How to make Pumpkin Pie + Idioms: American English Pronunciation

As it's almost Thanksgiving, today I'm going to show you how to make one of my favorite

از آنجایی که تقریباً روز شکرگزاری است، امروز به شما نشان خواهم داد که چگونه یکی از خوراکی های مورد علاقه من در روز

Thanksgiving treats. And that is a pumpkin pie, which we're going to make from scratch.

شکرگزاری را درست کنید. و آن پای کدو حلوایی است که از ابتدا آن را درست می کنیم.

Of course, we'll also learn some about American English pronunciation.

البته در مورد تلفظ انگلیسی آمریکایی نیز مطالبی را یاد خواهیم گرفت .

First, we pick out the pumpkin. >>What do you think of this one?

ابتدا کدو تنبل را انتخاب می کنیم. >> نظر شما در مورد این یکی چیست؟

What do you think of this one? There's a lot

؟ درباره این چی فکر میکنی

of reduction and linking happening in this phrase. The T in the word 'what' is generally

کاهش و پیوندهای زیادی در این عبارت اتفاق می افتد . T در کلمه "چه" به طور کلی

pronounced as a stop, not released. However, the next word is 'do', which begins with a

به عنوان توقف تلفظ می شود، نه آزاد. با این حال، کلمه بعدی "do" است که با

D sound. That's the same position as the T. So in this particular case, rather than having

صدای D شروع می شود. این همان موقعیت T است. بنابراین در این مورد خاص، به جای اینکه

a stop T go into a D, it's even more casual and the T is dropped altogether. What do you

یک توقف T به سمت یک D برود، حتی معمولی تر است و T به طور کلی رها می شود. شما چی

think? Wha-duh-yuh, wha-duh-yuh. This is a common way to pronounce the word 'what' and

فکر میکنید؟ واه-دوه-یوح-وا-دوه-یوح. این یک روش رایج برای تلفظ کلمه "چه" و

'do'. What do you think? What do you like? What do you mean? ... for example. And you've

"کار" است. شما چی فکر میکنید؟ تو چی دوست داری؟ منظورت چیه؟ ... مثلا. و

probably noticed that in the word 'do', the oo vowel is reduced to the schwa. This is

احتمالاً متوجه شده اید که در کلمه "do" مصوت oo به schwa کاهش می یابد. این

the same as in the word 'you': the vowel is reduced to the schwa. Wha-duh-yuh, wha-duh-yuh,

همان چیزی است که در کلمه "شما" وجود دارد: مصوت به schwa کاهش می یابد. وای دوه یوه، وای دوه یوه، وای

wha-duh-yuh. So those three unaccented words are all linked together, low in pitch, very

دوه. بنابراین آن سه کلمه بدون لهجه همه به هم مرتبط هستند، کم صدا، بسیار

smooth. Wha-duh-yuh, wha-duh-yuh, What do you think? So the word 'think' is stressed,

روان. وا-دوه-یوح، وا-دوه-یوح، نظر شما چیست؟ بنابراین کلمه "فکر" تاکید می شود،

none of the sounds reduce here. But the next word, 'of', I pronounce this with only the

هیچ یک از صداها در اینجا کاهش نمی یابد. اما کلمه بعدی، "از"، این را فقط با

schwa sound. So I reduce it so much that the vv, V sound is dropped altogether. What do

صدای شوا تلفظ می کنم. بنابراین آنقدر آن را کم می کنم که صدای vv، V به کل افت می کند.

you think of this one? So the word 'of' is simply pronounce uh, uh, uh, uh-this one,

؟ درباره این چی فکر میکنی بنابراین کلمه "of" به سادگی تلفظ می شود: "اوه، اوه، اوه، اوه این یکی،

uh-this one. What do you think of this one? Listen again.

اوه این یکی". ؟ درباره این چی فکر میکنی دوباره گوش کن.

>>What do you think of this one?

>> نظر شما در مورد این یکی چیست؟

With the sugar pumpkin purchased: >>The first step is to cut the pumpkin in half.

با کدو حلوایی شکری خریداری شده: >> مرحله اول این است که کدو را از وسط نصف کنید.

It's kind of hard to cut, if I remember correctly. It's very firm. // This is my friend Laura. I

اگر درست یادم باشه بریدنش یه جورایی سخته. خیلی محکمه // این دوست من لورا است. من

spent the weekend with her in Massachusetts and we did lots of baking. >>Oo, beautiful.

آخر هفته را با او در ماساچوست گذراندم و شیرینی های زیادی را پختیم. >>اوه زیباست

Next, pull out the pulp and the seeds. >>Ok, you know what? I'm just going to go with the

بعد، پالپ و دانه ها را بیرون بیاورید. >> باشه، میدونی چیه؟ من فقط با

hands. Much easier. // While we were in the kitchen, we looked out the window and noticed the first

دستان می روم. بسیار ساده تر. // در حالی که در آشپزخانه بودیم، از پنجره به بیرون نگاه کردیم و متوجه شدیم که اولین

snow of the season was beginning. >>If you'll notice, we made some apple bran muffins to

برف فصل شروع شده است. >>اگر متوجه شده اید، ما مقداری مافین سبوس سیب درست کردیم تا در

tide us over while we're baking, along with some homemade apple butter. Did you notice?

حین پخت، به همراه مقداری کره سیب خانگی، ما را بر روی آن بچرخانیم. متوجه شدید؟

I used the idiom 'tide us over'. This means to have a small amount of something for a

من از اصطلاح "Tide us over" استفاده کردم. این به این معنی است که مقدار کمی از چیزی را برای

short period of time until the issue can be addressed in a larger way. For example, I

مدت کوتاهی در اختیار داشته باشید تا زمانی که موضوع بتوان به شکلی بزرگتر به آن پرداخت. به عنوان مثال، من

had a small snack to tide me over until dinner. He borrowed some money to tide him over until

یک میان وعده کوچک خوردم که تا شام از آن استفاده کنم. او مقداری پول قرض کرد تا او را تا

his next paycheck. I picked up a few things to tide us over until the weekend when we

دستمزد بعدی اش نگه دارد. چند چیز برداشتم تا آخر هفته که

can really go shopping. Listen again. >> We made some apple bran muffins to tide us over

واقعاً می‌توانیم به خرید برویم، به ما سر بزنم. دوباره گوش کن. >> ما مقداری کلوچه با سبوس سیب درست کردیم تا در

while we're baking, along with some homemade apple butter. So that's going to be delicious,

حین پخت، به همراه مقداری کره سیب خانگی روی ما بچرخد. بنابراین این خوشمزه خواهد بود،

and we're going to eat that while the pumpkin roasts. So now, we've put our two emptied-out

و ما آن را در حالی که کدو تنبل کباب می شود می خوریم. بنابراین اکنون، دو نیمه خالی شده خود را

halves on the baking pan, and we're going to put it in the oven at 350 [degrees Fahrenheit]

روی ظرف پخت قرار داده ایم و آن را در فر با دمای 350 [درجه فارنهایت]

for about an hour, hour and a half. Let's set the timer. Let's dig into these.

برای حدود یک ساعت و یک ساعت و نیم قرار می دهیم. بیایید تایمر را تنظیم کنیم. بیایید اینها را کاوش کنیم. در

Here I used the idiom to dig into something. This means to start eating, especially something

اینجا من از اصطلاح برای حفاری چیزی استفاده کردم. این به این معنی است که شروع به خوردن کنید، به خصوص چیزی که

you're excited about. Eating with enthusiasm. Let's dig into these. Listen again.

در مورد آن هیجان زده هستید. غذا خوردن با اشتیاق. بیایید اینها را کاوش کنیم. دوباره گوش کن.

>>Let's dig into these. >>Mark, what are you doing?

>> بیایید به اینها بپردازیم. >>مارک، چه کار می کنی؟

>>I am going to roast some pumpkin seeds,

>>من قصد دارم مقداری تخمه کدو تنبل را برشته کنم

which you guys extracted from the whole pumpkin. >>Which is now out of the oven and cooling.

که شما بچه ها از کل کدو حلوایی گرفته اید. >>که اکنون از فر خارج شده و در حال خنک شدن است.

>>Put some seasoning salt, put a little cayenne pepper, not too much. What else? Kinda just

>>کمی نمک چاشنی بریزید، کمی فلفل کاین بریزید ، نه زیاد. چه چیز دیگری؟

eyeballing this here. Kinda just eyeballing this here. Mark used the idiom to eyeball

اینجا فقط به این موضوع نگاه می کنم. اینجا فقط به این موضوع نگاه می کنم . مارک از این اصطلاح برای چیزی استفاده کرد

something. That means he's not measuring. He's just guessing the amounts of the spices

. یعنی اندازه گیری نمی کند. او فقط مقدار ادویه ها را حدس می زند

as he adds them to the seeds. Kinda just eyeballing this here. >>What else? Kinda just eyeballing

که آنها را به دانه ها اضافه می کند. اینجا فقط به این موضوع نگاه می کنم . >> چه چیز دیگری؟ اینجا فقط به این موضوع نگاه می کنم

this here. So when you scoop the seeds out of the pumpkin, save them. Rinse them well

. بنابراین وقتی دانه‌های کدو تنبل را بیرون می‌کشید، آن‌ها را ذخیره کنید. آنها را خوب آبکشی کرده

and separate them from the stringy orange part of the pumpkin. Let them air dry some,

و از قسمت نارنجی رشته ای کدو تنبل جدا کنید. اجازه دهید کمی هوا خشک شوند

and add some oil. Mark recommends using a lot of salt. He also adds paprika, chili pepper,

و مقداری روغن اضافه کنید. مارک استفاده از نمک زیاد را توصیه می کند . او همچنین پاپریکا، فلفل چیلی

and other spices to taste. Then put them in the oven. When they start popping, they're

و سایر ادویه ها را به طعم اضافه می کند. سپس آنها را در فر قرار دهید. وقتی شروع به ترکیدن کردند،

ready to be taken out. >>Oh, I heard that. >>I heard it too. Oh! >>They're popping, indeed,

آماده بیرون آوردن هستند. >> اوه، من این را شنیدم. >>من هم شنیدم. اوه! >>در واقع دارند می‌پرند،

so, we can take them out. Did you notice, Mark reduced the word 'them' to the schwa

بنابراین، ما می‌توانیم آنها را بیرون بیاوریم. آیا متوجه شدید، مارک کلمه "آنها" را به

and the M sound: uhm, uhm, take 'em, take 'em out. This is a common way to reduce the

صدای schwa و M کاهش داد: اوه، اوه، آنها را بردارید، آنها را بیرون بیاورید. این یک روش رایج برای کاهش

word 'them' in everyday speech. Take 'em out, bring 'em here, give 'em water, for example.

کلمه "آنها" در گفتار روزمره است. آنها را بیرون بیاورید، مثلاً به آنها آب بدهید.

Also notice Mark makes a stop T on the word 'out'. He does not release it: out. He simply

همچنین توجه داشته باشید که Mark یک توقف T روی کلمه "out" ایجاد می کند. او آن را آزاد نمی کند: بیرون. او به سادگی

brings his tongue into position for the T, out, cutting off the sound. Take 'em out.

زبان خود را در موقعیتی قرار می دهد که T را بیرون بیاورد و صدا را قطع کند. بیرونشون کن

Listen again. >>They're popping indeed, so, we can take them out. >>Yum, those look great.

دوباره گوش کن. >> آنها در واقع در حال ظاهر شدن هستند، بنابراین، ما می توانیم آنها را بیرون بیاوریم. >>اوه، اینها عالی به نظر می رسند.

Try one. Yum. >>Crunch? >>Mm, mm-hmm. Really delicious. What do you think chef, are you

یکی را امتحان کن. یام >> کرانچ؟ >>مم،مم-هم. واقعا خوشمزه نظرت چیه سرآشپز،

happy? >>Pretty happy. // Back to the pumpkin. Once it's cooled, separate the skin from the

خوشحالی؟ >> خیلی خوشحالم. // بازگشت به کدو تنبل. پس از سرد شدن، پوست آن را از

rest of the pumpkin. The skin does not go into the pie.

بقیه کدو جدا کنید. پوست داخل پای نمی رود.

Now Laura is going to puree the pumpkin with an immersion blender.

حالا لورا قرار است کدو تنبل را با مخلوط کن غوطه وری پوره کند.

>>Now we're going to put in some sugar, egg, evaporated

>>حالا مقداری شکر، تخم مرغ، شیر تبخیر شده

milk, some spices. For the full recipe, see the description on YouTube under the video,

، ادویه جات بریزیم. برای دستور کامل، توضیحات را در یوتیوب زیر ویدیو ببینید،

or, see the link on my website. Now Laura has loaded up the food processor... >>Yes.

یا لینک را در وب سایت من ببینید. حالا لورا غذاساز را بارگذاری کرده است... >>بله.

>>...with all the ingredients for our homemade pie crust. >>And now, we roll out the crust.

>>...با تمام مواد لازم برای کراست پای خانگی ما. >>و اکنون، پوسته را باز می کنیم.

>>What's that you have under the crust? I have a little plastic wrap underneath it so

>>چیزی که زیر پوسته دارید؟ من یک نایلون کوچک زیر آن دارم

that when it's time to transfer it, you just scoop it up and turn it over and pull the

تا وقتی زمان انتقال آن رسید، آن را بردارید و آن را برگردانید و

plastic off. >>I'm pretty serious about my pies, it's true. I like a good pie.

پلاستیک را بردارید. >>من در مورد کیک هایم بسیار جدی هستم ، درست است. من یک پای خوب دوست دارم.

Ok, I think we're almost ready. And now, now normally, you can use a pie pan, we're using a skillet,

خوب، من فکر می کنم ما تقریبا آماده هستیم. و حالا، حالا به طور معمول، می‌توانید از یک تابه پای استفاده کنید، ما از یک ماهیتابه،

a cast-iron skillet, and I've found it makes a really nice -- nicely done crust. It's not

یک ماهیتابه چدنی استفاده می‌کنیم، و من متوجه شدم که پوسته‌ای بسیار خوب - به خوبی درست شده است.

at all soggy on the bottom. Fast forward, shaping the crust in the dish.

تهش اصلا خیس نیست سریع جلو بروید و پوسته را در ظرف شکل دهید.

And now, we pour it in. >>How far up should I go?

و اکنون، آن را می ریزیم. >> تا کجا باید بروم؟

>>I think put all of it in. >>It's gonna be too much.

>> من فکر می کنم همه آن را وارد کنید. >> خیلی زیاد می شود.

It's gonna be too much. Did you notice that Laura said 'gonna' instead of going to.

خیلی زیاد میشه دقت کردید که لورا به جای رفتن گفت "میخوام"؟

It's gonna be too much. >>It's gonna be too much. Oh my gosh, it's gonna fit. All of it

خیلی زیاد میشه >> خیلی زیاد می شود. اوه خدای من درست میشه همه اش

is going to fit. That's one whole pumpkin, folks. >>We've determined the pie is done.

قرار است جا بیفتد. این یک کدو تنبل کامل است، مردم. >> ما تعیین کرده ایم که پای تمام شده است.

So, she comes out of the oven. Now she's nice and puffy, but this will collapse as it cools.

بنابراین، او از اجاق بیرون می آید. حالا او خوب و پف کرده است، اما با سرد شدن از بین می رود.

Let the pie cool for several hours. >>And here is the finished product. Unfortunately

اجازه دهید پای برای چند ساعت خنک شود. >>و در اینجا محصول نهایی است. متأسفانه

I have to show it to you by candle light because, if you'll remember, that snow that we were

باید آن را با نور شمع به شما نشان دهم، زیرا، اگر به خاطر داشته باشید، آن برفی که ما

so excited about: we've gotten maybe 6 inches, maybe more, and the power's out. It's been

بسیار هیجان زده بودیم: شاید 6 اینچ، شاید بیشتر، و برق تمام شده است.

out for a couple of hours. I expect it will be out for the entire night. So, in the low

چند ساعتی است که بیرون آمده است. من انتظار دارم تمام شب بیرون باشد. بنابراین، در

light, let's go ahead and cut the pie. Oh yeah. So, mm, man, I've got to say, I'm pretty

نور کم، بیایید جلو برویم و پای را برش دهیم. اوه بله. بنابراین، مرد، من باید بگویم، من

excited about this. I've gotta say. The words 'I have got to' can reduce to 'I've gotta'

در مورد این بسیار هیجان زده هستم. باید بگم کلمات "باید به" می تواند به "من باید"

or even simply 'I gotta' in everyday conversation. I gotta go, I gotta say, I gotta see that

یا حتی به سادگی "باید" در مکالمات روزمره کاهش یابد. من باید بروم، باید بگویم، باید ببینم که

... for example. Man, I've gotta say, I'm pretty excited about this.

... مثلا. مرد، باید بگویم، من در مورد این بسیار هیجان زده هستم.

Mm-hmm. It's really good. Guten appetit!

مممم واقعا خوبه. گوتن اشتها!