Horse Idioms! American English Pronunciation

A friend of mine in a rock band here in New York recently asked me and another friend

اخیراً یکی از دوستانم در یک گروه راک در نیویورک از من و یکی دیگر از دوستانم خواست

to show up at his concert wearing a horse mask. Needless to say, this generated quite

تا با ماسک اسب در کنسرت او حاضر شویم . نیازی به گفتن نیست که این موضوع

a bit of interest. And this got us all thinking about idioms involving a horse. In this American

علاقه زیادی را ایجاد کرد. و این باعث شد همه ما به اصطلاحات مربوط به اسب فکر کنیم. در این

English pronunciation video, we'll go over some of those idioms.

ویدیوی تلفظ انگلیسی آمریکایی، به برخی از این اصطلاحات خواهیم پرداخت.

Would you believe we came up with almost 20 phrases and idioms that use the word horse,

آیا باورتان می‌شود که ما تقریباً 20 عبارت و اصطلاحی پیدا کرده‌ایم که از کلمه اسب

or somehow reference horses. And, I'm sure there are more.

یا به نوعی مرجع اسب استفاده می‌کنند. و، من مطمئن هستم که بیشتر وجود دارد.

>> Get off your high horse. >> Get off your high horse. That's a perfect

>> از اسب بلند خود پیاده شوید. >> از اسب بلند خود پیاده شوید. این

one. >> Stop horsing around

یکی کامل است. >> دور زدن را متوقف کنید

>> These are, you have so many idioms! >> Yeah, I'm cheating.

>> اینها هستند، شما اصطلاحات زیادی دارید! >> آره، دارم تقلب می کنم. از

Get off your high horse. To be on a 'high horse' is to have an attitude of arrogance,

اسب بلندت پیاده شو سوار شدن بر یک « اسب بلند» به معنای داشتن نگرش تکبر و

of self-righteousness. 'Get off your high horse' means, stop being so arrogant. You

خودپسندی است. "از اسب بلندت پیاده شو " یعنی اینقدر مغرور نباش. شما

have a couple options with the T in 'get'. You can either make it a flap T, connecting

چند گزینه با T در "get" دارید. می‌توانید آن را به یک فلپ T تبدیل کنید، و

it to the word 'off', get off, get off. Or, if you're really emphasizing and going to

آن را به کلمه «خاموش کردن» وصل کنید، پیاده شوید، پیاده شوید. یا، اگر واقعاً تأکید می‌کنید و می‌خواهید

make a pause, you can make it a stop T. Get off. Get off your high horse.

مکث کنید، می‌توانید آن را توقف کنید. پیاده شوید . از اسب بلندت پیاده شو

Stop horsing around. Horsing around is rough of rowdy play, usually in good fun. My mom

اسب سواری را متوقف کنید اسب سواری در اطراف یک بازی خشن است ، معمولاً برای سرگرمی خوب. مادرم

often accused my brother and I of horsing around.

اغلب من و برادرم را متهم می‌کرد که در اطراف اسب سواری می‌کنیم.

>> Horse idioms. We have: don't look a gift horse in the mouth...

>> اصطلاحات اسب. داریم: به یک اسب هدیه در دهان نگاه نکن... >>

>> ...you can lead a horse to water, but you can't make it drink,

... می توانی اسب را به سوی آب بکشی، اما نمی توانی آن را بنوشی، >>

>> ...hoofing it.

... آن را سم بزنی. به

Don't look a gift horse in the mouth. This means, don't be ungrateful or suspicious when

یک اسب هدیه در دهان نگاه نکنید. یعنی وقتی

someone gives you something. A friend said this to me recently when I was talking about

کسی چیزی به شما می دهد ناسپاس یا مشکوک نباشید. یکی از دوستان اخیراً وقتی در مورد

an offer that I got from someone to help me with my business. And I was a little suspicious.

پیشنهادی که از طرف شخصی برای کمک به من در کسب و کارم دریافت کردم صحبت می کردم این را به من گفت. و من کمی مشکوک بودم.

He said, "You know, Rachel, don't look a gift horse in the mouth."

او گفت: "می دانی، راشل، به دهان اسب هدیه نگاه نکن ."

You can lead a horse to water, but you can't make it drink. This basically means, you can't

می توانی اسب را به آب بکشی، اما نمی توانی آن را بنوشی. این اساساً به این معنی است که شما نمی توانید

make people do what they don't want to do. Let's talk a little bit about the pronunciation.

کاری کنید که مردم کاری را که نمی خواهند انجام دهند. بیایید کمی در مورد تلفظ صحبت کنیم.

You can lead a horse. So the main verb here is the word 'lead'. That means 'can' is a

شما می توانید اسب را هدایت کنید. بنابراین فعل اصلی در اینجا کلمه "Lead" است. این بدان معناست که "می توانم" یک

helping verb. So we don't want to say 'can'. We instead want to reduce that word to 'kn',

فعل کمک کننده است. بنابراین ما نمی خواهیم بگوییم "می توانم". ما در عوض می خواهیم آن کلمه را به "kn"،

'kn'. You can lead. You can lead a horse to water. But you can't make it drink. You might

"kn" کاهش دهیم. شما می توانید رهبری کنید. شما می توانید اسب را به سمت آب هدایت کنید. اما شما نمی توانید آن را بنوشید. ممکن است

hear a CH sound happening between 'but' and 'you', but you, but you. This can happen when

صدای CH را بشنوید که بین "اما" و " شما" اتفاق می افتد، اما شما، اما شما. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که

the T is followed by the Y consonant, but you, but you. But you can't make it drink.

T توسط صامت Y دنبال شود، اما شما، اما شما. اما شما نمی توانید آن را بنوشید.

You can lead a horse to water, but you can't make it drink.

می توانی اسب را به آب بکشی، اما نمی توانی آن را بنوشی.

Hoofing it means to be moving really fast, to be running somewhere. For example, I hoofed

سُل زدن یعنی واقعاً سریع حرکت کردن، در جایی دویدن. به عنوان مثال، من

it to work because I overslept. Note that the double-O here is pronounced as the UH

آن را به دلیل بیش از حد خوابیدن سم زدم تا کار کند. توجه داشته باشید که double-O در اینجا به صورت واکه UH تلفظ می شود

vowel, just like cook, book, and Brooklyn.

، درست مانند cook، book و Brooklyn.

>> Straight from the horse's mouth. >> Making hay.

>> مستقیم از دهان اسب. >> ساخت یونجه.

>> A charlie horse.

>> اسب چارلی.

Straight from the horse's mouth means that you've something from the most authoritative

مستقیماً از دهان اسب به این معنی است که شما چیزی از معتبرترین

or dependable source. For example: >> Did you hear Jane is quitting her job? >> No way.

یا قابل اعتمادترین منبع دارید. به عنوان مثال: >> شنیدید که جین کارش را رها می کند؟ >> به هیچ وجه.

Where did you hear that? >> From Jane herself. Straight from the horse's mouth.

از کجا شنیدی؟ >> از خود جین. مستقیم از دهان اسب.

Making hay, or, making hay while the sun shines. This is to make the most of current opportunities.

یونجه درست کردن، یا، یونجه درست کردن در حالی که خورشید می تابد. این برای استفاده حداکثری از فرصت های فعلی است.

If you put doing something off, you may loose the opportunity to do it. For example, let's

اگر انجام کاری را به تعویق بیندازید، ممکن است فرصت انجام آن را از دست بدهید. به عنوان مثال، بیایید

make hay and go for a run before it starts raining again.

یونجه درست کنیم و قبل از شروع دوباره باران، برای دویدن برویم .

A charlie horse. This phrase is used for muscle cramps in the legs. You might hear this phrase

یک اسب چارلی این عبارت برای گرفتگی عضلات پا استفاده می شود. ممکن است

as you watch the Olympics this summer.

هنگام تماشای المپیک تابستانی این عبارت را بشنوید.

>> I could eat a horse. >> I'm so hungry I could eat a horse. That's true.

>> من می توانستم یک اسب بخورم. >> من آنقدر گرسنه هستم که می توانم یک اسب بخورم. درست است.

>> Did we say don't beat a dead horse? Don't beat a dead horse.

>> گفتیم اسب مرده را نزن؟ اسب مرده را نزن

I could eat a horse. Well, this means, of course, that you're very very hungry. Notice

من می توانستم یک اسب بخورم. خب، این بدان معناست که شما بسیار گرسنه هستید. به

the T at the end of the word 'eat' links to the next word, a, a schwa sound, so it's a

T در انتهای کلمه "eat" به کلمه بعدی، a، صدای schwa، پیوند می خورد، بنابراین

flap T or a light D sound. Eat a, eat a, eat a. I could eat a horse. >> Rachel, are you

صدای T flap یا صدای D سبک است. یک بخور، یک بخور، یک بخور. من می توانستم یک اسب بخورم. >> راشل،

hungry? >> Yeah, I skipped lunch, so I could eat a horse.

گرسنه ای؟ >> آره، من ناهار را حذف کردم، تا بتوانم یک اسب بخورم.

Don't beat a dead horse. You might say this to someone who can't let a situation go. If

اسب مرده را نزن ممکن است این را به کسی بگویید که نمی تواند شرایط را رها کند. اگر

you think someone needs to accept things as they are, and they just keep talking about

فکر می‌کنید کسی باید همه چیز را همانطور که هست بپذیرد، و او فقط در مورد

'what if?', 'what if?', then you might say: Look, don't beat a dead horse. It's done.

«چه می‌شد؟»، «اگر چه می‌شد؟» صحبت می‌کند، ممکن است بگویید: ببین، اسب مرده را کتک نده. انجام شد.

>> Don't put the cart before the horse. >> That's a horse of a different color.

>> گاری را جلوی اسب قرار ندهید. >> این اسبی با رنگ متفاوت است.

Don't put the cart before the horse. This means be patient and do things the right way,

گاری را جلوی اسب نگذارید. این به این معنی است که صبور باشید و کارها را به روش درست و

in the right order. Sometimes it's very tempting to do things out of order and skip ahead.

به ترتیب درست انجام دهید. گاهی اوقات بسیار وسوسه انگیز است که کارهایی را بدون نظم انجام دهید و جلوتر بروید.

But it doesn't always get the best results. Someone might say to you: do it right, don't

اما همیشه بهترین نتایج را نمی گیرد. ممکن است کسی به شما بگوید: این کار را درست انجام دهید،

put the cart before the horse.

گاری را جلوتر از اسب قرار ندهید.

A horse of a different color. That is when you bring something up that is unlike that

اسبی با رنگ متفاوت این زمانی است که شما چیزی را مطرح می کنید که با

which you are already talking about. For example, to me, writing and spelling are easy. But

آنچه قبلاً صحبت می کنید متفاوت است. مثلا برای من نوشتن و املا آسان است. اما

math, that's a horse of a different color. Meaning, to me, math is very hard.

ریاضی، این اسبی با رنگ دیگری است. یعنی برای من ریاضی خیلی سخت است.

>> Oh, there are so many idioms with 'horse'! >> Hold your horses!

>> Hold your horses! >> That's a great one.

>> اوه، اصطلاحات بسیاری با "اسب" وجود دارد! >> اسب های خود را نگه دارید!

>> اسب های خود را نگه دارید! این یکی عالی است.

Hold your horses. That means hold on, be patient, stop what you've just started. It's among

اسب های خود را نگه دارید این یعنی دست نگه دارید، صبور باشید، کاری را که تازه شروع کرده اید متوقف کنید. این اصطلاح یکی از

the most common of these horse idioms. Notice I'm reducing the word 'your' to 'yer', 'yer'.

رایج ترین این اصطلاحات اسب است. توجه داشته باشید که من کلمه "شما" را به "yer"، "yer" کاهش می دهم.

Hold your horses.

اسب های خود را نگه دارید

>> This is a one-horse town. Put a horse out to pasture.

>> این شهر یک اسب است. یک اسب را به چراگاه بگذارید.

A one-horse town is a small, maybe insignificant town. For example, he's very overwhelmed by

شهر تک اسبی شهری کوچک و شاید کم اهمیت است . به عنوان مثال، او بسیار غرق

the city, he comes from a one-horse town.

شهر است، او از یک شهر تک اسبی می آید.

To put a horse out to pasture. This is when a racing horse is retired, but it can also

برای بیرون گذاشتن اسب به چراگاه. این زمانی است که یک اسب مسابقه بازنشسته می شود، اما می توان از آن

be used with people, when someone is forced to retire. For example, Larry is past retirement

برای افراد استفاده کرد، زمانی که شخصی مجبور به بازنشستگی شود. به عنوان مثال، لری از سن بازنشستگی گذشته است

age. I think it's time to put him out to pasture.

. فکر می کنم وقت آن رسیده که او را به چراگاه ببرم.

>> Wild horses couldn't drag him away. >> Oh that's a good one. I use that sometimes.

>> اسب های وحشی نتوانستند او را از خود دور کنند. >> اوه که خوب است. من گاهی اوقات از آن استفاده می کنم.

My friend used that once recently.

دوست من اخیراً یک بار از آن استفاده کرده است.

Wild horses couldn't drag him away. This is said when someone is very engrossed in or

اسب های وحشی نتوانستند او را از خود دور کنند. این را زمانی می گویند که شخصی بسیار غرق در چیزی یا

committed to something. Nothing can persuade him or her to leave or stop doing that thing.

متعهد به چیزی باشد. هیچ چیز نمی تواند او را متقاعد کند که آن کار را ترک کند یا از انجام آن دست بردارد.

For example, >> Are you watching the Mad Men Finale tonight? >> Yes, wild horses couldn't

به عنوان مثال، >> آیا امشب فینال Mad Men را تماشا می کنید ؟ >> بله، اسب های وحشی نتوانستند

drag me away.

مرا از خود دور کنند.

>> A dark horse candidate, for example.

>> برای مثال یک نامزد اسب تیره.

A dark horse is someone who is more or less unknown who emerges to a place of prominence

اسب تیره کسی است که کم و بیش ناشناخته است و

or importance, usually in a competition. This is used quite a bit to describe a candidate

معمولاً در یک مسابقه به مکان برجسته یا مهمی ظاهر می شود. این مقدار کمی برای توصیف یک نامزد

in politics.

در سیاست استفاده می شود.

After doing our idiom research, we went out to dinner, and then made our way home. Although,

پس از انجام تحقیقات اصطلاحی، برای شام بیرون رفتیم و سپس راهی خانه شدیم. اگرچه،

I can't really recommend riding a bike in the horse mask, because essentially, I could

من واقعاً نمی توانم دوچرخه سواری با ماسک اسب را توصیه کنم، زیرا اساساً

not see a thing out of it.

نمی توانستم چیزی از آن ببینم.

That's it. Thanks so much for using Rachel's English.

خودشه. خیلی ممنون که از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید.

Don't stop there. Have fun with my real-life English videos. Or get more comfortable with

در اینجا متوقف نشوید. با ویدیوهای انگلیسی واقعی من لذت ببرید . یا با

the IPA in this play list. Learn about the online courses I offer, or check out my latest

IPA در این لیست پخش راحت تر شوید. درباره دوره های آنلاینی که ارائه می دهم بیاموزید یا آخرین ویدیوی من را بررسی کنید

video.

.