10 English Idioms You NEED to Know (Native Speakers Use These Daily!)

(hip-hop music)

♪ Even when you feel low, you can still go ♪

(موسیقی هیپ هاپ)

♪ حتی وقتی احساس ضعف می کنی، باز هم می توانی بروی ♪

♪ Even when you feel slow you can still go ♪

♪ حتی وقتی احساس کندی کنی، باز هم می توانی بروی ♪

- You know what?

- می دانی چیست؟

This is a blessing in disguise, really,

این واقعاً یک نعمت است،

because I knew that you were trouble when you walked in.

زیرا می‌دانستم که وقتی وارد شدی، مشکل داری.

Oh, come on Becky.

اوه، بیا بکی.

So shame on me now.

پس الان شرمنده من آیا

Aren't they lyrics from Taylor Swift?

آنها اشعار تیلور سوئیفت نیستند؟

Yes, Kyle, of course it's Taylor Swift!

بله، کایل، البته این تیلور سویفت است!

Everything I say is Taylor Swift!

هر چه می گویم تیلور سویفت است!

Sorry, okay?

ببخشید، باشه؟

I put my foot in my mouth.

پامو گذاشتم تو دهنم

Shouldn't have said that you look like your mum

نباید می گفت

when you don't have your makeup on.

وقتی آرایش نمی کنی شبیه مادرت می شوی.

That was bad, all right?

بد بود، باشه؟

No, I'm leaving, bye.

نه، من می روم، خداحافظ.

What, I don't get the benefit of the doubt?

چه، من از شک بهره نمی برم؟

That was a compliment.

این یک تعریف بود.

Your mum's hot.

مامانت دمت گرم

Oh my God, we are so broken up.

وای خدایا ما خیلی از هم گسیخته ایم

Oh, this is so all out of the blue.

اوه، این خیلی عجیب است.

What am I gonna do without you, Becky?

من بدون تو چیکار کنم بکی؟

(host sighs)

(میزبان آه می کشد)

Well, I guess you can think about what you did

خب، حدس می زنم می توانید به کاری که انجام دادید فکر کنید

and then call me when you're ready to actually apologize.

و زمانی که آماده بودید واقعاً عذرخواهی کنید، با من تماس بگیرید.

The ball's in your court now.

اکنون توپ در زمین شماست.

(upbeat music) ♪ All I need today ♪

(موسیقی شاد) ♪ تمام چیزی که امروز به آن نیاز دارم ♪

♪ 'Cause all I want, and I pray ♪

♪ "چون تمام چیزی که می خواهم، و دعا می کنم ♪

(door slams)

(در به صدا در می آید)

♪ Live in our better days ♪

♪ در روزهای بهتر ما زندگی کنید ♪

Hey, did you know that you sound really good in English?

هی، آیا می دانستید که در زبان انگلیسی واقعاً خوب صدا می کنید؟

But how can you sound great in English?

اما چگونه می توانید در زبان انگلیسی عالی به نظر برسید؟

Well, you need idioms.

خوب، شما به اصطلاحات نیاز دارید.

And today, I'm going to show you

و امروز،

10 of the best English idioms,

10 تا از بهترین اصطلاحات انگلیسی را به شما نشان خواهم داد،

and you're going to learn the natural way.

و شما روش طبیعی را یاد خواهید گرفت.

You're going to learn idioms how we learn idioms.

شما اصطلاحات را یاد می گیرید همانطور که ما اصطلاحات را یاد می گیریم.

So you just saw a story with these five idioms.

بنابراین شما فقط یک داستان با این پنج اصطلاح را دیدید.

Stay till the end to find out what those mean.

تا انتها بمانید تا بفهمید اینها به چه معنا هستند.

But for right now, I'm going to show you another story

اما در حال حاضر، من قصد دارم داستان دیگری را

with another five idioms,

با پنج اصطلاح دیگر به شما نشان دهم

and you are going to learn

و شما

exactly what they mean the natural way.

دقیقاً معنای آنها را به روش طبیعی یاد خواهید گرفت.

Okay, I need you to imagine

خوب، من باید تصور کنید

that you just arrived at your office,

که به تازگی به دفتر خود رسیده اید

and your boss is so angry, but why?

و رئیس شما بسیار عصبانی است، اما چرا؟

Well, someone left a big poo in the toilets,

خوب، یک نفر یک حفاری بزرگ در توالت ها گذاشته است

and your boss is looking at you.

و رئیس شما به شما نگاه می کند.

He thinks you did it.

او فکر می کند تو این کار را کردی.

Was it you? Did you leave that big poo in the toilet?

تو بودی؟ آیا آن پوکه بزرگ را در توالت گذاشتی؟

You didn't flush it?

آبکشی نکردی؟

Gross.

ناخالص

But you wanna say, "Hey, the wrong person.

اما شما می خواهید بگویید: "هی، شخص اشتباهی.

I am innocent.

من بی گناهم.

You are accusing the wrong person."

شما شخص اشتباهی را متهم می کنید."

How can you say that with an idiom?

چگونه می توان این را با یک اصطلاح بیان کرد؟

You're barking up the wrong tree.

شما در حال پارس کردن از درخت اشتباهی هستید.

I don't poo in public places.

من در مکان های عمومی پوس نمی زنم.

Now, was it actually you?

حالا این واقعا شما بودید؟

That's not important.

این مهم نیست.

What is important, is you want to say,

آنچه مهم است، این است که می خواهید بگویید،

"You accused me, and I'm innocent.

"شما مرا متهم کردید، و من بی گناهم.

You have the wrong person.

شما شخص اشتباهی دارید.

It's not me.

این من نیستم.

You're barking up the wrong tree."

شما در حال پارس کردن از درخت اشتباهی هستید."

- If you're accusing me of larceny,

- اگر مرا به دزدی متهم می کنی،

you're barking up the wrong tree.

درخت اشتباهی پارس می کنی.

- Now, what does this mean?

- حالا این یعنی چی؟

Well, to bark, that is the noise a dog makes.

خوب، پارس کردن، این همان صدایی است که سگ ایجاد می کند.

(dog barks)

(سگ پارس می کند)

That one.

آن یکی.

So imagine a dog is (imitates dog barking)

بنابراین تصور کنید که یک سگ (از پارس کردن سگ تقلید می کند)

up a tree because-

بالای درخت است زیرا -

Why would a dog bark up a tree?

چرا سگ از درختی پارس می کند؟

That, this idiom's stupid.

این، این اصطلاح احمقانه است.

It doesn't even make sense.

حتی منطقی هم نیست

This idiom is actually more general

این اصطلاح در واقع کلی تر

than just denying an accusation.

از انکار یک اتهام است.

Whenever you want to say, "Look, you are mistaken.

هر وقت خواستی بگی ببین اشتباه میکنی

You're barking up the wrong tree."

درخت اشتباهی پارس میکنی.

- So if you're looking for an investment from me,

- پس اگر به دنبال سرمایه گذاری از طرف من هستید،

you might be, well, you're barking up the wrong tree.

ممکن است در حال پارس کردن درخت اشتباهی باشید.

- You will definitely see this in movies and TV shows

- وقتی شخصی قصد دارد با دیگری معاشقه کند، قطعاً این را در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی خواهید دید

when someone is trying to flirt with someone else,

and it's a big mistake.

و این یک اشتباه بزرگ است.

Like-

مثل

- Oh honey, you're so barking up

- اوه عزیزم، تو

the wrong tree right now, really.

الان خیلی از درخت اشتباهی پارس می کنی، واقعاً.

- And then you start thinking, "Is my boss that perfect?"

- و بعد شروع می کنی به فکر کردن، "آیا رئیس من عالی است؟"

No, he always acts so arrogant, so superior to everyone."

نه، او همیشه اینقدر مغرور رفتار می کند، از همه برتر است.»

(host groans)

(ناله میزبان) از

Get off your high horse, mate.

اسب بلندت پیاده شو، رفیق،

When you say, "Get off your high horse,"

وقتی می گویی: «از اسب بلندت پیاده شو»، به

you're telling someone, "Hey, you are acting really superior

کسی می گویی: «هی، تو عمل می کنی. واقعاً

and arrogant to everyone, and you should stop."

از همه برتر و مغرور است و باید بایستی.»

Literally, you are riding a horse

به معنای واقعی کلمه، شما سوار بر اسبی هستید

which is higher than everyone else.

که از همه بالاتر است.

You walk by my desk every day,

هر روز کنار میز من راه می روید

and you fart really loudly, and it smells so bad,

و واقعاً با صدای بلند گوز می زنید و بوی بدی می دهد

and everyone knows that your wife left you.

و همه می دانند. که همسرت تو را ترک کرد.

Jesus, did I say that or just think it?

عیسی، آیا من این را گفتم یا فقط فکر کردم؟

One quick point about all of these idioms today,

یک نکته کوتاه در مورد همه این اصطلاحات امروزی،

they're not only American or only English

آنها نه تنها آمریکایی یا فقط انگلیسی

or only Australian.

یا فقط استرالیایی هستند.

No, everyone can use them and in every situation.

نه، همه می توانند از آنها و در هر موقعیتی استفاده کنند.

They're not too formal or too informal.

آنها خیلی رسمی یا خیلی غیررسمی نیستند.

They're all fine.

همه آنها خوب هستند.

However, comma, when you say,

با این حال، کاما، وقتی می گویید

"Hey, get off your high horse,"

"هی، از اسب بلندت پیاده شو"،

obviously, that's an insult,

بدیهی است که این یک توهین است،

and they won't like that very much.

و آنها آن را زیاد دوست نخواهند داشت.

So if you want to tell someone,

بنابراین اگر می خواهید به کسی بگویید:

"Hey, you're acting really superior and arrogant.

"هی، تو واقعاً برتر و مغرور رفتار می کنی.

Please stop."

لطفاً بس کن."

You need a strong idiom, and that's that one.

تو به یک اصطلاح قوی نیاز داری و آن هم همین است.

Get off your high horse, mate.

از اسب بلندت پیاده شو، رفیق.

You suck.

Oh, you've really put your foot in it now.

Now you're in trouble.

To put your foot in it, that is an expression

در آن، این تعبیری است

to mean you did something

به این معنی که شما کاری را انجام دادید

or you said something that you shouldn't have,

یا چیزی را گفتید که نباید می‌کردید،

and now you've caused trouble

و حالا

for yourself or for someone else.

برای خود یا شخص دیگری دردسر درست کرده‌اید

(host groans)

(میزبان ناله می‌کند)

Yeah, it's not a good thing.

. تا حالا کاری

Have you ever done anything

کردی

or said something that caused problems

یا حرفی زدی که

for yourself or someone else?

برای خودت یا یکی دیگه مشکل ایجاد کرد؟

When did you put your foot in it?

کی پاتو گذاشتی تو

Let me know in the comments.

نظرات بهم بگی

Practice this.

Oh, I put my foot in it now.

Now he knows what I really think.

واقعا فکر کن.

The only way to save my job is to tell the truth.

تنها راه نجات شغلم این است که حقیقت را بگویم.

Maria is the secret pooper.

ماریا مدفوع مخفی است.

Maria's the one who leaves poo in the toilet.

ماریا کسی است که پو را در توالت رها می کند.

Ah, she'll hate me forever,

آه، او برای همیشه از من متنفر خواهد شد،

but I have to just bite the bullet

اما من فقط باید گلوله را گاز بگیرم

and tell the truth, no matter the consequences.

و راستش را بگو، بدون توجه به عواقبش.

Yep, I have to bite the bullet and just tell the truth.

بله، من باید گلوله را گاز بگیرم و فقط حقیقت را بگویم.

It's the only way to save my job.

این تنها راه نجات شغلم است.

To bite the bullet, it's a really good idiom,

گاز گرفتن گلوله، این اصطلاح واقعاً خوبی است

and it means to do something unpleasant

و به معنای انجام کار ناخوشایند است.

or maybe painful in order to progress.

یا شاید برای پیشرفت دردناک باشد.

It's something you really should do or have to do.

این کاری است که واقعا باید انجام دهید یا باید انجام دهید.

But yeah, it's gonna be painful to do it.

اما بله، انجام آن دردناک خواهد بود.

Some examples could be,

چند مثال می تواند این باشد که

you are in a bad relationship,

شما در یک رابطه بد هستید،

but you know breaking up is gonna be difficult.

اما می دانید که جدایی سخت خواهد بود.

But you have to do it, right?

اما شما باید این کار را انجام دهید، درست است؟

So you could say, "Ugh, I just have to bite the bullet

بنابراین می توانید بگویید: "اوه، من فقط باید گلوله را گاز بگیرم

and break up in order to be happy."

و جدا شوم تا خوشحال باشم."

So you have to do that painful thing

پس باید آن کار دردناک را انجام دهید

in order for something good to happen.

تا اتفاق خوبی بیفتد.

Or maybe your job is very, very safe but very boring,

یا شاید شغل شما بسیار بسیار امن اما بسیار خسته کننده است

and you don't wanna stay there.

و نمی خواهید در آنجا بمانید.

Again, leaving that job might be very unpleasant.

باز هم، ترک آن شغل ممکن است بسیار ناخوشایند باشد.

Not much money, not much security,

نه پول زیادی، نه امنیت زیادی،

but you want to pursue your dream to become a YouTuber.

اما می خواهید رویای خود را برای تبدیل شدن به یک یوتیوب دنبال کنید.

Yeah.

آره

Tomorrow I'm gonna bite the bullet and quit my job.

فردا گلوله را گاز می گیرم و کارم را رها می کنم.

This idiom comes from

این اصطلاح از

when there was no anesthetic for surgery,

زمانی می آید که هیچ ماده بیهوشی برای جراحی وجود نداشت،

so the surgeon gave you a bullet to bite on.

بنابراین جراح به شما گلوله ای داد تا گاز بگیرید.

Just use it when you want to say,

فقط زمانی از آن استفاده کنید که می خواهید بگویید،

(host groans)

(میزبان ناله می کند)

"I have to do this thing, and it's gonna be painful,

"من باید این کار را انجام دهم، و دردناک است،

but I have to do it.

اما باید انجامش دهم.

I'm just gonna bite the bullet and do it."

من فقط گلوله را گاز می گیرم و انجامش می دهم."

Here's Maria.

اینجا ماریا است.

She's the mystery pooper.

او فقیر مرموز است.

Sorry.

متاسف.

She told me that she likes to leave the poo

او به من گفت که دوست دارد آب را

in the toilet for the next person,

در توالت برای نفر بعدی بگذارد

and she calls it a fancy surprise.

و آن را یک سورپرایز فانتزی می نامد.

Maria, huh.

ماریا، خ.

Okay, but let me just play devil's advocate

خوب، اما اجازه دهید من فقط

for one second because this is Maria's only joy in her day

برای یک ثانیه نقش وکیل شیطان را بازی کنم زیرا این تنها لذت ماریا در روزگارش است

because she's here all day in this really boring office.

زیرا او تمام روز اینجا در این دفتر واقعا خسته کننده است.

No offense, and to be honest,

توهین نمی‌کنی، و راستش را بخواهی،

you are kind of a dick to everyone.

تو برای همه یک جور دیک هستی.

Again, no offense, but this is her way

باز هم، هیچ توهینی نیست، اما این روشی است که او

of taking control of her life.

کنترل زندگی خود را در دست می گیرد.

You know?

میدونی؟

This gives her life meaning so please let her poo.

این به زندگی او معنا می بخشد، بنابراین لطفاً اجازه دهید او تهوع کند.

Hm?

هوم؟

So to play devil's advocate,

بنابراین برای بازی در نقش وکیل شیطان،

I'm sure you have this in your language,

مطمئنم که این را در زبان خود دارید،

but it means to argue from the other side

اما این به معنای بحث از طرف مقابل است

even if you don't necessarily agree with it.

حتی اگر لزوماً با آن موافق نباشید.

This is just a great way

این فقط یک راه عالی

to understand both sides of any argument,

برای درک هر دو طرف هر بحثی است

and it's very useful in helping

و برای کمک

to find a solution in these cases.

به یافتن راه حل در این موارد بسیار مفید است.

Okay, not this case, unless this happens to you often,

خوب، این مورد نیست، مگر اینکه اغلب برای شما اتفاق بیفتد،

but conflict resolution, it's very useful.

اما حل تعارض، بسیار مفید است.

I see.

می بینم.

It's very brave,

این خیلی شجاع است،

but you're both definitely fired.

اما قطعا هر دوی شما اخراج شده اید.

So have you ever been in a situation like this?

پس آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید ؟

Okay, maybe not exactly like this,

خوب، شاید دقیقاً اینطور نباشد،

but have you ever been in any situation

اما آیا تا به حال در موقعیتی بوده اید

that has needed those idioms?

که به این اصطلاحات نیاز داشته باشید؟

Let me know in the comments,

در نظرات به من اطلاع دهید،

and again, writing your own examples,

و دوباره، مثال های خود را بنویسید، از

using relevant examples to your life,

مثال های مرتبط با زندگی خود استفاده کنید،

something that really happened to you

چیزی که واقعا برای شما اتفاق افتاده است

or something that might happen to you in the future.

یا اتفاقی که ممکن است در آینده برای شما بیفتد. به

This way, you'll be able to remember it

این ترتیب، می توانید آن را به خاطر بسپارید

and use it in the future.

و در آینده از آن استفاده کنید.

Okay, so that other story from before,

خوب، پس آن داستان دیگر از قبل،

you need to learn those idioms.

باید آن اصطلاحات را یاد بگیرید.

So let's go.

پس بزن بریم.

You know what?

میدونی چیه؟

This is a blessing in disguise, really,

این یک نعمت است، واقعاً،

'cause I knew that you were in trouble when you walked in.

چون می‌دانستم که وقتی وارد شدی، با مشکل مواجه شدی.

Okay, let's analyze everything, idiom by idiom.

خوب، بیایید همه چیز را، اصطلاح به اصطلاح، تحلیل کنیم.

The first idiom is a blessing in disguise.

اصطلاح اول یک نعمت است.

When something bad happens to you, you feel rubbish, right?

وقتی اتفاق بدی برایت می‌افتد، احساس بی‌حسی می‌کنی، درست است؟

You don't wanna go out, everything sucks.

نمی خواهی بیرون بروی، همه چیز بد است.

But sometimes, something good happens

اما گاهی اوقات به

because of the bad situation.

دلیل شرایط بد، اتفاق خوبی می افتد.

We call that a blessing in disguise.

ما آن را یک نعمت پنهان می نامیم.

You don't know it yet because it sucks right now,

شما هنوز آن را نمی دانید زیرا در حال حاضر بد است،

but in the future,

اما در آینده به دلیل این اتفاق بد،

something amazing will happen because of this bad thing.

اتفاق شگفت انگیزی رخ خواهد داد .

So yes, it feels bad now, but don't worry, Becky.

پس بله، الان احساس بدی دارد، اما نگران نباش بکی.

In the future, you're gonna be happier

در آینده، شما شادتر خواهید بود،

'cause this relationship sucks.

زیرا این رابطه بد است.

Oh come on, Becky.

اوه بیا بکی

So shame on me now.

پس الان شرمنده من

Oh my-

اوه من- آیا

Aren't they lyrics from Taylor Swift?

آنها اشعار تیلور سوئیفت نیستند؟

Yes, Kyle, of course, it's Taylor Swift!

بله، کایل، البته، تیلور سویفت است!

Everything I say is Taylor Swift!

هر چه می گویم تیلور سویفت است!

Sorry, okay?

ببخشید، باشه؟

I put my foot in my mouth.

پامو گذاشتم تو دهنم

Shouldn't have said that you look like your mum

نباید می گفت

when you don't have your makeup on.

وقتی آرایش نمی کنی شبیه مادرت می شوی.

That was bad, all right?

بد بود، باشه؟

(host groans)

(میزبان ناله می کند)

To put your foot in your mouth.

برای گذاشتن پا در دهان.

That was stupid.

این احمقانه بود

So this idiom talks about saying something embarrassing.

بنابراین این اصطلاح در مورد گفتن چیزی شرم آور صحبت می کند.

You should not have said this thing.

نباید این حرف را می زدی.

It was so stupid,

خیلی احمقانه بود

and now everyone feels uncomfortable and embarrassed.

و حالا همه احساس ناراحتی و خجالت می کنند.

For example, I've never done this, I promise,

به عنوان مثال، من هرگز این کار را انجام نداده ام، قول می دهم،

but imagine that you meet a lady,

اما تصور کنید با یک خانم ملاقات می کنید،

and you're like, "Oh wow, you're pregnant.

و می گویید "اوه وای، باردار شدی.

When is your baby due?

زایمانت کی است؟

You're not pregnant?

باردار نیستی؟

Oh, cool."

اوه سرد."

That situation is putting your foot in your mouth.

آن وضعیت پایت را در دهانت می گذارد. آیا

Have you ever put your foot in your mouth?

تا به حال پای خود را در دهان خود گذاشته اید؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

No, I'm leaving, bye.

نه، من می روم، خداحافظ.

What, I don't get the benefit of the doubt?

چه، من از شک بهره نمی برم؟

That was a compliment.

این یک تعریف بود.

Your mum's hot.

مامانت دمت گرم

Innocent until proven guilty, am I right?

بی گناه تا زمانی که گناهم ثابت شود، درست است؟

When you give someone the benefit of the doubt,

وقتی به کسی از شک و تردید بهره می‌دهید،

you're saying, "Huh, everything looks like

می‌گویید: "اوه، همه چیز به نظر می‌رسد

you did the bad thing,

کار بدی را انجام دادی،

but I am gonna give you the chance to prove

اما من به تو این فرصت را می‌دهم که ثابت کنی

that you did not do the bad thing.

کار بدی انجام ندادی.

I'm going to give you the benefit of the doubt."

من می‌روم. تا شما را از شک بهره مند سازد».

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Are you a big believer

آیا شما به

in giving someone the benefit of the doubt?

سود شک و تردید به کسی اعتقاد زیادی دارید؟

Let me know.

خبرم کن.

We are so broken up.

ما خیلی از هم گسیخته ایم

Oh, this is so all out of the blue.

اوه، این خیلی عجیب است.

Look, what am I gonna do without you, Becky?

ببین بی تو چیکار کنم بکی؟

When something comes out of the blue or is out of the blue,

وقتی چیزی از آب در می آید یا از بین می رود،

you're saying it happened unexpectedly, very suddenly.

شما می گویید که به طور غیر منتظره، بسیار ناگهانی اتفاق افتاده است.

I, but why out of the blue?

من، اما چرا غیر از آبی؟

I have no idea.

هیچ نظری ندارم.

English idioms are weird, but use this idiom,

اصطلاحات انگلیسی عجیب هستند، اما قول می دهم از این اصطلاح استفاده کنید

and your life will be happier, I promise.

و زندگی شما شادتر خواهد شد.

(host groans)

(میزبان ناله می کند)

Well, I guess you can think about what you did

خب، حدس می زنم می توانید به کاری که انجام دادید فکر کنید

and then call me when you're ready to actually apologize.

و زمانی که برای عذرخواهی آماده شدید با من تماس بگیرید.

Ball's in your court now, goodbye.

توپ اکنون در زمین شماست، خداحافظ.

The ball's in your court now.

اکنون توپ در زمین شماست.

This idiom means, "Okay, I've said and done everything

این اصطلاح به این معنی است که "باشه، من

in this situation between us.

در این وضعیت بین ما همه چیز را گفتم و انجام دادم.

Now it's your turn.

حالا نوبت شماست.

You have to make the next move."

شما باید حرکت بعدی را انجام دهید."

This could be the next decision

این می تواند تصمیم بعدی

or the next part in a conversation.

یا قسمت بعدی یک مکالمه باشد. در این شرایط

The other person or the other party

شخص یا طرف مقابل

needs to do the next action in this situation.

باید اقدام بعدی را انجام دهد .

For example, if you make some videos

به عنوان مثال، اگر چند ویدیو

about how amazing Santory Coffee is,

در مورد شگفت انگیز بودن قهوه سنتوری بسازید،

hoping to get a sponsorship from them,

به امید اینکه از آنها حمایت مالی دریافت کنید،

and you're like, "Okay, I've said everything

و بگویید: "بسیار خوب، من همه چیز را

about how amazing your coffee is.

در مورد شگفت انگیز بودن قهوه شما گفتم.

(host claps)

(میزبان کف می زند)

The ball's in your court, Santory.

توپ در دادگاه تو، سنتوری.

(host claps)

(میزبان دست می زند)

When are you gonna sponsor my channel?"

کی می خواهی از کانال من حمایت مالی کنی؟"

(host claps)

(کف زدن میزبان)

You can practice all of today's idioms

شما می توانید تمام اصطلاحات امروزی را

very easily in my ebook.

به راحتی در کتاب الکترونیکی من تمرین کنید.

You can find it on my website

می توانید آن را در وب سایت من

papateach me.com or patreon.com/papateachme.

papateach me.com یا patreon.com/papateachme پیدا کنید.

This makes it super easy to learn and remember

این امر یادگیری و به خاطر سپردن

all of the vocabulary that I teach.

تمام لغاتی را که من تدریس می کنم بسیار آسان می کند.

So go get it, go study, and good luck studying.

پس بروید آن را بگیرید، بروید مطالعه کنید و موفق باشید در مطالعه.

I'll see you in the next class.

در کلاس بعدی می بینمت.

Bye.

خدا حافظ.

(relaxing music)

(موسیقی آرامش بخش)