English Training Lesson | Understand English Effortlessly—How to Learn English with Movies and TV

Today you're transforming your spoken English by studying a scene from the movie, First Man, with me.

امروز شما با مطالعه صحنه ای از فیلم، First Man، با من، انگلیسی گفتاری خود را متحول می کنید.

This is the story of Neil Armstrong, and the thing I love about this,

این داستان نیل آرمسترانگ است، و چیزی که من در این مورد دوست دارم،

he's in an interview and he speaks very thoughtfully, very intentionally. We're going to go in-depth,

او در یک مصاحبه است و بسیار متفکرانه، بسیار عمدی صحبت می کند. ما عمیقاً

studying how he expresses himself, and we're also going to study how the melody of a sentence can

بررسی خواهیم کرد که چگونه او خود را بیان می کند، و همچنین می خواهیم مطالعه کنیم که چگونه ملودی یک جمله می

change the meaning. When you study scene the way we're going to in this video, you'll be

تواند معنی را تغییر دهد. وقتی صحنه را به روشی که ما در این ویدیو می خواهیم مطالعه کنید، می

able to understand American movies and TV effortlessly without subtitles.

توانید فیلم ها و تلویزیون های آمریکایی را بدون دردسر و بدون زیرنویس درک کنید.

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

We're going to be doing this all summer, June through August, stick with me every Tuesday,

ما این کار را در تمام تابستان، ژوئن تا آگوست انجام خواهیم داد، هر سه شنبه با من همراه

they're all great scenes and there's going to be so much to learn that can transform the way

باشید، همه آنها صحنه های عالی هستند و چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد که می تواند

you speak and understand English.

نحوه صحبت کردن و درک انگلیسی شما را تغییر دهد.

And as always, if you liked this video or you learn something please, like and subscribe with notifications.

و مثل همیشه، اگر این ویدیو را دوست داشتید یا چیزی یاد گرفتید، لطفاً لایک کنید و با اعلان‌ها مشترک شوید.

You're going to watch the clip, then we're going to do a full pronunciation analysis together.

شما قرار است کلیپ را تماشا کنید، سپس ما یک تجزیه و تحلیل کامل تلفظ را با هم انجام می دهیم.

This is going to help so much with your listening comprehension when it comes

وقتی صحبت از تماشای فیلم های انگلیسی در تلویزیون می شود، این به درک شنیداری شما کمک زیادی می

to watching English movies in TV. But there's going to be a training section.

کند. اما یک بخش آموزشی وجود دارد.

You're going to take what you've just learned and practice repeating it, doing a reduction, flapping a T,

شما می خواهید آنچه را که یاد گرفته اید بردارید و تمرین کنید که آن را تکرار کنید، یک کاهش انجام دهید، یک T را تکان دهید،

just like you learned in the analysis. Ok, here's the scene.

درست همانطور که در تجزیه و تحلیل یاد گرفتید. خوب، این صحنه است.

I don't know what space exploration will uncover, but

نمی‌دانم اکتشافات فضایی چه چیزی را آشکار می‌کند، اما

I don't think it will be exploration just for the sake of exploration.

فکر نمی‌کنم این اکتشاف صرفاً به خاطر اکتشاف باشد.

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Yeah. You know, I was sorry to hear about your daughter.

آره میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Do you think it will have an effect?

به نظر شما تاثیری خواهد داشت؟

I think it would be unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

من فکر می‌کنم غیرمنطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

And now, the analysis.

و اکنون، تجزیه و تحلیل.

I don't know what space exploration will uncover, but I don't think it will be

نمی‌دانم اکتشافات فضایی چه چیزی را آشکار می‌کند، اما فکر نمی‌کنم این

exploration just for the sake of exploration.

اکتشاف صرفاً به خاطر اکتشاف باشد.

So he has a pretty long sentence here, but he breaks it up into a lot of smaller thought groups. The first one

بنابراین او در اینجا یک جمله نسبتا طولانی دارد، اما آن را به گروه های فکری کوچکتر تقسیم می کند.

is after the word what, he pauses, let's look at these first four words.

اولی بعد از کلمه چیست، مکث می کند، بیایید به این چهار کلمه اول نگاه کنیم.

I don't know what,

نمی دانم چیست

It's a little bit unclear, isn't it? It certainly doesn't sound like: I don't know what.

، کمی مبهم است، اینطور نیست؟ مطمئناً به نظر نمی رسد: نمی دانم چیست.

I don't know what,

نمی دانم چیست،

I don't know what. Uhhh. It's just one big phrase with one peak. I don't know what. Uhhh.

نمی دانم چیست. آهان این فقط یک عبارت بزرگ با یک اوج است. نمیدونم چیه آهان

And everything glides together really smoothly. I don't know.

و همه چیز واقعاً به آرامی به هم می لغزد. من نمی دانم.

So the T is dropped, and these two words connect with a single N sound. K of course is silent in this word. I don't know what.

بنابراین T حذف می شود و این دو کلمه با یک صدای N به هم متصل می شوند. ک البته در این کلمه ساکت است. نمیدونم چیه

I don't know what,

نمی دانم چیست،

And the OH diphthong in don't, OH

و دوگانه OH در don't, OH

changes here to the UH, that's somewhat common in the phrase: I don't know, becomes: don't know.

در اینجا به UH تغییر می کند، که تا حدودی در عبارت رایج است: نمی دانم، می شود: نمی دانم.

I don't know, I don't know, I don't know.

نمی دانم، نمی دانم، نمی دانم.

I don't know,

من نمی دانم،

So I would actually write this: doh know, with stress on know. I don't know. I don't know.

بنابراین من در واقع این را می نویسم: doh know، با تاکید بر دانستن. من نمی دانم. من نمی دانم.

And because of the AI diphthong before, this D is just a flap, dadadadada.

و به دلیل دیفتونگ هوش مصنوعی قبلی، این D فقط یک فلپ است، داددادا.

I don't know what. I don't know what.

نمیدونم چیه نمیدونم چیه

I don't know what,

نمی دانم چه،

What, the vowel on what, what, what, what, what, what. To me, he's darkened it a little bit. It's not quite uh,

چه، مصوت روی چه، چه، چه، چه، چه، چه، برای من، او آن را کمی تاریک کرده است. این کاملاً اوه،

uh, uh, it's almost a little bit like push.

اوه، اوه نیست، تقریباً کمی شبیه فشار دادن است.

What..

چی ..

I don't know what, what, uhuhuh.

نمیدونم چیه چیه هههه

Definitely he does a stop T at the end there, because it's a T at the end of a thought group,

قطعاً او یک توقف T را در انتهای آن انجام می‌دهد، زیرا یک T در انتهای یک گروه فکری است،

and he does pronounce the word what, without that wh sound in front.

و او کلمه what را بدون آن صدای w در جلو تلفظ می‌کند.

So WH words can be pronounced with the pure W, or with a what, escape of air before.

بنابراین کلمات WH را می توان با W خالص یا با چه، فرار از هوا قبل از آن تلفظ کرد.

He does not do that escape of air.

او آن فرار از هوا را انجام نمی دهد.

What, what, what.

چی چی چی.

What..

I don't know what.

چیه..نمیدونم چیه.

I don't know what.

نمیدونم چیه

space exploration will.

اکتشاف فضایی خواهد شد.

Space exploration will,

اکتشاف فضا انجام می‌شود،

and then a little bit of a pause here as he continues to think about how to articulate his answer.

و سپس در اینجا کمی مکث می‌کند، زیرا او همچنان به این فکر می‌کند که چگونه پاسخ خود را بیان کند.

So let's look at these three words and is there just one peak of stress like I don't know what?

پس بیایید به این سه کلمه نگاه کنیم و آیا فقط یک اوج استرس مانند نمی دانم چیست؟

Or do we have more than one feeling of an up-down shape?

یا بیش از یک احساس از شکل بالا به پایین داریم؟

Space exploration will,

اکتشاف فضایی خواهد شد،

Space exploration. I feel two stressed syllables there.

اکتشاف فضا. من دو هجا را در آنجا احساس می کنم.

Space exploration will.

اکتشاف فضایی خواهد شد.

Space and ay, the AY diphthong here in exploration, TION is the SH, shwa N ending.

Space و ay، دیفتونگ AY در اینجا در اکتشاف، TION پایان SH، shwa N است.

Tion tion tion, space exploration. We have an ending S in space, and ending S sound,

Tion tion، اکتشاف فضا. ما یک پایان S در فاصله و صدای پایان S داریم،

and it links right into the beginning vowel of the next word, EH, space eh, seh, seh, sexploration.

و درست به واکه ابتدایی کلمه بعدی، EH، space eh، seh، seh، sexploration متصل می شود.

Space exploration,

اکتشاف فضا،

So there's no break in sound there. Everything connects really smoothly.

بنابراین هیچ شکستی در صدا در آنجا وجود ندارد. همه چیز واقعاً هموار به هم متصل می شود.

Space exploration..

اکتشاف فضایی..

will.

Exploration will. Will, And then he holds this out a little bit while he's thinking.

خواهد شد.

اکتشاف خواهد شد. ویل، و سپس در حالی که دارد فکر می کند، این موضوع را کمی حفظ می کند.

Will, doesn't reduce the vowel. Sometimes, we do, sometimes, we might say: space exploration will,

ویل، مصوت را کم نمی کند. گاهی اوقات، ما انجام می دهیم، گاهی اوقات، ممکن است بگوییم: اکتشاف فضا،

will, will, but he doesn't do that, he keeps the IH vowel. Space exploration will.

اراده، اراده، اما او این کار را نمی کند، او مصوت IH را حفظ می کند. اکتشاف فضایی خواهد شد.

Space exploration will,

اکتشاف فضایی،

uncover but.

اما را آشکار خواهد کرد.

Uncover but, he does a little break here, he makes a stop T, he does not connect it to the AI diphthong,

کشف کنید اما، او در اینجا کمی استراحت می کند، یک توقف T ایجاد می کند، آن را به دیفتونگ هوش مصنوعی وصل نمی کند،

that would be: but I, but I, and that would be pretty common to connect, but he is breaking this up a lot,

این می شود: اما من، اما من، و اتصال آن بسیار معمول است، اما او این را می شکند. بسیار زیاد است،

and so he breaks it up here. He is speaking slowly, intentionally. Uncover but.

و بنابراین او آن را در اینجا به هم می زند. او دارد آهسته و عمدا صحبت می کند. کشف کن اما

Uncover but,

کشف کنید، اما،

What's our stressed syllable there?

هجای تاکید شده ما در آنجا چیست؟

Uncover but,

کشف اما،

Uncover but.

کشف اما.

Just one, and it's uncov, uncover. So we have the letter O but it's the UH as in butter vowel.

فقط یکی، و آن کشف است، کشف کنید. بنابراین ما حرف O را داریم اما همان UH است که در واکه کره ای وجود دارد.

There's no lip rounding for that. Uncover. Cover. Just like in the word love, ove, ove, cove, cover, uncover but.

هیچ لبه ای برای آن وجود ندارد. برملا کردن. پوشش دادن. درست مانند کلمه عشق، اوه، اوه، یارو، پوشش، کشف اما.

Stop T.

T.

Uncover but,

Uncover را متوقف کن،

I don't think it will be.

اما فکر نمی‌کنم اینطور باشد.

I don't think it'll be, and then he holds out the EE vowel a little bit here at the end of 'be', while he's thinking.

فکر نمی‌کنم اینطور باشد، و سپس او در انتهای «be» مصوت EE را کمی بیرون می‌آورد، در حالی که در حال فکر کردن است.

I don't think it will be.

فکر نمیکنم بشه

I don't think it will be.

فکر نمیکنم بشه

I don't think it will be. Don't and be both have that uhhhhh, up-down shape.

فکر نمیکنم بشه نرو و باش هر دو آن شکل اوهههه، بالا به پایین را دارند.

And then we have, we have a really beautiful rhythm here. Dadadadada, dadadadadada,

و پس از آن، ما یک ریتم واقعا زیبا در اینجا داریم. داددادا، داددادادا،

I is shorter, think it will, shorter, actually 'it will' is contracted, it's not it will, but it's it'll, it'll,

من کوتاهترم، فکر کن، کوتاهتر، در واقع «می‌خواهد» منقبض است، نمی‌شود، اما می‌شود، می‌شود،

so I would write that with the IH vowel, flap T, schwa L. It'll, It'll,It'll, It'll, It'll, It'll, It'll, It'll,

پس می‌نویسم که با مصوت IH، فلپ T، schwa L. It'll, It'll, It'll, It'll, It'll, It'll, It'll, It'll

just like the word little, but without the L. It'll, It'll, It'll. I don't think it'll.

درست مانند کلمه کوچک، اما بدون L. می شود، می شود. من فکر نمی کنم آن را انجام دهد.

I don't think it'll.

من فکر نمی کنم آن را انجام دهد.

I don't think it'll be.

فکر نمیکنم بشه

I don't think it'll be.

فکر نمیکنم بشه

Now here, ourN apostrophe T in don't.

حالا اینجا، آپاستروف ما T در این کار نیست.

The word don't just pronounced quite differently than it was the first time he said it.

این کلمه فقط کاملاً متفاوت از اولین باری که او آن را گفت تلفظ نمی شود.

We actually have a stop. So we do feel that as a T. I don't think. I don't think.

ما در واقع یک توقف داریم. بنابراین ما این را به عنوان یک T احساس می کنیم. فکر نمی کنم. من فکر نمی کنم.

It's not dropped. That would be: I don't think, I don't think,

رها نشده است. این می‌تواند این باشد: فکر نمی‌کنم، فکر نمی‌کنم،

but it's: I don't think-- up that little break of air, that little stop, is the stop T.

اما این است: من فکر نمی‌کنم-- آن شکست کوچک هوا، آن توقف کوچک، توقف T است.

Now what about this sound? Is it the OH diphthong? Or is it the UH vowel like in don't know?

حالا در مورد این صدا چطور؟ آیا این دیفتونگ OH است؟ یا مصوت UH مانند در نمی دانم؟

I don't think.

من فکر نمی کنم.

I don't think. I don't, don't, don't, don't. Oh, oh, oh, oh.

من فکر نمی کنم. من نمی کنم، نکن، نکن، نکن. اوه اوه اوه اوه.

I definitely hear that as the Oh diphthong. Not reduced. So the first time he said it, the diphthong changed,

من قطعاً آن را به عنوان دیفتانگ اوه می‌شنوم. کاهش نیافته است. بنابراین اولین باری که او آن را گفت، دیفتونگ تغییر کرد

and the T was dropped. Here, the diphthong doesn't change, and the T is a stop T.

و T رها شد. در اینجا دیفتونگ تغییر نمی کند و T یک توقف T است

I don't think.

. فکر نمی کنم.

Notice here the stress was, the peak of stress was on the word know,

توجه کنید که استرس اینجا بود، اوج استرس روی کلمه دانستن بود،

so it makes sense that some of those sounds changed, that that word was reduced a little bit.

بنابراین منطقی است که برخی از آن صداها تغییر کرده اند، که آن کلمه کمی کاهش یافته است.

Here, it's stressed, so it makes sense that we wouldn't reduce the vowel,

در اینجا، تاکید شده است، بنابراین منطقی است که ما مصوت

or the diphthong, rather and that we would leave the T on as a stop T.

یا دیفتونگ را کاهش ندهیم، و T را به عنوان توقف T رها

I don't think it'll be.

کنیم. فکر نمی‌کنم اینطور باشد.

I don't think it'll be.

فکر نمیکنم بشه

And these three unstressed words said so quickly. Let's hear just those words.

و این سه کلمه بدون تاکید خیلی سریع گفته شد. فقط همین کلمات را بشنویم.

Think it'll,

فکر کن که بشه

be.

Think it'll be. Think it'll be.

فکر کن میشه فکر کن میشه

Really different than the word be, which is longer, more stressed.

واقعاً متفاوت از کلمه be که طولانی تر است و استرس بیشتری دارد.

Think it'll be.

فکر کن میشه

exploration just.

فقط اکتشاف

Exploration.

اکتشاف.

This is a three syllable word, again with, sorry, four syllable word, with stress on the third syllable.

این یک کلمه سه هجایی است، دوباره با کلمه متاسفم، چهار هجا، با تاکید بر هجای سوم.

Exploration.

اکتشاف.

Now this unstressed syllable is actually supposed to be a schwa R.

حالا این هجای بدون تاکید در واقع قرار است یک schwa R.

Explora, he does a little bit more of a vowel. Explore, plore, plore.

Explora باشد، او کمی بیشتر از یک مصوت استفاده می کند. کاوش، کاوش، کاوش.

And I think that's because it's related to the other form of the word,

و من فکر می کنم به این دلیل است که با شکل دیگر کلمه مرتبط است،

so we have the verb: to explore,

بنابراین ما فعل: کاوش کردن را

and then we have the noun: exploration.

داریم و سپس اسم: کاوش را داریم.

Verb, noun. So in the verb Explore, the IPA would be Ek, the letter X makes the KS sounds here,

فعل اسم. بنابراین در فعل Explore، IPA می‌شود Ek، حرف X صدای KS را اینجا می‌سازد،

Explore,

Explore،

and in the noun, exploration, actually the opening vowel is a little bit more open, it's EH,

و در اسم، کاوش، در واقع مصوت آغازین کمی بازتر است، EH است،

although honestly, if you said the verb

هرچند صادقانه بگویم، اگر گفتید. فعل

explore with the EH vowel, that would sound very natural and normal too.

explore با مصوت EH که بسیار طبیعی و عادی به نظر می رسد.

Then we have another unstressed syllable. Splo-- with the schwa, stressed syllable,

سپس یک هجای بدون تاکید دیگر داریم. Splo-- با هجای schwa، تاکید شده،

Oops. We make that over here.

اوه. ما آن را اینجا درست می کنیم.

AY, and then unstressed, tion. So the noun, exploration.

AY، و سپس بدون تنش، tion. پس اسم، اکتشاف.

Has a schwa here, I hear him doing more of an unstressed AA plus R, that's okay.

اینجا یک schwa دارد، من می شنوم که او بیشتر یک AA بدون استرس به اضافه R انجام می دهد، اشکالی ندارد.

Exploration.

اکتشاف.

So he's seeing more of exploration, explore, explore, explore, exploration.

بنابراین او بیشتر کاوش، کاوش، کاوش، کاوش، اکتشاف را می بیند.

Exploration,

کاوش،

He is speaking more slowly and more intentionally I think than what is normal conversational English.

من فکر می‌کنم او آهسته‌تر و عمداتر از انگلیسی مکالمه معمولی صحبت می‌کند.

And even though that pronunciation isn't what you'll see in the dictionary,

و حتی اگر این تلفظ آن چیزی نیست که در فرهنگ لغت می بینید،

it makes a lot of sense because of the verb.

اما به دلیل فعل بسیار معنی دارد.

Exploration--

کاوش--

Notice how on this stressed syllable, he nods his head. It's not uncommon as you study speakers to see

توجه کنید که چگونه روی این هجای تاکیدی، سرش را تکان می دهد. زمانی که سخنرانان را مطالعه می کنید، مشاهده

that they do a physical gesture sometimes on a stressed syllable.

می کنید که آنها گاهی اوقات روی یک هجای تاکیدی یک حرکت فیزیکی انجام می دهند، غیر معمول نیست.

When you're practicing with the audio later in this video, do that too. Do your head like he does.

وقتی در حال تمرین با صدای بعدی در این ویدیو هستید، این کار را نیز انجام دهید. سرت را مثل او انجام بده

Exploration,

اکتشاف،

just for the sake of exploration.

فقط به خاطر اکتشاف.

Just for the sake, some up down stress there. Sake of exploration. And again,

فقط به خاطر این است که برخی از آنها استرس دارند. به خاطر اکتشاف و دوباره

stress on that third syllable.

روی آن هجای سوم تاکید کنید.

Just for the sake of exploration,

فقط به خاطر اکتشاف،

You're going to get really comfortable with the word exploration, aren't you?

شما واقعاً با کلمه اکتشاف راحت خواهید شد، اینطور نیست؟

He says it's three times in this opening phrase.

او در این عبارت آغازین سه بار می گوید.

Now, between our stressed words exploration, and sake, we have three unstressed words, and then also,

اکنون، بین کلمات تاکید شده کاوش، و sake، ما سه کلمه بدون تاکید داریم، و سپس

the unstressed syllable here, tion just for the, and I want to look at this. He really holds out the S

، هجای بدون تاکید در اینجا، tion فقط برای the، و من می خواهم به این نگاه کنم. او واقعاً S را

while he's still thinking being thoughtful, speaking slowly, even so, he drops the T.

در حالی که هنوز فکر می کند متفکر است، آهسته صحبت می کند، نگه می دارد،

Just for the sake,

فقط به

And that's because it's just so common to drop the T when the next word begins with a consonant.

خاطر این حرف T را رها می کند، و این به این دلیل است که وقتی کلمه بعدی با یک حرف صامت شروع می شود، انداختن T بسیار معمول است.

Just for the, for the,

فقط برای، برای،

and it's not for, is it? It's fer, fer, fer, schwa R. Fer, just fer the.

و برای آن نیست، اینطور است؟ این fer، fer، fer، schwa R. Fer، فقط fer the.

Just for the,

فقط به

sake of exploration.

خاطر اکتشاف

Just for the sake of exploration.

فقط به خاطر اکتشاف

Now we have another unstressed syllable here 'of', an unstressed word.

اکنون یک هجای بدون تاکید دیگر در اینجا "of" داریم، یک کلمه بدون تاکید.

Schwa V, you can drop that V, but I definitely hear him saying it.

شوا V، شما می توانید آن V را رها کنید، اما من قطعاً می شنوم که او آن را می گوید.

Sake of exploration.

به خاطر اکتشاف

It's weak, and it's subtle, but I don't sense that it's: sake uh.

ضعیف است، و ظریف است، اما من احساس نمی‌کنم که اینطور باشد.

I sense that its: sake of, sake of exploration.

من احساس می کنم که آن: به خاطر، به خاطر اکتشاف.

Sake of exploration,

به‌خاطر اکتشاف

So we have after the stressed syllables sake, we have three unstressed syllables in a row.

، پس پس از هجاهای تاکید شده، سه هجای بدون تاکید در یک ردیف داریم.

Of explo-- of explo-- of explo-- of explo--

از explo-- of explo-- of explo-- of explo--

And you got to try to keep your mouth really relaxed,

و باید سعی کنید دهان خود را واقعاً آرام

keep your movements released simple, and minimal in these unstressed syllables.

نگه دارید، حرکات خود را در این هجاهای بدون تاکید ساده و حداقل نگه دارید.

Of explo-- of exploration.

از اکتشاف - از اکتشاف.

Of exploration,

از اکتشاف،

Of exploration. And then let your mouth come more to life in the stressed syllable,

از اکتشاف. و سپس اجازه دهید دهان شما بیشتر در هجای تاکید شده زنده شود،

more jaw drop therefore the AY diphthong, explo-- explo-- exploration, exploration.

افت فک بیشتر، بنابراین دیفتونگ AY، کاوش-- کاوش-- کاوش، کاوش.

Of exploration,

در مورد اکتشاف،

Does anyone have anything else?

آیا کسی چیز دیگری دارد؟

Yeah.

آره

So one of the men interviewing him asks the panel a question.

بنابراین یکی از مردانی که با او مصاحبه می‌کند، سؤالی از هیئت می‌پرسد.

What is the shape of stress here? What are the most stressed syllables?

شکل استرس در اینجا چیست؟ بیشترین تاکید هجاها کدامند؟

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Does anyone, anyone, have anything else?

آیا کسی، کسی، چیز دیگری دارد؟

I hear those as being the most stressed syllables, and the pitch goes up because it's a yes/no question.

من می شنوم که این هجاها بیشترین تاکید را دارند، و زیر و بم بالا می رود زیرا یک سوال بله/نه است.

Let's look at how he pronounces this first word does.

بیایید نگاه کنیم که چگونه این کلمه اول را تلفظ می کند.

Does anyone,

آیا کسی،

In IPA, that would be written with the D, UH as in butter and Z.

در IPA، می تواند با D، UH مانند کره و Z نوشته شود.

But he drops the first two sounds. Does anyone, Does anyone, Does anyone.

اما او دو صدای اول را حذف می کند. آیا کسی، آیا کسی، آیا کسی.

And just links the Z into the EH as in bed vowel, which is the first sound of the word anyone,

و فقط Z را به EH پیوند می دهد که در واکه تخت، که اولین صدای کلمه هر کسی است،

Does anyone, Does anyone, Does anyone?

آیا کسی، آیا کسی، آیا کسی؟

Does anyone,

آیا کسی، انجام

It's not uncommon to do that. Have you ever heard anyone take 'does that' and change it to 'zzaat?'

این کار غیر معمول نیست. آیا تا به حال شنیده اید که کسی "does that" را بگیرد و آن را به "zzaat" تغییر دهد؟

I have heard people do that. It's like they drop the first two sounds of does,

من شنیده ام که مردم این کار را می کنند. مثل این است که دو صدای

the first sound of that, and in IPA it becomes: zzaat, zzaat, zzaat, zzaat.

اول do را می اندازند، صدای اول آن، و در IPA می شود: zzaat، zzaat، zzaat، zzaat.

Does that mean you're going to be late? Does that , Does that , Does that?

یعنی قراره دیر بیای؟ آیا این، آیا آن، آیا آن؟

It's funny how we make these reductions, isn't it? So here he's taking the word does,

خنده دار است که چگونه این کاهش ها را انجام می دهیم، اینطور نیست؟ بنابراین در اینجا او کلمه do را می گیرد،

he's reduced it to the Z sound, and he's attached it to the word that comes after anyone.

آن را به صدای Z تقلیل می دهد، و آن را به کلمه ای که بعد از هر کسی می آید متصل می کند.

Does anyone? Does anyone?

آیا کسی؟ آیا کسی؟

Does anyone,

کسی

have anything else?

، چیز دیگری دارد؟

Everything just links together so smoothly, doesn't it?

همه چیز خیلی راحت به هم متصل می شود، اینطور نیست؟

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

I want to talk about the word else. In IPA, it's written EH as in bed, LS,

من می خواهم در مورد کلمه دیگری صحبت کنم. در IPA، EH مانند در تخت، LS،

else, so the L is a dark L because it comes after the vowel in the syllable. This is a one syllable word.

و غیره نوشته می شود، بنابراین L یک L تیره است زیرا بعد از مصوت در هجا آمده است. این یک کلمه یک هجا است.

El? So we make that dark sound with the back of the tongue and I'm not lifting my tongue tip.

ال؟ بنابراین ما آن صدای تیره را با پشت زبان تولید می کنیم و من نوک زبانم را بلند نمی کنم.

Ell, uhl, uhl, uhl, uhl, uhlse.

الل، اوهل، اوهل، اوهل، اوهل، اوهلسه.

So don't lift your tongue tip for that L, it will get in the way, it's an extra movement,

بنابراین نوک زبان خود را برای آن L بلند نکنید، مانع می شود، این یک حرکت اضافی است

it will probably make the dark sound less clear.

، احتمالا صدای تاریک را کمتر واضح می کند.

So you do the EH vowel, then you take the back of your tongue, you pull it back and down a little bit, uhl, uhl,

پس صدادار EH را انجام می‌دهید، سپس پشت زبانتان را می‌گیرید، آن را کمی عقب و پایین می‌کشید، uhl، uhl،

ell-- and that's it, don't lift your tongue tip, go right into the S.

ell-- و تمام، نوک زبان خود را بلند نکنید، درست به سمت S بروید. دیگه؟

Else?

Yeah.

آره

And then we hear really quietly: yeah. Yeah. Yeah. Yeah. Yeah.

و سپس ما واقعاً آرام می شنویم: بله. آره آره آره آره

Up-down shape. Not much of vocal energy. Yeah.

شکل بالا به پایین. انرژی صوتی زیادی ندارد. آره

Yeah.

آره

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Okay, one thought group. Every word linked together. No stops. What are our peaks of stress?

خوب، یک گروه فکری. هر کلمه به هم مرتبط است بدون توقف اوج استرس ما چیست؟

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Okay, now I have to talk about this. When I first wrote the transcript for this, I used this word.

خوب، حالا باید در این مورد صحبت کنم. وقتی برای اولین بار رونوشت این کار را نوشتم، از این کلمه استفاده کردم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Then when I listened to it again, I thought it sounded more like this:

بعد که دوباره گوش دادم، فکر کردم بیشتر شبیه این بود:

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی، از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

And now that I'm listening to it a third time, I think it sounds like Neil again.

و حالا که دارم برای بار سوم گوش می کنم، فکر می کنم دوباره شبیه نیل است.

And it's just, it's crazy to me that I'm having a hard time telling the difference here.

و این برای من دیوانه کننده است که در اینجا به سختی می توانم تفاوت را تشخیص دهم.

Because these words are so different.

چون این کلمات بسیار متفاوت هستند.

We have Neil, which I would probably write with the schwa L. Neil. And then,

ما نیل را داریم که احتمالاً آن را با schwa L. Neil خواهم نوشت. و سپس،

you know, which I would write: yuh know. I mean talk about different sounds.

شما می دانید، که من می نویسم: yuh know. منظورم صحبت در مورد صداهای مختلف است.

Neil. You know. Neil. You know. If I'm saying them more clearly, it's obvious, but he's

نیل. میدونی. نیل. میدونی. اگر آنها را واضح تر بگویم، واضح است، اما او

using less vocal energy, and it's just less clear.

انرژی صوتی کمتری مصرف می کند، و فقط واضح است.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

And so I'm actually having a hard time deciding. I think probably this is what he is saying,

و بنابراین من واقعاً برای تصمیم گیری مشکل دارم. من فکر می‌کنم احتمالاً این همان چیزی است که او می‌گوید،

but it also sounds just like this, and this is just what's so crazy about American English,

اما دقیقاً به نظر می‌رسد، و این همان چیزی است که در مورد انگلیسی آمریکایی بسیار دیوانه‌کننده است

is they just, when something is unclear, the sounds become more neutral.

، آیا آنها فقط وقتی چیزی نامشخص است، صداها خنثی‌تر می‌شوند.

And usually in context, we can understand exactly what's being said.

و معمولاً در زمینه، می‌توانیم دقیقاً آنچه گفته می‌شود بفهمیم.

But here, there's no context, really for this utterance.

اما در اینجا، در واقع هیچ زمینه ای برای این گفته وجود ندارد.

And either one of these would make sense to say before a comment. Either you know, or the person's name Neil,

و گفتن یکی از اینها قبل از اظهار نظر منطقی است. یا شما می دانید، یا نام آن شخص، نیل،

so we'll keep going with this phrase, though I now think it's probably this phrase.

بنابراین ما با این عبارت ادامه خواهیم داد، اگرچه من اکنون فکر می کنم احتمالاً این عبارت است.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Know, sorr, hear, daugh-- All the most stressed peaks there.

بدون، متاسفم، بشنو، دختر - تمام استرس‌ها در آنجا اوج می‌گیرند.

There's a lot of interesting stuff going on with the unstressed words though.

با این حال، چیزهای جالب زیادی در مورد کلمات بدون تاکید وجود دارد.

And everything links together so smoothly. Uuuhhhhhh.

و همه چیز به راحتی به هم پیوند می خورد. اوهههههه

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

No abrupt changes in pitch there. Everything links together. When you're working with the audio,

هیچ تغییر ناگهانی در زمین وجود دارد. همه چیز به هم پیوند می خورد. هنگامی که با صدا

do it in slow motion. Really feel that up/down smooth transition in pitch. Continuous flow of air and sound.

کار می کنید، این کار را با حرکت آهسته انجام دهید. واقعاً آن انتقال صاف به بالا/پایین را در زمین احساس کنید. جریان مداوم هوا و صدا.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, I was sorry to hear about your daughter.

میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know, You know, You know. The word 'you' is reduced. It's just yuh. You know, you know, you know.

می دانی، می دانی، می دانی. کلمه "شما" کاهش یافته است. فقط آره می دانی، می دانی، می دانی.

You know,

میدونی

I was sorry to hear about your daughter.

از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

You know I was. Okay, AI diphthong. We have the OH diphthong in no,

میدونی من بودم خوب، دیفتونگ هوش مصنوعی. ما دایفتونگ OH را در no داریم،

and when we have an OH diphthong that links into a word, that begins with a vowel or diphthong,

و هنگامی که یک دوفتانگ OH داریم که به یک کلمه پیوند می‌یابد، که با یک مصوت یا دیفتونگ شروع می‌شود،

we can feel like we go through the glide consonant W to help us link. Wii, wii, know I, know I was, knowwww-I was.

می‌توانیم احساس کنیم که از همخوان سرخوردن W عبور می‌کنیم تا به ما در پیوند دادن کمک کند. Wii, Wii, know I, know I was, knowwww-I was.

That might help you smoothly link those two words know and I.

این ممکن است به شما کمک کند که این دو کلمه know و I را به راحتی پیوند دهید

The word was, I would write that with the schwa, it's unstressed. I was, I was, I was.

. بودم، بودم، بودم.

You know, I was.

میدونی من بودم

And actually even though the word was has a Z sound,

و در واقع حتی با وجود اینکه کلمه was دارای صدای Z است،

when ending Z links into beginning S we drop the Z and the S takes over.

زمانی که Z را به ابتدای S پیوند می دهیم، Z را رها می کنیم و S آن را می گیرد.

I was sorry. So you don't try to make a Z and then an S. Just one S sound.

من متاسف بودم. بنابراین شما سعی نکنید یک صدای Z و سپس S بسازید. فقط یک صدای S.

I was sorry. I wa, I wa, I wa, I was sorry.

من متاسف بودم. متاسفم.

I was sorry..

من متاسفم..

to hear about your daughter.

از شنیدن در مورد دختر شما.

Sorry to, two unstressed syllables. Ry, to, and that word 'to' is pronounced with a flap T, and the schwa.

با عرض پوزش، دو هجای بدون تاکید. Ry، به، و آن کلمه 'to' با یک flap T و schwa تلفظ می شود.

Rarara, sorry to, sorry to, sorry to hear.

رارارا، متاسفم، متاسفم، متاسفم که می شنوم.

Sorry to hear..

متاسفم که

about your daughter.

در مورد دختر شما می شنوم.

Hear about your, quick ,subtle stop T there. The word your, isn't your, it's your, about your, about your,

در مورد توقف سریع و ظریف خود در آنجا بشنوید. کلمه تو، مال تو نیست، مال توست، درباره تو، درباره تو،

about your, about your daughter.

درباره تو، درباره دخترت.

About your daughter.

در مورد دخترت

And of course a flap T in daughter. Now the T is a flap T when it comes to between two vowels.

و البته فلپ T در دختر. حالا T وقتی بین دو مصوت می آید یک فلپ T است.

Well but H isn't a vowel, but we don't mean letters, we mean sounds.

خوب، اما H مصوت نیست، اما منظور ما حروف نیست، منظور صداها است.

And AUGH here all make a single sound,

و AUGH در اینجا همه یک صدای واحد تولید می کنند،

AW as in law, that is a vowel. So the T here does come between two vowels.

مانند قانون AW، که یک مصوت است. بنابراین T here بین دو مصوت قرار می گیرد.

The AW and the schwa. Daughter. Daughter. Daughter.

AW و schwa. فرزند دختر. فرزند دختر. فرزند دختر.

So it's just a single, quick flap of the tongue.

بنابراین این فقط یک تکه و سریع زبان است.

Daughter.

فرزند دختر.

Do you think it will have an effect?

به نظر شما تاثیری خواهد داشت؟

Do you think it, think it. He holds out it a little bit more, while he's thinking about what exactly to say.

فکر میکنی فکر کن در حالی که دارد به این فکر می‌کند که دقیقاً چه چیزی بگوید، آن را کمی بیشتر نگه می‌دارد.

Almost the idea of a break there. Do you think it.

تقریباً ایده یک استراحت وجود دارد. آیا شما آن را.

Do you think it,

آیا شما آن را فکر می کنم،

Do you, not reduced, but unstressed. Do you, do you, do you, do you, do you think it.

آیا شما، نه کاهش یافته است، اما بدون استرس. آیا شما، آیا شما، آیا شما، آیا شما، آیا شما به آن فکر می کنم.

Do you think it,

به نظر شما

will have an effect?

تاثیری خواهد داشت؟

Will have, stress there, will have an effect.

خواهد داشت، استرس وجود دارد، اثر خواهد داشت.

Okay, a couple things here. Earlier, we talked about how the word 'will' can reduce.

خوب، چند چیز اینجا. قبلاً در مورد چگونگی کاهش کلمه "اراده" صحبت کردیم.

The first character didn't do it, this character is, it's not will, its wuhl, wuhl, wuhl, wuhl have, wuhl have.

کاراکتر اول این کار را نکرد، این کاراکتر است، اراده نیست، وهل، وحل، وهل، وهل، وهل دارد.

Listen to just those two words.

فقط به این دو کلمه گوش کن

Will have an--

اثر-- خواهد

effect.

داشت.

Will have an effect.

اثر خواهد داشت.

So the letter A, a schwa, the letter E here in the unstressed syllable, a schwa,

بنابراین حرف A، a schwa، حرف E در اینجا در هجای بدون تاکید، یک شوا،

an uh, an uh, an uh, an effect.

یک اوه، یک اوه، یک اوه، یک اثر.

Will have an effect.

اثر خواهد داشت.

Okay, now the pitch goes down. This is a yes/no question.

خوب، حالا زمین پایین می آید. این یک سوال بله/نه است.

Yes/no questions almost always go up in pitch. Why doesn't this one?

بله/خیر سوالات تقریبا همیشه مطرح می شوند. چرا این یکی نیست؟

He really says a lot with his intonation here. If the pitch had gone up, do you think it will have an effect?

او واقعاً با لحن خود در اینجا بسیار می گوید. اگر زمین بازی بالا می رفت، فکر می کنید تاثیری خواهد داشت؟

That makes it a true yes/no question, he's asking. But by putting this question with the pitch going down,

این باعث می‌شود که یک سوال بله/نه درست باشد، او می‌پرسد. اما با طرح این سوال با پایین آمدن زمین،

he's saying it as a statement, as if he thinks it will have an effect. He is giving his opinion

آن را به عنوان یک بیانیه بیان می کند، گویی که فکر می کند تاثیری خواهد داشت. او نظرش را می‌گوید

even as he asks this question by his intonation. Do you think it will have an effect?

حتی وقتی این سؤال را با لحن خود می‌پرسد. به نظر شما تاثیری خواهد داشت؟

By making it go down shows the assumption, he's presenting it as a statement, not really as a question.

با پایین آوردن آن، این فرض را نشان می دهد، او آن را به عنوان یک بیانیه ارائه می کند، نه واقعاً به عنوان یک سؤال.

So that's an interesting thing I think to do with intonation.

بنابراین این یک چیز جالب است که من فکر می کنم با لحن صدا انجام شود.

Ask a yes/no question with a pitch going down, and it makes it sound like you're not really asking,

یک سوال بله/خیر با پایین آمدن صدای بپرسید، و این باعث می‌شود به نظر برسد که واقعاً نمی‌پرسید،

you're stating something but it's not as strong, it's a little sly, to put it in the form of a question,

چیزی را بیان می‌کنید، اما آنقدر قوی نیست، کمی حیله‌گر است، اگر آن را به شکل یک سوال مطرح کنید. ،

when your intonation goes down,

هنگامی که لحن شما پایین می آید،

and it's like you're going to give your opinion even as you ask this person his opinion.

و مثل این است که شما نظر خود را بیان می کنید، حتی زمانی که از این شخص نظر او را می پرسید.

Will have an effect.

اثر خواهد داشت.

I think it would be...

فکر می‌کنم می‌شود...

And again he breaks it up with some long pauses, a long pause here, breaks us up into two thought groups.

و دوباره با چند مکث طولانی، یک مکث طولانی در اینجا، ما را به دو گروه فکری تقسیم می‌کند.

I think it would be,

فکر می کنم می شود،

I think it would be. Uuhhhhh. Our stress, our up-down shape on think and be.

فکر می کنم می شود. اوههههه استرس ما، شکل بالا به پایین ما در فکر کردن و بودن.

I think it would be.

من فکر می کنم این خواهد بود.

It would, it would, I, I. These other words all a little flatter in pitch, said more quickly. It would, it would, it would.

این خواهد بود، آن را، من، من. می شد، می شد، می کرد.

There's a stop T there in it because the next word begins with the constant.

یک توقف T در آن وجود دارد زیرا کلمه بعدی با ثابت شروع می شود.

Remember, the L is always silent in should, would, could.

به یاد داشته باشید، L همیشه در باید، باید، می‌توانست بی‌صدا است.

It would, it would, it would be, it would be. The D here, not released. It would be. It would be.

می شد، می شد، می شد، می شد. D اینجا، منتشر نشده است. خواهد بود. خواهد بود.

That makes too much of it. So he puts his tongue into position for D, dddd, his vocal cords vibrate,

این باعث می شود که آن را بیش از حد. بنابراین زبانش را در موقعیت D، dddd قرار می‌دهد، تارهای صوتی‌اش می‌لرزد،

but then he doesn't release the sound, he just goes right into the B. It would be, it would be, it would be.

اما سپس صدا را آزاد نمی‌کند، او فقط به سمت B می‌رود. می‌شود، می‌شود، می‌شود.

It would be,

It's a really common pronunciation of the D.

این یک تلفظ واقعاً رایج D است.

When the next word begins with a consonant, that's probably how we're gonna do it.

وقتی کلمه بعدی با یک حرف صامت شروع می شود، احتمالاً این کار را انجام می دهیم.

We're going to vibrate the vocal cords, make a D, but not just release it with air,

تارهای صوتی را ارتعاش می‌دهیم، D می‌سازیم، اما نه تنها آن را با هوا آزاد می‌کنیم، بلکه

we're going to go on to the next sound.

به صدای بعدی می‌رویم.

It would be,

unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

غیرمنطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

And we have quite a few words here with an up-down shape. Quite a few syllables.

و ما در اینجا چند کلمه با شکل بالا به پایین داریم. چند هجا.

Unreasonable to start, unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

شروع غیرمنطقی است، غیرمنطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

Unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

غیر منطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

Unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

غیر منطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

Unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

غیر منطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

Let's look at the word 'to' how is that pronounced?

بیایید به کلمه "به" نگاه کنیم که چگونه تلفظ می شود؟

Unreasonable to assume, unreasonable to assume, unreasonable to assume.

غیر معقول به فرض، نامعقول به فرض، نامعقول به فرض.

It's actually fully pronounced. It's unstressed, but it's got a true T, and the OO vowel, that almost never happens.

در واقع به طور کامل تلفظ می شود. بدون تاکید است، اما یک T واقعی، و واکه OO دارد، که تقریبا هرگز اتفاق نمی افتد.

The reason why it happened here is because the next word begins with a schwa.

دلیل اینکه این اتفاق در اینجا افتاد این است که کلمه بعدی با یک schwa شروع می شود.

So if we reduced this to the schwa, then there would be no way to tell the difference between syllables.

بنابراین اگر این را به schwa تقلیل دهیم، هیچ راهی برای تشخیص تفاوت بین هجاها وجود نخواهد داشت.

So when the next word begins with a schwa, to does not have a reduced vowel. To assume, to assume.

بنابراین وقتی کلمه بعدی با schwa شروع می شود، to واکه کاهش یافته ندارد. فرض کردن، فرض کردن.

To assume,

فرض کنید

It still has an unstressed feel though, it's still lower in pitch. Reasonable to. Reasonable to assume.

، هنوز هم احساس بدون تنش دارد، اما هنوز هم از نظر آهنگ پایین‌تر است. معقول به. منطقی است فرض کنیم.

So it's still in that line of that unstressed feeling, but it's not reduced.

بنابراین هنوز در آن خط از آن احساس بدون استرس است، اما کاهش نمی یابد.

Unreasonable to assume,

غیر منطقی است که فرض کنیم،

that it wouldn't have some effect.

که آن را تا حدی تاثیر ندارد.

That it, that it, that it, that it, that it wouldn't, that it wouldn't.

که آن را، آن را، آن را، آن را، که آن را نمی خواهد، که آن را نمی خواهد.

Two more unstressed words then between the stressed syllable ssume and would.

سپس دو کلمه بدون تاکید دیگر بین هجای تاکید شده ssume and would.

They link together with a flap T. That it. And then there's a stop T because the next word begins with a consonant.

آنها با یک فلپ T به هم پیوند می زنند. و سپس یک توقف T وجود دارد زیرا کلمه بعدی با یک صامت شروع می شود.

That it, that it, that it, that it, that it wouldn't.

که آن، آن، آن، آن، که نمی خواهد.

That it wouldn't have,

که نمی‌توانست،

Wouldn't have. Alright let's look at our an apostrophe T contraction here.

نمی‌کرد. خوب اجازه دهید در اینجا به انقباض T آپوستروف خود نگاه کنیم.

So we've studied it in the word don't twice. The first time it was dropped, the second time it was a stop T,

بنابراین ما آن را دو بار در کلمه don't مطالعه کرده ایم. بار اول رها شد، بار دوم توقف T بود،

how is the T pronounced here?

T در اینجا چگونه تلفظ می شود؟

Wouldn't have,

نمی خواستم،

I hear it as dropped. I hear that he's going right from the N into the H: wouldn't have, wouldn't have, wouldn't have.

من آن را به عنوان حذف شده می شنوم. من می‌شنوم که او درست از N به H می‌رود.

With no stop or lift which would signify the stop T.

بدون توقف یا بالابر که نشان دهنده توقف T

Wouldn't have, wouldn't have some effect.

باشد، تاثیری نخواهد داشت.

Wouldn't have

تاثیری نخواهد داشت

some effect.

Wouldn't have some effect. Wouldn't have some effect. Wouldn't have some effect.

تاثیری نخواهد داشت تاثیری نخواهد داشت تاثیری نخواهد داشت

Ending M links into the schwa. Effect. Effect. Some effect. And a light release of the T here.

پایان دادن به پیوندهای M به schwa. اثر. اثر. مقداری اثر و یک انتشار سبک از T در اینجا.

When the T is in an ending cluster like CT, and there's no word after,

هنگامی که T در یک خوشه پایانی مانند CT قرار دارد، و هیچ کلمه ای بعد از آن وجود ندارد،

it's pretty common to do a light release of a true T. Wouldn't have some effect.

بسیار معمول است که یک رهاسازی سبک از T واقعی انجام دهیم. تاثیری نخواهد داشت.

Wouldn't have some effect. .

تاثیری نخواهد داشت .

Awesome. Okay, let's take a look at this whole conversation one more time.

عالی. خوب، بیایید یک بار دیگر به کل این گفتگو نگاهی بیندازیم.

I don't know what space exploration will uncover

نمی‌دانم اکتشافات فضایی چه چیزی را آشکار می‌کند،

but I don't think it'll be exploration just for the sake of exploration.

اما فکر نمی‌کنم این اکتشاف صرفاً به خاطر اکتشاف باشد.

Does anyone have anything else?

کسی چیز دیگه ای داره؟

Yeah. You know, I was sorry to hear about your daughter.

آره میدونی از شنیدن خبر دخترت متاسف شدم.

Do you think it will have an effect?

به نظر شما تاثیری خواهد داشت؟

I think it would be unreasonable to assume that it wouldn't have some effect.

من فکر می‌کنم غیرمنطقی است که فرض کنیم تأثیری نخواهد داشت.

Now for the fun part, you’ll look at the notes we took together

حالا برای قسمت سرگرم کننده، به یادداشت هایی که با هم گرفتیم نگاه می کنید

and you’ll hear a part of the conversation on a loop three times.

و قسمتی از مکالمه را سه بار به صورت حلقه می شنوید.

Then there’s a space for you to repeat.

سپس فضایی برای تکرار وجود دارد.

For example, you’ll hear this:

برای مثال، این را خواهید شنید:

Maybe so, sir.

شاید اینطور باشد، قربان.

Then you’ll repeat it: maybe so, sir. Try to imitate everything about this exactly so when you see this,

سپس آن را تکرار می کنید: شاید اینطور باشد، قربان. سعی کنید همه چیز را دقیقاً در این مورد تقلید کنید تا وقتی این را دیدید،

then you’ll repeat it. Maybe so, sir.

آن را تکرار کنید. شاید اینطور باشه قربان

That’s from Top Gun: Maverick which was the first movie we studied in this summer series.

این از Top Gun: Maverick است که اولین فیلمی بود که در این مجموعه تابستانی مطالعه کردیم.

You’ll also have the opportunity to listen and repeat in slow motion.

شما همچنین فرصت گوش دادن و تکرار در حرکت آهسته را خواهید داشت.

This will be important for you if you’re more of a beginner,

اگر بیشتر مبتدی هستید،

or if you’re having a hard time focusing on linking or the melody.

یا اگر در تمرکز بر روی لینک کردن یا ملودی مشکل دارید، این برای شما مهم خواهد بود.

Maybe you’ll want to do it both ways, but the important thing is here is your opportunity

شاید بخواهید این کار را به هر دو صورت انجام دهید، اما نکته مهم این است که فرصتی

to take what you learned and put it into your body and your own habit.

برای شما وجود دارد که از آموخته‌های خود استفاده کنید و آن را در بدن و عادت خود قرار دهید.

That’s what’s going to transform your speaking.

این چیزی است که صحبت کردن شما را متحول می کند.

You might do well to work with the audio section of this video every day for a week.

شاید بهتر باشد به مدت یک هفته هر روز با بخش صوتی این ویدیو کار کنید.

Imitating the rhythm and the simplifications will get easier each time you do it.

تقلید ریتم و ساده‌سازی‌ها با هر بار انجام آن آسان‌تر می‌شود.

If you can’t keep up with the native speaker, do the slow-motion imitation.

اگر نمی‌توانید با زبان مادری همراه شوید، تقلید حرکت آهسته را انجام دهید.

Okay, here’s our audio training section.

خوب، اینجا بخش آموزش صوتی ما است.

Don’t forget to come back and do this audio again tomorrow and the next day.

فراموش نکنید که برگردید و فردا و روز بعد دوباره این صدا را انجام دهید.

You want to build habits here, so you don’t need to think about it so much when you’re speaking in conversation,

شما می‌خواهید در اینجا عاداتی بسازید، بنابراین لازم نیست وقتی در مکالمه صحبت می‌کنید خیلی به آن فکر کنید،

you can focus on the words and not the expression or pronunciation.

می‌توانید روی کلمات تمرکز کنید و نه بیان یا تلفظ.

Don’t forget, this is part of a series, all summer long, 13 videos, 13 scenes for movies, check out each one,

فراموش نکنید، این بخشی از یک مجموعه است، تمام تابستان، 13 ویدیو، 13 صحنه برای فیلم، هر کدام را ببینید،

learn something new each time.

هر بار چیز جدیدی یاد بگیرید.

I make new videos on the English language every Tuesday and I’d love to have you back here again.

من هر سه‌شنبه ویدیوهای جدیدی به زبان انگلیسی می‌سازم و دوست دارم دوباره به اینجا برگردید.

Please subscribe with notifications and continue your studies right now with this video.

لطفاً با اعلان‌ها مشترک شوید و همین الان با این ویدیو به مطالعه خود ادامه دهید.

And if you love this video, share it with a friend.

و اگر این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

That’s it guys and thanks so much for using Rachel’s English.

بچه ها همین است و از اینکه از انگلیسی Rachel استفاده می کنید بسیار سپاسگزارم.