Learn 4 Common English Idioms with "Give" | Common English Phrases You Need to Know!

(soft music)

(موسیقی ملایم)

- Do you think Maria's gonna get me

- فکر می کنی ماریا امسال برای من

a birthday present this year?

هدیه تولد می گیرد؟

- Well, given that you didn't give her a gift last year,

-خب با توجه به اینکه پارسال بهش کادو ندادی،

it's a given.

یه چیزه.

She ain't gonna give you anything.

اون چیزی بهت نمیده

- Yeah.

- آره

Is this mango good?

آیا این انبه خوب است؟

- Dunno, does it have any give?

- نمی دونم، هیچ هدایایی داره؟

- Any what?

- هر چی؟

- Any give.

- هر بدهی.

Squeeze it.

آن را بفشارید.

Nah, it's rubbish.

نه، این آشغال است.

You ought to give this one away.

شما باید این یکی را بدهید

Excuse me, sir, do you want a...?

ببخشید آقا میخوای...؟

Here you are, lovely mango for you sir.

اینجا شما، انبه دوست داشتنی برای شما قربان.

- Whoa, whoa, whoa, whoa, whoa, give it back.

- اووووووووووووو پس بده

It's my mango.

این انبه من است.

(Aly munching)

(Aly munching

The verb give has way more meanings than you think.

) فعل give بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنید معانی دارد.

And to improve your English today

و برای بهبود زبان انگلیسی خود امروز

you are gonna learn some weird ways that we use give.

راه های عجیبی را یاد خواهید گرفت که ما از آنها استفاده می کنیم.

The first obvious meaning everyone knows.

اولین معنی آشکار که همه می دانند.

To transfer from me to you, from you to me.

برای انتقال از من به تو، از تو به من.

I gave her a donut and now we're married.

من به او یک دونات دادم و حالا ما ازدواج کردیم.

I'm pretty sure this is how love works.

من تقریباً مطمئن هستم که عشق اینگونه عمل می کند.

Quick test.

امتحان سریع.

Is there something missing from this sentence?

آیا چیزی از این جمله کم است؟

How about to?

چطور؟

I gave to her a donut?

من به او دونات دادم؟

Yes or no.

آره یا نه.

Quick, decide.

سریع تصمیم بگیر

(clock ticking)

(تیک تاک ساعت

The answer is no.

) پاسخ منفی است.

I gave someone something.

به کسی چیزی دادم

I gave a something to someone.

چیزی به کسی دادم

That's when you use to.

اون موقعه که عادت میکنی

But don't worry, this is a very common mistake.

اما نگران نباشید، این یک اشتباه بسیار رایج است.

And now you know how to fix it.

و اکنون می دانید که چگونه آن را تعمیر کنید.

But of course, there are so many other meanings.

اما البته معانی بسیار دیگری نیز وجود دارد.

For example, to talk about the impression that you get

به عنوان مثال، برای صحبت در مورد تصوری که

when meeting someone.

هنگام ملاقات با کسی از خود می گیرید.

Not necessarily the first time, but just their energy,

نه لزوماً بار اول ، بلکه فقط انرژی،

their vibe.

حال و هوای آنها.

Use the phrasal verb give off.

از فعل عبارت give off استفاده کنید.

- Hello.

- سلام.

- Hi.

- سلام.

- My name is Thomas.

- اسم من توماس است.

- I'm Aly, nice to meet you.

- من علی هستم، از آشنایی با شما خوشحالم.

So for example, if someone asked you

به عنوان مثال، اگر کسی از شما بپرسد

"What did you think of Thomas?"

"نظر شما در مورد توماس چیست؟"

You could reply

شما

to be honest, he gave off really creepy vibes.

می توانید صادقانه پاسخ دهید، او حال و هوای بسیار وحشتناکی را ایجاد کرد.

It doesn't have to be bad like creepy.

لازم نیست مثل ترسناک بد باشد.

It could be good.

میتونه خوب باشه

He's so nice, he gave off such positive energy.

او خیلی خوب است، او انرژی مثبتی به او داد .

Have you ever met someone like Thomas?

آیا تا به حال با فردی مانند توماس ملاقات کرده اید؟

Practice this in the comments.

این را در نظرات تمرین کنید.

Think about the last person you met.

به آخرین فردی که ملاقات کردید فکر کنید.

What kind of impression did you get?

چه نوع برداشتی از شما کرد؟

What kind of energy?

چه نوع انرژی؟

What kind of vibe did they give off?

چه جور حس و حال می داد؟

This next way to use give, you definitely don't know.

این روش بعدی برای استفاده از give ، قطعاً نمی دانید.

But it's very useful and very common

اما بسیار مفید و بسیار رایج است

especially if you eat mangoes.

به خصوص اگر انبه بخورید.

You go to the shop, you get a mango.

شما به مغازه می روید، یک انبه می گیرید.

You want to check if it's ready to eat.

می خواهید بررسی کنید که آیا آماده خوردن است یا خیر.

The word is ripe.

کلمه رسیده است.

Is this mango ripe or not?

آیا این انبه رسیده است یا نه؟

Looks good, the color's good.

به نظر خوبه رنگش خوبه

But what is the ultimate test?

اما آزمون نهایی چیست؟

(mango honking)

(انبه بوق می زند)

You squeeze it, of course.

البته آن را فشار می دهید.

So when you squeeze something or put pressure on something

بنابراین وقتی چیزی را فشار می دهید یا به چیزی فشار می آورید

and the shape changes, we use the word give.

و شکل آن تغییر می کند ، از کلمه دادن استفاده می کنیم.

You can use it like a verb.

شما می توانید آن را مانند یک فعل استفاده کنید.

Mm, yeah, that's giving.

مام، آره، این دادن است.

But more commonly, more naturally

اما معمولاً، به طور طبیعی تر،

we use it like a noun.

ما از آن مانند یک اسم استفاده می کنیم.

Mm, yeah, it's got some give.

مام، آره، باید کمی بدهی.

Should be nice and juicy.

باید خوب و آبدار باشد

If you put pressure on something, squeeze it

اگر به چیزی فشار آوردی، آن را بفشار

and it doesn't move, it doesn't have any give.

و تکان نخورد، هیچ بخششی ندارد.

Of course not just for mangoes.

البته نه فقط برای انبه.

Your bed, for example.

مثلاً تخت شما.

If your bed is too hard, it doesn't have enough give.

اگر تخت شما خیلی سفت است، توان کافی ندارد.

This next phrasal verb is very useful.

این فعل عبارت بعدی بسیار مفید است.

To give up.

تسلیم شدن.

It means to quit, but is it always bad?

یعنی ترک کردن، اما آیا همیشه بد است؟

No.

نه.

It could be a sign of strength.

این می تواند نشانه قدرت باشد.

For example.

مثلا.

- I gave up smoking!

- من سیگار را ترک کردم!

- Amazing!

- شگفت انگيز!

Or it could be something bad like a weakness.

یا ممکن است چیز بدی مانند ضعف باشد.

(Aly crying)

(علی گریه می کند)

I give up.

من تسلیم می شوم.

English is too hard.

انگلیسی خیلی سخته

(Aly speaking in Spanish)

(Aly به زبان اسپانیایی صحبت می کند)

Similar to quitting.

شبیه به ترک.

Are you the younger brother or sister in your family?

آیا شما برادر یا خواهر کوچکتر خانواده خود هستید؟

I am.

من هستم.

I have an older sister.

من یک خواهر بزرگتر دارم.

And when we were younger, we fought a lot.

و وقتی کوچکتر بودیم، خیلی دعوا کردیم.

But she was like twice the size of me.

اما اندازه او دو برابر من بود.

So every time we had a fight,

بنابراین هر بار که با هم دعوا می

I would quit, or more accurately, it's a fight,

کردیم، منصرف می شدم یا به عبارت دقیق تر، دعوا است،

I would surrender.

تسلیم می شدم.

When you want to say surrender,

هنگامی که می خواهید بگویید تسلیم،

use the phrasal verb give up.

از فعل عبارتی give up استفاده کنید.

- Can I play Fortnite?

- آیا می توانم Fortnite بازی کنم؟

(hand punching)

(مشت زدن با دست)

Can I play Fortnite now?

آیا می توانم اکنون Fortnite بازی کنم؟

- Ow!

- اوه!

All right.

خیلی خوب.

Stop punching me, I give up.

دست از مشت زدن من بردار، من تسلیم شدم.

Have it.

Or give in.

آن را داشته باشید.

یا تسلیم شوید.

Yeah, if you are the younger brother or sister,

بله، اگر شما برادر یا خواهر کوچکتر

you always give in, you always give up

هستید، همیشه تسلیم می شوید، همیشه

whenever you fight your older brother, older sister.

هر زمان که با برادر بزرگتر، خواهر بزرگتر دعوا می کنید تسلیم می شوید.

Bastards.

حرامزاده ها

Whoa, I just realized we do something in English

اوه، من تازه متوجه شدم که ما کاری را به زبان انگلیسی انجام می دهیم

that I'm not sure you do in your language.

که مطمئن نیستم شما به زبان خود انجام دهید.

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

So if I see something that I really, really want,

بنابراین اگر چیزی را ببینم که واقعاً واقعاً می خواهم،

we talk about something we would surrender

در مورد چیزی صحبت می کنیم که

to get that thing.

برای به دست آوردن آن چیز تسلیم می شویم.

So a PS5, what would I give up of my own

بنابراین یک PS5، من از چه چیزی

to get that PS5?

برای دریافت آن PS5 صرف نظر می کنم؟

But we don't say give up, we just say give.

اما ما نمی گوییم تسلیم شوید، فقط می گوییم بده.

Like this.

مثل این.

For example, if you see someone really hot

به عنوان مثال، اگر کسی را می بینید که واقعاً داغ است

and you're like "Whoa.

و می گویید "اوه

I would give my...

، من هر دو دستم را می دادم تا با او قرار بگذارم

Both hands to date her."

."

What would you surrender?

چه چیزی را تسلیم می کنید؟ برای بدست آوردن

What would you be willing to lose in order to get something?

چیزی حاضرید چه چیزی را از دست بدهید؟

I'd give my what?

من چه چیزی را می دهم؟

Let's practice this in the comments.

بیایید این را در نظرات تمرین کنیم.

What would you give to be able to fly?

برای اینکه بتوانید پرواز کنید چه چیزی می دهید؟

Personally?

I'd give anything to be able to fly.

شخصا؟

من هر چیزی می دهم تا بتوانم پرواز کنم.

I'd give my legs.

پاهایم را می دادم

I'd give my legs.

پاهایم را می دادم

Okay, this next way we use give is the weirdest way.

بسیار خوب، این روش بعدی که ما از give استفاده می کنیم ، عجیب ترین راه است.

When you wanna say something is understood, it's obvious,

وقتی می خواهید بگویید چیزی فهمیده می شود، واضح است

you don't need to say it because everyone understands it.

، نیازی به گفتن آن ندارید زیرا همه آن را می فهمند.

You say it's a given.

شما می گویید این یک امر داده شده است.

This is a fixed expression.

این یک عبارت ثابت است.

Here's how to use it.

در اینجا نحوه استفاده از آن آورده شده است.

Do you think he's gonna show up?

فکر می کنی او ظاهر می شود؟

- Oh yeah, he'll come, but he'll arrive late.

-آره آره میاد ولی دیر میرسه.

- Oh, for sure.

- اوه، حتما.

I mean, that's a given.

منظورم این است که داده شده است.

- Yeah.

- آره

- That's a given.

- این یک امر داده شده است.

It's like, yeah, we all understand this.

مثل اینکه، بله، همه ما این را درک می کنیم.

But you also hear this in this structure.

اما این را در این ساختار هم می شنوید.

This guy is in trouble with his boss

این پسر با رئیسش مشکل دارد

because he's always late.

چون همیشه دیر می کند.

So his boss might say this.

پس ممکن است رئیسش این را بگوید.

- Well, given that you keep coming late,

- خب، با توجه به اینکه مدام دیر می آیی،

we have to let you go.

باید بگذاریم بروی.

You're fired.

تو اخراجی.

- So it's like saying with this in mind,

- پس مثل این است که با در نظر گرفتن

this is now gonna happen.

این موضوع بگوییم، اکنون این اتفاق خواهد افتاد.

Okay, practice time.

باشه وقت تمرین

Use one of those in the comments.

از یکی از این موارد در نظرات استفاده کنید.

Pause the video and use either.

ویدیو را مکث کنید و از یکی استفاده کنید.

(Aly blowing a raspberry) It's a given.

(علی در حال باد کردن تمشک) این امری مسلم است.

Remember it means this is obvious, everyone knows this.

به یاد داشته باشید که به این معنی است که این واضح است، همه این را می دانند.

- It's a given that Aly is the best teacher on YouTube.

- مسلم است که علی بهترین معلم در یوتیوب است.

Everyone knows that, duh.

همه اینو میدونن

- Or given that blah, blah, blah.

- یا با توجه به آن بلا، بل، بلا.

Remember you're saying

به یاد داشته باشید که می گویید

"Well, we all understand that this happened.

"خب، همه ما می فهمیم که این اتفاق افتاده است.

Therefore, this is gonna happen."

بنابراین، این اتفاق خواهد افتاد."

Or "This happened."

یا "این اتفاق افتاد."

- Well, given that Aly is the best teacher on YouTube,

- خوب، با توجه به اینکه علی بهترین معلم در یوتیوب است،

I'm gonna subscribe and get the eBook.

من مشترک می شوم و کتاب الکترونیکی را دریافت می کنم.

- The next one is for all Red Hot Chili Peppers fans.

- مورد بعدی برای همه طرفداران رد هات چیلی پرز است.

Give it away.

بده.

So you give up smoking.

پس سیگار را کنار می گذارید.

Now you don't need your favorite lighter.

اکنون به فندک مورد علاقه خود نیاز ندارید.

You could give it to someone else.

شما می توانید آن را به شخص دیگری بدهید.

Who?

سازمان بهداشت جهانی؟

Anyone.

هر کسی.

It doesn't matter.

مهم نیست.

When you want to give something to someone else,

وقتی می خواهی چیزی را به دیگری بدهی،

anyone else, it doesn't matter, you give it away.

هر کس دیگری، مهم نیست، آن را می دهی.

So usually with giving things to charity, you give it away.

بنابراین معمولاً با دادن چیزهایی به خیریه، آن را اهدا می کنید.

Just no specific person.

فقط شخص خاصی نیست

For example.

مثلا.

Here, take my favorite lighter.

در اینجا، فندک مورد علاقه من را بردارید.

I don't need it.

من به آن نیازی ندارم.

- Thank you.

- متشکرم.

I love this lighter.

من عاشق این فندک هستم

My name's Thomas, by the way.

اتفاقاً اسم من توماس است.

Let's be best friends.

بیا بهترین دوست باشیم

- Meeting new people is too stressful.

- ملاقات با افراد جدید بسیار استرس زا است.

You know what?

میدونی چیه؟

No, I don't give up smoking.

I'm gonna...

نه، من سیگار را ترک نمی کنم.

من می خواهم ...

I'm gonna take up smoking again.

دوباره سیگار را ادامه می دهم.

Give me back my lighter.

فندکم را به من پس بده

Thank you.

متشکرم.

Remember, the preposition is what's important

به یاد داشته باشید، حرف اضافه چیزی است که در

with phrasal verbs.

افعال عبارتی مهم است.

So phrasal verbs with back means to return something.

بنابراین افعال عبارتی با پشت به معنای برگرداندن چیزی است.

So obviously to give back means to return something.

پس بدیهی است که پس دادن به معنای برگرداندن چیزی است.

For example, are you borrowing anything

به عنوان مثال، آیا در حال حاضر چیزی از یک دوست قرض می گیرید

from a friend right now?

؟

Do you need to give it back?

آیا نیاز به پس دادن آن دارید؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

Practice this.

این را تمرین کن

All of the examples from today,

تمام نمونه های امروزی

practice them in the comments.

را در نظرات تمرین کنید.

I'll give you correction when necessary.

در صورت لزوم تصحیح می کنم.

If you wanna learn more about phrasal verbs,

اگر می خواهید درباره افعال عبارتی،

maybe with get, that one's weird, try this video.

شاید با get, that one's weird بیشتر بدانید، این ویدیو را امتحان کنید.

If you want to learn

اگر می خواهید یاد بگیرید

how prepositions are everything to master phrasal verbs,

که چگونه حروف اضافه همه چیز برای تسلط بر افعال عبارتی هستند،

use this video.

از این ویدیو استفاده کنید.

And if you want to practice all my lessons

و اگر می‌خواهید تمام درس‌های من را

in the most amazing ultimate English eBook ever,

در شگفت‌انگیزترین کتاب الکترونیکی انگلیسی تا کنون تمرین

click this guy.

کنید، روی این مرد کلیک کنید.

Don't forget to subscribe

فراموش نکنید که مشترک شوید

and I'll see you in the next lesson.

و در درس بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.