Talk About Food and Cooking in English - Spoken English Lesson

Hi, I’m Oli.

سلام من اولی هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to talk about food.

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه در مورد غذا صحبت کنید.

You’ll see how to talk about different cuisines, talk about food you like – or dislike – and

خواهید دید که چگونه در مورد غذاهای مختلف صحبت کنید، در مورد غذایی که دوست دارید - یا دوست ندارید -

talk about cooking and eating habits.

صحبت کنید و در مورد عادات آشپزی و خوردن صحبت کنید.

To see more free English lessons, visit our website: Oxford Online English dot com.

برای دیدن دروس رایگان بیشتر انگلیسی، به وب سایت ما مراجعه کنید: Oxford Online English dot com.

You can also book English classes with our fully-qualified teachers, who can help you

همچنین می‌توانید کلاس‌های انگلیسی را با معلمان مجرب ما رزرو کنید ، که می‌توانند در

with your English speaking, writing, IELTS preparation, or whatever else you need.

مکالمه انگلیسی، نوشتن، آمادگی آیلتس یا هر چیز دیگری که نیاز دارید به شما کمک کنند.

Don’t forget to turn on the subtitles for this video if you need them!

فراموش نکنید که در صورت نیاز زیرنویس این ویدیو را روشن کنید!

All our videos have English subtitles.

همه ویدیوهای ما زیرنویس انگلیسی دارند.

You can turn them on now: just click the ‘CC’ button in the bottom right of the video player.

اکنون می‌توانید آن‌ها را روشن کنید: فقط روی دکمه «CC» در سمت راست پایین پخش‌کننده ویدیو کلیک کنید.

On a smartphone, tap the settings icon to turn on subtitles.

در گوشی هوشمند، روی نماد تنظیمات ضربه بزنید تا زیرنویس روشن شود.

What kind of food do you like?

از چه نوع غذایی خوشتون میاد؟

I like a bit of everything, really.

من از همه چیز کمی خوشم می آید، واقعا.

I grew up in the UK, and you can get food from all over the world there.

من در بریتانیا بزرگ شدم و شما می توانید از سراسر جهان در آنجا غذا تهیه کنید.

My mum’s cooking is a combination of different cuisines: a bit of French, a bit of Italian,

آشپزی مادرم ترکیبی از غذاهای مختلف است: کمی فرانسوی، کمی ایتالیایی

a bit of Indian, and so on.

، کمی هندی و غیره.

What’s British cuisine like?

غذاهای بریتانیایی چگونه است؟

I know about fish and chips, but there must be more…

من در مورد ماهی و چیپس می دانم، اما باید بیشتر باشد...

There is, but not that much.

وجود دارد، اما نه به این مقدار.

There are a few famous dishes like shepherd’s pie or Sunday roast, but most people eat a

چند غذای معروف مانند شپردز پای یا کباب یکشنبه وجود دارد، اما بیشتر مردم

mix of things.

ترکیبی از چیزها را می خورند.

What about you?

تو چطور؟

What food do you like?

چه غذایی را دوست دارید؟

I’m half Spanish, so when I was young we ate a lot of Mediterranean food at home.

من نیمه اسپانیایی هستم، بنابراین وقتی جوان بودم غذاهای مدیترانه ای زیادی در خانه می خوردیم.

Now, I live in Berlin, and it’s a pretty cosmopolitan place, so you can get all kinds

اکنون، من در برلین زندگی می‌کنم، و این یک مکان بین‌المللی است، بنابراین فکر می‌کنم می‌توانید انواع غذاها را دریافت کنید

of food, like the UK, I suppose.

، مانند بریتانیا.

I’ve never really had much Spanish food.

من واقعاً هرگز غذاهای اسپانیایی زیادی نخورده ام.

Is it similar to Italian?

آیا شبیه ایتالیایی است؟

In some ways, yes.

از برخی جهات، بله.

They both use a lot of fresh ingredients, and there’s a lot of seafood, salads, and

هر دوی آنها از مواد تازه زیادی استفاده می کنند و غذاهای دریایی، سالاد و غیره زیادی وجود

so on.

دارد.

Pasta isn’t so common in Spanish cooking, though.

با این حال، پاستا در آشپزی اسپانیایی چندان رایج نیست.

What are some typical Spanish dishes?

برخی از غذاهای معمولی اسپانیایی چیست؟

I’d be interested to try some.

من علاقه مند هستم که برخی را امتحان کنم.

I guess paella is quite well-known.

من حدس می زنم پائلا کاملاً شناخته شده است.

My personal favourite is a dish called albondigas, which is meatballs in a tomato sauce.

مورد علاقه شخصی من غذایی به نام آلبوندیگا است که کوفته در سس گوجه فرنگی است.

It’s simple, but so tasty.

ساده است، اما بسیار خوشمزه است.

Sounds good!

خوب به نظر می رسد!

Here’s a question: do you know the difference between the words ‘cuisine’, ‘dish’

در اینجا یک سوال وجود دارد: آیا تفاوت بین کلمات "آشپزی"، "غذا"

and ‘meal’?

و "غذا" را می دانید؟

‘Cuisine’ means the kind of food you find in a specific country or culture.

"آشپزی" به معنای نوع غذایی است که در یک کشور یا فرهنگ خاص پیدا می کنید.

For example, you have Chinese cuisine, French cuisine, local cuisine, and so on.

به عنوان مثال، شما غذاهای چینی، غذاهای فرانسوی ، غذاهای محلی و غیره دارید.

‘Cuisine’ means something like ‘cooking style’.

"آشپزی" به معنای چیزی شبیه " سبک آشپزی" است.

You can use the word ‘food’ or ‘cooking’ in the same way.

می توانید از کلمه "غذا" یا "آشپزی" به همین ترتیب استفاده کنید.

So, you can say ‘Chinese cuisine’, ‘Chinese cooking’ or ‘Chinese food’.

بنابراین، می توانید بگویید "آشپزی چینی"، " آشپزی چینی" یا "غذاهای چینی".

The meaning is very close.

معنی بسیار نزدیک است.

A ‘dish’ means something which is cooked or prepared.

«ظروف» به معنای چیزی است که پخته یا آماده شده است.

Usually, a dish is made from different kinds of food.

معمولاً یک غذا از انواع مختلف غذا درست می شود.

A ‘meal’ is food eaten at a specific time.

"غذا" غذایی است که در یک زمان خاص خورده می شود.

Most people eat three meals a day: breakfast, lunch and dinner.

اکثر مردم سه وعده غذایی در روز می خورند: صبحانه، ناهار و شام.

We often hear English learners make mistakes with these three words, so be careful with

اغلب می شنویم که زبان آموزان انگلیسی با این سه کلمه اشتباه می کنند، پس مراقب

them!

آنها باشید!

In the dialogue, you heard how to talk about different cuisines and dishes which you like.

در دیالوگ، شنیدید که چگونه در مورد غذاهای مختلف و غذاهایی که دوست دارید صحبت کنید.

Look at some questions you heard.

به سوالاتی که شنیدید نگاه کنید.

Think about how you could answer these.

به این فکر کنید که چگونه می توانید به اینها پاسخ دهید.

When you answer these questions, try to be detailed.

وقتی به این سؤالات پاسخ می دهید، سعی کنید جزئیات را بیان کنید.

For example, don’t just say ‘Vietnamese food is delicious.’

به عنوان مثال، فقط نگویید « غذای ویتنامی خوشمزه است.»

Give some more details!

جزئیات بیشتری ارائه دهید!

Say what kind of dishes are the best, or try to explain why you like it.

بگویید چه نوع غذاهایی بهترین هستند یا سعی کنید توضیح دهید که چرا آن را دوست دارید.

For example, you could say ‘Vietnamese food is delicious, because it uses fresh ingredients

به عنوان مثال، می توانید بگویید "غذای ویتنامی خوشمزه است، زیرا از مواد تازه استفاده می کند

and it’s a little bit spicy, which I like.’

و کمی تند است، که من آن را دوست دارم."

OK?

خوب؟

Pause the video and try to answer the questions now.

ویدیو را مکث کنید و سعی کنید به سوالات پاسخ دهید .

Could you do it?

می توانید آن را انجام دهید؟

If not, go back and listen to the dialogue again.

اگر نه، برگردید و دوباره به دیالوگ گوش دهید .

Next, let’s look at how to talk about food you like – or don’t!

در مرحله بعد، بیایید به نحوه صحبت در مورد غذایی که دوست دارید - یا دوست ندارید نگاه کنیم!

So, what do you think?

خب چی فکر می کنی؟

Oh no!

وای نه!

This is terrible!

این وحشتناکه!

Really?

واقعا؟

First, you haven’t cooked the meat long enough.

اول اینکه گوشت را به اندازه کافی نپخته اید .

It’s tough and really chewy.

سخت و واقعا جویدنی است.

You need to keep cooking it until it’s tender.

باید به پختن آن ادامه دهید تا زمانی که نرم شود.

I cooked it for two hours, just like you said!

دوساعت پختم همونطور که گفتی!

Yes, but you also have to check that it’s done!

بله، اما شما همچنین باید بررسی کنید که انجام شده است!

Also, these vegetables are awful.

همچنین این سبزیجات افتضاح هستند.

They’re mushy because you’ve overcooked them.

آنها کسل هستند زیرا آنها را بیش از حد پخته اید.

They should be fresh and crunchy.

آنها باید تازه و ترد باشند.

Right…

درست است

What about the sauce?

... در مورد سس چطور؟

It’s not bad, but it’s a little bland.

بد نیست، اما کمی بی مزه است.

A dish like this should be rich, spicy and a little sour.

چنین ظرفی باید غنی، تند و کمی ترش باشد.

While you’re cooking, don’t forget to taste it, and add more spices, or more vinegar,

در حالی که در حال پختن هستید، طعم آن را فراموش نکنید و ادویه جات ترشی جات، سرکه

or whatever it needs.

یا هر چیزی که نیاز دارد اضافه کنید.

Hmm…

هوم...

OK…

باشه...

I’m a little scared to show you my dessert, now.

الان کمی می ترسم دسرم را به تو نشان دهم.

Ahh, wow!

آه، وای!

This is amazing!

این شگفت انگیز است!

Oh?

اوه؟

You mean it?

منظورت اینه؟

Yes!

آره!

It’s a perfect tart.

این یک تارت کامل است.

It’s crumbly, but not dry, which is a difficult balance to get right.

شکننده است، اما خشک نیست، که برای درست کردن تعادل دشوار است.

The fruit gives it a nice, tangy flavour.

میوه به آن طعم خوب و تند می دهد.

Very tasty!

خیلی خوشمزه!

Thank you!

متشکرم!

To describe something you ate, you could start with the flavour.

برای توصیف چیزی که خورده اید، می توانید با طعم آن شروع کنید.

For example, you can use words like ‘spicy’, ‘sour’, ‘sweet’, ‘bitter’, or

به عنوان مثال، می توانید از کلماتی مانند «ادویه»، «ترش»، «شیرین»، «تلخ» یا

‘rich’.

«غنی» استفاده کنید.

‘Rich’ can be used to describe heavier foods.

«غنی» می‌تواند برای توصیف غذاهای سنگین‌تر استفاده شود.

You also heard ‘bland’ in the dialogue.

شما همچنین در دیالوگ "بی مزه" را شنیدید.

‘Bland’ describes something which has little or no flavour.

"Bland" چیزی را توصیف می کند که طعم کمی دارد یا اصلاً طعم ندارد.

Then, you could also describe the texture.

سپس، می توانید بافت را نیز توصیف کنید.

In the dialogue, you heard the word ‘mushy’.

در دیالوگ، کلمه "موشی" را شنیدید.

Do you know what this means?

آیا می دانید این به چه معناست؟

‘Mushy’ means that something is soft, but in an unpleasant way.

"Mushy" به این معنی است که چیزی نرم است، اما به روشی ناخوشایند.

If you cook vegetables too long, they’ll get mushy.

اگر سبزیجات را خیلی طولانی بپزید، نرم می شوند.

In the dialogue, you also heard ‘tough’, ‘chewy’, ‘tender’, ‘crunchy’ and

در دیالوگ، «سخت»، «جویدنی»، «لطیف»، «ترد» و «ترد» را نیز شنیدید

‘crumbly’.

.

Can you think of foods which these words could describe?

آیا می توانید به غذاهایی فکر کنید که این کلمات می توانند توصیف کنند؟

‘Tough’ and ‘chewy’ are similar.

«سخت» و «جویدنی» شبیه هم هستند.

Both describe foods which are difficult to eat because you have to chew them for a long

هر دوی آنها غذاهایی را توصیف می کنند که خوردن آنها دشوار است زیرا باید آنها را برای مدت

time.

طولانی بجوید.

Meat can be tough or chewy, especially if it’s cooked too long and it gets dry.

گوشت می تواند سفت یا جویدنی باشد، به خصوص اگر خیلی طولانی پخته شده باشد و خشک شود.

‘Tender’ means something like ‘soft’, but it’s mostly used to describe meat which

«نرم» به معنای چیزی شبیه «نرم» است، اما بیشتر برای توصیف گوشتی استفاده می‌شود

is cooked well, so it’s soft and juicy.

که خوب پخته شده است، بنابراین نرم و آبدار است.

Crunchy foods make a lot of noise when you’re eating them.

غذاهای ترد هنگام خوردن سر و صدای زیادی ایجاد می کنند.

Dry food – like potato chips, or hard cookies – can be crunchy.

غذای خشک – مانند چیپس سیب زمینی یا کلوچه های سفت – می تواند ترد باشد.

Crumbly food is soft and easily breaks into pieces.

غذای ترد نرم است و به راحتی تکه تکه می شود.

‘Crumbly’ can be good or bad – for a cake, it might be a good thing, but crumbly

"ترد" می تواند خوب یا بد باشد - برای یک کیک، ممکن است چیز خوبی باشد، اما

bread might be a bad thing, because it will fall apart when you try to do anything with

نان ترد ممکن است چیز بدی باشد، زیرا وقتی بخواهید کاری با آن انجام دهید، از بین

it.

می رود.

If you like the taste of something, you can use general adjectives like ‘great’, ‘amazing’

اگر طعم چیزی را دوست دارید، می توانید از صفت های کلی مانند "عالی"، "شگفت انگیز"

or ‘fantastic’.

یا "فوق العاده" استفاده کنید.

You can also use ‘tasty’ or ‘delicious’.

همچنین می توانید از «خوشمزه» یا «خوشمزه» استفاده کنید.

Be careful: ‘delicious’ is a strong adjective.

مراقب باشید: "خوشمزه" یک صفت قوی است.

That means you can’t say ‘very delicious’; if you want to add emphasis, say ‘really

این بدان معناست که شما نمی توانید بگویید "بسیار خوشمزه"؛ اگر می خواهید تأکید کنید، بگویید «واقعا

delicious’ or ‘absolutely delicious’.

خوشمزه» یا «کاملاً خوشمزه».

To talk about food you don’t like, use general adjectives like ‘awful’, ‘terrible’

برای صحبت در مورد غذایی که دوست ندارید، از صفت های کلی مانند «افتضاح»، «وحشتناک»

or ‘disgusting’.

یا «منزجرکننده» استفاده کنید.

Now, a challenge for you: think about the last thing you ate.

اکنون، یک چالش برای شما: به آخرین چیزی که خوردید فکر کنید.

Could you describe it?

می توانید آن را توصیف کنید؟

Talk about the flavour, the texture, and whether you liked it or not.

در مورد طعم، بافت و اینکه آیا آن را دوست داشتید یا نه صحبت کنید.

For a bonus, try to explain why you did or didn’t like it!

برای امتیاز، سعی کنید توضیح دهید که چرا آن را دوست داشتید یا آن را دوست نداشتید!

For example: ‘The last thing I ate was a lentil soup.

برای مثال: آخرین چیزی که خوردم یک سوپ عدس بود.

It was quite spicy, but a little bit mushy, because I overcooked the lentils.

خیلی تند بود ولی کمی لطیف بود چون عدس رو زیاد پختم.

I didn’t like it so much, because it was a little bland.

من آن را زیاد دوست نداشتم، زیرا کمی بی مزه بود.

Lentils don’t have much flavour.’

عدس طعم زیادی ندارد.

Now it’s your turn.

حالا نوبت شماست.

Pause the video and make your answer.

ویدیو را مکث کنید و پاسخ خود را بدهید.

Next, let’s see how you can talk about cooking habits.

در مرحله بعد، بیایید ببینیم چگونه می توانید در مورد عادات آشپزی صحبت کنید .

Do you cook much?

زیاد آشپزی میکنی؟

Sometimes.

گاهی.

I cook maybe twice a week, but I’m too busy to do more than that.

من شاید دو بار در هفته آشپزی می کنم، اما آنقدر مشغول هستم که نمی توانم بیشتر از این کار کنم.

What do you do the rest of the time?

بقیه وقت ها چیکار میکنی؟

For lunch, I eat in the canteen at work.

برای ناهار، سر کار در غذاخوری غذا می خورم.

In the evening, I generally get something from the supermarket, or get a takeaway.

عصرها معمولاً از سوپرمارکت چیزی می گیرم یا غذای آماده می گیرم.

I don’t like it, because I know it’s more expensive and less healthy than cooking for

من آن را دوست ندارم، زیرا می دانم که گران تر و سالم تر از آشپزی برای

myself, but I just don’t have the time.

خودم است، اما وقت آن را ندارم.

What about you?

تو چطور؟

I make most of my meals.

من بیشتر وعده های غذایی ام را درست می کنم.

I don’t cook every day, though.

هرچند من هر روز آشپزی نمی کنم.

I normally do a lot of cooking on Sunday, and then I have food for the week.

من معمولاً یکشنبه‌ها آشپزی زیادی انجام می‌دهم و بعد برای هفته غذا دارم.

I take a packed lunch to work, and then eat leftovers in the evening.

من یک ناهار بسته بندی شده را به محل کار می خورم و بعد از آن شام باقی مانده غذا را می خورم .

That’s a good system!

این یک سیستم خوب است!

I wish I could be so organised…

ای کاش می توانستم آنقدر منظم باشم...

It helps that I have a market very close to my house.

این به من کمک می کند که بازاری بسیار نزدیک به خانه ام داشته باشم.

They have great fresh produce, fish, meat… everything you need.

آنها محصولات تازه عالی دارند، ماهی، گوشت... هر آنچه شما نیاز دارید.

That means I don’t need to spend much time shopping.

این بدان معناست که من نیازی به صرف زمان زیادی برای خرید ندارم.

Plus, I prefer eating home-cooked, fresh food.

به علاوه، من ترجیح می دهم غذاهای خانگی و تازه بخورم.

If I don’t have food with me, I end up eating greasy fast food, and then I feel bloated

اگر غذا همراهم نباشد، در نهایت فست فود چرب می‌خورم، و بعد احساس نفخ

and gross.

و بداخلاقی می‌کنم.

Yeah, I’m the same way…

بله، من هم همینطور

Maybe I’ll start cooking more.

هستم... شاید بیشتر شروع به آشپزی کنم.

Think about the first question you heard in the dialogue: ‘Do you cook much?’

به اولین سوالی که در دیالوگ شنیدید فکر کنید : "آیا زیاد آشپزی می کنید؟"

How would you answer this?

چگونه به این سوال پاسخ می دهید؟

You could say something like: ‘I cook every day.’

می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: «من هر روز آشپزی می‌کنم .»

‘I don’t cook much – maybe once or twice a week.’

«من زیاد آشپزی نمی‌کنم - شاید یک یا دو بار در هفته.»

‘I don’t cook.

«من آشپزی نمی‌کنم.

I’ve never learned how!’

من هرگز یاد نگرفته ام که چگونه!»

If you don’t cook, what can you do for food?

اگر آشپزی نمی کنید، برای غذا چه کاری می توانید انجام دهید؟

You heard some phrases in the dialogue.

عباراتی را در دیالوگ شنیدید.

Do you remember?

یادت میاد؟

Look at some sentences that you heard.

به جملاتی که شنیدید نگاه کنید.

Imagine you’re an English teacher, and you want to explain the meanings of the words

تصور کنید که یک معلم انگلیسی هستید و می خواهید معنی کلمات را با

in red.

رنگ قرمز توضیح دهید.

How would you do it?

چگونه آن را انجام می دهید؟

A canteen is a bit like a restaurant, but it’s run by a company for its staff, or

یک غذاخوری کمی شبیه یک رستوران است، اما توسط یک شرکت برای کارکنانش یا

by a university for its students.

توسط یک دانشگاه برای دانشجویانش اداره می شود.

Canteens are usually cheap, or the food might even be free.

غذاخوری ها معمولا ارزان هستند، یا حتی ممکن است غذا رایگان باشد.

A takeaway means you buy or order the food from a restaurant, and then eat it somewhere

غذای آماده به این معنی است که غذا را از یک رستوران می‌خرید یا سفارش می‌دهید و سپس آن را در جای

else, usually at home.

دیگری، معمولاً در خانه می‌خورید.

A packed lunch means you take food from home and eat it at work or school.

ناهار بسته بندی شده به این معنی است که شما غذا را از خانه می گیرید و در محل کار یا مدرسه می خورید.

If you cook more than you can eat, the extra food is called ‘leftovers’.

اگر بیشتر از چیزی که می توانید بخورید، غذا بپزید، غذای اضافی «باقی مانده» نامیده می شود.

You can eat the leftovers on another day.

می توانید باقی مانده غذا را در روز دیگری بخورید.

What about you?

تو چطور؟

Do you cook much?

زیاد آشپزی میکنی؟

If not, what do you do for food?

اگر نه، برای غذا چه کار می کنید؟

Pause the video now, and try to make a few sentences to describe your cooking and eating

اکنون ویدیو را متوقف کنید و سعی کنید چند جمله برای توصیف عادات آشپزی و غذا خوردن

habits.

خود بنویسید.

Done?

انجام شده؟

Great!

عالی!

Let’s look at our last point.

بیایید به آخرین نکته خود نگاه کنیم.

So, what do we do first?

خب اول چیکار کنیم؟

First, we need to fry the aubergine and the potato.

ابتدا باید بادمجان و سیب زمینی را سرخ کنیم.

While you do that, I’ll prepare the meat.

در حالی که شما این کار را انجام می دهید، من گوشت را آماده می کنم.

How are you going to do it?

چطور میخواهی این کار را بکنی؟

It’s easy: you sauté onion and garlic, then add the meat to brown it.

آسان است: پیاز و سیر را تفت دهید، سپس گوشت را اضافه کنید تا سرخ شود.

Then you add the tomatoes and simmer it for fifteen minutes or so until the sauce thickens.

سپس گوجه‌فرنگی‌ها را اضافه می‌کنیم و به مدت پانزده دقیقه یا بیشتر می‌جوشانیم تا سس غلیظ شود.

OK, what now?

باشه حالا چی؟

Now we need to make the white sauce.

حالا باید سس سفید را درست کنیم.

You know how to make white sauce?

آیا می دانید چگونه سس سفید درست کنید؟

I think so, though I’ve never tried it.

فکر می کنم اینطور است، اگرچه من هرگز آن را امتحان نکردم.

It’s butter, flour and milk, right?

این کره، آرد و شیر است، درست است؟

Yes, but you need to be careful.

بله، اما شما باید مراقب باشید.

Add the milk very slowly, and stir the sauce continuously.

شیر را خیلی آرام اضافه کنید و سس را مدام هم بزنید .

Otherwise, it can get lumpy.

در غیر این صورت ممکن است گلوله شود.

Should I use a low heat?

آیا باید از حرارت کم استفاده کنم؟

Yes, as low as possible.

بله، در کمترین حد ممکن.

So, is that it?

بنابراین، این است؟

Pretty much!

تقریبا!

We just need to layer all the parts, sprinkle some grated cheese on top, and then bake it

فقط باید همه قسمت ها را لایه لایه کنیم و روی آن مقداری پنیر رنده شده بپاشیم و

for half an hour.

بعد نیم ساعت بپزیم.

What should I do, then?

پس باید چیکار کنم؟

Get a baking dish.

یک ظرف پخت تهیه کنید.

Put the potatoes in the bottom, then the aubergine, then the meat.

سیب زمینی ها را ته آن، سپس بادمجان ها و سپس گوشت ها را بگذارید.

Add another layer of aubergine on top, then pour in the white sauce.

روی آن یک لایه دیگر بادمجان اضافه کنید سپس سس سفید را در آن بریزید.

Is it ready?

آیا آماده است؟

Yeah, I think so.

آره، من اینطور فکر می کنم.

It should be lightly brown on top.

روی آن باید کمی قهوه ای باشد.

Nice work – you made your first moussaka!

کار خوب - شما اولین موساکا خود را درست کردید!

By the way, do you know what ‘moussaka’ is?

به هر حال، آیا می دانید "موساکا" چیست؟

It’s a famous Greek dish.

این یک غذای معروف یونانی است.

It’s easy to find recipes online if you want to try making it.

اگر می خواهید آن را امتحان کنید، پیدا کردن دستور العمل های آنلاین آسان است.

In the dialogue, you heard several different verbs related to food preparation.

در دیالوگ، چندین فعل مختلف مربوط به تهیه غذا را شنیدید.

Do you remember any?

آیا چیزی را به خاطر دارید؟

Look at some pairs of words.

به چند جفت کلمه نگاه کنید.

Could you explain the difference in meaning between these words pairs?

ممکن است تفاوت معنی بین این جفت کلمات را توضیح دهید؟

Pause the video to think about it if you need time.

در صورت نیاز به زمان، ویدیو را متوقف کنید تا در مورد آن فکر کنید.

‘Sauté’ and ‘fry’ both mean to cook something in hot fat – usually hot oil.

«تخت» و «سرخ کردن» هر دو به معنای پختن چیزی در چربی داغ هستند - معمولاً روغن داغ.

‘Sauté’ means that you cook something at high temperature for a short time.

«تُبُت» یعنی چیزی را برای مدت کوتاهی در دمای بالا می‌پزید.

In everyday language, people mostly say ‘fry’, but if you’re reading a recipe or watching

در زبان روزمره، مردم بیشتر می‌گویند «فری»، اما اگر در حال خواندن یک دستور غذا هستید یا

cooking shows on TV, you might see ‘sauté’.

برنامه‌های آشپزی را از تلویزیون تماشا می‌کنید، ممکن است «تخت» را ببینید.

‘Boil’ and ‘simmer’ both mean to heat a liquid until it bubbles; ‘simmer’ suggests

«جوش» و «بجوش» هر دو به معنای گرم کردن مایع تا حباب زدن است. "جوش گرفتن" به

you keep the heat as low as possible.

شما پیشنهاد می کند که حرارت را تا حد امکان پایین نگه دارید.

‘Boil’ means you use a higher heat.

"جوش" به این معنی است که شما از حرارت بالاتری استفاده می کنید.

‘Pour’ is only for liquids.

"ریختن" فقط برای مایعات است.

‘Sprinkle’ means to spread a small amount of something over something else.

«پاشیدن» به معنای پخش کردن مقدار کمی از چیزی روی چیز دیگری است.

‘Sprinkle’ is mostly used for powders or things made of small particles, like salt,

"Sprinkle" بیشتر برای پودرها یا چیزهایی که از ذرات ریز ساخته شده اند، مانند نمک،

herbs, grated cheese, and so on.

سبزی، پنیر رنده شده و غیره استفاده می شود.

Now, it’s your turn.

حالا نوبت شماست

Think about a dish you know how to make.

به غذایی فکر کنید که بلدید درست کنید.

Your job is to give detailed instructions for how to make it.

وظیفه شما ارائه دستورالعمل های دقیق برای نحوه ساخت آن است.

Imagine you’re teaching someone, and you want to describe every step of the process.

تصور کنید که دارید به کسی آموزش می دهید و می خواهید هر مرحله از فرآیند را شرح دهید.

Before you do this, you can watch the dialogue again.

قبل از انجام این کار، می توانید دوباره دیالوگ را تماشا کنید.

There are many more words and phrases you can use to help you.

کلمات و عبارات بیشتری وجود دارد که می توانید از آنها برای کمک به شما استفاده کنید.

Pause the video, and say your answer out loud.

ویدیو را مکث کنید و پاسخ خود را با صدای بلند بگویید.

Or, you can write your answer down and share your recipe with other students in the comments!

یا، می توانید پاسخ خود را بنویسید و دستور پخت خود را با سایر دانش آموزان در نظرات به اشتراک بگذارید!

That’s all.

این همه است.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!