Learn English Job Vocabulary and Job Phrases

Hi, Bob the Canadian here.

سلام، باب کانادایی اینجاست.

I know many of you are learning English

من می دانم که بسیاری از شما در حال یادگیری زبان انگلیسی

because you want to get a job.

هستید زیرا می خواهید شغلی پیدا کنید.

Maybe you want to work in a restaurant.

شاید بخواهید در یک رستوران کار کنید.

Maybe you want to work at a large hotel,

شاید بخواهید در یک هتل بزرگ کار کنید،

or maybe you want to work in the world of business,

یا شاید بخواهید در دنیای تجارت کار کنید،

and you know that knowing

و می دانید که دانستن

the English language would give you an advantage

زبان انگلیسی

when you are looking for a job in one of those areas.

زمانی که به دنبال شغلی در یکی از آن زمینه ها هستید، به شما مزیتی می دهد.

Well, in this English lesson,

خوب، در این درس انگلیسی،

I will help you learn some English job vocabulary.

من به شما کمک می کنم تا واژگان شغلی انگلیسی را یاد بگیرید.

I will teach you some common English phrases

من به شما برخی از عبارات رایج انگلیسی را

that we use when we talk about jobs,

که ما هنگام صحبت در مورد شغل استفاده می کنیم

and I will help you learn how to talk about getting a job,

به شما آموزش می دهم و به شما کمک خواهم کرد که یاد بگیرید چگونه در مورد یافتن شغل،

starting a job and, eventually,

شروع کار و در نهایت

the things you would say when you quit a job.

، چیزهایی که هنگام ترک شغل می گویید صحبت کنید.

Stick around till the end, because that, to me,

تا انتها ادامه دهید، زیرا برای

is the most enjoyable part of the lesson.

من لذت بخش ترین بخش درس است.

English phrases you can use to quit your job someday.

عبارات انگلیسی که می توانید روزی شغل خود را ترک کنید.

(light music)

(موسیقی سبک)

Well, hey, welcome to this English lesson

خوب، هی، به این درس انگلیسی

about job vocabulary and English phrases you can use

در مورد واژگان شغلی و عبارات انگلیسی که می توانید در

when you are looking for a job or when you have a job.

زمان جستجوی کار یا زمانی که شغل دارید استفاده کنید، خوش آمدید.

Before we get started, though,

با این حال، قبل از شروع،

don't forget to click that red subscribe button below

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک زیر کلیک کنید

and give me a thumbs up if this video is helping you learn

و اگر این ویدیو به شما کمک می‌کند کمی بیشتر انگلیسی را بیاموزید، به من کمک کنید

just a little bit more English.

.

So let's start at the very beginning.

پس بیایید از همان ابتدا شروع کنیم.

Let's say you don't have a job.

فرض کنید شما شغل ندارید.

There are three ways

سه راه وجود دارد

that I can think of to describe not having a job.

که می توانم برای توصیف نداشتن شغل فکر کنم.

The general term in English is to say

اصطلاح عمومی در انگلیسی این است که می

that you are unemployed.

گویند شما بیکار هستید.

When you don't have a job, we just say you are unemployed.

وقتی شغل ندارید فقط می گوییم بیکار هستید.

You are looking for work.

شما به دنبال کار هستید.

You also could describe it as being laid off.

شما همچنین می توانید آن را به عنوان اخراج شده توصیف کنید.

In English, when someone is laid off,

در زبان انگلیسی وقتی کسی را اخراج می

it means that they had a job, but they were let go, okay?

کنند به این معنی است که او کار داشته است، اما او را رها کرده اند، باشه؟

So it means in the past they were working,

پس یعنی در گذشته آنها کار می

and their job laid them off,

کردند و شغلشان آنها را اخراج می کرد

and now they are laid off.

و اکنون اخراج شده اند.

So they're not working because they have lost their job,

بنابراین آنها کار نمی کنند زیرا شغل خود را از دست داده اند،

and the third reason you might not be working is

و دلیل سوم که ممکن است شما کار نکنید این است

because you just finished school,

که شما به تازگی مدرسه را تمام کرده اید،

and that's how you would describe it.

و شما آن را اینگونه توصیف می کنید.

You would say I'm looking for a job

شما می گویید من به دنبال کار

because I just finished school,

هستم زیرا من تازه مدرسه را تمام کرده ام

and the two ways that you would describe

و دو روشی

that you are looking for a job are to say

که می گویید به دنبال کار هستید این است که بگویید

I'm looking for a job or I'm looking for work.

من به دنبال کار هستم یا من به دنبال کار هستم.

Those are both very common ways to describe

این هر دو روش های بسیار رایجی برای توصیف

that you want a job and that you are looking for a job.

این هستند که شما می خواهید شغلی داشته باشید و به دنبال کار هستید.

I'm looking for a job, or I'm looking for work.

دنبال کار می گردم یا دنبال کار می گردم.

So where do you look if you are looking for a job?

پس اگر به دنبال کار هستید کجا را جستجو می کنید؟

Well, you can look in the newspaper.

خوب، می توانید در روزنامه نگاه کنید.

There is a section of the newspaper

بخشی از روزنامه وجود دارد

where job postings are listed,

که در آن آگهی های شغلی لیست شده است،

small advertisements saying

آگهی های کوچکی

that different companies or businesses are hiring.

که می گوید شرکت ها یا مشاغل مختلف در حال استخدام هستند.

You could look online, as well.

می توانید به صورت آنلاین نیز نگاه کنید.

Certain websites specialize in posting different positions

وب سایت های خاصی در پست کردن موقعیت

at different jobs.

های مختلف در مشاغل مختلف تخصص دارند.

So notice you will be looking for an ad for a job

بنابراین توجه داشته باشید که به دنبال یک آگهی برای یک شغل

or a posting for a job from a company or business.

یا یک پست برای یک شغل از یک شرکت یا تجارت خواهید بود.

You might also just want to drive around your local town

همچنین ممکن است بخواهید در اطراف شهر

or your local neighborhood.

یا محله محلی خود رانندگی کنید.

Often, businesses will put a sign

اغلب، مشاغل علامتی را

in the window saying we're hiring.

در پنجره قرار می دهند که می گوید ما در حال استخدام هستیم.

When a business has a sign that says we're hiring,

وقتی یک کسب‌وکار تابلویی دارد که می‌گوید در حال استخدام هستیم، به

it means you can just walk in and ask

این معنی است که می‌توانید وارد شوید و

about the position that they are hiring for.

در مورد موقعیتی که آنها برای آن استخدام می‌کنند بپرسید.

Sometimes you even see these signs

حتی گاهی اوقات هنگام رانندگی در بزرگراه، این علائم

on the back of large trucks

را در پشت کامیون های بزرگ مشاهده

when you're driving down the highway.

می کنید.

You will see the name of the company, and underneath,

نام شرکت را می بینید و زیر

it will say we're hiring,

آن نوشته می شود استخدام می کنیم

and then there's usually a phone number that you can call.

و سپس معمولاً یک شماره تلفن وجود دارد که می توانید با آن تماس بگیرید.

So what do you do if you find a place that is hiring?

بنابراین اگر مکانی را پیدا کنید که استخدام می کند چه می کنید؟

Well, you need to apply for the job.

خوب، شما باید برای کار درخواست دهید.

In English, when you know that a business

در زبان انگلیسی وقتی می دانید یک کسب

or company is hiring, we say that you apply for the job,

و کار یا شرکتی در حال استخدام است، می گوییم که برای این کار درخواست می دهید،

but how do you apply?

اما چگونه درخواست می کنید؟

Usually, what you would do is you would drop off a resume.

معمولاً کاری که انجام می دهید این است که رزومه خود را رها می کنید.

In your language, you might call it a CV.

در زبان شما، ممکن است آن را یک CV بنامید.

I think the correct word is curriculum vitae,

من فکر می کنم کلمه صحیح رزومه است،

but I might have it wrong.

اما ممکن است اشتباه کنم.

I'll put the real words there,

من کلمات واقعی را آنجا می‌گذارم،

but in English, we call it a resume.

اما در انگلیسی به آن رزومه می‌گوییم.

A resume is a description of your education,

رزومه شرحی از تحصیلات

your previous work experience,

شما، تجربه کاری قبلی شما

and maybe something about yourself, as well.

و شاید چیزی در مورد خودتان است.

A cover letter simply describes

یک نامه پوششی به سادگی توضیح می دهد

why you are interested in working for that company.

که چرا شما علاقه مند به کار در آن شرکت هستید.

So you would drop off a resume and a cover letter,

بنابراین شما یک رزومه و یک نامه حمایتی را می‌فرستید

and then you would wait to hear back.

و سپس منتظر می‌مانید تا پاسخ را دریافت کنید.

This is an English phrase that we only really use

این یک عبارت انگلیسی است که ما فقط

in relation to work sometimes.

گاهی اوقات واقعاً در رابطه با کار استفاده می کنیم.

When you drop off a resume, you want them to phone you.

وقتی یک رزومه را می‌فرستید، می‌خواهید با شما تماس بگیرند.

You want them to call you.

میخوای بهت زنگ بزنن

So we say that you're waiting to hear back.

بنابراین ما می گوییم که شما منتظر شنیدن پاسخ هستید.

Hopefully, they do call you, and if they do,

امیدوارم با شما تماس بگیرند ، و اگر تماس بگیرند،

they might be interested in having you come in

ممکن است علاقه مند شوند که شما

for an interview.

برای مصاحبه بیایید.

If they want to have an interview with you,

اگر بخواهند با شما مصاحبه

they will set up a time and a date, and you will go in,

کنند، ساعت و تاریخ تعیین می کنند و شما وارد می شوید

and you will have a job interview.

و مصاحبه شغلی خواهید داشت.

By the way, if you are wondering

به هر حال، اگر می‌پرسید

what kinds of questions they might ask,

چه نوع سؤالاتی ممکن است بپرسند،

I do have a video about job interview questions.

من یک ویدیو درباره سؤالات مصاحبه شغلی دارم.

I'll put a link up there,

من یک پیوند را در آنجا قرار

and you can watch that maybe after this video,

می دهم، و شما می توانید آن را بعد از این ویدیو تماشا کنید،

but if a company or business is interested in you

اما اگر یک شرکت یا کسب و کار

after they have read your cover letter and resume,

پس از خواندن نامه و رزومه

they might give you a call,

شما به شما علاقه مند باشد، ممکن است با شما تماس

and they might say would you like to come in

بگیرند و ممکن است بگویند دوست دارید

for an interview?

برای مصاحبه بیایید؟

This is a good sign.

این نشانه خوبی است.

You'll want to do really well in the interview,

شما می خواهید در مصاحبه خیلی خوب عمل کنید،

but the fact that they read your cover letter and resume

اما این واقعیت که آنها نامه و رزومه شما را می خوانند

and they're interested in talking to you is a good sign.

و علاقه مند به صحبت با شما هستند، نشانه خوبی است.

It doesn't mean that you got the job,

این بدان معنا نیست که شما کار را بدست آورده اید،

but it means that you've made it to the next step.

بلکه به این معنی است که به مرحله بعدی رسیده اید.

After the interview, you will also wait to hear back.

پس از مصاحبه، شما نیز منتظر شنیدن پاسخ خواهید بود.

So again, the phrase to hear back means

بنابراین دوباره، عبارت to listen back به این معنی است

that you are hoping that they will give you a phone call,

که شما امیدوار هستید که آنها با شما تماس تلفنی بگیرند،

or you are hoping that they will email you

یا امیدوارید که آنها به شما ایمیل بزنند

because what you want to hear them say is

زیرا آنچه می خواهید بشنوید که آنها می گویند این است

that you got the job.

که شما کار را دریافت کرده اید.

If they call you back or if they send you an email,

اگر دوباره با شما تماس بگیرند یا برای شما ایمیل بفرستند،

they will either tell you if you got the job

یا به شما می گویند که آیا کار را دریافت کرده اید

or if you didn't get the job.

یا اینکه کار را دریافت نکرده اید.

The phrase in English I got the job is

عبارت به زبان انگلیسی I got the job

something very, very exciting to be able to say.

چیزی بسیار بسیار هیجان انگیز است که بتوان گفت.

If you go through the process of applying for a job

اگر مراحل درخواست کار را طی

and then they call you and you get the job,

کردید و سپس با شما تماس گرفتند و کار را دریافت

you will probably want to tell all of your family

کردید، احتمالاً می خواهید به همه خانواده و دوستان خود بگویید که

and friends I got the job.

من کار را گرفتم.

Once you tell your family and friends you got the job,

هنگامی که به خانواده و دوستان خود بگویید که شغل را دریافت کرده

you will also be able to describe yourself

اید، می توانید خود را

as having been hired.

به عنوان استخدام شده توصیف کنید.

You could say that this company hired me

می توان گفت که این شرکت من را استخدام کرده است

or I have been hired by this company.

یا من در این شرکت استخدام شده ام.

So the English word hire is the process

بنابراین کلمه انگلیسی hire فرآیندی است

whereby a company takes you on as an employee

که طی آن یک شرکت شما را به عنوان کارمند می پذیرد

and starts to pay you.

و شروع به پرداخت پول به شما می کند.

It's really, really exciting to get a job

این واقعاً بسیار هیجان انگیز است که شغلی پیدا کنید

and to be hired by a company.

و در یک شرکت استخدام شوید.

When you start at that company,

وقتی در آن شرکت شروع به کار می کنید

they might want you to sign a contract.

، ممکن است از شما بخواهند که قراردادی را امضا کنید.

Not all jobs have contracts, but depending on the job,

همه مشاغل قرارداد ندارند، اما بسته به شغل

you might need to sign a contract,

، ممکن است نیاز به امضای قرارداد داشته باشید،

and then you are awesomely employed,

و سپس به طرز شگفت انگیزی استخدام

and you are an employee.

می شوید و کارمند هستید.

When the business calls you back and tells you

وقتی کسب‌وکار با شما تماس می‌گیرد و به شما می‌گوید که کار را پیدا

you got the job, they will also tell you

کرده‌اید، همچنین به شما می‌گویند

when your first day of work will be,

که اولین روز کاری شما چه زمانی خواهد بود،

and this will be a common question

و این یک سوال رایج است

that people will ask you after you get a job.

که مردم پس از یافتن شغل از شما می‌پرسند.

They'll say when's your first day of work?

می گویند اولین روز کاری شما کی است؟

What day do you start?

چه روزی شروع میکنی؟

When's your first day?

اولین روز شما کی است؟

All of those are common phrases that you will hear

همه اینها عبارات رایجی هستند که

after you got a job.

بعد از شروع به کار خواهید شنید.

When you do go in for your first day of work,

هنگامی که برای اولین روز کاری خود وارد خانه می شوید،

there's a couple of things you'll need to know.

چند نکته وجود دارد که باید بدانید.

You might be called the new guy or the new girl

ممکن است

by your new colleagues

for the first couple of days or weeks.

در چند روز یا هفته اول توسط همکاران جدیدتان شما را پسر جدید یا دختر جدید خطاب کنند.

They might just refer to you as the new guy.

آنها ممکن است فقط شما را به عنوان پسر جدید خطاب کنند.

You will also probably be a trainee.

شما همچنین احتمالا یک کارآموز خواهید بود.

When you work at a place for the first time,

وقتی برای اولین بار در مکانی کار می کنید ،

you are trained to do the job,

برای انجام آن کار آموزش دیده اید،

and the name of the person

و نام شخصی

who is doing the training is the trainer,

که آموزش را انجام می دهد مربی است،

and the person who is learning to do the job,

و شخصی که در حال یادگیری انجام کار است،

which would be you, would be the trainee.

که شما خواهید بود. کارآموز خواهد بود

So you will be a trainee for a while.

بنابراین برای مدتی کارآموز خواهید بود.

They might call you new guy or new girl.

آنها ممکن است شما را پسر جدید یا دختر جدید صدا کنند.

They might also call you a rookie.

آنها همچنین ممکن است شما را یک تازه کار خطاب کنند.

This is a sports term.

این یک اصطلاح ورزشی است.

Someone who starts

کسی که

on an athletic team or a sports team is called a rookie,

در یک تیم ورزشی یا یک تیم ورزشی شروع می کند، تازه کار نامیده می شود،

but in the workplace, as well,

اما در محل کار

they might call you a rookie for the first little while.

نیز ممکن است برای اولین لحظه شما را تازه کار خطاب کنند.

We actually have someone at work who has been at work

ما در واقع شخصی را در محل کار داریم که بیش از یک سال است که سر کار

for over a year, and we still call him the rookie.

بوده است و هنوز او را تازه کار می نامیم.

It's kind of a way, I guess it's bugging them a little bit.

این یک راهی است، حدس می‌زنم کمی آنها را آزار می‌دهد.

Maybe it's not super nice.

شاید خیلی قشنگ نباشه

We should stop calling him the rookie, I think.

فکر می کنم باید او را تازه کار خطاب نکنیم.

Anyways, when you are at a job, as well,

به هر حال، هنگامی که در یک شغل هستید، همچنین،

when you start a job, you might have a mentor.

هنگامی که یک کار را شروع می کنید، ممکن است یک مربی داشته باشید.

So a trainer trains you how to do things.

بنابراین یک مربی به شما آموزش می دهد که چگونه کارها را انجام دهید.

A mentor is similar.

یک مربی مشابه است.

It's someone who you can go to and ask questions

این کسی است که

if you don't know how to do certain things at that job.

اگر نمی دانید چگونه در آن کار کارهای خاصی را انجام دهید، می توانید پیش او بروید و سؤال بپرسید.

So it might be your first day of work.

بنابراین ممکن است اولین روز کاری شما باشد.

They might call you the new guy or new girl.

آنها ممکن است شما را پسر یا دختر جدید صدا کنند.

You might be a trainee for a while.

ممکن است برای مدتی کارآموز باشید.

You will probably eventually not need anyone to train you,

احتمالاً در نهایت به کسی نیاز نخواهید داشت که شما را آموزش دهد

and you will be able to do the job really, really well.

و می‌توانید کار را واقعاً بسیار خوب انجام دهید.

So you didn't have a job.

پس تو کار نداشتی

You saw an ad.

یک تبلیغ دیدی

You applied for the job.

شما برای کار درخواست دادید

You got the job.

کار را گرفتی

You were a trainee for a while,

شما مدتی کارآموز

and now you are just working every day as a normal employee.

بودید و اکنون هر روز به عنوان یک کارمند عادی مشغول به کار هستید.

Congratulations, you will either do this

تبریک می گوییم، یا این کار را

for a short period of time and then find another job,

برای مدت کوتاهی انجام می دهید و سپس شغل دیگری پیدا

or you'll do it for a long period of time.

می کنید یا برای مدت طولانی این کار را انجام می دهید.

Maybe you'll make it your career, and then eventually,

شاید آن را به شغل خود تبدیل کنید ، و سپس در نهایت

you will retire.

، بازنشسته شوید.

So let's talk about how do you quit a job.

پس بیایید در مورد چگونگی ترک شغل صحبت کنیم.

There are a lot of ways that you can quit a job.

راه های زیادی وجود دارد که می توانید شغل خود را ترک کنید.

The most polite way to quit a job is to give your boss

مودبانه ترین راه برای ترک شغل این است که به رئیس خود

or to give your place of employment two weeks notice.

یا به محل کار خود دو هفته اخطار بدهید.

So if you know that you are going to quit your job,

بنابراین اگر می دانید که قرار است شغل خود را ترک کنید

it is polite and considered kind to let your employer know

، مؤدبانه و مهربان است که به کارفرمای خود اطلاع دهید

that in two weeks you are going to quit your job.

که تا دو هفته دیگر کار خود را ترک خواهید کرد.

Some people don't do this, though.

اگرچه برخی از مردم این کار را انجام نمی دهند.

So that's the right way to do it.

پس این راه درستی است.

Some people don't do this, though.

اگرچه برخی از مردم این کار را انجام نمی دهند.

Some people just get angry at work,

برخی از افراد فقط در محل کار عصبانی

and they literally say that's it.

می شوند و به معنای واقعی کلمه می گویند همین.

I quit, and they go and find their manager or their boss,

من استعفا می دهم و آنها می روند و مدیر یا رئیسشان را پیدا می کنند

and they simply say I quit.

و به سادگی می گویند من استعفا دادم.

They might even say I'm outta here.

حتی ممکن است بگویند من از اینجا خارج شده ام.

So that would be the less polite way.

بنابراین این روش کمتر مودبانه خواهد بود.

The less polite way to quit your job is to simply,

روش کمتر مودبانه برای ترک شغلتان این است که به سادگی،

let's say you were at a fast food restaurant.

فرض کنید در یک رستوران فست فود بودید.

You just take off your apron,

تو فقط پیشبندت را برمیداری و میروی رئیست را

and you go find your boss, and you say I quit.

پیدا میکنی و میگویی من استعفا دادم.

I'm outta here.

من از اینجا خارج شده ام

I prefer the two weeks notice.

من اخطار دو هفته ای را ترجیح می دهم.

That is a much kinder way to do it,

این روش بسیار مهربان‌تر برای انجام آن است،

but there are a few ways

اما چند راه وجود دارد

that you can quit your job in English.

که می‌توانید کار خود را به زبان انگلیسی ترک کنید.

The last way you might quit your job is

آخرین راهی که ممکن است شغل خود را ترک کنید این است

that you might retire.

که ممکن است بازنشسته شوید.

When you get to a certain age,

وقتی به سن خاصی می رسید،

you decide that you don't need to work anymore.

تصمیم می گیرید که دیگر نیازی به کار ندارید.

You will maybe get a pension from your company

اگر بازنشسته شوید، ممکن است از شرکت خود مستمری بگیرید

if you retire or a pension from the government,

یا از دولت مستمری بگیرید،

and you can just go home as an older person

و می توانید به عنوان یک فرد مسن به خانه بروید

and relax instead of going to work.

و به جای رفتن به سر کار استراحت کنید.

If you retire, you usually tell your boss well in advance.

اگر بازنشسته شوید، معمولاً از قبل به رئیس خود اطلاع می دهید.

You usually tell them a year ahead or half a year ahead.

معمولاً یک سال قبل یا نیم سال جلوتر به آنها می گویید.

You would say next year, come January,

شما می گویید سال آینده، ژانویه بیاید،

I think I would like to retire,

فکر می کنم دوست دارم بازنشسته شوم،

and your boss will probably say that's awesome.

و رئیس شما احتمالاً خواهد گفت که این عالی است.

I hope you have a great retirement,

امیدوارم دوران بازنشستگی خوبی داشته باشید،

and if your place of employment really, really liked you,

و اگر محل کارتان واقعاً، واقعاً شما را دوست داشته باشد،

they will probably throw you a retirement party.

احتمالاً برای شما یک جشن بازنشستگی برگزار می کنند.

That's a party that you give when someone has worked

این جشنی است که زمانی برگزار می کنید که فردی

for a long time at a company or business,

برای مدت طولانی در یک شرکت یا کسب و کار کار کرده است

and they've decided to retire.

و تصمیم به بازنشستگی گرفته است.

I hope all of you someday,

امیدوارم همه شما روزی،

when you retire from whatever jobs you do or end up doing,

وقتی از هر شغلی که انجام می دهید یا در نهایت انجام می دهید بازنشسته شوید،

I hope all of you are well respected

امیدوارم همه شما به خوبی مورد احترام

and have huge retirement parties.

باشید و مهمانی های بزرگ بازنشستگی داشته باشید.

Of course, one of the other things that can happen is

البته یکی از اتفاقات دیگری که ممکن است بیفتد این است

that you lose your job.

که شغل خود را از دست بدهید.

In English, if we say that you lose your job

در زبان انگلیسی اگر بگوییم شغلت را از دست می دهی

or if you are laid off, it means one day the boss comes

یا اخراج می شوی یعنی یک روز رئیس می آید

and talks to you and says we don't need you anymore.

و با تو صحبت می کند و می گوید ما دیگر به تو نیاز نداریم.

We are going to lay you off.

ما شما را اخراج می کنیم.

So in English, when you are let go or laid off,

بنابراین در زبان انگلیسی، زمانی که شما را رها می کنند یا اخراج می کنید،

it usually means they didn't need you anymore at work.

معمولاً به این معنی است که دیگر در محل کار به شما نیازی نداشتند.

Maybe business isn't good, and the boss has decided

شاید تجارت خوب نباشد و رئیس تصمیم گرفته باشد

that they need to have less employees,

که باید کارمند کمتری داشته باشد

and so they will let you go, or they will lay you off.

و بنابراین شما را رها می کند یا اخراجتان می کند.

However, if you do something bad at work,

با این حال، اگر در محل کارتان کار بدی انجام دهید،

if you are constantly breaking things or arguing

اگر دائماً در حال شکستن چیزها یا مشاجره

or fighting with your coworkers or colleagues,

یا دعوا با همکاران یا همکاران خود

you might just get fired.

هستید، ممکن است اخراج شوید.

When you get fired, it means

وقتی اخراج می شوید، به این معنی است

that the company's probably still doing okay financially,

که احتمالاً شرکت هنوز از نظر مالی خوب است،

but you are not a good fit for the company.

اما شما برای شرکت مناسب نیستید.

So the boss will come to you and say clean out your desk.

بنابراین رئیس نزد شما می آید و می گوید میزتان را تمیز کنید.

This is your last day,

این آخرین روز شماست،

or the boss might just come to you and say,

یا ممکن است رئیس فقط به سراغ شما بیاید و بگوید،

at five o'clock at the end of a workday, just say look,

در ساعت پنج در پایان یک روز کاری، فقط بگویید نگاه کنید،

don't bother coming back tomorrow.

فردا خسته نباشید.

We are letting you go because of bad behavior

به دلیل رفتار بد

or because you just aren't a good employee for us.

یا به این دلیل که شما کارمند خوبی برای ما نیستید، شما را رها می کنیم.

So sometimes you decide to quit a job,

بنابراین گاهی اوقات تصمیم می گیرید یک شغل را ترک کنید،

but sometimes, you get laid off.

اما گاهی اوقات، اخراج می شوید.

Sometimes you get let go,

گاهی اوقات شما را رها می کنند،

and hopefully, this doesn't happen to any of you.

و امیدواریم که این اتفاق برای هیچ یک از شما رخ ندهد.

Sometimes, you just get fired.

گاهی اوقات، شما فقط اخراج می شوید.

So before we end this lesson, I have a great question

بنابراین قبل از پایان دادن به این درس، من یک سوال

for you, and I would love it if you could answer it

عالی از شما دارم و خوشحال می شوم اگر بتوانید

in the comments below.

در نظرات زیر به آن پاسخ دهید.

Oftentimes, we ask each other in English,

اغلب به زبان انگلیسی از یکدیگر می‌پرسیم،

if you won the lottery, would you quit your job?

اگر در قرعه‌کشی برنده شوید، کارتان را رها می‌کنید؟

I'm sure you ask this question in your own language,

مطمئنم این سوال را به

as well, so I want to ask you this question.

زبان خودتان هم می‌پرسید، بنابراین می‌خواهم این سوال را از شما بپرسم.

If you won the lottery,

اگر در قرعه کشی برنده می شدید،

and if it was a substantial amount of money,

و اگر مبلغ قابل توجهی بود،

would you quit your job, and if you did quit your job,

آیا شغل خود را رها می کردید، و اگر کار خود را رها می کردید،

would you give your boss two weeks notice,

آیا به رئیس خود دو هفته اخطار

or would you simply go to work the next day

می دادید یا به سادگی روز بعد به سر کار می رفتید

and say I won the lottery.

و بگو من در لاتاری برنده شدم

I quit.

من ترک کردم.

I'm outta here.

من از اینجا خارج شده ام

Anyways, Bob the Canadian here.

به هر حال، باب کانادایی اینجاست.

Thank you so much for watching this lesson.

خیلی ممنون که این درس را تماشا کردید.

If it helped you learn a little bit of English,

اگر به شما کمک کرد تا کمی زبان انگلیسی را یاد بگیرید،

please click that red subscribe button over there

لطفا روی دکمه قرمز اشتراک در آنجا کلیک کنید

and give me a thumbs up,

و به من کمک کنید،

and if you have a little bit more time,

و اگر کمی زمان بیشتری دارید،

why don't you stick around and watch another video?

چرا نمی‌مانید و ویدیوی دیگری را تماشا نمی‌کنید؟

(light music)

(آهنگ ملایم)