Do NOT Say “It’s Hard”!! | ADVANCED English Lesson

217,734 views ・ 2022-03-08

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Oh my gosh, Marina. I woke up so  early today, it was hard.  
0
400
4320
اوه خدای من مارینا امروز خیلی زود از خواب بیدار شدم، سخت بود.
00:04
And then a really hard workout on my Peloton,  and then a busy day, it was hard!
1
4720
6139
و سپس یک تمرین بسیار سخت در پلوتن من، و سپس یک روز پرمشغله، سخت بود!
00:11
Oh, wow Rachel it does sound hard. You know  what else is hard? Expanding your vocabulary.
2
11200
8067
اوه، وای راشل، به نظر سخت است. می‌دانی چه چیز دیگری سخت است؟ دایره لغات خود را گسترش دهید.
00:19
True. But today we’re going to do just  that. Marina and I are going to give you  
3
19600
5040
درست است، واقعی. اما امروز ما فقط همین کار را انجام خواهیم داد. مارینا و من به شما
00:24
21 expressions to use instead of,  or in addition to, “it’s hard”.
4
24640
5600
21 عبارت برای استفاده به جای «سخت است» یا علاوه بر آن می‌دهیم.
00:30
One thing you can say if something is really  hard is “it’s killing me.” You can use this  
5
30240
5360
یکی از چیزهایی که می توانید بگویید اگر چیزی واقعاً سخت است این است که "مرا می کشد." می‌توانید از این
00:35
for something that is either physically hard  or emotionally hard. For example, let’s say you  
6
35600
5120
برای چیزی که از نظر جسمی یا احساسی سخت است استفاده کنید. به‌عنوان مثال، فرض
00:40
applied to a bunch of colleges and you’re waiting  to hear where you were accepted. You could say,  
7
40720
6000
کنید برای تعدادی کالج درخواست داده‌اید و منتظر می‌شوید که کجا قبول شده‌اید. می توانید بگویید
00:46
The wait is killing me. Or, let’s say you’re in  healthcare and your hospital is short-staffed.  
8
46720
6640
،   انتظار مرا می کشد. یا، فرض کنید در بخش مراقبت‌های بهداشتی هستید و بیمارستان شما پرسنل کمی دارد.
00:53
That means there aren’t enough workers.  So you’ve had to pick up some overnight  
9
53360
4480
این بدان معناست که کارگر کافی وجود ندارد. بنابراین مجبور شده‌اید شیفت‌های یک شبه را انتخاب کنید
00:57
shifts. That’s very hard physically. You  could say, this schedule is killing me.
10
57840
5920
. این از نظر فیزیکی بسیار سخت است. می‌توان گفت، این برنامه دارد مرا می‌کشد.
01:03
This job is killing me man.
11
63760
1600
این شغل داره منو میکشه مرد
01:05
Let’s have Marina bring you number two.  She’s from the Linguamarina channel.  
12
65360
4720
بگذارید مارینا شماره دو را برای شما بیاورد. او از کانال Linguamarina است.
01:10
She lives in the US, but was born abroad, and, as  a person who learned English as a second language,  
13
70080
5840
او در ایالات متحده زندگی می کند، اما در خارج از کشور به دنیا آمده است، و به عنوان فردی که انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد گرفته است،
01:15
she knows exactly what challenges you’re  facing on your English learning journey.  
14
75920
5120
دقیقاً می داند که در سفر یادگیری انگلیسی با چه چالش هایی مواجه هستید.
01:21
She makes videos about how to speak English  fast and understand native speakers, vocabulary,  
15
81040
5760
او ویدیوهایی درباره نحوه صحبت کردن سریع انگلیسی و درک زبان مادری، واژگان،
01:26
and life hacks on how to make the process of  learning English fun. Check out her channel and  
16
86800
5440
و هک های زندگی درباره نحوه سرگرم کننده کردن فرآیند یادگیری انگلیسی می سازد. کانال او را بررسی کنید و اگر قبلاً
01:32
be sure to subscribe with notifications to both  her channel and my channel if you haven’t already.
17
92240
5513
مشترک نشده‌اید، حتماً با اعلان‌هایی در کانال او و کانال من مشترک شوید.
01:37
It took a lot of blood, sweat and tears. That  means it was a very hard thing to do and it  
18
97920
6320
خون و عرق و اشک زیادی گرفت. این بدان معناست که انجام آن کاری بسیار سخت بود و به
01:44
required a lot of effort. It took Jack a lot of  blood, sweat and tears to talk his three-year  
19
104240
6760
تلاش زیادی نیاز داشت. جک خون، عرق و اشک زیادی طول کشید تا دختر سه
01:51
old daughter into going into a dentist, oh this is  the story of my life, my two-year old daughter  
20
111000
6200
ساله‌اش را به دندانپزشکی دعوت کند، آه این داستان زندگی من است، دختر دو
01:57
hates going to the doctors and it takes me blood,  sweat and tears every time we have an appointment.  
21
117200
6800
ساله‌ام از رفتن به دکتر متنفر است و من را خون می‌کند. ، هر بار که قراری داریم عرق و اشک می ریزیم.
02:04
So basically it takes us a lot of time and  effort to take her there to explain what  
22
124000
4960
بنابراین اساساً زمان و تلاش زیادی از ما می‌گیرد تا او را به آنجا ببریم تا توضیح دهد که چه اتفاقی می‌افتد
02:08
would be going on and also think of a treat  that she’s going to get after the appointment.
23
128960
5120
و همچنین به فکر درمانی که قرار است بعد از قرار ملاقات بگذارد، باشیم.
02:14
I put my blood, sweat and tears into my coaching
24
134080
2400
من خون، عرق و اشکم را در مربیگری ام
02:16
A hiccup, bump in the road, a hurdle to jump.  I’m grouping three together here because they  
25
136480
6000
ریختم، سکسکه، برآمدگی در جاده، مانعی برای پریدن. من در اینجا سه ​​نفر را با هم دسته‌بندی می‌کنم، زیرا
02:22
all came up in a conversation with a friend. It’s  funny how, when you use one idiom, it’s sometimes  
26
142480
6320
همه آنها در مکالمه با یکی از دوستان مطرح شدند. خنده‌دار است که وقتی از یک اصطلاح استفاده می‌کنید، گاهی اوقات بیان
02:28
hard to give the literal meaning. I’ve found we  often explain idioms with other idioms.
27
148800
7200
معنای تحت اللفظی آن دشوار است. من متوجه شده‌ام که اغلب اصطلاحات را با اصطلاحات دیگر توضیح می‌دهیم.
02:36
There was a minor hiccup with um, a situation with a badge where I was not allowed access?
28
156000
5615
یک سکسکه جزئی با اوم وجود داشت، موقعیتی با یک نشان که اجازه دسترسی به آن را نداشتم؟
02:41
What do you mean by hiccup?
29
161615
1519
منظور شما از سکسکه چیست؟
02:43
Um, there was a situation which was not ideal, it was a bump in the road.
30
163134
4383
اوم، موقعیتی وجود داشت که ایده آل نبود، یک دست انداز در جاده بود.
02:47
Bump in the road, now that’s also an idiom. Could you explain that?
31
167517
5694
دست انداز در جاده، حالا این هم یک اصطلاح است. می توانید آن را توضیح دهید؟
02:53
It was really what I would call a hurdle that I had that
32
173211
2634
این واقعاً چیزی بود که من آن را یک مانع می نامم که من آن مانع را داشتم
02:55
A hurdle!
33
175845
1755
!
02:57
There was a hiccup. Something didn’t go smoothly;  
34
177600
3360
سکسکه بود. چیزی هموار نشد؛
03:00
something wasn’t easily done. She was traveling  for work, and she was expecting to have the  
35
180960
5680
چیزی به راحتی انجام نشد او برای کار سفر می‌کرد و انتظار
03:06
access she needed to get into the building. But  it wasn’t that easy, she had to take extra steps.  
36
186640
6320
داشت دسترسی‌های لازم برای ورود به ساختمان را داشته باشد. اما به این آسانی هم نبود، او باید گام‌های بیشتری بردارد.
03:12
A hiccup is something minor. It doesn’t make  life really hard, just a little inconvenient.
37
192960
6320
سکسکه یک چیز جزئی است. این زندگی را واقعاً سخت نمی کند، فقط کمی ناخوشایند است.
03:19
A bump in the road is just like a hiccup, it’s  a minor inconvenience. It’s not a huge deal,  
38
199280
5280
یک دست انداز در جاده درست مانند یک سکسکه است، این یک ناراحتی جزئی است. این یک معامله بزرگ نیست
03:24
it just makes things a little harder  to move forward in a situation.
39
204560
4160
،   فقط حرکت به جلو در یک موقعیت را کمی سخت‌تر می‌کند.
03:28
So that’s it? You get one little  bump in the road and you give up?
40
208720
2800
پس همین است؟ یک دست انداز کوچک در جاده پیدا می کنید و تسلیم می شوید؟
03:31
She did eventually get the access  she needed to the building,  
41
211520
3680
او در نهایت دسترسی به ساختمان مورد نیاز خود را به دست آورد،
03:35
she just had to do a few extra  things to get that access.
42
215200
4000
او فقط باید چند کار اضافی انجام می داد تا به این دسترسی دسترسی پیدا کند.
03:39
The reason we’re all laughing is because she keeps  explaining an idiom with another idiom. None of  
43
219200
6160
دلیل اینکه همه ما می خندیم این است که او مدام یک اصطلاح را با اصطلاح دیگری توضیح می دهد. هیچ کدام از
03:45
these are the literal meaning, they are all the  idiomatic meaning. No one, actually  
44
225360
7120
اینها معنای تحت اللفظی نیستند، بلکه همه آنها معنای اصطلاحی هستند. هیچ‌کس، در واقع
03:52
had the hiccups, she was not literally traveling  on a road with bumps, and there were no literal  
45
232480
7040
، سکسکه نداشت، او به معنای واقعی کلمه در جاده‌ای با دست‌انداز سفر نمی‌کرد، و هیچ
03:59
hurdles to jump over, like you would in a track  race or something. These are all phrases to say  
46
239520
6000
مانعی برای پرش وجود نداشت، مانند شما در یک مسابقه پیست یا چیزی دیگر. همه این‌ها عبارت‌هایی هستند که
04:05
you had to do more work to make something  happen, it was not as easy as you were expecting,  
47
245520
5200
می‌گویید   باید کار بیشتری انجام می‌دادید تا چیزی اتفاق بیفتد، آنطور که انتظار داشتید آسان نبود
04:10
the situation, the task, was a little  bit harder than you thought it would be.
48
250720
4080
،   موقعیت، کار، کمی سخت‌تر از آن چیزی بود که فکر می‌کردید.
04:14
For example, our plane was delayed, so there was  a little hiccup, but overall the trip was fine.
49
254800
6320
به عنوان مثال، هواپیمای ما تأخیر داشت، بنابراین کمی سکسکه وجود داشت، اما در کل سفر خوب بود.
04:21
There was a bump in the road with my launch  
50
261120
2240
با راه‌اندازی من یک دست انداز در جاده ایجاد شد
04:23
because the video editor got sick,  but eventually everything got done.
51
263360
4480
زیرا ویرایشگر ویدیو بیمار شد، اما در نهایت همه چیز انجام شد.
04:27
There were some hurdles to jump  with our mortgage application  
52
267840
3600
موانعی برای پرش با درخواست وام مسکن ما وجود
04:31
they kept wanting more information  but in the end we were approved.
53
271440
4480
داشت   آنها مدام اطلاعات بیشتری می خواستند اما در نهایت ما تأیید شدیم.
04:35
It was a hard-won. That means that you achieved  something after a lot of effort. It was a  
54
275920
7040
به سختی برنده شد. این بدان معناست که شما پس از تلاش زیاد به چیزی دست یافته اید. این سفری بود که به
04:42
hard-won journey moving from Russia to the US  at the age of 25. That’s the story of my life.
55
282960
7834
سختی به دست آمد و در سن 25 سالگی از روسیه به ایالات متحده رفتم. این داستان زندگی من است.
04:51
It’s been a slog. A slog is hard work  or tiring work over a period of time.
56
291120
6720
این یک شلوغی بوده است. اسلوگ کار سخت یا کار طاقت فرسا در یک دوره زمانی مشخص است.
04:57
For example, if you’re telling a  friend about your job, you could say:  
57
297840
4320
برای مثال، اگر به دوستی درباره شغل خود می‌گویید، می‌توانید بگویید:
05:02
We just got a lot of new clients, which  is great, but it has sort of been a slog.
58
302160
5280
ما مشتریان جدید زیادی پیدا کردیم، که عالی است، اما به نوعی یک مشکل بود.
05:07
It's been a tough slog in many areas.
59
307440
2720
در بسیاری از زمینه‌ها این کار سختی بوده است.
05:10
It’s a bumpy road. We use this  expression to replace it’s hard  
60
310160
4560
جاده پر دست انداز است وقتی درباره سفرمان به چیزی صحبت می‌کنیم، از این عبارت استفاده می‌کنیم تا جایگزین «سخت
05:14
when we talk about our journey to something. For  example, “I built a company in the United States  
61
314720
7280
است». به‌عنوان مثال، «من شرکتی در ایالات متحده ساختم
05:22
and it was a bumpy road.” Which means I finally  accomplished my goal but there were a lot of  
62
322000
6320
و جاده‌ای پردست‌انداز بود». یعنی بالاخره به هدفم رسیدم اما
05:28
obstacles on the way. I had to get my green card,  I had to set up a company, I had to find a CPA,  
63
328320
6160
موانع زیادی در راه بود. باید گرین کارتم را می گرفتم، باید یک شرکت راه اندازی می کردم، باید یک CPA پیدا می
05:34
I had to find a banker, I had to find clients but  in the end, I got there but it was a bumpy road.  
64
334480
5520
کردم، باید یک بانکدار پیدا می کردم، باید مشتری پیدا می کردم، اما در نهایت، به آنجا رسیدم، اما جاده پر دست انداز بود.
05:40
You see it’s good to know an alternative to a  widely used word because every alternative gives  
65
340000
5680
می بینید که دانستن جایگزینی برای کلمه پرکاربرد خوب است، زیرا هر جایگزینی
05:45
you this different mood like I could have said it  was hard to build a company in the United States  
66
345680
5840
این حالت متفاوت را به شما می دهد، همانطور که می توانستم بگویم ساخت یک شرکت در ایالات متحده
05:51
but hard is discouraging. When I say it was a  bumpy road, I mean that you know, I did it yes,  
67
351520
7760
سخت است، اما سخت دلسرد کننده است. وقتی می گویم یک جاده پر دست انداز بود، منظورم این است که می دانید، من این کار را انجام دادم،
05:59
I had some obstacles but here I am. So, it  doesn’t have this additional weight of being  
68
359280
6960
موانعی داشتم اما اینجا هستم. بنابراین، این وزن اضافی به عنوان
06:06
something that was really hard and challenging.  It was a bumpy road so slightly lighter.
69
366240
5840
چیزی که واقعاً سخت و چالش برانگیز بود را ندارد. جاده ای پر دست انداز بود که کمی سبک تر بود.
06:12
It’s a very bumpy road, people are couch  surfing, people are trying to figure it out.
70
372080
4000
این جاده بسیار پر دست انداز است، مردم در حال کاناپه گردی هستند، مردم سعی می کنند آن را کشف کنند.
06:16
It’s slow-going. If something is  slow-going, progress is difficult,  
71
376080
4400
کند پیش می رود. اگر چیزی آهسته پیش می رود، پیشرفت دشوار است،
06:20
hard, it’s not easy. Getting a task  done is taking longer than projected,  
72
380480
5520
سخت است، آسان نیست. انجام یک کار طولانی‌تر از آنچه پیش‌بینی شده طول می‌کشد،
06:26
probably because there have been some  hiccups or bumps in the road. For example,  
73
386000
4640
احتمالاً به این دلیل که برخی از سکسکه‌ها یا برآمدگی‌هایی در جاده وجود داشته است. به‌عنوان مثال،
06:30
“Finishing my novel has been very slow-going–I’m  just having a really hard time focusing.”
74
390640
5840
«تمام کردن رمان من بسیار کند پیش می‌رفت – فقط تمرکزم خیلی سخت است.»
06:36
But it is hard work and it’s slow going and  you need to really work through the unforeseen  
75
396480
6160
اما کار سختی است و به کندی پیش می‌رود و شما باید واقعاً از طریق پیامدهای پیش‌بینی نشده
06:42
consequences of each element  that you put in place.
76
402640
3520
هر عنصری که قرار می‌دهید کار کنید.
06:46
Another great phrase that you can use in order to  impress native speakers when you speak English,  
77
406160
5840
یکی دیگر از عبارت‌های عالی که می‌توانید برای تحت تأثیر قرار دادن زبان مادری هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی استفاده کنید،
06:52
"There were some curveballs." And even if you do  not intend to use these phrases, it is good to  
78
412000
7520
«There were some curveballs». و حتی اگر قصد استفاده از این عبارات را ندارید، خوب است
06:59
know what they mean because sometimes I speak to  Americans, they use some phrase and I can’t really  
79
419520
6000
منظور آنها را بدانید زیرا گاهی اوقات من با آمریکایی ها صحبت می کنم ، آنها از عباراتی استفاده می کنند و من واقعاً نمی
07:05
say what it means just by hearing the phrase,  so over the time I learned that I have to know a  
80
425520
6000
توانم معنی آن را فقط با شنیدن این عبارت بیان کنم. وقتی یاد گرفتم که باید
07:11
lot of idioms, I have to know a lot of synonyms  because people actually use them all the time.  
81
431520
6000
اصطلاحات زیادی بدانم، باید مترادف های زیادی را بدانم، زیرا مردم در واقع همیشه از آنها استفاده می کنند.
07:17
And I don’t want to be this person who’s like you  didn’t get something, you sit there like yes yeah,  
82
437520
5680
و من نمی‌خواهم این آدمی باشم که مثل شما چیزی نگرفته، شما همان‌جا می‌نشینید مثل اینکه بله،
07:23
that was me when I first came to the US like  I didn’t get a phrase I’d be “Ahuh, great.”  
83
443200
6924
این من بودم وقتی برای اولین بار به ایالات متحده آمدم، مثلاً جمله‌ای دریافت نکردم که بگویم "آههه" ، عالی."
07:30
Now, it’s kind of easier but it’s a bumpy road  to get here. Let’s go back to this phrase,  
84
450261
6299
اکنون، به نوعی آسان‌تر است، اما برای رسیدن به اینجا جاده‌ای پردست‌انداز است. بیایید به این عبارت برگردیم،
07:36
“There were some curveballs”. A curveball is  something unexpected, something comes up and you  
85
456560
5600
«چند توپ منحنی وجود داشت». توپ منحنی چیزی غیرمنتظره است، چیزی پیش می‌آید و
07:42
have to deal with it. For example, I can say I have  a wonderful time living in California but there  
86
462160
6320
باید با آن مقابله کنید. برای مثال، می‌توانم بگویم که روزهای فوق‌العاده‌ای را با زندگی در کالیفرنیا سپری می‌کنم، اما
07:48
are some curveballs all the time. I don’t know,  something happens, you have to pay a lot of taxes  
87
468480
6000
همیشه برخی از منحنی‌ها وجود دارد. نمی‌دانم، اتفاقی می‌افتد، شما باید مالیات‌های
07:54
of you have to move to a new place, you just  had two kids or you’re raising a venture round  
88
474480
6160
زیادی بپردازید   باید به یک مکان جدید نقل مکان کنید، فقط دو فرزند داشتید یا به عنوان یک خالق در حال افزایش سرمایه‌گذاری هستید
08:00
as a creator but you have to deal with  legal procedures, investors, etcetera.
89
480640
4880
، اما باید با  قانونی برخورد کنید. رویه ها، سرمایه گذاران، و غیره.
08:05
But life throws you curveball bro!
90
485520
2000
اما زندگی شما را به انحنا می اندازد برادر!
08:07
It wasn’t straightforward. If  something is straightforward,  
91
487520
3120
سرراست نبود اگر چیزی ساده باشد،
08:10
it’s uncomplicated and easy to do or understand.  So if it isn’t straightforward, it is complicated,  
92
490640
6800
انجام دادن یا فهمیدن آن ساده و ساده است. بنابراین اگر ساده نباشد، پیچیده است،
08:17
it’s not easy to do or understand. For  example, when I lived in New York city,  
93
497440
4880
انجام یا درک آن آسان نیست. برای مثال، زمانی که در شهر نیویورک زندگی
08:22
I got invited to a wedding in Harrisonburg,  Virgina and I thought, “Great,  
94
502320
3840
می‌کردم، به یک عروسی در هریسونبورگ، ویرجینا دعوت شدم و فکر کردم، «عالی است،
08:26
I'll take a train. Well, it turns out it's not that straightforward. There's no
95
506160
4820
من سوار قطار می‌شوم. خوب، معلوم است که آنقدرها هم ساده نیست. هیچ
08:30
train directly there. There’s not  even a good train option with a transfer, you  
96
510980
4140
قطاری مستقیماً در آنجا نیست. حتی یک گزینه قطار خوب با ترانسفر وجود ندارد، می‌توانید
08:35
could take a train to DC and then you could maybe  take a bus over to the Harrisonburg area and then  
97
515120
5120
با قطار به سمت DC بروید و سپس با اتوبوس به منطقه هریسونبرگ بروید و سپس
08:40
maybe take a cab to the wedding itself and I was  like, “Whoa, I thought this was going to be easy  
98
520240
4960
شاید با تاکسی به خود عروسی بروید و من گفتم: «وای، من فکر می‌کردم این آسان خواهد بود
08:45
but it’s actually not straightforward at all. So  you know what I did? I ended up renting a car.
99
525200
5120
اما در واقع اصلاً ساده نیست. پس میدونی چیکار کردم؟ من در نهایت یک ماشین کرایه کردم.
08:50
It was rough or it's rough going. Now, this  phrase is kind of it has a slightly negative mood  
100
530320
8394
خشن بود یا در حال خشن شدن است. اکنون، این عبارت به نوعی حالتی منفی دارد،
08:58
like how is your business doing? It was  rough. When you say it’s rough, the you  
101
538714
5846
مثلاً کسب و کار شما چگونه است؟ خشن بود . وقتی می گویید خشن است، در
09:04
actually imply that you have problems there,  sometimes serious problems. Like if you ask me  
102
544560
5840
واقع نشان می دهید که در آنجا مشکلاتی دارید، گاهی اوقات مشکلات جدی. مثلاً اگر از من بپرسید
09:10
how was my travel related business impacted  by Covid, I would say it was rough.
103
550400
7301
کسب‌وکار مرتبط با سفر من چگونه تحت تأثیر کووید قرار گرفت، می‌گویم خشن بود.
09:17
This whole year has been pretty  rough going down at the mine.
104
557920
4814
کل این سال در معدن بسیار سخت بوده است.
09:22
Numbers 13 and 14 both begin with ‘put  through’ – they put me through the wringer,  
105
562734
6386
شماره‌های 13 و 14 هر دو با « گذراندن» شروع می‌شوند - آنها مرا از طریق چرخاننده عبور می‌دهند،
09:29
they put me through my paces. A wringer is a  device used in doing laundry by hand to get excess  
106
569120
6960
آنها مرا از سرعت‌هایم عبور می‌دهند. گیره دستگاهی است که برای شستن لباس‌ها با دست استفاده می‌شود تا
09:36
water out of the clothes or linens you’re washing.  You crank the fabric through and it wrings out the  
107
576080
6720
آب اضافی از لباس‌ها یا ملحفه‌هایی که می‌شوید خارج شود. پارچه را از بین می‌برید و آب را می‌چرخانید
09:42
water. Ouch! I do NOT want to be put through a  wringer! But we use this idiom to mean several  
108
582800
6640
. آخ! من نمی‌خواهم در یک گیره‌دار قرار بگیرم ! اما ما از این اصطلاح به معنای چندین
09:49
difficult or unpleasant experiences. Let’s say  you’re a graphic designer and you’ve applied for  
109
589440
5600
تجربه دشوار یا ناخوشایند استفاده می‌کنیم. فرض کنید شما یک طراح گرافیک هستید و
09:55
a job at a big company. You send in your cover  letter and resume, then they interview you.  
110
595040
5680
برای شغلی در یک شرکت بزرگ درخواست داده اید. شما نامه و رزومه خود را ارسال می‌کنید ، سپس با شما مصاحبه می‌کنند.
10:00
But then they ask for more examples of your  portfolio that you have to pull together. Then  
111
600720
4640
اما بعد از آن نمونه‌های بیشتری از نمونه کار شما را می‌خواهند که باید آنها را جمع آوری کنید. سپس
10:05
they ask you to interview with two more people.  Then they ask you to work on a sample project. You  
112
605360
5120
از شما می‌خواهند با دو نفر دیگر مصاحبه کنید. سپس از شما می خواهند که روی یک پروژه نمونه کار کنید.
10:10
get the job and you think, I’m so glad they hired  me but they really put me through the wringer!
113
610480
5760
شما شغل را پیدا می کنید و فکر می کنید، من خیلی خوشحالم که مرا استخدام کردند، اما واقعاً مرا از سر راه انداختند!
10:16
Put me though my paces has the exact same  meaning: To make one undergo a thorough  
114
616240
5280
اگر چه قدم‌های من دقیقاً به همین معنا است: وادار کردن فرد
10:21
testing or examination to evaluate one's  worth, ability, or competence. For example, 
115
621520
6080
برای ارزیابی ارزش، توانایی یا شایستگی‌اش، تحت آزمایش یا معاینه کامل قرار گیرد. به‌عنوان مثال،
10:27
"I did get the job, but they put me through  my paces in the application process."
116
627600
5934
«من کار را گرفتم، اما آنها مرا در روند درخواست قرار دادند.»
10:33
Kate’s been through the wringer so if it’s not going to make her any worse.
117
633680
3360
کیت در حال انحراف بوده است، بنابراین اگر قرار نیست او را بدتر کند.
10:37
Another phrase that you can use is “no picnic”.  No picnic means something is difficult to do  
118
637040
6000
عبارت دیگری که می توانید استفاده کنید "بدون پیک نیک" است. بدون پیک نیک به این معنی است که انجام کاری دشوار
10:43
something is not pleasant. Again, taking  a child to a doctor is “no picnic”.  
119
643040
5760
است   کاری خوشایند نیست. باز هم، بردن کودک نزد پزشک «بدون پیک نیک» است.
10:48
Which means it’s harder and less pleasant than  having a picnic in the park with your kid.
120
648800
6320
این بدان معناست که سخت تر و کمتر لذت بخش تر از پیک نیک کردن در پارک با فرزندتان است.
10:55
Also picnics are no picnic.
121
655120
1840
همچنین پیک نیک پیک نیک نیست.
10:56
The next two have to do with being hard to  figure out. So it’s not hard to do something,  
122
656960
5600
دو مورد بعدی مربوط به سخت بودن فهمیدن آن است. بنابراین انجام کاری سخت نیست،
11:02
like most of these phrases that we’re listing  here, but it’s hard to solve the problem.  
123
662560
6560
مانند بسیاری از این عباراتی که در اینجا فهرست می کنیم، اما حل مشکل دشوار است.
11:09
I’m stumped and I’m baffled. This is like  I’ve tried everything I can think of,  
124
669120
7120
من گیج شده ام و گیج شده ام. این مثل این است که هر چیزی را که به ذهنم می‌رسد امتحان کرده‌ام،
11:16
I now have no idea what to do to  solve this problem. For example,  
125
676240
4880
اکنون نمی‌دانم برای حل این مشکل چه کاری انجام دهم . به عنوان مثال،
11:21
I have this apple peeler, corer, slicer that  comes in so handy when I’m making apple pies,  
126
681120
6240
من این پوست‌کن، هسته‌گیر، برش سیب را دارم که هنگام درست کردن پای سیب بسیار مفید است،
11:27
but it stopped working and I looked and looked  and could not figure out what was wrong. I was  
127
687360
5440
اما کار نکرد و من نگاه کردم و نگاه کردم و نتوانستم بفهمم چه مشکلی دارد. من
11:32
completely stumped, so I asked my brother-in-law  to help me figure out how to fix it. For a while,  
128
692800
6080
کاملاً گیج شده بودم، بنابراین از برادر شوهرم خواستم به من کمک کند تا بفهمم چگونه آن را درست کنم. برای مدتی،
11:38
he was also baffled, but then we got it working.  Just in time for those thanksgiving pies.
129
698880
6000
او نیز گیج بود، اما پس از آن ما آن را به کار انداختیم. درست به موقع برای آن کیک های شکرگزاری.
11:44
Great power has always baffled primitive man.
130
704880
2800
قدرت بزرگ همیشه انسان بدوی را گیج کرده است.
11:47
Uphill climb or an uphill battle. This means  
131
707680
3360
صعود سربالایی یا نبرد سربالایی. این بدان معناست
11:51
that something is difficult to do and  requires a lot of effort and determination.
132
711040
4400
که انجام کاری دشوار است و به تلاش و عزم زیادی نیاز دارد.
11:55
The process of moving to another country is  always an uphill battle because you have to  
133
715440
4800
روند نقل مکان به کشوری دیگر همیشه یک نبرد دشوار است زیرا
12:00
deal with the documents, you have to find  a place to live but at the end of the day  
134
720240
4480
باید با اسناد سر و کار داشته باشید، باید مکانی برای زندگی پیدا کنید، اما در پایان
12:04
it’s also super exciting because  you’re building a new life.
135
724720
4080
روز بسیار هیجان‌انگیز است زیرا در حال ساختن یک زندگی جدید هستید.
12:08
And it does mean that there are  going to be some that aren’t successful
136
728800
3360
و این بدان معناست که برخی از آنها موفق نیستند
12:12
and it’s going to be an uphill climb for some.
137
732160
2320
و برای برخی صعودی سربالایی خواهد بود.
12:14
Uphill both ways. Now, this is a funny  phrase that you can hear from older people,  
138
734480
6320
سربالایی هر دو طرف. اکنون، این یک عبارت خنده‌دار است که می‌توانید از افراد مسن‌تر بشنوید،
12:20
so basically think of a hill. And when you walk  uphill the it means you actually go down and it’s  
139
740800
5760
بنابراین اساساً به یک تپه فکر کنید. و وقتی در سربالایی راه می‌روید به این معنی است که در واقع پایین می‌روید و
12:26
easier to go down so when you walk uphill, you  expect that things will get easier when you go  
140
746560
5440
پایین آمدن آسان‌تر است، بنابراین وقتی در سربالایی راه می‌روید، انتظار دارید که وقتی پایین می‌روید همه چیز آسان‌تر می‌شود
12:32
down. Now, when you say “I walk uphill both ways”,  that means instead of going down, he actually  
141
752000
6240
. حالا، وقتی می گویید "من از هر دو طرف سربالایی راه می روم"، به این معنی است که به جای پایین رفتن، او در واقع
12:38
climbed on another side as well. You know I can  say it was so hard to get a full-ride scholarship  
142
758240
5520
از یک طرف دیگر نیز بالا رفته است. می دانید که می توانم بگویم گرفتن بورسیه تحصیلی کامل
12:43
in an American University, I had to write an  essay, I had to do this and that and somebody from  
143
763760
5120
در یک دانشگاه آمریکایی بسیار سخت بود، مجبور شدم یک مقاله بنویسم، باید این کار را انجام می دادم و آن را انجام می دادم و ممکن است یکی از
12:48
the 80’s might answer “I went uphill both ways  to get into a university in the US because now  
144
768880
5760
دهه 80 پاسخ دهد: "من از هر دو راه سربالایی رفتم تا به آن برسم. به دانشگاهی در ایالات متحده وارد شوید زیرا اکنون
12:54
you have internet, now you have Youtube with free  resources on how to get a full ride scholarship  
145
774640
5200
شما اینترنت دارید، اکنون YouTube با منابع رایگان در مورد نحوه دریافت بورسیه تحصیلی کامل   دارید
12:59
and I didn’t have it so basically this phrase is  used to show that we’re a generation with a lot  
146
779840
6160
و من آن را نداشتم، بنابراین اساساً این عبارت  برای نشان دادن اینکه ما نسلی هستیم استفاده می‌شود.
13:06
of opportunities and it’s easier for us to reach  goals that were hard to reach back in the day.
147
786000
7200
فرصت‌های زیادی وجود دارد و رسیدن به اهدافی که در آن روز به سختی می‌توان به آن‌ها رسید، برای ما آسان‌تر است.
13:13
It’s a bear. A bear. Big, hard to control, a  little scary. Something that’s a bear is tough  
148
793200
7840
خرس است یک خرس. بزرگ، کنترل کردن سخت، کمی ترسناک. مقابله با چیزی که خرس است سخت است و
13:21
to deal with, hard to do. A couple of years ago we  moved from our ‘starter’ home to our dream home.  
149
801040
6320
انجام آن سخت است. چند سال پیش ما از خانه "شروع" خود به خانه رویایی خود نقل مکان کردیم.
13:27
Even though we hired a company to help with  the process, the move was still a bear.
150
807360
5774
حتی با وجود اینکه شرکتی را برای کمک به این فرآیند استخدام کردیم، اما این حرکت همچنان دشوار بود.
13:33
You could also say “it’s murder” when  something is extremely unpleasant to deal with.
151
813200
5840
همچنین می‌توانید وقتی با چیزی بسیار ناخوشایند است بگویید «این قتل است» .
13:39
It’s murder finding parking in San Francisco  Financial District. Oh, believe me. I used to  
152
819040
5840
پارکینگ کشف قتل در منطقه مالی سانفرانسیسکو است. اوه باور کن من قبلاً
13:44
live there, it’s murder. Like you won’t imagine,  I don’t know where you’re watching this from  
153
824880
5520
آنجا زندگی می‌کردم، این قتل است. همانطور که تصور نمی‌کنید، نمی‌دانم از کجا این را تماشا می‌کنید  ،
13:50
but it costs around $15 to park your car  for 15 minutes downtown San Francisco.
154
830400
6000
اما پارک کردن ماشین خود به مدت 15 دقیقه در مرکز شهر سانفرانسیسکو حدود 15 دلار هزینه دارد.
13:56
“Hell” and “I went to hell and back” to do  it. Hell in various religions is the realm  
155
836400
7840
«جهنم» و «به جهنم رفتم و برگشتم» تا این کار را انجام دهم. جهنم در ادیان مختلف
14:04
of evil and suffering. You do not want to be  there. If something is hell, then it’s very hard.  
156
844240
7055
قلمرو شر و رنج است. شما نمی خواهید آنجا باشید. اگر چیزی جهنم است، پس خیلی سخت است.
14:11
For example, "She had a very difficult recovery  from the accident, it was just hell."
157
851295
5585
به عنوان مثال، "او پس از تصادف بهبودی بسیار سختی داشت، فقط جهنم بود."
14:16
Yes, every minute of it was hell.
158
856880
2480
بله، هر دقیقه از آن جهنم بود.
14:19
A variation on this phrase is "went to hell  and back to do it”. If you went to hell and  
159
859360
5840
تغییری در این عبارت این است که « به جهنم رفتم و برای انجامش برگشتم». اگر
14:25
back to achieve something, you put in an  incredible amount of hard work to do it.  
160
865200
5840
برای رسیدن به چیزی به جهنم رفتید و برگشتید، برای انجام آن کار سختی باورنکردنی انجام دادید.
14:31
For example: Well, I went to hell  and back but I finished my thesis.
161
871040
6800
مثلاً: خوب، من به جهنم رفتم. و برگشت اما پایان نامه ام را تمام کردم.
14:37
Easier said than done, you can use  this phrase when something sounds easy  
162
877840
4480
گفتنش آسان تر از انجام دادن، می توانید از این عبارت زمانی استفاده کنید که چیزی آسان به نظر می رسد
14:42
but it would actually be hard  to bring something to life.
163
882320
3680
اما در واقع سخت است به چیزی زندگی کنید.
14:46
Finding a perfect house was easier said  
164
886000
3200
یافتن یک خانه ایده آل گفتن   آسان
14:49
than done. It took us two months  to find our house in California.
165
889200
5280
تر از انجام آن بود. دو ماه طول کشید  خانه ما را در کالیفرنیا پیدا کنید.
14:54
Yeah, but that’s easier said than done.
166
894480
1600
بله، اما گفتن این کار آسان تر از انجام آن است
14:56
You have to do it; you have no choice.
167
896080
1840
. شما باید این کار را انجام دهید، چاره ای ندارید.
14:57
Ok Marina, I think we did it! Thank  you for helping me, this was great!
168
897920
5120
اوکی مارینا، فکر می کنم ما این کار را انجام دادیم! ممنون که به من کمک کردید، عالی بود!
15:03
Thank you guys for watching this video,  don’t forget to subscribe to my channel
169
903040
4000
بچه ها از تماشای شما متشکرم این ویدیو، فراموش نکنید که در کانال من بای مارینا مشترک شوید
15:07
Bye Marina. Don’t forget to subscribe with  notifications to Linguamarina here on YouTube,  
170
907040
6960
. فراموش نکنید که با اعلان‌های Linguamarina در اینجا در YouTube مشترک شوید،
15:14
and of course do check out the video that we made  on Marina’s channel which will come out March 9 to  
171
914000
5520
و البته ویدیویی را که در کانال مارینا ساخته‌ایم که در 9 مارس منتشر می‌شود، ببینید.
15:19
find 15 more phrases we can use instead  of ‘it’s hard’. I’m also releasing a bonus  
172
919520
6560
15 عبارت دیگر را پیدا کنید که می توانیم به جای «سخت است» استفاده کنیم. ویدیوی سنگین
15:26
video to my membership this week of 7 more phrases  – can you believe how many ways there are to say  
173
926080
7280
برای عضویت من در این هفته با 7 عبارت دیگر - باورتان می‌شود چند راه برای گفتن
15:33
something is hard? Pick a couple of these phrases  that you’ve never used before that you saw in this  
174
933360
5280
چیزی سخت است؟ چند مورد از این عباراتی را که قبلاً هرگز در این ویدیو دیده‌اید استفاده نکرده‌اید، انتخاب کنید
15:38
video and think about situations in  your life where you might use them.  
175
938640
4480
و به موقعیت‌هایی در زندگی‌تان فکر کنید که ممکن است از آنها استفاده کنید.
15:43
What’s been a slog for you? What problem has left  you stumped? Get comfortable with these phrases  
176
943120
7280
چه چیزی برای شما مضطرب بوده است؟ چه مشکلی شما را سرگردان کرده است؟ با این عبارات راحت شوید
15:50
and start using them in your everyday English  to express yourself with more sophistication.  
177
950400
5280
و شروع به استفاده از آنها در زبان انگلیسی روزمره خود کنید تا خود را با پیچیدگی بیشتری بیان کنید.
15:55
Keep your learning going now with this  video and don’t forget to subscribe  
178
955680
3920
اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با اعلان‌ها مشترک شوید
15:59
with notifications so you never miss  a lesson. I love being your English  
179
959600
4720
تا هرگز درسی را از دست ندهید. من دوست دارم
16:04
teacher and accent trainer. That’s it, and  thanks so much for using Rachel’s English.
180
964320
6640
معلم انگلیسی و مربی لهجه شما باشم. همین است، و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7