How to Negotiate Your Salary in a Job Interview | Preparing for A Job Interview | Salary Negotiation

Negotiating your salary.

در حال مذاکره با حقوق شما در

There’s a lot at stake here, it’s not just about this job and this year:

اینجا چیزهای زیادی در خطر است، فقط به این شغل و امسال مربوط نمی شود:

your pay for the rest of the time at this organization will be based on how you negotiate your salary

دستمزد شما برای بقیه زمان در این سازمان بر اساس نحوه مذاکره با حقوق خود

as you take your first position.

در هنگام گرفتن موقعیت اول خواهد بود.

But negotiating your salary can be awkward and uncomfortable.

اما مذاکره با حقوق شما ممکن است ناخوشایند و ناراحت کننده باشد.

Today we’re going to discuss how to talk about salary in a job interview,

امروز می خواهیم در مورد نحوه صحبت در مورد حقوق در مصاحبه شغلی

and how to negotiate your salary once an offer is made.

و نحوه مذاکره با حقوق خود پس از ارائه پیشنهاد صحبت کنیم.

This is something you’ll want to think about and plan ahead of time

این چیزی است که می‌خواهید درباره آن فکر کنید و از قبل برنامه‌ریزی کنید

to ensure the conversation goes the way you want it to.

تا مطمئن شوید که مکالمه همانطور که می‌خواهید پیش می‌رود.

I recently sat down with Cindy who has served as Executive Director at a New York City non-profit

من اخیراً با سیندی که به عنوان مدیر اجرایی در یک سازمان غیرانتفاعی شهر نیویورک خدمت کرده است

and she now works as a recruiter.

و او اکنون به عنوان یک استخدام کننده کار می کند، صحبت کردم.

She’s hired hundreds of people and can help you think through your requirements,

او صدها نفر را استخدام کرده است و می تواند به شما کمک کند تا در مورد نیازهای خود فکر کنید

and the right way to talk about them.

و روش صحیح صحبت در مورد آنها را بررسی کنید.

So cindy, let's talk about salary.

پس سیندی، بیایید در مورد حقوق صحبت کنیم.

How do you suggest people talk about that in an interview?

چگونه به مردم پیشنهاد می کنید در مصاحبه در مورد آن صحبت کنند؟

It is complicated and it's one of the things that scares people.

این پیچیده است و یکی از چیزهایی است که مردم را می ترساند.

So one is as with everything else that I've said, prepare for it ahead of time.

بنابراین یکی مانند هر چیز دیگری است که من گفتم، از قبل برای آن آماده شوید.

The ways that you can prepare for it, one, there may be...You should make sure,

راه‌هایی که می‌توانید برای آن آماده کنید، یکی، ممکن است وجود داشته باشد... باید مطمئن شوید، می‌دانید،

you know, if there's a salary band or a hourly rate listed, because that makes it really simple.

اگر یک باند دستمزد یا نرخ ساعتی فهرست شده باشد، زیرا این کار را واقعاً ساده می‌کند.

Some places will do that so make sure you're aware of that.

برخی از مکان ها این کار را انجام می دهند، بنابراین مطمئن شوید که از آن آگاه هستید.

Lots of places small, and they'll say based on experience, etcetera.

بسیاری از مکان‌ها کوچک هستند و بر اساس تجربه و غیره می‌گویند.

Something that's good to know is that there are states now in new york and california, maybe some others,

چیزی که خوب است بدانید این است که اکنون ایالت هایی در نیویورک و کالیفرنیا، شاید در برخی دیگر، وجود دارند

where it is no longer legal for them to ask you what you currently make, or what you made in your previous job.

که دیگر قانونی نیست که آنها از شما بپرسند که در حال حاضر چه کار می کنید یا در شغل قبلی خود چه چیزی ساخته اید.

Actually, it's helpful to know.

در واقع، دانستن آن مفید است.

So be prepared with your previous salaries, if you're in a state where that's legal, and they may say,

بنابراین با حقوق قبلی خود آماده باشید، اگر در حالتی هستید که قانونی است، و ممکن است بگویند

what was your last salary and they base, you know, they'll base what you, what they may

آخرین حقوق شما چقدر بوده است و آنها پایه می دهند، می دانید، آنها بر اساس آنچه شما ممکن است به

give you based on what you made previously.

شما بدهند، می دهند. آنچه قبلا ساخته اید

Okay, let's say you live in a state where it's not legal to do that,

خوب، فرض کنید شما در ایالتی زندگی می کنید که انجام این کار قانونی نیست،

yet they've asked you that?

اما آنها از شما این را خواسته اند؟

Maybe the person interviewing you doesn't know, or maybe they don't care,

ممکن است شخصی که با شما مصاحبه می کند نداند، یا شاید برایش مهم نباشد، به

what, how do you think that should be handled by the person who's being interviewed?

نظر شما فردی که در حال مصاحبه است چگونه باید با آن برخورد کند؟

I mean, I would say you can handle it two ways.

منظورم این است که می‌توانم به دو صورت با آن کنار بیایی.

Um, you could...Here, would be my suggestion, would be to say: in my last role, I made about X

ام، شما می توانید... اینجا، پیشنهاد من است، می توان گفت: در آخرین نقشم، من در مورد X ساخته ام

and I anticipate or expect or want to make x in this role.

و من پیش بینی می کنم یا انتظار دارم یا می خواهم x را در این نقش بسازم.

And that way you're answering both sides of the question.

و به این ترتیب شما به هر دو طرف سوال پاسخ می دهید.

It's super complicated if that happens.

اگر این اتفاق بیفتد بسیار پیچیده است.

Um and with all of the things that are not legal to be asked about in an interview.

ام و با همه چیزهایی که قانونی نیست که در مصاحبه در مورد آنها سؤال شود.

Cindy has given you a good,

general way to talk about your salary if you’re asked directly what you currently make,

اگر مستقیماً از شما پرسیده شود که در حال حاضر چه کار می کنید،

and how to, in the same sentence, mention a ballpark for what you want to make in your new position.

و چگونه می توانید در همان جمله، برای چیزی که می خواهید در موقعیت جدید خود به دست آورید، یک توپ را ذکر کنید، سیندی یک راه خوب و کلی برای صحبت در مورد حقوق خود ارائه کرده است.

Ballpark.

I go over what this idiom means at the end of the video.

بالپارک.

من در پایان ویدیو به معنای این اصطلاح می پردازم.

She also mentions a salary band or grade.

او همچنین یک باند یا درجه حقوق را ذکر می کند.

In some organizations, positions are assigned a salary band

در برخی از سازمان ها، به موقعیت ها یک باند حقوق اختصاص داده می شود

which simply means the pay for that position must fall within a set range.

که به سادگی به این معنی است که دستمزد برای آن موقعیت باید در محدوده تعیین شده باشد.

If you know the top of the range is too little for you to accept the job,

اگر می‌دانید که سطح بالای محدوده برای قبول شغل برای شما کم است،

you should drop out of the process as soon as you know that since they won't be able to offer you more.

به محض اینکه متوجه شدید که نمی‌توانند به شما پیشنهاد بیشتری بدهند، باید از این روند خارج شوید.

If you are asked: Then what are your salary expectations?

اگر از شما بپرسند: پس انتظارات حقوق شما چیست؟

Which is often the question that's asked,

سوالی که اغلب پرسیده می شود،

so the research you should do ahead of time is what are the salaries or comparable salaries at organizations?

بنابراین تحقیقی که باید زودتر از موعد انجام دهید این است که حقوق ها یا حقوق های قابل مقایسه در سازمان ها چقدر است؟ می‌توانید

You can go on to Glassdoor, um, you can go on, you know, do a search of

به Glassdoor بروید، اوم، می‌توانید ادامه دهید، می‌دانید،

just 'what are the salaries of this place' and it'll pull up wherever that salary information might be,

فقط «حقوق‌های این مکان چقدر است» را جستجو کنید و هر کجا که اطلاعات حقوق و دستمزد وجود دارد، نمایش داده می‌شود،

and so if you can't find it for the company you're applying for, look for others.

و اگر بتوانید. آن را برای شرکتی که درخواست می کنید پیدا کنید، به دنبال دیگران باشید.

If you're applying in the nonprofit space, you can go on to Guidestar.

اگر در فضای غیرانتفاعی درخواست می دهید، می توانید به Guidestar بروید.

That shows at least top salaries at an organization,

این حداقل دستمزدهای بالا را در یک سازمان نشان می دهد،

that is not always helpful, but it can at least help you have a gauge.

که همیشه مفید نیست، اما حداقل می تواند به شما در داشتن یک سنج کمک کند.

So do as much research as you can about what the role is and what

بنابراین تا آنجا که می توانید در مورد این که چه نقشی دارد و چه

standard salaries are in a place of which you are applying so that you know where that basis is.

حقوق استانداردی در جایی که درخواست می کنید تحقیق کنید تا بدانید که مبنای آن کجاست.

Cindy mentions two websites, Glassdoor and Guidestar.

سیندی از دو وب سایت Glassdoor و Guidestar نام می برد.

Glassdoor is a website where you can enter a company or organization and see all sorts of information about it.

Glassdoor وب سایتی است که در آن می توانید وارد یک شرکت یا سازمان شوید و انواع اطلاعات مربوط به آن را مشاهده کنید. می‌توانید

You can read reviews from people who work there or have worked there, on their experience as an employee,

نظرات افرادی را که در آنجا کار می‌کنند یا در آنجا کار کرده‌اند، درباره تجربه‌شان به‌عنوان کارمند بخوانید،

but you can also see the salaries for various positions.

اما همچنین می‌توانید حقوق‌های پست‌های مختلف را ببینید.

You can also do a search on the job title for the job for which you’re applying,

همچنین می‌توانید عنوان شغلی را که برای آن درخواست می‌دهید جستجو کنید

and see all salaries at different companies in the same city or region that you’ll be working in.

و همه حقوق‌ها را در شرکت‌های مختلف در همان شهر یا منطقه‌ای که در آن مشغول به کار هستید، مشاهده کنید.

This can give you a great idea of what to ask for.

درخواست برای.

And then figure out, you know,

و سپس بفهمید، می دانید،

if you're flexible, then say that, and say "You know, I'm looking for a salary of $60,000 a year but I'm flexible, like

اگر منعطف هستید، آن را بگویید، و بگویید: "می دانید، من به دنبال حقوق 60000 دلار در سال هستم، اما من انعطاف پذیر هستم، مانند اینکه

I'm willing to go down to 50,000, but I really like to be closer to 60. If you're not flexible,

حاضرم پایین بیایم. 50000، اما من واقعا دوست دارم به 60 نزدیکتر باشم. اگر منعطف نیستی، اگر نتیجه ای داری،

if you have a bottom line, then say what that is.

بگو چیست

If truly, you're like, I cannot make less than 75 thousand, like, I just can't, then then communicate that.

. من فقط نمی توانم، پس آن را با او در میان بگذارم.

Because it doesn't.... It'll-- you don't want to waste your time or their time.

زیرا اینطور نیست... این کار را انجام می دهد-- نمی خواهید وقت خود یا وقت آنها را تلف کنید.

If you really are flexible and you can say "Look, I'm really flexible I'm excited about this role,

اگر واقعاً انعطاف پذیر هستید و می توانید بگویید "ببین، من واقعاً منعطف هستم و در مورد این نقش هیجان زده هستم،

like the salary isn't the thing that's most important to me, could you share with me what the range is?

مثل اینکه دستمزد برای من مهم ترین چیز نیست، می توانید با من در میان بگذارید که چه محدوده ای دارد؟

And they'll, you know, I, we are very flexible, I've always been very flexible with range, and say the range is x,

و آنها می گویند، می دانید، من، ما بسیار انعطاف پذیر هستیم، من همیشه در مورد برد بسیار انعطاف پذیر بوده ام، و می گویند که محدوده x است،

is that comfortable for you?

آیا این برای شما راحت است؟

And they'll say yes or no. Right?

و آنها می گویند بله یا خیر. درست؟

So you know, I think you need to know going in where your requirements are and are they flexible?

بنابراین می دانید، من فکر می کنم باید بدانید که نیازهای شما کجاست و آیا آنها انعطاف پذیر هستند؟

Not only do you need to research current salaries at the organization

نه تنها باید در مورد حقوق فعلی در سازمان

and the same position at other local organizations, but you also need to ask yourself what your range is.

و موقعیت مشابه در سایر سازمان های محلی تحقیق کنید، بلکه باید از خود بپرسید که محدوده کاری شما چقدر است.

Know how low you’d be willing to go, and what your preferred salary is.

بدانید که مایلید چقدر پایین بروید و حقوق ترجیحی شما چقدر است.

You can use phrases like these:

می توانید از عباراتی مانند این استفاده کنید:

“I’d like to see myself making between $50,000 and $60,000.”

"من می خواهم ببینم که بین 50000 تا 60000 دلار درآمد دارم."

“I’d like to be at or close to $75,000.”

"من دوست دارم 75000 دلار یا نزدیک به آن باشم."

“I can’t take this position for less than $70,000.”

من نمی توانم این موقعیت را با کمتر از 70000 دلار بگیرم.

In an interview, how much should you be justifying what your salary requirements are?

در یک مصاحبه، چقدر باید حقوق مورد نیاز خود را توجیه کنید؟

So let's say they give you a range and you feel like you really need to be at the top of that range to take the job.

بنابراین فرض کنید که آنها به شما محدوده ای می دهند و شما احساس می کنید که واقعاً باید در بالای آن محدوده باشید تا کار را به عهده بگیرید.

When you say that, should you, or is it a turn-off to say: and I think that my skills and XYZ justify that?

وقتی شما این را می گویید، آیا باید بگویید، یا اینکه بگویید: و من فکر می کنم که مهارت های من و XYZ این را توجیه می کند؟

Or just leave leave all of that alone, just do numbers?

یا فقط رها کنید همه اینها را به حال خود رها کنید، فقط اعداد را انجام دهید؟

You just, well, actually at the at the point of your interview process,

شما فقط، خوب، در واقع در مرحله مصاحبه خود هستید،

if they say the range is 50 to 60 and you think you need to be at the top of that range,

اگر آنها بگویند محدوده 50 تا 60 است و فکر می کنید باید در بالای آن محدوده باشید،

I wouldn't mention that at that point.

در آن مرحله به آن اشاره نمی کنم.

You wait till you have an offer to do negotiating.

منتظر می مانید تا پیشنهادی برای مذاکره داشته باشید.

You don't negotiate on salary until then, in my opinion.

به نظر من تا آن موقع روی دستمزد مذاکره نمی کنید.

Great advice.

نصیحت عالی

Yeah, so you, so that put, as long as it's within range, then you say "Great! That's comfortable for me."

بله، پس شما، تا زمانی که در محدوده باشد، می گویید "عالی! این برای من راحت است."

I mean me, I mean, it's possible they may ask you more, like, you know, it depends on the situation, as a recruiter,

منظورم من است، منظورم این است که ممکن است آنها بیشتر از شما بپرسند، مثلاً، می دانید، این بستگی به شرایط دارد، به عنوان یک استخدام کننده،

I can have a much more frank conversation with somebody, right,

من می توانم صحبتی بسیار صریح تر با کسی داشته باشم، درست است،

to figure out really what the situation is around salary,

تا بفهمم واقعاً در چه وضعیتی است. حول و حوش حقوق است،

and and people feel more comfortable talking to a recruiter about that.

و مردم احساس راحتی می کنند که با یک استخدام کننده در این مورد صحبت کنند.

But you know, I would say you don't, you don't want to start negotiating until there's--

اما می دانید، من می گویم که این کار را نمی کنید، نمی خواهید مذاکره را شروع کنید تا زمانی که وجود داشته باشد -

until you have something to negotiate about.

تا زمانی که چیزی برای مذاکره داشته باشید.

>> Right, until there's been an offer. >> Which is an offer.

>> درست است، تا زمانی که پیشنهادی وجود داشته باشد. >> که یک پیشنهاد است.

So basically, be prepared, do your research to know what to expect, and then

بنابراین، اساساً، آماده باشید، تحقیق خود را انجام دهید تا بدانید چه انتظاری دارید، و سپس

also be prepared to say what you want, and not,

آماده باشید تا آنچه را که می خواهید بگویید، و می

you know, shy away from being direct about that, if it is indeed what you need to have.

دانید، از مستقیم بودن در مورد آن اجتناب نکنید، اگر واقعاً چیزی است که باید داشته باشید.

Yes. Yes.

آره. آره.

And if you've done your research, and if you really don't know,

و اگر تحقیقات خود را انجام داده اید، و اگر واقعاً نمی دانید،

I do think it's okay to say: "You know, I really don't know what the salary range would be for a role like this.

فکر می کنم اشکالی ندارد که بگویید: "می دانید، من واقعاً نمی دانم محدوده دستمزد برای نقشی مانند این چقدر خواهد بود.

Would love to have some understanding of that before I say what I need."

دوست دارم قبل از اینکه آنچه را که نیاز دارم بگویم، کمی از آن درک داشته باشم."

That's also okay.

این هم اشکالی ندارد.

Like, especially if you're moving into a new field, like, and you can say, you know, I was making around this,

مثلاً، به خصوص اگر در حال حرکت به یک رشته جدید هستید، مانند، و می توانید بگویید، می دانید، من قبلاً در مورد این موضوع کار می کردم، می

you know, before, but it was a very different field, and so I expect that the salary ranges are different here,

دانید، اما این یک زمینه بسیار متفاوت بود، و بنابراین من انتظار دارم که محدوده حقوق اینجا متفاوت هستند،

and I haven't been able to find very good information, would love if you could help me figure that out.

و من نتوانستم اطلاعات خیلی خوبی پیدا کنم، خوشحال می شوم اگر بتوانید به من کمک کنید تا آن را بفهمم.

Like, so I think, there are a lot of different answers,

من فکر می‌کنم، پاسخ‌های مختلفی وجود دارد،

but you just want to know it ahead-- you want to prepare ahead of time.

اما شما فقط می‌خواهید از قبل آن را بدانید - می‌خواهید از قبل آماده شوید.

>>Yeah. >>What those answers are.

>> آره >> آن پاسخ ها چیست.

>> Always be prepared. >> Yeah.

>> همیشه آماده باشید. >> آره

So let’s say you do get an offer.

بنابراین فرض کنید پیشنهادی دریافت می کنید.

Now what?

حالا چی؟

You’re no longer in the interview process, you’re in the negotiation process.

شما دیگر در فرآیند مصاحبه نیستید، در فرآیند مذاکره هستید.

First of all, as Steve mentioned in an early video in this course,

اول از همه، همانطور که استیو در یک ویدیوی اولیه در این دوره اشاره کرد،

if you’re waiting for another offer from another company,

اگر منتظر پیشنهاد دیگری از سوی شرکت دیگری هستید،

or you already have one and you’re deciding between two, go ahead and let the companies know.

یا در حال حاضر یکی دارید و بین دو مورد تصمیم می گیرید، ادامه دهید و شرکت ها را مطلع کنید.

You could say something like, I also have an offer from another company,

می توانید چیزی شبیه این بگویید، من هم یک پیشنهاد از یک شرکت دیگر دارم، آیا

could I have a few days to consider my options?

می توانم چند روز فرصت داشته باشم تا گزینه هایم را بررسی کنم؟

You may find that a company is willing to match a higher offer from another company if they really want you.

ممکن است متوجه شوید که اگر شرکتی واقعاً شما را بخواهد، مایل است با پیشنهاد بالاتری از شرکت دیگری مطابقت کند.

But also, never lie about having another offer from another company.

اما همچنین هرگز در مورد داشتن پیشنهاد دیگری از شرکت دیگری دروغ نگویید.

Your job offer will likely come in as a phone call.

پیشنهاد شغلی شما احتمالاً به صورت یک تماس تلفنی ارائه خواهد شد.

It’s very normal to ask for a couple of days to think about it.

خیلی طبیعی است که چند روزی بخواهید تا در مورد آن فکر کنید.

The person who’s offering you the position will probably want you to let them know the specific day

شخصی که این موقعیت را به شما پیشنهاد می کند احتمالاً از شما می خواهد که روز مشخصی را

that you’ll give them your answer.

که به او پاسخ می دهید به او اطلاع دهید.

It is okay to respond with an email rather than a phone call, and it is also definitely okay to negotiate your salary.

پاسخ دادن با ایمیل به جای تماس تلفنی اشکالی ندارد و همچنین مذاکره با حقوقتان نیز قطعاً اشکالی ندارد.

In fact, the person offering you the job is probably expecting it.

در واقع، شخصی که به شما این کار را پیشنهاد می کند احتمالاً انتظار آن را دارد.

I talked to several people who do hiring for their companies and they said in some cases,

من با چندین نفر که برای شرکت هایشان استخدام می کنند صحبت کردم و آنها گفتند که در برخی موارد،

they do make a last/best offer right from the beginning.

از همان ابتدا آخرین/بهترین پیشنهاد را ارائه می دهند.

That is, when they give you the offer, they say something like, this is the most we could offer you for this position,

یعنی وقتی به شما پیشنهاد می دهند، چیزی شبیه این می گویند که این بیشترین چیزی است که می توانیم برای این موقعیت به شما پیشنهاد دهیم

or, this is our last and best offer.

یا این آخرین و بهترین پیشنهاد ما است.

In that case, there is no negotiating.

در این صورت هیچ مذاکره ای وجود ندارد.

You can decide if you'll take it or not.

شما می توانید تصمیم بگیرید که آیا آن را می گیرید یا نه.

But if they don’t say that, it’s fair to ask for more.

اما اگر آنها این را نگویند، عادلانه است که درخواست بیشتری داشته باشید.

You could say something like, I’d be so happy to take this position, but I would like to be making ___.

شما می توانید چیزی شبیه این بگویید، من خیلی خوشحال خواهم شد که این موقعیت را بگیرم، اما دوست دارم ___ را بسازم.

Name your number.

شماره خود را نام ببرید

If they can offer you that, or something close to it, then great.

اگر آنها بتوانند آن یا چیزی نزدیک به آن را به شما پیشنهاد دهند، عالی است.

If what you’ve asked for is beyond the budget, then they'll let you know.

اگر چیزی که درخواست کرده اید فراتر از بودجه باشد، آنها به شما اطلاع خواهند داد.

It doesn’t mean you can’t take the job.

این بدان معنا نیست که شما نمی توانید این کار را انجام دهید.

When you counter, when you ask for more money, how much is it appropriate to ask for?

وقتی مخالفت می کنید، وقتی پول بیشتری می خواهید، درخواست چقدر مناسب است؟

There’s no one perfect answer here, but from the people I’ve talked to,

هیچ پاسخ کاملی در اینجا وجود ندارد، اما از نظر افرادی که با آنها صحبت کرده ام، به

it sounds like something around 8 percent or so would be reasonable.

نظر می رسد چیزی حدود 8 درصد یا بیشتر منطقی باشد.

If you’re offered 60,000, it would be okay to ask for 65,000.

اگر 60000 به شما پیشنهاد شود، اشکالی ندارد که 65000 بخواهید.

You could push that up a little bit more if it’s very important for you to make more,

اگر کسب درآمد بیشتر برایتان مهم است، می‌توانید آن را کمی بیشتر کنید،

but you wouldn’t want to counter with something like 80,000 if you were offered 60,000.

اما اگر 60000 به شما پیشنهاد شود، نمی‌خواهید با چیزی حدود 80000 مقابله کنید.

Do your research,

تحقیق خود را انجام دهید،

know what expectations are, and know your bottom line.

بدانید چه انتظاراتی دارید، و نتیجه خود را بدانید.

All this will help negotiating a salary go smoothly.

همه اینها به مذاکره برای دستمزد کمک می کند.

Good luck in your new position.

موفق باشید در موقعیت جدید.

And this concludes the course on getting a job in the US.

و این دوره کاریابی در ایالات متحده را به پایان می رساند.

I’ve had so much fun learning with you along the way.

در طول مسیر از یادگیری با شما بسیار لذت بردم.

What jobs are you applying for, or, what job were you offered?

برای چه شغلی درخواست می دهید یا چه شغلی به شما پیشنهاد شده است؟

Let me know in the comments below.

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید. برای

I wish you all the successes in the world.

شما آرزوی موفقیت در تمام دنیا دارم.

For my non-native students, we’re going to get to your English lesson in just a minute.

برای دانش‌آموزان غیربومی من، فقط در یک دقیقه به درس انگلیسی شما می‌رسیم.

If you haven’t already, be sure to click the subscribe button and the bell for notifications.

اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، حتماً روی دکمه اشتراک و زنگ اعلان‌ها کلیک کنید.

I make new videos on the English language and American culture every Tuesday

من هر سه‌شنبه ویدیوهای جدیدی در مورد زبان انگلیسی و فرهنگ آمریکایی می‌سازم

and have over 600 videos on my channel to date

و تا به امروز بیش از 600 ویدیو در کانال خود دارم که

focusing on listening comprehension and accent reduction.

بر درک شنیداری و کاهش لهجه تمرکز دارند.

While you’re waiting for next week’s video, a great next step would be to check out this “get started playlist.”

در حالی که منتظر ویدیوی هفته آینده هستید، یک قدم عالی بعدی این است که این «لیست پخش شروع کنید» را بررسی کنید.

Now for my students who are non-native speakers of English, I want to go over how I used the word ‘ballpark’.

اکنون برای دانش‌آموزانم که زبان مادری زبان انگلیسی نیستند، می‌خواهم به نحوه استفاده از کلمه "ballpark" بپردازم.

A ballpark is a baseball field, but we use it idiomatically.

پارک توپ یک زمین بیسبال است، اما ما از آن به صورت اصطلاحی استفاده می کنیم.

The way I used it, it means approximation.

روشی که من از آن استفاده کردم به معنای تقریب است.

When talking about salary range, I said “mention a ballpark for what you want to make in your new position.”

وقتی در مورد محدوده حقوق صحبت می‌کردم، گفتم: «برای آنچه که می‌خواهید در موقعیت جدید خود بسازید، یک توپ را ذکر کنید».

A ballpark estimate or figure is, again, an approximate.

یک تخمین یا رقم توپ، باز هم تقریبی است.

And when I use that, it implies that I haven’t spent a lot of time thinking about the details

و وقتی از آن استفاده می‌کنم، به این معنی است که قبل از رسیدن به شماره، زمان زیادی را صرف فکر کردن به جزئیات نکرده‌ام

before I come up with the number.

.

It’s just a ballpark figure.

این فقط یک شکل توپ است.

It’s just a general approximation.

این فقط یک تقریب کلی است.

For example, recently, we asked our friend who is a contractor how much it would cost to repair our shower,

به عنوان مثال اخیراً از دوست خود که پیمانکار است پرسیدیم که هزینه تعمیر دوش ما

which was leaking.

که نشتی داشت چقدر است؟

We described the situation and he gave a ballpark estimate over the phone.

ما وضعیت را شرح دادیم و او از طریق تلفن تخمینی را ارائه داد.

If he came to our house, explored the issue, and looked up how much the materials would cost,

اگر او به خانه ما می آمد، موضوع را بررسی می کرد و هزینه مواد را بررسی می کرد،

he would be able to give us a more accurate estimate.

می توانست برآورد دقیق تری به ما بدهد.

Let’s say you’re negotiating selling your car.

فرض کنید در حال مذاکره برای فروش ماشین خود هستید.

Someone wants to buy it, and he’s saying what he’s willing to pay for it.

کسی می خواهد آن را بخرد، و او می گوید که حاضر است برای آن هزینه بپردازد.

$5000.

5000 دلار

He might say, "Am I in the right ballpark?" or, "Are we in the same ballpark?"

او ممکن است بگوید: "آیا من در جایگاه مناسبی هستم؟" یا "آیا ما در یک میدان توپ هستیم؟"

If you're thinking of selling for $6000, then an initial offer of $5000 might feel like it’s in the right ballpark.

اگر به فروش به قیمت 6000 دلار فکر می کنید، پیشنهاد اولیه 5000 دلاری ممکن است به نظر برسد که در مکان مناسبی قرار دارد.

But if you wanted to sell for $9000, then $5000 probably feels like it’s not even in the ballpark.

اما اگر می‌خواهید به قیمت 9000 دلار بفروشید، احتمالاً 5000 دلار به نظر می‌رسد که حتی در پارکینگ هم نیست.

We also use ‘ballpark’ in the phrase ‘to hit it out of the ballpark’

ما همچنین از "ballpark" در عبارت "to hit it out of the ball park" استفاده می کنیم

to congratulate someone on doing something spectacularly well.

تا به کسی تبریک بگوییم که کاری فوق العاده خوب انجام داده است.

Maybe a colleague at work made an amazing presentation to a client.

شاید یک همکار در محل کار ارائه شگفت انگیزی به مشتری ارائه کرده است.

You could say: "You hit it out of the ballpark!"

می توانید بگویید: "تو از محوطه توپ زدی!"

Or maybe David gave me the best birthday present I could ever imagine.

یا شاید دیوید بهترین هدیه تولدی را که می توانستم تصور کنم به من داد. می‌توانستم

I could say, "He hit it out of the ballpark."

بگویم: "او آن را از محوطه توپ زد."

Another ‘ball’ term you might hear in negotiations is ‘low ball’.

یکی دیگر از اصطلاحات "توپ" که ممکن است در مذاکرات بشنوید "توپ پایین" است.

This is when someone offers you something that you feel is well below the value.

این زمانی است که کسی چیزی را به شما پیشنهاد می دهد که احساس می کنید بسیار کمتر از ارزش است.

For example, if I want to sell that car for $9000, and someone offers me $5000, you might say,

به عنوان مثال، اگر من بخواهم آن ماشین را به قیمت 9000 دلار بفروشم و کسی به من 5000 دلار پیشنهاد دهد، ممکن است بگویید:

"That’s a low ball offer."

"این یک پیشنهاد کم توپ است."

Or you could also use it as a verb and say, "He’s low balling me."

یا می توانید از آن به عنوان فعل نیز استفاده کنید و بگویید: "He's low balling me." آیا

Have you ever heard one of these terms before?

تاکنون یکی از این اصطلاحات را شنیده اید؟

Describe the situation in the comments so other students can learn from you.

وضعیت را در نظرات توضیح دهید تا سایر دانش آموزان بتوانند از شما یاد بگیرند.

That’s it, and thanks so much for using Rachel’s English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم.