How and When to Talk to Strangers in English - Free English Conversations!

So a few years ago, a friend of mine

بنابراین چند سال پیش، یکی از دوستانم

visited from another country

از کشور دیگری

and he was surprised at how many times

به آنجا آمد و از اینکه چند بار

I talked to strangers when we went out for the day.

وقتی برای آن روز بیرون رفتیم، با غریبه ها صحبت کردم، تعجب کرد.

He was surprised because in his country

او تعجب کرد زیرا در کشورش

it's not culturally acceptable to talk to strangers

از نظر فرهنگی پذیرفتنی نیست که با غریبه ها

as much as I talked to strangers.

به اندازه صحبت من با غریبه ها صحبت کنم.

So in this English lesson,

بنابراین، در این درس انگلیسی،

I'm going to talk about when it's okay to talk to strangers

در مورد اینکه چه زمانی صحبت با غریبه ها در کشورهای انگلیسی زبان مشکلی ندارد، صحبت خواهم کرد

in English-speaking countries.

.

Maybe you've recently moved to an English-speaking country

شاید اخیراً به یک کشور انگلیسی زبان نقل مکان کرده

or you're visiting an English-speaking country.

اید یا در حال بازدید از یک کشور انگلیسی زبان هستید.

I'm going to go over when it's okay to talk to strangers

وقتی صحبت کردن با غریبه ها

and the kinds of things you would say in those situations.

و انواع چیزهایی که در آن مواقع می گویید مشکلی ندارد، می روم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

So you might be wondering, "How is this an English lesson?

بنابراین ممکن است از خود بپرسید: "این یک درس انگلیسی چگونه است؟

How is Bob telling me about how to talk to strangers

چگونه باب به من می گوید چگونه با غریبه ها

an English lesson?"

یک درس انگلیسی صحبت کنم؟"

Well, I look at conversations with strangers

خوب، من به گفتگو با غریبه ها

as free English practice.

به عنوان تمرین رایگان انگلیسی نگاه می کنم.

If you can learn how to start a conversation appropriately

اگر بتوانید نحوه شروع مکالمه مناسب

with a stranger, it's like a little practice conversation

با یک غریبه را یاد بگیرید، مانند یک مکالمه تمرینی کوچک است

that you can have in English.

که می توانید به زبان انگلیسی داشته باشید.

One of the first places where it's okay

یکی از اولین جاهایی

to start a conversation is whenever you're waiting in line.

که شروع مکالمه در آن اشکالی ندارد، زمانی است که در صف منتظر هستید.

If I'm at the grocery store waiting in line

اگر در خواربارفروشی در صف منتظر

or if I'm anywhere waiting in line,

بمانم یا اگر جایی در صف منتظر باشم،

after a little while, it's actually okay

پس از مدتی، در واقع اشکالی ندارد

to say to the person beside you something like this,

که به کسی که در کنار شماست چیزی شبیه به این بگویید:

"Wow, this line isn't moving very fast."

"وای، این صف خیلی حرکت نمی کند. سریع."

Or "how long have you been waiting here?"

یا "چقدر اینجا منتظر بودی؟"

It's just okay to start a conversation that way.

فقط اشکالی ندارد که یک مکالمه را از این طریق شروع کنید.

The person might respond and just give you an answer

آن شخص ممکن است پاسخ دهد و فقط به شما پاسخ دهد

and that might be the end of it, but they might respond

و این ممکن است پایان کار باشد، اما ممکن است پاسخ دهد

and then ask you a question about something,

و سپس در مورد چیزی از شما سوال بپرسد،

and you might have a little free

و شما ممکن است کمی

practice English conversation.

مکالمه انگلیسی تمرین آزاد داشته باشید.

So the first place it's okay to talk to strangers,

بنابراین اولین جایی که مشکلی ندارد با غریبه ها صحبت کنید،

anytime you're waiting in a line, but not right away.

هر زمانی که در صف منتظر هستید ، اما نه بلافاصله.

Usually you wait a little bit, and after a minute or two,

معمولاً کمی صبر می کنید و بعد از یکی دو دقیقه

you might say to the person behind you or in front of you,

ممکن است به فردی که پشت سرتان یا مقابلتان است بگویید:

"Wow, this is taking forever.

"وای، این برای همیشه

How long have you been waiting?"

طول می کشد. چقدر منتظر بودی؟"

The second situation where it's totally okay

موقعیت دوم که در آن

to have a conversation with a stranger in English

مکالمه با یک غریبه به زبان انگلیسی

is when you need directions.

کاملاً اشکالی ندارد، زمانی است که به راهنمایی نیاز دارید.

When you're a little bit lost

وقتی کمی گم

and you need to find out how to get somewhere.

شده اید و باید دریابید که چگونه به جایی برسید.

Maybe you're a tourist in an English-speaking country.

شاید شما یک توریست در یک کشور انگلیسی زبان هستید.

Maybe you're visiting the city of Toronto

شاید شما در حال بازدید از شهر تورنتو

and you don't know how to get to the CN Tower,

هستید و نمی دانید چگونه به برج CN بروید،

you could walk up to someone

می توانید به سراغ کسی بروید

and say this very, very politely,

و بسیار بسیار مودبانه بگویید:

"Excuse me, could you tell me how to get to the CN Tower?"

"ببخشید، می توانید به من بگویید چگونه به برج CN برسم. برج CN؟"

Hopefully, the person gives you directions

امیدواریم که آن شخص به شما راهنمایی کند

and in some situations,

و در برخی

you might end up having a little conversation with them.

شرایط ممکن است در نهایت با او مکالمه کوچکی داشته باشید.

So the second time when it's totally okay

بنابراین بار دوم که

to talk to a stranger, when you're looking for directions

صحبت کردن با یک غریبه کاملاً مشکلی نیست، زمانی که به دنبال مسیرهایی

when you need to figure out how to get somewhere.

هستید که باید بفهمید چگونه به جایی برسید.

The third situation where you could have a little

سومین موقعیتی که می توانید با یک غریبه کمی

English conversation with a stranger would be

مکالمه انگلیسی

if you see someone doing a hobby or activity in public.

داشته باشید این است که فردی را در حال انجام یک سرگرمی یا فعالیت در جمع ببینید.

People are usually quite open

مردم معمولاً

to talking about the things they like doing.

برای صحبت در مورد کارهایی که دوست دارند انجام دهند کاملاً باز هستند.

So I'll give you a few examples from my own life

بنابراین من چند نمونه از صحبت‌های زندگی خودم

of conversations I've had

with people doing an activity or hobby.

با افرادی که در حال انجام یک فعالیت یا سرگرمی بوده‌اند، به شما می‌آورم.

A year ago, I was walking along the shore of the lake

یک سال پیش در ساحل دریاچه قدم می زدم

and someone was fishing.

و یکی داشت ماهیگیری می کرد.

And so as I walked by, I said, "Are the fish biting today?

و همینطور که از کنارم رد می‌شدم، گفتم: "آیا ماهی امروز گاز می‌گیرد

Have you caught a lot?"

؟ خیلی صید کردی؟"

And he showed me how many fish he had in his bucket,

و او به من نشان داد که چند ماهی در سطل خود دارد،

he had five, and we had a little conversation about fishing.

او پنج ماهی داشت و ما یک گفتگوی کوچک در مورد ماهیگیری داشتیم.

Last fall, I was hiking with my family

پاییز گذشته، من با خانواده ام در حال پیاده روی بودم

and there were a bunch of people rock climbing.

و یکسری مردم در حال صخره نوردی بودند.

They had ropes and climbing gear,

آنها طناب و وسایل کوهنوردی داشتند و

and they were climbing on these big boulders

on this cliff-face.

روی این صخره های بزرگ روی این صخره بالا می رفتند.

And I stopped and I said,

و من ایستادم و گفتم:

"How long have you been doing this for?

"چند وقت است که این کار را می

Do you enjoy it?"

کنی؟ لذت می بری؟"

And we had a little fun conversation about rock climbing.

و ما یک گفتگوی سرگرم کننده کوچک در مورد صخره نوردی داشتیم.

So the third situation where it's totally okay

بنابراین سومین موقعیتی که در

to start an English conversation with a stranger

آن شروع یک مکالمه انگلیسی با یک غریبه کاملاً اشکالی ندارد

would be if you see someone doing something fun.

این است که کسی را ببینید که کار سرگرم کننده ای انجام می دهد.

Maybe they're playing Frisbee,

شاید دارند فریزبی بازی می کنند،

maybe they're fishing, maybe they're rock climbing.

شاید در حال ماهیگیری هستند، شاید در حال صخره نوردی هستند.

Ask them about it, I'm sure they'll be happy

از آنها در مورد آن بپرسید، من مطمئن هستم که آنها خوشحال

to tell you all about it.

خواهند شد که همه چیز را به شما بگویند.

The fourth situation where you can have

چهارمین موقعیتی که می

a little practice English conversation with a stranger

توانید کمی تمرین مکالمه انگلیسی با یک غریبه

would be any time you are sitting somewhere.

داشته باشید، هر زمانی است که در جایی نشسته اید.

Maybe you're sitting on a bench like this one at a park.

شاید شما روی نیمکتی مانند این در یک پارک نشسته اید.

Maybe you're sitting on a bench at the mall

شاید شما روی یک نیمکت در مرکز خرید

and someone sits down at the other end of the bench.

نشسته اید و شخصی در انتهای دیگر نیمکت می نشیند.

It would be totally okay after a moment or two

پس از یکی دو لحظه

to talk about what's happening around you.

صحبت کردن در مورد آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد کاملاً مشکلی نیست.

If I was sitting on a park bench and someone sat down,

اگر روی نیمکت پارک می نشستم و کسی می نشست،

after a moment or two I would probably say

بعد از یکی دو لحظه احتمالاً

something about the weather.

چیزی در مورد آب و هوا می گفتم.

I might say, "Oh, I hope it doesn't rain any time soon."

ممکن است بگویم: "اوه، امیدوارم به این زودی باران نبارد."

Or I might say, "Wow, sure is hot out here today, isn't it?"

یا ممکن است بگویم، "وای، مطمئناً امروز اینجا گرم است، اینطور نیست؟"

This might start a little English conversation.

این ممکن است شروع یک مکالمه انگلیسی کوچک باشد.

You might just get an answer and that might be it,

شما ممکن است فقط یک پاسخ دریافت کنید و ممکن است همین باشد،

but the person might also start

اما آن شخص ممکن است شروع

having a conversation with you.

به گفتگو با شما کند.

If I was at the mall, I would probably say something like,

اگر من در مرکز خرید بودم، احتمالاً چیزی شبیه این می گفتم:

"Wow, sure is busy here today, isn't it?"

"وای، مطمئناً امروز اینجا شلوغ است، نه؟"

Or the opposite, I might say,

یا برعکس، ممکن است بگویم،

"Wow, there aren't very many people here today, are there?"

"وای، امروز اینجا تعداد زیادی از مردم وجود ندارد، نه؟"

Anyways, either of those things

به هر حال، هر یک از این

will start a little conversation.

چیزها شروع به مکالمه کوچکی می کند.

Again, it might end quickly,

باز هم، ممکن است به سرعت به پایان برسد،

but it might lead to a little bit of a longer conversation

اما ممکن است به مکالمه کمی طولانی تر منجر شود

and you'll get to enjoy the conversation

و از مکالمه لذت ببرید

and practice your English.

و انگلیسی خود را تمرین کنید.

Have you ever noticed that pet owners

آیا تا به حال متوجه شده اید که صاحبان حیوانات خانگی

love talking about their pets?

عاشق صحبت در مورد حیوانات خانگی خود هستند؟

In particular, dog owners seem to like talking

به طور خاص، به نظر می رسد صاحبان سگ دوست دارند در

about their dogs and this fifth situation

مورد سگ های خود صحبت کنند و این موقعیت پنجم

involves just that, talking to strangers about their pets,

دقیقاً شامل صحبت کردن با غریبه ها در مورد حیوانات خانگی خود،

usually their dog.

معمولاً سگشان است.

Maybe you're at an outdoor market

شاید شما در یک بازار در فضای باز هستید

or maybe you're, again, at the park,

یا شاید دوباره در پارک هستید،

And someone walks by you with a dog.

و کسی با یک سگ از کنار شما عبور می کند.

A few things that would be totally appropriate

چند چیز که

to say or ask would be things like this,

گفتن یا پرسیدن آنها کاملاً مناسب است چیزهایی مانند این است،

"Wow, what cute dog."

"وای، چه سگ نازی."

You could say that.

شما می توانید این را بگویید.

Or "Is it a boy or a girl?"

یا "پسر است یا دختر؟"

Sometimes we say that.

گاهی این را می گوییم.

Or "What's his name?" or "What's her name?"

یا "اسمش چیست؟" یا "اسمش چیه؟"

It's totally appropriate to ask that.

کاملاً مناسب است که این را بپرسیم.

I've seen many, many dog owners engage in conversations

من بسیاری از صاحبان سگ را دیده ام که

with complete strangers about their dogs.

با افراد کاملاً غریبه در مورد سگ های خود صحبت می کنند.

Dog people just love talking about their dogs,

سگ‌ها فقط دوست دارند در مورد سگ‌هایشان صحبت کنند،

so take the opportunity

بنابراین از فرصت استفاده

to have a little English conversation about the dog

کنید و کمی مکالمه انگلیسی در مورد سگ

and maybe a few other things.

و شاید چند چیز دیگر داشته باشید.

So I've mentioned a few situations

بنابراین من چند موقعیت را ذکر کردم که

where it's okay to start a conversation with a stranger,

در آن شروع مکالمه با یک غریبه اشکالی ندارد،

but I feel like I should talk about

اما احساس می کنم باید در

a couple situations where you shouldn't

مورد چند موقعیت صحبت کنم که در آن شما نباید

start having a conversation with a stranger.

شروع به گفتگو با یک غریبه کنید.

I feel like this is more than an English lesson,

من احساس می کنم این بیشتر از یک درس انگلیسی است

it's a bit of a cultural lesson as well.

، بلکه یک درس فرهنگی نیز هست.

There's two places that I can think of

دو جا وجود دارد که می توانم به آنها

where it's just not a good idea

فکر کنم که

to start a conversation with a stranger.

شروع گفتگو با یک غریبه ایده خوبی نیست.

The first would be if you are sitting in a restaurant.

اولین مورد اگر در یک رستوران نشسته باشید.

If I'm sitting in a restaurant with my friends or family

اگر با دوستان یا خانواده‌ام در رستوران نشسته

I'm going to talk to them,

باشم، قرار است با آن‌ها صحبت کنم،

but I cannot think of one time in my life

اما نمی‌توانم یک بار در زندگی‌ام به این فکر

where I have started a conversation

کنم که در

with someone else in a restaurant

while I was sitting and having my meal.

حالی که نشسته بودم و مشغول صحبت با شخص دیگری در رستوران بودم. وعده غذایی من.

Even though it's a public place, I think people expect

حتی با وجود اینکه یک مکان عمومی است، من فکر می کنم که مردم در حین حضور در آنجا انتظار

a certain amount of privacy while they're there.

مقدار مشخصی از حریم خصوصی را دارند.

So they just expect to enjoy the time

بنابراین آنها فقط انتظار دارند از اوقات فراغت

with their friends or family,

با دوستان یا خانواده خود لذت

and they're not that interested in talking to other people.

ببرند و علاقه چندانی به صحبت با افراد دیگر ندارند.

The second situation I can think of

موقعیت دومی که می توانم به آن

would be in a movie theater.

فکر کنم در یک سالن سینما است.

You might ask a stranger a question like,

ممکن است از یک غریبه سوالی بپرسید:

"Are those seats taken at the end of that row?"

"آیا آن صندلی ها در انتهای آن ردیف قرار دارند؟"

before the movie starts, but usually in a movie theater,

قبل از شروع فیلم، اما معمولاً در یک سالن سینما،

you don't talk to strangers.

با غریبه ها صحبت نمی کنید.

If you're sitting by someone you don't know,

اگر کنار کسی نشسته‌اید که نمی‌شناسید،

you try to be as quiet and respectful as possible

سعی می‌کنید تا حد امکان ساکت و محترمانه رفتار کنید

so they can enjoy the movie.

تا از فیلم لذت ببرند.

Anyways, thank you so much for watching this English lesson

به هر حال، از شما برای تماشای این درس انگلیسی بسیار سپاسگزارم

and maybe a little cultural lesson

و شاید یک درس فرهنگی

about how to talk to strangers in English.

در مورد نحوه صحبت با غریبه ها به زبان انگلیسی.

I hope it helped you a little bit.

امیدوارم کمی به شما کمک کرده باشد.

I hope at some point

امیدوارم

when you're in an English-speaking country,

زمانی که در یک کشور انگلیسی زبان هستید،

maybe you already are,

شاید در حال حاضر هستید،

maybe you've moved to Canada recently,

شاید اخیراً به کانادا نقل مکان کرده اید،

but maybe you're going to visit an English-speaking country,

اما شاید قصد بازدید از یک کشور انگلیسی زبان را داشته باشید،

I hope you can think of ways to find opportunities

امیدوارم بتوانید به آن فکر کنید. راه هایی برای یافتن فرصت هایی

to talk to strangers

برای صحبت با غریبه ها

and have a little practice English conversation.

و کمی تمرین مکالمه انگلیسی.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.

If you're new here, don't forget to click

اگر در اینجا تازه کار هستید، فراموش نکنید که روی

that subscribe button

دکمه اشتراک کلیک کنید

and give me a thumbs up if this video helped you learn

و اگر این ویدیو به شما کمک کرد کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، به من کمک کنید

a little bit more English,

،

and I'll see you next week with another English lesson.

و من هفته آینده شما را با یک درس انگلیسی دیگر می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)