Don't Mix Up These 2 IDIOMS! | PHONE IT IN vs. DIAL IT IN | LEARN ENGLISH

The other day, I screwed up an idiom.

روز دیگر، یک اصطلاح را خراب کردم.

Do you know that phrasal verb? To screw something up means to do it wrong,

آیا آن فعل عبارتی را می شناسید؟ خراب کردن چیزی به معنای اشتباه کردن

to make a mistake, to mess up. I screwed up an idiom.

، اشتباه کردن، به هم ریختن است. یک اصطلاح را خراب کردم.

I used an idiom that sounds similar but actually has an opposite meaning.

من از اصطلاحی استفاده کردم که شبیه به نظر می رسد اما در واقع معنای مخالف دارد.

The idioms I'm talking about are ‘phone it in’ and ‘dial it in’

اصطلاحاتی که من در مورد آنها صحبت می کنم عبارتند از "phone it in" و "dial it in"

and they're both great idioms that have taken hold in modern usage.

و هر دو اصطلاحات عالی هستند که در استفاده مدرن جا افتاده اند.

It's absolutely possible that you'll come across these idioms in conversations with native speakers,

کاملاً ممکن است که در مکالمه با زبان مادری با این اصطلاحات روبرو شوید،

and once you become really comfortable with them,

و هنگامی که با آنها واقعاً راحت شوید

you may find that they are just the perfect phrases to express yourself in English.

، ممکن است متوجه شوید که آنها فقط عبارات عالی برای بیان خود به زبان انگلیسی هستند.

Today, we're going to deep dive with these two idioms.

امروز، ما با این دو اصطلاح به شیرجه رفتن عمیق خواهیم پرداخت.

You're going to know exactly how to use them.

شما دقیقاً خواهید دانست که چگونه از آنها استفاده کنید.

And don't forget, if you like this video,

و فراموش نکنید، اگر این ویدیو را دوست دارید،

or you learned something, give it a thumbs up and subscribe with notifications.

یا چیزی یاد گرفتید، آن را مثبت اعلام کنید و با اعلان‌ها مشترک شوید.

It really does help.

این واقعا کمک می کند.

To phone it in and to dial it in.

برای تماس با آن و شماره گیری آن.

As you know, these days, a phone looks like this: Hello!

همانطور که می دانید این روزها یک تلفن به این شکل است: سلام!

But it used to look like this, and to call somebody, you had to turn the dial.

اما قبلاً اینگونه به نظر می رسید و برای تماس گرفتن با کسی باید صفحه را می چرخاند.

So we have the phrase to dial a phone number.

بنابراین ما عبارت شماره گیری یک شماره تلفن را داریم.

Now we don't dial anymore. We press a number or enter a phone number,

حالا دیگر شماره نمی گیریم. ما یک شماره را فشار می دهیم یا یک شماره تلفن وارد می کنیم،

but we still use the verb ‘dial’.

اما همچنان از فعل "dial" استفاده می کنیم.

In an emergency, dial 911.

در مواقع اضطراری

So phone and dial go together in our heads.

911 را شماره گیری کنید.

But the idiom ‘phone it in’ means to do something without really trying,

اما اصطلاح «تلفن در آن» به معنای انجام کاری بدون تلاش واقعی،

without passion or enthusiasm, just because you have to do it,

بدون اشتیاق یا اشتیاق است، فقط به این دلیل که باید آن را انجام دهید،

produce mediocre work.

کار متوسطی تولید کنید.

To ‘dial it in’ is the opposite.

"شماره گیری آن" برعکس است.

It means to pay attention to detail, to be really focused, to produce great work.

این به معنای توجه به جزئیات، تمرکز واقعی، تولید کار بزرگ است.

To phone it in, this idiom comes to us from way back when someone might call into a meeting

برای تماس تلفنی، این اصطلاح از زمان‌های دور به ما می‌آید، زمانی که ممکن است شخصی به جای حضور در جلسه

rather than being there.

، با آن تماس بگیرد.

Now of course, telecommuting is incredibly common now,

اکنون البته، دورکاری در حال حاضر،

in this time, to join meetings via Skype or Zoom,

در این زمان، برای پیوستن به جلسات از طریق اسکایپ یا زوم بسیار رایج است،

but before all this technology was available, showing up in person was very important.

اما قبل از اینکه همه این فناوری در دسترس باشد، حضور شخصی بسیار مهم بود.

So if someone ‘phoned in’ instead of showing up, it showed a lack of enthusiasm and commitment.

بنابراین، اگر شخصی به جای حضور در تلفن تماس بگیرد، نشان دهنده عدم اشتیاق و تعهد است.

Phone it in. Let's look at some real-life examples of people using this idiom.

بیایید به چند نمونه واقعی از افرادی که از این اصطلاح استفاده می کنند نگاه کنیم.

He says it's not okay to phone it in.

او می‌گوید تماس تلفنی درست نیست.

He's talking about theaters here, actors, who may be performing the same role

او در اینجا درباره تئاترها صحبت می‌کند، بازیگرانی که ممکن است

in the same play eight times a week for months in a row.

هفته‌ای هشت بار برای ماه‌های متوالی همان نقش را در یک نمایش بازی کنند.

Even if it's that repetitive, don't phone it in.

حتی اگر آنقدر تکراری است، با آن تماس نگیرید.

Be enthusiastic, committed, and focused. Don't phone it in.

مشتاق، متعهد و متمرکز باشید. با تلفن تماس نگیرید.

Let's watch that clip again.

بیایید دوباره آن کلیپ را تماشا کنیم.

Here’s another clip.

اینم یه کلیپ دیگه

To write a great book, she can't phone it in.

برای نوشتن یک کتاب عالی، او نمی تواند با آن تماس بگیرد.

She can't write without passion or enthusiasm because that would produce a mediocre book.

او نمی تواند بدون اشتیاق یا اشتیاق بنویسد، زیرا این کار باعث تولید یک کتاب متوسط ​​می شود.

She can't phone it in if she wants to write a great book.

اگر بخواهد یک کتاب عالی بنویسد، نمی تواند با آن تماس بگیرد.

Here's the clip again.

اینم دوباره کلیپ

Let’s look at another clip.

یه کلیپ دیگه ببینیم

There, he's talking about someone who's close to retirement.

در آنجا او در مورد کسی صحبت می کند که نزدیک به بازنشستگی است.

That could be a classic time to work without enthusiasm, to just phone it in for another year or two,

این زمان می تواند یک زمان کلاسیک برای کار بدون اشتیاق باشد، فقط برای یک یا دو سال دیگر با تلفن تماس بگیرید،

until you get to retire. But this particular pastor is not phoning it in.

تا زمانی که بازنشسته شوید. اما این کشیش خاص با آن تماس نمی گیرد.

He's diving in, working on big topics in the church.

او در حال غواصی است و روی موضوعات بزرگ کلیسا کار می کند.

Let's watch that clip one more time.

یه بار دیگه اون کلیپ رو ببینیم

Now, dial it in. Originally this phrase had to do with car engines

اکنون، آن را شماره گیری کنید. در اصل این عبارت مربوط به موتورهای خودرو

and tuning them for optimal performance, making little adjustments here and there, getting it perfect.

و تنظیم آنها برای عملکرد بهینه، انجام تنظیمات کمی در اینجا و آنجا و رسیدن به آن کامل است.

Focus on perfection. The opposite of barely putting an effort, of phoning it in.

روی کمال تمرکز کنید. برعکس تلاش سخت، تماس تلفنی با آن.

Let's look at some examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

So he's talking about some sort of automatic coffee machine,

بنابراین او در مورد نوعی دستگاه قهوه ساز خودکار صحبت می کند،

and how it can get really specific, very detailed, it can dial it in,

و اینکه چگونه می تواند واقعاً خاص و با جزئیات باشد، می تواند آن را شماره گیری کند

to make the exact perfect cup of coffee for you.

تا دقیقاً یک فنجان قهوه عالی برای شما درست کند.

Let's see that again.

بیایید دوباره آن را ببینیم.

Here's another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

He uses a particular tool to really dial it in,

او از یک ابزار خاص استفاده می کند تا واقعاً آن را شماره گیری کند

to focus and get the details right, so the end result is perfect.

، تمرکز کند و جزئیات را به درستی دریافت کند، بنابراین نتیجه نهایی عالی است.

Let's watch it again.

بیایید دوباره آن را تماشا کنیم.

One final example.

یک مثال آخر

Rather than going wide, you dial it in, you focus on just a few things

به‌جای این‌که عریض باشید، آن را شماره‌گیری می‌کنید، فقط روی چند چیز تمرکز می‌کنید

and work so hard so that you really excel at them.

و آنقدر سخت کار می‌کنید که واقعاً در آنها عالی هستید.

This actually reminds me of the phrase ‘a jack of all trades, a master of none. Do you know this phrase?

این در واقع من را به یاد عبارت "یک جک از همه تجارت ها، یک استاد هیچ کدام" می اندازد. آیا این عبارت را می شناسید؟

A ‘jack of all trades’ is someone who can do a little bit of everything,

یک "جک از همه معاملات" کسی است که می تواند کمی از همه چیز انجام دهد،

but if you add on ‘a master of none’ that means you don't really excel at any of those skills.

اما اگر "یک استاد هیچ" را اضافه کنید، به این معنی است که واقعاً در هیچ یک از آن مهارت ها برتر نیستید.

So this guy is saying narrow your focus to just a few things,

بنابراین این مرد می‌گوید تمرکز خود را روی چند چیز محدود کنید،

then you can really dial it in and get really good at them.

سپس می‌توانید واقعاً آن را شماره‌گیری کنید و در آنها واقعاً خوب باشید.

Let's watch that clip again.

بیا دوباره اون کلیپ رو ببینیم

Now, I’m going to let you really dive in with these phrases.

حالا، من به شما اجازه می دهم واقعاً با این عبارات وارد شوید.

We're going to be watching longer excerpts so that you get more context.

ما گزیده‌های طولانی‌تری را تماشا می‌کنیم تا زمینه بیشتری پیدا کنید.

That will help you develop a deeper understanding of these idioms and how to use them.

این به شما کمک می کند تا درک عمیق تری از این اصطلاحات و نحوه استفاده از آنها ایجاد کنید.

You'll hear each excerpt twice to give you more time to process it and really understand how the idiom was used.

هر گزیده ای را دو بار خواهید شنید تا زمان بیشتری برای پردازش آن در اختیار داشته باشید و واقعاً بفهمید که این اصطلاح چگونه استفاده شده است.

We'll do 10 examples of each and then I’ll give you some advice on what to work on next.

ما 10 نمونه از هر کدام را انجام می دهیم و سپس به شما توصیه می کنم که در مرحله بعد روی چه چیزی کار کنید.

Now in this next example, it’s interesting.

حالا در این مثال بعدی، جالب است.

She uses ‘dial it in’ but she makes the same mistake I made.

او از "dial it in" استفاده می کند، اما همان اشتباهی را که من مرتکب شدم انجام می دهد.

She should be using ‘phone it in’.

او باید از «phone it in» استفاده کند.

Because she’s talking about people who are not trying hard, who are not enthusiastic.

زیرا او در مورد افرادی صحبت می کند که سخت تلاش نمی کنند، مشتاق نیستند.

That is ‘phone it in’.

این عبارت است از "تلفن آن در".

But she messes them up, she mixes them up, and uses ‘dial it in’.

اما او آنها را به هم می زند، آنها را با هم مخلوط می کند و از "dial it in" استفاده می کند.

Oh, I love these idioms! If there are any idioms that you've been confused by,

اوه، من عاشق این اصطلاحات هستم! اگر اصطلاحاتی وجود دارد که با آنها گیج شده اید

put them in the comments below, and maybe an explanation will make its way into a video.

، آنها را در نظرات زیر قرار دهید، شاید توضیحی راه خود را در یک ویدیو باز کند.

I do have a whole playlist on idioms that you can click on right now to keep on learning.

من یک لیست پخش کامل در اصطلاحات دارم که می توانید همین الان روی آن کلیک کنید تا به یادگیری ادامه دهید.

Don't phone it in, keep watching.

با تلفن تماس نگیرید، به تماشا کردن ادامه دهید.

And if you don't already know, I make new videos every Tuesday,

و اگر قبلاً نمی‌دانید، من هر سه‌شنبه ویدیوهای جدیدی می‌سازم،

primarily to help non-native speakers of American English feel more comfortable with,

عمدتاً برای این که به افراد غیربومی انگلیسی آمریکایی کمک کنم با آنها راحت‌تر،

confident in and knowledgeable in speaking American English.

اعتماد به نفس و دانش در صحبت کردن به انگلیسی آمریکایی احساس کنند.

I also have an academy,

من همچنین یک آکادمی دارم،

Rachel's English Academy, where you can train to take your English communication skills to a new level,

آکادمی انگلیسی راشل، که در آن می توانید آموزش دهید تا مهارت های ارتباطی انگلیسی خود را به سطح جدیدی ارتقا دهید

check it out at rachelsenglishacademy.com

، آن را در rachelsenglishacademy.com بررسی کنید

That's it and thanks so much for using Rachel’s English.

.