DON'T Get These Words Mixed Up | Confusingly Similar Words

An enemy, anemone. What? Okay, these  English words are confusing. Stick with me,  

یک دشمن، شقایق. چی؟ خوب، این کلمات انگلیسی گیج کننده هستند. با من همراه

you're going to improve your  pronunciation and learn some new words.

باشید،   شما تلفظ خود را بهبود می‌دهید و چند کلمه جدید یاد می‌گیرید.

Today we’re going over words that are confusingly  

امروز به بررسی کلماتی می‌پردازیم که به‌طور گیج‌کننده‌ای

similar in English. This video is dedicated to my  English language learners but everyone is welcome.

در انگلیسی مشابه هستند. این ویدیو به زبان‌آموزان انگلیسی من تقدیم شده است، اما همه خوش آمدید.

Yesterday, I was reading a book  with my son. It was this book  

دیروز با پسرم مشغول خواندن کتاب بودم. این کتاب بود

and in it, we were reading about sea creatures.  Specifically this sea creature. And I read “The  

و در آن، ما در مورد موجودات دریایی می خواندیم. به طور خاص این موجود دریایی. و من خواندم "

sea anemone looks like a flower.”  He stopped me and said, “An enemy?”

شقایق دریایی شبیه گل است." جلوی من را گرفت و گفت: دشمنی؟

You see, and anemone and an enemy are very  similar. Just one switch sound. An enemy is  

می بینید، و شقایق و دشمن بسیار شبیه هستند. فقط یک صدای سوئیچ دشمن

bad, someone who’s hostile. Opposed to someone or  something. So my son was kind of concerned that  

بد است، کسی که دشمنی دارد. مخالف کسی یا چیزی. بنابراین پسرم به نوعی نگران بود که

enemies were in this book. I hope in your life  you only have friends and allies, no enemies.

دشمنان در این کتاب باشند. امیدوارم در زندگی‌تان فقط دوستان و متحدین داشته باشید، بدون دشمن.

Anemone on the other hand is this thing. And  I got to see some once of the coast of Oregon.  

از طرف دیگر شقایق همین چیز است. و من یک بار برخی از سواحل اورگان را دیدم.

This is my husband. I’m behind the camera.

این شوهرم است. من پشت دوربین هستم

Hey! He grabbed me a little bit.

سلام! کمی مرا گرفت.

He did?

He thought I was food.

او انجام داد؟

فکر کرد من غذا هستم.

Oh wow. Weird.

اوه وای. عجیب و غریب.

Let’s make a little tongue twister. An enemy,  anemone. An enemy, anemone. An enemy, anemone. An  

بیایید کمی زبانه بچرخانیم. یک دشمن، شقایق. یک دشمن، شقایق. یک دشمن، شقایق. یک

enemy, anemone. An enemy, anemone. Slow it down  if you need to but this will be a great way to  

دشمن، شقایق. یک دشمن، شقایق. در صورت نیاز سرعت آن را کم کنید، اما این یک راه عالی برای

practice relaxation with the N sound. See, N is  made just with the front part of the tongue. N.  

تمرین آرامش با صدای N خواهد بود. ببینید، N فقط با قسمت جلویی زبان ساخته می‌شود. N.

And some of my students use the  back of their tongue which makes it  

و برخی از دانش‌آموزان من از پشت زبان خود استفاده می‌کنند که باعث می‌شود

sound more like and NG. Ng, ng. They put  tension there. We want the back relaxed,  

صدای آن بیشتر شبیه و NG باشد. نگ، نگ. آنها تنش ایجاد می کنند. ما می‌خواهیم پشت آرام باشد

the tongue nice and wide, n, nananana.  Anemone, an enemy, anemone. Okay. Moving on.

، زبان خوب و پهن باشد، n، نانانانا. شقایق، دشمن، شقایق. باشه. در حال حرکت

Now this one, my niece messed up in a  job interview. She was pretty embarrassed.  

حالا این یکی، خواهرزاده‌ام در یک مصاحبه شغلی خراب شد. او خیلی خجالت زده بود.

I asked her about it.

از او در این مورد پرسیدم.

Emily, tell me about your job interview.

امیلی، از مصاحبه شغلی خود به من بگویید.

I was in a job interview and they asked me,  “When you encounter a problem that you can’t fix,  

من در یک مصاحبه شغلی بودم و آنها از من پرسیدند: «وقتی با مشکلی مواجه می‌شوید که نمی‌توانید آن را برطرف کنید،

what do you do?” And I said, “Sometimes you just  need to twerk it until you find a solution.”

چه کار می‌کنید؟» و من گفتم، "گاهی اوقات لازم است آن را تا زمانی که راه حلی بیابید، حرکت دهید."

(Laughing)

(با خنده)

And you meant

و منظور شما بود

And I meant sometimes you just need  to tweak it until you find a solution.

و منظورم این بود که گاهی اوقات فقط باید آن را تغییر دهید تا زمانی که راه حلی پیدا کنید.

And they looked at me like  “What is she talking about?”

و آنها به من اینگونه نگاه کردند که «در مورد چه چیزی صحبت می کند؟»

So did you not feel totally solid on either of  

پس آیا در مورد هر یک از آن کلمات کاملاً محکم نبودید

those words or you did and just  was like oops, it just happened?

یا احساس کردید و فقط مثل اوه، این اتفاق افتاده است؟

I knew I shouldn’t say tweak,  

می‌دانستم نباید بگم توییک،   می‌دونستم نباید بگم توییک،

I knew I shouldn’t say twerk but tweak  and twerk got confused in my brain.

اما توییک می‌کنم و توییک توی مغزم گیج می‌شه.

Yeah.

I knew that twerk was wrong but it just  

آره

می‌دانستم که تورک اشتباه است، اما ظاهر

came out and I mixed them up at  that moment under the stress.

شد و در همان لحظه تحت استرس، آنها را با هم مخلوط کردم .

Did they say anything?

چیزی گفتند؟

They sort of looked at each other but,  sort of, just kept on going and ignored it.

آنها به نوعی به یکدیگر نگاه کردند اما، به نوعی، به راه خود ادامه دادند و آن را نادیده گرفتند.

Did you get the job?

کار را گرفتی؟

I did get a job offer but I said no to it.

پیشنهاد کاری دریافت کردم اما به آن نه گفتم.

Okay. So even though you said twerk it in  the job interview you still got the job?

باشه. بنابراین، با وجود اینکه در مصاحبه شغلی گفتید آن را انجام دهید، باز هم شغل را دریافت کردید؟

I still got the job.

من هنوز کار را پیدا کردم.

Tweak versus twerk. Tweak means to improve  something by making an adjustment to it. For  

توییک در مقابل تورک. توییک به معنای بهبود چیزی با ایجاد تعدیل در آن است. برای

example, if I’m in my studio trying to get  a shot and the lighting isn’t quite right,  

مثال، اگر من در استودیوی خود هستم و سعی می‌کنم عکسی بگیرم و نورپردازی کاملاً مناسب نباشد

I might say, “We need to tweak the lighting.”  Make minor adjustments. Turn this one up,  

، ممکن است بگویم، "ما باید نور را تغییر دهیم." تنظیمات جزئی انجام دهید. این یکی را زیاد کنید،

move this one a little bit. It’s not a major  change. Just a little something. A tweak!

این یکی را کمی حرکت دهید. این یک تغییر مهم نیست . فقط یه چیز کوچولو یک ترفند!

Twerk on the other hand is a dance  that involves jiggling your butt.  

از طرف دیگر تورک رقصی است که شامل تکان دادن باسن است.

I’m going to put a link right here to a video  that has a lot of good examples of twerking.  

من می‌خواهم پیوندی را به ویدیویی که نمونه‌های خوبی از توریک کردن دارد، در اینجا قرار دهم.

It’s explicit and you will see a lot of  butts in it. Behind, rear-ends. But you can  

صریح است و شما تعداد زیادی ته در آن خواهید دید. پشت، انتهای عقب. اما می‌توانید

see why you wouldn’t want to talk about  twerking something in a job interview.

ببینید که چرا نمی‌خواهید در یک مصاحبه شغلی در مورد چیزی صحبت کنید.

Hopefully, they understood what my niece meant  when she said twerk understood that she meant  

امیدواریم که آنها متوجه شده باشند که خواهرزاده من وقتی گفت twerk متوجه شده است که منظور او از تغییر دادن است

tweak. Make a little change. Nothing to do  with your behind. By the way, if you've ever  

. کمی تغییر بده با پشت سرت کاری نداره. به هر حال، اگر تا به حال

mixed up a word or you find two words really  confusing, put them in the comments below.

کلمه ای را با هم قاطی کرده اید یا دو کلمه را واقعاً گیج کننده می بینید، آنها را در نظرات زیر قرار دهید.

Have you ever wondered about the difference  between wonder and wander? Wonder with an o  

آیا تا به حال در مورد تفاوت بین شگفتی و سرگردانی فکر کرده اید؟ واندر با یک o

has the uh as in butter vowel. Wonder, wonder. It  means to think. To speculate, to be curious. Hmm,  

دارای uh مانند واکه کره ای است. عجب، تعجب. به معنای فکر کردن است. حدس و گمان، کنجکاوی. هوم،

I wonder what David is going to make for dinner.  To wander means to go aimlessly, casually.  

من تعجب می کنم که دیوید قرار است برای شام چه چیزی درست کند. سرگردانی به معنای بی هدف رفتن است.

We wandered around the farmer’s market for a  while. It can also be something you do with  

مدتی در بازار کشاورز پرسه زدیم . همچنین می تواند کاری باشد که با ذهن خود انجام می دهید

your mind. Rachel, are you paying attention?  Sorry, I let my thoughts wander. This means  

. راشل، حواست هست؟ متاسفم، اجازه دادم افکارم سرگردان شوند. این به این معنی است

I let my thoughts aimlessly take their own  path. My mind wandered. I wasn’t focused.  

که به افکارم اجازه می‌دهم بی‌هدف مسیر خود را طی کنند. ذهنم سرگردان شد من متمرکز نبودم

If I wonder what David is making for dinner, I  might wander downstairs to see what he’s cooking.  

اگر تعجب کنم که دیوید برای شام چی درست می‌کند، ممکن است به طبقه پایین سرگردانم تا ببینم او چه می‌پزد.

I’m going to wander down. I’m not going to rush  down. If I see one of the boys playing in their  

من می روم سرگردان پایین من عجله نمی کنم . اگر یکی از پسرها را ببینم که در

room or the living room, I might stop and play  a while. Remember, wandering is to go somewhere  

اتاق یا اتاق نشیمن خود بازی می کند، ممکن است توقف کنم و مدتی بازی کنم. به یاد داشته باشید، سرگردانی رفتن به جایی

without rushing, without great purpose. I want to  see what David is cooking but I’m open to being  

بدون عجله، بدون هدف بزرگ است. من می‌خواهم ببینم دیوید چه چیزی درست می‌کند، اما آماده هستم که

distracted along the way. Wander spelled with  an A, the ah as in father vowel.

در طول مسیر حواس‌ام پرت شود. هجی با یک A، ah مانند مصوت پدر.

Wander, wonder.

سرگردان، تعجب.

Some example sentences with wander and wonder.

چند جمله مثال با سرگردانی و شگفتی.

I wonder if she saw my email.

تعجب می کنم که آیا او ایمیل من را دیده است.

It’s now wonder you’re hungry, you haven’t eaten all day.

حالا جای تعجب است که شما گرسنه هستید، تمام روز چیزی نخورده اید.

Do you have any plans today? No, I’m just  going to wander about and explore the town.

آیا امروز برنامه ای دارید؟ نه، من فقط می‌خواهم در شهر پرسه بزنم و آن را کشف کنم.

I wonder if you can pass this 5-question quiz.  

نمی دانم آیا می توانید این مسابقه 5 سوالی را قبول کنید؟

It’s a lot easier than the quiz that’s coming  later in this video. I’m going to play some  

این بسیار ساده‌تر از مسابقه‌ای است که بعداً در این ویدیو ارائه می‌شود. من قصد دارم چند کلیپ را پخش کنم

clips. Tell me based on the pronunciation and  the context if you’re hearing wonder or wander.

. اگر در حال شنیدن تعجب یا سرگردانی هستید، بر اساس تلفظ و زمینه به من بگویید.

Do you w*nder what your opponent might be wearing?  

آیا نمی‌دانید که حریف شما چه می‌پوشد؟

Do you speculate about it? Think about it? Are  you curious about it? That’s wonder with an O.

آیا در مورد آن حدس و گمان می زنی؟ در مورد آن فکر کنید؟ آیا درباره آن کنجکاو هستید؟ این شگفت‌انگیز است با یک O.

Ed Koch used to w*nder around New York City.

Ed Koch که قبلاً در شهر نیویورک گردش می‌کرد.

W*nder around.

در اطراف.

Now, that’s a clue. If the next word is around,  this is probably going to be wander with an A.  

حالا، این یک سرنخ است. اگر کلمه بعدی در اطراف باشد، احتمالاً این کلمه با یک A سرگردان خواهد

Walk around without a clear direction.

بود.

Which made me w*nder, how  often do I really rest at home?

چیزی که باعث شد من متعجب شوم، چند وقت یک‌بار واقعاً در خانه استراحت می‌کنم؟

Made me w*nder. Made me think about this.

مرا متحیر کرد باعث شد به این موضوع فکر کنم

Wonder with an O.

با O شگفت‌انگیز باشید.

Visitors can w*nder through  the centuries-old temples.

بازدیدکنندگان می‌توانند از معابد چند صد ساله دیدن کنند.

W*nder through. Walk through slowly,  experience, move about casually, not rushing.

W*nder through. آهسته قدم بزنید،  تجربه کنید، عادی حرکت کنید، نه عجله کنید.

Wander with an a.

پرسه زدن با الف.

Relax and let your mind w*nder gives your  subconscious mind time to take up ideas.

آرام باشید و اجازه دهید ذهن شما در حال فکر کردن باشد به ضمیر ناخودآگاه شما زمان می‌دهد تا ایده‌های خود را بپذیرد.

Mind. But we’re not talking about thinking.  We’re talking about letting your mind move  

ذهن اما ما در مورد فکر کردن صحبت نمی کنیم. ما در مورد این صحبت می کنیم که اجازه دهید ذهن شما

without direction or objective.  Just letting your mind w*nder.

بدون جهت یا هدف حرکت کند. فقط اجازه دهید ذهن شما متحیر شود.

That’s wander with an a.

این سرگردانی با الف است.

Okay, this next one, I messed  up recently in writing. Oops.

خوب، این مورد بعدی، اخیراً در نوشتن اشتباه کردم. اوه

I mixed up imminent and eminent.

قریب الوقوع و برجسته را قاطی کردم.

And there’s also immanent pronounced just  like imminent but with a different spelling  

و همچنین inmanent وجود دارد که درست مانند قریب الوقوع تلفظ می شود، اما با املای متفاوت

and a totally different meaning. How cruel is  that? Pronounced the same, spelled differently,  

و معنایی کاملاً متفاوت. چقدر ظالمانه است؟ تلفظ یکسان، املای متفاوت،

totally different meanings.

معانی کاملاً متفاوت.

First, let’s talk about the first two.

ابتدا اجازه دهید در مورد دو مورد اول صحبت کنیم.

Imminent with the letter I. Starts with  an ih as in sit vowel. Ih, imminent.  

قریب الوقوع با حرف I. با یک ih مانند در واکه sit شروع می شود. آه، قریب الوقوع

And everything else about the  pronunciation is the same as  

و هر چیز دیگری در مورد تلفظ همان است که

eminent with an e. Imminent means  lightly to occur at any moment.

با یک e برجسته است. قریب الوقوع به این معنی است که هر لحظه به آرامی رخ می دهد.

I haven’t gotten the Covid vaccine yet, but Philly  has opened it up to anybody, so it’s imminent.

من هنوز واکسن کووید را نزده ام، اما فیلی آن را به روی هر کسی باز کرده است، بنابراین قریب الوقوع است.

I think I’ll be getting my phone  call saying it’s my turn any day now.

فکر می‌کنم اکنون هر روز نوبت من است، تماس تلفنی م را دریافت می‌کنم.

We haven’t quite finished the project yet but  the delivery is imminent. It’s almost done.  

ما هنوز پروژه را کاملاً به پایان نرسانده‌ایم، اما تحویل نزدیک است. تقریباً تمام شده است.

Imminent. About to happen.

قریب الوقوع در شرف وقوع است.

Eminent with an e, totally different  meaning. We have the e as in bed vowel.  

برجسته با معنای e، کاملاً متفاوت . ما e را در مصوت تخت داریم.

Eminent. It means distinguished, prominent,  high in station, in other words, important.

برجسته این به معنای متمایز، برجسته، در ایستگاه بالا، به عبارت دیگر، مهم است.

She’s an eminent local artist.  

او یک هنرمند برجسته محلی است.

People around town know her. Know her  work. She’s important and respected.

مردم اطراف شهر او را می شناسند. کار او را بشناسید . او مهم و قابل احترام است

Okay now, Immanent. Spelled differently than  our first word but pronounced the same. I admit,  

خوب در حال حاضر، ماندگار. املای آن با کلمه اول ما متفاوت است اما یکسان تلفظ می شود. اعتراف می کنم،

the first two words I’ve used. This one, I’ve  never used. It’s pretty advanced vocabulary.  

دو کلمه اولی که استفاده کردم. این یکی، من هرگز استفاده نکرده ام. این واژگان بسیار پیشرفته است.

It means inherent. Existing within something.  Respect is immanent in my marriage. Respect  

به معنای ذاتی است. وجود در درون چیزی احترام در ازدواج من نهفته است. احترام

lives within that relationship.  This is a sentence I got online.

در آن رابطه زندگی می کند. این جمله ای است که من آنلاین دریافت کردم.

The protection of liberties  is imminent in constitutional  

حفاظت از آزادی‌ها در ترتیبات قانون اساسی قریب‌الوقوع

arrangements. Protection of liberties.  Rights exist within the constitution.

است. حفاظت از آزادی ها. حقوق در قانون اساسی وجود دارد.

Okay, this quiz is going to be a lot  harder than the wander, wonder quiz.

بسیار خوب، این مسابقه بسیار سخت تر از مسابقه سرگردان و شگفت انگیز خواهد بود.

I feel very honored to be with _______  panelists to talk about South Korea.

من بسیار مفتخرم که با _______ اعضای میزگرد برای صحبت در مورد کره جنوبی هستم.

An ________ panelists will be  discussing South Korea.

یکی از اعضای میزگرد ________ درباره کره جنوبی بحث خواهد کرد.

If it’s a person, it can’t be this imminent, that  means about to happen. That doesn’t really work  

اگر یک شخص باشد، نمی‌تواند تا این حد قریب‌الوقوع باشد، به این معنی است که در شرف وقوع است. این واقعاً با مردم کار نمی کند

with people. But this person is someone respected  and known for his or her knowledge of South Korea.

. اما این شخص فردی مورد احترام و شناخته شده برای دانشش در مورد کره جنوبی است.

Eminent with an e.

برجسته با یک e.

You can’t separate _________ and transcendent  nor can you separate mundane and divine.

شما نه می توانید _________ و متعالی را جدا کنید و نه می توانید دنیوی و الهی را جدا کنید.

Okay, this is the third word, immanent and  its most common use is like this. Related to  

بسیار خوب، این سومین کلمه است، ماندگار و رایج‌ترین کاربرد آن به این صورت است. مربوط به

religion and philosophy. You can’t separate  something that lives within something else.

دین و فلسفه. شما نمی توانید چیزی را که در درون چیز دیگری زندگی می کند جدا کنید.

And instead of the _________ destruction of the  planet, it’s a gradual warming over decades.

و به جای تخریب _________ سیاره، یک گرم شدن تدریجی در طول چند دهه است.

Comparing ___________ destruction,  something’s that about to happen  

با مقایسه تخریب ___________، چیزی است که در شرف وقوع است

with something that will happen slowly over time.

با چیزی که به آرامی در طول زمان اتفاق می افتد.

This is our first word. Imminent.

این اولین حرف ماست قریب الوقوع

Two more questions.

دو تا سوال دیگه

Pre-emptive meaning that you see that an attack  is in the works. It’s __________ it’s mobilized  

پیشگیرانه به این معنی است که می‌بینید یک حمله در حال انجام است. این __________ بسیج شده است

and you try to strike before  your enemy can strike you.

و شما سعی می کنید قبل از اینکه دشمنتان به شما ضربه بزند ضربه بزنید.

If something is in the works,  that means it’s a process that  

اگر چیزی در حال انجام است، به این معنی است که فرآیندی است که

started. The first steps of  the process are already done.  

شروع شده است. اولین مراحل فرآیند از قبل انجام شده است.

Therefore, the attack is imminent. It’s about  to happen. This is our first word again.

بنابراین، حمله قریب الوقوع است. در شرف وقوع است. این اولین کلمه ما است.

Robert Cialdini, a great _________  researcher from Arizona state University.

رابرت سیالدینی، محقق بزرگ _________ از دانشگاه ایالتی آریزونا.

Describing a person here. Important in his  field of study. This one is our second word,  

در اینجا یک شخص را توصیف می کند. در رشته تحصیلی خود مهم است . این کلمه دوم ماست،

eminent with an e. Let’s go over  our three pronunciations again.

برجسته با e. بیایید دوباره سه تلفظ خود را مرور کنیم.

Imminent, eminent, immanent. Say them with me now.

قریب الوقوع، برجسته، ماندگار. حالا با من بگو

Imminent.

قریب الوقوع

Eminent.

برجسته

Immanent.

ماندگار.

Preeminent is word related to our second  word. It means surpassing all others  

برجسته کلمه مربوط به کلمه دوم ما است. این به معنای پیشی گرفتن از دیگران است

very distinguished in some way.

به نحوی که بسیار متمایز است.

He is the preeminent demographer for Florida.

او جمعیت شناس برجسته فلوریدا است.

No one in the world knows more about  the population of Florida than he does.

هیچ کس در جهان بیشتر از او درباره جمعیت فلوریدا نمی داند.

Okay. I wonder if your mind wandered in that  last quiz. If something is hard to understand  

باشه. نمی‌دانم آیا ذهن شما در آن آزمون آخر سرگردان بوده است ؟ اگر فهمیدن چیزی سخت است

or you find it boring, we sometimes tune  out, stop listening and let our minds wonder.

یا آن را خسته کننده می‌دانید، گاهی اوقات ما را تنظیم می‌کنیم ، گوش نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم ذهنمان تعجب کند.

If your pronunciation of these words isn’t  perfect, just twerk them.

اگر تلفظ شما از این کلمات بی‌نقص نیست، فقط آن‌ها را تکان دهید.

Wait, I mean tweak them.  

صبر کنید، منظورم این است که آنها را تغییر دهید.

Goodness!

خوبی!

These words are confusing.  What word pairs confuse you?  

این کلمات گیج کننده است. کدام جفت کلمه شما را گیج می کند؟

Put them in the comments and keep your learning  going right now with this great video. I make  

آنها را در نظرات قرار دهید و همین الان با این ویدیوی عالی به یادگیری خود ادامه دهید. من

new videos on the English language every Tuesday  and I’d love to have you back. Don’t forget to  

هر سه‌شنبه   ویدیوهای جدیدی به زبان انگلیسی می‌سازم  و دوست دارم شما را بازگردید. فراموش نکنید که

subscribe and click the notification bell. That’s  it and thanks so much for using Rachel’s English.

مشترک شوید و روی زنگ اعلان کلیک کنید. همین  و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.