Jisoo from Blackpink's favourite English phrase! - "That's a Pity" - English Vocabulary

- So, I saw that Jayson

- خب، دیدم که جیسون

from Blackpink said her favorite English phrase was this,

از بلک پینک گفت که عبارت انگلیسی مورد علاقه اش این بود،

- My favorite English sentence is,

- جمله انگلیسی مورد علاقه من این است:

"That's a pity!".

"That's a Pity!".

- And because Blackpink deserve everything good

- و از آنجایی که بلک پینک سزاوار همه چیزهای خوب

on this planet,

در این سیاره است،

we're going to do a lesson on it.

ما درسی در مورد آن خواهیم داشت.

So for example,

به عنوان مثال،

her friend tells her that, "My boyfriend cheated on me!"

دوستش به او می گوید که "دوست پسرم به من خیانت کرد!"

and she wants to show sympathy to give her comfort.

و او می خواهد با ابراز همدردی به او آرامش دهد.

Now to say, "Oh, that's unfortunate!"

حالا بگوییم: "اوه، این مایه تاسف است!"

"That's sad!"

"این غم انگیز است!"

Yes, she could say,

بله، او می تواند بگوید:

"Oh, that's a pity!" or

"اوه، حیف شد!" یا

"That's a shame."

"این شرم آور است."

But this expression is kind of interesting.

اما این عبارت به نوعی جالب است.

So today I want to show you different ways to use this,

بنابراین امروز می‌خواهم راه‌های مختلفی برای استفاده از آن،

alternatives you can use for this,

جایگزین‌هایی که می‌توانید برای این کار استفاده کنید،

and also why you probably don't want to use this expression

و همچنین اینکه چرا احتمالاً نمی‌خواهید از این عبارت

in a situation like this.

در موقعیتی مانند این استفاده کنید، به شما نشان دهم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

First, and this is why this is confusing.

اول، و به همین دلیل است که این گیج کننده است.

If you feel shame, you feel embarrassment or humiliation,

اگر احساس شرم می کنید، احساس خجالت یا تحقیر می کنید،

like if you see your dad dancing at a party and he's drunk

مثلاً اگر ببینید پدرتان در یک مهمانی در حال رقصیدن است و او

you might feel embarrassment or humiliation.

مست است، ممکن است احساس خجالت یا تحقیر کنید.

You could say this,

می توانید این را بگویید:

"I'm so ashamed."

"خیلی شرمنده ام."

Remember the adjective "ashamed," a-shamed, not shame.

صفت «شرمنده» را به خاطر بسپارید، شرمنده، نه شرم.

I'm so shame, no!

من خیلی شرمنده ام، نه!

That's a noun.

این یک اسم است.

This is the adjective,

این صفت است،

I feel so, I am so ashamed.

من چنین احساس می کنم، من خیلی شرمنده هستم.

This adjective describes your feeling,

این صفت احساس شما را توصیف می کند،

but the situation is, "shameful."

اما وضعیت "شرم آور" است.

"Oh, this is so shameful."

"اوه، این خیلی شرم آور است."

Describe the feeling, "I feel ashamed."

این احساس را توصیف کنید: "من احساس شرمندگی می کنم."

To describe the situation, "This is shameful."

برای توصیف وضعیت، "این شرم آور است."

"You are shameful."

تو شرم آور هستی.

"You cause embarrassment."

"شما باعث خجالت می شوید."

"You cause humiliation."

شما باعث تحقیر می شوید.

- Shame!

- شرمنده!

- And pity, that's different.

- و حیف، این متفاوت است.

To feel pity for someone means you feel sad

دلسوزی برای کسی به این معنی است که به خاطر وضعیت بد او احساس ناراحتی می کنید

because of their bad situation.

.

Like,

مثلاً

if his friend doesn't have a job, doesn't have anything.

اگر دوستش شغل نداشته باشد، چیزی ندارد.

I don't know.

من نمی دانم.

Doesn't have anything good in her life,

هیچ چیز خوبی در زندگی

he might feel sad for her situation.

او ندارد، ممکن است از وضعیت او ناراحت شود.

As a verb, "I pity her."

به عنوان یک فعل، "من برای او ترحم می کنم."

As a noun, "I feel pity for her."

به عنوان یک اسم، "من برای او ترحم می کنم."

"I feel petty for her."

"من برای او احساس کوچکی می کنم."

But definitely don't say this directly to someone.

اما قطعاً این را مستقیماً به کسی نگویید.

Why? Because you're pretty much saying

چرا؟ زیرا شما تقریباً می گویید

"Oh, you have a bad situation,

"اوه، شما وضعیت بدی

and maybe you don't know

دارید و شاید نمی دانید

or you're not strong enough to get out of this situation."

یا آنقدر قوی نیستید که از این وضعیت خلاص شوید."

So people don't like when people pity them.

بنابراین مردم دوست ندارند وقتی مردم به آنها ترحم می کنند.

So definitely don't say this to someone,

پس قطعاً این را به کسی نگویید،

if you feel this way.

اگر چنین احساسی دارید.

It's a bit like you're saying, "Oh"

کمی شبیه این است که شما می گویید "اوه"

(beep)

(بوق)

So you want it to be careful with these expressions

بنابراین می خواهید مراقب این عبارات

particularly with the intonation

به خصوص در لحن باشد

because sometimes it might sound sarcastic,

زیرا گاهی اوقات ممکن است طعنه آمیز به نظر برسد،

like you don't really mean it,

مثل اینکه واقعاً منظورتان این نیست،

you don't care about their problem.

برایتان مهم نیست. در مورد مشکل آنها

Why is that?

چرا اینطور است؟

Because "That's a pity!" and "That's a shame!"

چون "حیف شد!" و "این شرم آور است!"

is really only for small, bad things.

واقعا فقط برای چیزهای کوچک و بد است.

Not big, bad things.

چیزهای بزرگ نه، بد.

For example, if you want to go out somewhere

به عنوان مثال، اگر می خواهید جایی بروید

but "How's it raining?

اما "باران چطور است

That's a shame,

؟ حیف است،

I go out later."

من بعداً بیرون می روم."

You see, it's bad but it's small.

ببینید بد است اما کوچک است.

It's not that big or important.

آنقدرها هم بزرگ و مهم نیست.

And that's the feeling behind, "That's a shame!"

و این همان احساسی است که در پشت آن وجود دارد، "این شرم آور است!"

or "That's a pity!"

یا "حیف شد!"

So if you set it for something big like,

بنابراین اگر آن را برای چیز بزرگی تنظیم کنید،

"What happened?

"چی شده

Did you break your leg?

؟ پای خود را شکستید؟

That's a shame!"

این شرم آور است!"

See, it kind of sounds like you don't really care.

ببینید، به نظر می رسد که شما واقعاً اهمیتی نمی دهید.

So if it's something big, don't say, "That's a pity!"

بنابراین اگر چیز بزرگی است ، نگویید: "حیف است!"

or "That's a shame!"

یا "این شرم آور است!"

So when do you use that?

پس چه زمانی از آن استفاده می کنید؟

Remember that you're saying, "Ah, that's unfortunate."

به یاد داشته باشید که می گویید "آه، این مایه تاسف است."

Or maybe even, "I regret that this happened."

یا حتی شاید، "از این که این اتفاق افتاد متاسفم."

So a better example of when to use these expressions

بنابراین یک مثال بهتر از زمان استفاده از این

is something like this,

عبارات چیزی شبیه به این است،

- I love you.

- I love you.

- Sure. It's a pity you have tiny baby hands,

- مطمئن. حیف که دست های کوچک بچه داری،

but I still love you

اما من هنوز هم تو را دوست دارم

- Really, you're not ashamed of my tiny baby hands?

- واقعاً از دست های کوچک بچه من خجالت نمی کشی؟

- Never (smooches).

- هرگز (آب نمی زند).

Or, "Ah, I'm really wet.

یا "آه، من واقعا خیس هستم

It's a shame I didn't bring an umbrella."

. حیف است که چتر نیاوردم."

Okay, another more common way

بسیار خوب، یکی دیگر از راه های رایج تر

to show sympathy for someone is this,

برای ابراز همدردی با کسی این است،

"I got fired"

"من اخراج شدم"

"That sucks."

"این بد است."

This isn't a swear word,

این یک کلمه فحش نیست،

but for some reason people don't like when kids say this,

اما به دلایلی مردم دوست ندارند بچه ها این حرف را بزنند،

so keep that in mind.

پس این را در نظر داشته باشید.

Also, you could say,

همچنین، می توانید بگویید:

"Oh, you lost your job,

"اوه، کارت را از دست دادی،

that's awful!"

این افتضاح است!"

Now for pronunciation, you have some options.

حالا برای تلفظ، چند گزینه دارید.

Me being from London

من که اهل لندن

I tend to pronounce the "L" like an "L" like a W sound.

هستم تمایل دارم "L" را مانند صدای "L" مانند صدای W تلفظ کنم.

So it sounds like awful, awful!

پس افتضاح به نظر می رسد، افتضاح!

"That's awful mate!"

"این افتضاح است رفیق!"

But you might want to pronounce the "L" the true "L" way.

اما ممکن است بخواهید "L" را به روش "L" واقعی تلفظ کنید.

Awful, that's awful!

افتضاح، افتضاح!

Both are fine.

هر دو خوبن

Both are equally correct.

هر دو به یک اندازه درست هستند.

You just choose your favorite style.

شما فقط سبک مورد علاقه خود را انتخاب کنید.

So a stronger, more vulgar,

بنابراین یک نسخه فحش دادن قوی تر، مبتذل تر و

informal swearing version of this,

غیررسمی از این،

you could say,

می توانید بگویید:

"Oh, mate, that's shit!"

"اوه، رفیق، این چرند!"

Again, remember that this is a swear word,

باز هم به یاد داشته باشید که این یک فحش است،

so don't say it to your boss or any formal situation.

پس آن را به رئیس خود یا هر موقعیت رسمی نگویید.

You have an option,

شما یک گزینه دارید،

if you're describing the situation as an adjective,

اگر وضعیت را به عنوان یک صفت توصیف می کنید،

"That's shit!"

"این چرند!"

But we can also describe the situation as a noun.

اما می توانیم وضعیت را به عنوان یک اسم نیز توصیف کنیم.

In that case, we could be like

در آن صورت، ما می توانیم مانند

"Well, that's a shit!"

"خب، این یک چرند!"

Or in the negative way,

یا در حالت منفی،

"Well, isn't that a shit?"

"خب، این یک مزخرف نیست؟"

Again, you just choose your favorite style.

باز هم، شما فقط سبک مورد علاقه خود را انتخاب کنید.

So maybe she could react in disbelief.

بنابراین شاید او می تواند در کمال ناباوری واکنش نشان دهد.

Like, "Oh my God, he cheated on you!

مثل "اوه خدای من، او به شما خیانت کرد!

I can't believe it."

من نمی توانم آن را باور کنم."

Of course, very simply you could just say, "Oh no!"

البته، خیلی ساده می توانید بگویید: "اوه نه!"

But stronger, you could say,

اما قوی تر، می توانید بگویید:

"No way!"

"به هیچ وجه!"

"You're kidding."

"شوخی می کنی."

"Are you kidding me?"

"شوخی میکنی؟"

The stressed word should be "kidding," right?

کلمه تاکید شده باید "شوخی" باشد، درست است؟

So that is where the emphasis comes.

بنابراین اینجاست که تاکید می شود.

"You're kidding."

"شوخی می کنی."

"Are you kidding me?"

"شوخی میکنی؟"

Sometimes I hear students say like, "Are you kidding me?"

گاهی اوقات می‌شنوم که دانش‌آموزان می‌گویند: "شوخی می‌کنی؟"

No, just be careful,

نه، فقط مراقب باشید،

that is where the stress is.

استرس اینجاست.

The strongest level of disbelief.

قوی ترین درجه کفر.

Again, this is vulgar informal.

باز هم، این غیررسمی مبتذل است.

Don't use it around your boss, teacher, formal situations.

از آن در اطراف رئیس، معلم و موقعیت های رسمی استفاده نکنید.

It's not safe.

امن نیست.

You could say this,

می تونی اینو بگی:

"Are you fucking kidding me?"

"داری با من شوخی می کنی؟"

The street is obviously on the strongest word.

خیابان واضح است که در قوی ترین کلمه است.

So it's here, "Are you fucking kidding me?"

پس اینجاست، " داری با من شوخی می کنی؟"

Say it with me.

با من بگو

Let's do pronunciation,

بیایید تلفظ را انجام دهیم،

"Are you fucking kidding me?"

"آیا با من شوخی می کنی؟"

What I like to do with that last one,

کاری که من دوست دارم با آن آخری انجام دهم،

I extend the fucking,

لعنتی را تمدید می کنم،

So it's like, "Are you fucking kidding me?"

پس مثل این است که " داری با من شوخی می کنی؟"

Play with it,

با آن بازی کنید،

be creative, language is for fun.

خلاق باشید، زبان برای سرگرمی است.

Okay, what if someone dies?

باشه اگه کسی بمیره چی؟

How do you show sympathy?

چگونه ابراز همدردی می کنید؟

The most standard thing to say

استانداردترین چیزی

when someone dies is, "I'm so sorry."

که وقتی کسی می میرد این است: "خیلی متاسفم."

That's it.

خودشه.

You don't need anything extra.

شما به هیچ چیز اضافی نیاز ندارید.

Again, you have options,

مجدداً، شما گزینه‌هایی دارید،

"I'm sorry,"

«متاسفم»،

"I'm so sorry,"

«خیلی متاسفم»

Or "I'm sorry to hear that."

یا «متاسفم از شنیدن آن».

Doesn't matter if you read it in a text message,

مهم نیست که آن را در یک پیام متنی بخوانید،

that's the expression,

این عبارت است،

"I'm sorry to hear that."

"متاسفم که شنیدم."

Or the super formal version would be,

یا نسخه فوق رسمی این خواهد بود،

"Ah, my condolences."

"آه، تسلیت من."

This is more common for written things like,

این بیشتر برای چیزهای نوشتاری مانند،

so in an email, card,

بنابراین در ایمیل، کارت،

but usually commonly,

اما معمولاً معمولاً

say this and you'll be fine.

این را بگویید و خوب خواهید شد، رایج است.

But again, that's a big thing, right?

اما دوباره، این یک چیز بزرگ است، درست است؟

So, "That's a pity!"

بنابراین، "حیف است!"

"That's a shame!"

"خجالت آوره!"

that would sound like you're being sarcastic again.

به نظر می رسد که شما دوباره به طعنه می پردازید.

"Oh, your whole family died?

"اوه، همه خانواده شما مردند

That's a pity!"

؟ حیف شد!"

So definitely not for that situation.

پس قطعا برای آن وضعیت نیست.

If you did something bad,

اگر کار بدی انجام

or you need to apologize,

دادید یا نیاز به عذرخواهی دارید،

very easily you can say these,

خیلی راحت می توانید اینها را بگویید

of course you can say "Sorry!"

، البته می توانید بگویید "ببخشید!"

but other options could be,

اما گزینه های دیگر می تواند این باشد:

"Oh, this is yours, I'm Oh, my bad, Sorry!"

"اوه، این مال توست، من اوه، بد من، متاسفم!"

Or if you did something really bad, you could say,

یا اگر کار خیلی بدی انجام دادید، می توانید بگویید:

"Oh no, I think I just gave you a dog COVID,

"اوه نه، فکر می کنم همین الان به شما سگ کووید دادم،

I'm ever so sorry!"

من همیشه متاسفم!"

So that is for something really big.

بنابراین برای چیزی واقعا بزرگ است.

There are many other options,

گزینه های بسیار دیگری وجود دارد،

and I made a whole video about ways to apologize.

و من یک ویدیو کامل در مورد راه های عذرخواهی ساختم.

You can click here to see that whole thing.

شما می توانید اینجا را کلیک کنید تا کل آن را ببینید.

Okay, your friend is sad,

خوب، دوست شما ناراحت است،

you want to help them feel happy again,

شما می خواهید به آنها کمک کنید که دوباره احساس شادی

feel good again,

کنند، دوباره احساس خوبی داشته باشند،

what can you say?

چه می توانید بگویید؟

"Don't worry!" or,

"نگران نباش!" یا،

"Hey, cheer up!"

"هی، شاد باش!"

Sometimes this can sound sarcastic too.

گاهی اوقات این می تواند طعنه آمیز به نظر برسد.

So I would recommend don't use this one too much.

بنابراین من توصیه می کنم از این یکی بیش از حد استفاده نکنید.

Use a different one.

از یک متفاوت استفاده کنید

"It's gonna be okay!"

"خوب میشه!"

"Don't worry, it's all gonna work out!"

"نگران نباش، همه چیز درست می شود!"

Now, a good phrasal verb "work out,"

حالا، یک فعل عبارتی خوب «ورزش کن»،

Yes, like in the gym,

بله، مثل باشگاه،

when you train in the gym, you work out.

وقتی در باشگاه تمرین می‌کنید، ورزش می‌کنید.

But when you want to say

اما وقتی می خواهید بگویید

this thing will be good in the future,

این چیز در آینده خوب می شود یا عاقبت به خیر می شود

or it will have a happy ending,

،

"It will work out!"

"درست می شود!"

An example could be,

یک مثال می تواند این باشد،

"I had a stressful day yesterday,

"دیروز یک روز پر استرس

I had lots of work, but everything worked out.

داشتم، کار زیادی داشتم، اما همه چیز درست شد.

In the end, everything was good."

در نهایت، همه چیز خوب بود."

It's all gonna work out!

همه چیز درست میشه

It's gonna be okay!

درست میشه!

Cheer up!

شاد باش

Don't worry!

نگران نباش!

For this situation you can say, "Don't worry!"

برای این وضعیت می توانید بگویید "نگران نباش!"

But not, "No worries!"

اما نه، "نگران نباش!"

"No worries" replaces "It's not a problem."

"نگران نیست" جایگزین "مشکلی نیست" می شود.

So you can see that doesn't work well in this situation.

بنابراین می بینید که در این شرایط خوب کار نمی کند.

Use "No worries!" for like your response to, thank you.

از "بدون نگرانی!" برای دوست داشتن پاسخ شما به، متشکرم.

You wanna say, "Nah, no problem."

شما می خواهید بگویید، "نه، مشکلی نیست."

Or "You're welcome."

یا "خوش اومدی."

That would be good, not for this.

این خوب خواهد بود، نه برای این.

For "No worries," I've put that in a different video.

برای «نگران نباش»، آن را در یک ویدیوی متفاوت قرار داده‌ام.

You can see that, click here.

می توانید آن را ببینید، اینجا را کلیک کنید.

And finally, what if this person is acting like

و در نهایت، اگر این شخص اینطور رفتار

this is the biggest problem ever

می کند بزرگ ترین مشکلی است که تا به حال وجود دارد،

but actually in reality,

اما در واقع در واقعیت،

this problem is tiny, it's small,

این مشکل کوچک است، کوچک است

it's nothing, it's so stupid

، چیزی نیست، خیلی احمقانه است

and this person should stop complaining.

و این شخص باید دست از شکایت بردارد.

Say this,

این را بگو،

"My girlfriend broke up with me a year ago."

"دوست دخترم یک سال پیش از من جدا شد."

"Oh my God, get over it mate!"

"اوه خدای من، از آن عبور کنید رفیق!"

To "get over something,"

برای "غلبه بر چیزی"،

you might remember this phrasal verb.

ممکن است این فعل عبارتی را به خاطر بسپارید.

It means to remove all of your bad feelings

به این معنی است که تمام احساسات بد خود را

about something that happened

نسبت به چیزی که اتفاق افتاده حذف کنید

and forget about it,

و آن را فراموش کنید،

continue with your life,

به زندگی خود ادامه دهید،

get over it.

از آن عبور کنید.

Or yes, of course he could say,

یا بله، البته می توانست بگوید

"Mate, get over it, it's not the end of the world!"

رفیق، دست از سرش بردار، آخر دنیا نیست!

So yeah, when someone is exaggerating

بنابراین بله، وقتی کسی اغراق می کند،

these are good expressions to use.

این عبارات خوبی برای استفاده هستند.

It's not the end of the world, get over it!

آخر دنیا نیست، بگذر!

So for me as a teacher is always really fun

بنابراین برای من به عنوان یک معلم همیشه

to see people enjoying learning English.

دیدن افرادی که از یادگیری زبان انگلیسی لذت می برند بسیار سرگرم کننده است.

So when I saw that interview I had to make this video.

بنابراین وقتی آن مصاحبه را دیدم مجبور شدم این ویدیو را بسازم.

Any excuse to talk about Blackpink and I'm happy basically.

هر بهانه ای برای صحبت در مورد Blackpink و من اساسا خوشحالم.

So have you ever had any of these situations?

پس آیا تا به حال با هر یک از این موقعیت ها مواجه شده اید؟

Have you ever had to say a similar expression

آیا تا به حال مجبور شده اید که عبارت مشابهی

in your language?

را به زبان خود بگویید؟

Let me know in the comments,

در نظرات به من اطلاع دهید که

what happened, which expression did you use

چه اتفاقی افتاده است، از کدام عبارت استفاده کرده اید

and how would you say in English?

و چگونه به زبان انگلیسی می گویید؟

Also this lesson,

همچنین این درس،

this is in my "Ultimate English" eBook.

در کتاب الکترونیکی "انگلیسی نهایی" من است.

You can download it.

می توانید آن را دانلود کنید.

The link is in the description

لینک در توضیحات است

I'll see you in the next class.

در کلاس بعدی شما را می بینم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)