When Running Isn't Running - An English Lesson

(sound effect)

(اثر صوتی)

Did you see me? I was running.

مرا دیدی؟ داشتم می دویدم.

The English word, "running" though is an interesting

کلمه انگلیسی «دویدن»

and strange word because we use it for a lot more things

کلمه جالب و عجیبی است، زیرا ما آن را برای چیزهای بسیار بیشتری

than the thing that I was just doing now.

نسبت به کاری که الان انجام می‌دادم استفاده می‌کنیم.

So if you want to know how we use the word running

بنابراین اگر می خواهید بدانید که چگونه از کلمه

in a bunch of different ways, stay tuned.

دویدن به روش های مختلف استفاده می کنیم، با ما همراه باشید.

(upbeat tune plays)

(لحن شاد پخش می شود)

You can probably hear me right now

احتمالاً می توانید همین الان صدای من را بشنوید

because my van isn't running, but if I turn the key...

زیرا ون من کار نمی کند، اما اگر کلید را بچرخانم ...

and start my van now you can hear

و وانت را روشن کنم اکنون می توانید بشنوید

that my van is running.

که ون من کار می کند.

Right now my van is running

در حال حاضر ون من کار می کند

and it probably makes it hard for you to hear me.

و احتمالاً شنیدن من را برای شما سخت می کند.

Let me turn it off.

بذار خاموشش کنم

We use the English word "running" when we talk

وقتی در

about machines that are doing what they're supposed to do.

مورد ماشین‌هایی صحبت می‌کنیم که کاری را که قرار است انجام دهند، انجام می‌دهند، از کلمه انگلیسی "running" استفاده می‌کنیم .

In fact, I came home earlier

در واقع، من زودتر به خانه آمدم

and I could hear that the washing machine was running

و می‌شنیدم که ماشین لباسشویی کار می‌کند،

because Jen was doing laundry.

زیرا جن در حال لباس‌شویی است.

You could hear that my van was running

شما می شنوید که وانت

after I turned the key because the motor was turning

من بعد از اینکه کلید را چرخاندم کار می کرد زیرا موتور در حال چرخش بود

and the van was doing what it was supposed to do.

و وانت همان کاری را که باید انجام می داد انجام می داد.

So another way we use the English word running is to talk

بنابراین راه دیگری که از کلمه انگلیسی run استفاده می کنیم این است که در

about machines or appliances in our house that are

مورد ماشین ها یا وسایلی در خانه صحبت کنیم

doing the things that they're supposed to do.

که کارهایی را انجام می دهند که قرار است انجام دهند.

So today has been a bit of a crazy day.

بنابراین امروز یک روز دیوانه کننده بود.

I've been running late.

من دیر دویدم

I've been running behind all day.

تمام روز را پشت سر می دویدم.

I got up this morning

من امروز صبح از خواب بیدار

and I went out for breakfast with my brother

شدم و با برادرم برای صبحانه بیرون رفتم

and then we ended up doing some other things

و بعد قبل از اینکه به خانه بیایم کارهای دیگری انجام دادیم

before I came home and then the internet wasn't working

و اینترنت کار نمی کرد

and I needed to make this video and I had a lot

و من باید این ویدیو را بسازم و چیزهای دیگری داشتم.

of other things to do, but I was already running behind.

انجام دهم، اما من قبلاً پشت سر می دویدم.

I was already running late.

من قبلاً دیر می دویدم.

In English, when you use the word running

در انگلیسی، وقتی از کلمه

in the phrase running behind or running late

running در عبارت running back یا running late استفاده

you're simply saying that you're doing everything late.

می کنید، به سادگی می گویید که همه کارها را دیر انجام می دهید.

If you have a whole list of things to do,

اگر فهرست کاملی از کارها برای انجام دادن

you're doing every single one

دارید، هر یک

of those things later than you were expecting to.

از آن کارها را دیرتر از آنچه انتظار داشتید انجام می دهید.

I did make it to breakfast on time with my brother

من با برادرم به موقع به صبحانه رسیدم

but we talked for too long

اما خیلی طولانی صحبت کردیم

and then I was running late for the rest of the day.

و بعد از آن من تا آخر روز دیر می دویدم.

I'm even running late now.

حتی الان دیر می دوم.

I have to finish this video quickly

من باید این ویدیو را سریع

because I have other things I'm supposed to be doing

تمام کنم زیرا کارهای دیگری هم دارم که قرار است انجام

and I was supposed to be doing them a while ago already.

دهم و قرار بود چند وقت پیش آنها را انجام دهم.

So anyways I'm running late.

بنابراین به هر حال من دیر می دوم.

I'm running behind, but that's okay.

من پشت سر می دوم، اما اشکالی ندارد.

That's just life.

این فقط زندگی است.

Another way we use the word running

راه دیگری که ما از کلمه running

in English is in the phrase a running joke.

در انگلیسی استفاده می کنیم در عبارت run joke است.

A running joke is a joke that's told over and over again

جوک در حال اجرا، لطیفه ای است که بارها و بارها

between a group of people or between two people.

بین گروهی از افراد یا بین دو نفر گفته می شود.

Jen and I have a running joke here on the farm.

من و جن اینجا در مزرعه یک شوخی داریم.

Whenever we see a mouse or if we see a rat

هر وقت موش می بینیم یا موش می

we say we should get more cats.

بینیم می گوییم باید گربه های بیشتری داشته باشیم.

This is a joke because we already have lots of cats.

این یک شوخی است زیرا ما در حال حاضر گربه های زیادی داریم.

We have six or seven cats that live on this farm.

ما شش یا هفت گربه داریم که در این مزرعه زندگی می کنند.

We don't need any more cats

ما دیگر به گربه نیاز نداریم،

but it's kind of a little joke we tell each other.

اما این یک جوک کوچک است که به یکدیگر می گوییم.

It's a running joke.

این یک شوخی در حال اجرا است.

Every few months we'll see a mouse, we'll see a rat

هر چند ماه یک بار یک موش می بینیم، یک موش می بینیم

and one of us will say to the other, "Hmm,

و یکی از ما به دیگری می گوید: "هوم،

maybe we should get more cats."

شاید باید گربه های بیشتری پیدا کنیم."

It's just a little running joke that we have.

این فقط یک شوخی کوچک در حال اجرا است که ما داریم.

Another way we use the word running in English is to talk

راه دیگری که ما از کلمه running در انگلیسی استفاده می کنیم این است که در

about someone who is in charge of something.

مورد کسی صحبت کنیم که مسئول چیزی است.

I work at a school.

من در یک مدرسه کار می کنم.

I'm in charge of running the classroom.

من مسئول اداره کلاس هستم.

But my boss is in charge of running the school.

اما رئیس من مسئول اداره مدرسه است.

He is the one who is in charge.

اوست که مسئول است.

He is the one who takes all the responsibility.

او کسی است که همه مسئولیت ها را بر عهده می گیرد.

Jen has a flower farm.

جن یک مزرعه گل دارد.

She is running a small business.

او یک تجارت کوچک را اداره می کند.

So another way we use the word running in English,

بنابراین روش دیگری که از کلمه دویدن در انگلیسی

we use it to talk about someone who is in charge

استفاده می کنیم، از آن برای صحبت در مورد کسی که

of something, someone who is the director or the boss,

مسئول چیزی است، کسی که مدیر یا رئیس است

the person who is really making all the decisions.

، شخصی که واقعاً همه تصمیمات را می گیرد صحبت می کنیم.

For our farm, that person is Jen.

برای مزرعه ما، آن شخص جن است.

She is running a small business.

او یک تجارت کوچک را اداره می کند.

Another way we use the English word running is to talk

راه دیگری که از کلمه انگلیسی run استفاده می کنیم این است که در

about something that's happened over

مورد چیزی صحبت کنیم که بارها

and over again day after day or week

و بارها روز از نو یا هفته

after week or year after year and is still happening.

به هفته یا سال به سال اتفاق افتاده و هنوز هم در حال وقوع است.

I have as of today, walked for 31 days running.

من از امروز، 31 روز دویدن پیاده روی کردم.

That means for the last 31 days, including today

یعنی در 31 روز گذشته، از جمله امروز،

I have been going for a walk every single day.

من هر روز به پیاده روی می رفتم.

On this YouTube channel,

در این کانال یوتیوب،

I have been putting English lessons online

من شش سال است که دروس انگلیسی را آنلاین می گذارم

for six years running.

.

That means for the last six years I have put English lessons

این بدان معناست که در شش سال گذشته من درس های انگلیسی را

on this YouTube channel and I'm still gonna keep doing it.

در این کانال YouTube قرار داده ام و هنوز هم به انجام آن ادامه خواهم داد.

So another way we use the English word running is to talk

بنابراین راه دیگری که ما از کلمه انگلیسی run استفاده می کنیم این است که در

about something that's happening day after day

مورد چیزی صحبت کنیم که هر روز

week after week or year after year.

هفته به هفته یا سال به سال اتفاق می افتد.

We also use the English word running

ما همچنین از کلمه انگلیسی running

in the phrase "off and running" to talk about something

در عبارت "off and running" برای صحبت در مورد چیزی

that has started.

که شروع شده است استفاده می کنیم.

At the beginning of the school year we're off and running.

در آغاز سال تحصیلی ما تعطیل هستیم و می دویم.

We have the first day of school

ما اولین روز مدرسه را داریم

and then we're off and running for the rest of the year.

و بعد از آن تعطیل هستیم و بقیه سال را می دویم.

When you start a new job, you're off and running.

وقتی کار جدیدی را شروع می کنید، در حال فرار هستید.

After the first day of work, you're off and running.

بعد از اولین روز کاری، خاموش هستید و می دوید.

It means you've started the job

این بدان معناست که شما کار را شروع کرده

and you're gonna keep doing it.

اید و به انجام آن ادامه خواهید داد.

So we use the English word running

بنابراین ما از کلمه انگلیسی running

in the phrase "off and running" to talk about something

در عبارت "off and running" برای صحبت در مورد چیزی

that has started.

که شروع شده است استفاده می کنیم.

You can also use this to talk about an actual running race.

شما همچنین می توانید از این برای صحبت در مورد یک مسابقه دویدن واقعی استفاده کنید.

You know, the starter pistol went off

می دانی، تپانچه استارت خاموش شد

and they were off and running.

و آنها خاموش شدند و می دویدند.

You can use it for actual running

شما می توانید از آن برای اجرای واقعی استفاده کنید،

but we use it for a lot of other things as well.

اما ما از آن برای بسیاری از موارد دیگر نیز استفاده می کنیم.

Sometimes I'm really busy because I have a lot

گاهی اوقات من واقعاً سرم شلوغ است زیرا

of "running around to do".

کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

In English, when I use the phrase running around,

در انگلیسی، وقتی از عبارت run around استفاده

I'm simply talking about errands.

می‌کنم، صرفاً در مورد وظایف صحبت می‌کنم.

I'm talking about things I have to do that day.

من در مورد کارهایی که باید آن روز انجام دهم صحبت می کنم.

Sometimes I think a Saturday is going to be a nice quiet day

گاهی اوقات فکر می کنم یک شنبه قرار است روز آرام خوبی باشد

and then I realize I have a lot of errands to do.

و بعد متوجه می شوم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

I have a lot of things to do.

من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

I have a lot of running around to do.

دویدن زیادی برای انجام دادن دارم.

Now you're not actually running when you do this.

اکنون وقتی این کار را انجام می دهید، در واقع در حال اجرا نیستید.

I mean, you might be a little bit.

منظورم این است که شما ممکن است کمی باشید.

Generally it means I'm going to drive to

به طور کلی به این معنی است که من

different places to do different things that I need to do.

برای انجام کارهای مختلفی که باید انجام دهم، به مکان های مختلف رانندگی خواهم کرد.

But certainly if I have a day where I'm really

اما مطمئناً اگر روزی داشته باشم که

really busy doing a lot of errands,

واقعاً درگیر انجام کارهای زیادی

I would probably say I have a lot of running around to do.

باشم، احتمالاً می گویم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

So I opened the fridge this morning

بنابراین من امروز صبح در یخچال را باز کردم

and there was only this much milk left in the milk pitcher.

و فقط همین مقدار شیر در پارچ شیر باقی مانده بود.

So we are "running out" of milk.

بنابراین ما در حال «تمام شدن» شیر هستیم.

That's another phrase we use

این عبارت دیگری است که ما

with the word running in it in English.

با کلمه اجرا در آن در انگلیسی استفاده می کنیم.

That has nothing to do with actual running.

این ربطی به دویدن واقعی ندارد.

When you are using something in your kitchen

وقتی از چیزی در آشپزخانه

or even something else in your life and it's getting low,

یا حتی چیز دیگری در زندگی خود استفاده می کنید و در حال کم شدن است

you need to buy some more.

، باید مقدار بیشتری بخرید.

We often say that we are running out.

ما اغلب می گوییم که در حال تمام شدن هستیم.

We are currently running out of milk.

در حال حاضر شیرمان تمام شده است.

We're running out of peanut butter,

کره بادام زمینی

and we're running out of butter, I think.

داریم تمام می شود و فکر می کنم کره هم داریم تمام می شود.

So it might be a good idea to go and do some shopping today.

بنابراین ممکن است ایده خوبی باشد که امروز بروید و خرید کنید.

So the English phrase to be "running out of"

بنابراین عبارت انگلیسی به «تمام کردن»

when you are running out of something means

هنگامی که چیزی تمام می‌شود به این معنی است

you still have some, but whatever you're using

که شما هنوز مقداری دارید، اما از هر چیزی که استفاده

you're going to need to buy some more soon.

می‌کنید، به زودی باید مقدار بیشتری بخرید.

Well, thank you so much for watching this English lesson

خوب، از تماشای این درس انگلیسی

about different ways to use the word running

در مورد روش های مختلف استفاده از کلمه دویدن

in English that have nothing to do with actual running.

در انگلیسی که هیچ ربطی به دویدن واقعی ندارد، بسیار سپاسگزارم.

I hope you were able to learn a few phrases that you can use

امیدوارم توانسته باشید چند عبارت را یاد بگیرید که بتوانید

in your next English conversation.

در مکالمه بعدی انگلیسی خود از آنها استفاده کنید.

Hey, if this is your first time here

سلام، اگر این اولین بار است که اینجا هستید

don't forget to click that red subscribe button.

، فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید.

Give me a thumbs up and if you have time, leave a comment.

به من سر بزنید و اگر وقت داشتید کامنت بگذارید.

I always enjoy reading them,

من همیشه از خواندن آنها لذت می

and sometimes I even have time to respond.

برم و حتی گاهی وقت می کنم که پاسخ بدهم.

Have a good week. Bye.

هفته خوبی داشته باشید. خدا حافظ.

(upbeat tune plays)

(لحن شاد پخش می شود)