"We Were DUE TO Meet, but I'M AFRAID..." - Reschedule, Change, Cancel a Meeting in English!

- Does he love me?

- اون منو دوست داره؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

Does he love me?

آیا او من را دوست دارد؟

(slow piano music)

(موسیقی آهسته پیانو)

- Am I beautiful?

- آیا من زیبا هستم؟

Am I beautiful?

آیا من زیبا هستم؟

Am I beautiful?

آیا من زیبا هستم؟

Am I beautiful?

آیا من زیبا هستم؟

Am I beautiful?

آیا من زیبا هستم؟

Am I beautiful?

آیا من زیبا هستم؟

(slow piano music)

(موسیقی آهسته پیانو)

- Guess what I said?

- حدس بزنید چه گفتم؟

Hang on.

صبر کن.

Hello, Yeah, who's this?

سلام آره این کیه؟

- It's Becky.

- این بکی است.

- Becky!

- بکی!

Yeah you alright, love?

آره خوبی عزیزم؟

- Yeah, I was just wondering what you were gonna do tonight?

- آره، فقط داشتم فکر می کردم امشب قراره چیکار کنی؟

I was thinking maybe we could hang out?

داشتم به این فکر می کردم که شاید بتوانیم با هم دور باشیم؟

- Tonight I'm a bit busy, love.

-امشب یه کم سرم شلوغه عزیزم.

I could probably fit you in

شاید بتوانم شما را در

around Sunday lunch though?

ناهار یکشنبه جا بدهم؟

Yeah, How about we pencil it in?

آره، چطور مدادش کنیم؟

- Fit me in?

- منو جا بده؟

Fit me in?

من را جا بده؟

Fit me in?

من را جا بده؟

Fit me in?

من را جا بده؟

Fit me in?

من را جا بده؟

You know what, it's fine.

میدونی چیه، خوبه

Totally fine, we'll do it later.

خیلی خوبه بعدا انجامش میدیم

Raincheck?

(club music)

چک باران؟

(موسیقی باشگاه)

- Actually, Becky you know what?

- در واقع، بکی می دانید چیست؟

Now let's call if off, love, yeah?

حالا بیایید اگر خاموش است تماس بگیریم، عشق، آره؟

- Call it off, Call it off?

- صداش کن، صداش کن؟

Call it off, Call it off?

صداش کن، صداش کن؟

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Okay, responding to an invitation or a suggestion,

- بسیار خوب، در پاسخ به یک دعوت یا پیشنهاد

you need to use the appropriate level of formality.

، باید از سطح رسمی رسمی استفاده کنید.

Maybe you need business English for arranging a meeting,

شاید برای ترتیب دادن یک جلسه به انگلیسی تجاری نیاز داشته

maybe you need formal English to make an appointment,

باشید، شاید برای گرفتن قرار ملاقات به انگلیسی رسمی نیاز داشته باشید،

or maybe you're just using casual English

یا شاید فقط از انگلیسی معمولی

with your friends, or to organize a date.

با دوستان خود استفاده می کنید، یا برای تنظیم قرار ملاقات.

You need to use the appropriate level of formality.

شما باید از سطح رسمی رسمی استفاده کنید.

In casual English, just be direct.

در انگلیسی معمولی، فقط مستقیم باشید.

"Hey! Let's do drinks this Thursday."

"هی! بیا این پنجشنبه نوشیدنی بنوشیم."

Or, even shorter, "Hey, Drinks Thursday?"

یا حتی کوتاه تر، "هی، پنج شنبه می نوشد؟"

Again, casual English, just be direct, it's better.

باز هم، انگلیسی معمولی، فقط مستقیم باشید، بهتر است.

In formal English, a dentist, a doctor, an optician,

به زبان انگلیسی رسمی، یک دندانپزشک ، یک پزشک، یک چشم‌پزشک،

might invite you to an appointment, like this.

ممکن است شما را به یک قرار ملاقات دعوت کند، مانند این.

"Hi, can you come in Thursday for a checkup?"

"سلام، می توانید پنجشنبه برای معاینه بیایید؟"

Next, business English.

بعد، انگلیسی تجاری.

You're trying to arrange a meeting

مثلاً سعی می

with your colleague, for example.

کنید با همکارتان ملاقاتی ترتیب دهید.

They might say,

آنها ممکن است بگویند،

"Can we jump on a call on Thursday?"

"آیا می توانیم در روز پنجشنبه با هم تماس بگیریم؟"

And yes, there's that phrasal verb that I hate again.

و بله، آن فعل عبارتی وجود دارد که من دوباره از آن متنفرم.

"Can we jump on a call?"

"آیا می توانیم از یک تماس استفاده کنیم؟"

It just means, can we have a call?

فقط به این معنی است که آیا می توانیم تماس بگیریم؟

Can we have a video chat?

آیا می توانیم چت تصویری داشته باشیم؟

Whatever.

هر چه.

You want to confirm those plans.

شما می خواهید آن برنامه ها را تأیید کنید.

Casual English,

انگلیسی معمولی،

"Sure, Sounds good.

"Sure, Sounds Good.

Let's do it.

Let's do it.

I'd love to."

I'd to to."

These work for everyone,

اینها برای همه کار می کنند،

there's no specific way to respond to a dentist.

هیچ راه خاصی برای پاسخگویی به دندانپزشک وجود ندارد.

"Yeah great."

"آره عالی."

Or, "That works for me."

یا "این برای من کار می کند."

They're neutral, you can use them for everything.

آنها خنثی هستند، می توانید برای همه چیز از آنها استفاده کنید.

Casual, business, formal, it doesn't matter.

گاه به گاه، تجاری، رسمی، مهم نیست.

These are neutral responses to confirm something.

اینها پاسخ های خنثی برای تأیید چیزی هستند.

These, honestly, yeah,

اینها، صادقانه، بله،

you could respond to a dentist or a doctor with these,

می توانید با اینها به دندانپزشک یا دکتر پاسخ دهید،

it might sound a bit friendly.

ممکن است کمی دوستانه به نظر برسد.

But sometimes, that's fine.

اما گاهی اوقات، این خوب است.

I would argue sometimes you need to sound like a human.

من استدلال می کنم گاهی اوقات شما نیاز دارید که مانند یک انسان به نظر برسید.

And then, business English.

و سپس، انگلیسی تجاری.

Your life revolves around a calendar,

زندگی شما حول یک تقویم می چرخد،

"I'll put it in my calendar."

"من آن را در تقویم خود خواهم گذاشت."

We've got some nice connected speech there,

ما چند گفتار متصل خوب در آنجا داریم،

so that consonant sound goes to the next word.

به طوری که صدای همخوان به کلمه بعدی می رود.

That consonant sound goes to the next word.

آن صدای همخوان به کلمه بعدی می رود.

So it's like, "I'll put it in."

پس مثل این است که "من آن را می گذارم."

"Put it in."

"آن را بگذار."

Faster, "Put it in.

سریعتر، "آن را

Put it in."

در آن قرار دهید."

"Can we hop on a call Thursday at 2?"

"آیا می توانیم پنجشنبه ساعت 2 با هم تماس بگیریم؟"

"Sure, I'll put it in my calendar."

"البته، من آن را در تقویم خود خواهم گذاشت."

If you want to refuse, if you want to say, "No."

اگر می خواهید رد کنید، اگر می خواهید بگویید "نه".

With your friends, "Sorry, I can't."

با دوستانتان، "ببخشید، نمی توانم."

That's it, that's fine.

همین است، خوب است.

"How about, blah blah blah"

"چطور، بلا بلاه بلا"

You suggest a different date,

شما یک تاریخ متفاوت

you suggest a different activity, different time, whatever.

را پیشنهاد می کنید، یک فعالیت متفاوت، زمان متفاوت، هر چه باشد.

Raincheck?

چک باران؟

Raincheck is more of an American expression,

Raincheck بیشتر یک عبارت آمریکایی است،

but we understand it, we use it, It's fine.

اما ما آن را درک می کنیم، از آن استفاده می کنیم، خوب است.

It just means, "Let's do this thing later."

این فقط به این معنی است که "بیایید این کار را بعدا انجام دهیم."

So the plan now, no.

بنابراین طرح در حال حاضر، نه.

But later, Yes.

اما بعدا، بله.

Specifically, when making appointments,

به طور خاص، هنگام گرفتن قرار ملاقات،

doctor, dentist, optician,

پزشک، دندانپزشک،

"Sorry, is blah blah blah,

بینایی‌شناس، "ببخشید، آیا

this time, this day, available instead?"

این بار، این روز، در دسترس است؟"

If you don't know, the word instead, means in place of.

اگر نمی دانید، این کلمه به جای آن به معنای به جای است.

Not that day, but this day, instead.

نه آن روز، در عوض همین روز.

Also, you could say this,

همچنین، می توانید این را بگویید،

"2 o'clock, do you have any other slots free?"

"ساعت 2، آیا جای خالی دیگری دارید؟"

Next in business English we might say,

بعد در زبان انگلیسی تجاری ممکن است بگوییم،

"Sorry, I won't be able to make that,

"متاسفم، من نمی توانم آن را انجام دهم

are you free this time, this date, instead?"

، آیا این بار، این تاریخ، آزاد هستید؟"

Again, instead, in place of.

دوباره، در عوض، به جای.

Before we continue, I won't be able to make that.

قبل از اینکه ادامه دهیم، من نمی توانم آن را انجام دهم.

If you say, "I can't make it,"

اگر بگویید «نمی‌توانم»

it means I can't attend, I can't go.

، یعنی نمی‌توانم شرکت کنم، نمی‌توانم بروم.

Maybe I'm busy, maybe I'm sick,

شاید سرم شلوغ است، شاید مریضم،

for whatever reason, I can't attend this thing.

به هر دلیلی نمی توانم در این مراسم شرکت کنم.

"I can't make it."

"من نمی توانم آن را انجام دهم."

And then, of course, you suggest an alternative day or time.

و سپس، البته، شما یک روز یا ساعت جایگزین را پیشنهاد می کنید.

"Are you free, this day, this time, instead?"

"آیا در عوض، این روز، این بار، آزاد هستید؟"

Or, "Can we do Friday, instead?"

یا «آیا می‌توانیم جمعه را انجام دهیم؟»

We're using the verb do, to mean can we arrange this?

ما از فعل do استفاده می کنیم، به این معنی که آیا می توانیم این را ترتیب دهیم؟

Can we meet up Friday?

میشه جمعه همدیگه رو ببینیم؟

Now you might be thinking,

حالا ممکن است فکر کنید،

"Okay, but can I use something like this

"خوب، اما آیا می توانم از چنین چیزی

in a casual situation?"

در یک موقعیت معمولی استفاده کنم؟"

Or, "Just because that's in a casual situation,

یا، "فقط به این دلیل که در یک موقعیت معمولی است،

can I never use it in formal or business English?"

آیا هرگز نمی توانم از آن در انگلیسی رسمی یا تجاری استفاده کنم؟"

You can use any of these sentences,

شما می توانید از هر یک از این جملات استفاده کنید،

if the moment is right.

اگر لحظه مناسب باشد.

So just think, how do you want to sound?

پس فقط فکر کن، چطور می خواهی صدا کنی؟

Use the appropriate level of formality, easy.

استفاده از سطح مناسب از رسمی، آسان است.

Okay, now you have a date, a time, a thing, planned,

خوب، حالا شما یک قرار، یک زمان، یک چیز، برنامه ریزی کرده اید،

but uh oh, something has come up.

اما اوه اوه، چیزی پیش آمده است.

Remember that phrasal verb?

آن فعل عبارتی را به خاطر دارید؟

It means something appeared unexpectedly.

این بدان معنی است که چیزی به طور غیر منتظره ظاهر شد.

(sighs)

(آه می کشد)

And now you need to reschedule.

و حالا باید دوباره برنامه ریزی کنید.

How do we do that?

چگونه ما آن را انجام دهیم؟

(upbeat jazz-techno beats)

(قطعات جاز-تکنو خوش‌بینانه)

We were due to, or we were going to meet tomorrow,

ما قرار بود، یا قرار بود فردا همدیگر را ببینیم،

but unfortunately, or I'm afraid, something has come up.

اما متأسفانه، یا می‌ترسم، چیزی پیش آمده باشد.

So, if you want to be more formal, use due to.

بنابراین، اگر می خواهید رسمی تر باشید، از به دلیل استفاده کنید.

That's more formal.

این رسمی تر است.

It basically means, we were scheduled to do something.

اساساً به این معنی است که ما قرار بود کاری انجام دهیم.

I have a whole video on "due to" click here to see it.

من یک ویدیو کامل در مورد "به دلیل " دارم برای دیدن آن اینجا را کلیک کنید.

Alternatively, to be more casual, just say,

از طرف دیگر، برای معمولی‌تر بودن، فقط بگویید:

"We were going to meet tomorrow, but,"

«قرار بود فردا همدیگر را ببینیم، اما»

here you have a choice,

در اینجا شما یک انتخاب دارید،

"Unfortunately, I'm afraid, something has come up."

«متاسفانه، می‌ترسم، چیزی پیش آمده باشد».

"I'm afraid." It just means "unfortunately,"

"میترسم." این فقط به معنای "متاسفانه"

or, "I'm sorry,

یا "متاسفم،

but blah blah blah."

اما بلبله بلا" است.

"Hi, yeah, we were due to meet tomorrow

"سلام، بله، قرار بود فردا همدیگر را ببینیم،

but I'm afraid something has come up, sorry."

اما می ترسم چیزی پیش آمده باشد، ببخشید."

So this is a good example, a good structure

بنابراین این یک مثال خوب است ، یک ساختار خوب

to use at every level of formality,

برای استفاده در هر سطح رسمی،

when you need to cancel or reschedule.

زمانی که نیاز به لغو یا زمان‌بندی مجدد دارید.

What happens next?

بعد چه اتفاقی می افتد؟

So let's change the time, the date,

پس بیایید زمان، تاریخ را تغییر دهیم

or just cancel the meeting.

یا فقط جلسه را لغو کنیم.

How do we do that?

چگونه ما آن را انجام دهیم؟

(upbeat jazz-techno beats)

(بیت های جاز-تکنو شاد)

We're going to start our sentence with, "I'm afraid."

جمله خود را با "می ترسم" شروع می کنیم.

Remember, it means unfortunately,

به یاد داشته باشید، این به معنای متأسفانه است،

or "I'm sorry, but blah blah blah."

یا "متاسفم، اما بلا بله بلا".

If you just want to say no,

اگر فقط می‌خواهید نه بگویید،

and you don't want to give more details,

و نمی‌خواهید جزئیات بیشتری ارائه کنید،

you could just say this,

می‌توانید فقط این را بگویید:

"I'm afraid I won't be able to make it."

"می‌ترسم نتوانم به آن برسم."

Stop, that's it.

بس کن، همین.

"I won't be able to make it."

"من نمی توانم آن را انجام دهم."

You already learned this, "I won't be able to attend."

شما قبلاً این را یاد گرفته اید، "من نمی توانم شرکت کنم."

"Sorry, I'm afraid I have to put off, postpone,

"متاسفم، می ترسم مجبور باشم جلسه، رویداد، هر چه را که هست به تعویق بیندازم، به تعویق بیندازم

or put back the meeting, the event, the whatever."

یا به عقب بیاندازم."

These three all mean the same thing, to make it later.

معنی این سه تا بعداً یکسان است.

Rain heck, for example.

برای مثال باران جهنم.

So those three mean to make it later.

بنابراین این سه به این معنی است که آن را بعدا بسازیم.

What about to make it earlier?

در مورد ساخت آن زودتر چیست؟

"Sorry, I'm afraid I have to bring it forward an hour."

"ببخشید، می ترسم باید یک ساعت جلوتر بیاورم."

To "bring something forward" to make it earlier.

برای "به جلو آوردن چیزی " برای ساختن آن زودتر.

Or if you just want to cancel, use this,

یا اگر فقط می‌خواهید لغو کنید، از این عبارت استفاده کنید:

"Sorry, I'm afraid we have to call off the meeting."

«متاسفم، می‌ترسم مجبور شویم جلسه را لغو کنیم».

"I'm afraid we have to cancel the meeting."

من می ترسم که مجبور شویم جلسه را لغو کنیم.

So lots of really useful phrasal verbs that you can use,

بسیاری از افعال عبارتی بسیار مفید هستند که می‌توانید از آن‌ها،

when you want to reschedule, to cancel,

زمانی که می‌خواهید زمان‌بندی مجدد کنید، برای لغو کردن،

make something later, or make something earlier.

ساختن چیزی دیرتر یا ساختن چیزی زودتر استفاده کنید.

And again, remember, that all of these can be used

و دوباره، به یاد داشته باشید که همه اینها را می توان

at every level of formality.

در هر سطح رسمی استفاده کرد.

So we explained, Something has come up,

بنابراین توضیح دادیم، چیزی پیش آمده است،

we need to change the date, or the time,

باید تاریخ، یا

of the meeting or of the event.

زمان جلسه یا رویداد را تغییر دهیم.

Now, we are going to suggest an alternative.

اکنون، ما یک جایگزین پیشنهاد می کنیم.

(upbeat jazz-techno beats)

(قطعات جاز-تکنو شاد)

"Can we reschedule for Friday?"

"آیا می توانیم برای جمعه برنامه ریزی کنیم؟"

You know the prefix, re, it means again.

شما پیشوند re را می شناسید یعنی دوباره.

So schedule again for Friday.

پس دوباره برای جمعه برنامه ریزی کنید.

Let's say, "Can we do it Friday instead?"

بیایید بگوییم، "آیا می توانیم به جای آن جمعه این کار را انجام دهیم؟"

Or, "Can we make it Friday instead?"

یا «آیا می‌توانیم به‌جای آن جمعه را درست کنیم؟»

I know.

Do, make, mean the same thing in this context

میدانم. در این زمینه

یک چیز را انجام دهید، بسازید،

and they're both fine.

و هر دو خوب هستند.

So if you've taken notes through today's lesson,

بنابراین، اگر از درس امروز یادداشت برداری کرده

you can make your own example dialogues

اید، می توانید دیالوگ های نمونه خود را بسازید

or, in real life if you're trying to arrange an appointment,

یا در زندگی واقعی اگر می خواهید یک قرار،

a meeting, a date, a hangout day with a friend.

یک جلسه، یک قرار، یک روز پاتوق با یک دوست ترتیب دهید.

Send them a message,

به آنها پیام

let me know what happens in the comments.

دهید، در نظرات به من اطلاع دهید که چه اتفاقی می افتد.

I want to read your dialogues.

من می خواهم دیالوگ های شما را بخوانم.

So now I'm going to show you three example conversations

بنابراین اکنون می‌خواهم سه مکالمه نمونه

at each different formality level,

در هر سطح رسمی مختلف،

business, formal, and casual English.

انگلیسی تجاری، رسمی و معمولی را به شما نشان دهم.

So you can hear how a natural conversation might sound.

بنابراین می توانید بشنوید که چگونه ممکن است یک مکالمه طبیعی به نظر برسد.

First, business English.

اول، انگلیسی تجاری.

(phone ringing tone)

(صدای زنگ تلفن)

- Hello?

- سلام؟

- T-man!

- تی من!

- Is this Patrick?

- این پاتریک است؟

- (laughs) the one and only.

- (می خندد) تنها و تنها.

How are you, T-Man?

چطوری تی من؟

You having a good day?

روز خوبی داری؟

- Yeah, a bit busy, but good, you?

- آره، کمی شلوغ، اما خوب، شما؟

- I'm good, I'm good.

- من خوبم، خوبم.

Listen, I was just wondering if this week was good

گوش کن، من فقط به این فکر می کردم که آیا این هفته برای شما خوب است

for you to jump on a call with me,

که با من تماس بگیرید،

maybe we could talk about the details of this contract.

شاید بتوانیم در مورد جزئیات این قرارداد صحبت کنیم.

- Yeah, sure.

- اره حتما.

- (laughs) amazing.

- (می خندد) شگفت انگیز.

When works for you, T-Man?

چه زمانی برای شما کار می کند، T-Man؟

- I'm pretty busy most of the week, but how about Thursday?

- بیشتر اوقات هفته سرم شلوغ است ، اما پنجشنبه چطور؟

- I'm afraid I can't make Thursday, T-Dog!

- میترسم نتونم پنج شنبه درست کنم، تی داگ!

How about Friday?

جمعه چطور؟

- No, yeah, I think Friday works for me.

- نه، آره، فکر می کنم جمعه برای من کار می کند.

Can I pencil you in for 2?

آیا می توانم شما را برای 2 مداد قلم کنم؟

And I'll have to confirm with you later,

و من باید بعداً با شما تأیید

is that alright?

کنم، اشکالی ندارد؟

- (laughs) Sure thing, T-Bone, I'll see you later.

- (می خندد) مطمئناً، تی بون، بعداً می بینمت.

- Alright, great, thanks, Bye.

- باشه، عالی، ممنون، خداحافظ.

Next, a conversation which might happen arranging a date.

بعد، یک مکالمه که ممکن است برای تنظیم یک قرار اتفاق بیفتد.

(phone ringing)

(زنگ تلفن)

- Hello?

- سلام؟

- Hey Kyle?

- هی کایل؟

- You alright, Becky love, How you doing?

-خوبی، عشق بکی، حالت چطوره؟

- Yeah, I was just wondering

- آره، فقط داشتم فکر

if maybe you wanted to get pizza tonight.

می کردم شاید می خواستی امشب پیتزا بگیری؟

- Yeah, pizza sounds good.

- آره، پیتزا صداش خوبه.

- What?

- چی؟

Really!?

واقعا!؟

I mean, yeah cool, Whatever, that's fine.

منظورم این است، آره عالی، هر چه باشد، خوب است.

What time are you coming to pick me up?

ساعت چند می آیی مرا ببری؟

- Can you do 7?

- میتونی 7 تا انجام بدی؟

- Yeah, whatever.

- خوب حالا هر چی.

Okay, I'll see you then?

باشه پس میبینمت؟

- Alright.

- بسیار خوب.

- Bye.

- خدا حافظ.

- Alright.

- بسیار خوب.

See you then, Bye.

پس می بینمت، خداحافظ.

And finally, making an appointment.

و در نهایت، قرار ملاقات.

How might that conversation go?

آن مکالمه چگونه ممکن است پیش برود؟

- Hello?

- سلام؟

- Oh hi, yeah, I was due for an appointment today at 1:30

- اوه سلام، آره، قرار بود امروز ساعت 1:30 وقت بگیرم،

but something's come up and I can't make it anymore.

اما یه چیزی پیش اومده و دیگه نمیتونم.

Is it possible to push it back 2 hours?

آیا می توان آن را 2 ساعت عقب انداخت؟

- Yeah sure, we can fit you in at 3:30.

- بله مطمئنا، ما می توانیم شما را در ساعت 3:30 جای دهیم.

Does that work for you?

آیا این برای شما کار می کند؟

- Amazing, alright thank you so much.

- عالیه، خیلی ممنون.

See you then.

- Okay great, see you then.

بعدا می بینمت.

- باشه عالی، پس می بینمت.

(fart noise)

(صدای گوز)

You can get the lesson worksheet for this,

می توانید با عضویت در پاترئون من، کاربرگ درس این کار

and many other lessons, by joining my Patreon.

و بسیاری درس های دیگر را دریافت کنید .

Also, you can find out how to request your own lesson

همچنین، می توانید نحوه درخواست درس خود را

the links, all in the description.

در لینک ها، همه در توضیحات، بیابید.

See you next time.

بعدا می بینمت.