English Words That Almost Sound The Same (With Pronunciation Examples!)

Hit.

اصابت.

Heart.

قلب.

Hurt.

صدمه.

Have you ever noticed how some English words

آیا تا به حال دقت کرده اید که

sound somewhat alike

when you hear an English speaker say them?

وقتی می شنوید یک انگلیسی زبان آن ها را می شنود، برخی از کلمات انگلیسی تا حدودی شبیه هم هستند؟

Sometimes you're not quite sure which word they used.

گاهی اوقات شما کاملاً مطمئن نیستید که آنها از کدام کلمه استفاده کرده اند.

Words like hit, or heart, or hurt.

کلماتی مانند ضربه، یا قلب، یا درد.

That actually did hurt just a little bit.

این در واقع فقط کمی درد داشت.

Sometimes when you're learning the English language,

گاهی اوقات وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید،

it's very difficult to distinguish between two words.

تشخیص دو کلمه بسیار دشوار است.

So in this English lesson,

بنابراین در این درس انگلیسی،

I'm going to look at a bunch of different English words

من قصد دارم به مجموعه ای از کلمات مختلف انگلیسی نگاه

that sound almost the same,

کنم که تقریباً یکسان هستند،

and I'll try to help you learn how to distinguish

و سعی خواهم کرد به شما کمک کنم که چگونه

between each of them.

بین هر یک از آنها تمایز قائل شوید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

This is pepper.

این فلفل است.

This is something that you put on your food,

این چیزی است که شما روی غذای خود می گذارید،

so it tastes better, it's pepper.

بنابراین طعم آن بهتر است، فلفل است.

But this is paper.

اما این کاغذ است.

We use paper when we need to print something.

زمانی که نیاز به چاپ چیزی داریم از کاغذ استفاده می کنیم.

We put paper in our printer,

ما کاغذ را در چاپگر خود قرار می دهیم،

or we might even write on it.

یا حتی ممکن است روی آن بنویسیم.

So this is pepper, and this is paper,

بنابراین این فلفل است و این کاغذ است،

but the pronunciation is very, very similar, isn't it?

اما تلفظ آن بسیار بسیار شبیه است، اینطور نیست؟

So let me give you a couple more example sentences.

بنابراین اجازه دهید چند جمله مثال دیگر را برای شما بیان کنم .

In the morning, I put pepper on my eggs.

صبح روی تخم مرغم فلفل زدم.

I put a little bit of salt on too,

من هم کمی نمک می

but I definitely like putting on some pepper.

زنم، اما قطعا دوست دارم مقداری فلفل بزنم.

This morning, I put some paper in my printer,

امروز صبح، من مقداری کاغذ در چاپگرم گذاشتم،

because I needed to print something.

زیرا باید چیزی را چاپ می کردم.

So pepper and paper.

پس فلفل و کاغذ.

Ah, there is a mouse over there.

آه، یک موش آنجاست.

There is a little mouse over there.

یه موش کوچولو اونجا هست وقتی موش را دیدم

Did you hear the sound I made with my mouth

صدایی را که با دهانم

when I saw the mouse?

درآوردم شنیدی؟

Sometimes when I see a mouse,

گاهی اوقات وقتی موش را می بینم،

I make sounds like that with my mouth,

با دهانم صداهایی شبیه آن در می آورم،

because I'm a little bit scared.

چون کمی می ترسم.

I shouldn't be surprised to see a mouse though,

من نباید از دیدن یک موش تعجب کنم،

because this month is the month where the snow melts,

زیرا این ماه، ماهی است که برف ها آب می شوند،

and then a mouse like that doesn't know where to go.

و پس از آن موشی مانند آن نمی داند کجا باید برود.

So during the month of March,

بنابراین در ماه مارس،

it's not uncommon to see a mouse,

دیدن یک موش غیرمعمول نیست،

and it's not uncommon to hear sounds like that

و شنیدن صداهایی از

come out of my mouth.

این دست از دهانم خارج می شود.

Sometimes when I have a headache, I take a pill.

گاهی که سردرد دارم قرص میخورم.

Every day, I eat a banana,

من هر روز یک موز می خورم،

but before I eat it, I have to take off the peel.

اما قبل از خوردن آن، باید پوست آن را جدا کنم.

And sometimes when I need to get some water,

و گاهی که نیاز به گرفتن مقداری آب

I will use a pail.

دارم از سطل استفاده می کنم.

So pill, peel, and pail all sound very similar.

بنابراین قرص، پوست کندن و سطل همگی بسیار شبیه هم هستند.

Let me give you a few more example sentences.

اجازه دهید چند جمله مثال دیگر را برای شما بیان کنم .

If I open this bottle, I can take out a pill.

اگر این بطری را باز کنم، می توانم یک قرص بیرون بیاورم.

You can see that I have a pill in my hand.

می بینید که یک قرص در دست دارم.

The other day, when I was walking,

یک روز که داشتم راه می

I stepped on a banana peel, and I almost slipped and fell.

رفتم روی پوست موز پا گذاشتم و نزدیک بود سرم بخورد و بیفتم.

This banana has a peel,

این موز پوست دارد

and sometimes when I need to get some water,

و گاهی که نیاز به آب گرفتن داشته

I will use a pail.

باشم از سطل استفاده می کنم.

So once again, pill, peel, and pail.

بنابراین یک بار دیگر، قرص، پوست، و سطل.

I almost got them mixed up there.

تقریباً آنها را در آنجا قاطی کردم.

I have to make sure I don't get this next one

من باید مطمئن شوم که این مورد بعدی

mixed up myself.

را خودم قاطی نکنم.

In my hand, I have three coins.

در دست من سه سکه است.

This bench is free.

این نیمکت رایگان است.

And over there, there is a tree.

و آن طرف، درختی وجود دارد.

Three, free, and tree can sound very similar

سه، رایگان و درخت می تواند بسیار شبیه

to someone who is learning English.

به کسی باشد که در حال یادگیری زبان انگلیسی است.

I have to admit for myself, they sound very, very different,

باید برای خودم اعتراف کنم، آنها بسیار بسیار متفاوت به نظر می رسند،

but I know from talking to people who are learning English,

اما از صحبت با افرادی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند، می دانم که صدای

three, free, and tree can sometimes sound the same.

سه، رایگان و درختی گاهی اوقات می تواند یکسان باشد.

So once again, in my hand, I have three coins.

بنابراین یک بار دیگر ، من سه سکه در دست دارم.

This bench is free,

این نیمکت رایگان است

and over there, you'll see a tree.

و در آنجا درختی را خواهید دید.

By the way, the bench isn't actually free.

به هر حال، نیمکت در واقع رایگان نیست.

It's not for sale at all.

اصلا فروشی نیست

I really like this bench,

من این نیمکت را خیلی دوست دارم

and I don't want to get rid of it.

و نمی خواهم از شر آن خلاص شوم.

And the tree over there will soon have lots of leaves on it.

و درخت آنجا به زودی برگهای زیادی روی آن خواهد داشت.

And I think I might use these three coins

و فکر می‌کنم بعداً امروز از این سه سکه

to buy something yummy later today.

برای خرید چیزهای خوشمزه استفاده کنم.

When Jen was leaving this morning, I blew her a kiss,

وقتی جن امروز صبح می رفت، من او را بوسیدم،

but then she came running back in the house,

اما بعد دوان دوان به خانه برگشت،

because she forgot her keys.

چون کلیدهایش را فراموش کرده بود.

Kiss and keys sound very similar.

صدای بوسه و کلید بسیار شبیه هم است.

You kiss someone if you really, really like them.

اگر کسی را واقعاً دوست داشته باشید، می بوسید.

People who are in a romantic relationship

افرادی که در یک رابطه عاشقانه هستند

will kiss each other.

یکدیگر را می بوسند.

Not gonna go into any more details than that.

بیشتر از این وارد جزئیات نمی شوم.

When you drive a vehicle, though,

با این حال، هنگامی که یک وسیله نقلیه رانندگی می کنید

you need to have your keys.

، باید کلیدهای خود را داشته باشید.

You can kiss someone,

شما می توانید کسی را ببوسید،

or when you drive a vehicle, you will use your keys.

یا وقتی وسیله نقلیه ای را رانندگی می کنید، از کلیدهای خود استفاده کنید.

This is a can of beer.

این یک قوطی آبجو است.

Beer is an alcoholic beverage

آبجو یک نوشیدنی الکلی است

that people sometimes drink at night, or on the weekends.

که مردم گاهی اوقات در شب یا آخر هفته می نوشند.

This though is a beard.

اگرچه این ریش است.

A beard is hair that you grow

ریش موهایی است که

on your cheeks, and on your chin.

روی گونه ها و روی چانه خود می روید.

This is a mustache by the way.

اتفاقاً این یک سبیل است.

So this is beer, and this is a beard.

پس این آبجو است و این ریش است.

I don't drink a lot of beer.

من زیاد آبجو نمیخورم

In fact, I drink about one or two beers a month.

در واقع، من تقریباً یک یا دو آبجو در ماه می نوشم.

I am not someone who drinks a lot of beer,

من کسی نیستم که زیاد آبجو بنوشم،

but I'm definitely someone who likes having a beard.

اما قطعا کسی هستم که دوست دارم ریش داشته باشم.

In fact, a few years ago, I shaved my beard off,

در واقع، چند سال پیش، من ریش خود را تراشیدم،

and Jen didn't like it.

و جن از آن خوشش نیامد.

And a lot of my viewers didn't like it either.

و بسیاری از بینندگان من هم آن را دوست نداشتند.

They were like, grow your beard back, Bob the Canadian,

آنها می گفتند ، باب کانادایی،

we like your beard.

ریش خود را باز کنید، ما از ریش شما خوشمان می آید.

So this is beer.

پس این آبجو است.

This is a beard.

این ریش است.

This is a year.

این یک سال است.

And this is my ear.

و این گوش من است.

Year and ear.

سال و گوش.

They can sound a little bit alike.

آنها می توانند کمی شبیه به هم به نظر برسند.

This is the year 2022,

امسال سال 2022 است

and I hope that it's going to be a really good year.

و امیدوارم که سال بسیار خوبی باشد.

I hope that lots of people in the world

من امیدوارم که افراد زیادی در

are able to learn lots of English.

جهان بتوانند تعداد زیادی زبان انگلیسی را یاد بگیرند.

I hope they have a really good year.

امیدوارم سال خوبی داشته باشند.

This is my ear.

این گوش من است.

When I was a kid, when I did something bad,

وقتی بچه بودم، وقتی کار بدی می

my mom would sometimes grab me by my ear

کردم، مادرم گاهی وقتی با

when she was talking to me.

من صحبت می کرد، گوشم را می گرفت.

That hurt quite a bit, actually.

در واقع خیلی درد داشت.

She would say, Robert, that's my official name.

او می گفت، رابرت، این نام رسمی من است.

Did you know that?

She would pull my ear, and say, Robert, don't do that.

آیا می دانستید که؟

او گوش من را می کشید و می گفت، رابرت، این کار را نکن.

So this is a year, and this is an ear.

پس این یک سال است و این یک گوش است.

This is my hair,

این موهای من است

and this around me is the air.

و این اطراف من هواست.

You can see my hair, but you can't see the air.

موهای من را می بینی، اما هوا را نمی بینی.

My hair is a little bit gray, isn't it?

موهای من کمی خاکستری است، اینطور نیست؟

But I'm glad that I still have hair.

اما خوشحالم که هنوز مو دارم.

At the age of 50,

در 50 سالگی

I'm happy that I'm not going bald.

خوشحالم که کچل نمی شوم.

I'm happy that I still have hair.

خوشحالم که هنوز مو دارم.

Around me, the air this morning is very cool and crisp.

امروز صبح هوای اطرافم خیلی خنک و ترد است.

When I breathe in, I can feel the cool air fill my lungs.

وقتی نفس می کشم، می توانم احساس کنم هوای خنک ریه هایم را پر می کند.

And it's a really, really nice feeling.

و این یک احساس واقعا، واقعاً خوب است.

I think spring is in the air right now.

من فکر می کنم بهار در حال حاضر در هوا است.

I think spring is just around the corner.

فکر می کنم بهار نزدیک است.

So up here on my head, we have some gray hair.

بنابراین اینجا روی سر من، ما کمی موهای خاکستری داریم.

This is my hair.

این موهای من است.

And all around me,

و در اطراف من

we have something you can't see, and it's called air.

چیزی داریم که نمی توانی آن را ببینی و به آن هوا می گویند.

If I was to describe myself,

اگر بخواهم خودم را توصیف کنم،

I would say that I'm not bold, and I'm not bald.

می گویم که نه جسور هستم و نه کچل.

When you're bold,

وقتی جسور هستید، به

it means that you're very confident when you go into a room.

این معنی است که وقتی وارد یک اتاق می شوید، بسیار مطمئن هستید.

You just say whatever you're thinking when you say it.

وقتی می گویید فقط هر چیزی را که به آن فکر می کنید بگویید.

You're a very bold person.

تو آدم خیلی جسوری هستی

I'm not a very bold person.

من آدم خیلی جسوری نیستم.

I'm usually fairly quiet.

من معمولاً نسبتاً ساکت هستم.

I'm also not a bald person.

من هم آدم کچلی نیستم.

I have a full head of hair.

من موهایم پر است.

That's how we would describe this in English.

ما این را به زبان انگلیسی اینگونه توصیف می کنیم.

You would say, wow, he's 50 years old,

می گویید وای 50 سالش است

and he has a full head of hair, he's not bald.

و موهایش پر است، کچل نیست.

So if I was to describe myself, I would say, I'm not bold,

بنابراین اگر بخواهم خودم را توصیف کنم ، می گویم که جسور

and I'm definitely not bald.

نیستم و قطعاً کچل هم نیستم.

Well, thanks for watching this English lesson

خوب، از تماشای این درس انگلیسی

where I talked about words

متشکرم که در آن در مورد کلماتی صحبت کردم

that sound sort of similar in English,

که در زبان انگلیسی به نظر شبیه به نظر می رسند،

but actually have slightly different pronunciations.

اما در واقع تلفظ های کمی متفاوت دارند.

I hope this lesson helps you learn

امیدوارم این درس به شما کمک کند تا در هنگام مکالمه انگلیسی

a little bit more about how to say those words

کمی بیشتر در مورد نحوه بیان آن کلمات

when you're having an English conversation.

یاد بگیرید .

Remember, if this is your first time here,

به خاطر داشته باشید، اگر اولین بار است که اینجا می‌روید،

don't forget to click that red subscribe button

فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک قرمز رنگی

that's somewhere over there, or it might be down there,

که در جایی وجود دارد، کلیک کنید، یا ممکن است آن پایین باشد،

and give me a thumbs up

و

if this video helped you learn a little bit more English.

اگر این ویدیو به شما کمک کرد تا کمی بیشتر انگلیسی یاد بگیرید، به من کمک کنید.

And again, if you have the time, why don't you stick around,

و دوباره، اگر وقت دارید، چرا نمی مانید،

and watch another English lesson?

و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hit!

ضربه بزنید!

(hand smacking)

Ow.

(با دست زدن)

اوه.

(Bob laughing)

(باب در حال خنده)