Crying in English! - English Vocabulary lesson!

- Hey, everyone, welcome back to "Crying with Becky."

- سلام، همه، به "گریه کردن با بکی" خوش آمدید.

Today, I'm crying over my boyfriend, Kyle.

امروز برای دوست پسرم کایل گریه می کنم.

He got a haircut and it looked so bad.

موهایش را کوتاه کرد و خیلی بد به نظر می رسید.

So today I thought we would do a little cry.

بنابراین امروز فکر کردم که کمی گریه کنیم.

This one's called the sob.

این یکی هق هق نامیده می شود.

- Becky, what you doing?

- بکی، چه کار می کنی؟

- I'm filming content, get out!

- دارم از مطالب فیلم میگیرم برو بیرون!

- Every time I come in here, you're bawling your eyes out.

- هر بار که وارد اینجا می شوم، تو چشمانت را بیرون می کنی.

Why?

چرا؟

- Because that's my TikTok channel, "Crying with Becky."

- چون این کانال TikTok من است ، "گریه کردن با بکی".

Why don't you make her TikTok, "Being Boring with Maria?"

چرا او را TikTok نمی‌سازید، «خسته‌کننده بودن با ماریا؟»

I'm sure everyone will love it.

من مطمئن هستم که همه آن را دوست خواهند داشت.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

I only recently realized that crying is seen differently

اخیراً متوجه شدم که گریه

depending on the country, on the culture,

بسته به کشور، فرهنگ

and obviously the individual.

و مشخصاً فرد متفاوت است.

So how is it for you?

پس برای شما چطور است؟

Do you see crying as a weakness?

آیا گریه را نقطه ضعف می دانید؟

If your friend is crying, what's your reaction to them?

اگر دوست شما گریه می کند ، واکنش شما به او چیست؟

Today's vocabulary lesson is going to give you

درس واژگان امروز قرار است

all of the words and expressions and phrases and idioms

تمام کلمات و عبارات و عبارات و اصطلاحاتی را

that you need in order to answer those questions.

که برای پاسخ به این سؤالات نیاز دارید در اختیار شما قرار دهد.

You can get extra, extra practice with this,

شما می توانید با این

and many other lessons in my ebook.

و بسیاری از درس های دیگر در کتاب الکترونیکی من تمرین اضافی و اضافی دریافت کنید.

The link is in the description.

لینک در توضیحات موجود است.

So here in England,

بنابراین اینجا در انگلستان،

we have this expression which I think

ما این عبارت را داریم که فکر می‌کنم

explains a lot about why you think British are so cold

توضیح زیادی درباره اینکه چرا فکر می‌کنید بریتانیایی‌ها اینقدر سرد

and emotionless.

و بی‌احساس هستند را توضیح می‌دهد.

What are you doing?

چه کار می کنی؟

No crying.

Come on, stiff upper lip.

گریه بی گریه.

بیا، لب بالایی سفت.

The full expression is to keep a stiff upper lip

بیان کامل این است که لب بالایی سفت

but no one says "Keep," they just say, "Stiff upper lip."

نگه دارید، اما هیچ کس نمی‌گوید "حفظ"، آنها فقط می‌گویند: "لب بالایی سفت".

And you say this as a suggestion

و این را به عنوان یک پیشنهاد می گویید

when someone is full of emotion, like if they're angry,

وقتی کسی پر از احساسات است، مثلاً اگر عصبانی است

they're sad, they're about to cry.

، غمگین است، می خواهد گریه کند.

Hey, be strong.

هی قوی باش

Suppress all your emotions.

تمام احساسات خود را سرکوب کنید.

Stiff upper lip.

سفت شدن لب بالایی.

It's very healthy.

خیلی سالم است

Literally make your upper lip stiff, hard, and don't cry,

به معنای واقعی کلمه لب بالایی خود را سفت، سفت کنید و گریه نکنید،

don't get angry or sad,

عصبانی یا غمگین نشوید،

just keep your emotions in because we are British.

فقط احساسات خود را حفظ کنید زیرا ما بریتانیایی هستیم.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

Honestly, these days only super old-fashioned people

راستش را بخواهید، این روزها فقط افراد فوق قدیمی

actually say it.

واقعاً آن را می گویند.

Or you might see this in a movie or a TV show

یا ممکن است این را در یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی

like "Downton Abbey" maybe.

مانند "Downton Abbey" ببینید.

Similar to that, "Come on, chin up."

مشابه آن، "بیا، چانه بالا."

Again, the full expression is, keep your chin up.

باز هم بیان کامل این است که چانه خود را بالا نگه دارید.

People just say "Chin up."

مردم فقط می گویند "چانه بالا."

It sounds kind of patronizing.

به نظر می رسد به نوعی حمایت کننده است.

And again, it's not really helpful.

و دوباره، واقعاً مفید نیست.

More specifically, it means, hey, I know things suck,

به طور دقیق تر، به این معنی است، هی، من می دانم که همه چیز بد است،

I know you are sad, but don't be sad.

می دانم که شما غمگین هستید، اما غمگین نباش.

Try and be happy.

تلاش کن و شاد باش

This one you still might hear in regular, in daily life,

این یکی را هنوز هم ممکن است در زندگی روزمره،

in movies and TV shows.

در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی بشنوید.

So I want to know, do you have a similar expression

بنابراین می‌خواهم بدانم آیا

in your language, in your country, with either of these?

در زبان خود، در کشور خود، با هر یک از اینها عبارت مشابهی دارید؟

Of course, be careful using these.

البته در استفاده از اینها دقت کنید.

Let's say someone died and they're really, really sad,

فرض کنید کسی مرده است و او واقعاً بسیار غمگین است

they wanna cry, don't say,

، می‌خواهد گریه کند، نگو،

"Come on, stiff upper lip," or "Keep your chin up."

"بیا، لب بالایی سفت" یا "چانه خود را بالا نگه دار."

It will sound very inappropriate.

بسیار نامناسب خواهد بود.

So don't say that.

پس اینو نگو

This is more like, "Oh, you got fired.

این بیشتر شبیه "اوه، اخراج شدی.

Don't worry, chin up, something else will come."

نگران نباش، چانه را بالا بگیر، چیز دیگری خواهد آمد."

Honestly, I think these suck as expressions,

راستش، من فکر می کنم این عبارات بد هستند،

but you might hear them so it's good to know them.

اما ممکن است آنها را بشنوید، بنابراین خوب است آنها را بشناسید.

I think if you wanna cry, go ahead, my dude.

فکر می کنم اگر می خواهی گریه کنی، برو، رفیق من.

Honestly, it'll make you feel better.

صادقانه بگویم، این باعث می شود احساس بهتری داشته باشید.

And feeling better from crying

و احساس بهتر از گریه کردن

is our next bit of vocabulary.

، واژگان بعدی ماست.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

When you express a very strong emotion,

وقتی احساسات بسیار شدیدی

like crying or shouting loudly or whatever,

مانند گریه کردن یا فریاد زدن با صدای بلند یا هر چیز دیگری را ابراز

you feel like, ah.

می کنید، احساس می کنید آه.

All that stress, all that tension gone.

تمام آن استرس، تمام آن تنش از بین رفت.

That moment, that feeling, yeah,

آن لحظه، آن احساس، آره،

you can say it felt so good,

می توان گفت خیلی خوب بود،

But specifically that situation,

اما به طور خاص آن موقعیت

the relief from strong emotion,

، رهایی از احساسات شدید،

we say cathartic.

ما می گوییم تحسین برانگیز.

The stress is here, thar, cathartic.

استرس اینجاست.

Probably in Latin languages it's the same word, cathartic,

احتمالاً در زبان‌های لاتین همان کلمه کاتارتیک است،

but if it's not the same in your language

اما اگر در زبان شما یکسان

that's what it means.

نیست، معنی آن همین است.

Ah, I just had a huge cry

آه، من فقط یک گریه بزرگ داشتم

and honestly it felt very cathartic.

و صادقانه بگویم که این احساس بسیار دلپذیر بود.

Okay, now we need to describe crying.

خوب، حالا باید گریه را توصیف کنیم.

We need some verbs and nouns.

ما به چند افعال و اسم نیاز داریم.

This water that comes from your eye.

این آبی که از چشم شما می آید.

What's the name of it?

اسمش چیه

You can count them.

می توانید آنها را بشمارید.

They are called tears.

به آنها اشک می گویند.

The pronunciation isn't so strict.

تلفظ خیلی سختگیرانه نیست

Sometimes you'll hear it tear, like it's one flat sound.

گاهی اوقات صدای پارگی اش را می شنوید، مثل این که یک صدای صاف است.

And other times you might hear tears.

و مواقع دیگر ممکن است اشک بشنوید.

It might have those two sounds.

ممکن است آن دو صدا را داشته باشد.

Te-ar, tear, doesn't matter how you pronounce them

ته آر، اشک، مهم نیست چگونه آنها را تلفظ می کنید،

everyone understands it.

همه آن را می فهمند.

Just be careful not to pronounce it like tear.

فقط مواظب باشید مثل اشک تلفظ نکنید.

Yes, it's the same spelling, it's the same word,

بله، املای آن یکسان است، همان کلمه است،

but the pronunciation is different.

اما تلفظ متفاوت است.

Tear.

اشک.

(mimics crying) Tear.

(از گریه تقلید می کند) اشک.

When you feel like this, you're about to cry,

وقتی چنین احساسی دارید، نزدیک است گریه کنید،

but you can control it.

اما می توانید آن را کنترل کنید.

You can make sure the tears don't come to your eyes.

می توانید مطمئن شوید که اشک از چشمان شما سرازیر نمی شود.

We say, "You hold back the tears."

ما می گوییم: "شما جلوی اشک ها را بگیرید."

Now, if it's more difficult, if it's really emotional,

حالا، اگر سخت‌تر است، اگر واقعاً احساسی است،

you really want to cry,

واقعاً می‌خواهید گریه کنید،

but you try very, very hard to not cry,

اما خیلی خیلی تلاش می‌کنید که گریه نکنید

you might want to change that verb to fight.

، ممکن است بخواهید آن فعل را به مبارزه تغییر دهید.

So a full sentence could be,

بنابراین یک جمله کامل می تواند

I'm fighting or I'm holding back the tears.

این باشد که من می جنگم یا جلوی اشک را می گیرم.

For example, I just watched "A Star is Born."

مثلاً من تازه «ستاره ای متولد شده است» را تماشا کردم.

I'm fighting back the tears.

دارم جلوی اشک ها رو میگیرم

It's so emotion, you didn't cry?

این خیلی احساسی است، گریه نکردی؟

You're a robot.

تو یک ربات هستی

Personally, I'm not good at this.

من شخصاً در این زمینه خوب نیستم.

If I feel like I'm going to cry, then I'm gonna cry.

اگر احساس کنم قرار است گریه کنم، گریه خواهم کرد.

But there are levels of crying, right?

اما درجاتی از گریه وجود دارد، درست است؟

So let's start small.

پس بیایید از کوچک شروع کنیم.

When your eyes do this, when the tears come, you say this.

وقتی چشمانت این کار را می کند، وقتی اشک می آید، این را می گویی.

To tear up to well up.

پاره شدن تا سرازیر شدن.

Pronunciation.

تلفظ.

We have connected speech right here.

ما گفتار را در اینجا به هم وصل کرده ایم.

Tear up, tear up.

پاره کن، پاره کن

As a sentence, I'm tearing up.

به عنوان یک جمله، دارم اشک می ریزم.

I'm welling up.

حالم خوب میشه

And it just means the tears come to your eyes slowly.

و این فقط به این معنی است که اشک به آرامی به چشمان شما می آید.

They haven't come down your face yet.

هنوز از صورتت پایین نیامده اند.

At this point someone might try to make you feel better.

در این مرحله ممکن است کسی سعی کند شما را بهتر کند.

If your friend is sad you want to comfort them,

اگر دوستتان غمگین است می خواهید به او آرامش دهید

to help them feel better.

تا به او کمک کنید احساس بهتری داشته باشد.

Maybe you want to say, "You're not alone.

شاید بخواهید بگویید: "تو تنها نیستی،

I'm here for you."

من برای تو اینجا هستم."

The verb for this action is to console.

فعل این عمل به معنای تسلیم کردن است.

Again, the stress is here, console.

باز هم استرس اینجاست، کنسول.

So that first syllable is a schwa, ca, console.

بنابراین اولین هجا یک schwa، ca، کنسول است.

She is consoling him.

داره بهش دلداری میده

Question for you in the comments.

سوال برای شما در نظرات.

Let me know if this is your friend

به من اطلاع دهید اگر این دوست شماست،

how would you try to console them?

چگونه سعی می کنید آنها را دلداری دهید؟

How would you try to comfort them?

چگونه سعی می کنید به آنها آرامش دهید؟

If you can't control it, you can't hold back the tears,

اگر نتوانید آن را کنترل کنید، نمی توانید جلوی اشک

it comes out in an explosion of tears.

را بگیرید، در انفجاری از اشک بیرون می آید.

We say, "You burst out crying."

ما می گوییم: "شما گریه کردید."

To burst means to explode.

ترکیدن به معنای منفجر شدن است.

So it's literally an explosion of crying.

بنابراین به معنای واقعی کلمه انفجاری از گریه است.

You burst out crying, or we could all so say,

تو گریه کردی، یا همه ما می‌توانیم بگوییم:

"Burst into tears."

«اشک شو».

The meaning is exactly the same, an explosion of crying.

معنی دقیقاً همان است، انفجار گریه.

Of course, there are different types of crying, right?

البته گریه انواع مختلفی دارد، درست است؟

So this, we could call it crying, that's general,

بنابراین، می‌توانیم آن را گریه بنامیم، این کلی است،

but we wanna be specific.

اما ما می‌خواهیم خاص باشیم.

So a big cry, the verb bawl is very good.

بنابراین یک گریه بزرگ، فعل bawl بسیار خوب است.

Pronunciation is the same as a ball, bawl.

تلفظ همان توپ، باول است.

For example, for me, I was watching "Crash Landing on You"

به عنوان مثال، برای من، در نتفلیکس داشتم "Crash Landing on You" را تماشا می کردم

on Netflix.

.

Most episodes, I was bawling.

بیشتر قسمت‌ها، من غوغا می‌کردم.

It's really good, but it's very emotional.

واقعاً خوب است، اما بسیار احساسی است.

Now she's crying too.

الان هم داره گریه میکنه

For this we could say she is sobbing or weeping.

برای این می توان گفت که او گریه می کند یا گریه می کند.

Weep, however, is more general

گرچه، اما، کلی تر است

and doesn't give the image of this.

و تصویری از این نمی دهد.

It's just more like a general cry.

این فقط بیشتر شبیه یک گریه عمومی است.

And be careful the past tense of this is wept.

و مراقب باشید زمان گذشته این گریه می شود.

Weep, wept, wept.

گریه، گریه، گریه.

Sob is a regular verb.

Sob یک فعل منظم است.

Sob, sobbed, sobbed.

هق هق، گریه، هق هق.

Love regular verbs.

عاشق افعال منظم

They're the best.

آنها بهترین هستند.

She is sobbing.

او هق هق می کند.

She's weeping, but he is bawling.

او گریه می کند، اما او هق هق می کند.

Ooh, a good expression you can use with bawl,

اوه، تعبیر خوبی است که می توانید با باول استفاده

to bawl your eyes out.

کنید تا چشمانتان را بیرون بیاورید.

Let's make that question better.

بیایید این سوال را بهتر کنیم.

Which movie made you bawl your eyes out?

کدام فیلم باعث شد که چشمانتان را از بین ببرید؟

For example, I was watching "Toy Story 3" last night.

مثلاً دیشب داشتم «داستان اسباب بازی 3» را تماشا می کردم.

I was bawling my eyes out,

داشتم چشمانم را بیرون می زدم،

and you know exactly the part I mean.

و شما دقیقاً منظورم را می دانید.

Now it's more than just a cry.

حالا چیزی فراتر از یک گریه است.

You are on the floor.

شما روی زمین هستید.

No one can console you.

هیچ کس نمی تواند شما را دلداری دهد.

You can't fight back the tears.

نمی توانی جلوی اشک ها را بگیری.

In this case, you break down.

در این صورت شما خراب می شوید.

We use the same phrase or verb for a car that won't work.

ما از همان عبارت یا فعل برای ماشینی استفاده می کنیم که کار نمی کند.

Kind of the same for you.

برای شما هم همینطور

You can't function.

شما نمی توانید کار کنید.

You can't do anything.

شما نمی توانید کاری انجام دهید.

You're not hungry.

تو گرسنه نیستی

You don't want to have fun.

تو نمیخوای خوش بگذرونی

You just want to cry.

فقط میخوای گریه کنی

You break down.

تو خراب میشی

So yeah, this one is a big one.

پس بله، این یکی بزرگ است.

But what made you break down?

اما چه چیزی باعث شد که شکست بخورید؟

Why are you crying?

چرا گریه می کنی؟

Dude, why are you crying?

بابا چرا گریه میکنی

Ally called me stupid.

الی به من گفت احمق.

And honestly, it got to me.

و راستش به من رسید.

When something gets to you, it makes you emotional.

وقتی چیزی به شما می رسد، شما را احساساتی می کند.

Maybe it made you angry, sad, maybe it made you cry.

شاید باعث عصبانیت، ناراحتی، شاید هم باعث گریه شما شده است.

Someone does or says something that affects your emotion,

کسی کاری انجام می دهد یا می گوید که بر احساسات شما تأثیر می گذارد،

it gets to you.

به شما می رسد.

So you might hear the expression,

بنابراین ممکن است این عبارت را بشنوید،

don't let those stupid guys make you sad.

اجازه ندهید آن بچه های احمق شما را ناراحت کنند.

Whatever they did, whatever they said,

هر کاری کردند، هر چه گفتند

don't let it get to you.

، نگذارید به دست شما برسد.

Okay, let's practice.

باشه بیا تمرین کنیم

Use today's vocabulary in the comments.

از واژگان امروزی در نظرات استفاده کنید.

It'll help you remember, I promise.

این به شما کمک می کند تا به خاطر بسپارید، قول می دهم.

Question one,

سوال اول

when was the last time you cried

آخرین باری که گریه کردید کی بود

and what kind of cry was it?

و چه گریه ای بود؟

Two, if your friend cries, do you console them?

دو، اگر دوستت گریه کند، او را دلداری می دهی؟

What's your reaction?

واکنش شما چیست؟

Do you tell them to keep your chin up

آیا به آنها می گویید که چانه خود را بالا نگه دارند

or some version of that from your language?

یا نسخه ای از آن را از زبان شما حفظ کنند؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

Ooh and three, yeah.

اوه و سه، آره.

How is crying seen in your country, in your culture?

گریه در کشور شما، در فرهنگ شما چگونه دیده می شود؟

Is it a weakness or how is it seen?

آیا این یک نقطه ضعف است یا چگونه دیده می شود؟

I'm curious, let me know in the comments.

من کنجکاو هستم، در نظرات به من اطلاع دهید.

Also, and I know, I hate this expression too,

همچنین، و می دانم، من هم از این عبارت متنفرم،

but please like this video and subscribe

اما لطفاً این ویدیو را لایک کنید و

if you haven't already.

اگر قبلاً این کار را نکرده اید، مشترک شوید.

It really helps me.

واقعا به من کمک می کند.

And if you're learning English, this is where you wanna be.

و اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، اینجا جایی است که می خواهید باشید.

Remember you can get this,

به یاد داشته باشید که می توانید این

and many other lessons to get extra,

و بسیاری درس های دیگر را برای تمرین اضافی و

extra English practice in my ebook.

اضافی انگلیسی در کتاب الکترونیکی من دریافت کنید.

The link for this is in the description.

لینک این مورد در توضیحات موجود است.

And I'll see you in the next class.

و من تو را در کلاس بعدی می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)