Advanced ways to use "DO"! - English is Weird!

(guitar plays Take Me Out To The Ballgame)

(بازی گیتار Take Me Out To The Ballgame را می نوازد)

- So I did a whole video explaining collocations of

- بنابراین من یک ویدیوی کامل ساختم که در آن ترکیب بندی

and the differences between make and do.

و تفاوت بین ساخت و انجام دادن توضیح داده شد.

You can watch that video by clicking here.

با کلیک بر روی اینجا می توانید آن ویدئو را تماشا کنید.

Or should I have said made a video?

یا باید میگفتم ویدیو میگرفتم؟

Or could it be both?

یا ممکن است هر دو باشد؟

You'll know if you watch this.

اگر این را تماشا کنید متوجه خواهید شد.

But today, a really common question that I get is

اما امروز، یک سوال واقعا رایج که برای من وجود دارد این است که

Aly, I saw this sentence, I do love you.

Aly، این جمله را دیدم، من تو را دوست دارم.

I do want to go.

من می خواهم بروم

Why did they put do?

چرا انجام دادند؟

Isn't that bad English?

این انگلیسی بد نیست؟

Shouldn't it just be I love you, I want to go?

آیا نباید فقط دوستت دارم، می خواهم بروم؟

This is a great question,

این یک سوال عالی است

and this is one of the many weird ways that we use do.

و این یکی از روش های عجیب و غریبی است که ما برای انجام آن استفاده می کنیم.

(subtle hiphop music)

(موسیقی لطیف هیپ هاپ)

(upbeat hiphop music)

(موسیقی شاد هیپ هاپ)

In a question, do; in a negative, do not.

در یک سوال، انجام دهید; از نظر منفی، نکن.

But in a positive sentence, usually, there's no do here,

اما در یک جمله مثبت، معمولاً، اینجا انجام نمی‌شود،

so why do we sometimes put do before a verb

پس چرا گاهی اوقات در یک جمله مثبت، do را قبل از فعل قرار می‌دهیم

in a positive sentence, why, why is that?

، چرا، چرا اینطور است؟

It's for emphasis.

برای تاکید است

We make that sentence stronger, we want to say, yeah,

ما آن جمله را قوی تر می کنیم، می خواهیم بگوییم، بله،

that verb, yes.

آن فعل، بله.

You think no, but actually yes.

شما فکر می کنید نه، اما در واقع بله.

It's not negative, it's positive.

منفی نیست، مثبت است.

I do love you.

من تو را دوست دارم

That's how do works for emphasis.

این چگونه برای تاکید کار می کند.

Another example, maybe you want to clarify something

مثال دیگر، شاید بخواهید

before you say something negative.

قبل از اینکه چیزی منفی بگویید، چیزی را روشن کنید.

For example, your friend offers to cook,

به عنوان مثال، دوست شما به شما پیشنهاد آشپزی می دهد،

but you would prefer to eat out,

اما شما ترجیح می دهید بیرون غذا بخورید،

in a restaurant for example.

مثلاً در یک رستوران.

I do like your cooking, but let's go out to eat.

من آشپزی شما را دوست دارم، اما بیایید برای خوردن غذا بیرون برویم.

Of course you don't want the other person to think

البته شما نمی خواهید طرف مقابل فکر کند

is my food bad?

غذای من بد است؟

So you want to say no, no, no,

بنابراین شما می خواهید بگویید نه، نه، نه،

don't think that I don't like it, because I like it.

فکر نکنید که من آن را دوست ندارم، زیرا آن را دوست دارم.

I do like your cooking.

من آشپزی شما را دوست دارم

So pronunciation practice, say it with me, emphasis on do.

بنابراین تلفظ را تمرین کنید، آن را با من بگویید، تاکید بر انجام.

I do love you.

من تو را دوست دارم

I do love you, I just, I hate your clothes

من تو را دوست دارم، فقط از لباس

and your hair and your face.

و موهایت و صورتت متنفرم.

But we're not finished, we use do in other weird ways.

اما کار ما تمام نشده است، ما از do به روش های عجیب و غریب دیگری استفاده می کنیم.

You are very, very hungry.

تو خیلی خیلی گرسنه ای

If you don't eat soon, you're gonna kill someone,

اگر زود غذا نخورید ، یک نفر را می‌کشید،

so you go to the fridge looking for food to make.

بنابراین به یخچال می‌روید تا غذا درست کنید.

That's a fridge.

اونم یه یخچال

So you look inside your fridge.

بنابراین شما به داخل یخچال خود نگاه کنید.

What food do I have, what can I make?

چه غذایی دارم، چی درست کنم؟

Pff, all you can find is ketchup, an onion, a potato,

پفف، تنها چیزی که می توانید پیدا کنید سس کچاپ، یک پیاز، یک سیب زمینی

and some butter.

و مقداری کره است.

Wow, I mean, it's definitely not perfect,

وای، منظورم این است که قطعاً کامل نیست،

it's not what you wanted.

آن چیزی که شما می خواستید نیست.

It's like nothing, but you can work with it,

مثل چیزی نیست، اما می‌توانی با آن

and when you work with something,

کار کنی، و وقتی با چیزی کار می‌کنی،

which it's not perfect, it's not ideal,

که کامل نیست، ایده‌آل نیست،

it's not really what you wanted, but you make it work.

واقعاً آن چیزی نیست که می‌خواستی، اما آن را عملی می‌کنی.

You make do, or you make do with it, the things.

به چیزها بسنده می کنی یا با آن بسنده می کنی.

So as a full sentence...

بنابراین به عنوان یک جمله کامل ...

Pff, onion, potato, ketchup, butter.

پف، پیاز، سیب زمینی، سس کچاپ، کره.

I guess I'll make do with what I have.

حدس می زنم به آنچه دارم بسنده کنم.

Hi, welcome to Aly's Cooking Corner.

سلام، به Aly's Cooking Corner خوش آمدید.

(upbeat game show music)

(موسیقی نمایش بازی شاد)

When you have nothing in your fridge,

وقتی چیزی در یخچال

make do with the stuff you do have.

ندارید، به چیزهایی که دارید بسنده کنید.

First, mash that potato and melt some butter in there.

ابتدا آن سیب زمینی را له کنید و مقداری کره در آن آب کنید.

Next, chop and cook some onions.

سپس مقداری پیاز را خرد کرده و تفت دهید.

Sprinkle the friggin' onions on top of it,

پیازهای سرخ شده را روی آن بپاشید،

or stir it in or whatever.

یا آن را هم بزنید یا هر چیز دیگری.

Then put ketchup on top to finish.

سپس سس کچاپ را روی آن قرار دهید تا تمام شود.

You've got yourself a meal, my friend, thanks.

برای خودت یک وعده غذایی آماده کردی، دوست من، متشکرم.

(upbeat game show music)

(موسیقی نمایش شاد بازی)

Say it with me, pronunciation matters, people.

با من بگویید، تلفظ مهم است، مردم.

Eh, I'll make do. You say it.

اوه، من انجام خواهم داد. تو بگو

It's not perfect, but I'll make do.

این کامل نیست، اما من انجام می دهم.

But we're not finished, the next weird way that we use do

اما کارمان تمام نشده است، راه عجیب بعدی که از do استفاده می کنیم

is this fixed expression, it'll do.

این عبارت ثابت است، آن را انجام خواهد داد.

You can't modify the tense,

شما نمی توانید زمان را تغییر دهید،

but you can change it to a negative,

اما می توانید آن را به منفی تغییر دهید،

but it will only be future.

اما فقط آینده خواهد بود.

Let me show you an example.

بگذارید یک مثال به شما نشان دهم.

So you are at a party.

بنابراین شما در یک مهمانی هستید.

Someone is pouring you a drink.

یک نفر برایت نوشیدنی می ریزد.

Oh, by the way, this is to pour, not spill,

اوه، اتفاقا، این برای ریختن است، نه ریختن،

not spill a drink.

نه ریختن نوشیدنی.

To spill a drink, that's by accident; for example...

ریختن نوشیدنی ، تصادفی است. مثلا...

(upbeat dance music)

(موسیقی رقص شاد)

What was I saying?

چی میگفتم؟

Oh yeah, so you're at a party,

اوه بله، پس شما در یک مهمانی هستید،

someone is pouring you a drink,

یکی برای شما نوشیدنی می ریزد،

and they want to know how much do you want?

و آنها می خواهند بدانند شما چقدر می خواهید؟

How much is enough?

چقدر کافی است؟

So when you want to say that's enough, no more,

بنابراین وقتی می خواهید بگویید بس است، دیگر نه،

you would say, oh that'll do, that'll do.

می گویید، اوه، این کار، انجام می شود.

That will do, that'll do, it has a contraction.

این کار می کند، انجام می شود، انقباض دارد.

So, for example, alright say when.

بنابراین، برای مثال، خوب بگو چه زمانی.

Oh, that'll do, thanks, thanks, thanks.

اوه، انجام خواهد شد، متشکرم، متشکرم، متشکرم.

So say it with me, pronunciation people.

پس با من بگویید، مردم تلفظ.

That'll do, that'll do.

انجام می شود، انجام می شود.

I've used a glottal T, you don't have to.

من از T گلوتال استفاده کرده ام، شما مجبور نیستید.

That'll do, that'll do.

انجام می شود، انجام می شود.

Another way of using it like enough.

راه دیگری برای استفاده از آن به اندازه کافی است.

For example, you want to buy your friend a birthday present,

به عنوان مثال، شما می خواهید برای دوست خود یک هدیه تولد بخرید

and you want to know, is this present enough?

و می خواهید بدانید که آیا این هدیه کافی است؟

I need to buy my friend a birthday present, I mean...

من باید برای دوستم یک هدیه تولد بخرم، منظورم

Will this do, can I, is this a good birthday present?

این است که آیا این کار انجام می شود، آیا این یک هدیه تولد خوب است؟

That's your hat.

این کلاه شماست

It won't do, will it, it's not enough.

این کار را نمی کند، آیا این کافی نیست.

It won't do, this time we're saying it's not enough.

انجام نمی شود، این بار می گوییم کافی نیست.

Now, a super posh sounding expression...

حالا یه تعبیر فوق العاده شیک...

For example, you are very posh, you're very fancy,

مثلا تو خیلی شیک هستی، خیلی شیک هستی،

you're upper class,

از طبقه بالا هستی،

your family owns a billion houses and Jaguars,

خانواده ات صاحب یک میلیارد خانه و جگوار هستند

and you go to a restaurant,

و به رستوران می روی،

but the waiter tells you, I'm sorry we don't have any...

اما گارسون می گوید تو متاسفم که نداریم...

What do rich people eat, caviar.

پولدارها چه می خورند خاویار.

Sorry, we don't have any caviar.

با عرض پوزش، ما خاویار نداریم.

And you are super rich, this, this is unacceptable.

و شما فوق العاده ثروتمند هستید ، این غیر قابل قبول است.

So you will say...

بنابراین شما خواهید گفت...

No caviar, this simply won't do.

نه خاویار، این کار به سادگی انجام نمی شود.

If you want to say a situation is unacceptable,

اگر می خواهید بگویید وضعیتی غیرقابل قبول است،

you would say this simply won't do.

می گویید که این کار به سادگی انجام نمی شود.

It sounds kind of upper class.

به نظر می رسد یک جور طبقه بالاست.

Maybe it's just the context,

شاید این فقط زمینه است،

but I don't think I've ever said it.

اما فکر نمی کنم تا به حال آن را گفته باشم.

I've never said it, but then I'm very easily pleased so...

من هرگز آن را نگفته ام، اما پس از آن خیلی راحت خوشحال می شوم، بنابراین ...

But guess what, we're still not finished.

اما حدس بزنید، هنوز کارمان تمام نشده است.

In fact, when something is finished,

در واقع، وقتی کاری تمام شد،

or when you have finished with something,

یا وقتی با چیزی

your class, work, a project, you can say it is done.

، کلاس، کار، پروژه‌تان تمام شد، می‌توانید بگویید تمام شده است.

So when you use be done in any tense,

بنابراین وقتی از be done در هر زمانی استفاده می‌کنید، به

this means something is finished.

این معنی است که چیزی تمام شده است.

Work is done for the day.

کار برای روز انجام می شود.

Ah, I'm totally done with my assignment, I can relax now.

آه، من کاملاً کارم را تمام کردم ، اکنون می توانم استراحت کنم.

It's the same as when you say something is over.

مثل زمانی است که می گویید چیزی تمام شده است.

I made a video about that, you can watch it here,

من یک ویدیو در مورد آن درست کردم، می توانید آن را اینجا تماشا کنید،

but it works the same way, it means the same thing.

اما به همان روش کار می کند، معنی آن یکسان است.

For example...

مثلا

It's over, we're done.

... تمام شد، کارمان تمام شد.

So if you watched this video, you know that over

بنابراین اگر این ویدیو را تماشا کردید، می‌دانید که تمام شدن

can mean something's finished.

می‌تواند به این معنی باشد که چیزی تمام شده است.

So we are done, we are finished.

پس کارمان تمام شد، کارمان تمام شد.

That, however, is very a very informal way

با این حال، این یک روش بسیار غیررسمی

to break up with someone, that does not sound nice.

برای جدا شدن از کسی است که به نظر خوب نمی رسد.

So keep that in mind,

پس این را در نظر داشته باشید،

please be nice if you break up with someone.

لطفاً اگر از کسی جدا شدید، خوب رفتار کنید .

You want to hang out with your friend,

می‌خواهید با دوستتان وقت بگذارید،

and you want to know what time are you finished with class,

و می‌خواهید بدانید چه ساعتی با کلاس،

with work, with your assignment, you can ask them,

کار، و تکلیفتان تمام شده‌اید، می‌توانید از آنها بپرسید،

are we gonna hang out tonight? Yeah.

آیا امشب قرار است با هم باشیم؟ آره

You can use this in present or future, by the way.

به هر حال می توانید از این در حال یا آینده استفاده کنید.

When are you done?

کی تموم کردی؟

Or, when will you be done?

یا، چه زمانی کارتان تمام می شود؟

I'll be done in an hour.

من یک ساعت دیگر تمام می کنم.

Ugh, I'm so sick of studying,

اوه من از درس خوندن خیلی حالم بهم میخوره،

I can't wait for this exam to be done.

نمیتونم صبر کنم تا این امتحان تموم بشه.

So be done, it means something is finished.

بنابراین انجام شود، به این معنی است که چیزی تمام شده است.

But we're still not done,

اما هنوز کارمان تمام نشده است،

there's another weird way that we use do.

راه عجیب دیگری وجود دارد که از do استفاده می کنیم.

You are at a restaurant, and you want to know...

شما در یک رستوران هستید و می خواهید بدانید ...

Sorry, do you serve pancakes?

ببخشید، آیا پنکیک سرو می کنید؟

In this context, when you want to know

در این زمینه، وقتی می خواهید

if a restaurant, shop, or a place offers a service,

بدانید یک رستوران، مغازه یا مکانی خدماتی

offers a product, you can say do the service,

ارائه می دهد، محصولی را ارائه می دهد، می توانید بگویید سرویس را

or do the product?

انجام دهید یا محصول را انجام دهید؟

For example, in this context...

به عنوان مثال، در این زمینه ...

Oops, sorry, sorry, sorry, that should have had an S.

اوه، متاسفم، متاسفم، متاسفم، که باید S.

Bad teacher points, sorry,

امتیاز معلم بد، ببخشید،

please don't hate me in the comments.

لطفا در نظرات متنفر نباشید.

But, yeah, sorry, do you do pancakes?

اما، آره، ببخشید، آیا شما پنکیک درست می کنید؟

This is me in every restaurant.

این من در هر رستورانی هستم.

And again, I'm just asking, do you offer this product,

و باز هم من فقط می پرسم آیا شما این محصول

do you offer this service?

را ارائه می دهید، آیا این خدمات را ارائه می دهید؟

So it's not just for restaurants, it could be...

بنابراین فقط برای رستوران ها نیست، می تواند...

You need to buy a cat toy.

شما باید یک اسباب بازی برای گربه بخرید.

You go to a shop and you want to know,

شما به یک مغازه می روید و می خواهید بدانید که

do you sell cat toys?

آیا اسباب بازی های گربه می فروشید؟

Change it for do.

آن را برای انجام تغییر دهید.

'Scuse me, I know you sell cameras,

ببخشید، می دانم که شما دوربین می فروشید،

but do you also do cat toys? No, okay.

اما آیا اسباب بازی گربه هم می کنید؟ نه، باشه

But we're still not done.

اما هنوز کارمان تمام نشده است.

Well, actually this is the final one, then we're done.

خوب، در واقع این آخرین مورد است، پس کار ما تمام شد.

Okay, you and your friend did an exam,

باشه، تو و دوستت امتحان

you just finished, you're done with the exam.

دادی، تازه تموم کردی، امتحانت تموم شد.

So you come out of the exam room,

بنابراین شما از اتاق امتحان بیرون می آیید

and you want to know about the success or failure

و می خواهید در مورد موفقیت یا

of your friend in the test.

شکست دوست خود در آزمون بدانید.

So you'll ask this way, how did you do?

بنابراین از این طریق خواهید پرسید، چگونه این کار را انجام دادید؟

You're asking about someone's success

شما در مورد موفقیت

or failure at something, usually a test.

یا شکست کسی در چیزی، معمولاً یک آزمون، می‌پرسید.

She has a good feeling about that test.

او نسبت به آن آزمون احساس خوبی دارد.

Mm, yeah, I did alright.

مام، آره، خوب شدم

Don't confuse this with this.

این را با این اشتباه نگیرید

How do you do, in the present.

در حال حاضر چگونه کار می کنید.

So if you meet someone,

بنابراین، اگر با کسی ملاقات کردید،

and they greet you with this expression, how do you do,

و او با این تعبیر به شما سلام کرد ، چطور این کار را می‌کنید،

this is different, and it pretty much just means

این متفاوت است، و تقریباً به معنای

hello and how are you pushed together.

سلام است و چگونه به هم فشار می‌آورید.

Quick side note, if someone says this to you,

نکته جانبی سریع، اگر کسی این را به شما

it doesn't need an answer.

بگوید، نیازی به پاسخ ندارد.

Yes, it's a question, but if someone greets you with this,

بله، این یک سوال است، اما اگر کسی با شما سلام

you can repeat it back to them, it's fine.

کرد، می توانید آن را به او تکرار کنید، اشکالی ندارد.

How do you do? How do you do?

چطوری؟ چطوری؟

(sighs) Okay, now we're done.

(آه می کشد) باشه، حالا کارمان تمام شد.

Practice these weird ways that we use do in the comments

این روش‌های عجیب و غریبی را که ما در کامنت‌ها استفاده می‌کنیم، تمرین کنید و

by letting me know how you did in your last test,

به من اطلاع دهید که در آخرین آزمایش خود چگونه عمل کرده‌اید،

or let me know the breakfast place near your house,

یا به من اطلاع دهید که محل صبحانه نزدیک خانه‌تان است،

do they do pancakes?

آیا پنکیک درست می‌کنند؟

And use the other ways that we use do

و از راه های دیگری که ما استفاده می کنیم

using your own examples.

با استفاده از مثال های خودتان استفاده کنید.

You can find a worksheet on today's video,

می‌توانید با پیوستن به صفحه Patreon من یا عضویت در این کانال، یک کاربرگ در ویدیوی امروز پیدا کنید

practice what you've just learned,

، آنچه را که تازه یاد گرفته‌اید تمرین کنید

by joining my Patreon page,

or joining this channel as a member.

.

Let me know in the comments

در نظرات به من اطلاع دهید

which videos you'd like to see in the future,

که دوست دارید در آینده کدام ویدیوها را

and I'll see you in the next lesson.

ببینید و من شما را در درس بعدی می بینم.

(subtle hip hop music)

(موسیقی لطیف هیپ هاپ)