Free English Class! Topic: Back to School! 👩‍🏫🏫📚 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this English lesson about school. I

خوب، سلام و به این درس انگلیسی در مورد مدرسه خوش آمدید. من

love talking about school. As most of you know, my real job

عاشق صحبت کردن در مورد مدرسه هستم. همانطور که بیشتر شما می دانید، شغل واقعی من

as we might say in English is that I am a high school

همانطور که ممکن است به زبان انگلیسی بگوییم این است که من یک معلم دبیرستان هستم

teacher. Um it's summer right now so I don't need to go to

. امم، الان تابستان است، بنابراین من نیازی به رفتن به سر

work but during the school year, I am a high school

کار ندارم، اما در طول سال تحصیلی ، من معلم دبیرستان

teacher and I love talking about school. I think it's

هستم و دوست دارم در مورد مدرسه صحبت کنم. فکر می کنم به این

because when I was young, when I was a student, I loved being

دلیل است که وقتی جوان بودم، وقتی دانش آموز بودم، دوست داشتم

in school. I have always loved learning and I think naturally

در مدرسه باشم. من همیشه عاشق یادگیری بوده‌ام و فکر می‌کنم

uh people who love learning sometimes choose to become

طبیعتاً افرادی که عاشق یادگیری هستند گاهی معلم شدن را انتخاب می‌کنند

teachers. So, as a teacher, I'm always excited to do a lesson

. بنابراین، به‌عنوان یک معلم، همیشه هیجان‌زده هستم که

about school. In particular, this lesson is about back to

در مورد مدرسه درس بخوانم. به ویژه، این درس در مورد بازگشت به

school. Back to school will be happening in a few weeks here

مدرسه است. بازگشت به مدرسه تا چند هفته دیگر

in Ontario, Canada. It's kind of the middle of summer

در انتاریو، کانادا اتفاق خواهد افتاد. تقریباً اواسط تعطیلات تابستانی است،

vacation but I've noticed already that the back-to-school

اما من قبلاً متوجه شده ام که فروش مجدد به مدرسه

sales have started. So, students usually need to buy a

شروع شده است. بنابراین، دانش‌آموزان معمولاً

few things before they go back to school So today I thought I

قبل از بازگشت به مدرسه نیاز به خرید چند چیز دارند، بنابراین امروز

would do a lesson on back to school. So school let me make

فکر کردم که یک درس در مورد بازگشت به مدرسه انجام دهم . بنابراین مدرسه اجازه دهید

this a little bit bigger for you. School I actually modified

این را کمی برای شما بزرگتر کنم. مدرسه من در واقع

this slide for this lesson because school may look like

این اسلاید را برای این درس تغییر دادم، زیرا

one or the other when you look at the pictures over here.

وقتی به تصاویر اینجا نگاه می کنید، مدرسه ممکن است شبیه یکی یا دیگری باشد.

School last year for the most part for us was online. But

مدرسه سال گذشته بیشتر برای ما آنلاین بود. اما

also we had in person learning. So if you look to the far side

همچنین ما به صورت حضوری یادگیری داشتیم. بنابراین اگر به سمت دور

of this slide you'll see there's a boy looking at his

این اسلاید نگاه کنید ، پسری را خواهید دید که به کامپیوتر خود نگاه می

computer. He would be doing called online learning or

کند. او ممکن است یادگیری آنلاین یا

remote learning and these students are doing in-person

یادگیری از راه دور را انجام دهد و این دانش آموزان در حال یادگیری حضوری هستند

learning. So school is of course the place where kids go

. بنابراین مدرسه البته جایی است که بچه‌ها

um in Canada kids from the age of about four or five up to age

در کانادا به آنجا می‌روند، بچه‌هایی که از حدود چهار یا پنج سالگی تا

seventeen or eighteen attend school on a daily basis. So

هفده یا هجده سالگی روزانه به مدرسه می‌روند. بنابراین

school is the place where children go in order to learn

مدرسه جایی است که بچه ها برای یادگیری

things. This is what's called back to school time. Back to

چیزها به آنجا می روند. این همان چیزی است که به زمان مدرسه می گویند. بازگشت به

school usually happens right after a holiday that we call in

مدرسه معمولاً بلافاصله پس از تعطیلات اتفاق می افتد که ما در

Ontario, Canada and in many other parts of the world, I

انتاریو، کانادا و در بسیاری از نقاط دیگر جهان به آن می گوییم،

think it's similar. Back to school is the day when kids go

فکر می کنم مشابه است. بازگشت به مدرسه روزی است که بچه ها با

back on the bus or they walk to school and they start school

اتوبوس برمی گردند یا پیاده به مدرسه می روند و دوباره مدرسه را شروع می کنند

again. So, the phrase back to school is used a lot right now.

. بنابراین، عبارت بازگشت به مدرسه در حال حاضر بسیار استفاده می شود.

We would call this the back-to-school season or it's

ما این را فصل بازگشت به مدرسه می نامیم یا زمان

back-to-school time or you might even say something like,

بازگشت به مدرسه است یا حتی ممکن است چیزی شبیه به،

well, it's almost back to school, isn't it? So, we use

خوب، تقریباً به مدرسه برگشته است، اینطور نیست؟ بنابراین، ما از

the phrase in a lot of To talk about usually the end of August

این عبارت در بسیاری از موارد استفاده می کنیم که معمولاً در پایان ماه اوت

and right uh the first few days of September we would call that

و درست در روزهای اول سپتامبر، آن را

the back to school time. It is of course right now summer

زمان بازگشت به مدرسه می نامیم. البته در حال حاضر

holidays or what we also call summer vacation. So if there

تعطیلات تابستانی یا همان چیزی است که ما آن را تعطیلات تابستانی نیز می نامیم .

are any students watching this they probably don't want to

بنابراین اگر دانش‌آموزی باشد که این را تماشا می‌کند ، احتمالاً نمی‌خواهد

talk about back to school. Back to school is not a fun time for

در مورد بازگشت به مدرسه صحبت کند. بازگشت به مدرسه برای برخی از دانش آموزان زمان سرگرم کننده ای نیست

some students. I'm sure some students look forward to it.

. من مطمئن هستم که برخی از دانش آموزان مشتاقانه منتظر آن هستند.

But some do not look forward to it but it is right now uh

اما برخی منتظر آن نیستند، اما در حال حاضر

summer holidays or summer vacation. In Ontario, Canada,

تعطیلات تابستانی یا تعطیلات تابستانی است . در انتاریو، کانادا،

students get 2 months off from school and teachers do too,

دانش‌آموزان 2 ماه از مدرسه مرخصی می‌گیرند و معلمان نیز این کار را انجام می‌دهند

which is kind of a bonus. Um and we would refer to that as

که به نوعی پاداش است. ام و ما از آن به عنوان

summer holidays or summer vacation. A good time to hang

تعطیلات تابستانی یا تعطیلات تابستانی یاد می کنیم . زمان خوبی برای

out with friends, maybe just read a book. Older students

معاشرت با دوستان است، شاید فقط یک کتاب بخوانید. دانش‌آموزان مسن‌تر

usually get part-time jobs so they'll get a summer job during

معمولاً مشاغل پاره وقت پیدا می‌کنند، بنابراین در

the summer vacation or summer holidays. My two oldest kids

تعطیلات تابستانی یا تعطیلات تابستانی شغل تابستانی پیدا می‌کنند. دو بچه بزرگ من

both have summer jobs right now. Um they both found places

هر دو در حال حاضر شغل تابستانی دارند . اوم هر دوی آنها

to work for the summer so that they could earn some money. We

برای تابستان جایی برای کار پیدا کردند تا بتوانند مقداری پول به دست آورند.

have of course other things that happen during back to

ما البته چیزهای دیگری هم داریم که در زمان بازگشت به مدرسه اتفاق می افتد

school time and we add the phrase back to school to it. So

و عبارت بازگشت به مدرسه را به آن اضافه می کنیم. بنابراین

right now people are going to start to do back to school

در حال حاضر مردم شروع به خرید دوباره به مدرسه می کنند

shopping. You know the word two in back to school. Sometimes we

. شما کلمه دو را در دوران مدرسه می دانید. گاهی اوقات ما

actually put the number two back to school. Guess it looks

در واقع عدد دو را به مدرسه برمی گردانیم. حدس بزن

cooler. But right now I've noticed that we get flaw in the

سردتر به نظر می رسد اما در حال حاضر متوجه شده ام که در

mail. A flyer is like a paper that shows everything that is

نامه ها نقص داریم. یک بروشور مانند کاغذی است که همه چیزهایی را که

on sale at a store and all of them say back to school. Back

در یک فروشگاه به فروش می رسد نشان می دهد و همه آنها به مدرسه می گویند. بازگشت

to school shopping time. So we have times of the year when we

به زمان خرید مدرسه بنابراین ما اوقاتی از سال داریم که

shop for certain things. This is certainly a time of the year

برای چیزهای خاصی خرید می کنیم. مطمئناً این زمانی از سال است

where there will be a lot of people doing back to school

که در آن افراد زیادی در حال خرید به مدرسه هستند

shopping. And of course because of that we will have what's

. و البته به همین دلیل ما چیزی را خواهیم داشت

called back to school sales. A back to school sale is a sale

که به فروش مدرسه باز می گردد. فروش برگشت به مدرسه فروش

during the month of August where thin that you normally

در ماه آگوست است که در آن ظروف نازکی که معمولاً

buy for school are cheaper than they normally would be. So

برای مدرسه می‌خرید ارزان‌تر از حد معمول هستند. بنابراین

right now the back to school shopping has started. The

در حال حاضر خرید بازگشت به مدرسه آغاز شده است.

stores are sending out flyers where they're showing a lot of

فروشگاه ها در حال ارسال بروشورهایی هستند که در آن تعداد زیادی

back to school sales. You know pencils 50% off or pencil cases

از فروش های مدرسه را نشان می دهند. مدادها را با 50 درصد تخفیف می‌دانید یا قلمدان‌ها با

25% off. There are a lot of back to school sales happening

25 درصد تخفیف. در حال حاضر فروش های برگشت به مدرسه زیادی اتفاق می

right now. Because students need things like school

افتد. زیرا دانش آموزان به چیزهایی مانند لباس مدرسه نیاز دارند

clothes. So in general sometimes kids buy clothes just

. بنابراین به طور کلی گاهی اوقات بچه ها فقط برای مدرسه لباس می خرند

for school. It's not really any different than their normal

. این واقعاً با لباس های معمولی آنها تفاوتی ندارد،

clothes but it might be different than the clothes they

اما ممکن است با لباس هایی

play in outside. They might be clothes that they keep a little

که در بیرون بازی می کنند متفاوت باشد. آنها ممکن است لباسی باشند که آنها را کمی تمیزتر نگه می دارند

cleaner because they are their school clothes. So, for our

زیرا لباس مدرسه آنهاست. بنابراین، برای

kids, we would say something like, well, we need to go buy

بچه‌هایمان می‌گوییم، خوب، باید بریم

some more school clothes for you because that pair of pants

چند لباس مدرسه برای شما بخریم، زیرا آن

has a hole in the knee or that shirt doesn't fit you anymore.

شلوار روی زانو سوراخ دارد یا آن پیراهن دیگر به شما نمی‌آید.

You need some new school clothes. Some schools though

به تعدادی لباس مدرسه جدید نیاز دارید . اگرچه برخی از مدارس

have a school uniform This is quite common at probably I

دارای لباس فرم

would say about ten to 20% of the schools in Canada have

school uniforms. I know in certain countries school

مدرسه هستند. من می دانم که در برخی کشورها

uniforms are very very popular. Um for instance the school I

لباس فرم مدارس بسیار محبوب است. مثلاً مدرسه ای که من

work at has school uniforms. But the school my kids go to my

در آن کار می کنم لباس فرم مدرسه دارد. اما مدرسه ای که بچه های من به

younger kids doesn't have school uniforms. So again a

بچه های کوچکتر من می روند، لباس فرم مدرسه ندارد. بنابراین دوباره

school uniform is um clothing that you usually buy from the

یونیفورم مدرسه لباسی است که معمولاً از

school or you buy from a store that the school chooses. So

مدرسه می‌خرید یا از فروشگاهی که مدرسه انتخاب می‌کند می‌خرید. به طوری

that all the students look the same. Common school uniforms

که همه دانش آموزان شبیه به هم هستند. یونیفرم های معمولی مدرسه

would be like uh black pants with a white shirt and tie uh

مانند شلوار مشکی با یک پیراهن و کراوات سفید

and those types of things. So, if your school doesn't have

و این نوع چیزها هستند. بنابراین، اگر مدرسه شما لباس مدرسه ندارد

school uniforms, you might just need school clothes. Maybe you

، ممکن است فقط به لباس مدرسه نیاز داشته باشید. شاید

need some school clothes because um as a kid, uh

به چند لباس مدرسه نیاز داشته باشید، زیرا در کودکی،

sometimes kids outgrow them and then maybe you need to get some

گاهی اوقات بچه‌ها از آن‌ها بزرگتر می‌شوند و شاید لازم باشد چند

new uh shirts and pants for your school uniform. And of

پیراهن و شلوار جدید برای لباس مدرسه خود تهیه کنید. و

course, there are back-to-school sales because

البته، فروش پشت سر هم وجود دارد زیرا

people need school supplies. So, the or phrase we use to

مردم به لوازم مدرسه نیاز دارند. بنابراین، عبارت یا عبارتی را که برای

refer to all the things you buy when you need to go to school,

اشاره به همه چیزهایی که در زمان نیاز به رفتن به مدرسه می‌خرید استفاده

we would call school supplies. Some schools supply certain

می‌کنیم، ما آن را لوازم مدرسه می‌نامیم. برخی از مدارس

things to the students but other schools, most schools

چیزهای خاصی را به دانش‌آموزان عرضه می‌کنند، اما مدارس دیگر، البته اکثر مدارس از

require students to buy certain things before they go in

دانش‌آموزان می‌خواهند که چیزهای خاصی را قبل از رفتن به

Canada, of course. So, the school would supply things like

کانادا خریداری کنند. بنابراین، مدرسه چیزهایی مانند

glue or maybe colored paper if they're doing art or paint but

چسب یا شاید کاغذ رنگی ارائه می‌کند، اگر هنر یا نقاشی انجام می‌دهند، اما

my kids and most Canadian kids have to buy certain school

بچه‌های من و اکثر بچه‌های کانادایی مجبورند

supplies in order to go to school. They might need a

برای رفتن به مدرسه وسایل مدرسه بخرند. آنها ممکن است به یک کلاسور نیاز داشته باشند

binder. We would call this a three-ring binder. This is

. ما این را یک کلاسور سه حلقه ای می نامیم. این

something that you can open and close and it can hold paper.

چیزی است که می توانید باز و بسته کنید و می توانید کاغذ را نگه دارید.

You might need to buy a notebook which is just a small

ممکن است لازم باشد دفترچه ای بخرید که فقط یک

book that you can take notes in. When you're asked, when

کتاب کوچک است که می توانید در آن یادداشت برداری کنید . وقتی از شما سؤال می شود،

you're a student at school, it's a good idea to take notes.

وقتی دانش آموز مدرسه هستید ، ایده خوبی است که یادداشت برداری کنید.

You might need to buy some pencils, pens, or a

شاید لازم باشد مداد، خودکار یا

highlighter. So, a pencil is of course something you can

هایلایتر بخرید. بنابراین، مداد چیزی است که می توانید

sharpen and it's used for math or art class a pen is something

آن را تراش دهید و از آن برای کلاس ریاضی یا هنر استفاده می شود، یک خودکار چیزی است

that's permanent. This is a BIC pen made by my friends over in

که دائمی است. این یک خودکار BIC است که توسط دوستان من در

France. BIC pens are really cool. I like them. I shouldn't

فرانسه ساخته شده است. قلم های BIC واقعا عالی هستند. من آنها را دوست دارم. من نباید این را

tell you this but I actually like chewing on the cap of the

به شما بگویم، اما در واقع دوست دارم درپوش

BIC pen. I shouldn't mention that, should I? Uh and then a

قلم BIC را بجوم. من نباید به آن اشاره کنم، باید بگویم؟ اوه و سپس

highlighter is something you can use to um basically make

برجسته‌کننده چیزی است که می‌توانید از آن برای زرد کردن کلمات استفاده کنید تا

words yellow so that you can see them easier. Um a

بتوانید آنها را راحت‌تر ببینید.

highlighter is a really good tool if you're learning

اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، یک هایلایتر واقعا ابزار خوبی است

English. You can highlight new words. Don't do that in library

. می توانید کلمات جدید را برجسته کنید . هر چند این کار را در کتاب های کتابخانه انجام ندهید

books though. Only use a highlighter in a book that you

. فقط در کتابی که صاحب آن هستید از برجسته کننده استفاده کنید

own. You might need an eraser so that if you write something

. ممکن است به یک پاک کن نیاز داشته باشید تا اگر چیزی را با

in pencil, you can erase it later. You might need a pencil

مداد نوشتید، بتوانید بعداً آن را پاک کنید . ممکن است برای نگهداری تمام وسایلتان به یک مداد گیر نیاز داشته

case to store all of your stuff. So, once again, these

باشید. بنابراین، یک بار دیگر،

are all school supplies that kids in Canada and I think most

اینها همه وسایل مدرسه هستند که بچه های کانادا و من فکر می کنم اکثر

other countries would need to buy. They would need to go to a

کشورهای دیگر باید بخرند. آنها باید

back-to-school sale and if they needed, if they didn't have a

به فروش پشت سر هم بروند و در صورت نیاز، اگر یک

pencil case, they would need to buy one. The school would not

قلمدان نداشتند، باید یکی را بخرند. مدرسه

give these items to the kids. You might need a pencil

این وسایل را به بچه ها نمی دهد. ممکن است به یک مداد تراش نیاز داشته باشید

sharpener. Although most classrooms have a pencil

. اگرچه بیشتر کلاس ها دارای مداد

sharpener, sometimes students are required to have a small

تراش هستند، اما گاهی اوقات دانش آموزان مجبورند یک مداد تراش

one with them that they can keep in their pencil case. And

کوچک همراه خود داشته باشند که بتوانند آن را در قلمدان خود نگه دارند. و

maybe they need a laptop, maybe they need a calculator, and

شاید به یک لپ‌تاپ نیاز داشته باشند، شاید به ماشین‌حساب نیاز داشته باشند، و

maybe they need a backpack, or what we sometimes just call a

شاید به یک کوله‌پشتی یا چیزی که ما گاهی اوقات به آن

book bag. So, let's quick review again. These are all

کیف کتاب می‌گوییم. بنابراین، اجازه دهید دوباره به بررسی سریع بپردازیم. اینها همه

things that we would call school supplies and some of

چیزهایی هستند که ما آنها را لوازم مدرسه می نامیم و برخی از

these things students will need to buy before they go back to

این چیزهایی که دانش آموزان قبل از بازگشت به مدرسه باید بخرند

school. A binder, maybe two binders, maybe four. They might

. یک کلاسور، شاید دو کلاسور، شاید هم چهار. آنها ممکن است

need a notebook. They might need a pencil, pen, and a

به یک دفترچه یادداشت نیاز داشته باشند. آنها ممکن است به یک مداد، خودکار، و یک

highlighter or kind of like a few of each. They would put

هایلایتر یا مانند تعدادی از هر کدام نیاز داشته باشند. آنها

them with their eraser in their pencil case and they might need

آنها را با پاک کن خود در جعبه مداد خود قرار می دادند و ممکن است به

a small pencil sharpener and they might need a laptop and a

یک مداد تراش کوچک نیاز داشته باشند و ممکن است به یک لپ تاپ و یک ماشین حساب نیاز داشته باشند

calculator. This really depends on the school as well. I think

. این واقعا به مدرسه هم بستگی دارد. فکر می‌کنم

at my school, we have a class set of calculators um and then

در مدرسه من، ما یک مجموعه ماشین‌حساب در کلاس داریم

they might need a backpack or a book bag for all of these

و ممکن است برای همه این موارد به یک کوله پشتی یا یک کیف کتاب نیاز داشته باشند

items. So, the first day of school is called the first day

. بنابراین، روز اول مدرسه، روز اول مدرسه نامیده می شود،

of school but I wanted to put this slide in here. I mean, it

اما من می خواستم این اسلاید را در اینجا قرار دهم. منظورم این است که

sounds pretty obvious, doesn't it? Um in our part of Canada,

خیلی واضح به نظر می رسد، اینطور نیست ؟ اوم در قسمت ما از کانادا

the day after Labor Day, which is a holiday in September, we

، روز بعد از روز کارگر، که در ماه سپتامبر تعطیل است،

have the first day of school. So, the first day of school

ما اولین روز مدرسه را داریم. بنابراین، اولین روز مدرسه

this year, I think, I actually didn't look this up. I

امسال، فکر می‌کنم، در واقع به این موضوع نگاه نکردم. من

should've looked it up. First day of school, this year is

باید آن را نگاه می کردم. اولین روز مدرسه، امسال

probably September seventh. That would be my guess. First

احتمالاً هفتم سپتامبر است. این حدس من خواهد بود.

day of school, September seventh. Um but you also have

روز اول مدرسه، هفتم شهریور. اوم، اما شما

really little kids who haven't gone to school before sometimes

بچه‌های واقعاً کوچکی هم دارید که قبلاً به مدرسه نرفته‌اند، گاهی

have their first day of school. So, they've never been to

اوقات اولین روز مدرسه را دارند. بنابراین، آنها هرگز به مدرسه نرفته اند

school and and that's an exciting day for them. The

و این یک روز هیجان انگیز برای آنها است.

first day of school, whether you're like four or five and

روز اول مدرسه، چه چهار یا پنج ساله

you've never been or if you're like fourteen, um it's usually

باشید و تا به حال نرفته باشید یا در سن چهارده سالگی،

a day where parents take a photo. We often take a photo on

معمولاً روزی است که والدین در آن عکس می گیرند. ما اغلب

the first day of school of our kids with their backpacks and

در اولین روز مدرسه از بچه هایمان با کوله پشتی و

their new school clothes um and then uh we put that in a album.

لباس مدرسه جدیدشان عکس می گیریم و سپس آن را در یک آلبوم قرار می دهیم.

The school day in Ontario, Canada. So, when you talk

روز مدرسه در انتاریو، کانادا. بنابراین، وقتی در

about, you know, the work day is from about eight til five.

مورد آن صحبت می‌کنید، می‌دانید که روز کاری از حدود هشت تا پنج است.

Some people work from seven till four thirty. Uh some

بعضی ها از هفت تا چهار و نیم کار می کنند. اوه برخی از

people, their work day is 730 til 530 but the school day is a

مردم، روز کاری آنها 730 تا 530 است، اما روز مدرسه

little shorter and the term we use to talk about the length of

کمی کوتاهتر است و اصطلاحی که برای صحبت در مورد

the day out of school is school day. Uh students have to get

طول روز خارج از مدرسه استفاده می کنیم، روز مدرسه است . اوه دانش آموزان باید

used to it in Ontario, Canada. The school day can range from

در انتاریو، کانادا به آن عادت کنند. روز مدرسه می تواند از

830 to three thirty. It might go from nine till three. For my

830 تا سه و نیم باشد. ممکن است از نه به سه برسد. برای

school, the school day is from 830 to 330 and classes start at

مدرسه من، روز مدرسه از 830 تا 330 است و کلاس ها از

ten to nine and go to three oh five. So, the school day is

ده تا نه شروع می شود و تا سه و پنج می رود. بنابراین، روز مدرسه

just a way of talking about the day at school. If you are older

فقط راهی برای صحبت در مورد روز مدرسه است. اگر بزرگتر هستید

and if you are at a high school, you might have a

و اگر در دبیرستان هستید، ممکن است یک

semester system. The semester system is a system where you

سیستم ترم داشته باشید. سیستم ترم سیستمی است که شما در آن

take certain classes for about four or 5 months and then you

کلاس های خاصی را حدود چهار یا 5 ماه می گذرانید و بعد تمام می

are done and then you take other classes. Our elementary

کنید و سپس در کلاس های دیگر شرکت می کنید.

schools, our grade schools, kids under the age of thirteen,

مدارس ابتدایی ما، مدارس ابتدایی ما، بچه های زیر سیزده سال،

do not have semesters. They usually take the same classes

ترم ندارند. آنها معمولاً در تمام طول سال در همان کلاس ها شرکت می کنند

all year long. So, they'll have math class every Monday,

. بنابراین، آنها هر دوشنبه،

Tuesday, Thursday, Friday for 40 minutes or something like

سه شنبه، پنجشنبه، جمعه به مدت 40 دقیقه یا چیزی شبیه به

that. In our high schools, we have a semester system. So,

آن کلاس ریاضی خواهند داشت. در دبیرستان های ما سیستم ترم تحصیلی داریم. بنابراین،

this fall, for the fall semester, for semester one, I'm

این پاییز، برای ترم پاییز، برای ترم یک، من

teaching two classes this year I'm teaching a computer class

امسال دو کلاس تدریس می کنم، یک کلاس کامپیوتر

and a business class and then semester two, I'm teaching my

و یک کلاس تجاری تدریس می کنم و سپس ترم دوم، من دوباره سه کلاس فرانسوی خود را تدریس می کنم

three French classes again. So, a semester system is when you

. بنابراین، سیستم ترم زمانی است که شما

break the year up a little bit. Um of course, the student is

سال را کمی تقسیم می کنید. البته دانش

the person who is learning. We don't use the word pupil

آموز کسی است که در حال یادگیری است. ما دیگر از کلمه دانش آموز استفاده

anymore. Um it's kind of an old term and we sometimes use the

نمی کنیم. امم این یک اصطلاح قدیمی است و ما گاهی از کلمه یادگیرنده استفاده می کنیم

word learner. Although, this is more common in other

. اگرچه، این در سایر

English-speaking countries. In Canada, we would call the kids

کشورهای انگلیسی زبان رایج تر است. در کانادا بچه

who go to school students. I think years ago, you might call

هایی که به مدرسه می روند را دانش آموز صدا می کنیم. فکر می‌کنم سال‌ها پیش، ممکن است

them pupils and we usually don't use the word learner very

آنها را دانش‌آموز خطاب کنید و ما معمولاً از کلمه یادگیرنده استفاده نمی‌کنیم،

often like how many students do you have in your class? That

مثلاً چند دانش‌آموز در کلاس خود دارید؟ این

would be a common question. Not how many learners. Although it

یک سوال رایج خواهد بود. نه چند تا یادگیرنده.

is a common English word, that means the same as student. You

اگرچه یک کلمه رایج انگلیسی است، اما به معنای دانشجو است.

might have a student in your class who is a class clown. So,

ممکن است شاگردی در کلاس خود داشته باشید که دلقک کلاس باشد.

a class clown is a student who is always smiling and laughing

پس دلقک کلاس دانش آموزی است که همیشه می خندد و می خندد

and doing silly things. You can see this boy has decided to

و کارهای احمقانه انجام می دهد. می بینید که این پسر تصمیم

take all his new pencils and insert them in his ears and in

گرفته تمام مدادهای جدیدش را بردارد و در گوش و

his nose um and just be silly. Class clowns often tell jokes.

بینی خود فرو کند و فقط احمق باشد. دلقک های کلاس اغلب جوک می گویند.

When you, as a teacher, when I write on the board, sometimes

وقتی شما به عنوان معلم وقتی روی تخته می نویسم، گاهی

class clowns uh say funny things and make everyone laugh

دلقک های کلاس چیزهای خنده داری می گویند و همه را می خندانند

or they throw things. A class clown is someone I was gonna

یا چیزهایی را پرت می کنند. دلقک کلاس کسی است که می خواستم

say isn't serious about learning but I've actually had

بگویم در مورد یادگیری جدی نیست، اما من در واقع

class clowns who got the best grade in the class in the past.

دلقک های کلاسی داشته ام که در گذشته بهترین نمره را در کلاس گرفته اند.

Some students can be silly and also learn very well at the

برخی از دانش آموزان می توانند احمق باشند و در عین حال بسیار خوب یاد بگیرند

same time. We don't use this term anymore. Um in Canada we

. ما دیگر از این اصطلاح استفاده نمی کنیم. اوم، ما در کانادا

also call a student like this a keener. Um that's a Canadian

هم به چنین دانش آموزی مشتاق تر می گوییم.

word I think though. But a teacher's pet is a student who

اما به نظر من این یک کلمه کانادایی است. اما حیوان خانگی معلم دانش آموزی است که

likes to sit at the front likes to answer the questions um and

دوست دارد در جلو بنشیند، دوست دارد به سؤالات و

all of those kinds of things. I think if you watch um Petite

همه این چیزها پاسخ دهد. فکر می‌کنم اگر um petite

Nicola in French, I think is the teacher's pet. He's the

Nicola را به فرانسوی تماشا کنید، فکر می‌کنم حیوان خانگی معلم است. او

small boy that knows all the answers. Sorry, that's a little

پسر کوچکی است که همه جواب ها را می داند. ببخشید، این

bit of French. I might have got the name wrong but a teacher's

کمی فرانسوی است. من ممکن است نام را اشتباه گرفته باشم، اما یک

pet, it's not a nice term. It's kind of an insult now. As a

حیوان خانگی معلم، این اصطلاح خوبی نیست. الان یه جورایی توهین داره به عنوان یک

teacher, I would not use the word teacher's pet but when

معلم، من از کلمه حیوان خانگی معلم استفاده نمی‌کنم، اما وقتی

students bug each other, they might say, uh you're the

دانش‌آموزان یکدیگر را ایراد می‌گیرند، ممکن است بگویند، اوه تو

teacher's pet. You're always answering the questions. Then,

حیوان خانگی معلمی. شما همیشه به سوالات پاسخ می دهید. سپس

of course, you have the teacher. The teacher is the

، البته، شما معلم را دارید. معلم

person at the front of the room who does all of the teaching.

شخصی است که در جلوی اتاق قرار دارد و تمام آموزش ها را انجام می دهد.

In Canada, we have one teacher per classroom but there also

در کانادا، ما در هر کلاس یک معلم داریم، اما

might be someone called a teacher's aide who helps the

ممکن است شخصی به نام دستیار معلم باشد که به

teacher um or there might be a teaching assistant. There might

معلم کمک کند یا ممکن است یک دستیار آموزشی وجود داشته باشد . ممکن

be a student teacher who comes and helps the teacher for a few

است یک دانشجو معلمی بیاید و چند ماه به معلم کمک کند

months to learn how to teach. But the person who does most of

تا یاد بگیرد چگونه تدریس کند. اما شخصی که

the work is the teacher. Sorry, I shouldn't have said that.

بیشتر کار را انجام می دهد معلم است. ببخشید نباید اینو میگفتم

Teacher aides do a lot of work as well. The primary the person

دستیاران معلم نیز کارهای زیادی انجام می دهند. اولین کسی

who plans the lessons is the teacher. If you are at a

که دروس را برنامه ریزی می کند معلم است. اگر در

university or college, we would call that teacher a professor.

دانشگاه یا کالج هستید، آن معلم را استاد می نامیم.

Now, some of you call me professor Bob and that would be

حالا، برخی از شما من را پروفسور باب صدا می زنید و این

incorrect. Um I know in other languages like French means

نادرست است. ام من می دانم در زبان های دیگر مانند فرانسوی به معنی

teacher but in English, there is a distinction. So, I am a

معلم است، اما در انگلیسی، یک تمایز وجود دارد. بنابراین، من یک

teacher. Brent in the chat from American English with this guy

معلم هستم. برنت در چت از انگلیسی آمریکایی با این

is a teacher. If Brent or I went and got our PHD and if we

پسر یک معلم است. اگر من یا برنت می رفتیم و دکترای خود را می گرفتیم و اگر می

went and taught at a university, we would then be

رفتیم و در دانشگاه تدریس می کردیم،

professor Bob and professor Brett. That's a nice ring to

پروفسور باب و پروفسور برت می شدیم. این یک حلقه خوب برای

it, doesn't it, Brett? By the way, I have no desire to do

آن است، اینطور نیست، برت؟ اتفاقاً در این مرحله از زندگی ام تمایلی به انجام

that at this point in my life. I like what I'm doing now. The

این کار ندارم. من کاری را که الان انجام می دهم دوست دارم.

place where you teach is called a classroom. I'm gonna speed up

مکانی که در آن تدریس می کنید کلاس درس نامیده می شود . من می خواهم سرعت بخشیدن

maybe a bit here. I think some of these are quite familiar to

در اینجا شاید کمی. فکر می کنم برخی از این موارد برای شما کاملا آشنا هستند

you. So, a classroom is a place where you teach. By the way,

. بنابراین، کلاس درس مکانی است که شما در آن تدریس می کنید. اتفاقا

one of the original classrooms was a tree. So, hundreds of

یکی از کلاس های اصلی یک درخت بود. بنابراین، صدها

years ago, trees used to be classrooms. Um because if you

سال پیش، درختان کلاس درس بودند. امم چون اگر

learned outside, it was a nice shady place to learn. So,

بیرون یاد می گرفتی، جای سایه خوبی برای یادگیری بود. بنابراین،

sometimes when I'm making a lesson under a tree, it makes

گاهی اوقات وقتی زیر یک درخت درس می آموزم، باعث می شود

me smile because I feel like I'm an old-fashioned teacher

که لبخند بزنم زیرا احساس می کنم معلمی قدیمی

from 500 years ago teaching under a tree. If you are at a

از 500 سال پیش هستم که زیر درخت تدریس می کنم. اگر در

university, you could go to a classroom, you might also call

دانشگاه هستید، می توانید به کلاس درس بروید، ممکن است

it a lecture hall. So, when I was in university, some of my

آن را سالن سخنرانی نیز بنامید. بنابراین، زمانی که در دانشگاه بودم، برخی از

classes were in small classrooms and some were in

کلاس‌های من در کلاس‌های کوچک و برخی در

lecture halls which were bigger rooms where more people could

سالن‌های سخنرانی بودند که اتاق‌های بزرگ‌تری بودند که افراد بیشتری می‌توانستند

sit and learn. You of course will have a desk. This we would

بنشینند و یاد بگیرند. شما البته یک میز خواهید داشت. این

call a student's desk. There's also a teacher's desk at the

را میز دانش آموز می نامیم. همچنین یک میز معلم در

front of the room which is bigger. Um and there's all

جلوی اتاق وجود دارد که بزرگتر است. ام و همه

different kinds of desks. Uh in Canadian classrooms. Um my

انواع مختلف میز وجود دارد. آه در کلاس های درس کانادا. امم

students don't like these kinds of desks where the seat is like

دانش آموزان من از این نوع میزها که صندلی مانند

connected to the desk. Because some students by grade twelve

اتصال به میز است، خوششان نمی آید. زیرا برخی از دانش آموزان کلاس

are quite tall. They're very big and it's hard to fit in a

دوازدهم کاملاً قد بلند هستند. آنها بسیار بزرگ هستند و

desk when you're six foot two and in grade twelve. There be

وقتی شما شش فوت دو ساله هستید و در کلاس دوازده هستید، به سختی می توانید روی میز قرار دهید .

probably a whiteboard or a chalkboard in the room. We have

احتمالاً یک تخته سفید یا یک تخته سیاه در اتاق وجود دارد. اکنون

more whiteboards than chalkboards now. Chalkboards

تعداد وایت بردهای ما بیشتر از تخته سیاه است. تخته‌های گچی

have kind of slowly been removed from classrooms over

در 20 سال گذشته به آرامی از کلاس‌های درس حذف شده

the last 20 years and have been replaced with whiteboards. A

و با تخته‌های سفید جایگزین شده‌اند.

whiteboard is a little cleaner. You don't get chalk on your

تخته سفید کمی تمیزتر است. وقتی از تخته وایت برد استفاده می کنید، گچ روی دستتان نمی افتد

hands when you use a whiteboard. But you might see a

. اما ممکن است یک

whiteboard or blackboard in the room. By the way, even if the

تخته سفید یا تخته سیاه در اتاق ببینید. ضمناً حتی اگر

blackboard is green, we still call it a blackboard. So, I

تخته سیاه سبز باشد باز هم به آن تخته سیاه می گوییم. بنابراین، من

still have a classroom where I do have a blackboard at the

هنوز یک کلاس درس دارم که در پشت آن یک تخته سیاه

back and it's actually green but it's still called a

دارم و در واقع سبز است، اما هنوز به آن

blackboard or chalkboard. You can just call it chalkboard

تخته سیاه یا تخته سیاه می گویند. شما فقط می توانید آن را تخته سیاه

too. Uh and then of course you have whiteboard markers. So on

هم بنامید. اوه و البته شما نشانگرهای تخته سفید دارید. بنابراین در

the far side of this image you can see whiteboard markers.

سمت دور این تصویر می توانید نشانگرهای تخته سفید را ببینید.

They are actually the exact same kind I use in my room.

آنها در واقع دقیقاً همان نوع هستند که من در اتاقم استفاده می کنم.

Expo. And then you see that there is chalk. I like to use

نمایشگاه. و سپس می بینید که گچ وجود دارد. من دوست دارم از

different colors especially when I'm teaching French. It's

رنگ های مختلف استفاده کنم مخصوصاً زمانی که در حال تدریس زبان فرانسه هستم.

nice to write sentences in one color and then kind of uh teach

خوب است که جملات را با یک رنگ بنویسید و سپس

things about the sentence using another color. Very very handy

با استفاده از رنگ دیگری چیزهایی در مورد جمله آموزش دهید .

to use different colors. Uh to teach grammatical or grammar

برای استفاده از رنگ های مختلف بسیار کاربردی است. اوه برای آموزش مفهوم گرامری یا گرامری

concept when I'm teaching French. And then here's another

زمانی که من در حال تدریس زبان فرانسه هستم. و سپس اینجا یک

eraser. So just like the first eraser which is used to erase

پاک کن دیگر است. بنابراین درست مانند اولین پاک کن که برای پاک کردن مداد استفاده می شود

pencil. This eraser can be used to erase uh whiteboard markers

. از این پاک کن می توان برای پاک کردن نشانگرهای تخته سفید

or chalkboards. Or blackboards. And then there will probably be

یا تخته سیاه استفاده کرد. یا تخته سیاه و سپس احتمالاً

a bulletin board in the room where students can hang their

یک تابلوی اعلانات در اتاق وجود خواهد داشت که دانش آموزان می توانند

work or where the teacher can hang some posters. And usually

کارهای خود را در آنجا آویزان کنند یا معلم می تواند تعدادی پوستر را در آن آویزان کند. و معمولاً

um in my room I have students create different um they do

اوم در اتاقم من از دانش‌آموزان می‌خواهم

Different assignments where they create something visual

که کارهای متفاوتی را

and then we will put that on the bulletin board for everyone

else to see. We do in the earlier classes we do things

ایجاد کنند. ما در کلاس های قبلی کارهایی

like comic strips in French and then we put them on the

مانند کمیک استریپ را به زبان فرانسوی انجام می دهیم و سپس آنها را روی

bulletin board. And we use of course either a push pin which

تابلوی اعلانات قرار می دهیم. و البته ما از پین فشاری استفاده می کنیم که

is the red thing here. We would call that a pushpin or

در اینجا رنگ قرمز است. ما آن را یک فشار یا بند

thumbtacks. I generally use push pins. I find they're

انگشتی می نامیم. من معمولا از پین های فشار استفاده می کنم. به نظر من

easier to take back out. Uh thumbtacks go in really nicely

بازگرداندن آنها راحت تر است. اوه، کتهای بند انگشتی واقعاً به خوبی وارد می شوند،

but it's sometimes hard to get the thumbtack back out again.

اما گاهی اوقات بازگرداندن مجدد آن سخت است.

And then there will of course be a projector and a screen.

و البته یک پروژکتور و یک صفحه نمایش وجود خواهد داشت.

The projector in this picture is on the ceiling and the

پروژکتور در این تصویر روی سقف قرار دارد و

screen is way over there on the far wall. We also have in our

صفحه نمایش آن روی دیوار دوردست قرار دارد. ما همچنین در

classrooms something called a smart board where you can write

کلاس های خود چیزی به نام برد هوشمند داریم که می توانید

on the smart board and it shows up on the computer through the

روی برد هوشمند بنویسید و از طریق پروژکتور روی رایانه نشان داده می

projector. A little bit hard to explain. I don't use my smart

شود. توضیح کمی سخت است من زیاد از برد هوشمندم استفاده نمی

board a lot because I do all of my annotations on my laptop

کنم زیرا تمام حاشیه نویسی هایم را روی لپ تاپم

which I put onto the projector screen. I'll let see where

که روی صفحه پروژکتور قرار می دهم انجام می دهم . بذار ببینم

we're at. Last thing for this section, bookshelf. There might

کجا هستیم آخرین مورد برای این بخش، قفسه کتاب است. ممکن

be a bookcase or bookshelf in your classroom. Um so for me, I

است یک قفسه کتاب یا قفسه کتاب در کلاس شما وجود داشته باشد. برای من،

have bookshelves that are full of French books because I teach

من قفسه های کتاب دارم که پر از کتاب های فرانسوی است، زیرا من زبان فرانسه تدریس می کنم

French. Um there's a few computer books on there but

. اوم چند کتاب کامپیوتری در آنجا هست اما

they're really old. When you buy a textbook for a computer

آنها واقعا قدیمی هستند. وقتی برای کلاس کامپیوتر یک کتاب درسی

class, uh within a few years, it's obsolete. The information

می‌خرید، در عرض چند سال دیگر منسوخ می‌شود. اطلاعات

changes way too quickly. So, you might have a bookshelf or a

خیلی سریع تغییر می کند. بنابراین ، ممکن است یک قفسه کتاب یا یک

bookcase in your classroom. Oh, yes. Just finished talking

قفسه کتاب در کلاس خود داشته باشید. آه بله. صحبت

about what is in a classroom and we are now going to talk

در مورد آنچه در کلاس درس وجود دارد

about just a few odds and ends about school. So, one of those

به‌تازگی تمام شد و اکنون می‌خواهیم فقط در مورد چند شانس و پایان در مورد مدرسه صحبت کنیم. بنابراین، یکی از آنها

would be textbooks. Some classes require that you have a

کتاب های درسی خواهد بود. برخی از کلاس ها نیاز به داشتن

textbook. Most schools in Canada, when you are in school,

کتاب درسی دارند. اکثر مدارس در کانادا، وقتی در مدرسه هستید،

like if you're in grade one up to grade twelve, so in

مثلاً اگر در کلاس اول تا کلاس دوازده هستید، بنابراین در

elementary school, grade school, or high school, schools

مدرسه ابتدایی ، دبیرستان یا دبیرستان، مدارس

provide the textbooks, okay? So you do not have to buy your

کتاب های درسی را ارائه می دهند، خوب؟ بنابراین مجبور نیستید کتاب درسی خود را بخرید

textbook. So when you go to math class in grade nine, on

. بنابراین وقتی در کلاس نهم به کلاس ریاضی می روید، در

the first day of school, the teacher will give you a

روز اول مدرسه، معلم به شما یک

textbook. Will you go to university or college in

کتاب درسی می دهد. آیا در کانادا به دانشگاه یا کالج

Canada, you have to buy your textbooks. So again, a textbook

می روید، باید کتاب های درسی خود را بخرید. بنابراین، دوباره، کتاب

is a book that has all of the information you need to learn

درسی کتابی است که تمام اطلاعاتی را که شما برای یادگیری نیاز دارید

or most of it for that class. So, when you take a French

یا بیشتر آن‌ها را برای آن کلاس در خود دارد. بنابراین

class with me, I give you a French textbook and it's like

، وقتی با من کلاس زبان فرانسه می‌برید، یک کتاب درسی فرانسوی به شما می‌دهم و مثل

grade nine French textbook. Actually, it's called Express

کتاب درسی فرانسه کلاس نهم است. در واقع، آن را Express

Nubian um for grade nine um but the textbook contains most of

Nubian um برای کلاس نهم ام می نامند، اما کتاب درسی حاوی بیشتر

what you will learn that semester in printed form and

چیزهایی است که در آن ترم به صورت چاپی یاد خواهید گرفت و

again, in elementary schools and high schools in Canada the

دوباره، در مدارس ابتدایی و دبیرستان های کانادا

teacher will give you a textbook. So um if you're in

معلم یک کتاب درسی به شما می دهد . پس اگر در دانشگاه هستید،

university though it can be quite pricey. I know even 25

اگرچه ممکن است بسیار گران باشد. من می دانم که حتی 25

years ago when I was in university um it was like 400

سال پیش، زمانی که در دانشگاه بودم، خرید کتاب های درسی تقریباً 400

or $500 a semester to buy textbooks. It was expensive.

یا 500 دلار در هر ترم بود . گران بود.

Now during class the teacher will teach a lesson. So for me

حالا در طول کلاس معلم درس خواهد داد. بنابراین برای من

a lesson is all of the things I have planned for one class.

یک درس همه چیزهایی است که برای یک کلاس برنامه ریزی کرده ام.

There might be small lessons within the bigger lesson but

ممکن است در درس بزرگتر درس های کوچکی وجود داشته باشد ، اما

basically I make a lesson plan and then I teach the lesson

اساساً من یک برنامه درسی می سازم و سپس آن روز طرح درس را تدریس می کنم

plan that day. So students will take um certain lessons from

. بنابراین دانش آموزان درس های خاصی را از

me. An assignment is when I ask a student to do a certain type

من خواهند گرفت. یک تکلیف زمانی است که از دانش آموزی می خواهم که نوع خاصی

of work and then give it to me when they're done. Okay? So a

از کار را انجام دهد و بعد از اتمام کار آن را به من می دهد. باشه؟ بنابراین یک

lesson can have assignments in it. But sometimes my lesson I

درس می تواند تکالیفی در آن داشته باشد. اما گاهی اوقات درسی ام

don't require the students to give me anything. I'll say you

از دانش آموزان نمی خواهم چیزی به من بدهند. می گویم می

know Write in French, write what you did yesterday in five

دانی Write in French، کاری را که دیروز انجام دادی در پنج

sentences and then I'll have them read it out loud and I

جمله بنویس و بعد از آنها می خواهم آن را با صدای بلند بخوانند و من

don't take the paper from them and grade it. It's just a

کاغذ را از آنها نمی گیرم و به آن نمره نمی دهم. این فقط یک

little lesson to practice but an assignment would be if I

درس کوچک برای تمرین است، اما یک تکلیف می تواند باشد اگر

said, you know, write five paragraphs about something you

بگویم، می دانید، پنج پاراگراف در مورد کاری که

like doing and give it to me and then as a teacher, I will

دوست دارید انجام دهید بنویسید و آن را به من بدهید و سپس به عنوان یک معلم، آن را

grade it or I will correct it. In Canada, we say, I would, I

نمره می دهم یا آن را اصلاح می کنم. در کانادا می گوییم، می خواهم، آن

will mark it and then give it back. So, aren't always graded

را علامت می زنم و بعد آن را پس می دهم. بنابراین، همیشه درجه بندی

but assignments are usually things that I would collect and

نمی شود، اما تکالیف معمولا چیزهایی هستند که من جمع آوری و نمره می دهم

grade. Now, you can do assignments that aren't graded

. حالا می‌توانید تکالیفی را انجام دهید که نمره‌دهی نشده‌اند،

but generally, if I say, you know, this assignment is due

اما به طور کلی، اگر بگویم، می‌دانید، این تکلیف فردا موعد مقرر است

tomorrow or here's an assignment, please finish this.

یا اینجا یک تکلیف است، لطفاً این را تمام کنید.

Um let's see here. Lockers. So, generally, our grade schools

بیا اینجا ببینیم کمدها. بنابراین، به طور کلی، مدارس

and elementary schools don't have lockers. Students usually

پایه و مدارس ابتدایی ما کمد ندارند. دانش‌آموزان معمولاً

just hang their book bag on a hook but in high school, you

کیف کتاب خود را فقط به قلاب آویزان می‌کنند، اما در دبیرستان، شما

usually have a locker and you usually have a combination lock

معمولاً یک کمد دارید و معمولاً یک قفل ترکیبی

on your locker and you would put your books in your locker

در کمد خود دارید و کتاب‌های خود را در کمد خود می‌گذارید

and only take the books out that you need for the class you

و فقط کتاب‌هایی را که برای آن نیاز دارید بیرون می‌آورید. کلاسی

are going to. The lockers are usually all in a hallway. So a

که می روی کمدها معمولا همه در یک راهرو هستند. بنابراین

school is a fairly well they used to be fairly boring

یک مدرسه نسبتاً خوب است، آنها قبلاً ساختمانهای نسبتاً خسته کننده بودند

buildings. So you know ten or 20 years ago a school was just

. پس می دانید ده یا 20 سال پیش یک مدرسه فقط

hallways and classrooms. And some bathrooms or washrooms.

راهرو و کلاس درس بود. و چند حمام یا دستشویی.

Now um we have hallways and classrooms and we're starting

حالا اوم ما راهروها و کلاس های درس داریم و شروع

to add other spots to our school. Like our school has a

به اضافه کردن مکان های دیگر به مدرسه خود کرده ایم . مانند مدرسه ما یک

nice um meeting area that we call an atrium. Um of course we

منطقه ملاقات خوب دارد که ما آن را دهلیز می نامیم. البته

have a gymnasium as well. But lockers if you get a locker it

ما یک سالن بدنسازی هم داریم. اما کمدها اگر یک کمد بگیرید

will be in the hallway your locker will have a number on it

در راهرو خواهد بود کمد شما یک شماره روی آن خواهد داشت،

so on the first day of school you would have to find your

بنابراین در روز اول مدرسه باید کمد خود را پیدا کنید،

locker when I was in school I had to share a locker my school

وقتی من در مدرسه بودم، مجبور شدم یک کمد را به اشتراک

didn't have enough lockers so everyone in the ninth grade had

بگذارم. کمد به اندازه کافی ندارم، بنابراین همه در کلاس نهم مجبور

to share a locker with someone else I ended up sharing it with

بودند یک کمد را با شخص دیگری تقسیم کنند، من در نهایت آن را با یکی از دوستان خوبم به اشتراک گذاشتم،

a good friend of mine so it wasn't a problem but it

بنابراین مشکلی نبود، اما

certainly was crowded by the lockers so young kids will go

مطمئناً در کمدها شلوغ بود، بنابراین بچه‌های کوچک بیرون خواهند رفت.

out for recess so during the day they will have breaks and

برای تعطیلات، بنابراین در طول روز آنها استراحت خواهند داشت و

they are called recess so in Canada if you are in anywhere

اگر در هر جایی

from kindergarten grade one up to grade eight. You will have

از مهدکودک کلاس یک تا کلاس هشت هستید، در کانادا به آنها استراحت می گویند. در

recess during the day. Elementary schools have recess.

طول روز استراحت خواهید داشت. مدارس ابتدایی تعطیل است

We don't call it recess um in high school though. We simply

هر چند ما آن را تعطیلات در دبیرستان نمی نامیم. ما آن را صرفاً

call it lunch time. So my school in particular uh it's a

زمان ناهار می نامیم. بنابراین مدرسه من مخصوصاً

high school. Uh there are two classes in the morning and then

دبیرستان است. اوه دو کلاس صبح است و بعد

we have lunch time and then there are two classes in the

وقت ناهار داریم و بعد از ظهر دو کلاس است

afternoon. There's a small break between the first two

. بین دو کلاس اول یک استراحت کوچک وجود دارد

classes. But for high school students we don't call it

. اما برای دانش آموزان دبیرستانی ما آن را تعطیلات نمی نامیم

recess. They don't go out for recess. Sometimes The grade

. آنها برای استراحت بیرون نمی روند . گاهی اوقات

nine students on the first day of school, they might ask when

دانش‌آموزان کلاس نهم در روز اول مدرسه، ممکن است بپرسند که چه

is recess and then I just say, oh, here we just have lunch

زمانی تعطیل است و من فقط می‌گویم، اوه، اینجا فقط وقت ناهار داریم

time. There's no recess. I try to answer that as nicely as

. هیچ استراحتی وجود ندارد سعی می‌کنم تا جایی که ممکن است به آن زیبا پاسخ دهم

possible. You can just call it lunch. But we do certainly use

. شما فقط می توانید آن را ناهار بنامید. اما ما مطمئناً

the word lunch time most often. Like, um oh, I have a meeting

اغلب از کلمه زمان ناهار استفاده می کنیم. مثلاً، اوه، من وقت ناهار جلسه دارم

at lunch time or can you come and work uh write your quiz at

یا می توانید بیایید و کار کنید و امتحان خود را در

lunch time? The one you missed last week? Lunchtime. I usually

وقت ناهار بنویسید؟ اونی که هفته پیش از دست دادی ؟ وقت ناهار. من معمولا

just eat at lunch time. That's my favorite thing to do at

فقط موقع ناهار غذا می خورم. این کار مورد علاقه من برای انجام

lunch time. Um kids will play on the playground. So

ناهار است. اوم بچه ها در زمین بازی بازی خواهند کرد. بنابراین

elementary schools and grade schools will have playgrounds

مدارس ابتدایی و مدارس ابتدایی

and they'll have lots of playground toys and things for

زمین بازی خواهند داشت و اسباب‌بازی‌های زمین بازی و چیزهای زیادی

students to do. So at recess they will usually go outside

برای دانش‌آموزان خواهند داشت. بنابراین در تعطیلات معمولاً بیرون می روند

and play on the playground. Now I know from lessons in the past

و در زمین بازی بازی می کنند. حالا از درس‌های گذشته می‌دانم که

people have asked do Canadian kids go outside for recess and

مردم از بچه‌های کانادایی پرسیده‌اند که آیا بچه‌های کانادایی برای استراحت بیرون بروند و

play on the playground in the middle of the winter. Yes. It

در وسط زمستان در زمین بازی بازی کنند . آره.

it if it's above minus 20° Celsius then kids will go

اگر دمای بالای 20 درجه سانتیگراد باشد، بچه ها بیرون می روند

outside and play. If it's below minus fifteen, minus twenty and

و بازی می کنند. اگر زیر منهای پانزده، منهای بیست و

windy, we will have indoor recess instead of outdoor

باد باشد، به جای فرورفتگی در فضای باز، فرورفتگی داخلی

recess. But that's at grade schools. At high school, the

خواهیم داشت. اما این در مدارس ابتدایی است. در دبیرستان،

kids just do whatever they want at lunch time. Um so there's

بچه ها فقط سر وقت ناهار هر کاری می خواهند انجام می دهند . اوم، پس

three things that you might do in a classroom and each one is

سه کار وجود دارد که ممکن است در کلاس انجام دهید و هر کدام

slightly bigger than the other. A quiz is usually something

کمی بزرگتر از دیگری است. یک مسابقه معمولاً چیزی است

that's really simple. It's a test that takes about five to

که واقعاً ساده است. این آزمایشی است که حدود پنج تا ده دقیقه طول می کشد

ten minutes. It might only have five or ten questions on it. I

. ممکن است فقط پنج یا ده سوال داشته باشد.

might say to my student, you have a small quiz tomorrow, you

شاید به شاگردم بگویم ، فردا یک مسابقه کوچک دارید،

need to know these twenty vocabulary words. Um a test is

باید این بیست لغت واژگان را بدانید. اوم یک تست

definitely bigger. A test uh might take anywhere from 30

قطعا بزرگتر است. یک آزمایش ممکن است از 30

minutes to over an hour. Our classes are 70 minutes long.

دقیقه تا بیش از یک ساعت طول بکشد. کلاس های ما 70 دقیقه است.

They're an hour and 10 minutes long. So students might write a

آنها یک ساعت و 10 دقیقه هستند. بنابراین دانش آموزان ممکن است

test that takes half the class. It might take the whole class.

آزمونی بنویسند که نیمی از کلاس را می گیرد. ممکن است کل کلاس را ببرد.

There might even be one or two students still writing their

حتی ممکن است یک یا دو دانش آموز هنوز

test when we get to the end of class. And then at the end of

امتحان خود را بنویسند که به پایان کلاس می رسیم. و سپس در پایان

our semesters, we have what are called exams. We actually also

ترم هایمان، چیزی را داریم که به آن امتحان می گویند. ما در واقع

have them sometimes in the middle. You can have a midterm

گاهی اوقات آنها را در وسط داریم. می توانید یک

exam. So, halfway through the school year or halfway through

امتحان میان ترم داشته باشید. بنابراین، در نیمه سال تحصیلی یا نیمی

the semester, you might have a midterm exam and of course, an

از ترم، ممکن است یک امتحان میان ترم داشته باشید و البته،

exam is a very large test that takes about two to 3 hours to

امتحان یک آزمون بسیار بزرگ است که حدود دو تا سه ساعت طول می کشد تا

complete um and it's the short form for examination. So, an

تکمیل شود و فرم کوتاهی برای امتحان است. بنابراین، یک

examination, that's just too hard to say, isn't it? Exams a

معاینه، گفتن آن خیلی سخت است، اینطور نیست؟ امتحانات

lot easier. Students have exams at the end of their semester

خیلی راحت تره دانش آموزان در پایان ترم

and at the end of their school year. So, in Ontario, Canada,

و در پایان سال تحصیلی خود امتحان دارند . بنابراین، در انتاریو، کانادا،

students from grade seven or eight up have exams. Usually,

دانش‌آموزان از کلاس هفتم یا هشتم امتحان دارند. معمولاً

younger children don't have exams. And then of course, some

بچه های کوچکتر امتحان ندارند. و البته، برخی از

kids go to school on a school bus. A school bus in Canada

بچه ها با اتوبوس مدرسه به مدرسه می روند . یک اتوبوس مدرسه در کانادا

looks just like this. It is a big yellow bus. All of our

دقیقاً شبیه این است. این یک اتوبوس بزرگ زرد رنگ است. همه

school buses are yellow. They have lots of lights on them.

اتوبوس های مدرسه ما زرد هستند. آنها چراغ های زیادی روی خود دارند.

When they stop to pick up kids, the red lights flash. The

وقتی برای بردن بچه ها توقف می کنند ، چراغ قرمز چشمک می زند.

little stops sign goes out and if you pass a school bus with

تابلوی توقف کوچک خاموش می شود و اگر از کنار اتوبوس مدرسه

it's lights flashing and the stop sign out the police will

با چراغ های چشمک زن و علامت توقف عبور کنید، پلیس

give you a an enormous ticket. I'm not sure how much it is but

یک بلیط هنگفت به شما می دهد. من مطمئن نیستم چقدر است اما

hundreds of dollars um if you pass a school bus. It is do not

اگر از اتوبوس مدرسه رد شوید صدها دلار می شود. اگر

ever pass a school bus if the stop sign is out and the lights

تابلوی توقف خاموش است و چراغ

are flashing. It's very dangerous for you. Dangerous

ها چشمک می زند، هرگز از اتوبوس مدرسه رد نشوید. برای شما بسیار خطرناک است.

for the kids. Um and uh if you do it and get caught it's uh

برای بچه ها خطرناکه اوم و اوه اگر این کار را انجام دهید و گرفتار شوید،

it's a pretty big fine. You don't wanna do it. Uh by the

خیلی خوب است. تو نمیخوای انجامش بدی به

way, a little Fun fact, my grandfather was a farmer but he

هر حال، یک واقعیت جالب، پدربزرگ من کشاورز بود اما

also drove school bus. I was not aware of that until a few

اتوبوس مدرسه را هم رانندگی می‌کرد. تا چند

years ago. There was a picture of my grandfather's farm taken

سال پیش از این موضوع بی خبر بودم. عکسی از مزرعه پدربزرگم بود که

from an airplane and there was a school bus parked beside the

از هواپیما گرفته شده بود و یک اتوبوس مدرسه کنار خانه پارک شده

house and I was like, what's that? And they said, oh

بود و من می گفتم این چیست؟ و گفتند: ای

grandpa, used to milk the cows and then he would do drive the

بابابزرگ، گاوها را می دوشید و بعد اتوبوس مدرسه را رانندگی می

school bus and then he would come home and do all his farm

کرد و بعد به خانه می آمد و همه کارهای مزرعه اش را

work and then he would go and do the run at the end of the

انجام می داد و بعد می رفت و در آخر روز دویدن را انجام می داد

day. Lots of fun.

. خیلی سرگرم کننده است.