English Conversation

In this American English pronunciation video, we'll go for a hike in Colorado.

در این ویدیوی تلفظ انگلیسی آمریکایی، ما برای پیاده روی در کلرادو خواهیم رفت.

My dad and I discussed the hike and we'll talk about interesting pronunciations and vocabulary words

من و پدرم در مورد پیاده‌روی صحبت کردیم و در مورد تلفظ‌های جالب و لغات واژگانی

that come up in real English conversation.

که در مکالمه واقعی انگلیسی ظاهر می‌شوند صحبت خواهیم کرد.

This hike is called Chihuahua Gulch.

این پیاده روی چیهواهوا گولچ نام دارد.

Chihuahua.

چیهواهوا. آیا

Have you heard this word before? It's a teeny tiny breed of dog.

قبلاً این کلمه را شنیده اید؟ این یک نژاد سگ کوچک و کوچک است.

The spelling is pretty strange in American English because this word comes to us from Spanish.

املا در انگلیسی آمریکایی بسیار عجیب است زیرا این کلمه از اسپانیایی به ما می آید.

The breed originated in Mexico.

منشا این نژاد مکزیک است.

This hike is called Chihuahua Gulch and it's about seven miles roundtrip.

این پیاده روی Chihuahua Gulch نام دارد و حدود هفت مایل رفت و برگشت است.

Roundtrip.

رفت و برگشت.

The opposite of this phrase is one way.

نقطه مقابل این عبارت یک راه است.

So when you go somewhere and come back, that's roundtrip.

بنابراین وقتی به جایی می روید و برمی گردید، آن سفر رفت و برگشت است.

Notice how the D is dropped.

توجه کنید که D چگونه حذف می شود.

Roundtrip.

رفت و برگشت.

We often drop the D when it comes between two other consonants.

ما اغلب وقتی D را بین دو صامت دیگر قرار می دهیم رها می کنیم.

Roundtrip.

رفت و برگشت.

Roundtrip.

رفت و برگشت.

It's about seven miles roundtrip and it goes up about 1,900 feet.

حدود هفت مایل رفت و برگشت است و حدود 1900 فوت بالا می رود.

So this hike ends at a lake?

پس این پیاده روی به یک دریاچه ختم می شود؟

Yeah. You go… you start off going uphill about thirty minutes, then you go through this long valley.

آره می روی... حدود سی دقیقه شروع به بالا رفتن از سربالایی می کنی، سپس از این دره طولانی می گذری.

Notice how my dad really stretches out the word ‘long’.

توجه کنید که چگونه پدرم واقعاً کلمه "طولانی" را به زبان می آورد.

Why does he do that?

چرا او این کار را می کند؟

When we want to really stress words, we make them longer,

وقتی می‌خواهیم واقعاً روی کلمات تأکید کنیم، آنها را طولانی‌تر می‌کنیم،

and you might do that especially with the word ‘long’ making it longer for dramatic purposes.

و ممکن است این کار را با کلمه «طولانی» برای اهداف نمایشی طولانی‌تر انجام دهید.

Long Valley.

دره طولانی.

That took a long time.

که خیلی طول کشید.

That test was so long.

اون امتحان خیلی طولانی بود

through this long valley with a lot of gorse and little lakes and—

از طریق این دره طولانی با گورچه های فراوان و دریاچه های کوچک و-

Gorse.

گورس.

Hmm…do you know that word? I didn't either.

هوم ... آیا این کلمه را می شناسید؟ من هم نکردم.

Let's find out what it means.

بیایید بفهمیم معنی آن چیست.

With a lot of gorse and little lakes and little streams.

با انبوه گورچه ها و دریاچه های کوچک و نهرهای کوچک.

Gorse.

گورس.

Gorse are these bushes.

گورس این بوته هاست.

Oh! I didn’t…didn’t know that.

اوه! من این را نمی دانستم ...

And you sort of go to the end of the trees where the jeep road ends.

و به نوعی به انتهای درختان می روید که جاده جیپ به پایان می رسد.

Did you understand what he said there?

فهمیدی اونجا چی گفت؟

He called this road ‘jeep road’.

او این جاده را «جاده جیپ» نامید.

So a jeep is a really rugged vehicle that has a high clearance.

بنابراین جیپ یک وسیله نقلیه واقعا ناهموار است که از ترخیص بالایی برخوردار است.

That is a lot of room between the ground and the bottom of a car.

این فضای زیادی بین زمین و کف ماشین است.

You would not be able to drive a regular car on this road.

در این جاده نمی توانید با ماشین معمولی رانندگی کنید.

Where the jeep road ends and then it’s just a single path.

جایی که جاده جیپ به پایان می رسد و سپس فقط یک مسیر است.

And you end up at a mountain lake.

و در نهایت به یک دریاچه کوهستانی می رسید.

And you said that mountain lake: "Eh, if you’ve seen one, you’ve seen them all."

و به آن دریاچه کوهستانی گفتی: "اوه، اگر یکی را دیده ای، همه آنها را دیده ای."

You've seen one. You seen them all.

شما یکی را دیده اید. همه را دیدی

This is a phrase you might use to say that something isn't special.

این عبارتی است که ممکن است برای بیان اینکه چیزی خاص نیست استفاده کنید.

Now the full grammatically correct pronunciation of this phrase would be

اکنون تلفظ صحیح کامل این عبارت از نظر گرامری به این صورت خواهد بود:

‘If you've seen one, you've seen them all.’

«اگر یکی را دیده‌اید، همه‌شان را دیده‌اید.»

but that's not how we pronounce it.

اما ما آن را اینگونه تلفظ نمی‌کنیم.

We like to reduce things in American English

ما دوست داریم چیزها را در انگلیسی آمریکایی

especially familiar words and phrases

به خصوص کلمات و عبارات آشنا کاهش دهیم

and this is a familiar known phrase.

و این یک عبارت شناخته شده آشنا است.

You've seen one, you've seen them all.

شما یکی را دیده اید، همه آنها را دیده اید.

We dropped the word ‘if’, we reduce ‘you've’ to just ye-- and we reduce ‘them’ to ‘um’.

ما کلمه "اگر" را حذف کردیم، "شما باید" را به فقط ye-- و "آنها" را به "ام" کاهش می دهیم.

You seen.

دیدی

Seen um.

دیده ام

You've seen one. You seen them all.

شما یکی را دیده اید. همه را دیدی

Another scenario where you may use this:

سناریوی دیگری که می توانید از این استفاده کنید:

do you want to visit Paris?

آیا می خواهید از پاریس دیدن کنید؟

Nah, I'm not that into cities.

نه، من اهل شهرها نیستم.

You've seen one, you've seen them all.

شما یکی را دیده اید، همه آنها را دیده اید.

Eh, You've seen one, you've seen them all.

اوه، شما یکی را دیده اید، همه آنها را دیده اید.

A lot of them are pretty similar.

بسیاری از آنها تقریباً مشابه هستند.

A lot of them.

بسیاری از آنها را.

My dad also reduced 'them' to 'um'.

پدرم نیز «آنها» را به «ام» کاهش داد.

This is a really common reduction just like in the phrase ‘you've seen one, you seen them all’.

این یک کاهش واقعا رایج است درست مانند عبارت "شما یکی را دیدید، همه آنها را دیدید".

A lot of them.

بسیاری از آنها را.

A lot of them.

بسیاری از آنها را.

Practice that with me out loud, smoothly connecting all the words.

آن را با من با صدای بلند تمرین کنید و همه کلمات را به آرامی به هم وصل کنید.

A lot of them.

بسیاری از آنها را.

A lot of them.

بسیاری از آنها را.

A lot of them are pretty similar.

بسیاری از آنها تقریباً مشابه هستند.

But you do have a great view? You can see a long way out over the... a couple of different mountain ranges.

اما آیا منظره عالی دارید؟ شما می توانید راه طولانی را بر فراز چند رشته کوه مختلف ببینید.

A couple of different mountain ranges.

چند رشته کوه مختلف

My dad reduced the word ‘of’ to just the schwa. Uh.

پدرم کلمه "of" را فقط به schwa تقلیل داد. اوه

A couple of—

چند-

We do this so much in conversation especially with this phrase: a couple of—

ما این کار را خیلی در گفتگو انجام می دهیم، به خصوص با این عبارت: یک زن و شوهر-

A couple of different mountain ranges. And the lake itself is probably—

چند رشته کوه مختلف. و خود دریاچه احتمالاً -

Probably— This is how we pronounce ‘probably’ most of the time in conversation.

احتمالاً - اینگونه است که ما در مکالمه بیشتر اوقات "احتمالا" را تلفظ می کنیم.

You can do it too. It simplifies the word and makes it easier to say.

شما می توانید آن را انجام دهید. این کلمه را ساده می کند و بیان آن را آسان می کند.

Try it now.

الآن امتحانش کن.

Probably.

شاید.

Probably.

شاید.

Probably.

شاید.

Itself is probably hundred yards across and maybe 200 by 400.

خودش احتمالا صد یارد و شاید 200 در 400 باشد.

Does anyone ever swim there?

آیا کسی تا به حال آنجا شنا می کند؟

I did see somebody swim in there once.

من یک بار دیدم کسی در آنجا شنا می کند.

- Very cold. - Ice cold. Really cold.

- خیلی سرد. - خیلی سرد. واقعا سرد.

Listen to the different ways we describe how cold it is.

به روش های مختلفی که توصیف می کنیم چقدر سرد است گوش دهید.

- Very cold. - Ice cold. Really cold.

- خیلی سرد. - خیلی سرد. واقعا سرد.

Really cold.

واقعا سرد.

Ice cold.

خیلی سرد.

Very cold.

خیلی سرد.

'Really’ and ‘very’ are words we use before adjectives to say there's a lot of something.

"واقعا" و "خیلی" کلماتی هستند که ما قبل از صفت ها استفاده می کنیم تا بگوییم چیزهای زیادی وجود دارد.

Really cold.

واقعا سرد.

Very cold.

خیلی سرد.

A high amount of coldness.

سردی زیاد.

Ice cold is another great way to describe something being very cold.

سرمای یخ راه عالی دیگری برای توصیف یک چیز بسیار سرد است.

Now this lake is not ice, its water, it's very cold water.

حالا این دریاچه یخ نیست، آبش، آب خیلی سردی است.

So describing it as ice cold is an exaggeration, a hyperbole.

بنابراین توصیف آن به عنوان سرمای یخ، اغراق آمیز است.

I know it's not actually ice.

من می دانم که در واقع یخ نیست.

I know it's just extremely cold water.

میدونم فقط آب خیلی سرده

- Very cold. - Ice cold. Really cold.

- خیلی سرد. - خیلی سرد. واقعا سرد.

I had no temptation to do that.

هیچ وسوسه ای برای انجام این کار نداشتم.

Yeah, I don’t think I will either.

آره، فکر نمی کنم این کار را هم بکنم.

This is just… you can't design a better day.

این فقط... شما نمی توانید روز بهتری را طراحی کنید.

There's not much wind, hardly any clouds,

باد زیادی نمی‌وزد، تقریباً ابری وجود ندارد،

cool but not cold, and this time of year, you have a lot of aspens turning yellow.

خنک است اما سرد نیست، و در این زمان از سال، درختان زیادی دارید که زرد می‌شوند.

This time of year.

این موقع از سال

Another example of reducing the word ‘of’ to just the schwa in natural conversation.

مثال دیگری از تقلیل کلمه "of" فقط به schwa در مکالمه طبیعی.

This time of year.

این موقع از سال در

This time of year, you have a lot of aspens turning yellow and these bushes, I mean, they would be green

این موقع از سال، شما تعداد زیادی آجیل دارید که زرد می شوند و این بوته ها، یعنی سبز می شوند

and in the summer.

و در تابستان.

Yeah it looks awesome. I mean, I love, I love the view.

آره به نظر عالیه یعنی من عاشق منظره هستم.

Yeah.

آره

Sweeping views.

مناظر وسیع

And we have seen wildlife along here.

و ما در اینجا حیات وحش را دیده ایم.

Yeah, just a couple hundred yards down. Once, there were four moose.

آره، فقط چند صد متر پایین تر. یک بار، چهار گوزن وجود داشت.

Moose.

گوزن شمالی.

These animals are fairly rare to see in the wild.

دیدن این حیوانات در طبیعت بسیار نادر است.

One other time when I was in Colorado, we saw one.

یک بار دیگر که در کلرادو بودم، یکی را دیدیم.

Click here or in the video description to see that video.

برای دیدن آن ویدیو اینجا یا در توضیحات ویدیو کلیک کنید.

There were four moose grazing right by the path.

درست کنار مسیر چهار گوزن در حال چرا بودند.

Further down yet, we saw heard of maybe 10 or 15 antelope.

پایین تر، ما دیدیم که شاید 10 یا 15 بز کوهی شنیده شود.

- Wow. - Galloping along. You often see deer.

- وای. - تاختن در طول. اغلب گوزن ها را می بینید.

You often see.

اغلب می بینید.

My dad reduced ‘you’ to ye, changing the vowel to the schwa.

پدرم «تو» را به تو کاهش داد و مصوت را به schwa تغییر داد.

This is also a common reduction.

این نیز یک کاهش رایج است.

Why do we do this?

چرا این کار را می کنیم؟

Because in American English, the contrast between stressed and unstressed syllables is really important.

زیرا در انگلیسی آمریکایی، تضاد بین هجاهای تاکید شده و بدون تاکید واقعا مهم است.

So if we can make unstressed syllables even shorter by changing something, then we do that.

بنابراین اگر بتوانیم هجاهای بدون تاکید را با تغییر چیزی کوتاه‌تر کنیم، این کار را انجام می‌دهیم.

You often see.

You often see deer up here and then on the rocks, you can see marmots

اغلب می بینید.

شما اغلب آهو را اینجا و سپس روی صخره ها می بینید،

sometime and pike which are little tiny animals like and they squeak.

گاهی اوقات مارموت ها و پاک ها را می بینید که شبیه حیوانات کوچک هستند و جیرجیر می کنند.

How many times have you done this hike?

چند بار این پیاده روی را انجام داده اید؟

Probably five or six.

احتمالا پنج یا شش.

Probably.

شاید.

There's another probably to probably reduction.

احتمالاً کاهش دیگری وجود دارد.

Probably five or six.

احتمالا پنج یا شش.

And to me, it's the most scenic hike around here especially in September.

و برای من، این زیباترین پیاده روی در اطراف اینجا به خصوص در ماه سپتامبر است.

Scenic. This is a great word you can use to describe a beautiful landscape. Scenic.

خوش منظره. این یک کلمه عالی است که می توانید برای توصیف یک منظره زیبا از آن استفاده کنید. خوش منظره.

Scenic.

خوش منظره.

To me it's the most scenic hike around here especially in September

به نظر من این زیباترین کوهپیمایی در اطراف اینجاست، به خصوص در ماه سپتامبر،

because the aspen are turning yellow and a lot of these bushes are turning red and in June, July,

زیرا صخره‌های دریایی زرد می‌شوند و بسیاری از این بوته‌ها قرمز می‌شوند و در ژوئن، جولای،

it's just the waters too high you'd have to take off your shoes and put on sandals and just wade through.

آب آنقدر بالاست که باید کفش‌های خود را در بیاورید و بپوشید. در صندل و فقط از طریق راه رفتن.

So usually, we wait till August or September to do this one.

بنابراین معمولاً برای انجام این کار تا آگوست یا سپتامبر صبر می کنیم.

Wade.

وید

This is what you do when you're walking through water.

این کاری است که وقتی در آب راه می روید انجام می دهید.

So you're not swimming. You're walking like through a creek.

بنابراین شما شنا نمی کنید. مثل یک نهر راه می روی.

If the water is too deep, then you can't wade. You have to swim.

اگر آب خیلی عمیق است، پس نمی توانید راه بروید. باید شنا کنی

Take off your shoes and put on sandals and just wade through.

کفش های خود را در بیاورید و صندل بپوشید و فقط از آن عبور کنید.

Here is David walking over the creek that dad says you have to wade through when the water is higher.

اینجا دیوید است که از روی نهر راه می‌رود که پدر می‌گوید وقتی آب بالاتر است باید از آن عبور کنید.

We didn't make it to the top.

ما به اوج نرسیدیم.

Yeah but we got to a good turning around point

بله، اما ما به نقطه عطف خوبی رسیدیم

and we had a fantastic view, we had lunch looking out down the long valley.

و منظره فوق العاده ای داشتیم، ناهار را صرف تماشای دره طولانی کردیم.

Couldn't have been better.

بهتر از این نمی شد

Couldn't have been better.

بهتر از این نمی شد

A word here is being reduced to just the schwa.

یک کلمه در اینجا فقط به schwa تقلیل می یابد.

What word is it?

چه کلمه ای است؟

We noticed before that the word ‘of’ reduces to just the schwa.

قبلاً متوجه شدیم که کلمه "of" فقط به schwa کاهش می یابد.

But here it's the word ‘have’.

اما اینجا کلمه "داشتن" است.

Yes, the word ‘have’ can be changed to just the schwa sound: uh in conversation

بله، کلمه "داشتن" را می توان فقط به صدای شوا تغییر داد: اوه در مکالمه

especially after could, couldn't, should, shouldn't, would, wouldn't.

به خصوص بعد از ممکن بود، نمی توانستم، باید، نباید، می خواستم، نمی خواستم.

I've actually seen native speakers mess this up and write ‘should of’ instead of ‘should have’.

من در واقع دیده ام که افراد بومی این موضوع را به هم می ریزند و به جای «باید» می نویسند «باید».

It makes sense because ‘of’ and ‘have’ can both produce the same single sound, the schwa.

منطقی است زیرا "of" و "have" هر دو می توانند صدای واحدی تولید کنند، schwa.

Shoulda.

باید.

But if this sound is following could, couldn't, should, shouldn't, would, wouldn't, the word is definitely ‘have’

اما اگر این صدا ممکن است، نمی‌توانست، باید، نباید، می‌کرد، نمی‌توانست، کلمه قطعاً «have» است

and reducing ‘have’ to just the schwa after these words will help your English sound natural.

و کاهش «have» به schwa بعد از این کلمات به انگلیسی شما کمک می‌کند طبیعی به نظر برسد.

Practice.

تمرین.

Couldn’t have.

نمی توانست داشته باشد.

Couldn’t have.

نمی توانست داشته باشد.

Notice I'm dropping the T in the contraction. This is how native speakers will say this phrase.

توجه کنید که T را در انقباض می اندازم. به این صورت است که افراد بومی این عبارت را می گویند.

Couldn’t have.

نمی توانست داشته باشد.

Couldn’t have.

نمی توانست داشته باشد.

Special thanks to my dad for being in yet another Rachel's English video.

تشکر ویژه از پدرم برای حضور در یک ویدیوی انگلیسی دیگر راشل.

To see more videos that use real English conversation for teaching, check out my Real English playlist.

برای دیدن ویدیوهای بیشتری که از مکالمه انگلیسی واقعی برای آموزش استفاده می کنند، لیست پخش انگلیسی واقعی من را بررسی کنید.