Free English Class! Topic: Relaxing! ☀️☁️🌊 (Lesson Only)

Well hello everyone and welcome to this English lesson about

سلام به همه و به این درس انگلیسی در مورد

relaxing. I was looking through the topics of past lessons and

آرامش خوش آمدید. داشتم سرفصل های درس های گذشته را بررسی می

I think I did a lesson on stressful things. I think I did

کردم و فکر می کنم در مورد چیزهای استرس زا درس خواندم.

a lesson on good things and bad things. But I'm not sure I've

فکر می‌کنم در مورد چیزهای خوب و بد درس گرفتم . اما مطمئن نیستم که

ever done a lesson on relaxing. In this English lesson I'll

تا به حال درسی در مورد آرامش داشته باشم. در این درس انگلیسی

talk about the kinds of things you can do in order to relax.

در مورد انواع کارهایی که می توانید برای آرامش انجام دهید صحبت خواهم کرد.

There are plenty of things you can do that are stressful in

کارهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید که در زندگی استرس زا هستند

life. But it should be a priority to every once in a

. اما باید هر از چند گاهی

while do something that helps you relax. If you're unfamiliar

کاری را انجام دهید که به شما کمک می کند آرامش داشته باشید. اگر

with the word relax or relaxing when you relax it means you

با کلمه استراحت یا آرامش در هنگام استراحت آشنا نیستید به این معنی است که آرام می شوید

calm down. It means you try to have a bit of time where things

. این بدان معناست که شما سعی می کنید کمی زمانی داشته باشید که در آن همه

are peaceful. So in this English lesson I'll talk about

چیز آرام است. بنابراین در این درس انگلیسی در

a number of words and phrases that we use. To talk about the

مورد تعدادی از کلمات و عباراتی که استفاده می کنیم صحبت خواهم کرد. برای صحبت در مورد

different things you can do to relax. Relaxing is I think the

کارهای مختلفی که می توانید برای آرامش انجام دهید . به نظر من آرامش

most important thing to do. But it's the thing we often forget

مهمترین کاری است که باید انجام داد. اما این چیزی است که ما اغلب فراموش می کنیم

to do. So one again welcome to this English lesson about

انجام دهیم. بنابراین یک بار دیگر به این درس انگلیسی در مورد

relaxing. Get a massage. Now there are a number of different

آرامش خوش آمدید. ماساژ بگیرید. در حال حاضر

types of massages. A massage is when another person rubs your

انواع مختلفی از ماساژ وجود دارد. ماساژ زمانی است که فرد دیگری پوست شما را می مالد

skin. This is what's called a hand massage you can get a

. این همان چیزی است که به آن ماساژ دست می گویند می توانید

massage from a professional or you can get a massage from

از یک متخصص ماساژ بگیرید یا می توانید از

maybe your spouse. When my neck is sore or when I have a

همسرتان ماساژ بگیرید. وقتی گردنم درد می کند یا وقتی سردرد دارم،

headache Jen will sometimes give me a neck massage. Or

جن گاهی اوقات گردنم را ماساژ می دهد.

she'll just kind of give me a bit of a head massage. That

یا فقط کمی سرم را ماساژ می دهد. این

sometimes helps me to relax. A massage is a very pleasant

گاهی اوقات به من کمک می کند تا آرام شوم. ماساژ یک تجربه بسیار لذت بخش

experience. It's a very nice thing to have. Um I've never

است. داشتنش خیلی چیز خوبیه اوم من

had a professional massage. I've never gone to a spa for a

هرگز ماساژ حرفه ای نگرفته ام. من هرگز برای ماساژ به اسپا نرفته ام

massage. But certainly if you want to relax one of the things

. اما مطمئناً اگر می خواهید آرامش داشته باشید یکی از کارهایی

that you can do is you can get a massage. This felt really

که می توانید انجام دهید این است که می توانید ماساژ بگیرید. به هر حال این احساس واقعا

nice by the way. Maybe I should do this more often during my

خوبی داشت. شاید بهتر باشد این کار را بیشتر در

live streams. So that my neck doesn't get tight. So I don't

جریان پخش زنده‌ام انجام دهم. تا گردنم سفت نشود. بنابراین من

feel all kinds of stress in my neck and in my head. But

انواع استرس را در گردن و سرم احساس نمی کنم. اما به

anyways one of the things you can do to relax get a massage.

هر حال یکی از کارهایی که می توانید برای آرامش انجام دهید ماساژ است.

This is something I do to relax. I read a good book. Now

این کاری است که من برای آرامش انجام می دهم . کتاب خوبی خواندم. الان

usually I don't do this during the week. I usually do this on

معمولا در طول هفته این کار را نمی کنم . من معمولا این کار را در آخر هفته انجام می دهم

the weekend. Uh but if you have a good book to read you should

. اوه، اما اگر کتاب خوبی برای خواندن دارید، باید

do that. The last book I read was called Out of the Dark by

این کار را انجام دهید. آخرین کتابی که خواندم « خارج از تاریکی» نوشته

David Weber. And it's a story about Aliens Invading the

دیوید وبر بود. و این داستانی در مورد حمله بیگانگان به

Earth. As many of you know I love science fiction so I read

زمین است. همانطور که بسیاری از شما می دانید که من عاشق داستان های علمی تخیلی هستم، بنابراین من کمی داستان های علمی تخیلی می خوانم

science fiction quite a bit. Um so that was a great book. I

. اوم کتاب عالی بود من

finished it. Now I'm reading a book called Into the Light by

تمومش کردم اکنون در حال خواندن کتابی به نام Into the Light از

David Weber. It's part two. Book two. So if you want to

دیوید وبر هستم. قسمت دوم است کتاب دو. بنابراین

relax if you have some time find a nice place to sit and

اگر می‌خواهید استراحت کنید، اگر کمی وقت دارید، یک مکان خوب برای نشستن و

read a good book. Always enjoyable to read a story to

خواندن یک کتاب خوب پیدا کنید. همیشه خواندن یک داستان لذت بخش است تا

help you kind of forget about life for a while. Drink a cup

به شما کمک کند تا مدتی زندگی را فراموش کنید. یک

of tea. Now this might be different for you. You might

فنجان چای بنوشید. حالا این ممکن است برای شما متفاوت باشد. شاید

want to drink a cup of coffee. You might want to drink a cup

بخواهید یک فنجان قهوه بنوشید. ممکن است بخواهید یک

of hot chocolate. You might want to drink a cup of tea.

فنجان شکلات داغ بنوشید. شاید بخواهید یک فنجان چای بنوشید.

When you drink a cup of tea. Especially in the winter. Like

وقتی یک فنجان چای می نوشید. به خصوص در زمستان.

it's winter here right now. We did get snow last night. It's

انگار اینجا زمستان است. دیشب برف اومدیم

very nice to have a warm or hot drink we would call it. So sit

خیلی خوب است که یک نوشیدنی گرم یا گرم داشته باشید. پس

down. Maybe the tea smells nice. Maybe you're drinking an

بشین شاید چای بوی خوبی بدهد. شاید در حال نوشیدن یک

herbal tea. And it's not just taste of the tea that's helping

چای گیاهی هستید. و این فقط طعم چای نیست که به

you relax but the smell of the tea. Jen drinks peppermint tea

آرامش شما کمک می کند، بلکه بوی چای است. جن چای نعناع می‌نوشد

and the smell of peppermint and the taste of the tea both help

و بوی نعناع و طعم چای هر دو به او کمک می‌کنند تا

her relax. Um but certainly having a nice cup of tea is a

آرام شود. اوم اما مطمئناً خوردن یک فنجان چای

good idea. Um it certainly helps me to relax. Sometimes at

خوب ایده خوبی است. اوم مطمئناً به من کمک می کند تا آرام شوم. گاهی در محل

work I will stop and take a break and have a cup of tea.

کار می ایستم و استراحت می کنم و یک فنجان چای می نوشم.

Notice I'm saying drink a cup of tea and have a cup of tea.

توجه کنید که می گویم یک فنجان چای بنوشید و یک فنجان چای بنوشید.

You can say both. Oh I'm going to have a cup of tea. Oh

شما می توانید هر دو را بگویید. اوه من میرم یه چایی بخورم اوه

I'm going to drink a cup of tea before I go to work. Take a

من قبل از رفتن به سر کار یک فنجان چای می خورم.

warm bath. So there's something about warm water that helps us

حمام آب گرم بگیرید. بنابراین چیزی در مورد آب گرم وجود دارد که به ما کمک می کند

relax. There's something also again about the smells of the

آرام شویم. باز هم چیزی در مورد بوی

soaps that you might use. But if you were to fill a tub with

صابون ها وجود دارد که ممکن است استفاده کنید. اما اگر قرار بود وان را با

warm or hot water and then sit in there. Um the warmth of the

آب گرم یا داغ پر کنید و سپس در آن بنشینید . گرمای

water helps your muscles to relax. And it helps your whole

آب به عضلات شما کمک می کند تا آرام شوند. و به تمام بدن شما کمک می کند

body to relax. I don't often take baths. I think in North

تا آرام شود. من اغلب حمام نمی کنم. فکر می کنم در آمریکای

America it's more common to take a shower. Showers where

شمالی دوش گرفتن رایج تر است . دوش هایی که

the water shoots on your head from a a faucet. Or a shower

در آن آب از یک شیر آب به سر شما شلیک می کند . یا سر دوش

head sorry. Um I think because showers are quicker. But if you

ببخشید من فکر می کنم چون دوش گرفتن سریعتر است. اما اگر

take a warm bath sometimes in the winter on the weekend I

گاهی اوقات در زمستان در آخر هفته

might take a warm bath and it's just a very very relaxing

حمام آب گرم بگیرید، ممکن است یک حمام آب گرم بگیرم و این فقط یک احساس بسیار آرامش بخش

feeling. You sit in the warm water and it just makes you

است. شما در آب گرم می نشینید و این به شما

feel really really nice. Makes you feel relaxed. Take a walk.

احساس واقعاً خوبی می دهد. باعث می شود احساس آرامش کنید. قدم زدن.

Especially if you can take a walk outside. For me one of the

به خصوص اگر بتوانید بیرون از خانه قدم بزنید. برای من یکی از

best ways to relax is to take a walk. Or in English we

بهترین راه ها برای آرامش، پیاده روی است. یا در انگلیسی

sometimes say go for a walk. I like to go for a walk. Now for

گاهی می گوییم برو پیاده روی. من دوست دارم برم پیاده روی. حالا برای

me there's two kinds of walking. I walk for exercise

من دو نوع راه رفتن وجود دارد. من برای ورزش

but I also walk for pleasure or I walk for fun. When I say take

پیاده روی می کنم اما برای لذت هم راه می روم یا برای تفریح ​​راه می روم. وقتی میگم

a walk. I'm talking about the kind of walk you take for fun.

قدم بزن من در مورد نوع پیاده روی شما برای تفریح ​​صحبت می کنم.

In English we might call it a stroll. Go for a stroll. If you

در زبان انگلیسی ممکن است آن را قدم زدن بنامیم. برو برای قدم زدن اگر می

can do this in nature. If you can do this somewhere where you

توانید این کار را در طبیعت انجام دهید. اگر بتوانید این کار را در جایی انجام دهید که

can see trees and where you can see maybe some wild animals not

درختان را ببینید و جایی که بتوانید ببینید، شاید برخی از حیوانات وحشی

the dangerous guide. If you can take a walk outside you'll get

راهنمای خطرناکی نباشند. اگر بتوانید بیرون قدم بزنید

some fresh air. In English we often say it's important to get

کمی هوای تازه خواهید داشت. در زبان انگلیسی اغلب می گوییم که مهم است

some fresh air every once in a while. But if you can take a

هر چند وقت یک بار هوای تازه داشته باشید . اما اگر می توانید

walk. Go for a walk. Enjoy the outdoors a little bit. Put on

قدم بزنید. قدم زدن. کمی از فضای باز لذت ببرید.

some comfy clothes. Now the word comfy is an informal

چند لباس راحت بپوش اکنون کلمه comfy یک کلمه انگلیسی غیررسمی است و مخفف عبارت comfort است

English word and it's short for comfortable. Put on some

. چند

comfortable clothes. When I go to work I wear shirts with

لباس راحت بپوش وقتی سر کار می روم پیراهن های یقه دار می پوشم

collars. I wear what are called dress pants or casual dress

. من چیزی می پوشم که به آن شلوار مجلسی یا شلوار مجلسی غیر رسمی می گویند

pants. I don't wear jeans and a T-shirt when I go to work. But

. وقتی سر کار می روم شلوار جین و تی شرت نمی پوشم.

I find wearing jeans with a T-shirt very comfortable.

اما پوشیدن شلوار جین با تی شرت را بسیار راحت می دانم.

Sometimes I'll wear a hoodie as well. That's a sweatshirt with

گاهی اوقات من یک هودی هم می پوشم . اونم یه سویشرت

a hood on it. So when I come home from work in order to

با کلاه رویش. بنابراین وقتی از سر کار به خانه می آیم تا

relax a little bit I get chain I put on some comfy clothes. I

کمی استراحت کنم، زنجیر می گیرم، چند لباس راحت می پوشم.

put on jeans. I put on a T-shirt and I usually put on a

شلوار جین پوشیدم من یک تی شرت می پوشم و معمولاً

hoodie in the winter because it's a little colder out. Um

در زمستان یک هودی می پوشم زیرا هوا کمی سردتر است. اوم

and that just helps me to relax. Let's say you have a job

و این فقط به من کمک می کند تا آرام شوم. فرض کنید شغلی

where you have to wear a dress. Or you have to wear a suit and

دارید که در آن باید لباس بپوشید. یا باید کت و شلوار و

tie. Those are nice clothes to wear during the day but it's

کراوات بپوشید. اینها لباس های خوبی برای پوشیدن در طول روز هستند، اما

very nice to come home and put on some comfy clothes so that

خیلی خوب است که به خانه بیایید و چند لباس راحت بپوشید تا

you can relax a little bit. So put on an old your your old

بتوانید کمی استراحت کنید. بنابراین ژاکت قدیمی خود را بپوشید و

favorite sweater put on some big warm socks whatever you

هر کاری که نیاز دارید چند جوراب گرم بزرگ بپوشید

need to do put on the kinds of clothes that help you to relax

و انواع لباس هایی را بپوشید که به شما کمک می کند

a little bit put on some comfy clothes listen to music. Now

کمی آرامش داشته باشید و چند لباس راحت بپوشید و به موسیقی گوش دهید. اکنون

this is a pretty common one. Music has a magical effect on

این یک مورد بسیار رایج است. موسیقی تأثیر جادویی بر

us. There are different types of music. Some music makes us

ما دارد. موسیقی انواع مختلفی دارد. برخی از موسیقی ها ما را

excited. Some music makes us feel sad. Some music makes us

هیجان زده می کند. بعضی از موسیقی ها ما را غمگین می کند. برخی از موسیقی ها به ما

feel happy. Some music though can calm us down and help us

احساس شادی می دهد. اگرچه برخی از موسیقی ها می توانند ما را آرام کنند و به ما در

relax. For me that would be something like classical music.

آرامش کمک کنند. برای من این چیزی شبیه موسیقی کلاسیک است.

Classical music is a very beautiful way to relax if you

اگر

like classical music. Um if you like the music played by an

موسیقی کلاسیک دوست دارید، موسیقی کلاسیک یک راه بسیار زیبا برای آرامش است. اوم اگر موسیقی نواخته شده توسط

orchestra do that. Um just take some time sit somewhere

ارکستر را دوست دارید این کار را انجام دهید. اوم فقط کمی وقت بگذارید در جایی

comfortable and listen to some music. Um and you can do this

راحت بنشینید و به موسیقی گوش دهید . اوم و شما می توانید این کار را

with headphones as well. And by the way you can combine some of

با هدفون نیز انجام دهید. و به هر حال می توانید برخی از اینها را با هم ترکیب کنید

these. You can put a radio on playing nice music while you

. در حین حمام آب گرم می توانید یک رادیو را روی پخش موسیقی زیبا قرار دهید

have a warm bath. You can drink a cup of tea while listening to

. هنگام گوش دادن به موسیقی می توانید یک فنجان چای بنوشید

music. All of those things will help you relax. So we have this

. همه این موارد به شما کمک می کند تا آرام شوید. بنابراین ما این

interesting term in English. Comfort food. Comfort food is

اصطلاح جالب را در انگلیسی داریم. غذای راحتی غذای راحتی

usually food we eat in the winter. That's usually warm and

معمولاً غذایی است که در زمستان می خوریم . معمولاً گرم است و

when I think of comfort food I usually think about something

وقتی به غذای راحتی فکر می کنم معمولاً به چیزی

like soup or stew and homemade bread. For me that's the kind

مانند سوپ یا خورش و نان خانگی فکر می کنم. برای من این

of food on a January day that makes me feel relaxed. When I

نوع غذا در یک روز ژانویه است که به من احساس آرامش می کند. وقتی

come in from outside if it's minus 5° outside. And I come in

از بیرون وارد می شوم اگر بیرون منهای 5 درجه باشد. و من می آیم

and have some stew. Stew is a thick soup by the way. This is

و خورش می خورم. اتفاقا خورش سوپ غلیظی است. این

Um when I come in and have some stew and maybe Jen or I have

ام وقتی است که وارد می شوم و خورش می خورم و شاید جن یا

made a loaf of fresh bread homemade bread. To me that just

من یک قرص نان تازه نان خانگی درست کرده باشیم. برای من که فقط

makes me relax. I would call that comfort food. Comfort

باعث آرامش من می شود. من آن را غذای راحتی می نامم.

food. It's very very very delicious. Um I love it. It's

غذای راحتی خیلی خیلی خیلی خوشمزه است امم دوستش دارم

very tasty and very very delicious. Meditate. When you

بسیار خوشمزه و بسیار خوشمزه است. مدیتیشن کنید. وقتی

meditate you sit somewhere. It can be in your house. It can be

مدیتیشن می کنید جایی می نشینید. می تواند در خانه شما باشد. می

out on a dock by a lake. You sit somewhere and you try to

تواند روی اسکله کنار دریاچه باشد. جایی می نشینی و سعی می

empty your mind of all of your thoughts. You try to think

کنی ذهنت را از تمام افکارت خالی کنی . شما سعی می کنید

maybe of just one thing. Maybe you sit and think about a tree.

شاید فقط به یک چیز فکر کنید. شاید بنشینی و به درخت فکر کنی.

Or you sit and think about the sun. Or you try to think about

یا می نشینی و به خورشید فکر می کنی . یا سعی می کنید به

nothing at all which is very difficult. Um I'm not a

هیچ چیز فکر نکنید که بسیار دشوار است. اوم من یک

professional meditator if that's a term. But I do

مراقبه حرفه ای نیستم اگر این یک اصطلاح باشد. اما من

sometimes value just sitting maybe staring at one thing. Or

گاهی برای نشستن و شاید خیره شدن به یک چیز ارزش قائل هستم. یا اینکه

sitting and closing my eyes and just kind of letting all of the

بنشینم و چشمانم را ببندم و بگذارم تمام

stress of the day go away. And just think about happy things.

استرس روز از بین برود. و فقط به چیزهای شاد فکر کنید.

Think about happy thoughts. So meditation is then a relaxing

به افکار شاد فکر کنید. پس مدیتیشن

of the mind. And there are ways to learn how to do it well. I

آرامش ذهن است. و راه هایی برای یادگیری نحوه انجام آن به خوبی وجود دارد.

think someday I should take a class to learn how to meditate

فکر می کنم روزی باید در کلاسی شرکت کنم تا یاد بگیرم چگونه خوب مراقبه کنم

well. How to do meditation well. Go to a spa. So again

. چگونه مدیتیشن را به خوبی انجام دهیم . به اسپا بروید بنابراین

I've never been to a spa. Um a spa is a place where you can

من هرگز به آبگرم نرفته ام. اوم اسپا مکانی است که در آن می

they can you know do things for your skin. Like maybe you put

توانید کارهایی را برای پوست شما انجام دهید. مثل اینکه شاید

on mud and then you go and hot bath. Maybe you sit and get a

گِل زدی و بعد رفتی حمام آب گرم . شاید بنشینید و

face massage or a head massage. Uh maybe you go in a hot tub

ماساژ صورت یا سر انجام دهید. اوه شاید شما به یک جکوزی بروید

which is very relaxing as well. Um but a spa is usually a place

که بسیار آرامش بخش است. اوم، اما اسپا معمولا جایی است

you go. Sometimes for a day or for a weekend. Where the entire

که می روید. گاهی اوقات برای یک روز یا برای یک آخر هفته. جایی که تمام هدف

point of going is to do things that relax you. Maybe you'll

رفتن انجام کارهایی است که شما را آرام می کند. شاید

sit in a warm bath with candles. Maybe you'll sit in a

در یک حمام گرم با شمع بنشینید. شاید

hot tub like I mentioned. But definitely some probably next

همانطور که گفتم در جکوزی بنشینید. اما قطعاً بعضی‌ها احتمالاً

time I'm really stressed maybe Jen and I should go to a spa

دفعه بعد که واقعاً استرس دارم، شاید من و جن باید برای یک روز به اسپا برویم،

for a day but they're kind of expensive. I just mentioned sit

اما آنها به نوعی گران هستند. من فقط گفتم

in a hot tub. Some Canadians have what's called a hot tub.

در جکوزی بنشینید. برخی از کانادایی ها چیزی به نام جکوزی دارند.

It looks like this. It has lots of hot water in it and then

به نظر می رسد این است. مقدار زیادی آب گرم در آن

there are jets that you can turn on to make the water move

وجود دارد و سپس جت هایی وجود دارد که می توانید آنها را روشن کنید تا آب

around really fast. This can be very relaxing. It can make your

به سرعت حرکت کند. این می تواند بسیار آرامش بخش باشد. این می تواند ماهیچه های شما را بسازد،

muscles simply because there's this you know it's almost like

زیرا این چیزی است که می دانید تقریباً

the water massages you. Like the water's moving so quickly

مانند آب است که شما را ماساژ می دهد. مانند حرکت آب به قدری سریع

that it helps you to feel relaxed and enjoy your time

که به شما کمک می کند تا احساس آرامش کنید و از وقت خود در آنجا لذت ببرید

there. Um I don't have a hot tub. I wish I had a hot tub.

. اوم من وان آب گرم ندارم کاش وان آب گرم داشتم

One of my colleagues has a hot tub and he really enjoys it.

یکی از همکاران من جکوزی دارد و واقعاً از آن لذت می برد.

Because he is getting older but he still likes to play sports.

چون سنش بالا می رود اما همچنان دوست دارد ورزش کند.

And after he plays sports the next day his muscles are very

و بعد از اینکه روز بعد ورزش کرد، عضلاتش خیلی

sore. He likes to play tennis in badminton. And so he likes

درد می کند. او دوست دارد در بدمینتون تنیس بازی کند . و بنابراین او دوست دارد

to go in his hot tub after the day after he plays a game

بعد از یک روز بعد از انجام یک بازی

because it helps his muscles to relax. Uh buy a hammock or have

به جکوزی برود زیرا به آرامش عضلاتش کمک می کند . اوه یک بانوج بخر یا

a nap in a hammock. A hammock is this. It's something you

در یک بانوج چرت بزن. بانوج اینه چیزی است که

hang between two trees or from a tree or between two poles.

بین دو درخت یا از یک درخت یا بین دو تیر آویزان می کنید.

And it's just a place to go outside. And to lay and read a

و این فقط مکانی برای بیرون رفتن است . و دراز کشیدن و

book or to lay in it and have a nap. We do not have a hammock.

کتاب خواندن یا در آن دراز کشیدن و چرت زدن. ما بانوج نداریم.

I might ask for a hammock for my birthday next year. Um it

ممکن است سال آینده برای تولدم یک بانوج بخواهم. امم

might be a fun thing to have. And we can attach it to a tree.

ممکن است داشتن یک چیز سرگرم کننده باشد. و می توانیم آن را به درخت وصل کنیم.

And then on a lazy Sunday afternoon I can go lay in the

و سپس در یک بعد از ظهر تنبل یکشنبه می توانم بروم در بانوج دراز بکشم

hammock and read a book. That would be fun. So the sun comes

و کتاب بخوانم. باید باحال باشه. پس

up in the morning sunrise and it goes down in the evening

خورشید در طلوع صبح طلوع می کند و در

sunset. And watching the sunrise or watching the sunset

غروب غروب غروب می کند. و تماشای طلوع خورشید یا تماشای غروب خورشید

can be very relaxing. It can be very enjoyable. I think

می تواند بسیار آرامش بخش باشد. می تواند بسیار لذت بخش باشد. فکر می کنم

sometimes we forget how amazing it is that we live on a planet

گاهی فراموش می کنیم که چقدر شگفت انگیز است که در سیاره ای زندگی می کنیم

that turns and and it orbits the sun and the sun comes up

که می چرخد ​​و به دور خورشید می چرخد ​​و خورشید طلوع می کند

and the sun comes down. Um and it's good to reconnect with

و خورشید غروب می کند. اوم و خوب است که دوباره با طبیعت ارتباط برقرار کنیم

nature. It's good to reconnect with the fact that we live on

. خوب است دوباره با این واقعیت ارتباط برقرار کنیم که ما روی

an amazing rock in the middle of space. So take some time.

یک صخره شگفت انگیز در وسط فضا زندگی می کنیم. پس کمی وقت بگذارید.

Get up early. If that's the thing you can do. If you're a

زود بیدار شو اگر این کاری است که می توانید انجام دهید.

good person if you're good at getting up early and go out and

اگر آدم خوبی هستید اگر در صبح زود بیدار شدن و بیرون رفتن و

watch the sunrise. Or if you have trouble getting up early

تماشای طلوع آفتاب مهارت دارید. یا اگر برای زود بیدار شدن مشکل دارید

watch the sunset at night. Just two very beautiful times of the

غروب آفتاب را در شب تماشا کنید. فقط دو زمان بسیار زیبا در

day. I prefer sunrise. Very very cool. Sleep in. If you

روز. طلوع را ترجیح می دهم خیلی خیلی باحاله بخوابید. اگر

want to relax you can always sleep in. You can just stay in

می‌خواهید آرام باشید، همیشه می‌توانید در آن بخوابید. فقط می‌توانید

bed in the morning longer than you normally would. Jen and I

صبح‌ها بیشتر از حد معمول در رختخواب بمانید. من و جن

sometimes sleep in a little bit on Saturday and Sunday because

گاهی اوقات شنبه و یکشنبه کمی می خوابیم زیرا

I don't have to go to work. Um but certainly sleeping in is a

مجبور نیستم سر کار بروم. اوم اما مطمئناً خوابیدن

great way to relax. Put away your phone. So these things are

راهی عالی برای آرامش است. گوشیتو بذار کنار بنابراین این چیزها

super handy. This is probably the coolest tool that humans

فوق العاده مفید هستند. این احتمالاً جالب ترین ابزاری است که بشر

have ever invented. But they can also be quite stressful

تا به حال اختراع کرده است. اما آنها همچنین می توانند کاملاً استرس زا

because they're constantly buzzing or ringing. Or maybe

باشند زیرا دائماً در حال وزوز یا زنگ هستند. یا

you just look at social media too much. So putting away your

شاید بیش از حد به رسانه های اجتماعی نگاه می کنید . بنابراین گوشی خود را کنار بگذارید

phone. Just coming home and taking your phone out of your

. فقط به خانه آمدن و بیرون آوردن گوشی از

pocket and putting it somewhere else for the evening can be

جیب و گذاشتن آن در جای دیگری برای عصر می تواند

relaxing. Or even trying to go a whole weekend without using

آرامش بخش باشد. یا حتی سعی کنید یک آخر هفته کامل را بدون استفاده از

your phone. Although I think I would really have trouble doing

تلفن خود بگذرانید. اگرچه فکر می کنم واقعا برای انجام آن مشکل خواهم داشت

it. It's that's a challenging one isn't it? To put away your

. این یک چالش است، اینطور نیست؟ برای کنار گذاشتن

phone. But it would be relaxing. But I might be

گوشی اما آرامش بخش خواهد بود. اما ممکن است

stressed because my kids can't text me then and let me know

استرس داشته باشم چون بچه هایم نمی توانند به من پیامک بزنند و به من اطلاع دهند

where they are and what they're doing. I'm going to try it. I

که کجا هستند و چه کار می کنند. من قصد دارم آن را امتحان کنم.

don't know if it's going to go well. Maybe it'll be the

نمی دونم قراره خوب پیش بره یا نه شاید برعکس بشه

opposite. Maybe it would be stressful. Build a fire. So

شاید استرس زا باشد. آتش درست کن. بنابراین

humans for some reason most humans enjoy sitting around a

انسان ها به دلایلی بیشتر انسان ها از نشستن در اطراف

fire at night. Now depending on the time of year this can't

آتش در شب لذت می برند. اکنون بسته به زمان سال، این نمی

work very well. Jen and I actually had a fire last

تواند خیلی خوب کار کند. من و جن در واقع

weekend and we didn't sit around it. We just had a little

آخر هفته گذشته آتش گرفتیم و دور آن ننشستیم. ما فقط

fire outside for fun. Um but when you build a fire and you

برای تفریح ​​یک آتش کوچک بیرون زدیم. امم، اما وقتی آتشی برپا می کنی

watch the flames in the fire. And you watch them flicker and

و شعله های آتش را تماشا می کنی. و سوسو زدن آنها را تماشا می

you watch the flames go up and down and the smell of the of

کنی و بالا و پایین رفتن شعله ها و

the wood burning. All of that can be very relaxing. I think

بوی سوختن چوب را تماشا می کنی. همه اینها می تواند بسیار آرامش بخش باشد. من فکر می

there's something primal about it. The English word primal

کنم یک چیز اولیه در آن وجود دارد. واژه انگلیسی Primal

means like how we used to live a thousand years ago. Um there

به معنای شبیه زندگی ما در هزار سال پیش است. اوم

was a time where humans always had fire because we used it to

زمانی بود که انسان‌ها همیشه آتش داشتند، زیرا ما از آن برای

cook and we used it for warmth. And I think that it's just very

پخت و پز استفاده می‌کردیم و از آن برای گرم کردن استفاده می‌کردیم. و من فکر می‌کنم که

relaxing to listen to a fire the the wood pops and crackles

گوش دادن به آتشی که چوب می‌پرد و می‌ترقد

and you can smell the smoke and you can smell the wood burning.

و می‌توانی بوی دود و سوختن چوب را حس کنی، بسیار آرامش‌بخش است.

So have a fire. Build a fire. Enjoy it. Spend some time

پس آتش بزن آتش درست کن. از آن لذت ببرید. مدتی را

alone. So this is one that I really enjoy. Obviously when

به تنهایی بگذرانید. بنابراین این یکی از مواردی است که من واقعاً از آن لذت می برم. بدیهی است که

you spend some time alone you can meditate. But because I

وقتی مدتی را تنها می گذرانید، می توانید مدیتیشن کنید. اما چون

have a job where I'm surrounded with people all day. And

شغلی دارم که در آن تمام روز با مردم احاطه شده ام. و

because I have five children. Um life can seem very busy.

چون پنج فرزند دارم. اوم زندگی می تواند بسیار شلوغ به نظر برسد.

There's a lot of people around me. So sometimes I just need a

افراد زیادی اطراف من هستند. بنابراین گاهی اوقات من فقط به

little bit of time alone. Most of the time I get my time alone

کمی زمان تنها نیاز دارم. بیشتر اوقات با رانندگی وقت تنهایی ام را می گذرانم

by driving. So if one of my kids needs to go somewhere I

. بنابراین اگر یکی از بچه‌هایم به جایی برود،

drive them there. And then when I home by myself. It's just

آنها را به آنجا می‌رانم. و بعد وقتی خودم به خونه میرسم این فقط

some I just get some time alone. I can just think about

برخی است که من فقط مدتی را تنها می گذرانم. من فقط می توانم به چیزهایی فکر کنم

things. When I go for a walk in the morning I get to have a

. وقتی صبح به پیاده روی می روم کمی تنها می مانم که اتفاقاً

little bit of time alone which we also call me time by the

ما به من هم زمان می گوییم

way. So in English if someone says I need more me time

. بنابراین در زبان انگلیسی اگر کسی بگوید من به زمان بیشتری نیاز دارم

they're saying they need to spend some time alone. They

، می‌گوید که باید مدتی را به تنهایی بگذراند. آنها

also could just be saying they need to do something that's fun

همچنین می توانند بگویند که باید کاری انجام دهند که

for them. I'm going to go shopping because I need some me

برای آنها سرگرم کننده باشد. من میرم خرید چون به زمان نیاز دارم

time. I'm going to go to the because I need some me time. So

من قصد دارم به آنجا بروم زیرا به کمی زمان نیاز دارم. بنابراین

spending some time alone getting a little bit of me time

گذراندن مدتی به تنهایی

can be very very enjoyable. So Jen made me add this one. Do a

می تواند بسیار لذت بخش باشد. بنابراین جن مرا مجبور کرد این یکی را اضافه کنم. یک

puzzle. This is something Jen does to relax. We usually have

پازل انجام دهید. این کاری است که جن برای آرامش انجام می دهد. ما معمولاً در طول زمستان

a puzzle on the go in our back room throughout the winter. We

یک پازل در اتاق پشتی خود داریم .

have a table in the backroom of our house where Jen usually is

ما یک میز در اتاق پشتی خانه خود داریم که جن معمولاً

doing a puzzle at any given time during the winter. During

در هر زمان معینی در طول زمستان در حال انجام پازل است . در

the summer she's too busy. But she likes to do puzzles because

طول تابستان او خیلی شلوغ است. اما او دوست دارد پازل انجام دهد، زیرا

they help her relax. They don't help me relax. They I find

به او کمک می کند آرام شود. آنها به من کمک نمی کنند آرام شوم. آنها به نظر من

puzzles a little bit stressful because I can't find the pieces

پازل ها کمی استرس زا هستند، زیرا نمی توانم قطعات را پیدا

and I want to I think I'm too motivated get it done. But Jen

کنم و می خواهم فکر کنم برای انجام آن خیلی انگیزه دارم. اما جن

just likes finding the pieces and finding where they go and

فقط دوست دارد قطعات را پیدا کند و جایی که آنها می روند و

putting them in place. So do a puzzle. Look at the stars. So

آنها را در جای خود قرار دهد. پس یک پازل بسازید. به ستاره ها نگاه کن. بنابراین

we had you know watch the sunrise or watch the sunset.

ما از شما خواستیم که بدانید طلوع خورشید را تماشا کنید یا غروب خورشید را تماشا کنید.

You can also just go lay outside at night in the grass

همچنین می‌توانید شب‌ها روی چمن‌ها بیرون بروید

and look at the stars or look at the moon. For me this is

و به ستاره‌ها نگاه کنید یا به ماه نگاه کنید. برای من این

very relaxing. Um I don't know what it's like where you live.

بسیار آرامش بخش است. اوم من نمی دانم آنجا که شما زندگی می کنید چگونه است.

Where I live it's very dark at night because I live out in the

جایی که من زندگی می کنم شب ها بسیار تاریک است زیرا من در حومه شهر زندگی می کنم

countryside. So if I lay in the grass at night and look up at

. بنابراین اگر شب ها در چمن دراز بکشم و

the stars I can see them very very well. Um it's very clear.

به ستاره ها نگاه کنم، می توانم آنها را خیلی خوب ببینم. امم خیلی واضحه

Um it's very dark. It's very easy for me to see the stars.

اوم خیلی تاریکه دیدن ستاره ها برای من بسیار آسان است.

So you want to relax. Um get a blanket. Throw it down in the

بنابراین می خواهید آرامش داشته باشید. اوم یه پتو بیار بیندازش تو

lawn. Lay down on your back at night and look at the stars.

چمنزار شب به پشت دراز بکشید و به ستاره ها نگاه کنید.

Very very relaxing. And you can do the same thing during the

خیلی خیلی آرامش بخشه و شما می توانید همین کار را در طول

day. You can look at the clouds. This is a fun thing to

روز انجام دهید. می توانید به ابرها نگاه کنید . این یک کار سرگرم کننده برای

do with kids. Because sometimes the clouds look like different

انجام با بچه ها است. زیرا گاهی اوقات ابرها شبیه

things. You could say oh that cloud looks like a cat. That

چیزهای مختلفی هستند. می توان گفت آه که ابر شبیه گربه است. این

cloud looks like a potato. But most clouds look like mashed

ابر شبیه سیب زمینی است. اما بیشتر ابرها شبیه پوره

potatoes don't they? But anyways do the same thing. Go

سیب زمینی هستند، اینطور نیست؟ اما به هر حال همین کار را انجام دهید. برو

to the park. Bring a blanket. Lay the blanket down. Lay on

به پارک. یه پتو بیار پتو را زمین بگذارید. به پشت دراز بکشید

your back. And watch the clouds go by. That's another way we

. و عبور ابرها را تماشا کن این یک راه دیگر است که ما

say it. Or look at the clouds. Daydream. So daydreaming is

آن را می گوییم. یا به ابرها نگاه کن رویاپردازی بنابراین خیال پردازی

similar to meditation. Um but it's a little more relaxing I

شبیه مدیتیشن است. اوم اما فکر می کنم کمی آرامش بخش تر است

think. Maybe. Is that a good way to describe it? Daydreaming

. شاید. آیا این روش خوبی برای توصیف آن است؟ خیال پردازی

is when you just think about whatever you feel like thinking

زمانی است که شما فقط به هر چیزی که دوست دارید به آن فکر کنید فکر می کنید

about. It also usually means you're not thinking about what

. همچنین معمولاً به این معنی است که شما به آنچه

you're supposed to be. Thinking about. Sometimes students in

که قرار است باشید فکر نمی کنید. فکر کردن در مورد. گاهی اوقات دانش آموزان در

class will be day dreaming. They're not listening to me.

کلاس در رویاهای روزانه هستند. آنها به من گوش نمی دهند.

They're not doing their work. They're just kind of lost in

آنها کار خود را انجام نمی دهند. آنها فقط در

their own thoughts. And they're thinking about maybe their new

افکار خود غرق شده اند. و آن‌ها به

phone or they're thinking about what they're doing later that

تلفن جدیدشان فکر می‌کنند یا به این فکر می‌کنند که در آن

day. Um or they're thinking about their future. Or they're

روز چه می‌کنند. اوم یا آنها به آینده خود فکر می کنند. یا آنها در حال

remembering something fun that happened the weekend before. Um

به یاد آوردن یک اتفاق جالب هستند که در آخر هفته قبل رخ داده است. اوم

so Daydreaming. Just a time to think about whatever and to not

خیلی خیالباف فقط زمانی است که به هر چیزی فکر کنید و

be stressed to relax a little bit. Smell some flowers. Again

استرس نداشته باشید تا کمی استراحت کنید. چند گل بو کنید دوباره

when I think about relaxing I do often think about things in

وقتی به آرامش فکر می کنم، اغلب به چیزهایی از نظر بو فکر می کنم

terms of smells. It's nice to smell a fire. It's nice to

. بوی آتش خوب است.

smell the soap from a warm bath. It's nice to smell yummy

بوی صابون از حمام گرم خوب است . بوی خوش

food cooking. It's also really nice to smell flowers. This is

پخت و پز غذای خوش طعم است. بوی گل ها هم واقعاً خوب است. این

lavender. Lavender has a beautiful aroma. It's a

اسطوخودوس است. اسطوخودوس عطر زیبایی دارد.

beautiful smelling flower. So take some time if there are

گلی خوشبو است پس اگر

flowers available in the season you in. For me I have to go to

در فصلی که شما در آن گل‌هایی موجود است کمی وقت بگذارید. برای من باید همین الان

a special store to smell flowers right now because it's

برای بوییدن گل به یک فروشگاه ویژه بروم چون

winter. I have to go smell flowers that have been imported

زمستان است. باید بروم گلهایی را که از جایی وارد شده است بو کنم

from somewhere. But if you can smell some flowers. We usually

. اما اگر می توانید چند گل را بو کنید. ما

keep some dried lavender in the house so we can just go and

معمولاً مقداری اسطوخودوس خشک شده را در خانه نگه می داریم تا بتوانیم برویم و

smell that because it keeps its smell even when it's dried. But

آن را بو کنیم زیرا بوی خود را حتی وقتی خشک شده است حفظ می کند. اما

go and smell some flowers. Listen to the ocean. Um you

برو و چند گل بو کن. به اقیانوس گوش کن اوم شما

don't just have to listen to the ocean. You can listen to

مجبور نیستید فقط به صدای اقیانوس گوش کنید. شما می توانید به

any kind of running water or moving water. I think this is

هر نوع آب روان یا آب متحرک گوش دهید. من فکر می کنم این

similar to listening to a fire. When you hear waves crashing

شبیه به گوش دادن به یک آتش است. وقتی امواجی را می شنوید که

into the shore. When you hear a babbling brook or a running

به ساحل برخورد می کنند. وقتی صدای غوغای جویبار یا جویبار جاری را می شنوید

stream. When you hear the sound of water it's very relaxing.

. وقتی صدای آب را می شنوید بسیار آرامش بخش است.

It's very soothing. So if you can go to the lake. Go to an

خیلی آرامش بخشه پس اگر می توانید به دریاچه بروید. برو به یک

ocean. Um go to a lake or the lake. If there's a specific

اقیانوس امم برو به دریاچه یا دریاچه. اگر دریاچه خاصی وجود دارد

lake go to the ocean. Uh go to a local stream or creek where

به اقیانوس بروید. به یک نهر یا نهر محلی بروید، جایی

you can hear Um go to a waterfall. You can listen to

که می‌توانید صدای رفتن ام به آبشار را بشنوید . می توانید به

the thundering water. Uh but certainly the sound of water is

صدای رعد و برق آب گوش دهید. اوه اما مطمئنا صدای آب

amazing and is very helpful for relaxing. A hug or cuddle. So

شگفت انگیز است و برای آرامش بسیار مفید است . در آغوش گرفتن یا نوازش.

the difference between a hug and cuddling. When you hug

بنابراین تفاوت بین بغل کردن و در آغوش گرفتن. وقتی

someone it looks like this. You walk up you put your arms

کسی را در آغوش می گیرید به نظر می رسد. بالا می روید، دست هایتان را

around each other and you give each other a hug. They've

دور هم می گذارید و همدیگر را در آغوش می گیرید. آنها

proven that when you hug someone it does physically make

ثابت کرده اند که وقتی کسی را در آغوش می گیرید، از نظر فیزیکی

you feel better. I think different things are in your

احساس بهتری در شما ایجاد می کند. من فکر می کنم چیزهای مختلفی در مغز شما وجود

brain that make you feel relaxed and loved when you give

دارد که باعث می شود وقتی کسی را در آغوش می گیرید احساس آرامش کنید و دوست داشته باشید

someone a hug. A cuddle is a little bit different though.

. هر چند نوازش کمی متفاوت است.

Cuddling is when you sit in the same place as someone and they

در آغوش گرفتن زمانی است که شما در یک مکان با کسی

sit close to you. Jen and I can cuddle while we watch a movie.

بنشینید و او نزدیک شما بنشیند. من و جن می توانیم در حالی که فیلم تماشا می کنیم، در آغوش بگیریم.

That means Jen and I are sitting very close. I would

یعنی من و جن خیلی نزدیک نشسته ایم. من

probably have my arm around her. You can also have a kid

احتمالاً دستم را دور او می گرفتم. همچنین می‌توانید بچه‌ای داشته باشید

who wants to cuddle. When kids are very very little. They like

که می‌خواهد نوازش کند. وقتی بچه ها خیلی کوچک هستند آنها دوست

to sit with adults. They like to sit with their parents. So

دارند با بزرگسالان بنشینند. آنها دوست دارند با والدین خود بنشینند.

you might sit and have a kid cuddle with you. They sit with

بنابراین ممکن است بنشینید و یک بچه را با خود در آغوش بگیرید. آنها با

you or right beside you. One of my kids when they were little

شما یا درست در کنار شما می نشینند. یکی از بچه‌های من وقتی کوچک بودند،

when they were four or five they would sit no matter where

وقتی چهار یا پنج ساله بودند، مهم نیست کجا

I sat they would sit right beside me and then they would

می‌نشستم، درست کنار من می‌نشستند و بعد

try to snuggle or cuddle. So anyways definitely something

سعی می‌کردند در آغوش بگیرند یا در آغوش بگیرند. بنابراین به هر حال قطعا چیزی است

that will make you relax. Give someone a hug today. An

که شما را آرام می کند. امروز یکی را در آغوش بگیر یک

appropriate hug. Not some random person. Someone either

آغوش مناسب نه یک فرد تصادفی کسی یا

your spouse or someone who would be expecting it. Uh so

همسر شما یا کسی که انتظارش را دارد. اوه پس

some people like to burn incense or light a candle. When

بعضی ها دوست دارند بخور بسوزانند یا شمع روشن کنند.

you do either of these things it kind of creates an aroma. It

وقتی یکی از این کارها را انجام می دهید به نوعی عطر ایجاد می کند.

creates a nice smell in the area. I'm not someone who

بوی خوبی در منطقه ایجاد می کند . من کسی نیستم که

normally burns incense but I had a friend at college who

به طور معمول بخور بخورم، اما دوستی در دانشگاه داشتم که

like to burn incense. And the room always had a very nice

دوست دارد بخور بخورد. و اتاق همیشه

relaxing smell to it. You can get the same effect by lighting

بوی آرامش بخش خوبی داشت. شما می توانید با روشن کردن یک شمع همان جلوه را دریافت کنید

a candle and the bonus with a candle is you can watch the

و امتیاز شمع این است که می توانید

flame flicker. That's very enjoyable and relaxing as well.

سوسو زدن شعله را تماشا کنید. این بسیار لذت بخش و آرامش بخش است.

So not everyone drinks alcoholic beverages. I

بنابراین همه مشروبات الکلی نمی نوشند . من

recognize that. That not all of you are people who like to have

آن را تشخیص می دهم. اینکه همه شما افرادی نیستید که دوست دارید

a glass of wine. But some people do like to have a drink.

یک لیوان شراب بخورید. اما برخی افراد دوست دارند یک نوشیدنی بنوشند.

They like to drink an alcoholic beverage to relax. So they

آنها دوست دارند برای استراحت یک نوشیدنی الکلی بنوشند . بنابراین

might come home from work on a Friday and have a glass of

ممکن است روز جمعه از سر کار به خانه بیایند و یک لیوان

wine. Uh they might go with friends for drinks at a bar on

شراب بخورند. اوه آنها ممکن است شنبه شب با دوستان برای نوشیدنی به یک بار بروند

a Saturday night. They might just have a drink of something

. آنها ممکن است فقط یک نوشیدنی از چیزی بخورند

in order to relax a little bit. Jen and I in English We would

تا کمی استراحت کنند. من و جن در انگلیسی می

say Jen and I aren't big drinkers. So I do like to have

گوییم من و جن اهل الکل نیستیم. بنابراین من دوست دارم

beer every once in a while. And I do like to have a glass of

هر چند وقت یکبار آبجو بخورم. و من دوست دارم

wine with dinner every once in a while. But we certainly do

هر چند وقت یک بار با شام یک لیوان شراب بخورم . اما ما قطعا

not like when I buy a case of beer it lasts six months. I

دوست ندارم زمانی که من خرید یک مورد آبجو آن را شش ماه طول می کشد.

just don't drink a lot. But having something to drink can

فقط زیاد مشروب نمیخورم اما خوردن چیزی برای نوشیدن می

be relaxing. Take a vacation. So when you go somewhere else

تواند آرامش بخش باشد. به تعطیلات رفتن. بنابراین وقتی به جای دیگری می روید،

when you stop doing your daily routine and you go somewhere

زمانی که کارهای روزمره خود را انجام نمی دهید و

else for a little while. This can be very very relaxing. Um

برای مدتی به جای دیگری می روید. این می تواند بسیار بسیار آرامش بخش باشد. امم

you can forget about life for a while we would say in English.

تو می توانی برای مدتی زندگی را فراموش کنی ، به انگلیسی می گوییم.

You can take some time to enjoy another country. Maybe you go

می توانید مدتی را برای لذت بردن از کشور دیگری اختصاص دهید. شاید

on a trip with friends or relatives and you can enjoy

با دوستان یا اقوام به سفر بروید و بتوانید از همراهی یکدیگر لذت ببرید

each other's company. But certainly taking a vacation is

. اما مطمئناً تعطیلات

a great way to relax. I need to do this soon I think. Hello at

یک راه عالی برای آرامش است. من فکر می کنم باید زود این کار را انجام دهم. سلام

a photo album. This is something that Jen and I do

به آلبوم عکس این کاری است که من و جن

sometimes with our kids. Um we'll pull out a photo album

گاهی با بچه هایمان انجام می دهیم. اوم ، یک آلبوم عکس

and actual photo album. We have photo albums. We try to get

و یک آلبوم عکس واقعی بیرون خواهیم آورد. ما آلبوم عکس داریم. ما سعی می‌کنیم

about 100 pictures a year developed or printed and we put

سالیانه حدود 100 عکس تهیه و یا چاپ کنیم و

them in an actual album and sometimes we'll sit and look at

آنها را در یک آلبوم واقعی قرار دهیم و گاهی می‌نشینیم و به

them and with the kids and we'll laugh about how they

آنها و با بچه‌ها نگاه می‌کنیم و به این می‌خندیم

looked when they were younger or those kinds of things. Do

که آنها در جوانی یا آن جورهایی به نظر می‌رسیدند. از چیزها

some yoga or stretching. So yoga a type of movement a type

کمی یوگا یا حرکات کششی انجام دهید. بنابراین یوگا نوعی حرکت یک

of exercise that helps you relax. It primarily focuses on

نوع ورزش است که به شما کمک می کند آرام شوید. در درجه اول بر

stretching out the muscles and having good balance. Balance is

کشش عضلات و داشتن تعادل خوب تمرکز دارد. تعادل

what keeps you from falling over. In order to do this yoga

چیزی است که شما را از زمین خوردن باز می دارد. برای انجام این

pose you would need really good balance. You would need to be

ژست یوگا به تعادل بسیار خوبی نیاز دارید . شما باید

able to stand on one leg and you would need to have really

بتوانید روی یک پا بایستید و باید انعطاف پذیری خوبی داشته باشید

good flexibility. Flexibility is the ability well to put your

. انعطاف پذیری توانایی خوبی برای قرار دادن

leg like You would need to be very flexible to put your leg

like that. So do some yoga. Do some stretching. Maybe take a

پای خود است. پس کمی یوگا انجام دهید. کمی کشش انجام دهید. شاید

class. There's a new yoga class in my town. Maybe I should join

کلاس بری یک کلاس جدید یوگا در شهر من وجود دارد. شاید باید بپیوندم

and do some yoga. I think that might be good for me with my 51

و کمی یوگا انجام دهم. فکر می‌کنم ممکن است برای من با بدن 51 ساله‌ام خوب

year old body to do some stretching and do some yoga. Go

باشد که کمی حرکات کششی و یوگا انجام دهم. پابرهنه برو

barefoot. There's something fun in particular about what this

به ویژه در مورد کاری که این

guy is doing. He's walking or running a little bit along the

مرد انجام می دهد چیز جالبی وجود دارد. او کمی در کنار ساحل راه می رود یا می

beach and he is barefoot. He doesn't have socks on. He

دود و پابرهنه است. او جوراب ندارد.

doesn't have shoes on and he's walking on the sand. Going

او کفش ندارد و روی شن ها راه می رود. پابرهنه رفتن

barefoot has has it's just a really nice feeling. Especially

حس بسیار خوبی دارد. به خصوص

where he's doing it. I often when I go to the beach like to

جایی که او این کار را انجام می دهد. من اغلب وقتی به ساحل می روم دوست دارم

walk along the water's edge. Barefoot feel the sand between

در لبه آب قدم بزنم. پابرهنه شن های بین

my toes and listen to the waves. You can also go barefoot

انگشتانم را حس می کنم و به امواج گوش می دهم . همچنین می توانید

at the park. Uh walking around in the grass barefoot can be

با پای برهنه در پارک بروید. اوه راه رفتن در علف ها با پای برهنه نیز می تواند

fun as well. But this is probably the place where I go

سرگرم کننده باشد. اما احتمالاً اینجا جایی است که

barefoot the most often. Take a nap. I think this one doesn't

بیشتر اوقات با پای برهنه می روم. چرت بزن من فکر می کنم این یکی

need much explanation. Um but when you take a nap maybe

نیاز به توضیح زیادی ندارد. امم اما وقتی چرت

you're in the middle of studying for an exam. And you

میزنی شاید وسط درس خوندن برای امتحان هستی. و شما

just decide you know what I need a 10 minute nap to relax.

فقط تصمیم می گیرید که می دانید من به یک چرت 10 دقیقه ای برای استراحت نیاز دارم.

I'm too stressed. I need to just take some time to relax.

من خیلی استرس دارم فقط باید کمی وقت بگذارم تا استراحت کنم.

So close your eyes. Fall asleep for a little bit. And then when

پس چشماتو ببند یه کم بخواب و پس از آن که

you wake up five or 10 minutes later hopefully you're

پنج یا 10 دقیقه بعد از خواب بیدار می شوید، امیدواریم که دوباره انرژی

reenergized and more relaxed and able to do what you need to

و آرامش بیشتری داشته باشید و بتوانید کاری را که باید

do. Go to a concert similar to listening to music. I mean you

انجام دهید انجام دهید. به کنسرتی شبیه گوش دادن به موسیقی بروید. منظورم این است که شما

can put music on the radio. Uh you can listen to music with

می توانید موسیقی را در رادیو قرار دهید. اوه شما می توانید

your stereo or your sound system. You can put in earbuds

با استریو یا سیستم صوتی خود به موسیقی گوش دهید . می توانید

or headphones and listen to music or you can go to a

هدفون یا هدفون قرار دهید و به موسیقی گوش دهید یا می توانید به یک

concert. Um a heavy metal rock concert might not be relaxing.

کنسرت بروید. یک کنسرت راک هوی متال ممکن است آرامش بخش نباشد.

But certainly some kind of classical music or some sort of

اما مطمئناً نوعی موسیقی کلاسیک یا نوعی

quieter music might be very relaxing and enjoyable for you.

موسیقی آرام تر ممکن است برای شما بسیار آرامش بخش و لذت بخش باشد.

I A few years ago fidget spinners became very very

من چند سال پیش فیجت اسپینر بسیار

popular. A fidget spinner is a little device that you can use

محبوب شد. فیجت اسپینر وسیله کوچکی است که می توانید با دست از آن استفاده

with your hand and you can spin it and it would keep spinning

کنید و می توانید آن را بچرخانید و

for a long time. We don't see these at school very often

برای مدت طولانی به چرخش ادامه می دهد. ما دیگر اینها را در مدرسه زیاد

anymore. They were popular about seven or eight years ago.

نمی بینیم. آنها حدود هفت یا هشت سال پیش محبوب بودند.

But certainly there's a number of different things that people

اما مطمئناً تعدادی چیزهای مختلف وجود دارد که مردم می

buy that they can manipulate with their hands. Some people

خرند و می توانند با دستان خود آنها را دستکاری کنند. برخی افراد

will do this to relax. They'll I can't do it. But they'll spin

برای آرامش این کار را انجام می دهند. آنها می توانند من نمی توانم این کار را انجام دهم. اما

a pen. They'll fidget in some way and that helps them to

قلم خواهند چرخید. آنها به نوعی بی قرار می شوند و این به آنها کمک می کند تا

relax. Um yeah I should learn to do that. Drummers can do

آرام شوند. اوم بله، باید یاد بگیرم که این کار را انجام دهم. درامرها می توانند این کار را درست انجام دهند

that right? This is my very poor example of spinning a pen

؟ این مثال بسیار ضعیف من از چرخاندن خودکار است،

but fidgeting can help people relax. A fidget spinner is one

اما بی قراری می تواند به آرامش افراد کمک کند . فیجت اسپینر

device you can use to do that.

وسیله ای است که می توانید برای این کار از آن استفاده کنید.

There's something about chocolate that makes me quite

چیزی در مورد شکلات وجود دارد که من را کاملاً

relaxed. This is a nice box of chocolates. There's even a

آرام می کند. این یک جعبه شکلات خوب است . حتی یک

white chocolate heart in the middle. But eating chocolate.

قلب شکلاتی سفید در وسط وجود دارد. اما خوردن شکلات

Eat some chocolate is a great recommendation in order to

خوردن مقداری شکلات توصیه بسیار خوبی است تا

relax a little bit. Um I've done this too much though. Over

کمی آرامش داشته باشید. اوم من این کار را بیش از حد انجام داده ام. در

the Christmas break there was a lot of chocolate around. I

تعطیلات کریسمس مقدار زیادی شکلات در اطراف بود. من

spent too much time eating chocolate. Um I should have

زمان زیادی را صرف شکلات خوردن کردم . اوم من باید

spent more time walking. Uh and so now I'm more time walking

زمان بیشتری را صرف پیاده روی می کردم. اوه و بنابراین، اکنون زمان بیشتری برای پیاده روی

and less time eating chocolate. But if you want to relax eat

و زمان کمتری برای خوردن شکلات دارم. اما اگر می خواهید آرامش داشته باشید

some chocolate. Get some sunshine. There's something

کمی شکلات بخورید. کمی آفتاب بگیر چیزی

very healthy about having the sun hit your skin. It helps

بسیار سالم در مورد برخورد آفتاب با پوست شما وجود دارد. این به بدن شما کمک می کند

your body make vitamin D. So it actually has a benefit. Um but

تا ویتامین D بسازد. بنابراین در واقع فوایدی دارد. امم اما

it also feels good. It feels good to feel the warmth of the

حس خوبی هم داره احساس گرمای خورشید حس خوبی دارد

sun. If you work inside and you don't have a lot of windows

. اگر در داخل کار می کنید و پنجره های زیادی در

where you work. Um it's nice to get outside at lunch time if

محل کار ندارید. اوم، اگر هوا خوب است، خوب است که موقع ناهار بیرون بروید

the weather's nice. And just feel the sun on your skin. It's

. و فقط خورشید را روی پوست خود احساس کنید.

nice to get some sunshine. Um not too much though if you're

خوب است که کمی آفتاب بگیری. امم خیلی زیاد نیست اگر شما هم

someone like me. 20 minutes or more in the sun without

مثل من هستید. 20 دقیقه یا بیشتر زیر نور آفتاب بدون

sunscreen and I get and I burn. But definitely spend some time

ضد آفتاب و می سوزم و می سوزم. اما مطمئناً مدتی را

outside. Get some sunshine. Uh on your face on your arms.

بیرون از خانه بگذرانید. کمی آفتاب بگیر اوه روی صورتت روی بازوهات

Great for relaxing. Try acupuncture. So I'm not

عالی برای استراحت طب سوزنی را امتحان کنید. بنابراین من

familiar with this. But I have been told that this can be very

با این موضوع آشنا نیستم. اما به من گفته شده است که این می تواند بسیار

relaxing. Acupuncture is when small pins are put into your

آرامش بخش باشد. طب سوزنی زمانی است که پین ​​های کوچک را

skin just gently. And it helps to reconnect the flow of energy

به آرامی در پوست شما قرار می دهند. و به اتصال مجدد جریان انرژی

through your body. I'm not an expert on acupuncture. But my

در بدن شما کمک می کند. من متخصص طب سوزنی نیستم. اما

understanding is that acupuncture can feel really

درک من این است که طب سوزنی می تواند احساس بسیار

good. It can help your body to feel whole and reconnected. So

خوبی داشته باشد. می تواند به بدن شما کمک کند تا احساس کامل و ارتباط مجدد داشته باشد. پس

try some acupuncture. I should try this. Jen has said before

طب سوزنی را امتحان کنید. من باید این را امتحان کنم. جن قبلاً گفته بود

that I have a shoulder that gets sore sometimes and she has

که من یک شانه دارم که گاهی اوقات درد می کند و او

said you should try acupuncture. She hasn't tried

گفته است که باید طب سوزنی را امتحان کنید. او آن را امتحان

it but she thinks I should try it and then let her know how it

نکرده است اما فکر می کند باید آن را امتحان کنم و سپس به او بگویم که چگونه

went. So if any of you know a bit more about acupuncture let

پیش رفت. بنابراین اگر کسی از شما اطلاعات بیشتری در مورد طب سوزنی دارد،

me know in the chat or the comments. Clean your house. So

در چت یا نظرات به من اطلاع دهید . خانه خود را تمیز کنید بنابراین

this is an interesting one because for me the relaxing

این یک مورد جالب است زیرا برای من بخش آرامش

part about cleaning the house isn't the cleaning. It's how I

بخش در مورد تمیز کردن خانه تمیز کردن نیست. این

feel when I'm done cleaning. When our is clean I am more

احساسی است که وقتی تمیز کردنم تمام می شود. وقتی ما تمیز است من آرام تر هستم

relaxed. When our house is messy I am not relaxed. But

. وقتی خانه ما به هم ریخته است من آرام نیستم. اما

some people actually find the act of cleaning. That cleaning

برخی از افراد در واقع عمل تمیز کردن را پیدا می کنند. خود تمیز کردن

itself can be very relaxing. Um but for me like cleaning the

می تواند بسیار آرامش بخش باشد. امم اما برای من مثل تمیز کردن

toilets and doing the dishes and mopping the floor that's

توالت ها و شستن ظروف و شستن زمین

work. But when I'm all done on a Saturday when the house is

کار است. اما وقتی روز شنبه که خانه تمیز است همه چیز تمام می شود

clean I am very very relaxed. It is a very nice feeling to

، بسیار آرام هستم. تمیز بودن خانه حس بسیار خوبی است

have your house clean. Dance again any kind of physical

. دوباره رقصید هر نوع

activity will help you relax but dancing in particular can

فعالیت بدنی به آرامش شما کمک می کند، اما رقصیدن به طور خاص می تواند

have an extremely good effect on you. Especially if you're

تأثیر بسیار خوبی بر شما داشته باشد. به خصوص

doing it somewhere fun. When our kids were little we would

اگر در مکانی سرگرم کننده این کار را انجام می دهید. وقتی بچه‌هایمان کوچک بودند،

turn up really loud music and we would dance just for fun.

موسیقی بسیار بلندی پخش می‌کردیم و فقط برای تفریح ​​می‌رقصیدیم.

And it would help all of us to laugh and relax and enjoy each

و به همه ما کمک می کند که بخندیم و آرام باشیم و از همراهی یکدیگر لذت ببریم

other's company. So dance a little bit. Um maybe fun some

. پس کمی برقصید. اوم شاید یک موسیقی سرگرم کننده باشد

music where you can learn some English and dance to it a

که در آن بتوانید کمی انگلیسی یاد بگیرید و کمی با آن برقصید

little bit. Don't worry. No one's watching you. And then

. نگران نباشید. هیچ کس شما را تماشا نمی کند و بعد

laugh. Laughter it this is another one where I think it's

بخند خنده، این یکی دیگر از مواردی است که به نظر

just magical in some ways. When I say magical it means we don't

من از برخی جهات جادویی است. وقتی می‌گویم جادویی به این معنی است که ما

quite understand how it works. But laughing can just make you

دقیقاً نمی‌دانیم چگونه کار می‌کند. اما خندیدن فقط می تواند

feel better and really help you to relax. There's nothing like

احساس بهتری در شما ایجاد کند و واقعاً به شما کمک کند تا آرامش داشته باشید. هیچ چیز مانند

sitting with friends or sitting with family for an evening and

نشستن با دوستان یا نشستن با خانواده برای یک عصر و

talking and laughing. It just helps you forget about the

صحبت و خندیدن نیست. این فقط به شما کمک می کند

world. It helps you forget about stressful things. It

دنیا را فراموش کنید. به شما کمک می کند چیزهای استرس زا را فراموش کنید. این

helps you enjoy what's happening. So laugh. Um go out

به شما کمک می کند از آنچه اتفاق می افتد لذت ببرید. پس بخند امم

with people who you enjoy spending time with and enjoy

با افرادی که از گذراندن وقت با آنها لذت می برید بیرون بروید و از همراهی یکدیگر لذت ببرید

each other's company and laugh a little bit. And then lastly I

و کمی بخندید. و در نهایت من

don't have a slide for this one but spend time with your dog or

برای این اسلاید ندارم اما وقت خود را با سگ یا

your cat. I should have made a slide for this. I saw it

گربه خود بگذرانید. من باید برای این کار یک اسلاید درست می کردم. من دیدم که

mentioned in the comments earlier. Spending time with a

قبلا در نظرات ذکر شده است.

pet has been proven to help people relax. Dogs love you.

ثابت شده است که گذراندن وقت با حیوان خانگی به آرامش افراد کمک می کند . سگ ها شما را دوست دارند.

Your will always love you. No matter what happened during the

همیشه دوستت خواهد داشت مهم نیست که در طول روز چه اتفاقی افتاده است،

day when you come home your dog will be happy to see you. So

وقتی به خانه می آیید، سگ شما از دیدن شما خوشحال خواهد شد. پس

spend some time with your dog. Take your dog for a walk. Cats

مدتی را با سگ خود بگذرانید. سگ خود را به پیاده روی ببرید. گربه

are interesting. When you pet cats they purr. Want me to make

ها جالب هستند. وقتی گربه ها را نوازش می کنید، آنها خرخر می کنند. می خواهی

that sound? It's hard to make that sound. Cats will purr.

آن صدا را در بیاورم؟ ساختن آن صدا سخت است. گربه ها خرخر خواهند کرد.

When you pet a cat and it purrs there's kind of this reciprocal

وقتی گربه ای را نوازش می کنید و گربه خرخر می کند، این

feeling. The cat's happy so you're happy and you can relax

احساس متقابل وجود دارد. گربه خوشحال است بنابراین شما خوشحال هستید و می توانید

a little bit. So spend some time with your dog. Spend some

کمی استراحت کنید. پس مدتی را با سگ خود بگذرانید.

time with your cat and that will help you relax a bit.

مدتی را با گربه خود بگذرانید و این به شما کمک می کند کمی آرامش داشته باشید.