Places and Idioms! American English Pronunciation

In this American English pronunciation video, we're going to talk about places.

در این ویدیوی تلفظ انگلیسی آمریکایی، ما در مورد مکان ها صحبت می کنیم.

In this video, we're talking about trips we've taken recently. Notice how we use phrases

در این ویدیو درباره سفرهایی که اخیرا انجام داده ایم صحبت می کنیم. توجه داشته باشید که چگونه از عباراتی

like 'for work', 'for fun', 'for school' when talking about a trip. 'For' is one of those

مانند "برای کار"، "برای تفریح"، "برای مدرسه" هنگام صحبت در مورد یک سفر استفاده می کنیم. «برای» یکی از آن

words that's often reduced (to 'fer'). You'll also hear several idioms.

کلماتی است که اغلب (به «فر» کاهش می یابد. همچنین چندین اصطلاح را خواهید شنید.

So Annie is our dear, dear friend visiting from Denver. Denver. Now, my voice went up,

بنابراین آنی دوست عزیز و عزیز ما است که از دنور بازدید می کند. دنور حالا صدایم بالا رفت،

Denver, because I was making a pause but not done with my thought. But normally, that word

دنور، چون داشتم مکث می کردم اما فکرم را تمام نمی کردم. اما معمولاً این کلمه

would be said 'Denver'. Stress is on the first syllable, and the -er ending, unstressed,

"دنور" گفته می شود. تاکید روی هجای اول است ، و پایان -er، بدون تاکید،

as always, must be very short: -ver, -ver, -ver. Denver.

مثل همیشه، باید بسیار کوتاه باشد: -ver، -ver، -ver. دنور

>> Now, where were you before you came here? >> Um, I was in Boston.

>> حالا، قبل از آمدن به اینجا کجا بودید؟ >> ام، من در بوستون بودم.

Boston. Another two syllable city name with stress on the first syllable. So the second

بوستون نام شهر دو هجایی دیگر با تاکید بر هجای اول. بنابراین

syllable, unstressed, must be short to contrast the length and shape of the first syllable. Boston.

هجای دوم، بدون تاکید، باید کوتاه باشد تا طول و شکل هجای اول را متضاد کند. بوستون

>> Annie, now, where were you before you came here?

>> آنی، حالا، قبل از آمدن به اینجا کجا بودی ؟

>> Um, I was in Boston. >> For work?

>> ام، من در بوستون بودم. >> برای کار؟

>> Yes, indeed. >> Umm-hmm.

>> بله، در واقع. >> اممم.

>> There was a minor hiccup with a situation with a badge where I was not allowed access.

>> یک سکسکه جزئی با یک نشان وجود داشت که اجازه دسترسی به آن را نداشتم.

>> Wait, hold on, I love your use of the word 'hiccup' here. Now, can you explain it? What

>> صبر کنید، صبر کنید، من عاشق استفاده شما از کلمه "سکسکه" در اینجا هستم. حالا میشه توضیح بدی

do you mean by hiccup? >> Um, there was a situation which was not

منظور شما از سکسکه چیست؟ >> اوم، موقعیتی بود که

ideal, it was a bump in the road. >> Bump in the road. Now that's a---that's

ایده آل نبود، یک دست انداز در جاده بود. >> دست انداز در جاده. حالا این a--- این

also an idiom. Could you explain that? >> It was really what I would call a hurdle

هم یک اصطلاح است. می توانید آن را توضیح دهید؟ >> این واقعاً همان چیزی بود که من آن را یک مانع می نامم

that I had to jump. >> A hurdle.

که باید پرش می کردم. >> یک مانع.

We're laughing because sometimes it's hard to explain an idiom without using another

ما می خندیم زیرا گاهی اوقات توضیح یک اصطلاح بدون استفاده از

idiom. A hiccup. A bump in the road. A hurdle to jump. So a hiccup or a bump in the road

اصطلاح دیگر دشوار است. یک سکسکه دست انداز در جاده مانعی برای پریدن بنابراین یک سکسکه یا یک دست انداز در جاده

is something that comes up that was not planned. So, during her new job orientation, there

چیزی است که پیش می آید که برنامه ریزی نشده بود. بنابراین، در طول جهت گیری شغلی جدید او،

was a hiccup. A hurdle to jump, meaning there were some unforeseen difficulties that she

یک سکسکه وجود داشت. مانعی برای پرش، به این معنی که برخی از مشکلات پیش بینی نشده ای وجود داشت که او

had to deal with. Listen again to this string of idioms.

باید با آنها مقابله می کرد. دوباره به این رشته اصطلاحات گوش دهید .

>> There was a minor hiccup with a situation with a badge where I was not allowed access.

>> یک سکسکه جزئی با یک نشان وجود داشت که اجازه دسترسی به آن را نداشتم.

>> What do you mean by hiccup? >> Um, there was a situation which was not

>> منظور شما از سکسکه چیست؟ >> اوم، موقعیتی بود که

ideal, it was a bump in the road. >> Bump in the road. Now that's a---that's

ایده آل نبود، یک دست انداز در جاده بود. >> دست انداز در جاده. حالا این a--- این

also an idiom. Could you explain that? >> It was really what I would call a hurdle

هم یک اصطلاح است. می توانید آن را توضیح دهید؟ >> این واقعاً همان چیزی بود که من آن را یک مانع می نامم

that I had to jump. >> A hurdle.

که باید پرش می کردم. >> یک مانع.

>> And you were---you had this hiccup in your new job orientation.

>> و شما بودید --- در جهت گیری شغلی جدید خود این مشکل را داشتید.

>> Yes. >> How excited are you though for your new

>> بله. >> چقدر برای شغل جدید خود هیجان زده هستید

job? >> I'm excited. Um, it's a great opportunity,

؟ >> من هیجان زده هستم. اوم، این یک فرصت عالی است،

um, just such an amazing experience to meet some new people. This is all very genuine.

اوم، تجربه شگفت انگیزی برای ملاقات با افراد جدید. این همه بسیار واقعی است.

Um, um yeah. >> I may or may not be putting you on the

اوم، اوم آره >> من ممکن است شما را در محل قرار دهم یا نه

spot.

. درجا قرار گرفتن

To be put on the spot, or, to put somebody on the spot. This is an idiom that means to

یا کسی را سرجای خود قرار دادن. این اصطلاحی است که به معنای

ask somebody to do something or make a decision without preparation, and maybe in front of

درخواست از کسی برای انجام کاری یا تصمیم گیری بدون آمادگی و شاید در مقابل

other people. In this case, I'm putting Annie on the spot because I'm asking her to talk

افراد دیگر است. در این مورد، من آنی را در محل قرار می دهم زیرا از او می خواهم که بدون هیچ آمادگی در

about something in front of the video camera with no preparation. Here the T in 'put' is

مورد چیزی جلوی دوربین فیلمبرداری صحبت کند . در اینجا T در "put"

a flap T, or a D sound, because it comes between two vowels when we link the words together.

یک فلپ T یا صدای D است، زیرا وقتی کلمات را به هم پیوند می دهیم بین دو مصوت قرار می گیرد.

Put on the spot.

در محل قرار دهید.

>> Putting you on the spot. Could you explain that idiom?

>> قرار دادن شما در محل. ممکن است این اصطلاح را توضیح دهید؟

>> Um, that means that you are the focal point. You are really---there is a certain amount

اوم، این بدان معناست که شما نقطه کانونی هستید. شما واقعاً --- یک مقدار

of pressure. >> And there was no preparation, maybe.

فشار وجود دارد. و هیچ آمادگی وجود دارد، شاید.

>> Hot seat. Hot seat. No preparation. It's spontaneous, it's, um...

>> صندلی داغ. صندلی داغ صندلی جذاب. بدون آماده سازی این خود به خودی است، اوم...

>> You didn't know you were going to be asked to speak.

>> شما نمی دانستید که قرار است از شما خواسته شود که صحبت کنید.

>> Yes. >> Now, the other idiom you came up with

>> بله. >> حال، اصطلاح دیگری که به ذهنتان خطور کرد

was 'hot seat'. >> Yes it was.

«صندلی داغ» بود. >> بله همینطور بود.

>> Can you make up a sentence with 'hot seat'? >> Man. I hate being in the hot seat when

>> آیا می توانید با «صندلی داغ» جمله بسازید؟ >> مرد. وقتی

topic turns to something I am not quite comfortable answering.

موضوع به چیزی تبدیل می شود که من برای پاسخ دادن به آن راحت نیستم، از حضور در صندلی داغ متنفرم.

>> Yeah. Shall I take you off the hot seat? >> Please do, Rachel.

>> آره شما را از روی صندلی داغ بلند کنم؟ >> لطفا انجام دهید، راشل.

>> Now Katherine, you were saying earlier that you've been on a trip recently.

>> حالا کاترین، قبلاً می گفتی که اخیراً در سفر بوده ای.

>> Yes, I went to Baltimore. >> I thought you went to DC?

>> بله، من به بالتیمور رفتم. >> فکر کردم به دی سی رفتی؟

>> I went to DC too.

>> من هم به دی سی رفتم.

Two more place names. Baltimore. Stress is on the first syllable, so that should be the

دو نام مکان دیگر بالتیمور فشار روی هجا اول است، بنابراین باید

longest. After the stressed syllable, the voice will come down in volume and pitch.

طولانی ترین هجا باشد. پس از هجای تاکید شده، صدا از نظر حجم و زیر و بم پایین می آید.

So the last syllable: -more, -more, -more, will be quick, low in pitch, and low in volume.

بنابراین آخرین هجا: -more، -more، -more، سریع، کم صدا و کم حجم خواهد بود.

Baltimore. With DC, it's just the opposite. Stress is on the last syllable.

بالتیمور با DC، دقیقا برعکس است. تاکید بر هجای آخر است.

Any time you're naming

هر زمان که

something by a list of letters, like DC or HBO or MLK, stress is always on the last letter.

چیزی را با لیستی از حروف نامگذاری می کنید، مانند DC یا HBO یا MLK، استرس همیشه روی حرف آخر است.

So that letter will be the longest and have the most shape. DC, C, DC.

بنابراین آن حرف طولانی ترین و بیشترین شکل را خواهد داشت. DC، C، DC.

>> So, tell me a little bit about that trip. >> To DC?

بنابراین، کمی در مورد آن سفر به من بگویید. >> به دی سی؟

>> Well, either one. >> Um, well, I went to a college in DC. Um,

خوب، یکی. >> اوم، خوب، من به یک کالج در دی سی رفتم. اوم،

and I looked at a fashion show, and looked at portfolios, and ... um...

و من به یک نمایش مد نگاه کردم، و به نمونه کارها نگاه کردم، و... اوم...

>> So this was for work. >> This was for work.

>> پس این برای کار بود. >> این برای کار بود.

>> Well thanks for telling me about your trips to Baltimore and DC.

>> خوب از اینکه در مورد سفرهای خود به بالتیمور و دی سی به من گفتید متشکرم.

>> We were just talking, I went to India. >> Oh you did? Recently?

>> ما فقط داشتیم صحبت می کردیم، من به هند رفتم. >> اوه شما انجام دادید؟ به تازگی؟

>> About four years ago. >> Was that for work or for fun?

>> حدود چهار سال پیش. >> برای کار بود یا برای تفریح؟

>> For fun. >> What did you do there?

>> برای سرگرمی. >> آنجا چه کردید؟

>> I studied Buddhism and Tibetan community politics.

>> من بودیسم و ​​سیاست جامعه تبتی را مطالعه کردم . به

>> That sounds like it's for school. >> It was for school, but it was, ah, I took

نظر می رسد برای مدرسه است. >> برای مدرسه بود، اما این بود، آه، من

a semester off from college to go.

یک ترم از کالج مرخصی گرفتم تا بروم.

>> Renee, and, I hear that you took a trip last weekend.

>> رنه، و، شنیدم که آخر هفته گذشته سفری داشتی.

>> I did. >> Where did you go?

>> انجام دادم. >> کجا رفتی؟

>> I went to upstate New York. >> Nice.

>> من به ایالت نیویورک رفتم. >> خوب است.

>> Town called Hudson, on the Hudson River. It was actually---are you interested in why

>> شهری به نام هادسون، در رودخانه هادسون. در واقع این بود --- آیا به دلیل

it was founded? >> Yes.

تاسیس آن علاقه دارید؟ >> بله.

>> It was founded by whalers who originally whaled in Nantucket. But they decided to move

>> توسط نهنگدارانی که در اصل در نانتاکت نهنگ می‌رفتند، تأسیس شد. اما آنها تصمیم گرفتند

their families up the Hudson River to another place that would still be on the water.

خانواده های خود را از رودخانه هادسون به مکان دیگری که هنوز روی آب باشد منتقل کنند.

>> Why did they want to move their families away from Nantucket?

>> چرا آنها می خواستند خانواده های خود را از Nantucket دور کنند؟

>> I don't remember that part of the story.

>> آن قسمت از داستان را به خاطر ندارم.

>> Sara, where were you last weekend? >> I went to visit my sister's family in Virginia.

>> سارا، آخر هفته پیش کجا بودی؟ >> برای دیدن خانواده خواهرم در ویرجینیا رفتم.

>> Virginia. That's a fun state name. >> It's a great state.

>> ویرجینیا. این یک نام دولتی سرگرم کننده است. >> این یک ایالت عالی است.

>> Where did you go? >> I went to Florida.

>> کجا رفتی؟ >> من به فلوریدا رفتم.

>> Florida. Is that where you're from? >> That's where I'm from!

>> فلوریدا. آیا شما اهل آنجا هستید؟ >> این جایی است که من از آنجا هستم!

>> I know, but you're from further north, and I'm from further south.

>> می دانم، اما شما از شمال دورتر هستید و من از جنوب.

>> I know. What did you do there? >> Spend time with my family at my parent's

>> می دانم. اونجا چیکار کردی؟ >> وقت خود را با خانواده ام در خانه والدینم بگذرانید

house. Went in the pool. I went to the beach a bit, walked at sunset. And that's about it.

. رفت تو استخر کمی به ساحل رفتم ، در غروب آفتاب قدم زدم. و این در مورد آن است.

>> That sounds lovely. Guys, thank you, everybody,

این برای تلفن های موبایل دوست داشتنی است. بچه ها، از همه شما متشکرم

for telling me about the places that you've recently been.

که در مورد مکان هایی که اخیرا رفته اید به من گفتید .

>> Absolutely. >> Oh, we were so happy to share.

>> قطعا. >> اوه، ما بسیار خوشحال بودیم که به اشتراک بگذاریم.

>> Really appreciate it.

>> واقعاً از آن قدردانی می کنم.

>> Katherine. >> Yes?

>> کاترین. >> بله؟

>> If you were going to work on your American English pronunciation---let's say you already

>> اگر قرار بود بر روی تلفظ انگلیسی آمریکایی خود کار کنید --- فرض کنید

know some of the concepts, you've seen some videos, but you want to really work it, to

برخی از مفاهیم را قبلاً می دانید، چند فیلم را دیده اید ، اما می خواهید واقعاً آن را کار کنید تا

get it into your habit. What would you do to do that?

آن را به عادت خود تبدیل کنید. برای انجام آن چه کاری انجام می دهید ؟

>> I would take the Rachel's English video class.

>> من در کلاس ویدیوی انگلیسی راشل شرکت می کنم .

>> Do you mean the Rachel's English online course in July and August?

>> منظورتان دوره آنلاین انگلیسی راشل در ماه جولای و آگوست است؟

>> I'd take the Rachel's English ... >> Ok, who can keep a straight face in here?

>> من انگلیسی راشل را می گرفتم ... >> خوب، چه کسی می تواند در اینجا یک چهره صاف نگه دارد؟

Because she can't, and she can't.

چون نمی تواند و نمی تواند.

To keep a straight face is to be able to do something without laughing. Something my friends

صاف نگاه داشتن این است که بتوانید کاری را بدون خندیدن انجام دهید. کاری که دوستان من

clearly have a difficult time doing, which is why we have so much fun together. Take

به وضوح انجامش سخت است، به همین دلیل است که ما با هم خیلی خوش می گذرانیم.

two.

دوتا بگیر.

>> Katherine. >> Yes.

>> کاترین. >> بله.

>> If you felt like you wanted to work on your American English pronunciation this summer,

>> اگر احساس می کردید که می خواهید در این تابستان روی تلفظ انگلیسی آمریکایی خود کار کنید،

what would you do? >> I would take the Rachel's English course

چه کار می کنید؟ >>

in July and August. >> That sounds like a very smart woman. If

در ماه های ژوئیه و آگوست دوره انگلیسی راشل را می گذرانم. >> به نظر یک زن بسیار باهوش است. اگر

you didn't know, I am giving an online course in July and August of 2012. Check out my website

نمی دانستید، من در ماه جولای و آگوست 2012 یک دوره آنلاین برگزار می کنم. برای جزئیات بیشتر به وب سایت من مراجعه کنید

for more details.

.

That's it, and thanks so much for using Rachel's English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم .

Don't stop there. Have fun with my real-life English videos. Or get more comfortable with

در اینجا متوقف نشوید. با ویدیوهای انگلیسی واقعی من لذت ببرید . یا با

the IPA in this play list. Learn about the online courses I offer, or check out my latest

IPA در این لیست پخش راحت تر شوید. درباره دوره های آنلاینی که ارائه می دهم بیاموزید یا آخرین ویدیوی من را بررسی کنید

video.

.