George Floyd, Racism, and Protests in America⎢English Lesson

If you live in the US or you follow the news on the US, undoubtedly you’ve seen that

اگر در ایالات متحده زندگی می کنید یا اخبار ایالات متحده را دنبال می کنید ، بدون شک دیده اید که

Americans are protesting all across the country in response to the death of George Floyd at

آمریکایی ها در سراسر کشور در واکنش به کشته شدن جورج فلوید

the hands of a Minnesota police officer.

به دست یک افسر پلیس مینه سوتا در حال تظاهرات هستند.

And as a non-native speaker of English, perhaps you’re seeing a slew of new terms.

و به عنوان یک فرد غیر بومی انگلیسی، شاید شما در حال مشاهده تعداد زیادی از اصطلاحات جدید هستید.

What is the difference between a protest, a riot, and looting, for example.

مثلا اعتراض و شورش و غارت چه فرقی می کند.

Today we’re going to go over some terms that you’ll be seeing in the news cycle

امروز قصد داریم برخی از اصطلاحات را که در چرخه اخبار

about the current events in America.

در مورد رویدادهای جاری در آمریکا مشاهده خواهید کرد، مرور کنیم.

We’ll talk about different kinds of racism and the ‘ism’ suffix.

ما در مورد انواع مختلف نژادپرستی و پسوند "ایسم" صحبت خواهیم کرد.

Stick with me.

با من بچسب

I did have another “Learn English with Movies” video planned for today, but we’ll just

من یک ویدیوی دیگر «یادگیری زبان انگلیسی با فیلم‌ها» را برای امروز برنامه‌ریزی کرده بودم، اما آن را

push that to next week.

به هفته آینده ادامه می‌دهیم.

George Floyd was 46 years old when he was suspected of using a counterfeit $20 bill.

جورج فلوید 46 ساله بود که مظنون به استفاده از یک اسکناس 20 دلاری تقلبی شد.

What does counterfeit mean?

تقلبی یعنی چی؟

It simply means fake.

به سادگی به معنای جعلی است.

You’ll notice that Americans will usually drop the first T there because it comes after

متوجه خواهید شد که آمریکایی ها معمولاً اولین T را در آنجا می اندازند زیرا بعد از

an N.

یک N آمده است.

This is true of words like ‘internet’ and ‘interview’ as well.

این در مورد کلماتی مانند «اینترنت» و «مصاحبه» نیز صادق است.

Counterfeit, counterfeit.

تقلبی، تقلبی.

On May 25, a group of police officers in Minneapolis, Minnesota apprehended him and took a series

در 25 می، گروهی از افسران پلیس در مینیاپولیس، مینه سوتا او را دستگیر کردند و مجموعه ای

of actions that violated the policies of their police department.

از اقدامات را انجام دادند که سیاست های اداره پلیس آنها را نقض کرد .

We’re going to talk about the words ‘policy and police’ in a moment.

ما در یک لحظه در مورد کلمات "سیاست و پلیس" صحبت خواهیم کرد.

One officer knelt on his neck for almost nine minutes, which killed him, in broad daylight,

یکی از افسران تقریباً 9 دقیقه روی گردن او زانو زد که در روز روشن

with witnesses taking video, with George Floyd saying, “I can’t breathe”, with witnesses

و شاهدان در حال فیلمبرداری با جورج فلوید گفت: "من نمی توانم نفس بکشم" و شاهدان می

saying “he can’t breathe”.

گفتند "او نمی تواند نفس بکشد".

And so in news stories about what has happened and what is happening, you might see the phrases

و بنابراین در اخبار مربوط به آنچه اتفاق افتاده و آنچه در حال رخ دادن است، ممکن است عبارات

‘excessive force’ or ‘police brutality’.

«زور بیش از حد» یا «وحشیگری پلیس» را ببینید.

But first let’s talk about the words ‘police’ and ‘policy’.

اما ابتدا اجازه دهید در مورد کلمات "پلیس" و "سیاست" صحبت کنیم.

They both come from the Greek word ‘polis’.

هر دو از کلمه یونانی "polis" آمده اند.

Polis, I’m probably not saying that completely right, but it’s the Greek word which means

پولیس، احتمالاً من این را کاملاً درست نمی گویم ، اما این کلمه یونانی است که به

a city-state, citizenship, a group of people all governed by the same government.

معنای شهر-دولت، شهروندی، گروهی از مردم است که همه توسط یک دولت اداره می شوند.

‘Police’, we have second syllable stress, first vowel is a schwa.

"پلیس"، ما تاکید هجای دوم داریم، مصوت اول یک شوا است.

Police.

پلیس.

Policy, we have first syllable stress, and the vowel is the AH as in FATHER vowel.

پالیسی، ما تاکید هجای اول داریم و مصوت همان AH است که در مصوت FATHER وجود دارد.

Police, policy.

پلیس، سیاست

Only one letter is different, but the pronunciation is quite different.

فقط یک حرف متفاوت است، اما تلفظ کاملاً متفاوت است.

Police, policy.

پلیس، سیاست

A policy is a course of action adopted by a government of a governing body.

یک خط مشی، مسیری از اقدام است که توسط یک دولت از یک هیئت حاکمه اتخاذ می شود.

So you might have heard the term foreign policy – each President puts his or her own spin

بنابراین ممکن است اصطلاح سیاست خارجی را شنیده باشید - هر رئیس جمهور

on foreign policy.

در مورد سیاست خارجی نظر خود را بیان می کند.

In the case of the Minnesota police department, it’s the course of action, the steps, the

در مورد اداره پلیس مینه سوتا، این مسیر عمل، مراحل،

rules of how to do things, when on duty.

قوانین نحوه انجام کارها، هنگام انجام وظیفه است.

The policy.

سیاست.

You might also see this at work: what is your sick leave policy, that means what are the

همچنین ممکن است این را در محل کار مشاهده کنید: سیاست مرخصی استعلاجی شما چیست، این بدان معناست که

rules about when or how long a worker can take off when they’re sick.

قوانین مربوط به زمان یا مدت زمانی که یک کارگر می تواند در هنگام بیماری از کار خارج شود، چیست.

Or, I was late for a dentist appointment the other day and I called ahead, and I said,

یا اینکه روز قبل برای وقت دندانپزشکی دیر اومدم و زنگ زدم و گفتم:

“what is your late policy?”

"مشکل دیرکردت چیه؟"

That is, how late can I still show up and see the dentist.

یعنی هنوز چقدر دیر می توانم حاضر شوم و به دندانپزشک مراجعه کنم.

Other related words with this root: politics, metropolis, which is a large city, or metropolitan,

سایر واژه های مرتبط با این ریشه: سیاست، کلان شهر، که یک شهر بزرگ است، یا کلان شهر،

a characteristic of a metropolis, especially in culture, sophistication, accepting a wide

از ویژگی های یک کلان شهر، به ویژه در فرهنگ، پیچیدگی، پذیرش طیف گسترده

variety of people and ideas.

ای از مردم و افکار.

She became very metropolitan after moving to New York City.

او پس از نقل مکان به شهر نیویورک بسیار شهری شد.

Police force has two different meanings.

نیروی پلیس دو معنای متفاوت دارد.

It can mean the group of officers all working for the same unit, a city, a county, for example.

این می تواند به معنای گروهی از افسران باشد که برای مثال در یک واحد، یک شهر، یک شهرستان کار می کنند.

She’s a member of the Philadelphia police force.

او یکی از اعضای پلیس فیلادلفیا است.

But it also means force, action, to get somebody to do something, physically.

اما همچنین به معنای زور، عمل، وادار کردن کسی به انجام کاری، به صورت فیزیکی است.

How do you force them?

چگونه آنها را مجبور می کنید؟

Police force.

نیروی پلیس.

So when an officer is arresting a citizen, what kind of force is needed?

بنابراین وقتی یک افسر در حال دستگیری یک شهروند است، چه نوع نیرویی لازم است؟

Maybe no force at all.

شاید اصلاً زور نباشد.

Or maybe the citizen struggles or resists and the officer uses some force.

یا ممکن است شهروند مبارزه کند یا مقاومت کند و افسر مقداری زور به کار ببرد.

Was it appropriate force or was it excessive force?

آیا نیروی مناسب بود یا زور بیش از حد ؟

Excessive meaning more than you need.

معنای بیش از حد بیش از آنچه شما نیاز دارید.

Excessive force, in the case of George Floyd.

زور بیش از حد، در مورد جورج فلوید.

The officer did not need to kneel on his neck for eight minutes to make the arrest, but

افسر برای دستگیری لازم نبود هشت دقیقه روی گردنش زانو بزند، اما

did.

این کار را کرد.

And this is the definition of police brutality.

و این تعریف خشونت پلیس است.

When officers use excessive force against a citizen.

زمانی که ماموران از زور بیش از حد علیه یک شهروند استفاده می کنند.

And this actually doesn’t have to be physical force against a person.

و این در واقع نباید نیروی فیزیکی علیه یک شخص باشد.

It can be verbal harassment, it can be property damage.

این می تواند آزار کلامی باشد، می تواند آسیب مالی باشد.

So this brings us to the outrage of many of the citizens of the United States, myself

بنابراین این ما را به خشم بسیاری از شهروندان ایالات متحده، از جمله من، می رساند

included.

.

And we’ll get to the protests in a moment, but first I want to say that I am disabling

و ما در یک لحظه به اعتراضات خواهیم رسید، اما ابتدا می خواهم بگویم که من

comments for this video as you have probably already found.

نظرات را برای این ویدیو غیرفعال می کنم همانطور که احتمالاً قبلاً پیدا کرده اید.

Why?

چرا؟

Social media comment sections can be a place where our worst selves come out.

بخش‌های نظرات رسانه‌های اجتماعی می‌تواند مکانی باشد که در آن بدترین خود ما ظاهر می‌شود.

We can become very polarized.

ما می توانیم بسیار قطبی شویم.

Polarized means sharply divided.

پلاریزه به معنای به شدت تقسیم شده است.

And I’ve decided for myself that I don’t want to police the comments of the video.

و من برای خودم تصمیم گرفته‌ام که نمی‌خواهم نظرات ویدیو را کنترل کنم.

Here I’m using the word ‘police’ as a verb, meaning to regulate or control.

در اینجا من از کلمه "پلیس" به عنوان یک فعل استفاده می کنم، به معنای تنظیم کردن یا کنترل کردن.

If people get really nasty with each other in comments, which has happened before, I

اگر مردم در کامنت‌ها واقعاً با یکدیگر بد می‌شوند ، اتفاقی که قبلاً افتاده است،

don’t want to get in there and decide if some people have crossed the line, that means

من نمی‌خواهم وارد آنجا شوم و تصمیم بگیرم که آیا برخی از افراد از مرز عبور کرده‌اند یا خیر، این به این معنی است که

go too far, like with negativity or insults.

بیش از حد پیش بروید، مانند موارد منفی یا توهین.

There are lots of places where you can read about happened, what is happening, and commentary

مکان‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید درباره اتفاقات، آنچه در حال رخ دادن است، بخوانید و درباره آن توضیح دهید

on that.

.

There are lots of places where you can go leave your comments.

مکان های زیادی وجود دارد که می توانید به آنها مراجعه کنید و نظرات خود را بنویسید.

And I do encourage you to take in different media, different voices discussing what’s

و من شما را تشویق می کنم که در رسانه های مختلف، صداهای مختلف صحبت کنید که

happening in the US.

در ایالات متحده چه اتفاقی می افتد.

I think expanding our perspective is extremely important right now.

من فکر می کنم گسترش دیدگاه ما در حال حاضر بسیار مهم است.

So many Americans are very angry.

بسیاری از آمریکایی ها بسیار عصبانی هستند.

And one of the ways that Americans can express this is through protest.

و یکی از راه هایی که آمریکایی ها می توانند این را بیان کنند اعتراض است.

The right to do this was established in the first amendment, here’s a quote: “the

حق انجام این کار در اصلاحیه اول ایجاد شد ، در اینجا یک نقل قول وجود دارد: "

right of the people peaceably to assemble, and to petition the Government for a redress

حق مردم برای تجمع صلح آمیز و درخواست از دولت برای

of grievances.”

جبران شکایات."

To gather to let it be known, we don’t like the ways this is being done.

برای اینکه بتوانیم آن را به اطلاع برسانیم، روش‌هایی که این کار انجام می‌شود را دوست نداریم .

And so in the days since May 25th there have been protests against policing policies and

و بنابراین در روزهای پس از 25 مه اعتراضات علیه سیاست های پلیس و

racism.

نژادپرستی وجود داشته است.

We’ll talk about racism in a minute.

یک دقیقه دیگر درباره نژادپرستی صحبت خواهیم کرد.

Large groups of people are gathering, marching, holding signs, chanting.

گروه های بزرگی از مردم جمع می شوند، راهپیمایی می کنند، تابلوهایی در دست دارند، شعار می دهند.

And some of those protests have ended in destruction.

و برخی از این اعتراضات به ویرانی ختم شده است.

So a riot is different from a protest in that it’s when a group turns violent.

بنابراین شورش با اعتراض متفاوت است ، زیرا زمانی است که گروهی به خشونت می‌روند.

Burning things for example.

مثلا سوزاندن چیزها.

And then looting is when people break into storefronts and steal what’s there.

و سپس غارت زمانی است که مردم به ویترین مغازه ها نفوذ کرده و آنچه را که در آنجا وجود دارد می دزدند.

And right now, both riots and looting are happening in addition to the peaceful, emotionally

و در حال حاضر، علاوه بر تظاهرات مسالمت آمیز و احساساتی، هم شورش و هم غارت در حال وقوع است

charged protests.

.

The amount of people looting, or causing destruction, is much smaller than the groups that are peacefully

تعداد افرادی که غارت می کنند، یا باعث ویرانی می شوند ، بسیار کمتر از گروه هایی است که به طور مسالمت آمیز

protesting.

تظاهرات می کنند.

And, at least in Philadelphia, where I live, the rioting has largely subsided though the

و حداقل در فیلادلفیا، جایی که من زندگی می کنم ، شورش تا حد زیادی فروکش کرده است، اگرچه

protests continue.

اعتراضات ادامه دارد.

This is due in part to a curfew.

این تا حدی به دلیل منع رفت و آمد است.

A curfew is a time at which you must be inside.

منع رفت و آمد زمانی است که باید در آن حضور داشته باشید.

Lots of teenagers have curfews imposed on them by their parents, but occasionally a

بسیاری از نوجوانان مقررات منع رفت و آمد توسط والدینشان بر آنها تحمیل شده است، اما گاهی اوقات

city will have an issue where it will issue a curfew where it asks all citizens to remain

شهری با مشکلی مواجه می شود که در آن منع رفت و آمد صادر می کند و از همه شهروندان می خواهد که

at home after a certain hour.

پس از یک ساعت خاص در خانه بمانند.

For us, that’s 6pm right now.

برای ما، الان ساعت 6 عصر است.

These protests and riots are bringing to the forefront of the American conversation the

این اعتراضات و شورش ها صدمات عمیق و اشتباهات ناشی از نژادپرستی را در خط مقدم گفتگوی آمریکایی ها

deep hurt and wrongs caused by racism.

قرار می دهد.

There was a study done on the use of police force against black people in Minneapolis

یک مطالعه در مورد استفاده از نیروی پلیس علیه سیاهپوستان در مینیاپولیس

over the last five years, and it was found that police force against black people was

در پنج سال گذشته انجام شد و مشخص شد که نیروی پلیس علیه

used seven times more than police force against white people.

سیاه‌پوستان هفت برابر بیشتر از نیروی پلیس علیه سفیدپوستان استفاده شده است.

Racism is defined as prejudice, discrimination, or antagonism directed against someone of

نژادپرستی به عنوان تعصب، تبعیض یا تضاد علیه شخصی

a different race based on the belief that one's own race is superior, that racial differences

از نژاد متفاوت بر اساس این باور که نژاد خود برتر است، که تفاوت های نژادی

produce an inherent superiority of a particular race.

باعث برتری ذاتی یک نژاد خاص می شود، تعریف می شود.

A white supremacist is a person who believes that the white race is inherently superior

برتری گرایان سفید پوست فردی است که معتقد است نژاد سفید ذاتاً برتر

to other races and that white people should have control over people of other races.

از سایر نژادها است و سفیدپوستان باید بر افراد نژادهای دیگر کنترل داشته باشند.

Now, the policy and doctrines of the United States of America state that all men (and

اکنون، سیاست و دکترین ایالات متحده آمریکا بیان می کند که همه مردان (و

women) are created equal.

زنان) برابر خلق شده اند.

But due to racism and systemic racism, that’s not how life plays out.

اما به دلیل نژادپرستی و نژادپرستی سیستماتیک، زندگی اینگونه نیست.

Systemic racism is also known as institutional racism.

نژادپرستی سیستمیک به عنوان نژادپرستی نهادی نیز شناخته می شود .

What is it?

چیست؟

It’s different than individual racism, which is easier to see and understand.

این با نژادپرستی فردی متفاوت است که دیدن و درک آن آسان تر است.

A quote from “Black Power, the politics of Liberation” gives two examples to show

نقل قولی از "قدرت سیاه، سیاست آزادی" دو مثال برای نشان

the difference between individual racism and institutional racism.

دادن تفاوت بین نژادپرستی فردی و نژادپرستی نهادی ارائه می دهد.

This is a quote:

این یک نقل قول است:

“When white terrorists bomb a black church and kill five black children, that is an act

«وقتی تروریست‌های سفیدپوست یک کلیسای سیاه پوست را بمباران می‌کنند و پنج کودک سیاه‌پوست را می‌کشند، این یک

of individual racism, widely deplored by most segments of the society.

عمل نژادپرستی فردی است که به‌طور گسترده توسط اکثر اقشار جامعه مورد تأسف قرار می‌گیرد .

But when in that same city – Birmingham, Alabama – five hundred black babies die

اما زمانی که در همان شهر - بیرمنگام، آلاباما - سالانه پانصد نوزاد سیاه پوست

each year because of the lack of proper food, shelter and medical facilities, and thousands

به دلیل نبود غذا، سرپناه و امکانات پزشکی مناسب جان خود را از دست می دهند و هزاران نفر

more are destroyed and maimed physically, emotionally and intellectually because of

دیگر به دلیل شرایط فقر و تبعیض از بین می روند و از نظر جسمی، روحی و روانی معلول می شوند.

conditions of poverty and discrimination in the black community, that is a function of

در جامعه سیاه پوست، این تابعی از

institutional racism.”

نژادپرستی نهادی است.»

The ‘ism’ suffix is used to create a noun showing an action or practice, principles,

پسوند "ism" برای ایجاد اسمی استفاده می شود که یک عمل یا عمل، اصول،

doctrines.

آموزه ها را نشان می دهد.

We have racism, ageism, sexism, ableism.

ما نژادپرستی، سن پرستی، جنسیت گرایی، توانایی گرایی داریم.

These all mean discrimination against.

همه اینها به معنای تبعیض علیه است.

Against older people, women, and discrimination in favor of able-bodied people.

علیه سالمندان، زنان و تبعیض به نفع افراد توانمند.

But not all ‘isms’ mean discrimination.

اما همه «اسم ها» به معنای تبعیض نیستند.

You have baptism, a practice in the Christian church of sprinkling water on, or immersing

شما غسل تعمید دارید، تمرینی در کلیسای مسیحی برای پاشیدن آب، یا غوطه ور کردن

someone in water, symbolizing purification and admission into the Christian church.

کسی در آب، که نمادی از تطهیر و پذیرش در کلیسای مسیحی است.

You have activism – the action of campaigning to bring about political or social change.

شما دارای کنشگری هستید - عمل مبارزاتی برای ایجاد تغییرات سیاسی یا اجتماعی.

There are over 800 words in English with the –ism suffix.

بیش از 800 کلمه در زبان انگلیسی با پسوند –ism وجود دارد.

But the one most prominent in American conversation right now is racism, and how as a nation we

اما یکی از برجسته ترین در مکالمات آمریکایی در حال حاضر نژادپرستی است، و اینکه چگونه به عنوان یک ملت

can recognize it, understand it, and grow to a place beyond it.

می توانیم آن را بشناسیم، آن را درک کنیم و به جایی فراتر از آن رشد کنیم.

Next week we will continue our summer mission of learning English with movies, and the movie

هفته آینده ما ماموریت تابستانی خود را برای یادگیری زبان انگلیسی با فیلم ادامه خواهیم داد و فیلمی

we’ll be looking at is A Star is Born.

که به آن نگاه خواهیم کرد A Star is Born است.

Lady Gaga is going to help you understand how Americans use reductions and linking in

لیدی گاگا به شما کمک می‌کند بفهمید که چگونه آمریکایی‌ها از کاهش‌ها و پیوندها

a way that can help you understand Americans better, and also be more easily understood

استفاده می‌کنند تا به شما کمک کند آمریکایی‌ها را بهتر درک کنید ، و همچنین

when you’re speaking English.

وقتی انگلیسی صحبت می‌کنید راحت‌تر درک می‌شوید.

Thank you all so much for joining me here, I love teaching you English.

از همه شما بسیار سپاسگزارم که در اینجا به من پیوستید، من عاشق آموزش زبان انگلیسی به شما هستم.

I make new videos every Tuesday and I invite you to subscribe, we’d love to have you

من هر سه‌شنبه ویدیوهای جدیدی می‌سازم و از شما دعوت می‌کنم مشترک شوید، ما دوست داریم شما را

as a part of our community.

به عنوان بخشی از انجمن خود داشته باشیم.

That’s it, and thanks so much for using Rachel’s English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم .