Going Shopping in English - Spoken English for Travel

Hi, I’m Marie.

سلام من ماری هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn useful language for going shopping in English.

در این درس می توانید زبانی مفید برای خرید رفتن به زبان انگلیسی بیاموزید.

You’ll see how to ask for things you want, how to talk about prices and discounts, how

خواهید دید که چگونه چیزهایی را که می خواهید بخواهید، چگونه در مورد قیمت ها و تخفیف ها صحبت کنید، چگونه

to arrange delivery, and how to take something back to a shop.

تحویل را ترتیب دهید، و چگونه چیزی را به مغازه برگردانید.

Before we start, don’t forget to visit our website: Oxford Online English dot com.

قبل از شروع، فراموش نکنید که از وب سایت ما دیدن کنید: Oxford Online English dot com.

Do you need to improve your English?

آیا باید انگلیسی خود را تقویت کنید؟

We have lots of resources for you: free video lessons, quizzes, free listening lessons,

ما منابع زیادی برای شما داریم: درس های ویدیویی رایگان، آزمون ها، درس های گوش دادن رایگان

and more!

و موارد دیگر!

We also have many professional teachers who offer online classes; you can improve your

ما همچنین معلمان حرفه ای زیادی داریم که کلاس های آنلاین ارائه می دهند. می توانید زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید

spoken English, learn about English grammar, or prepare for IELTS with one of our teachers.

، در مورد گرامر زبان انگلیسی بیاموزید، یا با یکی از معلمان ما برای آیلتس آماده شوید.

But now, let’s see how you can use English when you go shopping.

اما اکنون، بیایید ببینیم چگونه می‌توانید هنگام خرید از انگلیسی استفاده کنید.

Hello, do you need any help?

سلام آیا به کمک نیاز دارید؟

Yes, I’ve found this blue jacket, but I can only find L and XL sizes.

بله، من این ژاکت آبی را پیدا کردم، اما فقط می توانم اندازه های L و XL را پیدا کنم.

Do you have it in a medium?

آیا آن را در یک رسانه دارید؟

I’m afraid we’re sold out, but we do have the same style in brown.

من می ترسم که فروخته شده باشیم، اما ما همان سبک قهوه ای را داریم.

It’s just over here.

اینجا همینجاست

Ah…

آه...

Yes, that’s nice, too, but I really like the blue.

بله، این هم خوب است، اما من خیلی رنگ آبی را دوست دارم.

Will you be getting any more in?

آیا دیگر وارد خواهید شد؟

Unfortunately not.

متاسفانه نه.

It’s the end of the season, so we’re getting some new styles in from next week.

پایان فصل است، بنابراین ما از هفته آینده چند سبک جدید را وارد می کنیم.

The ones you see here are the last we have in stock.

آنهایی که در اینجا می بینید آخرین مواردی هستند که در انبار داریم.

If you want, you could check our website; it might be possible to order it online.

اگر می خواهید، می توانید وب سایت ما را بررسی کنید. ممکن است امکان سفارش آنلاین آن وجود داشته باشد.

Thanks, but I need something for a party this weekend, plus I don’t like to buy clothes

ممنون، اما من برای مهمانی آخر هفته به چیزی نیاز دارم ، به علاوه دوست ندارم لباس بخرم

without trying them on first.

بدون اینکه اول آن را امتحان کنم.

Sure, I understand.

مطمئنا، من می فهمم.

Would you like to try the brown one on?

آیا دوست دارید رنگ قهوه ای را امتحان کنید؟

Yes, sure.

بله حتما.

Where do I go?

کجا برم؟

The changing rooms are just over there.

اتاق‌های رختکن درست همان‌جا هستند.

In the dialogue, you heard some useful language related to buying clothing.

در دیالوگ، چند زبان مفید در رابطه با خرید لباس شنیدید.

If you can’t find what you need in a shop, what could you say?

اگر نمی توانید آنچه را که نیاز دارید در یک مغازه پیدا کنید، چه می توانید بگویید؟

In the dialogue, you heard, ‘Do you have it in a medium?’

در دیالوگ، شنیدید، "آیا آن را در رسانه ای دارید؟"

You could use this question in other ways.

می توانید از این سوال به روش های دیگری استفاده کنید.

For example: ‘Do you have this in a small?’

به عنوان مثال: «آیا این را در یک کوچک دارید؟»

‘Do you have this top in green?’

«آیا این تاپ را به رنگ سبز دارید؟»

You could also use ‘I’m looking for…’ to say what you want.

همچنین می‌توانید از «من به دنبال…» برای بیان آنچه می‌خواهید استفاده کنید.

For example: ‘I’m looking for a formal dress to wear to a wedding.’

به عنوان مثال: "من به دنبال لباس رسمی برای پوشیدن در عروسی هستم."

Or: ‘I’m looking for some running shoes.’

یا: "من به دنبال کفش مخصوص دویدن هستم."

Next, look at three phrases from the dialogue.

سپس به سه عبارت از دیالوگ نگاه کنید.

Could you explain what they mean?

ممکن است منظور آنها را توضیح دهید؟

‘Sold out’ means that they’ve sold everything, so this product isn’t available any more.

"فروخته شده" به این معنی است که آنها همه چیز را فروخته اند، بنابراین این محصول دیگر در دسترس نیست.

For example, if you say that ‘Tickets for the concert have sold out’, you mean that

به عنوان مثال، اگر می گویید "بلیت های کنسرت فروخته شده است"، به این معنی است که

all the tickets have been sold, and you can’t buy tickets now.

همه بلیت ها فروخته شده است و اکنون نمی توانید بلیت بخرید.

‘Get in’ is a phrasal verb which can mean ‘have a product delivered’.

«وارد شدن» یک فعل عبارتی است که می‌تواند به معنای «تحویل محصول باشد».

It’s generally used to talk about shops and products which they sell.

معمولاً برای صحبت در مورد مغازه ها و محصولاتی که آنها می فروشند استفاده می شود.

For example, a shop assistant might say, ‘We’re getting more sizes in next Monday.’

به عنوان مثال، یک فروشنده ممکن است بگوید: " در دوشنبه آینده سایزهای بیشتری دریافت می کنیم."

That means that new products will be delivered next Monday, and you’ll be able to find

این بدان معنی است که محصولات جدید دوشنبه آینده تحویل داده می شوند و شما می توانید

a wider range of sizes.

طیف وسیع تری از اندازه ها را پیدا کنید.

‘In stock’ means available, so you can buy the thing.

«در انبار» به معنای موجود است، بنابراین می‌توانید آن را خریداری کنید.

The opposite is ‘out of stock’.

برعکس، «تمام موجودی» است.

If a shop assistant says ‘We’re out of stock at the moment’, he or she is telling

اگر فروشنده ای بگوید " در حال حاضر موجودی ما تمام شده است"، به شما می گوید

you that the product isn’t available.

که محصول موجود نیست.

Next, let’s see how you can talk about prices, deals and discounts when shopping.

در مرحله بعد، بیایید ببینیم چگونه می توانید در مورد قیمت ها، معاملات و تخفیف ها هنگام خرید صحبت کنید.

Excuse me?

ببخشید؟

Yes?

آره؟

I’m interested in buying these chairs, but I can’t see a price tag.

من علاقه مند به خرید این صندلی ها هستم، اما نمی توانم برچسب قیمتی ببینم.

Can you tell me how much they are?

میشه بگید چنده؟

Sure, let me check…

مطمئناً، بگذارید بررسی کنم...

] Forty-nine ninety-nine each, or one hundred and eighty-five ninety-nine for the set of

] هر کدام چهل و نه نود و نه، یا صد و هشتاد و پنج نود و نه برای مجموعه

four.

چهار.

That seems strange.

عجیب به نظر می رسد.

I saw an advertisement that said they’re buy one get one free.

من یک آگهی دیدم که می گفت آنها یکی را می خرند و یکی را رایگان می گیرند.

Ah!

آه!

That’s a different product.

این یک محصول متفاوت است

I know the ones you mean; they’re just over here.

می دانم که منظور شماست؛ آنها همین جا هستند

Right!

درست!

That’s what I was looking for.

این چیزی است که من به دنبال آن بودم.

So, how much are these?

خب اینا چنده؟

One is seventy-nine ninety-nine, or two nine nine ninety-nine for a set of four.

یکی هفتاد و نه نود و نه، یا دو تا نه و نه نود و نه برای یک مجموعه چهار نفره.

Of course, with the buy one get one offer, you can buy two for seventy-nine ninety-nine,

البته، با خرید یک پیشنهاد یک دریافت کنید، می توانید دو تا را به قیمت هفتاد و نه نود و نه بخرید،

or four for… what would that be?

یا چهار تا برای ... چه می شود؟

One sixty.

یک شصت.

Perfect!

کامل!

I’ll take the set of four.

من مجموعه چهار را می گیرم.

What do I do?

چکار کنم؟

Is there a catalogue number?

آیا شماره کاتالوگ وجود دارد؟

Yes, just write down the number which is here, or take a picture with your phone.

بله، فقط شماره ای را که در اینجا است بنویسید یا با گوشی خود عکس بگیرید.

Pay at the cash register, then go to the collection point to get your products.

در صندوق پول پرداخت کنید، سپس برای دریافت محصولات خود به محل جمع آوری مراجعه کنید.

I almost forgot: I have a loyalty card.

تقریباً فراموش کردم: من یک کارت وفاداری دارم.

Does that mean I get a 5% discount?

یعنی 5 درصد تخفیف میگیرم؟

Normally, yes, but your loyalty discount can’t be used with other offers like this.

به طور معمول، بله، اما تخفیف وفاداری شما را نمی توان با پیشنهادهای دیگر مانند این استفاده کرد.

Yeah, that’s what I thought.

آره، این چیزی بود که من فکر کردم.

Anyway, thanks for your help!

در هر صورت از کمک شما متشکرم!

If you want to know how much something costs, you can ask a simple question: ‘How much

اگر می خواهید بدانید هزینه یک چیزی چقدر است، می توانید یک سوال ساده بپرسید: "چقدر

is…?’ or ‘How much are…?’

است...؟" یا "چقدر است...؟"

For example: ‘How much are these shoes?’

به عنوان مثال: "این کفش ها چقدر هستند؟" "

‘How much is this tablet?’

این تبلت چند است؟"

You could also ask in a slightly more formal way, as in: ‘Can you tell me how much … are?’

همچنین می‌توانید به روشی رسمی‌تر بپرسید ، مانند: «می‌توانی به من بگویی چقدر ... است؟»

or ‘Can you tell me how much … is?’

یا «می‌توانی به من بگویی چقدر است؟»

For example: ‘Can you tell me how much these trousers are?’

به عنوان مثال: «می‌توانید به من بگویید این شلوار چقدر است؟» هستند؟»

‘Can you tell me how much this electric toothbrush is?’

«می‌توانید به من بگویید این مسواک برقی چقدر است؟»

In spoken English, people sometimes don’t read full numbers, especially numbers between

در گفتار انگلیسی، مردم گاهی اعداد را کامل نمی‌خوانند، به خصوص اعداد بین

one hundred and one thousand.

صد تا هزار.

Instead, they break the number into parts.

درعوض، عدد را به قطعات تقسیم می کنند.

So, instead of ‘four hundred (and) forty-nine’, you might hear ‘four-four-nine’.

بنابراین، به جای «چهارصد (و) چهل و نه» ، ممکن است «چهار-چهار-نه» بشنوید.

This doesn’t happen all the time, but it’s not unusual, either.

این همیشه اتفاق نمی افتد، اما غیرعادی هم نیست.

For numbers above one thousand, the number is often broken into two parts.

برای اعداد بالای هزار، این عدد اغلب به دو قسمت تقسیم می شود.

So, instead of ‘one thousand two hundred (and) seventy-five’, you might hear ‘twelve

بنابراین، به جای «هزار و دویست (و) هفتاد و پنج»، ممکن است «دوازده

seventy-five’, or even ‘twelve seven five’.

هفتاد و پنج» یا حتی «دوازده هفت و پنج» بشنوید.

In the dialogue, the shop assistant said that a set of four chairs would cost two nine nine

در گفت و گو، فروشنده گفت که یک ست چهارتایی دو تا نه و نه

ninety-nine.

نود و نه قیمت دارد.

Two nine nine ninety-nine.

دو نه و نه نود و نه.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Can you write down the number?

میشه شماره رو بنویسی

Let’s do some more practice with this quickly.

بیایید کمی تمرین بیشتری با این به سرعت انجام دهیم.

You’re going to hear five prices, which might use the conversational style you just

پنج قیمت می شنوید، که ممکن است از سبک مکالمه ای که اخیراً

saw.

دیدید استفاده کند.

After you hear each price, pause the video and write down the number.

پس از شنیدن هر قیمت، ویدیو را مکث کنید و عدد را یادداشت کنید.

You’ll see the answers at the end.

در پایان پاسخ ها را خواهید دید.

Ready?

آماده؟

Let’s start!

بیا شروع کنیم!

Three-two-five fifty.

سه-دو-پنج پنجاه.

Fifteen sixty-nine.

پانزده و شصت و نه

Ten ninety-nine.

ده نود و نه

Eight eight eight thirty.

هشت و هشت و هشت.

Two four nine nine.

دو چهار نه نه.

How was that?

چطور بود؟

Difficult?

دشوار؟

If so, don’t worry!

اگر چنین است، نگران نباشید!

Rewind the video and listen once more.

ویدیو را به عقب برگردانید و یک بار دیگر گوش دهید.

You’ll see the answers in a second.

در یک ثانیه پاسخ ها را خواهید دید.

How did you do?

چطور انجامش دادی؟

Could you hear the prices correctly?

آیا می توانید قیمت ها را به درستی بشنوید؟

Understanding numbers, especially when people read the numbers in this conversational way,

درک اعداد، به خصوص زمانی که مردم اعداد را به این روش مکالمه می خوانند،

can really help you when you’re shopping in an English-speaking country.

می تواند در هنگام خرید در یک کشور انگلیسی زبان به شما کمک کند.

Next, let’s look at another common task when you’re shopping: arranging delivery.

در مرحله بعد، بیایید به یکی دیگر از وظایف رایج در هنگام خرید نگاه کنیم: ترتیب دادن تحویل.

Yes, can I help?

بله، می توانم کمک کنم؟

Well…

خوب…

I’ve just bought this TV…

من به تازگی این تلویزیون را خریدم…

Yes?

بله؟

And…

و

It’s much bigger than I expected.

... خیلی بزرگتر از چیزی است که انتظار داشتم.

I’m not sure it’ll fit in my car.

من مطمئن نیستم که در ماشین من جا شود.

Do you offer a delivery service?

آیا خدمات تحویل ارائه می دهید؟

Yes, of course!

بله حتما!

I’m surprised they didn’t mention it to you when you paid.

من متعجبم که وقتی پرداخت کردید به شما اشاره نکردند.

That’s great!

عالیه!

So, what do I do?

بنابراین چه کار کنم؟

Can I take your receipt, please?

آیا می توانم رسید شما را بگیرم، لطفا؟

Of course; here you are.

البته؛ بفرمایید.

Let me see…

بگذارید ببینم

The earliest we could deliver it would be next Wednesday.

... اولین زمانی که می‌توانیم آن را تحویل دهیم، چهارشنبه آینده خواهد بود .

Does that work for you?

آیا این برای شما کار می کند؟

I’m at work during the week.

در طول هفته سر کار هستم

Do you deliver at weekends?

آخر هفته تحویل میگیرید؟

We can deliver on Saturdays, but there’s a four-pound charge.

شنبه ها می توانیم تحویل دهیم، اما چهار پوند هزینه دارد.

That’s fine.

خوبه.

So, next Saturday, the 29th?

بنابراین، شنبه آینده، 29؟

That works, but what time will it be?

این کار می کند، اما ساعت چند خواهد بود؟

We deliver between ten AM and four PM.

ما بین ده صبح تا چهار بعد از ظهر تحویل می دهیم.

You can’t give me a more specific time than that?

نمی‌توانید زمان مشخص‌تری از آن به من بدهید ؟

I’m afraid not.

میترسم نه

All of our delivery slots are six hours.

تمام زمان های تحویل ما شش ساعت است.

I guess I’ll have to take it, then.

من حدس می زنم که من باید آن را پس از آن.

OK, so you just need to pay the weekend delivery charge, and then we can set everything up

خوب، پس فقط باید هزینه تحویل آخر هفته را بپردازید، سپس ما می توانیم همه چیز را

for you.

Can I pay by card?

برای شما تنظیم کنیم.

آیا می توانم با کارت پرداخت کنم؟

Of course.

البته.

Of course, it’s more common nowadays to order things online and have them delivered

البته، امروزه سفارش دادن کالاها به صورت آنلاین و تحویل آنها

to your home.

به خانه بسیار رایج است.

But maybe you want to see your new TV screen in action, try out your new sofa, or check

اما شاید بخواهید صفحه تلویزیون جدید خود را در عمل ببینید، مبل جدید خود را امتحان کنید یا بررسی

that your new table will match your living room.

کنید که میز جدید شما با اتاق نشیمن شما مطابقت دارد.

In this case, you might need to arrange a delivery in the shop.

در این مورد، ممکن است لازم باشد برای تحویل در مغازه ترتیب دهید.

To do this, you could ask: ‘Can I have this delivered?’

برای انجام این کار، می‌توانید بپرسید: «آیا می‌توانم این را تحویل بدهم؟»

‘Do you offer a delivery service?’

«آیا خدمات تحویل ارائه می‌دهید؟»

‘Can you deliver this to my house?’

«آیا می‌توانید این را به خانه من تحویل دهید؟»

Quick quiz: you heard one of these three questions in the dialogue.

آزمون سریع: یکی از این سه سؤال را در گفتگو شنیدید.

Which one?

کدام یک؟

You heard the second one.

دومی را شنیدی

However, they all have the same meaning.

با این حال، همه آنها یک معنی دارند.

You can use any of them!

شما می توانید از هر یک از آنها استفاده کنید!

You might also need to ask more specific questions about the delivery, like: ‘Do you deliver

همچنین ممکن است لازم باشد سؤالات دقیق تری در مورد تحویل بپرسید، مانند: "آیا

at weekends?’

آخر هفته ها را تحویل می دهید؟"

‘What time will it be?’

"ساعت چند خواهد بود؟" "

‘Do you have any slots available next Friday?’

آیا روز جمعه آینده در دسترس دارید؟" "

‘Does weekend delivery cost extra?’

آیا تحویل آخر هفته هزینه اضافی دارد؟"

What does that word ‘slot’ mean?

این کلمه "اسلات" به چه معناست؟

A ‘slot’ is a time period when something can happen.

"شاخه" دوره زمانی است که ممکن است اتفاقی بیفتد.

Often, a shop or company will give you a delivery slot, for example from nine in the morning

اغلب، یک فروشگاه یا شرکت به شما محل تحویل می دهد ، مثلاً از نه صبح

to two in the afternoon.

تا دو بعد از ظهر.

You know your delivery will arrive sometime in that window, but you don’t know exactly

می‌دانید که کالای شما زمانی در آن پنجره می‌رسد، اما دقیقاً نمی‌دانید چه

when.

زمانی.

Now, you can ask about availability, ask about prices, and arrange a delivery if you need

اکنون، می‌توانید در مورد در دسترس بودن سؤال کنید ، قیمت‌ها را بپرسید و در صورت نیاز، تحویل را ترتیب دهید

it.

.

But, what if you have a problem with something you bought in a shop?

اما، اگر با چیزی که از مغازه خریده اید مشکل داشته باشید، چه؟

Hello, what can I do for you?

سلام، چه کاری می توانم برای شما انجام دهم؟

Hi, yes, I bought these jeans last week, and I’d like to return them.

سلام، بله، من این شلوار جین را هفته گذشته خریدم و می خواهم آنها را پس بدهم.

Do you have your receipt?

رسید خود را دارید؟

Yes, here you are.

بله بفرمایید.

Was anything wrong with the jeans?

شلوار جین مشکلی نداشت؟

No, no problem, they’re just the wrong size.

نه، مشکلی نیست، فقط اندازه آنها اشتباه است.

They’re too small.

آنها خیلی کوچک هستند

Would you like to exchange them for a larger size?

آیا می خواهید آنها را با سایز بزرگتر تعویض کنید ؟

I can check if we have them in stock.

من می توانم بررسی کنم که آیا آنها را در انبار داریم یا خیر.

No, thank you.

نه ممنون

I decided that I don’t like the style so much, either.

تصمیم گرفتم که این سبک را هم خیلی دوست ندارم.

Is it possible to get a refund?

آیا امکان بازپرداخت وجود دارد؟

Of course.

البته.

Do you have the card you paid with?

آیا کارتی را که با آن پرداخت کرده اید دارید؟

Can’t I get cash?

نمیتونم پول نقد بگیرم؟

I’m sorry, but we can only issue a refund to the card you paid with.

متأسفم، اما ما فقط می توانیم به کارتی که با آن پرداخت کرده اید بازپرداخت صادر کنیم.

Alternatively, we can offer you gift vouchers for the same amount.

از طرف دیگر، ما می‌توانیم کوپن‌های هدیه را با همان مبلغ به شما ارائه دهیم .

Fine, put it on the card, then.

خوب، آن را روی کارت قرار دهید، سپس.

No problem.

مشکلی نیست

At the start of the dialogue, you heard: ‘I bought these jeans last week, and I’d like

در ابتدای دیالوگ، شنیدید: « این شلوار جین را هفته گذشته خریدم و می‌خواهم آنها را پس بدهم

to return them.’

.»

‘Return’ could mean different things.

«بازگشت» می‌تواند به معنای متفاوت باشد.

Generally, you can *replace* something, meaning you get another of the same thing.

به طور کلی، شما می توانید چیزی را *جایگزین* کنید، به این معنی که یک چیز مشابه دیگر دریافت می کنید.

For example, if you buy a new phone, and it doesn’t work when you take it out of the

برای مثال، اگر گوشی جدیدی می‌خرید و وقتی آن را از جعبه بیرون می‌آورید کار نمی‌کند

box, you might ask to replace it—you get a new version of the same phone.

، ممکن است بخواهید آن را تعویض کنید— نسخه جدیدی از همان گوشی دریافت می‌کنید.

You could also ask to *exchange* the product you bought, meaning you give back the one

همچنین می‌توانید درخواست کنید محصولی را که خریده‌اید *تعویض* کنید، به این معنی که محصولی را که خریده‌اید پس می‌دهید و در

you bought, and take a different one, instead.

عوض محصول دیگری را می‌گیرید.

Maybe you bought some clothes, but then you decided they don’t look as good as you hoped,

شاید تعدادی لباس خریده باشید، اما بعد تصمیم گرفتید که آنطور که انتظار داشتید خوب به نظر نمی رسند

and you want to take something different.

و می خواهید چیز متفاوتی بگیرید.

Finally, you can ask for a refund, and get your money back.

در نهایت، می توانید درخواست بازپرداخت کنید و پول خود را پس بگیرید.

When you take something back to a shop, you might hear questions like: ‘Do you have

وقتی چیزی را به مغازه برمی‌گردانید، ممکن است سؤالاتی مانند: «

your receipt?’

رسیدتان را دارید؟»

‘Was anything wrong with …?’ ‘Would you like to exchange it for something

«مشکلی در …؟» «می‌خواهید آن را با چیز دیگری عوض کنید

else?’

؟»

Let’s do a quick practice.

بیایید یک تمرین سریع انجام دهیم.

Look at six answers, which belong with these three questions.

به شش پاسخ، که متعلق به این سه سوال است، نگاه کنید.

Can you match the answers to the questions?

آیا می توانید پاسخ سوالات را مطابقت دهید؟

Pause the video and think about your answers.

ویدیو را مکث کنید و به پاسخ های خود فکر کنید.

Ready?

آماده؟

Let’s look!

بیایید نگاه کنیم!

Remember that you can always go back and rewatch the dialogues or any section of this video

به یاد داشته باشید که اگر نیاز به تمرین بیشتر با این کلمات و عبارات دارید، همیشه می توانید به عقب برگردید و دیالوگ ها یا هر بخش از این ویدیو

if you need more practice with these words and phrases.

را دوباره تماشا کنید .

Here’s a question for you: what do you like or dislike most about going shopping?

در اینجا یک سوال برای شما وجود دارد: چه چیزی را در خرید کردن بیشتر دوست دارید یا دوست ندارید؟

Have you ever had a problem with something you bought in a shop?

آیا تا به حال با چیزی که از مغازه خریده اید مشکل داشته اید؟

What happened?

چی شد؟

Share your experiences in the comments, and practise your written English!

تجربیات خود را در نظرات به اشتراک بگذارید و انگلیسی نوشتاری خود را تمرین کنید!

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!