Weekly English Words with Alisha - Sports Metaphors in Business

10,139 views ・ 2014-11-18

Learn English with EnglishClass101.com


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Wooh! Welcome back to Weekly Words, everybody. My name is Alisha, and this week we're going
0
120
4260
وای به Weekly Words خوش آمدید، همه. نام من عالیشاه است و این هفته قرار است
00:04
to talk about sports metaphors in business. This is gonna get real dude-like, real fast.
1
4390
6680
در مورد استعاره های ورزشی در تجارت صحبت کنیم. این به سرعت شبیه به شخص واقعی می شود.
00:11
First phrase, rather, is “jump the gun.” “Jump the gun” means you do something
2
11070
3340
اولین عبارت، در عوض، "پرش از تفنگ" است. "پرش از تفنگ" به این معنی است که شما کاری را
00:14
too quickly or you don't think enough about something before you do it. In a business
3
14410
3950
خیلی سریع انجام می دهید یا قبل از انجام آن کاری به اندازه کافی به آن فکر نمی کنید. در یک
00:18
setting, maybe a subordinate makes a decision before the bosses had a chance to decide on
4
18360
5360
محیط تجاری، ممکن است یکی از زیردستان قبل از اینکه رئیسان فرصتی برای تصمیم گیری در مورد
00:23
something. You might say, “Stevens, you jumped the gun again. We can't forgive you
5
23720
3710
چیزی داشته باشند، تصمیم می گیرد. ممکن است بگویید: «استیونز، دوباره اسلحه را پرت کردی. ما نمی توانیم شما را
00:27
for this one. You're fired!”
6
27430
1470
برای این یکی ببخشیم. تو اخراجی!"
00:28
Okay, the next one is “drop the ball.” “Drop the ball” means you don't do something
7
28900
4450
بسیار خوب، مورد بعدی «توپ را رها کنید». "توپ را رها کن" به این معنی است که شما کاری را
00:33
that you're supposed to do. Somebody was supposed to do something, and they didn't do it. They
8
33350
4349
که قرار است انجام دهید انجام نمی دهید. یک نفر قرار بود کاری انجام دهد و آن کار را نکردند. آنها
00:37
“dropped the ball.” Like in basketball, right? If you have a ball, you’re supposed
9
37699
2770
"توپ را رها کردند." مثل بسکتبال، درسته؟ اگر توپ دارید، باید
00:40
to pass the ball to a teammate. If you drop the ball, you let everybody down. “My co-worker
10
40469
4491
توپ را به هم تیمی خود پاس دهید. اگر توپ را رها کنید، همه را ناامید خواهید کرد. «همکارم
00:44
really dropped the ball when he forgot to send that email. We were all
11
44960
2689
وقتی فراموش کرد آن ایمیل را بفرستد واقعاً توپ را رها کرد . همه ما
00:47
disappointed.” Stevens, uh, okay.
12
47649
2480
ناامید شدیم.» استیونز، باشه.
00:50
Next, “slam dunk.” A “slam dunk” is something that you are sure is going to happen.
13
50129
5370
بعد، «اسلم دانک». "اسلم دانک" چیزی است که مطمئن هستید اتفاق خواهد افتاد.
00:55
Maybe you have a good relationship with a client, for example. You can say, “Yeah,
14
55499
3351
شاید مثلاً با مشتری رابطه خوبی داشته باشید. می توانید بگویید، "بله
00:58
the deal next week, it will be a slam dunk.” You know that something good is going to happen.
15
58850
4639
، معامله هفته آینده، یک اسلم دانک خواهد بود." میدونی که یه اتفاق خوب قراره بیفته
01:03
Next, “covering all bases.” This phrase means that you plan for as many things as
16
63489
4631
در مرحله بعد، "پوشش همه پایه ها". این عبارت به این معنی است که شما برای کارهای زیادی
01:08
you possibly can. You have some kind of plan in mind for any number of things that could
17
68120
5660
که ممکن است برنامه ریزی می کنید. شما برای هر تعداد از چیزهایی که ممکن
01:13
go wrong or any number of things that could happen. Uhm in a sentence, umm… A boss might
18
73780
8450
است اشتباه پیش برود یا هر تعداد اتفاقی که ممکن است رخ دهد، نوعی برنامه در ذهن دارید. اوهوم در یک جمله، امم... یک رئیس ممکن
01:22
say to their subordinate, “So what's your plan for the event next week? Make sure you
19
82230
4370
است به زیردستان خود بگوید، "پس برنامه شما برای رویداد هفته آینده چیست؟ مطمئن شوید
01:26
have all bases covered. I don't want anything to go wrong.”
20
86600
2640
که همه پایه ها را پوشانده اید. من نمی‌خواهم چیزی اشتباه شود.»
01:29
“Next is “playing hardball.” “Playing hardball” is used when you're really, really
21
89240
5140
بعدی «بازی هاردبال» است. «بازی هاردبال» زمانی استفاده می‌شود که واقعاً واقعاً به
01:34
aggressively competing with somebody. So in a sentence, uh, maybe after a business meeting,
22
94380
4960
شدت با کسی رقابت می‌کنید. بنابراین در یک جمله، اوه، شاید بعد از یک جلسه کاری
01:39
you might say, “Oh, wow, our competitors were really playing hardball in there. It
23
99340
4220
، ممکن است بگویید: "اوه، وای، رقبای ما واقعاً در آنجا هاردبال بازی می کردند.
01:43
was really tough.”
24
103560
850
واقعا سخت بود.”
01:44
Okay, end! That's the end. Those are all some sports metaphors that get used in business
25
104410
5450
باشه، پایان! این پایان است. همه اینها برخی از استعاره های ورزشی هستند که در
01:49
settings, so give them a try in your next business meeting, but be careful to use the
26
109860
3110
محیط های تجاری استفاده می شوند، بنابراین آنها را در جلسه کاری بعدی خود امتحان کنید ، اما مراقب باشید که از استعاره
01:52
correct one. Thanks for joining us for Weekly Words this week. I will see you again next
27
112970
3380
صحیح استفاده کنید. از اینکه این هفته برای Weekly Words به ما پیوستید متشکریم. برای اطلاعات سرگرم کننده بیشتر دفعه بعد دوباره شما را می بینم
01:56
time for more fun information. Bye!
28
116350
2140
. خدا حافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7