PHRASAL VERB CUT part 2

This is the Rachel’s English 30-day phrasal verb challenge.

این چالش فعل عبارتی 30 روزه انگلیسی راشل است .

Learn 30 phrasal verbs in 30 days.

30 فعل عبارتی را در 30 روز یاد بگیرید.

Jumpstart your vocabulary in 2017.

واژگان خود را در سال 2017 شروع کنید.

Today is day 4 and we’re finishing up ‘cut’ phrasal verbs.

امروز روز چهارم است و ما در حال تکمیل افعال عبارتی «برش» هستیم .

Yesterday we started this phrasal verb, but the topic is so big, we cut the video in two.

دیروز ما این فعل عبارتی را شروع کردیم، اما موضوع بسیار بزرگ است، ما ویدیو را به دو نیم کردیم.

Today, we’ll start with ‘cut in’.

امروز، ما با "کات در" شروع می کنیم.

‘Cut in’ has a couple of definitions.

"Cut in" چند تعریف دارد. می‌توانید

You can cut in when someone is speaking, interrupt them.

وقتی کسی صحبت می‌کند، او را قطع کنید .

You can also cut into traffic with your car.

شما همچنین می توانید با ماشین خود ترافیک را کاهش دهید.

Someone cut in front of me.

یک نفر جلوی من برید.

Or a line.

یا یک خط. آیا از

Don’t you hate it when you’ve been waiting in line for something for a while and then

این متنفر نیستید که برای مدتی در صف منتظر بمانید و بعد

someone cuts in towards the front?

کسی به سمت جلو برود؟

Not fair!

منصفانه نیست!

If you cut somebody in, that means you let them in on a deal or a profit of some sort.

اگر کسی را حذف کردید، به این معنی است که به او اجازه دادید در یک معامله یا یک نوع سود وارد شود.

Money.

پول

He cut his brother-in-law in on the deal.

او در این معامله برادر شوهرش را قطع کرد.

If you cut into something, that means you slice it, with a knife, but you don’t slice

اگر چیزی را برش دهید، به این معنی است که آن را با چاقو برش می دهید، اما

into two parts.

به دو قسمت نمی کنید.

You just cut into it.

شما فقط به آن برش دهید.

It can also happen from your clothing or environment in a way that’s uncomfortable: this shoe

همچنین ممکن است از لباس یا محیط شما به شکلی ناخوشایند اتفاق بیفتد: این کفش

is cutting into my foot, or this bench is cutting into my back.

به پای من می‌زند یا این نیمکت به پشت من می‌زند.

It doesn’t mean it’s actually cutting through your skin in these cases.

این بدان معنا نیست که در این موارد واقعاً پوست شما را بریده است.

It can also mean to take up too much of something.

همچنین می تواند به معنای گرفتن بیش از حد چیزی باشد.

All of these emails are cutting into my free time.

همه این ایمیل ها وقت آزاد من را کاهش می دهند .

Cut off: multiple uses.

قطع: کاربردهای متعدد.

To cut someone off is to interrupt.

قطع کردن حرف شخصی به معنای قطع کردن است.

If someone is telling you a long story and you don’t want to hear it, or you know what

اگر کسی داستان طولانی را برای شما تعریف می‌کند و شما نمی‌خواهید آن را بشنوید، یا می‌دانید که

they’re going to say, might say, “I’m going to cut you off right there.”

او چه خواهد گفت، ممکن است بگوید: «من همان جا حرف شما را قطع می‌کنم».

Or you could say, she cut me off in the middle of a sentence.

یا می توان گفت، او وسط جمله حرفم را قطع کرد.

It can also mean to stop providing for someone.

همچنین می‌تواند به معنای دست کشیدن از تأمین کسی باشد.

My parents cut me off.

پدر و مادرم مرا قطع کردند.

They said I need to get a job!

گفتند من باید کار پیدا کنم!

It can also mean to end a relationship.

همچنین می تواند به معنای پایان دادن به یک رابطه باشد.

I cut it off with Bob.

با باب قطع کردم

He talks way too much.

خیلی زیاد حرف میزنه

Also, with traffic.

همچنین با ترافیک.

This is just like ‘cut in’.

این دقیقاً مانند "برش" است.

She cut in front of me, she cut me off.

جلوی من برید، حرفم را قطع کرد.

If you cut something off, it’s like to cut away, you remove something with a knife or

اگر چیزی را بریدید، مانند بریدن است ، چیزی را با چاقو یا

other sharp tool.

ابزار تیز دیگر برمی دارید.

Van Gogh cut off his ear.

ون گوگ گوشش را برید.

Cut out.

قطع کن

If something stops working.

اگر چیزی از کار افتاد.

The radio cut out.

رادیو قطع شد

If it sometimes works and sometimes doesn’t, like there’s a lose connection, you can

اگر گاهی اوقات کار می‌کند و گاهی اوقات نمی‌تواند، مثل قطع شدن اتصال، می‌توانید

say, “the radio keeps cutting in and out.”

بگویید: «رادیو مدام وارد و خارج می‌شود». آیا

Have you ever heard the phrase “cut out the middle man?”

تا به حال این جمله را شنیده اید که " مرد وسط را قطع کنید؟"

What’s that mean?

این یعنی چی؟

That means you can buy something directly from the business that is making that thing.

این بدان معناست که می‌توانید مستقیماً از کسب‌وکاری که آن چیز را می‌سازد، چیزی بخرید.

Not from a store that bought the item from the maker, that’s a middle man.

نه از فروشگاهی که کالا را از سازنده خریده است، آن یک مرد میانی است.

The price goes up if you buy something from a business who bought it from another business.

اگر چیزی را از یک کسب و کار خریداری کنید که آن را از یک تجارت دیگر خریده است، قیمت افزایش می یابد.

There has probably been a mark up in price.

احتمالاً افزایش قیمتی داشته است.

That’s a bonus phrasal verb for today, mark up.

این یک فعل عبارتی جایزه برای امروز است، علامت گذاری کنید.

So if you cut out the middle man, that means you don’t include or involve that person.

بنابراین، اگر شما مرد میانی را حذف کنید، به این معنی است که آن شخص را شامل یا درگیر نمی کنید.

And that generally means what you’re buying is going to be cheaper.

و این به طور کلی به این معنی است که چیزی که می‌خرید ارزان‌تر خواهد بود.

To cut out can mean to stop doing something.

قطع کردن می تواند به معنای دست کشیدن از انجام کاری باشد.

I’ve cut out sugar: that means I don’t eat sugar anymore.

من شکر را قطع کردم: این بدان معناست که من دیگر شکر نمی‌خورم.

Have you ever heard “cut it out!”

آیا تا به حال شنیده اید "قطعش کن!"

This means “stop it!

این یعنی "بس کن!

Stop doing that.”

دست از این کار بردارید.» می

You can say that when someone is pestering you, annoying you.

توانید بگویید وقتی کسی شما را آزار می دهد ، شما را آزار می دهد.

Cut it out.

بس کن.

There’s also a phrase, you have your work cut out for you.

همچنین یک عبارت وجود دارد، شما باید کار خود را برای شما قطع کنید.

That means, wow, there’s a lot to do.

این بدان معناست که، وای، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.

Or what you need to do is really hard.

یا کاری که باید انجام دهید واقعا سخت است.

It’s going to take me weeks to translate all this—I have my work cut out for me.

هفته‌ها طول می‌کشد تا همه این‌ها را ترجمه کنم - من کارهایم را برایم آماده کرده‌ام.

Not cut out can mean not fit, not having the qualities to do something.

قطع نشدن می تواند به معنای تناسب نبودن، نداشتن ویژگی های انجام کاری باشد.

She’s not cut out to be a teacher.

او نمی خواهد معلم شود.

Cut down, cut up, cut back, cut across, cut through, cut away, cut in, cut into, cut off,

برش دهید، برش دهید، برش دهید، برش دهید، برش دهید، برش دهید ، برش دهید، برش دهید، برش دهید

and cut out.

و برش دهید.

That’s a lot.

آن خیلی زیاد است.

And so many ways to use these verbs!

و راه های بسیار زیادی برای استفاده از این افعال!

I hope studying this verb doesn’t cut into your other studies too much.

امیدوارم مطالعه این فعل به مطالعات دیگر شما زیاد وارد نشود.

The word CUT is pronounced with the K consonant sound, the UH as in BUTTER vowel, and the

کلمه CUT با صدای صامت K، UH مانند مصوت BUTTER و

T. Kk, touch the back of the tongue to the soft palate and release, cu-.

T. Kk تلفظ می شود، پشت زبان را به کام نرم لمس کنید و cu- را رها کنید.

For the UH vowel, relax everything, uh, , cu-, let the resonance of the voice fall low, uh,

برای واکه UH، همه چیز را شل کنید، اوه، cu-، بگذارید طنین صدا پایین بیاید، آه،

down here.

اینجا پایین.

Uh, cu-.

اوه، cu-.

The pronunciation of the T sound depends on the word after it.

تلفظ صدای T به کلمه بعد از آن بستگی دارد.

If the next word begins with a vowel, make that a Flap T, like in ‘cut across’.

اگر کلمه بعدی با یک مصوت شروع می‌شود، آن را مانند «برش در عرض» به یک Flap T تبدیل کنید.

Cut a-, cut a-, cut a-.

برش a-، برش a-، برش a-.

Just bounce the tongue against the roof of the mouth, don’t stop the air, cut a-, cut

فقط زبان را به سقف دهان بچرخانید، هوا را متوقف نکنید، a- را ببرید، برش دهید

across.

.

If the next word begins with a consonant, then a Stop T will sound great here, like

اگر کلمه بعدی با یک صامت شروع شود، در اینجا یک Stop T مانند

in the phrase “cut back”.

عبارت "cut back" عالی به نظر می رسد.

Cut back, cut, stop the air, cut back, cut back.

قطع کن، قطع کن، هوا را متوقف کن، قطع کن، برش بده.

You don’t release the T, you don’t hear a T sound.

شما T را رها نمی کنید، صدای T را نمی شنوید.

What you hear is an abrupt stop, the the next word.

آنچه می شنوید یک توقف ناگهانی است، کلمه بعدی.

Cut back, cut back.

کوتاه کن، کم کن.

To catch all of the videos in this 30-day challenge, be sure to sign up for my mailing

برای تماشای همه ویدیوها در این چالش 30 روزه ، حتما در لیست پستی من ثبت نام کنید،

list, it’s absolutely free.

این کاملا رایگان است.

And definitely subscribe to my YouTube channel and like Rachel’s English on Facebook.

و حتماً در کانال یوتیوب من مشترک شوید و انگلیسی راشل را در فیس بوک لایک کنید. روی

Click the links in the description.

لینک های موجود در توضیحات کلیک کنید.

This 30-day challenge is leading up to a phrasal verbs course that will be available in my

این چالش 30 روزه منجر به یک دوره افعال عبارتی می شود که در

online school on February 1.

مدرسه آنلاین من در 1 فوریه در دسترس خواهد بود.

Rachel’s English Academy is a collection of courses focusing on English conversation,

آکادمی انگلیسی Rachel مجموعه ای از دوره هایی است که بر مکالمه انگلیسی،

pronunciation, and listening comprehension.

تلفظ، و درک شنیداری تمرکز دارد. با این دوره ها،

You will understand Americans better, and speak better English, with these courses.

آمریکایی ها را بهتر درک خواهید کرد و بهتر انگلیسی صحبت خواهید کرد.

Visit RachelsEnglishAcademy.com to sign up and get started today.

برای ثبت نام و شروع امروز به RachelsEnglishAcademy.com مراجعه کنید.

See the 30-day challenge playlist here and be sure to subscribe to my channel.

لیست پخش چالش 30 روزه را اینجا ببینید و حتما در کانال من عضو شوید. با

Keep in touch with details like my online school and courses by signing up for my mailing

ثبت نام در لیست پستی من، با جزئیاتی مانند مدرسه و دوره های آنلاین من در تماس باشید

list.

.