Weekly English Words with Alisha - Heteronyms

Hi, I’m Alisha. Welcome back to Weekly Words. This week I'm told, uh, might be something

سلام من علیشا هستم به Weekly Words خوش آمدید. این هفته به من گفته شد، اوه، ممکن

that's going to be scary for me. What is... What? Heteronyms? This is gonna be bad. The

است چیزی برای من ترسناک باشد. چی، چیه؟ دگرنام ها؟ این بد میشه

word “heteronyms” means “two separate words with the same spelling but with different

واژه «هترونیم» به معنای «دو کلمه مجزا با املای یکسان اما با

pronunciation and meaning.” Really? Okay, now that I understand, it's not so scary.

تلفظ و معنای متفاوت است». واقعا؟ خوب، حالا که فهمیدم، آنقدرها هم ترسناک نیست.

Let's start.

بیا شروع کنیم.

Okay, the first word is “bass,” as in a type of fish or “base (bayse),” which

بسیار خوب، اولین کلمه "باس" است، مانند یک نوع ماهی یا "پایه (Base)" که

refers to someone's voice. It’s also a type instrument. It kind of looks like a guitar.

به صدای کسی اشاره دارد. همچنین یک ساز نوع است. به نوعی شبیه گیتار است.

There's also a string bass that's usually a really tall instrument, um, that

یک بیس زهی نیز وجود دارد که معمولاً یک ساز واقعا بلند است، اوم، که

you play standing up. So in a sentence, when you're fishing, you might say, “Oh, hey,

ایستاده می نوازید. بنابراین در یک جمله، زمانی که در حال ماهیگیری هستید، ممکن است بگویید: "اوه، هی،

I hope I catch a bass today.” If you're a musically inclined person, you might say,

امیدوارم امروز یک باس بگیرم." اگر شما یک فرد متمایل به موسیقی هستید، ممکن است بگویید:

“My favorite instrument is the “bass (bayse).” Great. Those are pretty good.

"ساز مورد علاقه من "باس (بیس)" است. عالی. اینا خیلی خوبن

Uh, next is “wind,” as in the air, uh, “blowing, blowing air,” and “wind (waind),”

اوه، بعدی "باد" است، مانند هوا، "وزش، وزش هوا" و "باد (وزن)"

as in like “to wrap something around something else.” “Wind, you might say, “The wind

مانند "پیچیدن چیزی به دور چیز دیگری". «باد، ممکن است بگویید، «باد

is really strong today. I should've brought my kite to the park.” Okay, I don’t know.

امروز واقعاً قوی است. باید بادبادکم را به پارک می آوردم.» خوب، من نمی دانم.

Every once in a while, these oddly specific sentences. “Wind?” Like, maybe you have

هر چند وقت یکبار این جملات خاص عجیب و غریب . "باد؟" مثلاً، شاید شما

a ball of string at your house, and it’s gotten all tangled up. It's really,

یک توپ ریسمان در خانه خود داشته باشید، و همه چیز در هم پیچیده است. واقعاً،

really messy, and, uh, you find it one day, and you think to yourself, “Oh, I really

واقعاً نامرتب است، و اوه، یک روز آن را پیدا می‌کنی، و با خود فکر می‌کنی، "اوه، من واقعاً

need to wind this ball of string into a clean, like, tidy ball.”

نیاز دارم که این توپ ریسمان را به یک توپ تمیز و مرتب بپیچم."

Next, uh, “tear (tayr).” “A rip in something.” Um, like you might “tear (tayr)” a piece

بعد، اوه، "اشک (طیر)" "پارگی در چیزی." امم، مثل اینکه ممکن است یک تکه کاغذ را از وسط "پاره کنید"

of paper in half. The same spelling, um, can also make, uh, the word “tear,” which

. همین املا، اوم، می‌تواند کلمه «اشک» را نیز بسازد،

is that drop of water that comes out of a person's eye when they're sad or sometimes

یعنی آن قطره آبی که هنگام غمگینی یا گاهی

when they're very happy. Use them both in one sentence? “Whenever I tear (tayr) a

اوقات وقتی بسیار خوشحال است از چشم او بیرون می‌آید. از هر دو در یک جمله استفاده کنید؟ «هرگاه (طیر)

piece of paper, a tear comes from my eye because I feel bad for ruining trees.” Or, “My,

کاغذی را پاره می‌کنم، اشکی از چشمم می‌آید، زیرا از خراب کردن درختان احساس ناراحتی می‌کنم.» یا، "

my friend made me tear (tayr) up my favorite love letter, and I shed many tears as a result.”

دوست من باعث شد که نامه عاشقانه مورد علاقه ام را پاره کنم و در نتیجه اشک های زیادی ریختم."

That one was slightly better. Alright.

اون یکی کمی بهتر بود بسیار خوب.

Next is “dove (duv).” “Dove (duv)” can be a bird, it's a white bird, often represents

بعدی "کبوتر (duv)" است. "Dove (duv)" می تواند یک پرنده باشد، یک پرنده سفید است، اغلب نشان دهنده

peace, and it can also, uh, be pronounced “dove (dohv),” which is the past tense

صلح است، و همچنین می تواند "dove (dohv)" تلفظ شود که زمان گذشته

of the verb “to dive.” So you might say, “The dove dove (dohv) into…” What does

فعل "غواصی" است. بنابراین ممکن است بگویید، "کبوتر کبوتر (dohv) به ..."

a dove dive into? “The dove (duv) dove (dohv) into oncoming traffic.” “The dove (duv)

یک کبوتر در چه چیزی شیرجه می‌زند؟ "کبوتر (duv) به ترافیک روبرو می رود." «

dove (dohv) into the pond to take a bath.”

کبوتر (دوو) برای غسل به حوض (دوهو) فرو رفت».

Next is “close,” meaning “to be near,” and the other pronunciation is “close (clohz),”

بعدی «نزدیک» به معنای «نزدیک بودن» است و تلفظ دیگر «clohz»

meaning “to shut,” or it can also mean “to end.” So in a sentence, let's see

به معنای «بستن» یا می‌تواند به معنای «پایان دادن» باشد. بنابراین در یک جمله، بیایید ببینیم

if we can use them both in the same sentence. Um, “Please close (clohz) the door that

که آیا می توانیم هر دو را در یک جمله استفاده کنیم. اوم، "لطفاً دری را که

is close to you, um, because the show is coming to a close (clohz).” Oh, yeah!

به شما نزدیک است ببندید، اوم، اوم، اوم، زیرا نمایش رو به پایان است (کلوز)." اوه، آره!

End! That was all of ‘em. That was an interesting lesson. I hope that you guys learned something.

پایان! این همه آنها بودند. درس جالبی بود امیدوارم شما بچه ها چیزی یاد گرفته باشید

If nothing else, I think it's a good reminder that pronunciation is important. When you

اگر هیچ چیز دیگری نباشد، فکر می کنم یادآوری خوبی است که تلفظ مهم است. وقتی

put emphasis on one part of the word, it might actually change the meaning of the word

روی یک قسمت از کلمه تأکید می کنید، ممکن است معنای کلمه را

entirely, so please be careful, especially with some of the words that we talked about

کاملاً تغییر دهد، بنابراین لطفاً مراقب باشید، به خصوص در مورد برخی از کلماتی که امروز در اینجا در مورد آنها صحبت کردیم

here today. Okay, thanks for joining us, and I will see you again next week. Bye-bye!

. بسیار خوب، از اینکه به ما ملحق شدید متشکرم، و هفته آینده دوباره شما را می بینم. خداحافظ!