Learn Over 20 Common English Phrases About Money! 💰💵💶

So I have this lighter

بنابراین من این فندک

and I have this $100 bill.

را دارم و این اسکناس 100 دلاری را دارم.

And I thought that I would light this on fire.

و من فکر کردم که این را آتش می زنم.

But then, again, maybe I won't

اما دوباره، شاید

because I don't have money to burn.

نخواهم چون پولی برای سوزاندن ندارم.

In English, we have a whole bunch of really interesting

در انگلیسی، ما یک سری عبارات واقعا جالب

and strange phrases that we use when we talk about money.

و عجیب داریم که وقتی در مورد پول صحبت می کنیم از آنها استفاده می کنیم.

One of them is to say that you have money to burn,

یکی از آنها این است که بگوییم پول برای سوزاندن داری،

which means you're really rich,

یعنی واقعاً پولدار هستی،

or that you don't have money to burn,

یا پولی برای سوزاندن نداری،

which means you're more like me.

یعنی بیشتر شبیه من هستی.

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

what I'm going to do is I'm going to help you learn

کاری که من می‌خواهم انجام دهم این است که به شما کمک می‌کنم

a whole bunch of English phrases we use

مجموعه کاملی از عبارات انگلیسی را یاد بگیرید

when we talk about money.

که وقتی در مورد پول صحبت می‌کنیم استفاده می‌کنیم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Well, hello, and welcome to this English lesson

خوب، سلام، و به این درس انگلیسی خوش آمدید،

where I'm going to help you learn some English phrases

جایی که من قصد دارم به شما کمک کنم عبارات انگلیسی را یاد بگیرید

you can use when you're talking about money.

که می توانید هنگام صحبت در مورد پول استفاده کنید.

The first three phrases I'm going to teach you are

سه عبارت اولی که قرار است به شما یاد بدهم عباراتی هستند

phrases you would use

when you're talking about someone

که وقتی در مورد کسی صحبت می کنید

who doesn't have very much money.

که پول زیادی ندارد استفاده می کنید.

And they are the phrases, to be flat broke,

و آنها عبارت‌اند از: صاف بودن،

to be hard up, and to live paycheque to paycheque.

سخت بودن، و حقوق و دستمزد زندگی کردن به دستمزد.

All of those phrases are used to describe someone

همه این عبارات برای توصیف کسی

who doesn't have very much money.

که پول زیادی ندارد استفاده می شود.

Here are some example sentences.

در اینجا چند جمله مثال آورده شده است.

You could say this.

شما می توانید این را بگویید.

He can't afford to go out to eat because he's flat broke.

او نمی تواند برای غذا خوردن بیرون برود، زیرا او کاملاً شکسته است.

Or you could say, she can't afford to buy a new car

یا می توانید بگویید، او نمی تواند یک ماشین جدید بخرد،

because she's hard up for money right now.

زیرا در حال حاضر به سختی پول دارد.

And you could say that family is having

و شما می توانید بگویید که خانواده در

a tough time right now

حال حاضر روزهای سختی را سپری

because they're living paycheque to paycheque.

می کنند، زیرا آنها از دستمزد به چک دستمزد زندگی می کنند.

Notice I spelled paycheque the Canadian way.

توجه کنید که چک حقوق را به روش کانادایی نوشتم.

Maybe I should put the American spelling up there as well,

شاید بهتر باشد املای آمریکایی را نیز در آنجا قرار دهم،

just so you know.

فقط برای اینکه بدانید.

And just so you know, a paycheck is something

و فقط برای اینکه بدانید ، چک حقوق چیزی است

you get from work every two weeks or every week.

که هر دو هفته یا هر هفته از محل کار دریافت می کنید .

So when you live paycheck to paycheck,

بنابراین، وقتی از حقوق و دستمزد به چک پرداخت می‌کنید، به

it means you're waiting to get paid

این معنی است که منتظر دریافت حقوق

so you can buy the things you need.

هستید تا بتوانید چیزهای مورد نیاز خود را بخرید.

So those are the three phrases you would use

بنابراین این سه عبارتی است که شما

to describe someone who doesn't have very much money.

برای توصیف کسی که پول زیادی ندارد استفاده می کنید.

We should also talk about English phrases we use

ما همچنین باید در مورد عبارات انگلیسی

when talking about someone who has lots of money,

صحبت کنیم که وقتی در مورد کسی که پول زیادی دارد

when we're talking about someone who's rich.

صحبت می کنیم، وقتی در مورد کسی که ثروتمند است صحبت می کنیم.

Two phrases that come to mind are the phrases,

دو عبارتی که به ذهن می‌رسد عبارت‌ها هستند

to have deep pockets,

، جیب‌های عمیق داشتن،

pockets are the thing you have on the front of your pants,

جیب‌ها چیزی است که جلوی شلوار خود دارید

and to have money to burn.

و پول برای سوزاندن.

You've already heard the one phrase

شما قبلاً یک عبارت را

at the beginning of this video.

در ابتدای این ویدیو شنیده اید.

By the way, I put the $100 bill back in the house,

اتفاقاً من اسکناس 100 دلاری را در خانه

because I didn't want to lose it.

گذاشتم، چون نمی خواستم آن را گم کنم.

When you say someone has deep pockets,

وقتی می گویید کسی جیب عمیقی دارد، به

it means they have a lot of money.

این معنی است که پول زیادی دارد.

An example sentence would be,

یک جمله مثال می تواند این باشد

he buys a new car every year because he has deep pockets.

که او هر سال یک ماشین جدید می خرد زیرا جیب های عمیقی دارد.

And the second phrase, to have money to burn,

و عبارت دوم یعنی داشتن پول برای سوزاندن

can be used in the same way.

نیز به همین صورت قابل استفاده است.

You could say that she goes on a trip every month

می توان گفت که او هر ماه به مسافرت می رود

because she has money to burn.

زیرا پولی برای سوزاندن دارد.

So two phrases that you can use to talk about people

بنابراین دو عبارتی که می توانید برای صحبت در مورد

who are wealthy.

افراد ثروتمند استفاده کنید.

There's a couple other phrases you can use

چند عبارت دیگر نیز وجود دارد که می توانید

to describe the actions of someone who is wealthy.

برای توصیف اقدامات فردی که ثروتمند است استفاده کنید.

And they are the phrases, to foot the bill

و آنها عباراتی هستند، برای پرداخت قبض

and to pick up the tab.

و برداشتن برگه.

When you say

وقتی می

that someone is going to foot the bill for something,

گویید کسی قرار است قبض

it means they're going to pay for it.

چیزی را بپردازد، به این معنی است که برای آن هزینه خواهد پرداخت.

An example sentence would be this.

یک جمله مثال می تواند این باشد.

He's getting a new car, but his dad's gonna foot the bill.

او در حال گرفتن یک ماشین جدید است، اما پدرش قبض را خواهد پرداخت.

That means, his dad is paying for it.

یعنی پدرش پولش را می دهد.

And the second phrase, to pick up the tab,

و عبارت دوم، برای برداشتن تب

is used mostly in a restaurant.

، بیشتر در یک رستوران استفاده می شود.

Sometimes when you go out to dinner with people,

گاهی اوقات وقتی با مردم برای شام بیرون

someone might say,

می روید، ممکن است یکی بگوید:

"Hey, it's on me. I'll pick up the tab."

"هی، این دست من است. من برگه را برمی دارم."

That means that they're going to pay for it.

این بدان معنی است که آنها برای آن هزینه خواهند کرد.

So usually those two phrases are used

بنابراین معمولاً از این دو عبارت برای

when describing the actions of people

توصیف اقدامات افرادی استفاده می

who have a lot more money than the rest of us.

شود که پول بیشتری نسبت به بقیه ما دارند.

There are a couple of other phrases that we use

چند عبارت دیگر وجود دارد که ما

when talking about wealthy or rich people in English.

هنگام صحبت در مورد افراد ثروتمند یا ثروتمند به زبان انگلیسی از آنها استفاده می کنیم.

And they are the phrases, money talks,

و آنها عبارت‌ها، صحبت‌های پول،

or from rags to riches.

یا از ژنده پوشی به ثروت هستند.

You may have heard these phrases in a movie or in a TV show.

ممکن است این عبارات را در یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی شنیده باشید.

When we say money talks,

وقتی می گوییم پول صحبت می کند، به

it means that sometimes when you want to convince someone

این معنی است که گاهی اوقات وقتی می خواهید فردی را متقاعد کنید

to do something,

که کاری را انجام دهد،

if you pay them, it's easier to get them to say yes.

اگر به او پول بدهید، راحت تر می توانید او را به بله گفتن وادار کنید.

Money talks. Money has power over people.

بحث پول پول بر مردم قدرت دارد.

And the other phrase, from rags to riches,

و عبارت دیگر، از ژنده پوش تا ثروت

we use to refer to someone who was poor,

، برای اشاره به کسی است که فقیر بود،

someone who didn't have very much money,

کسی که پول زیادی نداشت

and maybe they started a very successful business

و شاید تجارت بسیار موفقی راه انداخت

and became rich.

و ثروتمند شد.

So we say they went from rags to riches,

بنابراین ما می گوییم که آنها از ژنده پوشی به ثروت رسیدند،

rags being really old clothes

کهنه ها لباس های واقعا قدیمی هستند

that probably have lots of holes in them,

که احتمالاً سوراخ های زیادی در آنها وجود دارد،

and then riches being just having lots of money.

و سپس ثروت ها فقط دارای پول زیادی هستند.

Some people like to spend money,

برخی از مردم دوست دارند پول خرج کنند،

but other people like to save money.

اما برخی دیگر دوست دارند پول پس انداز کنند.

They don't like to spend money.

آنها دوست ندارند پول خرج کنند.

And there's a few ways we can describe the person

و چند راه وجود دارد که بتوانیم فرد

and their actions in English.

و اعمالش را به زبان انگلیسی توصیف کنیم.

The first phrase that comes to mind is that

اولین جمله ای که به ذهنم می رسد این است که

I might call a person like that, a penny pincher.

من ممکن است به چنین فردی بگویم یک پنی گیر.

They don't actually pinch pennies,

آنها در واقع سکه ها را خرج نمی کنند،

but I think you get the point.

اما فکر می کنم شما متوجه موضوع شده اید.

A penny pincher is someone who likes to save money.

پنی گیر کسی است که دوست دارد پول پس انداز کند.

A penny pincher doesn't like spending money.

یک پنچر خرج کردن را دوست ندارد.

The other phrase that we would use

عبارت دیگری که

in that situation might be the phrase, to squirrel away.

در آن موقعیت به کار می بریم ممکن است عبارت، دور شدن از سنجاب باشد.

You might know someone who likes to squirrel away money.

ممکن است کسی را بشناسید که دوست دارد پول را با سنجاب دور کند.

By the way, there are no squirrels in this tree.

به هر حال، سنجاب در این درخت وجود ندارد.

But this phrase is based on

اما این عبارت بر این

the fact that the squirrel,

اساس است که سنجاب

which is a small animal that lives around here,

که حیوان کوچکی است در اینجا زندگی می کند،

likes to put nuts away in the summer and fall

دوست دارد در تابستان و پاییز آجیل را کنار

so they have something to eat in the winter.

بگذارد تا در زمستان چیزی برای خوردن داشته باشد.

So they squirrel away nuts.

بنابراین آنها آجیل را با سنجاب دور می کنند.

And some people squirrel away money.

و برخی از مردم سنجاب دور پول.

They like to save their money instead of spending it.

آنها دوست دارند پول خود را به جای خرج کردن پس انداز کنند.

There are a couple of English sayings

چند جمله انگلیسی

that people who like to save money might say to you

وجود دارد که افرادی که دوست دارند پول پس انداز کنند ممکن است به شما بگویند

to encourage you to save money as well.

تا شما را تشویق به پس انداز نیز کنند.

The first English saying is, money doesn't grow on trees.

اولین ضرب المثل انگلیسی این است که پول روی درختان رشد نمی کند.

And the second saying is, a penny saved is a penny earned.

و قول دوم این است که یک پنی پس انداز، یک پنی به دست آمده است.

The first phrase or saying, I think, is fairly obvious.

اولین عبارت یا گفتار، به نظر من، نسبتاً واضح است.

If money grew on trees, everyone would have lots of money.

اگر پول روی درختان رشد می کرد، همه پول زیادی داشتند.

In order to have money, you need to work hard.

برای اینکه پول داشته باشید باید سخت کار کنید.

So the phrase, money doesn't grow on trees,

بنابراین عبارت، پول روی درختان رشد نمی کند

is used to remind people to value their money

، برای یادآوری به مردم استفاده می شود که برای پول خود ارزش قائل شوند

and not spend it too quickly.

و آن را خیلی سریع خرج نکنند.

The second phrase, a penny saved is a penny earned,

عبارت دوم، یک پنی پس انداز، یک پنی به دست آمده است،

has kind of the same meaning.

به نوعی به همین معنی است.

It's encouraging people to think about spending.

این مردم را تشویق می کند که در مورد هزینه کردن فکر کنند.

When you spend money, that money is gone.

وقتی پول خرج می کنید، آن پول از بین می رود.

But if you don't spend it, you still have it.

اما اگر آن را خرج نکنید، هنوز آن را دارید.

So those two phrases, money doesn't grow on trees

بنابراین این دو عبارت، پول روی درختان رشد نمی کند

and a penny saved is a penny earned,

و یک پنی پس انداز شده یک پنی به دست آمده است،

might be something, oh, someone like me,

ممکن است چیزی باشد، آه، یکی مثل من

a parent might say to a child

، والدینی ممکن است به کودکی

who's just learning how to manage their money.

که تازه یاد می گیرد چگونه پول خود را مدیریت کند، بگوید.

Let's talk about three English phrases

بیایید در مورد سه عبارت انگلیسی صحبت کنیم

that English speakers might use

که انگلیسی زبانان ممکن است

when talking about earning money or making money.

هنگام صحبت در مورد کسب درآمد یا کسب درآمد از آنها استفاده کنند.

The first phrase is, easy money.

اولین عبارت، پول آسان است.

The second phrase is, to make big bucks.

عبارت دوم این است که پول های کلان به دست آورید.

And the third phrase is, to make a quick buck

و عبارت سوم این است که سریع پول

or to make a fast buck.

بسازند یا سریع بسازند.

The first phrase refers to any job

عبارت اول به هر شغلی اشاره دارد که انجام

where the job is quite easy to do

آن کار بسیار آسان است

and you get paid for it.

و شما بابت آن دستمزد دریافت می کنید.

Sometimes when I see people doing certain jobs,

گاهی اوقات وقتی می‌بینم افرادی در حال انجام کارهای خاصی هستند،

I don't wanna mention any particular job,

نمی‌خواهم به شغل خاصی اشاره

I think, "Wow, that must be easy money."

کنم، فکر می‌کنم، "وای، این پول آسان است."

The second phrase, to make big bucks,

عبارت دوم، به دست آوردن پول کلان،

refers to someone who gets paid a lot for the work they do.

به شخصی اشاره دارد که برای کاری که انجام می دهد، دستمزد زیادی دریافت می کند.

Sometimes people think teachers make big bucks,

گاهی اوقات مردم فکر می کنند که معلمان درآمدهای کلانی دارند

but in Canada, at least, we don't.

، اما حداقل در کانادا ما این کار را نمی کنیم.

We get paid well, but we don't make big bucks.

ما دستمزد خوبی می گیریم، اما درآمد زیادی نداریم.

And the third phrase, to make a quick buck

و عبارت سوم، به سرعت

or to make a fast buck,

به دست آوردن یا به دست آوردن پول سریع،

refers to doing a job quickly for an hour or a day

به انجام سریع یک کار برای یک ساعت یا یک روز

and getting paid for it.

و دریافت مزد برای آن اشاره دارد.

Sometimes when you have extra time,

گاهی اوقات وقتی وقت اضافی

you might be looking for a little bit of work on a Saturday

دارید، ممکن است به دنبال کمی کار در روز شنبه باشید

and maybe you can go work on a farm and make a quick buck.

و شاید بتوانید به یک مزرعه کار کنید و سریع درآمد کسب کنید.

That would be a good example of that phrase.

این می تواند مثال خوبی از آن عبارت باشد.

So those are three phrases English speakers might use

بنابراین اینها سه عبارتی هستند که انگلیسی زبانان ممکن است

when they're talking about earning money or making money.

زمانی که در مورد کسب درآمد یا پول درآوردن صحبت می کنند استفاده کنند.

Let's talk a little bit about spending money

بیایید کمی در مورد پول خرج کردن

and phrases we use in English

و عباراتی که در انگلیسی به کار

when we talk about spending money.

می بریم، صحبت کنیم.

The first one I can think of is actually the term,

اولین موردی که می توانم به آن فکر کنم در واقع اصطلاح

spending money.

خرج کردن پول است.

Spending money is money

پول خرج کردن معمولاً پولی است

usually that parents give to their children

که والدین

when they go somewhere so they have some money to spend.

وقتی به جایی می روند به فرزندانشان می دهند تا مقداری پول برای خرج کردن داشته باشند.

Last week, our kids went on a field trip.

هفته گذشته بچه های ما به گردش علمی رفتند.

So we gave them some spending money.

بنابراین ما به آنها مقداری پول خرج کردیم.

We gave them each $10 so they could buy some food

ما به هر کدام 10 دلار به آنها دادیم تا بتوانند در

or some candy while they were on their trip.

سفر خود مقداری غذا یا آب نبات بخرند .

The other phrase that we use sometimes in English is

عبارت دیگری که گاهی اوقات در انگلیسی استفاده می

the phrase, dirt cheap.

کنیم عبارت Dirt cheap است.

When we say something is dirt cheap,

وقتی می گوییم چیزی خاک ارزان است،

when you're buying something that's dirt cheap,

وقتی چیزی را می خرید که خاک ارزان است،

we mean that it doesn't cost a lot of money.

منظورمان این است که هزینه زیادی ندارد.

We buy a lot of rice and beans

ما برنج و لوبیا زیادی می خریم

because rice and beans are dirt cheap here in Canada.

زیرا برنج و لوبیا در اینجا در کانادا ارزان هستند.

It's a very cheap food to buy

when we're feeding our children.

زمانی که به فرزندانمان غذا می دهیم این غذای بسیار ارزان است.

Have you ever known someone

آیا تا به حال کسی را

that really wanted to buy something

می شناسید که واقعاً بخواهد چیزی بخرد

and they had the money to buy it.

و پول خرید آن را داشته باشد.

And instead of doing a lot of research,

و به جای انجام تحقیقات زیاد

they're eager to buy it right away.

، مشتاق خرید فوری آن هستند.

We would describe that person by saying,

ما آن شخص را اینگونه توصیف می‌کردیم

the money was burning a hole in their pocket.

که پول در جیبش می‌سوخت.

When you say someone has money

وقتی می گویید کسی پول دارد

and it's burning a hole in their pocket,

و در جیبش سوراخ می سوزد، به

it means they're really, really eager to go and spend it.

این معنی است که او واقعاً مشتاق است که برود و آن را خرج کند.

I have a few friends who sometimes,

من چند دوست دارم که گاهی

when they want to buy a new car,

وقتی می خواهند ماشین نو بخرند

it's like the money is burning a hole in their pocket.

انگار پول در جیبشان می سوزد.

A couple of other phrases I can think of are,

چند عبارت دیگر که می توانم به آنها فکر کنم این است که

to get a lot of bang for your buck.

برای پول خود پول زیادی به دست آورید.

When you buy something,

وقتی چیزی می‌خرید،

you want to get a lot of bang for your buck.

می‌خواهید در ازای پول خود سود زیادی کسب کنید.

That means you wanna get a lot of what you're buying

این بدان معناست که شما می خواهید در ازای هر دلاری که خرج می کنید، مقدار زیادی از آنچه می خرید

for every dollar you spend.

به دست آورید.

When I go to the grocery store,

وقتی به خواربارفروشی می روم،

if I use rice as another example,

اگر از برنج به عنوان مثال دیگری استفاده کنم، وقتی برنج می خرید،

you get a lot of bang for your buck when you buy rice.

پول زیادی به شما دست می دهد.

You can buy a gigantic bag of rice for very little money.

شما می توانید با پول بسیار کمی یک کیسه برنج غول پیکر بخرید .

You really get a lot of bang for your buck.

شما واقعاً بابت پول خود پول زیادی دریافت می کنید.

Sometimes when we're selling flowers at market,

گاهی اوقات وقتی در بازار گل می‌فروشیم،

people complain about the price,

مردم از قیمت شکایت می‌کنند،

but sometimes people don't

اما گاهی اوقات مردم این کار را

and they're willing to pay top dollar.

نمی‌کنند و حاضرند دلار بالایی بپردازند.

When you're willing to pay top dollar for something,

وقتی برای چیزی حاضرید دلار بالایی بپردازید، به

it means you will pay a good amount of money for it.

این معنی است که مقدار زیادی پول برای آن پرداخت خواهید کرد.

Our bouquets aren't expensive, but they aren't cheap.

دسته گل های ما گران نیستند، اما ارزان نیستند.

But sometimes Jen will make a really fancy bouquet,

اما گاهی اوقات جن یک دسته گل واقعاً فانتزی درست می کند،

because someone who wants to spend top dollar might want

زیرا کسی که می خواهد دلار بالایی خرج کند ممکن است بخواهد

to buy something that's more expensive.

چیزی گران تر بخرد.

And lastly, sometimes you go out with your friends

و در آخر، گاهی اوقات شما با دوستان خود بیرون می

and you all buy dinner

روید و همه شام ​​می خرید

and everyone will then chip in.

و همه بعداً وارد می شوند.

In English, when we use the phrase, to chip in,

در انگلیسی، وقتی از عبارت to chip in استفاده می

we're referring to everyone contributing money

کنیم، به هر کسی که

to buy something,

برای خرید چیزی

like a meal or something else.

مانند یک وعده غذایی پول کمک می کند اشاره می کند. یا چیز دیگری.

I know some people, when they're younger,

من می دانم که برخی از افراد وقتی کوچکتر هستند،

they can't afford to buy a car.

توانایی خرید ماشین را ندارند.

So maybe their brother and sister will chip in

پس شاید برادر و خواهرشان وارد شوند

and the three of them will buy a car together.

و هر سه با هم ماشین بخرند.

So the phrase, to chip in, means

بنابراین عبارت، وارد کردن، به

that everyone is giving some money

این معنی است که هرکس مقداری پول

towards purchasing something.

برای خرید چیزی می دهد.

Well, hey, thank you so much

خوب، هی، از شما بسیار سپاسگزارم که

for watching this English lesson

این درس انگلیسی را تماشا کردید،

where I hope you learned some more English phrases you can use

جایی که امیدوارم عبارات انگلیسی بیشتری را یاد بگیرید

when you're talking about money.

که بتوانید هنگام صحبت در مورد پول از آنها استفاده کنید.

Remember, if this is your first time here,

به یاد داشته باشید، اگر اولین بار است که در اینجا هستید،

don't forget to click that red Subscribe button.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز رنگ اشتراک کلیک کنید.

For all of you, give me a thumbs up

برای همه شما،

if this video helped you learn a bit more English.

اگر این ویدیو به شما کمک کرد تا کمی بیشتر انگلیسی یاد بگیرید، به من کمک کنید.

And of course, if you have a little bit of time,

و البته، اگر کمی وقت داشته باشید،

I think you know what to do.

فکر می کنم می دانید چه کاری باید انجام دهید.

Why don't you stick around and watch another English lesson?

چرا نمی نشینید و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟

(bright music)

(موسیقی روشن)