How to Say NO!

When you have to say NO, sometimes you want to add nuance.

وقتی باید نه بگویید، گاهی اوقات می خواهید تفاوت های ظریف را اضافه کنید.

How can you say ‘no’ without being rude?

چگونه می توانید بدون بی ادبی "نه" بگویید؟

Also, what do Americans really mean when they say “I don’t think so”?

همچنین، واقعاً آمریکایی ها وقتی می گویند "من اینطور فکر نمی کنم" چه معنایی دارند؟

Do they mean no? There are lots of ways you can say ‘no’ while being kind and showing appreciation.

منظورشون نه؟ راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید «نه» بگویید و در عین حال مهربان باشید و قدردانی کنید.

When I was living in Germany, I was frustrated that I didn’t have any phrases to use

زمانی که در آلمان زندگی می کردم، از اینکه هیچ عبارتی برای استفاده

in these kinds of situations. I wished I had various ways to say ‘no’ or to turn down an invitation.

در این نوع موقعیت ها نداشتم، ناامید بودم. ای کاش راه های مختلفی برای «نه» گفتن یا رد کردن دعوت داشتم.

Today we’re going to go over lots of ways to say ‘no’ in English, in various situations.

امروز می‌خواهیم راه‌های زیادی را برای «نه» گفتن به انگلیسی در موقعیت‌های مختلف مرور کنیم.

Situation 1: You’re out to eat and you’ve eaten, and your server asks if you’d like dessert,

موقعیت 1: شما برای غذا خوردن بیرون هستید و غذا خورده اید، و سرور شما از شما می پرسد که آیا دسر می خواهید،

or if you’d like to see a dessert menu, or if there’s anything else you’d like to order.

یا می خواهید منوی دسر را ببینید، یا چیز دیگری وجود دارد که می خواهید سفارش دهید.

You could say a simple:

می توانید یک جمله ساده بگویید:

No, thank you.

نه، متشکرم.

or No thanks.

یا نه ممنون

OR, I don’t think so.

یا، من اینطور فکر نمی کنم.

We use ‘I don’t think’ to mean we’re not sure.

ما از "من فکر نمی کنم" به این معنی استفاده می کنیم که مطمئن نیستیم.

Rachel, do they sell diapers at the corner store?

راشل، آیا آنها در فروشگاه گوشه پوشک می فروشند؟

I don’t think so, but I’m not sure.

من اینطور فکر نمی کنم، اما مطمئن نیستم.

Are they open late?

دیر باز میشن؟

I don’t think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Again, that means probably not, but I’m not 100% sure.

باز هم، این بدان معنی است که احتمالاً نه، اما من 100٪ مطمئن نیستم.

So if we’re asked if we know something, and we’re not sure, we can say

بنابراین اگر از ما بپرسند که آیا چیزی را می‌دانیم، و مطمئن نیستیم، می‌توانیم بگوییم

“I don’t think so.” But if we’re asked if we WANT something, “I don’t think so” simply means ‘no’.

«فکر نمی‌کنم». اما اگر از ما بپرسند که آیا چیزی را می‌خواهیم، ​​«فکر نمی‌کنم» به سادگی به معنای «نه» است.

Do you want to try this on in another size?

آیا می خواهید این را در اندازه دیگری امتحان کنید؟

I don’t think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Do you want dessert?

دسر میخوای؟

I don’t think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Do you want to supersize that order?

آیا می خواهید آن سفارش را بزرگ کنید؟

I don’t think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Situation 2: Someone asks you to do something you don’t want to do or can’t do.

موقعیت 2: شخصی از شما می خواهد کاری را انجام دهید که نمی خواهید یا نمی توانید انجام دهید.

This could be a colleague at work asking you to work on a project, or someone, say, at church

این ممکن است یک همکار در محل کار باشد که از شما بخواهد روی یک پروژه کار کنید، یا کسی مثلاً در کلیسا از

asking if you can do something. Can you help plan the retreat this year?

شما بخواهد که آیا می توانید کاری انجام دهید. آیا می توانید به برنامه ریزی برای عقب نشینی در سال جاری کمک کنید؟

This is, someone asks you to do something extra, to take on an extra task or extra work.

این به این معنی است که شخصی از شما می خواهد که کار اضافی انجام دهید، یک کار اضافی یا کار اضافی انجام دهید.

Not something social. We’ll get to that in a minute.

چیزی اجتماعی نیست یک دقیقه دیگر به آن خواهیم رسید. در

Here are some phrases you could use to turn down something like this:

اینجا عباراتی وجود دارد که می توانید برای رد کردن چنین چیزی استفاده کنید:

Sorry, I’ve got too much going on already.

متأسفم، من قبلاً خیلی کار کردم. با

Sorry, I can’t take on any extra work.

عرض پوزش، من نمی توانم کار اضافی انجام دهم. با

Sorry, I can’t take on any extra work. Take on, a phrasal verb.

عرض پوزش، من نمی توانم کار اضافی انجام دهم. گرفتن، یک فعل عبارتی. با

Sorry, I can’t take on any extra work.

عرض پوزش، من نمی توانم کار اضافی انجام دهم.

Sorry, I don’t have time.

ببخشید وقت ندارم

Sorry, I don’t have time.

ببخشید وقت ندارم

That one is nice and simple. Sorry, I don’t have time.

آن یکی زیبا و ساده است. ببخشید وقت ندارم

Unfortunately, I’m not going to have time to do that.

متأسفانه، من برای انجام این کار وقت ندارم.

Unfortunately, I can’t take that on.

متأسفانه من نمی توانم آن را قبول کنم.

Using the word ‘unfortunately’ shows that you have some level of disappointment.

استفاده از کلمه "متاسفانه" نشان می دهد که سطحی از ناامیدی دارید.

It’s something you’d like to do, or you can see that it would be good for you to do,

این کاری است که دوست دارید انجام دهید، یا می توانید ببینید که انجام آن برای شما خوب است،

or you can see that you’re disappointing someone by saying no. Unfortunately, I can’t.

یا می توانید ببینید که با نه گفتن، کسی را ناامید می کنید. متاسفانه، نمی توانم.

You could also say:

شما همچنین می توانید بگویید:

I’d like to, but I’ve got too much on my plate to take that on.

من می خواهم، اما من بیش از حد در بشقاب خود هستم که نمی توانم آن را انجام دهم.

Too much on my plate – that’s an idiom that means you’re busy, and last week I did a video

بیش از حد در بشقاب من - این اصطلاحی است که به این معنی است که شما مشغول هستید، و هفته گذشته ویدیویی را انجام دادم

that went over 16 different ways to say you’re busy.

که بیش از 16 روش مختلف برای گفتن شما مشغول است.

Often, when you decline something you add that you’re busy or what your plans are,

اغلب، وقتی چیزی را رد می‌کنید، اضافه می‌کنید که مشغول هستید یا برنامه‌هایتان چیست،

so check out that video if you haven’t already. You’ll learn some great phrases to use

بنابراین اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، آن ویدیو را ببینید. عبارات بسیار خوبی را یاد خواهید گرفت که

when you need to decline something.

در مواقعی که نیاز دارید چیزی را رد کنید از آنها استفاده کنید.

You could say, “I don’t think I can make that work.”

می‌توانید بگویید: «فکر نمی‌کنم بتوانم این کار را انجام دهم».

I don’t think I can make that work.

فکر نمی کنم بتوانم این کار را انجام دهم.

Again, we’re using “I don’t think” here to mean “no.” It’s sort of a softer way than just saying a flat ‘no’.

باز هم، ما در اینجا از "من فکر نمی کنم" به معنای "نه" استفاده می کنیم. این یک روش ملایم‌تر از گفتن یک «نه» است.

Rachel, can you help set up for the event on Monday?

راشل، می‌توانی کمک کنی تا برای رویداد روز دوشنبه برپا شود؟

I don’t think I can make that work. Sorry.

فکر نمی کنم بتوانم این کار را انجام دهم. متاسف.

Hey, can you stay the night for a client phone call?

سلام، می توانید شب را برای تماس تلفنی مشتری بمانید؟

I don’t think I can make that work. I have to pick up my kid at six.

فکر نمی کنم بتوانم این کار را انجام دهم. من باید بچه ام را در شش بردارم.

You could say, “not this time” if it’s something you’re interested in in the future.

اگر در آینده به آن علاقه دارید، می توانید بگویید "این بار نه".

You could even say something like “Not this time, but please ask me again. I’d like to try to do that next time.”

حتی می‌توانید چیزی مانند «این بار نه، اما لطفاً دوباره از من بپرسید. دوست دارم دفعه بعد این کار را انجام دهم.»

You could also try showing your appreciation. For example: "Thanks for thinking of me, but I can't."

شما همچنین می توانید سعی کنید قدردانی خود را نشان دهید. به عنوان مثال: "ممنون که به من فکر می کنید، اما نمی توانم."

OR, "I'm honored, but I can't." OR, "I'd really like to, but I can't make it work this time."

یا، "من افتخار می کنم، اما نمی توانم." یا، "من واقعاً دوست دارم، اما این بار نمی توانم کاری انجام دهم."

These all have 'but'.

اینها همه «اما» دارند.

These kind of statement plus 'but', is something we would use a lot in social situations with friends, too.

این نوع جملات به اضافه «اما» چیزی است که ما در موقعیت‌های اجتماعی با دوستان نیز از آن استفاده می‌کنیم.

That brings us to Situation 3: A friend asks you to do something social, but you can’t.

این ما را به وضعیت 3 می رساند: دوستی از شما می خواهد کاری اجتماعی انجام دهید، اما شما نمی توانید.

Maybe you’re too busy or you’ve already got plans.

شاید خیلی سرتان شلوغ باشد یا از قبل برنامه‌هایی دارید.

You could say:

می توانید بگویید:

"I wish I could! But ___" and your excuse.

"کاش می توانستم! اما ___" و بهانه شما.

I wish I could, but we have guests in town then.

ای کاش می توانستم، اما آن موقع در شهر مهمان داریم.

Or, I wish I could, but I’m busy tonight.

یا، ای کاش می توانستم، اما امشب سرم شلوغ است.

So, “I wish I could” plus your excuse.

بنابراین، "کاش می توانستم" به علاوه بهانه شما. می‌توانم

I could replace “I wish I could” with "I’d love to" or "That sounds lovely".

«ای کاش می‌توانستم» را با «دوست دارم» یا «این دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد» جایگزین کنم. دوست

That sounds lovely, but I’ll be out of town, or, I already have plans, or, but I’m helping my friend move that day.

داشتنی به نظر می رسد، اما من خارج از شهر خواهم بود، یا از قبل برنامه هایی دارم، یا، اما به دوستم کمک می کنم آن روز حرکت کند.

You could also say: I’d like to.

شما همچنین می توانید بگویید: من می خواهم.

I’d like to, but I’m not free tonight.

من دوست دارم، اما امشب آزاد نیستم.

I’d like to, but I’m not free tonight.

من دوست دارم، اما امشب آزاد نیستم.

Oh, it's out of tune. I'd like to, but I really can't make it work this time.

اوه، از تنظیم خارج شده است. من دوست دارم، اما واقعاً این بار نمی توانم کاری کنم.

Or, what about this one: Shoot, that sounds fun. Sorry I can’t make it.

یا، در مورد این یکی چطور: شلیک کنید، به نظر سرگرم کننده است. متاسفم که نمی توانم آن را انجام دهم.

Or, Sorry I can’t come.

یا ببخشید نمیتونم بیام

You get the idea.

شما ایده را دریافت می کنید.

Situation 4: you get a phone call, a sales call, someone wants to talk to you about switching phone companies.

موقعیت 4: یک تماس تلفنی دریافت می کنید، یک تماس فروش، شخصی می خواهد با شما در مورد تغییر شرکت تلفن صحبت کند.

Or, you’re walking down the street and someone wants to sell you something or

یا در خیابان راه می‌روید و کسی می‌خواهد چیزی به شما بفروشد یا از

have you give money to their charity. You can be brief.

شما بخواهد به خیریه‌اش پول بدهید. شما می توانید مختصر باشید.

You can simply say: Sorry, or, not today. Or, I’m not interested, thanks.

شما به سادگی می توانید بگویید: متاسفم، یا، امروز نه. یا، من علاقه ای ندارم، ممنون.

There are lots of different ways to express “no”.

راه های مختلفی برای بیان "نه" وجود دارد.

Memorizing some of these phrases will make easier for you to decline an invitation

به خاطر سپردن برخی از این عبارات، رد کردن دعوت

or not to do something you’re asked to do.

یا انجام ندادن کاری را که از شما خواسته می شود آسان تر می کند.

It feels nice to have creative ways to express yourself, other than a blunt “no”, doesn’t it?

داشتن راه‌های خلاقانه برای ابراز وجود، به غیر از یک «نه» صریح، احساس خوبی دارد، اینطور نیست؟ در

Here’s last week’s video on ways to say you’re busy.

اینجا ویدیوی هفته گذشته در مورد روش هایی برای گفتن اینکه مشغول هستید وجود دارد.

Lots of really useful phrases and idioms there.

عبارات و اصطلاحات بسیار مفیدی وجود دارد.

If you’ve already seen that one, then check out another Rachel’s English video in the suggested videos.

اگر قبلاً آن یکی را دیده‌اید، ویدیوی انگلیسی دیگر راشل را در ویدیوهای پیشنهادی مشاهده کنید.

And don’t forget to subscribe if you haven’t already.

و فراموش نکنید که اگر قبلا مشترک نشده اید، مشترک شوید.

What other situations do you need English phrases for?

برای چه موقعیت های دیگری به عبارات انگلیسی نیاز دارید؟

Let me know in the comments below.

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.

That’s it, and thanks so much for using Rachel’s English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم.