ERICA HILL -- Interview a Broadcaster! -- American English Pronunciation

Hey guys. Welcome to the new Rachel's English mini series, Interview a Broadcaster!

سلام بچه ها. به سریال جدید انگلیسی راشل، مصاحبه با یک پخش کننده خوش آمدید!

>> Hi guys. I'm here with Erica Hill.

>> سلام بچه ها. من اینجا با اریکا هیل هستم.

Erica, can you tell my fans a little bit about what you do?

اریکا، می‌توانی کمی در مورد کاری که انجام می‌دهی به طرفداران من بگوئی؟

>> Yes. I am the co-anchor of the Weekend TODAY show, on NBC,

>> بله. من مجری برنامه Weekend TODAY در NBC هستم

and I'm also a national correspondent for NBC News.

و همچنین خبرنگار ملی NBC News هستم.

>> Awesome. Well, I don't know if you know this,

>> عالی خوب، نمی‌دانم این را می‌دانید یا نه،

but another term for the standard American accent is 'broadcaster English'.

اما اصطلاح دیگری برای لهجه استاندارد آمریکایی «انگلیسی پخش‌کننده» است.

>> I'm just learning this, actually.

من فقط در حال یادگیری این، در واقع.

>> So people all over the world are looking to the people in America who are delivering

>> بنابراین مردم در سراسر جهان به افرادی در آمریکا نگاه می کنند که

the news as a standard, as an example for how to speak American English.

اخبار را به عنوان یک استاندارد ارائه می کنند، به عنوان نمونه ای برای نحوه صحبت کردن به انگلیسی آمریکایی.

So, where do you come from? And, did you have to change anything about your accent when you

بنابراین، شما از کجا می آیید؟ و آیا زمانی که وارد این عرصه شدید، مجبور به تغییر در لهجه خود شدید

came into this field? >> I didn't really need to change anything.

؟ >> واقعاً نیازی به تغییر چیزی نداشتم.

I grew up in Connecticut. >> Okay.

من در کانکتیکات بزرگ شدم. >> باشه.

>> Um, sort of, almost directly in between New York and Boston. So there was a lot of

>> اوم، تقریباً مستقیماً بین نیویورک و بوستون. بنابراین

influence around us, and probably, definitely, within people's families. My mom's from

تأثیر زیادی در اطراف ما و احتمالاً، قطعاً در خانواده افراد وجود داشت. مادرم اهل

New Hampshire, so she says words a little bit differently than maybe some of my friends'

نیوهمپشایر است، بنابراین کلمات را کمی متفاوت از

parents did. My dad is originally from Connecticut. >> Okay.

والدین دوستانم می گوید. پدر من اصالتا اهل کانکتیکات است. >> باشه.

>> But the town where I grew up, it was fairly standard.

>> اما شهری که در آن بزرگ شدم ، نسبتاً استاندارد بود.

I think we all pretty much speak like I do. >> Right. Okay, well that's nice, that's easy.

فکر می کنم همه ما تقریباً مثل من صحبت می کنیم. >> درست است. خوب، خوب است، آسان است.

>> Yeah, it was easy. >> And, when your'e preparing a script to read online,

>> آره، آسان بود. >> و هنگامی که یک اسکریپت را برای خواندن آنلاین آماده می کنید،

or, to read on camera, um, do you have any… how do you practice it? How much time do you

یا برای خواندن روی دوربین، امم، آیا چیزی دارید... چگونه آن را تمرین می کنید؟ چقدر

spend with it, do you have any certain tricks you use?

با آن وقت می گذارید، آیا ترفند خاصی دارید که استفاده می کنید؟

>> You know, it depends on the script and how much time I'm given. So, sometimes if I'm,

>> می دانید، بستگی به فیلمنامه و مدت زمانی که به من داده می شود دارد. بنابراین، گاهی اوقات اگر هستم،

if I'm doing what we call a 'day of turn', or, a piece that needs to air that day,

اگر کاری را انجام می‌دهم که به آن «روز نوبت» می‌گوییم، یا قطعه‌ای که باید آن روز پخش شود،

your'e very limited on your time. >> Yeah.

زمان شما بسیار محدود است. >> آره

>> Um, one of the most important things you do as a broadcaster is,

>> اوم، یکی از مهمترین کارهایی که شما به عنوان یک پخش کننده انجام می دهید این است که

you write to your pictures. So you want to make sure that you're writing to what the

روی عکس های خود بنویسید. بنابراین می‌خواهید مطمئن شوید که برای آنچه

people are seeing on their screen. >> Okay.

مردم روی صفحه‌شان می‌بینند، می‌نویسید. >> باشه.

Let's take a second to talk about the contractions Ms. Hill is using.

بیایید لحظه ای در مورد انقباضاتی که خانم هیل استفاده می کند صحبت کنیم.

Sometimes my students shy away from contractions because they think they're less

گاهی اوقات دانش آموزان من از انقباضات اجتناب می کنند، زیرا فکر می کنند که انقباضات کمتر

clear. Check out this series of videos that compares conversations with contractions

واضح هستند. این سری از ویدیوها را ببینید که مکالمات را با انقباضات

to conversations without. Ms. Hill has used 'I'm' and 'you're' several times.

با مکالمات بدون مقایسه می کند. خانم هیل چندین بار از «من» و «تو هستی» استفاده کرده است.

In 'I'm', nothing reduces. But, it's still quick. I'm, I'm. In 'you're', we're reducing

در "من" هیچ چیز کاهش نمی یابد. اما، هنوز هم سریع است. من هستم، من هستم. در "شما"، ما

the vowel to the schwa, which is absorbed by the R sound. So, it's really just two sounds,

واکه را به schwa کاهش می دهیم که توسط صدای R جذب می شود. بنابراین، این واقعاً فقط دو صدا است،

yy, er, yer, yer. And it should be quite fast. You're. Listen again to this section.

yy، er، yer، yer. و باید بسیار سریع باشد. شما هستید. دوباره به این بخش گوش دهید.

>> It depends on the script and how much time I'm given. So, sometimes if I'm,

>> این بستگی به فیلمنامه و مدت زمانی که به من داده می شود دارد. بنابراین، گاهی اوقات اگر هستم،

if I'm doing what we call a 'day of turn', or, a piece that needs to air that day,

اگر کاری را انجام می‌دهم که به آن «روز نوبت» می‌گوییم، یا قطعه‌ای که باید آن روز پخش شود،

your'e very limited on your time. >> Yeah.

زمان شما بسیار محدود است. >> آره

>> Um, one of the most important things you do as a broadcaster is, you write to your

>> اوم، یکی از مهمترین کارهایی که شما به عنوان یک پخش کننده انجام می دهید این است که روی

pictures. So you want to make sure that you're writing to what the people are

عکس های خود بنویسید. بنابراین می‌خواهید مطمئن شوید که برای آنچه مردم

seeing on their screen. >> Okay.

روی صفحه‌شان می‌بینند، می‌نویسید. >> باشه.

>> Um, so you want that language to be visual. And you want it to spark someone's

اوم، بنابراین شما می خواهید که زبان بصری باشد. و شما می‌خواهید که تخیل کسی را جرقه بزند

imagination, so that it can help give them a more full picture of the story that you're

، تا بتواند به او کمک کند تصویر کامل‌تری از داستانی که می‌گویید ارائه دهد

telling. Um, so, but when I do have time to really craft a script, I like to take my time

. اوم، پس، اما وقتی برای ساختن یک فیلمنامه وقت دارم، دوست دارم وقتم را

with it. I love words, I love writing. Um, so that's a roundabout way of saying,

با آن صرف کنم. من عاشق کلمات هستم، عاشق نوشتن هستم. اوم، پس این روشی است که می‌گویم،

there's never an exact amount of time that I have, um, but in broadcasting, I think the

هرگز زمان دقیقی وجود ندارد، امم، اما در پخش، فکر می‌کنم

goal is not only to write to your pictures, but you also want to keep it simple, um,

هدف فقط نوشتن روی عکس‌های شما نیست، بلکه می‌خواهید آن را ساده نگه دارید، امم ،

because it's a spoken story. So, you have maybe 30 seconds,

زیرا این یک داستان گفتاری است. بنابراین، شما شاید 30 ثانیه

or even 15 seconds to tell a story. So it really needs to be about the facts sometimes,

یا حتی 15 ثانیه برای گفتن یک داستان فرصت دارید. بنابراین واقعاً گاهی اوقات باید در مورد حقایق باشد،

and not as much about the flowery language. >> Uh-huh. There you go.

و نه به اندازه زبان گلدار. >> اوهها شما بروید.

>> What do you do when you come across a word that you don't know how to pronounce?

>> وقتی به کلمه ای برخورد می کنید که نمی دانید چگونه تلفظ کنید چه می کنید؟

>> If I don't know how to pronounce it, I'll look it up. So, I will either call the

>> اگر نمی دانم چگونه آن را تلفظ کنم، آن را جستجو می کنم. بنابراین، یا با

international desk, and see if there's someone there who is familiar.

میز بین‌المللی تماس می‌گیرم و می‌بینم که آیا کسی وجود دارد که آشنا باشد.

If it's a different language, who speaks, who's a native speaker of that language.

اگر زبان دیگری است، چه کسی صحبت می کند، چه کسی زبان مادری آن زبان است.

>> Right. >> …so that they can say it for me.

>> درست است. >> … تا آنها بتوانند آن را برای من بگویند.

Ms. Hill's speech, as with all native speakers, is filled with reductions.

سخنرانی خانم هیل، مانند همه سخنرانان بومی، پر از کاهش است.

Here, she's given us a great example of the reduction of the word 'can',

در اینجا، او یک مثال عالی از کاهش کلمه "می تواند" به ما داده است، "

'So that they can say it for me.' Here 'can' is a helping verb. And 'say' is the main verb.

تا آنها بتوانند آن را برای من بگویند." در اینجا "can" یک فعل کمک کننده است. و "گفتن" فعل اصلی است.

Most of the time, 'can' is a helping verb. In these cases, we reduce the pronunciation

بیشتر اوقات، "can" یک فعل کمک کننده است. در این موارد، تلفظ را

to 'kn'. So we change the vowel to the schwa. But just like in 'you're', the next consonant,

به 'kn' کاهش می دهیم. بنابراین مصوت را به schwa تغییر می دهیم. اما درست مانند «تو هستی»، صامت بعدی، در

here the N, absorbs the schwa. So it's just two sounds: kkn, nn, kn, kn.

اینجا N، schwa را جذب می کند. بنابراین فقط دو صدا است: kkn، nn، kn، kn.

She says it incredibly fast. But the main verb, say, has much more length,

او آن را فوق العاده سریع می گوید. اما فعل اصلی، مثلاً، طول بسیار بیشتری دارد،

and that nice shape of a stressed syllable. Can say. This rhythmic contrast

و آن شکل زیبای یک هجای تاکیدی. میتوان گفت. این تضاد ریتمیک

of short and long syllables is very important in American English.

هجاهای کوتاه و بلند در انگلیسی آمریکایی بسیار مهم است.

>> So that they can say it [4x] for me. Um, or I'll look it up online, if I can't find it.

>> به طوری که آنها می توانند آن را [4x] برای من بگویند. اوم، یا اگر نتوانم آن را پیدا کنم، آن را در اینترنت جستجو می کنم.

You know, if it's a regular word, I'll go to one of the dictionary websites.

میدونی اگه یه کلمه معمولی باشه به یکی از سایت های دیکشنری میرم.

And oftentimes you can hit a button and you can hear that word. >> Right, yes.

و اغلب اوقات می توانید یک دکمه را فشار دهید و می توانید آن کلمه را بشنوید. >> درست است، بله. می

You can hit. Again, a great reduction of the function word,

توانید ضربه بزنید. باز هم، کاهش بسیار زیاد کلمه تابع،

the helping verb 'can'. You can, you can.

فعل کمک کننده 'can'. شما می توانید، شما می توانید.

>> And oftentimes you can hit [3x] a button and you can hear that word. >> Right, yes.

>> و اغلب اوقات می توانید یک دکمه [3x] را بزنید و می توانید آن کلمه را بشنوید. >> درست است، بله.

Another 'can' reduction: can hear.

کاهش دیگر 'می تواند': می تواند بشنود.

>> You can hear [3x] that word. >> Right, yes.

>> شما می توانید [3x] آن کلمه را بشنوید. >> درست است، بله.

>> I'll do that. Or I will go and listen to whatever I can find in terms of video online.

>> من این کار را انجام خواهم داد. یا من می روم و هر چیزی را که از نظر ویدیوی آنلاین پیدا کنم گوش می دهم.

Another 'can' reduction: can find.

کاهش دیگر 'می تواند: می تواند پیدا کند.

>> I'll do that. Or I will go and listen to whatever I can find [3x] in terms of video

>> من این کار را انجام خواهم داد. یا می‌روم و به هر چیزی که [3x] از نظر ویدیوی آنلاین پیدا می‌کنم گوش می‌دهم

online, to hear, if it's a name, to hear that person saying their name.

تا بشنوم، اگر اسمی است، بشنوم که آن شخص نامش را می‌گوید.

>> So it can be time-consuming. >> It can be, yeah.

>> بنابراین می تواند زمان بر باشد. >> می تواند باشد، بله.

It can be time-consuming. Here, we're stressing the word 'can'. Not always,

می تواند زمان بر باشد. در اینجا، ما بر کلمه "می توانم" تاکید می کنیم. همیشه نه،

but it can be. So, we're not reducing the word. We're keeping the AA as in BAT vowel.

اما می تواند باشد. بنابراین، ما کلمه را کاهش نمی دهیم . ما AA را مانند مصوت BAT نگه می داریم.

>> So it can be [4x] time-consuming. >> It can be [4x], yeah, but it's worth it.

>> بنابراین می تواند [4 برابر] زمان بر باشد. >> می تواند [4x] باشد، بله، اما ارزشش را دارد.

I think one of the worst things you can do is mispronounce someone's name.

من فکر می کنم یکی از بدترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که نام یک نفر را اشتباه تلفظ کنید.

>> Yeah. So when you, when it's someone's name that you don't know,

>> آره بنابراین وقتی شما، وقتی نام کسی است که نمی دانید،

or a word in a foreign language and you hear it, what do, what do you do with that?

یا کلمه ای در یک زبان خارجی و آن را می شنوید، چه می کنید، با آن چه می کنید؟

Do you just practice it repetitiously? >> I do. I, um, I'll listen to it a few times.

آیا فقط آن را به طور مکرر تمرین می کنید؟ >> انجام می دهم. من، اوم، من آن را چند بار گوش می دهم.

Did you notice her 'I'll' contraction? It sounds great when we reduce it to 'all',

آیا متوجه انقباض "من" او شده اید؟ وقتی آن را به «همه» کاهش می‌دهیم، عالی به نظر می‌رسد،

so it sounds just like this word 'all'.

بنابراین درست مانند کلمه «همه» به نظر می‌رسد.

>> I'll listen [4x] to it a few times, I'll say it out loud a few times.

>> چند بار [4x] به آن گوش خواهم داد، چند بار با صدای بلند می گویم.

If there's someone, if it's not just hearing it online but there's an actual human being…

اگر کسی هست، اگر فقط آن را آنلاین نمی‌شنود، بلکه یک انسان واقعی وجود دارد…

>> Yeah. >> … who's giving me the pronunciation,

>> بله. >> ... چه کسی تلفظ را به من می دهد،

I'll say it back to them until they tell me that I have it correct.

من آن را به آنها می گویم تا زمانی که آنها به من بگویند که آن را درست می دانم.

Because I think it's really important to take that time and make that effort.

چون فکر می کنم خیلی مهم است که آن زمان را صرف کرده و آن تلاش را انجام دهیم.

>> Yeah. That's great. Now, are there any words in American English

>> آره عالیه. حال، آیا کلماتی در انگلیسی آمریکایی وجود دارد

that you find especially difficult to pronounce?

که تلفظ آنها به خصوص برای شما دشوار باشد؟

>> Yes. I am almost incapable of the following phrase.

>> بله. من تقریباً از عبارت زیر ناتوان هستم.

And I literally have to think about it before I say it. War of words.

و من به معنای واقعی کلمه باید قبل از گفتن در مورد آن فکر کنم. جنگ کلمات

>> Ok. War of words.

>> باشه جنگ کلمات

>> Which is pretty much the only thing that I have asked anybody who ever writes a script

>> این تقریباً تنها چیزی است که من از هر کسی که فیلمنامه ای را می نویسد

that I have to read to please not put in it. >> Leave that out.

که من باید بخوانم خواسته ام تا لطفاً در آن قرار ندهید. >> آن را کنار بگذارید.

>> Because I have a very difficult time. >> Interesting.

>> چون دوران بسیار سختی دارم. >> جالب است.

War of words. This refers to a long debate, either spoken or in writing.

جنگ کلمات این به یک بحث طولانی، چه گفتاری و چه به صورت نوشتاری اشاره دارد.

The stress pattern is DA-da-DA, DA-da-DA. 'Of' should be very short.

الگوی استرس DA-da-DA، DA-da-DA است. "Of" باید بسیار کوتاه باشد.

War of words. War of words.

جنگ کلمات جنگ کلمات

>> When you write something, you want to make sure you say it out loud. >> Uh-huh.

>> وقتی چیزی می نویسید، می خواهید مطمئن شوید که آن را با صدای بلند بیان می کنید. >> اوهها

>> To make sure that it works when you're, when it's a spoken word. >> Good tip.

>> برای اطمینان از اینکه وقتی هستید کار می کند، زمانی که یک کلمه گفتاری است. >> نکته خوب.

>> Um, and, you know, it's just in doing that exercise that I've realized,

>> اوم، و می دانید، فقط در انجام آن تمرین است که متوجه شدم،

I have to pause and think about each one of those words separately. >> Interesting.

باید مکث کنم و به هر یک از آن کلمات جداگانه فکر کنم. >> جالب است.

>> And it's, yeah.

و این است، بله.

>> Yeah, you don't have time to do that. >> I don't like that phrase!

>> آره، شما برای انجام این کار وقت ندارید. >> من این عبارت را دوست ندارم!

>> Okay, well, what about a phrase or a word that you especially like?

>> خوب، خوب، در مورد یک عبارت یا کلمه ای که به خصوص دوست دارید چطور؟

>> Um, one of the words I love the most is 'mama' because I like,

>> ام، یکی از کلماتی که بیشتر از همه دوستش دارم "ماما" است، زیرا دوست دارم،

I like hearing my kids say 'mama'. >> That's, that's beautiful. >> Yeah.

دوست دارم بچه هایم را بشنوم که "ماما" می گویند. >> این زیباست. >> آره

'Mama' is a word that very young children often use for their mother.

"ماما" کلمه ای است که کودکان بسیار کوچک اغلب برای مادر خود استفاده می کنند.

Mama, DA-da, mama.

مامان، دا-دا، مامان.

>> Well, thank you so much for the time. >> My pleasure.

>> خب، خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید. >> خوشحالم.

>> I think my users are going to really enjoy this.

>> من فکر می کنم کاربران من واقعاً از این کار لذت خواهند برد.

Follow Ms. Hill on Twitter and check out her segments on TV or online

خانم هیل را در توییتر دنبال کنید و بخش های او را در تلویزیون یا آنلاین

for a great example of American English pronunciation.

برای مثال عالی از تلفظ انگلیسی آمریکایی بررسی کنید.

>> And, uh, that's it, and thanks so much for using Rachel's English.

>> و، اوه، همین است، و بسیار سپاسگزارم برای استفاده از انگلیسی راشل.

Check out all the videos in the Interview a Broadcaster series

تمام ویدیوهای مجموعه مصاحبه با یک پخش کننده را

by clicking here, or on the link in the video description below.

با کلیک کردن در اینجا یا روی پیوند در توضیحات ویدیوی زیر مشاهده کنید.