COMPLETE Medical English vocabulary - WITH TEST!

- This lesson is also in my e-book.

- این درس در کتاب الکترونیکی من هم هست.

So if you want to practice this more,

بنابراین اگر می‌خواهید این را بیشتر تمرین کنید،

you can get my ebook on patrion.com/papateachme.

می‌توانید کتاب الکترونیکی من را از patrion.com/papateachme دریافت کنید.

The link is in the description.

لینک در توضیحات موجود است.

There's also a test at the end

همچنین یک تست در پایان وجود دارد،

so make sure you remember all

بنابراین مطمئن شوید که

of the vocabulary you just learned,

تمام لغاتی را که تازه یاد گرفته‌اید به خاطر بسپارید،

because I hope you don't get sick, but if you do get sick,

زیرا امیدوارم بیمار نشوید، اما اگر مریض شدید، باید بتوانید

you need to be able to explain what's happening.

توضیح دهید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

Let's get started.

بیایید شروع کنیم.

To start we're going to talk about your bones

برای شروع، در مورد استخوان ها

and your blood.

و خون شما صحبت می کنیم.

If you have an emergency,

اگر شرایط اضطراری دارید،

probably there is something wrong with one of these.

احتمالاً مشکلی در یکی از این موارد وجود دارد.

I don't know, I'm not a doctor, but what can go wrong?

نمی دانم، من دکتر نیستم، اما چه مشکلی ممکن است رخ دهد؟

Well with your bone, if it

خوب با استخوان شما، اگر مثل اینجا

(bone breaking)

(استخوان شکسته) بود

like here, hmm, maybe she was wrestling, I don't know,

، هوم، شاید او کشتی می گرفت، نمی دانم،

but her bone

اما استخوان او

(bone breaking)

(استخوان شکستگی)

that happened, she can say I in the past,

که اتفاق افتاد، می تواند بگوید من در گذشته،

broke my leg.

پایم شکست.

I broke my leg.

پایم را شکستم.

So break in present, past, broke.

بنابراین شکستن در حال، گذشته، شکست.

And we can use that verb three,

و ما می توانیم از آن فعل سه

the past participle as an adjective to describe it

، ماضی به عنوان صفت برای توصیف آن

broken, my leg is broken.

شکسته، پای من شکسته استفاده کنیم.

That bone broke.

آن استخوان شکست.

My leg is broken.

پایم شکسته است.

You can also describe this as fracture

شما همچنین می توانید این را به عنوان

is the noun and the verb.

شکستگی اسم و فعل توصیف کنید.

You fractured your leg.

پایت را شکستی

You have a fracture, same with break.

شما یک شکستگی دارید، همان شکستگی.

You have a break.

شما استراحت دارید.

You broke your leg.

پایت را شکستی

The adjectives your leg is fractured,

صفت های شما پا شکسته است،

your leg is broken and they all mean

پای شما شکسته است و همه آنها به معنای

(bone breaking)

(شکستن استخوان)

something else.

چیز دیگری هستند.

I think this happens to some people multiple times.

من فکر می کنم این برای برخی افراد چندین بار اتفاق می افتد.

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

You know when their arm is not in the correct position,

می دانید وقتی بازوی آنها در موقعیت صحیح قرار ندارد،

it's not in the correct place?

در جای درستی نیست؟

This is what we call,

این همان چیزی است که ما به آن می گوییم

the verb is dislocate.

، فعل dislocate است.

For example, she dislocated her shoulder,

به عنوان مثال، او شانه خود را در رفت،

as a noun just put ION.

به عنوان یک اسم فقط ION را قرار داد.

So quick question, quick practice.

سوال سریع، تمرین سریع.

Have you ever broken or dislocated something in your body?

آیا تا به حال چیزی را در بدن خود شکسته یا جابجا کرده اید؟

Let me know down there.

به من خبر بده اون پایین

And then we have blood, pronunciation, say it with me,

و بعد خون داریم، تلفظ، با من بگو،

blood, it's an, ah, sound blood, well done.

خون، این یک، آه، خون سالم است، آفرین.

When something damages you in general,

وقتی چیزی به طور کلی به شما آسیب می رساند،

like a break or something like this,

مانند شکستگی یا چیزی شبیه به این،

you can call it an injury.

می توانید آن را آسیب نامید.

That's the general word.

این کلمه کلی است.

But specifically, when we're talking about blood,

اما به طور خاص، هنگامی که ما در مورد خون

then we talk about a wound, that's a noun.

صحبت می کنیم، سپس در مورد زخم صحبت می کنیم، این یک اسم است.

I have a wound.

من زخم دارم

Look at this wound, so much blood.

این زخم را ببین چقدر خون

Pronunciation, wound.

تلفظ، زخم.

Again, this is when blood is showing

باز هم، این زمانی است که خون نشان می دهد

not just a break without blood, that's not a wound.

نه فقط یک شکستگی بدون خون، که یک زخم نیست.

That's an injury, yes,

این یک جراحت است، بله،

but a wound is more specifically with blood.

اما زخم به طور خاص با خون است.

Now blood that's that red delicious drink right there.

حالا خون، همان نوشیدنی خوشمزه قرمز رنگ است.

But what's the verb when blood comes out?

اما وقتی خون بیرون می آید فعل چیست؟

To bleed, say it with me, bleed.

برای خونریزی، آن را با من بگو، خونریزی.

A sentence could be I'm bleeding, you're bleeding,

یک جمله می تواند این باشد که من خونریزی دارم، شما در حال خونریزی هستید،

she's bleeding.

او خونریزی دارد.

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

The past of bleed is bled.

گذشته خونریزی خونی است.

For example, she cut her arm and it bled a lot.

مثلاً دستش را برید و خونریزی زیادی داشت.

Now what happens if you don't clean a wound?

حالا اگر یک زخم را تمیز نکنید چه اتفاقی می افتد؟

Ah, I forgot to mention, if your skin is broken,

آخه یادم رفت بگم اگه پوستت شکسته

blood comes out.

خون میاد بیرون.

The noun for that break in your skin is a cut, a cut.

اسم آن شکست در پوست شما یک برش است، یک برش.

That's the noun also the verb.

این اسم هم فعل است.

So I cut myself.

پس خودم را بریدم.

Ooh, yeah, really good verb because cut, cut, cut.

اوه، آره، فعل واقعاً خوبی است، زیرا برش، برش، برش دارد.

Never changes, it's a good irregular verb.

هرگز تغییر نمی کند، این یک فعل بی قاعده خوب است.

If you don't clean a cut, a wound,

اگر یک بریدگی، زخم را تمیز نکنید،

then after some time it will get dirty

پس از مدتی کثیف می شود

and maybe change color and maybe smell really bad.

و ممکن است تغییر رنگ دهد و شاید بوی بدی بدهد.

Then you have an infection.

سپس شما عفونت دارید.

That's the noun.

این اسم است.

What's the adjective?

صفت چیست؟

Infected, your wound is infected

زخم شما عفونی شده است

because you didn't clean it.

چون آن را تمیز نکرده اید.

You know that white stuff that comes out really gross,

شما آن چیزهای سفید را می‌دانید که واقعاً زشت است

it's really disgusting, that a white or yellow,

، واقعاً منزجر کننده است

sometimes that stuff, that's called puss, puss.

.

It sounds gross to even say the word.

حتی گفتن این کلمه هم بد به نظر می رسد.

Now maybe there's no wound,

حالا شاید زخمی

there's no blood, no broken bone.

نباشد، خونی نباشد، استخوانی شکسته نباشد.

But you know sometimes when you're playing sports

اما می‌دانی که گاهی ورزش

or you're running, or if you're like me

می‌کنی یا می‌دوی، یا مثل من

and you're stupid just walking somewhere

هستی و احمقی که در جایی

and you, ah,

راه می‌روی و

maybe your ankle moves in a way that it shouldn't

شاید مچ پایت طوری حرکت می‌کند که

all the blood goes to that area.

نباید خون به آن منطقه می رود.

It becomes big and painful, swollen, that's the adjective.

بزرگ و دردناک می شود، متورم می شود، این صفت است.

That's your ankle.

مچ پای تو همین است.

So she could say my ankle is swollen.

بنابراین او می تواند بگوید که مچ پای من ورم کرده است.

And remember, how did this happen?

و به یاد داشته باشید، چگونه این اتفاق افتاد؟

Well, she twisted her ankle,

خوب، او مچ پاش را پیچانده است،

now, very commonly we will say she sprained, regular verb,

حالا، معمولاً می گوییم او پیچ خورده است، فعل منظم،

she sprained her ankle and now it's swollen.

مچ پایش را پیچانده و حالا ورم کرده است.

Have you ever done this?

تا حالا این کار رو انجام دادی؟

I have loads of times.

بارها دارم

Maybe your injury or your wound is very, very bad

شاید جراحت یا زخم شما خیلی خیلی بد باشد

and you need to go to this place.

و باید به این مکان بروید.

The doctor might need to use a knife and change something,

ممکن است پزشک نیاز به استفاده از چاقو داشته باشد و چیزی را تغییر دهد،

fix something.

چیزی را تعمیر کند.

What do we call this situation?

به این وضعیت چه می گوییم؟

To have surgery or to have an operation.

برای انجام عمل جراحی یا انجام عمل جراحی.

And of course you won't be awake.

و البته شما بیدار نخواهید بود.

They will give you some thing to fall asleep,

آنها به شما چیزی می دهند که بخوابید،

anesthetic for a general anesthetic, you are asleep.

بیهوشی برای یک بیهوشی عمومی، شما خواب هستید.

They also call it,

به آن هم می گویند

to put you under.

، که تو را زیر پا بگذارند.

So the doctor might say, oh,

بنابراین ممکن است دکتر بگوید، اوه،

don't worry, you won't feel anything.

نگران نباشید، چیزی احساس نخواهید کرد.

We will put you under.

ما شما را زیر بار می گذاریم.

But of course yet you don't need

اما البته هنوز لازم نیست

to be asleep for everything.

برای همه چیز بخوابید.

It could be something small like you need surgery here.

ممکن است چیز کوچکی باشد مثل اینکه در اینجا نیاز به جراحی دارید.

In that case, they might make this part have no feeling.

در این صورت ممکن است کاری کنند که این قسمت هیچ احساسی نداشته باشد.

How do you say no feeling?

چگونه می گویید هیچ احساسی ندارید؟

The adjective numb that means no feeling.

صفت numb که به معنای عدم احساس است.

It's dead.

مرده است.

Not dead, dead, but no feeling.

نه مرده، مرده، اما هیچ احساسی.

And when they make a small area numb,

و هنگامی که ناحیه کوچکی را بی حس می کنند،

they give you a local anesthetic.

به شما یک بی حس کننده موضعی می دهند.

So those are the two things,

بنابراین این دو چیز هستند،

a local anesthetic to make a small area numb,

یک بی حس کننده موضعی برای بی حس کردن یک ناحیه کوچک،

a general anesthetic to make you go to sleep.

یک بیهوشی عمومی برای خوابیدن.

I haven't had the local anesthetic ever.

من تا حالا بی حسی موضعی مصرف نکردم

Oh yeah I have, for teeth stuff.

اوه بله، برای چیزهای دندان دارم.

Like if you go to the dentist,

مثلاً اگر به دندانپزشک مراجعه کنید

they give you that's the same thing, a local anesthetic.

، به شما همان چیزی را می دهند، یک بی حس کننده موضعی.

Yeah, okay, so yeah, I've had both, have you?

آره، باشه، پس آره، من هر دو رو داشتم، شما؟

What did you have?

چی داشتی؟

Why?

چرا؟

What was the surgery for?

جراحی برای چه بود؟

And by the way, for more surgery vocabulary,

و به هر حال، برای واژگان بیشتر جراحی،

you can click here to go watch a full video about that.

می توانید اینجا را کلیک کنید تا به تماشای یک ویدیوی کامل در مورد آن بروید.

You might have heard the expression to be under the weather.

شاید تعبیر زیر آب و هوا بودن را شنیده باشید.

We don't actually often use this expression.

ما در واقع اغلب از این عبارت استفاده نمی کنیم.

I mean, we use it, but it's not as common

منظورم این است که ما از آن استفاده می‌کنیم، اما

as those idioms books want you to think.

آنقدر که کتاب‌های اصطلاحات می‌خواهند شما فکر کنید، رایج نیست.

Usually we just say,

معمولا ما فقط می گوییم،

I'm ill, that standard.

من بیمار هستم، این استاندارد است.

Something inside you doesn't feel good.

چیزی در درون شما احساس خوبی ندارد.

You are ill.

شما بیمار هستید.

You feel ill.

شما احساس بیماری می کنید.

I'm ill, pronunciation, if you say this I'm ill,

من بیمار هستم، تلفظ ، اگر این را بگویید من مریض هستم،

you sound like a robot, yeah?

صدایتان شبیه یک ربات است، بله؟

So let's connect the speech, I'm ill, I'm ill.

پس بیایید گفتار را به هم وصل کنیم ، من بیمار هستم، من بیمار هستم.

See how you say it, copy me.

ببین چطوری میگی کپی کن

I'm ill.

من مریض هستم.

Nice.

خوب.

You also have the option of what I do

شما همچنین می توانید گزینه آنچه من انجام می دهم این

is the L you can change the sound in British English

است که شما می توانید صدا را در انگلیسی بریتانیایی

from an L to an L.

از L به L تغییر دهید.

It sounds like this.

به نظر می رسد این است.

I'm ill, I'm ill.

من بیمار هستم، من بیمار هستم.

Dude what's up?

رفیق چه خبر؟

I'm ill, I'm sick.

من مریضم، مریضم.

It means the same as I'm ill.

یعنی من مریض هستم.

You can choose which one you want and they're both fine.

شما می توانید انتخاب کنید که کدام یک را می خواهید و هر دو خوب هستند.

I'm unwell, it means the same, but just to be safe,

من حالم خوب نیست، به همین معنی است ، اما فقط برای ایمن بودن،

use those, you'll be fine.

از آنها استفاده کنید، خوب خواهید شد.

You never need to say this.

هیچ وقت لازم نیست این را بگویید.

You might hear it, but you don't need to say it.

ممکن است آن را بشنوید، اما نیازی به گفتن آن ندارید.

This one is very useful.

این یکی بسیار مفید است.

I'm run down, I'm feeling run down.

دارم از پا در میام، احساس می کنم از پا افتاده ام.

That's because you are working too much.

این به این دلیل است که شما بیش از حد کار می کنید.

You're studying too much.

داری زیاد درس میخونی

You're not sleeping enough.

شما به اندازه کافی نمی خوابید.

You feel super, super stressed, tired, no energy.

شما احساس فوق العاده، استرس فوق العاده ، خستگی، بدون انرژی می کنید.

You're run down.

شما در حال اجرا کردن.

So there's more context with that word than these.

پس زمینه بیشتری با این کلمه وجود دارد.

These are general.

اینها کلی هستند.

That one is like, I've been working so much

آن یکی مثل این است که

and I'm feeling very run down.

من خیلی کار کرده‌ام و احساس خستگی زیادی می‌کنم.

My immune system is a toilet.

سیستم ایمنی من توالت است.

Now, if you feel ill, sick, unwell or run down,

حال، اگر احساس بیماری، مریضی، ناخوشی یا فرسودگی می کنید،

what exactly is going on in your body?

دقیقاً چه چیزی در بدن شما می گذرد؟

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

If something is ow, it hurts

اگر چیزی بد است، درد دارد

or usually muscle related things

یا معمولاً چیزهایی مرتبط با ماهیچه است

you might say it aches.

که ممکن است بگویید درد دارد.

If it's something with your skin, it might be sore.

اگر چیزی با پوست شما باشد ، ممکن است درد داشته باشد.

These two are verbs, hurt, ache.

این دو فعل، صدمه، درد هستند.

So it hurts, it aches.

بنابراین درد دارد، درد دارد.

But so that's an adjective.

اما پس این یک صفت است.

So it's sore.

پس درد داره

How can we use this?

چگونه می توانیم از این استفاده کنیم؟

If you're ill, maybe ow.

اگر مریض هستید، شاید اوه.

I've got a headache.

من یک سردرد دارم.

Be careful of the pronunciation.

مراقب تلفظ باشید

It's ache, not H, ache, headache.

این درد است، نه H، درد، سردرد.

(items dinging)

tooth ache, I've got a tooth ache, it really hurts.

دندان درد، من یک دندان درد دارم، واقعا درد دارد.

For this area when you ow,

برای این ناحیه زمانی که شما ow می کنید،

this part is your throat and it's sore.

این قسمت گلوی شما است و درد دارد.

Ow.

اوه

Practice the pronunciation with me.

تلفظ را با من تمرین کنید.

Sore throat, throat.

گلو درد، گلو.

Now, sometimes I glottalized that T you can too.

حالا، گاهی اوقات می‌گفتم که تو هم می‌توانی.

It's perfectly fine.

کاملاً خوب است.

Throat, throat.

گلو، گلو.

That's an option, sore throat, sore throat,

این یک گزینه است، گلو درد، گلو درد،

I've got a sore throat.

گلو درد دارم.

Maybe this area hurts.

شاید این منطقه درد داشته باشد.

You would say, I have a stomach ache.

شما می گویید من معده درد دارم.

I've got a stomach ache.

من درد معده گرفتم.

Hmm, but also if you have a stomach ache, what happens next?

هوم، اما اگر معده درد دارید، بعد چه اتفاقی می افتد؟

What is the reason for your stomach ache?

دلیل درد معده شما چیست؟

Maybe you ate something really bad.

شاید چیز بدی خوردی

It made you feel ill.

باعث شد احساس بیماری کنی

So in that case, you probably have

بنابراین در این صورت احتمالاً

food poisoning.

مسمومیت غذایی دارید.

So yeah, you eat something bad,

پس آره، شما چیز بدی می خورید،

you get stomach ache, and then,

معده درد می کنید، و بعد،

kill, I don't have a brown pen

بکشید، من یک خودکار قهوه ای

so this is gonna get gross.

ندارم، بنابراین این کار بد می شود.

Maybe this happens, this is called diarrhea

شاید این اتفاق بیفتد،

when your poo is like water or coffee

زمانی که مدفوع شما مانند آب یا قهوه باشد

and it just (indistinct) everywhere.

و در همه جا کاملاً (نامشخص) باشد، به آن اسهال می گویند.

Yeah, British English with the O,

بله، انگلیسی بریتانیایی با O،

American English, just remove the, O it doesn't matter.

انگلیسی آمریکایی، فقط آن را حذف کنید، O مهم نیست.

You can use either.

می توانید از هر دو استفاده کنید.

Now, maybe all the bad stuff comes out the back,

حالا، شاید همه چیزهای بد از پشت بیرون بیاید،

but maybe it comes out your mouth.

اما شاید از دهانتان بیرون بیاید.

In that case, this,

در آن صورت، این،

(speaker vomiting)

(استفراغ گوینده)

we have a few names.

چند نام داریم.

So in British English, we can call it as a noun, sick.

بنابراین در انگلیسی بریتانیایی می‌توانیم آن را به عنوان یک اسم، sick بنامیم.

So yeah, you can feel sick.

بنابراین بله، شما می توانید احساس بیماری کنید.

Like you have a cold or the flu, you feel sick.

مانند سرماخوردگی یا آنفولانزا، احساس بیماری می کنید.

But as a noun, you look at the floor and oh, no,

اما به عنوان یک اسم، شما به زمین نگاه می کنید و اوه، نه

there is some sick on the floor.

، برخی از بیماران روی زمین هستند.

You can also call it vomit.

شما همچنین می توانید آن را استفراغ نامید.

That is the more medical term.

این اصطلاح پزشکی تر است.

When you talk to your doctor, vomit, it's regular.

وقتی با پزشک خود صحبت می کنید ، استفراغ کنید، این حالت عادی است.

So vomited in the past, last night I vomited

بنابراین در گذشته استفراغ کرده بودم، دیشب استفراغ

because I had food poisoning, for example.

کردم زیرا مثلاً مسمومیت غذایی داشتم.

Another more casual word is puke.

یکی دیگر از کلمات غیر معمول تر پوکه است.

It's not formal, it's more casual.

رسمی نیست، بیشتر معمولی است.

So, ugh, last night I was feeling awful

بنابراین، اوه، دیشب احساس

I puked five times.

وحشتناکی داشتم، پنج بار هول کردم.

Yeah.

آره

So a difficult pronunciation.

بنابراین تلفظ دشوار است.

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

This one diarrhea.

این یکی اسهال

Say it with me, diarrhea.

با من بگو اسهال

Nice.

خوب.

When was the last time that you puked?

آخرین باری که پوک زدی کی بود؟

For me I can't remember the last time I puked.

برای من نمی توانم آخرین باری که پوک زدم را به یاد بیاورم.

No, I can.

نه من می توانم.

I was drinking and you know, when your friend is like,

من داشتم مشروب می خوردم و می دانی، وقتی دوستت دوست دارد،

just drink this one more

فقط این یکی را بیشتر بنوش

and that's it, game over, yeah,

و تمام، بازی تمام شد، آره،

I was puking all night and now

من تمام شب خرخر می کردم و حالا

I can never drink Bailey's again.

دیگر هرگز نمی توانم بیلی را بنوشم.

Okay, I think you're ready for the test now.

خوب، فکر می کنم اکنون برای آزمایش آماده هستید.

Now on your piece of paper or in your notes,

اکنون روی کاغذ یا در یادداشت های خود

write one, two, three, four.

، یک، دو، سه، چهار را بنویسید.

You are going to watch four people see a doctor.

قرار است چهار نفر را تماشا کنید که به پزشک مراجعه می کنند.

I want you to take notes.

از شما می خواهم یادداشت برداری کنید.

What is wrong with each patient?

مشکل هر بیمار چیست؟

Then after you can compare notes with a friend,

سپس بعد از اینکه توانستید یادداشت ها را با یک دوست

compare notes with your classmates,

مقایسه کنید، یادداشت ها را با همکلاسی های خود مقایسه کنید،

whoever else studies English.

هرکس دیگری که انگلیسی می خواند.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Ah, how can I help you?

- آه، چگونه می توانم به شما کمک کنم؟

- Well, so I was playing rugby yesterday.

- خب پس دیروز داشتم راگبی بازی می کردم.

- [Doctor] Rugby, right, rough game.

- [دکتر] راگبی، درست، بازی خشن.

- Well, I hit something pretty hard

-خب یه چیزی محکم

and my shoulder came out.

زدم و کتفم بیرون اومد.

I think it's dislocated.

فکر کنم جابجا شده

I hurt my hand, I can't move it.

دستم درد می کند، نمی توانم آن را تکان دهم.

I think it's broken.

فکر کنم خرابه

- Right.

- درست.

- I also twisted my ankle a lot

and what's now swollen.

- منم خیلی مچ پامو پیچوندم

و الان ورم کرده.

I think it's sprained.

فکر کنم رگ به رگ شده

- Right?

- درست؟

Or your hand may just be fractured.

یا ممکن است دست شما فقط شکسته باشد.

- No, I think it feels like a full break.

- نه، فکر می کنم یک استراحت کامل است.

Have a look, it's.

نگاه کنید، این است.

- Does it hurt?

- درد داره؟

- Ow!

- اوه!

- I had to check.

- باید چک می کردم.

I might try no ice cube on it.

شاید هیچ تکه یخی را روی آن امتحان نکنم.

See if that makes any difference.

ببینید آیا این تفاوتی ایجاد می کند.

If not, I may need to amputate.

اگر نه، ممکن است نیاز به قطع عضو داشته باشم.

(dramatic music)

(موسیقی دراماتیک)

We'll try this out

ما این را امتحان خواهیم کرد

and it doesn't actually make a lot of difference.

و در واقع تفاوت زیادی ایجاد نمی کند.

- It's not helping.

- کمکی نمی کند.

- Right now, I'm gonna have to perform surgery

- فعلا باید جراحی کنم

and remove the pain.

و درد را از بین ببرم.

- Are you even a real doctor?

- آیا شما حتی یک دکتر واقعی هستید؟

- Yes of course I am.

- بله حتما هستم.

I've got a piece of doctor paper here.

من اینجا یک تکه کاغذ دکتر دارم.

- You mean a degree?

- منظورت مدرکه؟

- Well, whatever it is, see what I mean?

-خب هر چی هست ببین چی میگم؟

So above board and official.

بنابراین بالاتر از هیئت مدیره و رسمی.

- So surgery is my only option?

- پس جراحی تنها گزینه من است؟

- Yeah, amputation, remove from the wrist the hand.

- آره، قطع عضو، دست را از مچ خارج کن.

Yes, it won't hurt.

بله، ضرری ندارد.

Don't worry, I'll use plenty of anas, anastay, Anastasia.

نگران نباش، من مقدار زیادی از آناس، آناستای، آناستازیا استفاده می کنم.

- Anesthetic?

- بی حس کننده؟

- Anesthetic, yes.

- بیهوشی، بله.

Plenty of anesthetic.

مقدار زیادی داروی بیهوشی

So you won't feel much at all really.

بنابراین واقعاً احساس زیادی نخواهید داشت.

- Okay.

- باشه.

- Yeah.

- آره

Okay, so if you'd like to wait outside in the waiting room.

خوب، پس اگر می خواهید بیرون در اتاق انتظار منتظر بمانید.

- Okay fine.

- باشه، خوبه.

- Okay.

- باشه.

- Thanks, thanks doctor.

- ممنون، ممنون دکتر.

- You're most welcome.

- خیلی خوش اومدی.

I'll see you in a bit, okay?

یه کم میبینمت، باشه؟

(calm music)

(موسیقی آرام)

- Okay, so what's troubling you?

- خوب، پس چه چیزی شما را آزار می دهد؟

- Well, week I've been, I've been pooing quite a bit.

-خب، هفته ای که بودم، خیلی هم تهوع کردم.

About every five minutes I poo,

تقریباً هر پنج دقیقه که پوز می کنم،

it comes out like coffee and I've had awful diarrhea.

مثل قهوه بیرون می آید و اسهال بدی داشتم.

- Oh, God.

- اوه خدا

That is really gross.

این واقعاً زشت است.

Did you, do you have to tell me that?

آیا شما باید این را به من بگویید؟

- Well, you are a doctor, aren't you?

-خب تو دکتری، نه؟

- I am a doctor, yes, but I mean, that's disgusting.

- من یک دکتر هستم، بله، اما منظورم این است که منزجر کننده است.

I didn't need to know that.

من نیازی به دانستن آن نداشتم.

It actually could be food poisoning.

در واقع می تواند مسمومیت غذایی باشد.

Have you been eating anything on you recently?

آیا اخیراً چیزی روی خود می خورید؟

- Yes, I've been licking a lot of things

- بله، من چیزهای زیادی

like toilet handles and toilet seats.

مانند دستگیره توالت و صندلی توالت را لیس زده ام.

- [Doctor] Toilet seats, any particular reason?

- [دکتر] صندلی توالت، دلیل خاصی دارید؟

- Because I read that keyboards have more bacteria on them.

- چون خوانده ام که کیبوردها باکتری های بیشتری روی خود دارند.

- Than toilet seats?

- از صندلی توالت؟

- That's correct.

- این درست است.

- Wait outside, would you,

- بیرون صبر کن،

in the reception area I'll deal with you later.

در پذیرایی بعداً با شما سروکار دارم.

- Thanks doctor.

- ممنون دکتر

- Yes.

- آره.

(playful music)

(موسیقی بازیگوش)

- All right, so, Jesus, everything all right?

- خیلی خوب، پس عیسی، همه چیز خوب است؟

- No, the last week I've been quite ill.

- نه، هفته گذشته کاملاً بیمار بودم.

I've had a, I think it's a cold.

من یک سرماخوردگی داشتم، فکر کنم سرما خورده است.

My head hurts a lot.

سرم خیلی درد میکنه

I have a headache.

من سردرد دارم

My throat hurts awfully, I have the sore throat,

گلویم به شدت درد می کند، گلو درد دارم،

glands quite swollen.

غدد کاملاً متورم شده اند.

- All right, so you have a bit of a sore throat, do you?

- باشه، پس یه ذره گلو درد داری، نه؟

- Yes, yes, it's rather painful.

- بله، بله، نسبتاً دردناک است.

- Let's have a look at your tongue.

- بیا یه نگاهی به زبانت بیندازیم.

(speaker grunting)

(غرغر بلندگو

There's only one solution to this.

) فقط یک راه حل برای این وجود دارد.

- Antibiotics?

- آنتی بیوتیک ها؟

- No, gonna have to amputate.

- نه، باید قطع بدن.

- Oh.

- اوه

- So, would you wait out in reception area.

- خب، آیا در قسمت پذیرش منتظر می‌مانید؟

The receptionist will book you in, okay?

مسئول پذیرش شما را رزرو می کند، باشه؟

Yeah.

آره

(calm music)

(موسیقی آرام)

- So, comfortable?

- پس راحت؟

- No, I thought it'd be pretty obvious.

- نه، فکر می کردم خیلی واضح است.

I've got, I've been shot.

من دارم، به من شلیک شده است.

- Shot, eh?

- شلیک شد، نه؟

- Someone shot me.

- یکی به من شلیک کرد.

Well, you can see the wound is quite big.

خوب، می بینید که زخم بسیار بزرگ است.

- Yes, it is a bit.

- بله، کمی است.

Well, that's a shame.

خوب، این شرم آور است.

- I'm bleeding a lot.

-خیلی خونریزی دارم

- Are you?

- شما هستید؟

Right, well, all right.

خوب، خوب، بسیار خوب.

Well, we're gonna have to,

that could very easily get infected.

خب، مجبوریم

که خیلی راحت آلوده شود.

See?

دیدن؟

I've just infected it, look puss.

من تازه عفونتش کردم، ببین چرک.

It's infected.

آلوده است

- All right, so what do we do?

- باشه پس چیکار کنیم؟

- Well, you're gonna have to wait outside

-خب، باید بیرون

in the reception area and I'll see if I can

در قسمت پذیرش منتظر بمونی و ببینم می

make arrangements for you.

تونم برات هماهنگی کنم یا نه.

- Okay.

- باشه.

Thank you, doctor.

ممنونم دکتر.

- Bloody weirdos I've had in today.

- عجیب و غریب خونین که امروز داشتم.

- Make sure you practice what you've learned

- مطمئن شوید که آنچه را که در نظرات یاد گرفته اید تمرین می کنید

in the comments.

And if you need more practice,

.

و اگر به تمرین بیشتری نیاز دارید،

this lesson is available in my ebook.

این درس در کتاب الکترونیکی من موجود است.

It's available on patrion.com/papateachme

این در patrion.com/papateachme موجود است

and I'll see you in the next class.

و من شما را در کلاس بعدی می بینم.

(dramatic music)

(موسیقی دراماتیک)