Idioms – learn 9 idiomatic expressions from real spoken English

(Rachel) Today we're starting a new series.

(راشل) امروز یک سری جدید را شروع می کنیم.

We're going to teach you about idioms to be heard in real life this week.

ما این هفته در مورد اصطلاحاتی که در زندگی واقعی شنیده می شوند به شما آموزش می دهیم.

I got the idea from this series from our podcast which we did together and we actually cancelled.

من ایده این سریال را از پادکستمان گرفتم که با هم انجام دادیم و در واقع کنسل کردیم.

Oh this is my husband David by the way for anyone who doesn't know this is David.

اوه این شوهر من دیوید است برای هرکسی که نمی داند این دیوید است.

(David) Hi everybody.

(دیوید) سلام به همه.

and we were doing a podcast together last year uh that was pretty popular.

و سال گذشته با هم یک پادکست درست می‌کردیم که بسیار محبوب بود.

People liked it and they liked hearing David's voice and David's perspective.

مردم آن را دوست داشتند و دوست داشتند صدای دیوید و دیدگاه دیوید را بشنوند.

And since we didn't have time to keep the podcast going I thought okay let's start a

و از آنجایی که ما وقت نداشتیم پادکست را ادامه دهیم، فکر کردم خوب بیایید یک

video series.. with David.

مجموعه ویدیویی را با دیوید شروع کنیم.

So this is gonna be a little more conversational and I've been wanting to do a series like

بنابراین این قرار است کمی محاوره‌آمیزتر باشد و من مدتی است که می‌خواهم سریالی مانند

this for a while where we talked about idioms and phrasal verbs that we're hearing in real

این را انجام دهم که در آن درباره اصطلاحات و افعال عبارتی که در

life in conversation.

زندگی واقعی در مکالمه می‌شنویم صحبت کنیم.

Uh because throughout the week, there's so many different interesting idioms that come

اوه چون در طول هفته، اصطلاحات جالب بسیار زیادی وجود دارد

up and so I wanted to be able to share them with you.

و بنابراین من می‌خواستم بتوانم آنها را با شما به اشتراک بگذارم.

So, to start, the Superbowl was just a couple of weeks ago, now David and I live in Philadelphia

بنابراین، برای شروع، Superbowl فقط چند هفته پیش بود، اکنون دیوید و من در فیلادلفیا زندگی می کنیم

and David grew up not so far from Philly.

و دیوید نه چندان دور از فیلی بزرگ شد.

(David) Right.

(دیوید) درست است.

(Rachel) And so David has been an Eagles fan for a

(ریچل) و بنابراین دیوید برای مدت طولانی از طرفداران ایگلز بوده است

long time.

.

(David) (laughing) A very long time.

(دیوید) (با خنده) مدت زیادی است.

(Rachel) A very long time

(راشل) یک زمان بسیار طولانی

And uhm did that include some lean years when there weren't many wins?

و اوهوم آیا این شامل چند سال لاغر می شود که برنده های زیادی وجود نداشت؟

(David) Right, there's been a lot of lean years

(دیوید) درست است، سالهای لاغری زیادی بوده است

(Rachel) Yeah

(راشل) آره (

(David) Mmmhmm

دیوید) مممم

(Rachel) So this was a uh, very big deal of course.

(ریچل) پس این البته خیلی بزرگ بود.

(David) First ever.

(دیوید) اولین بار.

(Rachel) First ever Superbowl win for Philadelphia.

(ریچل) اولین برد تاریخ Superbowl برای فیلادلفیا.

So, they beat the Patriots.

بنابراین، آنها میهن پرستان را زدند.

Uhm it's a great story.

اوهوم داستان عالیه

It was a great game.

آن یک بازی عالی بود.

If you didn't see it, we have a tape of it so just come on over and we'll watch it together.

اگر آن را ندیدید، ما یک نوار از آن داریم، پس بیایید و با هم آن را تماشا خواهیم کرد.

(Rachel/David) (Laughing)

(Rachel) Uhm But when we were watching the game, one

(راشل/ دیوید) (خنده)

(راشل) اوهوم اما وقتی داشتیم بازی را تماشا می کردیم، یکی

of the commentators..

از مفسران.

So a commentator is someone who is paid by the TV station to comment on what's happening,

پس مفسر کسی است که ایستگاه تلویزیونی به او پول می دهد تا در مورد آنچه اتفاق می افتد اظهار نظر کند،

(David) Mmmhum

(دیوید) مامهوم

(Rachel) Analyze it.

(راشل) ) آن را تحلیل کنید.

One of the commentators said this idiom: Nick's Foles' confidence is through the roof.

یکی از مفسران این اصطلاح را گفته است: اعتماد نیکس فولز از پشت بام است.

So what is that mean to be through the roof?

پس این یعنی چه؟

Really high.

واقعا بالاست

You could also say 'sky high'.

شما همچنین می توانید بگویید "آسمان بلند".

That would be another idiom you could use.

این اصطلاح دیگری است که می توانید استفاده کنید.

So if your confidence is through the roof.

بنابراین اگر اعتماد به نفس شما از پشت بام است.

You're feeling great about yourself, about your abilities.

شما نسبت به خودتان، نسبت به توانایی هایتان احساس خوبی دارید .

(David) Right and in this instance it meant that he

(دیوید) درست است و در این مورد به این معنی بود که او

was playing incredibly well.

فوق العاده خوب بازی می کرد.

He was so confident that he was not even thinking about what he was doing.

او آنقدر اعتماد به نفس داشت که حتی به کاری که می کرد فکر نمی کرد.

He was just making all the plays that he needed to make and he was incredible.

او فقط تمام نمایشنامه هایی را می ساخت که باید بسازد و باورنکردنی بود.

(Rachel) He was so accurate.

(راشل) او بسیار دقیق بود.

I mean he just threw the ball and bam, it was there.

منظورم این است که او فقط توپ را پرتاب کرد و بم، آنجا بود.

Now, part of what's crazy about Nick Foles is that he was, he is not the main quarterback

در حال حاضر، بخشی از چیزی که در مورد نیک فولس دیوانه کننده است این است که او بود، او بازیکن اصلی تیم

for the Eagles.

ایگلز نیست.

He's the 2nd string.

او سیم دوم است.

Uhm, you could call him a backup.

اوهوم، شما می توانید او را یک پشتیبان صدا کنید.

He's the backup quarterback.

او مدافع پشتیبان است.

So what does it mean to be a backup?

پس پشتیبان بودن به چه معناست؟

It means you are not what's gonna be planned on.

این بدان معناست که شما چیزی نیستید که قرار است روی آن برنامه ریزی شود .

So they have a quarterback thats better.

بنابراین آنها یک کوارتربک دارند که بهتر است.

(David) Mmmhum

(دیوید) ممهوم

(Rachel) Carson Wentz.

(ریچل) کارسون ونتز.

He got hurt but he's better, he's their starter is what they call that.

او صدمه دید، اما او بهتر است، او شروع کننده آنهاست .

(David) Mmmhum

(دیوید) مامهوم

(Rachel) But when he gets injured, and you can't go

(ریچل) اما وقتی او مصدوم می شود و شما نمی توانید

what you are planning on, you can't go on your best player then you have to go with

آنچه را که در نظر دارید پیش ببرید، نمی توانید بهترین بازیکن خود را ادامه دهید، سپس باید با

your backup.

پشتیبان خود بروید.

What else could you have a backup for?

برای چه چیز دیگری می توانید یک نسخه پشتیبان داشته باشید؟

Maybe if you're having a party and you are not sure if you have enough food, maybe you

شاید اگر مهمانی دارید و مطمئن نیستید که غذای کافی دارید، شاید

buy some frozen pizzas to have as a backup in case you run out.

چند پیتزای یخ زده بخرید تا در صورت تمام شدن، به عنوان پشتیبان داشته باشید.

(David) Yeah.

(دیوید) بله.

Or people would say when they are applying to college they would say: This is my 1st

یا مردم می گویند وقتی برای کالج درخواست می دهند می گویند: این اولین انتخاب من است

choice but this is my backup school.

اما این مدرسه پشتیبان من است.

(Rachel) Right and easier one to get into, you think

(راشل) درست و راحت تر وارد آن شوید، فکر می کنید

your chances of getting in are higher, it's your backup.

شانس شما برای ورود بیشتر است، این پشتیبان شماست.

So Nick Foles, the backup, wins the Superbowl, his confidence is through the roof, it was

بنابراین نیک فولس، پشتیبان، برنده Superbowl شد، اعتماد به نفس او از پشت بام است،

amazing.

شگفت‌انگیز بود.

We better stop now or this whole video will be about the Superbowl.

بهتر است همین حالا توقف کنیم وگرنه کل این ویدیو درباره Superbowl خواهد بود.

(David) I would be okay with that.

(دیوید) من با آن مشکلی ندارم.

(Rachel) You would be.

(راشل) شما می توانید.

I know.

میدانم.

Actually, one other thing I wanted to say about the idiom 'through the roof.' is it

در واقع، یک چیز دیگر می خواستم در مورد اصطلاح "از طریق سقف" بگویم. آیا این

means really high level but it can also mean angry, mad, pissed off would be another way

به معنای سطح بسیار بالایی است، اما همچنین می تواند به معنای عصبانی، دیوانه، عصبانی باشد، راه دیگری

to say it.

برای بیان آن است.

Like you could say: My boss was through the roof or went, went through the roof.

همانطور که می توانید بگویید: رئیس من از پشت بام گذشت یا رفت، از پشت بام گذشت.

I think either one

من فکر می کنم یکی

(David) either one okay, Mmmhum

(دیوید) یا یکی خوب است، مموم

(Rachel) My boss went through the roof when I lost

(راشل) وقتی یک مشتری اصلی را از دست دادم، رئیس من از پشت بام رفت

a major client.

.

Or my parents went through the roof or hit the roof or you could say

یا پدر و مادرم از پشت بام رفتند یا به پشت بام برخورد کردند یا می توانید بگویید

(David) Yeah I think hit the roof is interchangeable.

(دیوید) بله، من فکر می کنم ضربه به پشت بام قابل تعویض است.

(Rachel) When my grades went down..

(ریچل) وقتی نمراتم پایین آمد..

I was thinking of another way to use this idiom 'through the roof' meaning really high

داشتم به راه دیگری برای استفاده از این اصطلاح «از طریق سقف» به معنای واقعاً بالا فکر می کردم

and I was thinking about 'there's some new construction on our block and how they're

و به این فکر می کردم که « ساخت و ساز جدیدی در بلوک ما وجود دارد و چگونه

pricing those houses so high, they're expensive.

آن خانه ها را قیمت گذاری می کنند. بالا، گران هستند

And I was thinking you know housing, the housing market in our neighborhood is through the

و من فکر می کردم شما مسکن را می شناسید، بازار مسکن در محله ما از پشت

roof.

بام است.

(David) It is.

(دیوید) این است.

(Rachel) And then that's funny because I'm talking

(راشل) و پس از آن خنده دار است زیرا من

about a house and houses have rooves.

در مورد یک خانه صحبت می کنم و خانه ها سقف دارند.

(David) We'll it's even better than that.

(دیوید) ما حتی بهتر از این هم خواهیم بود.

All these new houses have roof decks.

همه این خانه های جدید دارای عرشه سقف هستند.

There is something literally

چیزی به معنای واقعی کلمه

(David/Rachel) through the roof.

(دیوید/راشل) در پشت بام وجود دارد.

(Rachel) On top of the roof you get a great view of

(راشل) بالای پشت بام منظره ای عالی از شهر می بینید

the city.

.

(Laugh) So that's the idiom "Through the roof."

(خنده) پس این اصطلاح «از طریق سقف» است.

Okay another Eagles related idiom that we heard this week.

خوب یکی دیگر از اصطلاحات مربوط به Eagles که این هفته شنیدیم.

Uh, there was a parade in Philly like Thursday right?

اوه، رژه ای مانند پنجشنبه در فیلی برگزار شد، درست است؟

(David) Yeah

(دیوید) آره

(Rachel) 4 days after the Superbowl Inn where people

(راشل) 4 روز بعد از مسافرخانه سوپرباول، جایی که مردم در

like lined the streets and the players came through on these big buses and it was a big

خیابان‌ها صف کشیده بودند و بازیکنان با این اتوبوس‌های بزرگ وارد می‌شدند و این کار بزرگی بود

deal.

.

Everyone got to see the players.

همه باید بازیکنان را ببینند.

And we didn't go but we were watching a little bit of the parade coverage on TV.

و ما نرفتیم اما کمی از پوشش رژه از تلویزیون تماشا می کردیم.

(David) Mmmhum

(دیوید) ممهوم

(Rachel) And one of the commentators made this comment

(راحیل) و یکی از مفسران این نظر را بیان کرد

that they were 'packed to the gills.'

که آنها تا آبشش بسته شده اند.

(David) Right

(دیوید) درست

(Rachel) Great idiom

(راشل) اصطلاح عالی

(David) Yeah.

(دیوید) بله.

Right.

درست.

And you looked it up then right?

و شما آن را نگاه کردید، درست است؟

I had no idea what that

من نمی دانستم که

(Rachel) Yeah

(راشل) آره

(David) he was referring to.

(دیوید) به چه چیزی اشاره می کند.

Obviously I could use it accurately but that's one of those ones I did not understand what

بدیهی است که می توانستم از آن به طور دقیق استفاده کنم، اما این یکی از آن مواردی است که منظورش را متوجه نشدم

it meant.

(Rachel) Yeah

.

(راشل) آره

(David) I thought that it meant that a fish had eaten

(دیوید) من فکر کردم این به این معنی است که یک ماهی آنقدر خورده است

so much that it was full the whole way up to its gills.

که تمام راه را تا آبشش پر کرده است.

(Rachel) Yeah well that's how we can use it now.

(راشل) آره خب اینطوری میتونیم ازش استفاده کنیم.

We can if you eat a ton, it doesn't have to mean like in an area with lots of people that's

ما می‌توانیم اگر یک تن بخورید، لازم نیست به این معنی باشد که در منطقه‌ای با جمعیت زیاد که

very crowded.

بسیار شلوغ است.

It could also mean that if you eat a lot and you're really full then you could say 'I'm

همچنین می تواند به این معنا باشد که اگر زیاد غذا می خورید و واقعاً سیر هستید، می توانید بگویید "من

stuffed to the gills.'

تا آبشش پر شده ام."

(David) Yeah

(دیوید) بله

(Rachel) But an area can be stuffed to the gills or

(ریچل) اما یک منطقه را می توان تا آبشش ها پر کرد یا

packed to the gills if it's really really dense with people and or, or something else

تا آبشش ها پر شد اگر واقعاً پر از مردم باشد و یا، یا چیز دیگری که

you could say 'our neighborhood is packed to the gills with restaurants.'

می توانید بگویید "محله ما پر از رستوران است."

It wouldn't have to be people.

لازم نیست مردم باشند.

Uhm, but I have to show the photo that you sent me that night.

اوهوم، اما باید عکسی را که آن شب برایم فرستادی نشان دهم.

So this wasn't the parade but the night that the Eagles won the Superbowl, David went out

بنابراین این رژه نبود، بلکه شبی که ایگلز برنده سوپرباول شد، دیوید

onto the streets.

به خیابان ها رفت. می‌دانی که

You know everyone just kind of wanted to be around other fans and he sent me a photo from

همه به نوعی می‌خواستند در کنار طرفداران دیگر باشند و او عکسی از

an intersection near our house.

تقاطع نزدیک خانه ما برای من فرستاد.

I couldn't believe how packed to the gills that intersection was.

نمی توانستم باور کنم که آن تقاطع چقدر پر از آبشش بود.

(David) That's true

(دیوید) درست است

(Rachel) It was like shoulder to shoulder people.

(راشل) مثل شانه به شانه مردم بود.

So most people, most Americans don't know the origins of all of these various idioms

بنابراین اکثر مردم، اکثر آمریکایی‌ها منشأ همه این اصطلاحات مختلفی را که

we use, we didn't know the origins of this idiom I looked it up and it refers to how

ما استفاده می‌کنیم نمی‌دانند، ما منشأ این اصطلاح را نمی‌دانستیم، من آن را جستجو کردم و به این اشاره دارد که

you might prepare a fish, if you were gonna bake it you might stuff other stuff in there

اگر می‌خواهید یک ماهی را تهیه کنید. آن را بپزید، ممکن است چیزهای دیگری را

in the caserole.

در جعبه قرار دهید.

Onions or tomatoes or whatever.

پیاز یا گوجه فرنگی یا هر چیز دیگری.

So that's where the phrase 'stuff to the gills' comes from.

بنابراین این جایی است که عبارت "مواد به آبشش" از آنجا می آید.

It comes from packing different things into the dish when you're preparing fish.

این از بسته بندی چیزهای مختلف در ظرف هنگام تهیه ماهی ناشی می شود.

So related, speaking of fish, there's, it's, it's such a smooth segue, isn't it?

خیلی مرتبط، صحبت از ماهی، وجود دارد، آن است، آن را بسیار نرم segue، اینطور نیست؟

Uh earlier this week, we were having, we're making dinner and actually we were making

اوه اوایل این هفته، داشتیم می خوردیم، شام درست می کردیم و در واقع داشتیم

fish and uhm but that aside we were gonna make a salad.

ماهی و اوهوم درست می کردیم، اما به کنار آن، قرار بود سالاد درست کنیم.

And so we're making out of Kale and David said you know I said 'How can I help? and

و بنابراین ما در حال ساختن از کاله هستیم و دیوید گفت می‌دانی که من گفتم چگونه می‌توانم کمک کنم؟ و

he said 'Why don't you fish the Kale out of the refrigerator.'

او گفت "چرا کلم را از یخچال ماهیگیری نمی کنی ."

(David) Right.

(دیوید) درست است.

I knew there were a bunch of stuff in that drawer where the Kale was and so I was gonna

من می دانستم که در آن کشوی که کلم در آن قرار دارد، یک سری چیز وجود دارد و بنابراین باید

take a little bit of effort to reach around the other things and actually get to the Kale

کمی تلاش کنم تا به سایر چیزها برسم و در واقع به کلاله

(Rachel) Mmmhum

(راشل) Mmmhum برسم،

So if you have to fish around for something or if you have to fish something out then

بنابراین اگر مجبور به ماهیگیری در اطراف هستید. چیزی یا اگر مجبورید چیزی را ماهیگیری کنید، به

this means it is not that easy to get to.

این معنی است که رسیدن به آن آسان نیست.

Like uhm, maybe the scissors are at the back of the junk drawer.

مثل اوهوم، شاید قیچی پشت کشوی آشغال باشد.

You have to fish them out.

شما باید آنها را ماهیگیری کنید.

I'm tired of having to fish things out.

من از اینکه مجبورم چیزها را ماهیگیری کنم خسته شده ام.

This drawer is too messy.

این کشو خیلی نامرتب است.

Uhm, or fishing Kale out a very stuffed to the gills fridge.

اوهوم، یا ماهیگیری کلم پیچ در یخچال آبشش.

(David) Yeah

(دیوید) بله

(Rachel) Yes.

(راشل) بله.

They're all interrelated.

همه آنها به هم مرتبط هستند

(David) Another one that came up was if you, like

(دیوید) یکی دیگر که مطرح شد این بود که آیا شما، مثل

when we ran the wires for our TV behind the wall?

زمانی که سیم های تلویزیون را پشت دیوار می زدیم ؟

(Rachel) Mmmhum

(راشل) مامهوم

(David) Ah we have a TV that hangs on the wall and

(دیوید) آه ما یک تلویزیون داریم که به دیوار آویزان می شود و

we don't wan't the wires to be visible coming down the wall to the outlet so we had our

نمی خواهیم سیم ها از دیوار به سمت پریز دیده شوند، بنابراین از

friend come and fish the wires behind the dry wall down to the electrical socket so

دوستمان خواستیم بیایند و سیم های پشت خشک را ماهیگیری کنند. دیوار را تا سوکت برق پایین بیاورید، بنابراین

again it's hard to see uh it's difficult to get at

باز هم دیدن آن سخت است آه، رسیدن به

(Rachel) Mmmhum

(راشل) ممهام

(David) And those another use to that I thought of

(دیوید) دشوار است و موارد دیگری که من به

(Rachel) Mmmhum.

(راشل) ممهام استفاده می کردند.

Fishing.

صید ماهی.

And then of course there's actual fishing where you're cathing fish.

و البته ماهیگیری واقعی جایی است که شما در حال صید ماهی هستید.

(David) Yeah

(دیوید) آره

(Rachel) Which we ate for dinner with our Kale salad

(راشل) که

after I fished the Kale out of the refrigerator.

بعد از اینکه کلم را از یخچال ماهی گرفتم برای شام با سالاد کلم خوردیم.

Okay David before we wrap up this video before we end it, I wanna come back to the subject

بسیار خوب دیوید قبل از اینکه این ویدیو را قبل از پایان آن ببندیم، می خواهم به موضوع

of Nick Foles.

نیک فولس بازگردم.

The Eagles backup quarterback.

مدافع پشتیبان ایگلز.

What happens when you're the backup, the 2nd string and you win a Superbowl?

چه اتفاقی می‌افتد وقتی شما به عنوان پشتیبان، رشته دوم هستید و یک Superbowl برنده می‌شوید؟

You know what happens the next season when the starter, the one whose supposedly better

می‌دانید فصل بعد چه اتفاقی می‌افتد که شروع کننده، کسی که ظاهراً بهتر

than you is now healthy? is this poor guy gonna have to just sit on the bench the whole

از شما اکنون سالم است؟ آیا این مرد بیچاره مجبور است تمام فصل را فقط روی نیمکت بنشیند

season?

؟

(David) First of all you use the phrase '2nd string?'

(دیوید) اول از همه از عبارت "رشته دوم؟" استفاده می کنید.

where does that come from?

این از کجا می آید؟

(Rachel) I do not know the origins of that.

(راشل) من ریشه آن را نمی دانم.

(David) Is that if you break a string on an instrument?

(دیوید) آیا اگر سیمی را بر ساز بشکنی؟

(Rachel) I don't think so.

(راشل) فکر نمی کنم.

(David) We have to look that one up.

(دیوید) ما باید به دنبال آن باشیم.

(Rachel) But it might be related to like..

(راشل) اما ممکن است مربوط به لایک باشد.

You have would have a 1st violin and a 2nd violin and an orchestra

شما باید یک ویولن اول و یک ویولن دوم و یک ارکستر داشته باشید

(David) okay

(دیوید) باشه (

(Rachel) Maybe it's related to that

راشل) شاید به آن مربوط باشد

(David) Alright.

(دیوید) باشه.

But Nick Foles as a 2nd string quarterback so this has been a hotly debated in Philadelphia

اما نیک فولس به‌عنوان یک کوارتربک رشته دوم، پس این بحث داغ در فیلادلفیا

since the Superbowl and uh

از زمان سوپرباول و اوه

(Rachel) Hotly debated.

(ریچل) داغ بوده است.

That means something that people are really talking about, discussing both sides

این به معنای چیزی است که مردم واقعاً در مورد آن صحبت می کنند، در مورد هر دو طرف بحث می کنند

(David) And the people feel passionate about their

(دیوید) و مردم نسبت به موضع آنها احساس اشتیاق دارند

stance.

.

(Rachel) okay

(ریچل) باشه

(David) So, he was incredible in the playoffs and

(دیوید) بنابراین، او در پلی آف فوق العاده بود و

he won the Superbowl first ever for the city.

اولین بار برای این شهر قهرمان Superbowl شد.

So, his value now in terms of trading him

بنابراین، ارزش او در حال حاضر از نظر تجارت با او

(Rachel) Mmmhum

(راشل) ممهوم

(David) is high.

(دیوید) بالا است.

There's a feeling that we could get a good player in return if we traded him.

این احساس وجود دارد که اگر او را معاوضه کنیم، می‌توانیم در ازای آن بازیکن خوبی بگیریم.

But, there's also the other side which says Carson Wentz whose the franchise quarterback

اما، طرف دیگری نیز وجود دارد که می‌گوید کارسون ونتز (Carson Wentz) که بازیکن اصلی

the

او (

(Rachel) the starter

راشل) شروع کننده (

(David) the starter

دیوید) شروع کننده

(Rachel) The main one.

(راشل) است .

The one who's better.

اونی که بهتره

(David) He's young, he's clearly the future as soon

(دیوید) او جوان است، به محض

as he's healthy the team is his to run.

اینکه او سالم است، مشخصاً آینده ای است که تیم را اداره می کند.

So, the other side says woah wait a minute, what if he gets hurt again?

خب، طرف میگه وای یه لحظه صبر کن اگه دوباره صدمه ببینه چی؟

(Rachel) Mmmhum

(ریچل) مامهوم

(David) then you know that you have a stellar backup

(دیوید) پس می‌دانی که یک پشتیبان فوق‌العاده

in place

در جای خود داری

(Rachel) Mmmhum

(راشل) مامهوم

(David) The rest of the team is gonna be very good

(دیوید) بقیه اعضای تیم سال آینده بسیار خوب خواهند بود

next year.

.

So people are saying you know you have to keep him as an insurance policy

بنابراین مردم می گویند شما می دانید که باید او را به عنوان یک بیمه نامه نگه دارید

(Rachel) Mmmhum

(راشل) Mmmhum

(David) in case Wentz gets hurt again.

(دیوید) در صورتی که ونتز دوباره آسیب ببیند.

(Rachel) Well let me ask about that.

(راشل) خب اجازه دهید در مورد آن بپرسم.

Is he that good? or this is sort of a fluke?

آیا او آنقدر خوب است؟ یا این یک نوع تصادف است؟

A fluke is something out of the norm.

تصادف چیزی خارج از عرف است.

It can be more positive than the norm or can be less positive than the norm.

می تواند مثبت تر از هنجار باشد یا می تواند کمتر از هنجار مثبت باشد.

But I mean the reason why he was 2nd string is because he wasn't that great, right?

اما منظورم این است که دلیل اینکه او سیم دوم بود این است که او آنقدرها هم عالی نبود، درست است؟

So was it a fluke that he did so well during the playoffs?

پس آیا این یک اتفاق تصادفی بود که او در مرحله پلی آف اینقدر خوب عمل کرد ؟

(David) It's hard but to tell and again that's highly

(دیوید) سخت است اما گفتنش و دوباره این موضوع بسیار

debated because his first year with the Eagles in his last stint year

مورد بحث است زیرا اولین سال حضور او با ایگلز در آخرین سال حضورش

(Rachel) Mmmhum.

(ریچل) ممهوم.

Oh you mean he played here then he played somewhere else then he came back?

اوه یعنی اینجا بازی کرد بعد یه جای دیگه بازی کرد بعد برگشت؟

(David) Yeah

(دیوید) آره

(Rachel) okay

(David) in his first stint year, he had an incredible

(راشل) باشه

(دیوید) در اولین سال حضورش، او یک فصل باورنکردنی داشت

season.

.

(Rachel) okay.

So why did he get, why did he get traded then?

(راشل) باشه.

پس چرا او به دست آورد، چرا پس از آن معامله شد؟

(David) Uhm there was a coaching change and he was

(دیوید) اوهوم یک تغییر مربی رخ داد و او

not nearly as good the following year.

سال بعد تقریباً به خوبی نبود.

(Rachel) okay

(ریچل) باشه

(David) Wait, was there a coaching change before he

(دیوید) صبر کن، آیا قبل از رفتن او تغییر مربی وجود داشت

left?

؟

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

But, people said that one season that he had was a fluke.

اما، مردم گفتند که یک فصلی که او داشت، یک اتفاق بود.

(Rachel) okay.

(راشل) باشه.

The good season was a fluke they're saying he's not actually a great player

فصل خوب اتفاقی بود که می گویند او در واقع بازیکن بزرگی نیست

(David) But, then he played a couple of the greatest

(دیوید) اما، سپس او چند تا از بهترین

playoff games ever in the history of the game

بازی های پلی آف تاریخ بازی را انجام داد

(Rachel) Mmmhum

(راشل) مامهوم

(David) So maybe he's not fluke as much as what I

(دیوید) پس شاید او یک بازی اشتباه نیست. تا آنجا که من

would say is that he's someone who can get hot.

می گویم این است که او کسی است که می تواند داغ شود.

(Rachel) Okay so would you say he's inconsistent.

(ریچل) بسیار خوب پس آیا می گویید او ناسازگار است.

Unreliable

غیرقابل اعتماد

(David) that is a difficult phrase to use for him

(دیوید) که استفاده از آن برای او یک عبارت دشوار است

(David/Rachel) Laughing

(دیوید/راشل) خنده

(David) People would say he's hot or cold and when

(دیوید) مردم می گویند که او گرم است یا سرد و وقتی

he's hot he's incredible

گرم است او باورنکردنی است (

(Rachel) Mmmhum

راشل) مامهوم

(David) When he's cold, he looks pedestrian.

(دیوید) وقتی سرد است، عابر پیاده به نظر می رسد.

(Rachel) This is how you feel about JJ Redick about

(ریچل) این احساس شما در مورد جی جی ردیک در مورد

the 76ers.

76ers است.

(David) (laughing) It's true.

(دیوید) (با خنده) درست است.

(Rachel) But that's a whole different, a whole different

(ریچل) اما این یک

story

داستان کاملا متفاوت است

(David) That's another episode

(Rachel) Okay, anyway we maybe getting deep into sports

(دیوید

)

talk here though.

. می

I will say I got an email from a guy named Mustakim who we met at the Million subscriber

گویم ایمیلی از مردی به نام مستقیم دریافت کردم که در مهمانی میلیون مشترک با او آشنا شدیم

party.

He lives outside of Philly and he said you know I'm watching the Superbowl and I don't

.

او خارج از فیلی زندگی می کند و گفت می دانی که من دارم Superbowl را تماشا می کنم و

really get American football.

واقعاً فوتبال آمریکایی را نمی شناسم.

Will you make a video about it?

آیا یک ویدیو در مورد آن می سازید؟

So next fall during, you know, the relaunch of the football season it's over now.

بنابراین پاییز آینده در طول راه اندازی مجدد فصل فوتبال، اکنون به پایان رسیده است.

But I think next fall maybe we should do a video series on football vocabulary, idioms

اما من فکر می‌کنم پاییز آینده شاید باید یک مجموعه ویدیویی درباره واژگان فوتبال، اصطلاحات

and some of the rules so if people ever want to watch, they feel like they get it a little

و برخی از قوانین بسازیم تا اگر مردم زمانی می‌خواهند تماشا کنند، احساس کنند که آن را کمی

more.

بیشتر متوجه می‌شوند. راجع

What do you think of that idea?

به اون ایده چی فکر می کنی؟

If you like it, let me know in the comments below.

اگر دوست داشتید، در نظرات زیر به من اطلاع دهید .

(David) I also think it's just a reality that there

(دیوید) من همچنین فکر می کنم این فقط یک واقعیت است که

are a lot of metaphors that and idioms that have crept into everyday

استعاره های زیادی وجود دارد که در صحبت های روزمره

(Rachel) Mmmhum

(راشل) مامهوم (

(David) talk that are sports related

دیوید) وجود دارد که مربوط به ورزش است

(Rachel) so many

(راشل) آنقدر

(David) it's hard for a non-native speaker to understand

(دیوید) که برای یک غیر آن سخت است. زبان مادری برای درک اینکه

where, where those are coming from.

از کجا، از کجا می آیند.

(Rachel) Yeah, I actually have a video on Golf idioms.

(راشل) بله، من در واقع یک ویدیو در مورد اصطلاحات گلف دارم.

Idioms relating to par.

اصطلاحات مربوط به par.

I made a video once on baseball idioms there are so many.

من یک بار یک ویدیو در مورد اصطلاحات بیسبال ساختم که تعداد آنها بسیار زیاد است.

I never published it because the audio got messed up.

من هرگز آن را منتشر نکردم زیرا صدا به هم ریخته بود.

But there's definitely, there are lot of videos to be made about sports idioms including football

اما قطعاً ویدیوهای زیادی در مورد اصطلاحات ورزشی از جمله فوتبال

(David) Mmmhum

(دیوید) ممهوم

(Rachel) So hopefully we'll get to that.

(راشل) ساخته می‌شود، بنابراین امیدواریم به آن برسیم.

Uhm okay guys, Thanks for joining us here.

اوه بچه ها، از اینکه به ما ملحق شدید متشکریم.

If you like this kind of video please let us know in the comments below.

اگر از این نوع ویدیو خوشتان می آید لطفا در نظرات زیر با ما در میان بگذارید.

It's the goal that we'll be teaching you idioms that we're hearing that are in use that will

هدف ما این است که اصطلاحاتی را که می شنویم در حال استفاده به شما آموزش دهیم که

hopefully have an impact for you and understanding what americans mean when they use these idioms.

امیدواریم برای شما تأثیر بگذارد و درک کنید که آمریکایی ها هنگام استفاده از این اصطلاحات چه معنایی دارند.

So David thanks for joining me here

بنابراین دیوید از اینکه به من پیوستید متشکرم

(David) Thanks for having me.

(دیوید) از اینکه من را دارید متشکرم.

(Rachel) for helping me make this video and I think

(راشل) برای کمک به من در ساخت این ویدیو و فکر می کنم

that's pretty much it.

تقریباً همین است.

Hopefully you'll see more videos like this in the future.

امیدوارم در آینده شاهد ویدیوهای بیشتری از این دست باشید .

That's it guys and thanks so much for using Rachel's English.

بچه ها همین است و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم .