی کنار هم می چرخد. L تیره در "حذف"،

you can't lift your tongue tip there to finish it. Rule out. But link that right into the OW diphthong.

شما نمی توانید نوک زبان خود را در آنجا بلند کنید تا آن را تمام کنید. رد کردن اما آن را مستقیماً به دیفتونگ OW پیوند دهید.

Don't make a lift or a break, we want them to link together. Rule out. Rule out everything.

آسانسور یا استراحت نکنید، ما می خواهیم آنها با هم پیوند داشته باشند. رد کردن همه چیز را رد کنید

Rule out everything--

همه چیز را کنار

Rule out everything--

بگذاریم-- همه چیز را کنار

Rule out everything--

بگذاریم-- همه چیز را

'Rule out' this is a phrasal verb and it means to make impossible,

کنار بگذاریم-- «رد کردن» این یک فعل عبارتی است و به معنای غیرممکن کردن

to eliminate as an option.

، حذف کردن به عنوان یک گزینه است.

If you rule something out, that means it won't happen, or it can't be.

اگر چیزی را رد کنید، به این معنی است که اتفاق نمی افتد یا نمی تواند باشد.

For example, if you're unwell, you may do a series of tests for specific illnesses to rule them out.

به عنوان مثال، اگر خوب نیستید، ممکن است یک سری آزمایش برای بیماری های خاص انجام دهید تا آنها را رد کنید.

If it comes back negative, then you know it can't be that.

اگر منفی شد، پس می دانید که نمی تواند اینطور باشد.

Rule out everything--

همه چیز را

Rule out everything--

Rule out everything, you know, with his reading.

کنار بگذارید - همه چیز را کنار بگذارید - همه چیز را کنار بگذارید، می دانید، با خواندن او.

Now let's listen to four more unstressed words in a row: you know with his.

حالا بیایید به چهار کلمه بدون تاکید دیگر پشت سر هم گوش کنیم: شما با او می دانید.

You know, with his reading.

می دانید، با خواندن او.

You know, with his reading.

می دانید، با خواندن او.

You know, with his reading.

می دانید، با خواندن او.

You know with his--

با او می دانی-- با او می دانی-- با او

you know with his--

you know with his--

می دانی--

با او

you know with his--

می دانی--

You know, I think that's really more of a schwa. Ye, ye, ye. You know, you know, you know, you know,

می دانی، من فکر می کنم که این واقعاً بیشتر یک شوآ است. بله، شما، شما. می دانی، می دانی، می دانی، می دانی،

you know with his, you know with his, you know with his. The H is dropped in 'his', that's a common reduction:

با او می دانی، با او می دانی، با او می دانی. H در "او" حذف می شود، این یک کاهش رایج است:

with his-- with his-- with his-- with his-- you know with his-- you know with his--

با او-- با او-- با او-- با او-- با او می دانید-- با او می دانید-- با او

You know with his--

می دانید--

You know with his--

می دانید با او -

You know with his--

شما می دانید با او

The TH here, so light, so weak, not clear.

- TH اینجا، بسیار سبک، بسیار ضعیف، واضح نیست.

You may think this is insane, why are these words so unclear?

ممکن است فکر کنید این دیوانه است، چرا این کلمات اینقدر نامشخص هستند؟

But that's just the way American English is. When we have a lot of unstressed words in a row,

اما این دقیقاً همان روش انگلیسی آمریکایی است. وقتی کلمات بدون تاکید زیادی پشت سر

they get simplified. Sounds get dropped, sounds get changed,

هم داشته باشیم، آنها ساده می شوند. صداها حذف می شوند، صداها تغییر می کنند،

but there's enough there for us to get what it is, and it's important to have that simplification.

اما به اندازه کافی وجود دارد تا بتوانیم آنچه را که هست به دست آوریم، و داشتن این ساده سازی مهم است.

So it can be said more quickly, so that the longer syllables get to be clearer.

بنابراین می توان آن را با سرعت بیشتری بیان کرد تا هجاهای بلندتر واضح تر شوند.

That change between long and short is important in American English. It's the structure of the language.

این تغییر بین بلند و کوتاه در انگلیسی آمریکایی مهم است. این ساختار زبان است.

You know with his--

شما می دانید با او -

You know with his--

شما می دانید با او -

You know, with his reading.

می دانید، با خواندن او.

I just think he's a little over-anxious.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است.

What are our most stressed words in this sentence?

پر استرس ترین کلمات ما در این جمله کدامند؟

I just think he's a little over-anxious.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است.

I just think he's a little over-anxious.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است.

I just think he's a little over-anxious.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است.

Just think he's a little over-anxious. Think.

فقط فکر کنید که او کمی بیش از حد مضطرب است. فکر.

DA-da-da-DA-da-da-DA-da

DA-da-da-DA-da-da-DA-da

Rhythmic contrast. Long and short. I, I don't even hear it.

کنتراست ریتمیک. بلند و کوتاه. من، من حتی آن را نمی شنوم.

I know it's there, it makes sense, that's what I would write down if I was writing what he's saying.

من می دانم که آنجاست، منطقی است، این چیزی است که اگر می نوشتم آنچه او می گوید، می نوشتم.

But when I really listen to it, I don't really hear 'I'. Now we have this word 'just', how was it pronounced?

اما وقتی واقعاً به آن گوش می‌دهم، واقعاً «من» را نمی‌شنوم. حالا ما این کلمه "فقط" را داریم، چگونه تلفظ می شد؟

Just think he's a little over-anxious.

فقط فکر کنید که او کمی بیش از حد مضطرب است.

Just think he's a little over-anxious.

فقط فکر کنید که او کمی بیش از حد مضطرب است.

Just think he's a little over-anxious.

فقط فکر کنید که او کمی بیش از حد مضطرب است.

Just think he's-- just think he's-- just, just, just, just.

فقط فکر کن که او هست--فقط فکر کن که هست-- فقط، فقط، فقط، فقط.

Again, that T is dropped. And it's said really quickly. Just think he's-- just think he's--

باز هم آن T حذف می شود. و خیلی سریع گفته می شود. فقط فکر کن که او هست--فقط فکر کن که هست--

Just think he's-- just think he's-- just think he's--

فقط فکر کن که هست--فقط فکر کن که هست--فقط فکر کن که هست--

Think he's-- think he's-- Again, dropped H, common to do that in these function words like he and his and him.

فکر کن که هست-- فکر کن که هست-- دوباره، H رو انداختیم، معمولی برای انجام این کار در این کلمات تابعی مثل he and his و او.

Think he's-- think he's-- think he's-- think he's--

فکر کن که او هست-- فکر کن که هست-- فکر کن که هست-- فکر کن که

The apostrophe S here is a Z because it's short for the word 'is'

اوست-- آپستروف S در اینجا یک Z است زیرا مخفف کلمه "است" است

where that S is a Z sound. That Z links right into the schwa.

که در آن S صدای Z است. آن Z مستقیماً به schwa پیوند می خورد.

Think he's a-- think he's a-- think he's a-- think he's a--

فکر کنید او یک است-- فکر کنید او یک-- فکر کنید او یک است-- فکر کنید او یک--

Really smooth.

واقعاً روان است.

Think he's a--

فکر کنید او

little over-anxious.

کمی بیش از حد مضطرب است.

Little overanxious. DA-da-da-da-DA-da. Little, we have a flap T there. Little, little, little over.

کمی بیش از حد مضطرب دا-دا-دا-دا-دا-دا. کوچک، ما یک فلپ T در آنجا داریم. کم، کم، کمی بیشتر.

So we have the unstressed syllable of 'little', and two unstressed syllables in 'over'.

بنابراین ما هجای بدون تاکید "کوچک" و دو هجای بدون تاکید در "بیش از" داریم.

Tle over-- tle over-- tle over-- little over-anxious.

بیش از حد -- بیش از حد -- بیش از حد -- کمی بیش از حد مضطرب.

A little over-anxious.

کمی بیش از حد مضطرب

A little over-anxious.

کمی بیش از حد مضطرب

A little over-anxious.

کمی بیش از حد مضطرب

Anxious. That would be written phonetically with the AA as in bat, and the NG consonant.

مشتاق. که به صورت آوایی با AA مانند خفاش و صامت NG نوشته می شود.

So the letter N here is actually the NG sound: ang-- made with the back of the tongue.

بنابراین حرف N در اینجا در واقع صدای NG است: ang-- ساخته شده با پشت زبان.

So when that happens, the AA vowel changes. It's more like the AY diphthong, like in 'say'.

بنابراین وقتی این اتفاق می افتد، واکه AA تغییر می کند. بیشتر شبیه دیفتونگ AY است، مانند «بگوییم».

Ay, ay, anxious. Overanxious.

آه، آه، مضطرب بیش از حد مضطرب

Overanxious.

بیش از حد مضطرب

And the letter X here, making the sounds K and SH.

و حرف X در اینجا، صداهای K و SH را می سازد.

Anxious, anxious, anxious.

مضطرب، مضطرب، مضطرب.

Anxious.

مشتاق.

I think he wants it too much.

من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

Listen to this next phrase and tell me what you think the most stressed word is.

این عبارت بعدی را گوش کنید و به من بگویید که بیشترین استرس را از نظر شما کدام کلمه است.

wants it too much.

خیلی آن را می خواهد

I think he-- tiny bit of stress on 'think'. I think he wants it too much. And then a lot on 'wants'. Wants it too much.

من فکر می کنم - کمی استرس روی "فکر" است. من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد. و پس از آن چیزهای زیادی در مورد "خواسته ها". خیلی میخواد

Did you notice in these first three words, I think he--, that H got dropped again?

آیا در این سه کلمه اول، من فکر می کنم he--، متوجه شدید که H دوباره از بین رفت؟

I think he-- I think he--

من فکر می کنم او - من فکر می کنم او -

I think he--

من فکر می کنم

wants it too much.

او - بیش از حد آن را می خواهد.

Wants it too much. 'Too' and 'much' both have some length like for stress.

خیلی میخواد «خیلی» و «خیلی» هر دو مقداری طولی مانند استرس دارند.

But they don't have a whole lot of that up-down shape. I think he wants it too much.

اما آنها خیلی از آن شکل بالا به پایین را ندارند. من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

I think he wants it too much.

من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

I think he wants it too much.

من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

I think he wants it too much.

من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

Then we have 'it' and 'too', and they link together with the single true T.

سپس ما "آن" و "خیلی" داریم، و آنها با T واقعی پیوند

It too-- it too-- it too-- it too much.

می‌خورند.

It too much.

خیلی زیاده

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

What are our most stressed words in this sentence?

پر استرس ترین کلمات ما در این جمله کدامند؟

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

Three peaks of stress, the main one on 'charts'. He's off the charts in Math.

سه قله استرس، اصلی ترین آنها در نمودارها. او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

Linking together really smoothly. No skips, no break in the melody.

ارتباط با هم واقعا هموار. بدون پرش، بدون شکست در ملودی.

If you're off the charts in something, it means you are extremely good at it.

اگر در چیزی از نمودار خارج هستید، به این معنی است که در آن بسیار خوب هستید.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He is very, very good and successful in math.

او در ریاضیات بسیار بسیار خوب و موفق است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

The apostrophe S here, again, this is 'is', it's a Z sound. He's off, he's off, he's off.

آپستروف S در اینجا، دوباره، این "است" است، این صدای Z است. او خاموش است، او خاموش است، او خاموش است.

He's off--

او

the charts in Math.

He quits too easily when things aren't easy for him.

از نمودارهای ریاضی خارج است.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

What are our most stressed words here?

بیشترین تاکید ما در اینجا چیست؟

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

He quits too easily when things--

او خیلی راحت دست از کار می کشد وقتی همه چیز -

a little bit of stress there, aren't easy for him.

کمی استرس در آنجا برای او آسان نیست.

I think the peak of stress of the whole sentence is on 'easily'

من فکر می‌کنم اوج استرس کل جمله روی «به راحتی» است،

but then we also have these other places where there is some of that up-down shape and some length.

اما پس از آن، ما این مکان‌های دیگر را نیز داریم که مقداری از آن شکل بالا به پایین و مقداری طول وجود دارد.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

Let's talk about a few pronunciation things. The word T-O-O, this word will never reduce to the schwa.

بیایید در مورد چند مورد تلفظ صحبت کنیم. کلمه T-O-O، این کلمه هرگز به schwa تقلیل نخواهد یافت.

It will always have the OO vowel, but it might have an unstressed feel like it does here. He quits too easily.

همیشه مصوت OO را خواهد داشت، اما ممکن است مانند اینجا احساس بدون تاکید داشته باشد. او خیلی راحت ترک می کند.

He quits too easily.

او خیلی راحت ترک می کند.

He quits too easily.

او خیلی راحت ترک می کند.

He quits too easily when things aren't easy for him.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد.

Now we have an N apostrophe T contraction.

اکنون یک انقباض N آپوستروف T داریم.

That can be pronounced a few different ways. Either with the true T, aren't,

این را می توان به چند شکل مختلف تلفظ کرد. یا با T واقعی، aren't،

with the stop T, aren't easy ,or with no T at all, aren't easy.

با توقف T، آسان نیستند، یا با T واقعی، آسان نیستند.

What do you hear? True T, Stop T, or Dropped T?

چه می شنوید؟ T واقعی، T را متوقف کنید یا T سقوط کرده؟

Aren't easy--

آیا آسان نیست-- آسان نیست-- آسان نیست--

aren't easy--

آسان

aren't easy--

Aren't easy-- aren't easy--

نیست-- آسان

Definitely a little lift there, a little stop for the stop component of that T. Aren't easy.

نیست- قطعاً یک بالابر کوچک وجود دارد، یک توقف کوچک برای مؤلفه توقف آن T. آسان

Aren't easy--

آیا آسان نیست -

Did you notice the letter S in 'easily' and 'easy' is the Z sound?

آیا متوجه حرف S در "به راحتی" و "easy" صدای Z است؟

We have quite a few words in English where the letter S is actually the Z sound.

ما تعداد زیادی کلمه در انگلیسی داریم که حرف S در واقع صدای Z است.

Husband, cousin, easy, for example.

شوهر، پسر عمو، آسان، مثلا.

Aren't easy--

for him.

برای او آسان نیست.

Easy for him. Did you notice the word 'for' is not pronounced 'for'? It's pronounced: fur, fur, fur.

برای او آسان است. دقت کردید کلمه "for" "برای" تلفظ نمی شود؟ تلفظ می شود: خز، خز، خز.

That's really common. For him, for him, for him.

این واقعاً رایج است. برای او، برای او، برای او.

And she doesn't drop the H but it is unstressed. For him, for him, for him.

و H را رها نمی کند اما بدون تنش است. برای او، برای او، برای او.

For him--

برای او

You know--

You know-- You know-- You know-- You know-- The word 'you' reduced, its 'yuh',

--

تو

you know, you know, you know. Not the OO vowel, but the schwa. You know.

می دانی -- می دانی -- می دانی -- می دانی -- تو می دانی -- کلمه «تو» کاهش یافته، «یوه» است، می دانی، می دانی، می دانی. نه مصوت OO، بلکه schwa. میدونی.

You know, he's--

می‌دانی، او است--

You know, he's-- You know, he's--

می‌دانی، او-- می‌دانی،

She does drop the H in 'he's'. Now, she's using not very much vocal energy, it's a little bit of

او-- او حرف H را در «او» می‌اندازد. حالا، او از انرژی صوتی نه چندان زیادی استفاده می کند،

a popcorn quality in this phrase. That happens in American English towards the end of a phrase,

در این عبارت کمی کیفیت پاپ کورن دارد. این در انگلیسی آمریکایی در انتهای یک عبارت اتفاق می‌افتد،

and she's just said he quits too easily when things aren't easy for him.

و او فقط می‌گوید که وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت ترک می‌کند.

And now this is sort of a continuation of that and her vocal energy has really gone down.

و اکنون این به نوعی ادامه آن است و انرژی صوتی او واقعاً کاهش یافته است.

You know, he's--

میدونی، اون هم

like us. He's stubborn.

مثل ما. او سرسخت است.

He's, he's, like us, like us, a little bit of stress on 'us', he's stubborn.

او، او، مثل ما، مثل ما، کمی استرس روی "ما" است، او لجباز است.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

This quality of less of volume and less energy in the voice is very natural in American English

این کیفیت حجم کمتر و انرژی کمتر در صدا در انگلیسی آمریکایی در انتهای یک عبارت بسیار طبیعی است

towards the end of a phrase. And it sounds really nice when a student can bring it in.

. و وقتی دانش‌آموزی بتواند آن را وارد کند، واقعاً خوب به نظر می‌رسد.

Sometimes I have students who have very good pronunciation, but their voice is always fully engaged,

گاهی اوقات دانش‌آموزانی دارم که تلفظ بسیار خوبی دارند، اما صدای آنها همیشه کاملاً درگیر است،

and actually, that ends up sounding a little bit strange.

و در واقع، کمی عجیب به نظر می‌رسد.

When they learn to taper off the ends of their sentences sometimes,

هنگامی که آنها یاد می گیرند که گاهی اوقات انتهای جملات خود را باریک تر کنند،

that ends up bringing in a much more natural feeling to their English.

در نهایت احساس بسیار طبیعی تری به انگلیسی آنها می دهد.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's like us. He's stubborn.

او هم مثل ماست او سرسخت است.

And everything smoothly linking together. He's stubborn.

و همه چیز به آرامی به هم متصل می شود. او سرسخت است.

Those two words will link together with a single S sound. He's stubborn. He's stubborn.

این دو کلمه با صدای S منفرد به هم مرتبط می شوند. او سرسخت است. او سرسخت است.

He's stubborn.

او سرسخت است.

He's stubborn.

او سرسخت است.

He's stubborn.

او سرسخت است.

Like us, he's stubborn. And I'm pretty sure she's dropping the H there, too.

او هم مثل ما لجباز است. و من تقریباً مطمئن هستم که او H را نیز در آنجا رها می کند.

Like us. He's stubborn.

مانند ما. او سرسخت است.

Like us. He's stubborn.

مانند ما. او سرسخت است.

Like us. He's stubborn.

مانند ما. او سرسخت است.

Like us. He's stubborn.

مانند ما. او سرسخت است.

He's still a lousy--

او هنوز هم بدجنس است -

I wrote 'he's', that's what makes sense grammatically, but I don't even really hear that whole word.

من نوشتم "او"، این چیزی است که از نظر گرامری معنا دارد، اما من حتی واقعاً آن کلمه را نمی‌شنوم.

It's implied.

ضمنی است.

He's still a lousy--

او هنوز هم یک بازیکن لوس است--

He's still a lousy--

او هنوز هم یک بازیکن لوس است--

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم یک بازیکن لوس مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Still a lousy Monopoly player--

هنوز هم بازیکن انحصاری بدی است -

Stress on those two words. Lousy Monopoly player.

روی این دو کلمه استرس داشته باشید. پخش کننده Lousy Monopoly.

Still a lousy Monopoly player--

هنوز هم یک بازیکن مونوپولی لوس--

Still a lousy Monopoly player--

Still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

هنوز هم یک بازیکن مونوپولی کثیف-- هنوز هم یک بازیکن مونوپولی لوس چون سعی می کند تمام پولش را پس انداز کند.

Cause he tries to save all his money.

زیرا او سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Now, let's look and see if there are any words that reduce here.

حال، بیایید نگاه کنیم و ببینیم آیا کلماتی وجود دارد که در اینجا کاهش می دهند.

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم بازیکن مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم بازیکن مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم بازیکن مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Still a-- Don't reduce but they're unstressed, said quickly.

هنوز هم a-- کم نکنید، اما آنها بدون استرس هستند، سریع گفت.

Still a-- still a-- still a-- still a--

هنوز هم a-- هنوز هم

Still a lousy-- Look! It's another word with a letter S where the letter S is the Z sound.

a-- هنوز a-- هنوز a-- هنوز هم بد-- نگاه کن! این کلمه دیگری با حرف S است که در آن حرف S صدای Z است.

Lousy, lousy monopoly player.

بازیکن انحصاری شرم آور.

Still a lousy Monopoly player--

هنوز هم یک بازیکن مونوپولی لوس--

Still a lousy Monopoly player--

Still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

هنوز هم یک بازیکن مونوپولی کثیف-- هنوز هم یک بازیکن مونوپولی لوس چون سعی می کند تمام پولش را پس انداز کند.

Because he tries to save all his money.

چون سعی می کند تمام پولش را پس انداز کند.

Because he tries to--

زیرا او تلاش می‌کند -

Because he tries to--

چون تلاش می‌کند -

Because he tries to--

چون تلاش می‌کند -

'Because' becomes: cause, cause. K schwa Z. Cause, cause. Cause he-- cause he--

«زیرا» می‌شود: علت، علت. K schwa Z. علت، علت. علت he--cause he--

Then the Z links right into the EE vowel because the H is dropped in 'he'.

سپس Z مستقیماً به واکه EE پیوند می خورد زیرا H در 'he' حذف می شود.

Cause he-- cause he-- cause he--

چرا که او--

Cause he--

چون او-- چون او-- علت او--

tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to-- tries to-- to-- True T but the vowel is not 'to', it's: tuh, tuh, it's the schwa.

سعی می کند به-- تلاش می کند تا---- T درست است اما مصوت «به» نیست، این است: توه، توه، schwa است.

Tries to-- tries to-- tries to--

سعی می کند - تلاش می کند - تلاش می کند -

Tries to--

سعی می کند -

save all his money.

تمام پول خود را پس انداز کند.

And do you hear a CHR in 'tries'? That's really common.

و آیا صدای CHR را در "تلاش" می شنوید؟ این واقعاً رایج است.

To pronounce the TRS, CHR.

برای تلفظ TRS، CHR.

Ch-- ch-- ch-- tries, tries, tries, tries, tries to--, tries to--, tries to save all his--

Ch-- ch-- ch-- تلاش می کند، تلاش می کند، تلاش می کند، تلاش می کند، تلاش می کند--، تلاش می کند--، سعی می کند همه او را نجات

We have 'all' and 'his', unstressed, coming down in pitch from the stressed syllable 'sa--'

دهد-- ما "همه" و "او" را داریم، بدون تنش، به زمین می آیند از هجای تاکید شده "sa--

what about 'his'? Do we hear that H?

" در مورد "او" چطور؟ آیا ما می شنویم که H؟

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Save all his money. Save all his-- Nope.

تمام پولش را پس انداز کن همه او را ذخیره کن - نه.

Dropped H there.

H را انداختم آنجا.

Save all his money.

تمام پولش را پس انداز کن

Save all his money.

تمام پولش را پس انداز کن

Save all his money.

تمام پولش را پس انداز کن

Save all his money.

تمام پولش را پس انداز کن

All his money. 'His', another word where the letter S is pronounced Z.

همه پولش 'His'، کلمه دیگری که حرف S در آن Z تلفظ می شود. در

Actually, in the word 'tries', it's a Z as well, but the Z is weak and here, she's making a true T in the word 'to'.

واقع، در کلمه "tries" نیز یک Z است، اما Z ضعیف است و در اینجا، او یک T واقعی در کلمه "to" می سازد.

That's an unvoiced sound and voiced sounds are stronger than weak sounds.

این یک صدای بدون صدا است و صداهای صوتی قوی تر از صداهای ضعیف هستند.

So I actually hear this as an S. It's been shifted into an unvoiced sound. Tries to, tries to.

بنابراین من در واقع این را به عنوان یک S می‌شنوم. به صدایی بی‌صدا تبدیل شده است. تلاش می کند، تلاش می کند.

Even this word on its own as 'tries' with a Z.

حتی این کلمه به تنهایی به عنوان "سعی" با یک Z است.

But I think if you make that an S linking into that true T, that will simplify that.

اما من فکر می کنم اگر یک S را به آن T واقعی پیوند دهید، آن را ساده می کند.

Tries to, tries to, tries to, tries to save all his money.

تلاش می کند، تلاش می کند، تلاش می کند، تلاش می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

There are so many things that make American English sound American.

چیزهای زیادی وجود دارد که باعث می شود انگلیسی آمریکایی آمریکایی به نظر برسد.

This linking, these dropped sounds, these reductions that help us link things smoothly,

این پیوندها، این صداهای کاهش یافته، این کاهش‌ها که به ما کمک می‌کنند چیزها را به آرامی پیوند دهیم

and give more rhythmic contrast. There's so much to study in even just a small scene.

و کنتراست ریتمیک بیشتری به ما بدهیم. حتی در یک صحنه کوچک هم چیزهای زیادی برای مطالعه وجود دارد.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Tries to save all his money.

سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Let's listen to this whole conversation one more time.

بیایید یک بار دیگر به کل این گفتگو گوش کنیم.

Henry's teacher wants to meet with us.

معلم هنری می خواهد با ما ملاقات کند.

You mean his L.A. teacher?

منظورت معلم لس آنجلس اوست؟

Can you, uh, answer the email so we can set a time?

آیا می توانید به ایمیل پاسخ دهید تا بتوانیم زمان تعیین کنیم؟

Yeah. I've been distracted.

آره حواسم پرت شده است

I understand. I just want to rule out everything, you know, with his reading.

من میفهمم. من فقط می خواهم با خواندن او همه چیز را رد کنم.

I just think he's a little over-anxious. I think he wants it too much.

فقط فکر می کنم او کمی بیش از حد مضطرب است. من فکر می کنم او بیش از حد آن را می خواهد.

He's off the charts in Math.

او در ریاضیات از جدول خارج شده است.

He quits too easily when things aren't easy for him. You know, he's like us. He's stubborn.

وقتی همه چیز برایش آسان نیست خیلی راحت دست از کار می کشد. میدونی او هم مثل ماست او سرسخت است.

He's still a lousy Monopoly player because he tries to save all his money.

او هنوز هم بازیکن مونوپولی است زیرا سعی می کند تمام پول خود را پس انداز کند.

Fantastic. I can tell you're interested in learning English with movies.

خارق العاده. می توانم بگویم که علاقه مند به یادگیری زبان انگلیسی با فیلم هستید.

I have a whole playlist for you. Check it out here.

من یک لیست پخش کامل برای شما دارم. اینجا را بررسی کن.

Please like and share this video and don't forget to subscribe, with notifications, if you haven't already.

لطفاً این ویدیو را لایک و به اشتراک بگذارید و فراموش نکنید که اگر قبلاً مشترک نشده اید، با اعلان ها مشترک شوید.

I make new videos on the English language every Tuesday.

من هر سه شنبه ویدیوهای جدیدی به زبان انگلیسی می سازم.

That's it and thanks so much for using Rachel's English.

تمام و سپاس فراوان برای استفاده از زبان انگلیسی راشل.