Animal Idioms! Learn English Idioms, Phrases and Expressions with Animals

Hi Bob the Canadian here.

سلام باب کانادایی اینجا

The English language can be confusing because we have so many different idioms, expressions,

زبان انگلیسی می تواند گیج کننده باشد زیرا اصطلاحات، عبارات و عبارات مختلف زیادی داریم

and phrases.

.

In this video I’ll help you learn fifteen different English idioms involving animals

در این ویدیو من به شما کمک می کنم پانزده اصطلاح مختلف انگلیسی را که شامل حیوانات می شود

and exactly what they mean.

و دقیقاً معنی آنها را یاد بگیرید.

Hey welcome to this video.

سلام به این ویدیو خوش آمدید

If this is your first time here please click the subscribe button below to get notifications

اگر اولین بار است که اینجا می‌روید، لطفاً روی دکمه اشتراک زیر کلیک کنید تا

when I do new videos.

وقتی ویدیوهای جدید را می‌سازم، اعلان دریافت کنید.

And if everyone could give me a thumbs up at some point during the video that would

و اگر همه بتوانند در یک نقطه در طول ویدیو به

be awesome.

من کمک کنند، بسیار عالی خواهد بود.

So the English language is full of a number of different phrases that don’t quite make

بنابراین زبان انگلیسی پر از تعدادی عبارات مختلف است که

sense when you first look at them.

وقتی برای اولین بار به آنها نگاه می کنید کاملاً معنی ندارند.

Today we’re going to look at fifteen different idioms, fifteen different expressions all

امروز پانزده اصطلاح مختلف را بررسی خواهیم کرد ، پانزده عبارت مختلف که

of them involving animals and I’ll explain to you exactly what they mean.

همه آنها شامل حیوانات است و من دقیقاً معنی آنها را برای شما توضیح خواهم داد.

So let’s get started.

پس بیایید شروع کنیم.

The first ones we’re going to look is ones that involve flies.

اولین مواردی که می خواهیم بررسی کنیم مواردی است که شامل مگس ها می شود.

And we’ll look at two.

و ما دو مورد را بررسی خواهیم کرد.

So there’s two expressions involving flies, there’s probably more, but I’m just going

بنابراین دو عبارت وجود دارد که شامل مگس ها می شود، احتمالاً بیشتر وجود دارد، اما من فقط

to look at two, the first one is: wouldn’t hurt a fly.

به دو مورد نگاه می کنم، اولین مورد این است: به مگس آسیب نمی رساند.

So let’s imagine that you have a really really big friend, huge muscles, really tough

بنابراین بیایید تصور کنیم که شما یک دوست واقعاً بزرگ، ماهیچه‌های بزرگ، مردی واقعاً سرسخت دارید

looking guy, but in his heart he’s a very very gentle person.

، اما در قلب او فردی بسیار مهربان است.

So you would describe that person as: He wouldn’t hurt a fly.

بنابراین شما آن شخص را چنین توصیف می کنید: او به مگس آسیب نمی رساند.

So he, he’s even though he’s so big and strong he wouldn’t even hurt something as

پس او، اگرچه آنقدر بزرگ و قوی است که حتی به چیزی به کوچکی مگس آسیب نمی رساند

small as a fly.

.

The second expression involving flies is: dropping like flies.

دومین عبارت مربوط به مگس ها این است: مثل مگس انداختن.

So for instance let’s say you forgot to water all of your flowers in your flowerbed

به عنوان مثال، فرض کنید فراموش کرده اید که تمام گل های خود را در گلخانه خود آبیاری کنید

and they are all starting to die at the same time you would describe them as: They are

و همه آنها در همان زمان شروع به مردن می کنند، شما آنها را اینگونه توصیف می کنید: آنها

dropping like flies.

مانند مگس می ریزند.

The second animal that has phrases or idioms associated with it is the chicken.

دومین حیوانی که عبارات یا اصطلاحات مرتبط با آن دارد مرغ است.

And we’ll look at one phrase involving chickens and that’s the phrase: To chicken out.

و ما به یک عبارت مربوط به مرغ ها نگاه خواهیم کرد و آن عبارت است: مرغ کردن.

So let’s say you and your friends are going to dive off of a really high diving board.

بنابراین فرض کنید شما و دوستانتان می خواهید از یک تخته غواصی بسیار بلند شیرجه بزنید.

Your friend goes up.

دوستت میره بالا

He jumps off the diving board.

از تخته غواصی می پرد.

He lands in the water.

او در آب فرود می آید.

You go up, you get to the end of the diving board, and you become afraid.

بالا می روی، به انتهای تخته غواصی می رسی و می ترسی.

And you decide not to do it.

و شما تصمیم می گیرید که این کار را نکنید.

We would describe that as: Chickening out.

ما آن را اینگونه توصیف می کنیم: بیرون رفتن.

Your friend would say: You chickened out!

دوستت می گفت: تو جوجه زدی!

You didn’t dare dive off the high diving board.

شما جرات نکردید از تخته غواصی بلند شیرجه بزنید.

You chickened out!

تو هول کردی!

The next animal where we’ll look at a phrase or two is the pig.

حیوان بعدی که در آن به یک یا دو عبارت نگاه خواهیم کرد خوک است.

So we’ll look at three phrases involving pigs.

بنابراین ما به سه عبارت مربوط به خوک ها نگاه خواهیم کرد.

The first one describes me quite well and that’s: To be pig headed.

اولین مورد من را کاملاً خوب توصیف می کند و آن این است: سر خوک بودن.

You could say Bob the Canadian is pig headed.

می توان گفت باب کانادایی سر خوک دارد.

And what that would mean is that I am stubborn.

و معنی آن این است که من لجباز هستم.

That I am set in my ways.

که من در راه خود قرار گرفته ام.

That I don’t like to do something if I don’t want to do it.

اینکه من دوست ندارم کاری را انجام دهم اگر نخواهم آن را انجام دهم.

So to be pig headed is to be stubborn.

پس خوک داری سرسختی است.

The next phrase involving pigs is to pig out.

عبارت بعدی که شامل خوک ها می شود، خوک کردن است.

And this could describe me as well.

و این می تواند من را نیز توصیف کند.

To pig out is to sit down at a meal and to just eat like crazy, to eat really fast, to

بیرون رفتن یعنی نشستن سر یک غذا و دیوانه وار غذا خوردن، خیلی سریع

eat too much.

غذا خوردن، زیاد خوردن.

And we would say: Oh man he’s really pigging out!

و ما می‌گفتیم: اوه مرد، او واقعاً دارد بیرون می‌آید!

Or: He really pigged out on that meal.

یا: او واقعاً در آن وعده غذا خورد.

So it means to eat a lot, sometimes to eat a lot really quickly.

بنابراین به این معنی است که زیاد بخورید، گاهی اوقات خیلی سریع غذا بخورید.

The last phrase involving pigs is: When pigs fly.

آخرین عبارت مربوط به خوک ها این است: وقتی خوک ها پرواز می کنند.

And this essentially means that something will happen when pigs fly.

و این اساساً به این معنی است که وقتی خوک ها پرواز می کنند چیزی اتفاق می افتد.

Now we all know pigs can’t fly, so when we say “When pigs fly.”

اکنون همه ما می دانیم که خوک ها نمی توانند پرواز کنند، بنابراین وقتی می گوییم "وقتی خوک ها پرواز می کنند".

what we actually mean is that it will probably never happen.

در واقع منظور ما این است که احتمالا هرگز اتفاق نخواهد افتاد.

When pigs fly.

وقتی خوک ها پرواز می کنند.

The next animal where we’ll look at a phrase or two is the elephant.

حیوان بعدی که در آن به یک یا دو عبارت نگاه خواهیم کرد، فیل است.

And we’ll look at one phrase with the elephant and the phrase in English that we say quite

و ما به یک عبارت با elephant نگاه خواهیم کرد و عبارتی در انگلیسی که اغلب می گوییم

often is: The elephant in the room.

این است: The elephant in the room.

And the elephant in the room refers to something that no one wants to talk about.

و فیل در اتاق به چیزی اشاره می کند که هیچ کس نمی خواهد در مورد آن صحبت کند.

So let’s say you’re at a party and someone has done something bad, but no one actually

بنابراین فرض کنید در یک مهمانی هستید و شخصی کار بدی انجام داده است، اما هیچ کس واقعا نمی

wants to mention it.

خواهد به آن اشاره کند.

Maybe someone has been arrested or something horrible.

شاید کسی دستگیر شده باشد یا چیز وحشتناکی.

So the elephant in the room is the subject that no one wants to talk about.

بنابراین فیل در اتاق موضوعی است که هیچ کس نمی خواهد در مورد آن صحبت کند.

The next animal we’ll look at that has interesting phrases is the cow.

حیوان بعدی که عبارات جالبی دارد، گاو است.

And we’ll look at two phrases involving the cow.

و ما به دو عبارت مربوط به گاو نگاه خواهیم کرد.

One is: To have a cow or Don’t have a cow.

یکی اینکه: گاو داشتن یا نداشتن گاو.

And when we say, “Don’t have a cow!”

و وقتی می گوییم "گاو نداشته باش!"

we’re actually saying don’t make a big deal out of something.

ما در واقع می گوییم از چیزی کار بزرگی نکنید .

To have a cow is to get overly upset about something.

داشتن یک گاو به معنای ناراحت شدن بیش از حد از چیزی است.

To have a cow is to be overly emotional about something.

داشتن یک گاو به معنای احساساتی شدن بیش از حد در مورد چیزی است.

The second phrase we use with cows is the phrase: ‘Till the cows come home.

دومین عبارتی که در مورد گاوها به کار می بریم این عبارت است: «تا گاوها به خانه بیایند.

So basically the ‘till the cows come home means you know he did it ‘till the cows

بنابراین اساساً «تا گاوها به خانه بیایند به این معنی است که شما می دانید که او این کار را انجام داد» تا زمانی که گاوها

came home so he did forever.

به خانه آمدند و او برای همیشه انجام داد.

So he did for a very very very long time.

بنابراین او برای مدت بسیار بسیار بسیار طولانی این کار را انجام داد.

If you were to say: He likes to work ‘till the cows come home, it basically means that

اگر بخواهید بگویید: او دوست دارد تا زمانی که گاوها به خانه بیایند کار کند، اساساً به این معنی است که

he likes to work forever.

او دوست دارد برای همیشه کار کند.

The next animal where we’re going to look at a phrase or two is the bear.

حیوان بعدی که می خواهیم به یک یا دو عبارت نگاه کنیم خرس است.

So the bear we have one saying English about the bear and it’s: Don’t poke the bear.

بنابراین خرس ما یکی داریم که به انگلیسی در مورد خرس می گوید: خرس را نزن.

And essentially “Don’t poke the bear” means don’t disturb something or someone

و اساساً «خرس را نزن» به این معنی است که اگر فکر می‌کنید اتفاق بدی رخ خواهد داد، مزاحم چیزی یا کسی نشوید

if you think that something bad will happen.

.

So for instance a good example is if I’m having a nap, my wife might say to my children,

به عنوان مثال، یک مثال خوب این است که اگر من در حال چرت زدن هستم، همسرم ممکن است به فرزندانم بگوید:

“Don’t poke the bear!”

"خرس را نزن!"

if they’re trying to wake me up, because they know if they wake me up from my nap I

اگر آنها سعی می کنند من را بیدار کنند، زیرا می دانند که اگر من را از خواب بیدار کنند من

will be grumpy.

بدخلق خواهم شد.

So don’t poke the bear means don’t mess with something, don’t interfere with something

پس خرس را نزن به این معنی است که اگر فکر می‌کنی اتفاق بدی می‌افتد، چیزی را درگیر نکن، در چیزی دخالت نکن

if you think something bad will happen.

.

Don’t poke the bear.

خرس را نزن

The next animal we’ll look at is the rat.

حیوان بعدی که به آن نگاه خواهیم کرد موش است.

And we have one saying with rats, there’s probably more, but we have one saying with

و ما یک ضرب المثل در مورد موش ها داریم، احتمالاً تعداد بیشتری وجود دارد، اما یک ضرب المثل در مورد

rats and that’s: to smell a rat.

موش ها داریم و آن این است: بوییدن موش.

And to smell a rat is to be suspicious of something.

و بوییدن موش به معنای مشکوک بودن به چیزی است.

To smell a rat is to think something’s going on here, and I’m not quite sure what it

بوییدن موش به این معناست که فکر می‌کنید اینجا چیزی در حال رخ دادن است، و من کاملاً مطمئن نیستم که

is.

چیست.

I smell a rat.

بوی موش می دهم

The next animal we’re gonna look at is the goat.

حیوان بعدی که ما به آن نگاه خواهیم کرد بز است.

So we have a saying with goats called: To not let someone get your goat.

پس ضرب المثلی داریم که به بزها می گویند: نگذاری کسی بز تو را بگیرد.

So if I say well don’t let them get your goat what I’m saying is don’t let them

بنابراین اگر من می گویم خوب، اجازه ندهید که بز شما را اذیت کنند، چیزی که می گویم این است که اجازه

get you upset.

ندهید شما را ناراحت کنند.

Don’t let them upset you.

اجازه نده ناراحتت کنند

Unfortunately we don’t have any sayings for geese that I know of, but there’s a

متأسفانه ما هیچ جمله ای برای غازها نداریم که من از آنها بشناسم، اما در

bunch of them flying by right now, but let’s move on to the next animal.

حال حاضر تعداد زیادی از آنها در حال پرواز هستند، اما اجازه دهید به سراغ حیوان بعدی برویم.

The next animal we’re gonna look at is the cat.

حیوان بعدی که ما به آن نگاه خواهیم کرد گربه است.

And there’s a lot of sayings with cats, I’m gonna talk about just one and that’s

و حرف‌های زیادی در مورد گربه‌ها وجود دارد، من فقط در مورد یکی صحبت می‌کنم و آن این

to let the cat out of the bag.

است که گربه را از کیف بیرون بیاورم.

To let the cat out of the bag is to simply tell something that was supposed to be a secret.

رها کردن گربه از کیف به سادگی گفتن چیزی است که قرار بود یک راز باشد.

Do maybe you’re planning a surprise party for someone and someone tells that person

آیا ممکن است در حال برنامه ریزی یک مهمانی سورپرایز برای کسی هستید و شخصی به آن شخص

that there’s going to be a surprise party for them.

می گوید که قرار است یک مهمانی غافلگیرکننده برای او برگزار شود.

That would be them letting the cat out of the bag.

این باعث می شود که گربه را از کیف بیرون بیاورند .

The next animal we’re gonna talk about is the horse.

حیوان بعدی که در مورد آن صحبت خواهیم کرد اسب است.

So I’m gonna look at two horse idioms, the first is: Horsing around.

بنابراین من می خواهم به دو اصطلاح اسب نگاه کنم، اولی این است: Horsing around.

So horsing around is when people are just being crazy and playing and being excited.

بنابراین اسب سواری زمانی است که مردم فقط دیوانه می شوند و بازی می کنند و هیجان زده می شوند.

A lot of times we use horsing around to describe children.

خیلی از اوقات ما از اسب سواری برای توصیف کودکان استفاده می کنیم.

So I might be driving my van and my kids are in the back and they’re just being loud

بنابراین ممکن است من در حال رانندگی با وانت باشم و بچه‌هایم در عقب باشند و آنها فقط با صدای بلند

and crazy.

و دیوانه باشند.

I might say to them, “Stop horsing around!”

من ممکن است به آنها بگویم: "اسب سواری را متوقف کنید!"

Stop horsing around means please calm down.

دست از اسب سواری بردارید یعنی لطفا آرام باشید.

Please be kind to each other.

لطفا با هم مهربان باشید.

I often say that while I’m driving my kids around.

من اغلب این را می گویم در حالی که بچه هایم را به اطراف می رانم.

The other saying that we have involving horses is: Hold your horses!

قول دیگری که ما در مورد اسب ها داریم این است: اسب های خود را نگه دارید!

Hold your horses just means wait.

نگه داشتن اسب های خود را فقط به این معنی است که صبر کنید.

So someone might be really excited to do something and you might simply say to them, “Whoa!

بنابراین ممکن است کسی واقعاً برای انجام کاری هیجان زده باشد و شما به سادگی به او بگویید: «اوه!

Hold your horses!” and it all it means is please wait just a bit, you’re so excited

اسب هایت را نگه دار!» و معنیش این است که لطفا کمی صبر کنید، شما برای انجام این کار بسیار هیجان زده هستید

to do this.

.

Hold your horses!

اسب های خود را نگه دارید!

Well that’s a number of idioms involving animals.

خب این تعدادی اصطلاح است که حیوانات را در بر می گیرد.

Bob the Canadian here.

باب کانادایی اینجا

Learn English with Bob the Canadian.

انگلیسی را با باب کانادایی یاد بگیرید.

I hope this video was helpful for you.

امیدوارم این ویدیو برای شما مفید بوده باشد.

Please don’t forget to give me a thumbs up if you could.

لطفاً فراموش نکنید که اگر ممکن است به من سر بزنید.

Please share this video.

لطفا این ویدیو را به اشتراک بگذارید.

Subscribe if you haven’t subscribed to this channel yet and I just hope that all of you

اگر هنوز در این کانال مشترک نشده اید، سابسکرایب کنید و فقط

have a great day and I’ll see you in the next video.

امیدوارم روز خوبی داشته باشید و در ویدیوی بعدی شما را ببینم .