Words Americans Overuse - Weekly Words with Alisha

Today's video is on words Americans overuse. I haven't seen these words yet, but

ویدیوی امروز درباره کلماتی است که آمریکایی ها بیش از حد استفاده می کنند. من هنوز این کلمات را ندیده ام، اما

apparently it's gonna be a series of words that we, as Americans, I'm American, um…

ظاهراً این یک سری کلمات است که ما، به عنوان آمریکایی، من آمریکایی هستم، اوم ...

we over-use. We use too often. So let's start.

ما بیش از حد از آنها استفاده می کنیم. ما اغلب استفاده می کنیم. پس بیایید شروع کنیم.

Uh, oh, the first word is "definitely." "Definitely" is definitely a word that Americans overuse.

اوه، اوه، اولین کلمه "قطعا" است. قطعاً کلمه ای است که آمریکایی ها بیش از حد از آن استفاده می کنند.

We use it to, ah, put emphasis at the end of a phrase, to put emphasis at the end of a sentence, as in,

ما از آن استفاده می کنیم، آه، تاکید را در پایان یک عبارت، برای تاکید در انتهای یک جمله، مانند

"Oh, that party last week was so great. Yeah, definitely!" or to agree

"اوه، آن مهمانی هفته گذشته خیلی عالی بود. بله، قطعا!" یا

with somebody like that.

با چنین کسی موافق باشید.

Oh, god! "Literally." Uh... Just in the last few days I've seen the word "literally" so

خدایا! "به معنای واقعی کلمه." اوه... فقط در چند روز گذشته من کلمه "به معنای واقعی کلمه" را

many times on the internet and used it in just such stupid ways. The word "literally"

بارها در اینترنت دیدم و از آن به روشهای احمقانه استفاده کردم. کلمه "للفظی"

means "actually" or "truly something." "This is literally the best hamburger I have ever

به معنای "در واقع" یا "واقعاً چیزی" است. "این به معنای واقعی کلمه بهترین همبرگری است که من تا به حال

eaten!" So, "literally," meaning "truly" or "actually," would mean that, in that person's

خورده ام!" بنابراین، "به معنای واقعی کلمه" به معنای "واقعا" یا "در واقع" به این معنی است که در

entire life, that is the best hamburger they've ever eaten.

تمام زندگی آن شخص، این بهترین همبرگری است که تا به حال خورده است.

However, it gets misused a lot in sentences like, "George Bush was literally supporting

با این حال، در جملاتی مانند "جورج بوش به معنای واقعی کلمه از

the war in Iraq," or something like that. Taking a phrase like that literally would

جنگ در عراق حمایت می کرد" یا چیزی شبیه به آن، بسیار مورد سوء استفاده قرار می گیرد. در نظر گرفتن یک عبارت مانند آن به معنای واقعی کلمه

have to mean that, you know, the president, the former president would be, you know, physically

باید به این معنا باشد که، می دانید، رئیس جمهور، رئیس جمهور سابق، می دانید،

supporting a war with his body.

از یک جنگ با بدن خود حمایت فیزیکی می کند.

Onward. Onward. "Hilarious." "Hilarious" is the next word. I like to use the word "hilarious"

رو به جلو. رو به جلو. "خنده دار." "خنده دار" کلمه بعدی است. من دوست دارم وقتی چیزی واقعا خنده دار است از کلمه "خنده دار" استفاده

when something is actually funny. Um.. "hilarious" of course means "something that is really

کنم. ام.. "خنده دار" البته به معنای "چیزی که واقعا

funny, super funny" It's a step above funny.. maybe two step, three steps. I don't know.

خنده دار است، فوق العاده خنده دار است" این یک قدم بالاتر از خنده دار است.. شاید دو مرحله، سه مرحله. من نمی دانم.

However, people like to use this word in place of laughter. So, for example, friends are

با این حال، مردم دوست دارند از این کلمه به جای خنده استفاده کنند. بنابراین، برای مثال، دوستان در حال

talking… instead of just laughing, the friend will say, "That's hilarious." Well if it's

صحبت کردن هستند... به جای اینکه فقط بخندند، دوست می گوید: "این خنده دار است." خوب اگر

so hilarious, just laugh.

خیلی خنده دار است، فقط بخند.

Oh, this must be the last one because this is the worst one. This word is "like." Um,

اوه، این باید آخرین مورد باشد زیرا این بدترین است. این کلمه "مانند" است. اوم

I've probably said it several times already today. For that for the purposes of this video,

، احتمالاً امروز چندین بار آن را گفته ام . برای این منظور، برای اهداف این ویدیو،

the word "like" is used as a filler word, so it's the same as something such as "um"

از کلمه "مانند" به عنوان یک کلمه پرکننده استفاده می شود، بنابراین مانند چیزی مانند "اوم"

or "uh" or "hmm," for example. We use "like," um, as a filler word when we're trying to

یا "اوه" یا "هوم" است. وقتی می‌خواهیم به چیزی فکر کنیم، از "مانند" به عنوان یک کلمه پرکننده استفاده می‌کنیم

think about something. It's not uncommon to hear the word repeated like three, four, five

. این غیر معمول نیست

times in a row when someone is thinking. They'll say, "Oh, you know that party that I went

که وقتی کسی در حال فکر کردن است، این کلمه را سه، چهار، پنج بار پشت سر هم تکرار می‌کنیم. آنها می گویند: "اوه، شما آن مهمانی را که من رفتم

to like, like ah.. like uh... like uh... do you know who was there?" It just invades your

دوست دارید، مثل آه.

speech sometimes when you're trying to think of something and no other filler words come

گاهی اوقات وقتی سعی می کنید به چیزی فکر کنید و هیچ کلمه پرکننده دیگری به

out but the word "like" does.

جز کلمه "مانند" بیرون نمی آید، به گفتار شما حمله می کند.

Ah, this wasn't the last word. There is another one. "Seriously." "Seriously" is used.. oh,

آه، این آخرین کلمه نبود. یکی دیگر وجود دارد. "به طور جدی." "جدی" استفاده می شود. اوه

it's good for anytime you receive bad news. Well, not from your boss. It's a really casual

، برای هر زمانی که اخبار بد دریافت می کنید خوب است. خوب، نه از طرف رئیس شما. این یک کلمه واقعا معمولی

word. But if you hear something, um, like your friend lost their job, and you can sympathize

است. اما اگر چیزی شنیدید، مثلاً دوستتان شغلش را از دست داد، و می توانید

with them or maybe empathize with them by saying "Seriously? Oh, that's too bad." or

با گفتن "جدی؟ اوه، خیلی بد است." یا

"Oh, tell me, like, all your problems." Oh my god, I just used "like." Oh.. God. Oh,

"اوه، به من بگو، مثل همه مشکلاتت." وای خدای من فقط از "لایک" استفاده کردم. اوه.. خدایا. اوه

I hate myself. Is that the end? It's the end.

من از خودم متنفرم آیا این پایان است؟ این آخرشه.

Alright, I hope you enjoyed learning about a few, um, words that Americans overuse. I'm

بسیار خوب، امیدوارم از یادگیری چند کلمه ای که آمریکایی ها بیش از حد از آنها استفاده می کنند لذت برده باشید. من

sure that there are more words that Americans overuse, but perhaps you'll find those out

مطمئن هستم که کلمات بیشتری وجود دارد که آمریکایی ها بیش از حد از آنها استفاده می کنند، اما شاید شما خودتان آن ها را پیدا

on your own. Thanks very much for watching and we'll see you again next time.

کنید. از تماشای شما بسیار متشکرم و دفعه بعد دوباره شما را خواهیم دید.

Bye, bye.

خداحافظ.