Learn English Through Movies | TITANIC

The 1997 film Titanic is one of the most successful and iconic movies ever

فیلم تایتانیک محصول 1997 یکی از موفق‌ترین و نمادین‌ترین فیلم‌هایی است که تا به حال

Produced it stars Leonardo DiCaprio and Kate Winslet as members of different social classes

تولید شده است، لئوناردو دی کاپریو و کیت وینسلت را در نقش اعضای طبقات اجتماعی مختلف بازی

Who fall in love aboard the ship during its ill-fated voyage

می‌کنند که در کشتی در طول سفر ناگوار آن عاشق می‌شوند.

It is absolutely full of vocabulary. You can use to sound more sophisticated and polite for this lesson

این کاملاً پر از واژگان است. می‌توانید برای این درس پیچیده‌تر و مودبانه‌تر به نظر برسید.

We've chosen two scenes in the first one Jack joins the first-class passengers for dinner after having rescued Rose

ما دو صحنه را انتخاب کرده‌ایم در صحنه اول، جک پس از نجات رز به مسافران درجه یک برای صرف شام می‌پیوندد.

Having a completely different philosophy about life

داشتن یک فلسفه کاملاً متفاوت در مورد

The lack of compatibility between him and the rest of the dinner guests becomes strikingly obvious and make for a very interesting

زندگی. بقیه مهمانان شام به طرز قابل توجهی آشکار می شوند و گفتگوی بسیار جالب

And somewhat humorous conversation then in perhaps the most iconic scene from the film

و تا حدودی طنزآمیز را ایجاد می کنند سپس در نمادین ترین صحنه از فیلم

Jack and Rose share a moment on the front of the ship

جک و رز لحظه ای را در جلوی کشتی به اشتراک می گذارند

Unfortunately, we cannot include the full two scenes here on YouTube. You can enjoy the lesson without watching the original clips

متاسفانه، ما نمی توانیم دو صحنه کامل را در اینجا قرار دهیم. در یوتیوب. شما می‌توانید بدون تماشای کلیپ‌های اصلی از درس لذت ببرید،

however

اما

I recommend that you watch them first by cleaning up at the top then come back here for the lesson if you're ready

توصیه می‌کنم ابتدا با تمیز کردن قسمت بالا آن‌ها را تماشا کنید، سپس اگر آماده هستید برای درس به اینجا برگردید،

Then let's climb aboard the Titanic

سپس بیایید سوار

Tell us of the accommodations in steerage. Mr. Dawson, I hear they're quite good on this ship

کشتی تایتانیک شویم. آقای داوسون، شنیده ام که آنها در این کشتی کاملاً خوب هستند،

Jack here has been momentarily invited to share dinner in first-class

جک اینجا به طور لحظه ای دعوت شده است تا شام را در کلاس اول به اشتراک بگذارد،

Perhaps you could join us for dinner tomorrow evening

شاید شما بتوانید فردا عصر برای شام به ما بپیوندید.

He comes from the steerage which in a passenger ship is the part of a ship providing the cheapest

کشتی ای که در گذشته ارزان ترین

Accommodation for passengers in the past. This is where immigrants would sleep when traveling to a faraway place

محل اقامت را برای مسافران فراهم کرده است. این جایی است که مهاجران هنگام سفر به یک مکان دور می خوابند

When we say accommodations, we mean a place for someone to stay temporarily

وقتی می گوییم اقامتگاه، منظورمان مکانی برای اقامت موقت شخصی است، به

For example when you're in another city

عنوان مثال زمانی که در شهر دیگری

You might need to find accommodations to stay the night on the Titanic

هستید، ممکن است لازم باشد مکان هایی برای اقامت شبانه در کشتی تایتانیک پیدا کنید

The passengers accommodations are the room where he or she stayed

. محل اقامت اتاقی است که او در آن اقامت داشته است.

Example the price for the holiday includes flights and accommodations

مثال قیمت تعطیلات شامل پروازها و اقامتگاه هایی است

the university provides free accommodations for first-year students

که دانشگاه برای دانشجویان سال اول اقامت رایگان فراهم می کند،

Then the woman says I hear they're quite good

سپس زن می گوید می شنوم که خیلی خوب هستند

when we say I hear we're basically saying I know about something because someone has told me about it and

وقتی می گوییم می شنوم می گوییم اساساً می گوییم. من در مورد چیزی می دانم زیرا کسی در مورد آن به من گفته است و

We use it to introduce a subject that we want to talk about with someone

ما از آن برای معرفی موضوعی استفاده می کنیم که می خواهیم با شخصی در مورد آن

So Barney, I hear you and Nora had a fun time at laser tag. I don't know what you heard that it was a disaster

صحبت کنیم. نمی دانم چه شنیده اید که فاجعه بوده است

This is different from the common expression. I hear you, which means I understand what you're saying

این با تعبیر رایج متفاوت است. من شما را می شنوم، یعنی می فهمم چه می گویید،

Like I said, we will love you back until late. I hear ya. Mrs. Dunphy you could trust me

همانطور که گفتم، ما تا دیروقت شما را دوست خواهیم داشت. میشنوم خانم دانفی، می توانید به من اعتماد کنید،

Jack answers the question about the state of the steerage in the following way the best I've seen man hardly any rats

جک به این سوال در مورد وضعیت فرمان به روش زیر پاسخ می دهد.

Ma'am is short for madam and is a word we use to address a woman in a polite and respectful way

روشی مودبانه و محترمانه

Go back and turn the heaters on in our rooms. I'd like a cup of tea when I return

برگردید و بخاری های اتاق ما را روشن کنید. وقتی برمی گردم یک فنجان چای می خواهم. به

Hardly any rats means almost no rats or very few rats

سختی موش به این معنی است که تقریباً موش وجود ندارد یا موش بسیار کم است.

Example there is hardly any traffic

مثال تقریباً هیچ ترافیکی وجود ندارد.

This is a comical response which gives us an idea of what you could expect in the steerage area of a ship. For example

. به عنوان مثال،

Rats wouldn't be anything out of the ordinary

موش‌ها چیزی غیرعادی نیستند

Hey, so I know you're watching this because you're passionate about English fluency and making the learning journey fun and meaningful

هی، بنابراین می‌دانم که شما این را تماشا می‌کنید زیرا به تسلط به زبان انگلیسی علاقه دارید و سفر یادگیری را سرگرم‌کننده و معنادار می‌کنید،

And so I wanted to let you know that for just the next few days

بنابراین می‌خواستم به شما اطلاع دهم که فقط برای چند روز آینده

It's super fluency week in order to celebrate hitting 1 million

این هفته فوق العاده روان است به منظور جشن گرفتن 1 میلیون

Subscribers here on learn English with TV series and to thank you for all of your support for all of our lessons

مشترک در اینجا در یادگیری زبان انگلیسی با سریال های تلویزیونی و برای تشکر از حمایت شما از همه دروس

we wanted to give you a really huge opportunity over the next year to take your English fluency to the next level with a

ما می خواهیم در سال آینده به شما فرصت بسیار بزرگی بدهیم. تسلط انگلیسی خود را با

55 percent discount on our premium course fluent with friends just like Julian who says that it's unbelievable

55 درصد تخفیف در دوره ممتاز ما که با دوستانی مسلط است، مانند جولیان که می گوید باور نکردنی است،

How much better he can understand natives now?

اکنون چقدر بهتر می تواند بومیان را درک کند، به سطح بالاتری ببرید؟

Wouldn't you just love if this time next year you could confidently

آیا دوست ندارید که سال آینده در این زمان بتوانید با اطمینان

Comprehend all your favorite movies and series even without subtitles in English

تمام فیلم ها و سریال های مورد علاقه خود را حتی بدون زیرنویس به زبان انگلیسی درک کنید و

Well to learn more about the course and sign up

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دوره و ثبت نام

Simply click up at the top or down in the description below and remember to get your fifty five percent off

کافی است در توضیحات زیر در بالا یا پایین کلیک کنید و به خاطر بسپارید برای دریافت پنجاه و پنج درصد تخفیف

just use the coupon code a million at checkout and

کافیست از کد کوپن یک میلیونی در هنگام تسویه حساب استفاده کنید و

Hurry, because this offer is only available for a few more days

عجله کنید، زیرا این پیشنهاد فقط چند روز دیگر در دسترس

I look forward to seeing you inside the fluency circle. Now, let's get back to the Titanic

است. حالا، بیایید به تایتانیک برگردیم.

It was of some assistance to my fiance

برای نامزدم کمکی بود،

We're going to analyze this utterance from a connected speech point of view try saying this utterance

ما می‌خواهیم این گفته را از نقطه نظر گفتاری متصل تجزیه و تحلیل کنیم، سعی

Did you say it like this he was of some assistance

کنید این جمله را بگویید

if you didn't you probably put stress on the words was and of

. احتمالاً روی کلمات بود و

Resulting in he was of some assistance

در نتیجه او کمک کرد

These are structure words meaning you don't put stress on them another feature

اینها کلمات ساختاری هستند به این معنی که به آنها استرس وارد نمی کنید یکی دیگر از ویژگی

You might have missed is the linking between was and of was of some was of some assistance

هایی که ممکن است از دست داده باشید این است که ارتباط بین بود و بود برخی از برخی بود. کمک

Another reminder is that the F in of is actually pronounced moon if you pronounce it as in

یادآوری دیگر این است که F in of در واقع ماه تلفظ می‌شود، اگر آن را به صورت

You will say off

You بگویید off

Amy I was off by a factor of

Amy I was off با ضریب

10,000 in the following two examples of is linked with the S consonant from the word before

10000 در دو مثال زیر با صامت S از کلمه قبل از

Months of my life glass of milk. I put 10 months of my life into this place a

ماه‌ها مرتبط است. لیوان شیر زندگی من من 10 ماه از عمرم را در این مکان گذاشتم، یک

glass of milk or something to wash that down with

لیوان شیر یا چیزی که با

It turns out that mr. Dawson is quite a fine artist. He was kind enough to show me some of his work today

آن شستم، معلوم شد که آقای. داوسون هنرمند بسیار خوبی است. او به اندازه کافی مهربان بود که برخی از

We used this phrase to be kind enough to do something to express our gratitude for an action

Someone did we only say this in formal situations?

کارهایش را امروز به من نشان داد.

Example he was kind enough to hold the door open for us in the following example

به عنوان مثال او به اندازه کافی مهربان بود که در را برای ما باز نگه دارد در مثال زیر

We hear this phrase used together with other similar polite sophisticated vocabulary

این عبارت را می شنویم که همراه با سایر واژگان پیچیده مودبانه مشابه

Like the words ma'am as we've seen and pardon me which equals to excuse me

مانند کلمات خانم همانطور که دیدیم و مرا ببخش که برابر است با عذرخواهی من

Two champagnes, please, sir

دو شامپاین استفاده می شود. خواهش می

Pardon me young man. Would you be kind enough to order me a whiskey sour yes, ma'am. I can miss

کنم، آقای جوان مرا ببخشید. آیا لطف می کنید ویسکی ترش به من سفارش دهید، بله، خانم. من می توانم

Frozen I differ somewhat in a definition to find out

Frozen را از دست بدهم من تا حدودی در تعریف متفاوت هستم

Not to impugn your work, sir

تا بفهمم کار شما را به چالش نمی کشم، آقا

Somewhat means to some degree

تا حدودی به این معناست

For example, you could say that the Titanic is a large ship and this is a small one

مثلاً می توانید بگویید که تایتانیک یک کشتی بزرگ است و این یک کشتی کوچک است،

Then this one would be a somewhat big ship meaning not as small as this one, but not as big as the Titanic you

سپس این یک کشتی خواهد بود. کشتی تا حدودی بزرگ یعنی نه به کوچکی این یکی، اما نه به بزرگی تایتانیک شما

Seem somewhat familiar if I threatened you before

تا حدودی آشنا به نظر می‌رسید اگر قبل از

I'll make a point of avoiding familiarity with pirates

اینکه شما را تهدید کرده باشم، از آشنایی با دزدان دریایی اجتناب

Not to impugn your work, sir

Impugn means to criticize a person's character intentions, etc

کنم. نیت شخصیت فرد، و غیره

By suggesting that someone is not honest and should not be trusted

با پیشنهاد اینکه کسی صادق نیست و نباید به او اعتماد کرد،

This is not a very common word outside of formal settings nowadays

این یک کلمه خیلی رایج خارج از محیط های رسمی

Yoshiko free don't dare impugn me honor boy. I

نیست. من

Agreed to go free but it was you to specify we're nowhere

موافقت کردم آزاد شوم، اما این شما بودید که مشخص کردید ما هیچ جا نیستیم،

So every single week we make fun lessons like this one to help you

بنابراین هر هفته درس‌های سرگرم‌کننده‌ای مانند این آموزش می‌دهیم تا به شما

understand fast speaking natives without getting lost without missing the jokes and without

کمک کند بدون گم شدن و گم شدن، بدون از دست دادن جوک‌ها و بدون

Subtitles just like Victoria who said that our videos are helping her on her journey to become an English teacher

زیرنویس‌ها، درس‌های سرگرم‌کننده‌ای مانند این آموزش ببینید. ویدیوها به او کمک می‌کنند تا معلم انگلیسی شود

And we can help you on your journey to English fluency as well

و ما می‌توانیم به شما در سفر به زبان انگلیسی کمک کنیم و همچنین

all you have to do is hit that subscribe button and the bell down below so you don't miss any of our new lessons and

تنها کاری که باید انجام دهید این است که دکمه اشتراک و زنگ زیر را فشار دهید تا هیچ‌یک از موارد جدید ما را از دست ندهید. درس ها و

Where exactly do you live? Mr. Dorsen?

دقیقا کجا زندگی می کنید؟ آقای دورسن؟

Well right now my address is the RMS Titanic

خب در حال حاضر آدرس من RMS تایتانیک است.

After that, I'm on God's good humour

پس از آن، من از شوخ طبعی خدا هستم.

Here he means that he doesn't have anything planned after being on the ship

اینجا منظورش این است که بعد از حضور در کشتی هیچ برنامه ای ندارد،

This is not a fixed expression

این یک بیان ثابت نیست،

But rather a creative way, he uses to say that he's at peace with letting circumstances or her God direct where his life goes

بلکه یک روش خلاقانه است، او برای بگو که او در آرامش است که به شرایط اجازه می دهد خداوند زندگی اش را به کجا هدایت کند

And how is it you have means to travel I work my way from place to place

و چگونه وسیله ای برای سفر داری من از جایی به جایی

You know tramp steamers and such

If you have the means to do something you have the financial resources to do something in other words

دیگر کار می کنم. منابع مالی برای انجام کاری به عبارت دیگر

You have the money for it example. I don't have the means to travel right now, but I'm going to start saving up a

شما برای آن پول دارید. من در حال حاضر وسیله ای برای سفر ندارم، اما می خواهم شروع به پس انداز کنم یک

Tramp steamer is a type of ship

بخارشوی Tramp یک نوع کشتی است

He uses an interesting term when he says he's worked on tramp steamers and such

او از اصطلاح جالبی استفاده می کند وقتی می گوید روی بخارشوهای ولگرد و اینها کار کرده است

Here and such means and similar things. It is also common nowadays to hear and whatnot

اینجا و وسایل و وسایل مشابه چیزها این روزها نیز رایج است که بشنوم و

I've gotta go back to work defending our nation against terrorists and whatnot

چه نه که باید برای دفاع از کشورمان در برابر تروریست ها و چه

somebody

کسی دیگر سر کار

But I want my ticket on Titanic here at a lucky hand at poker a very lucky hand

برگردم، اما من می خواهم بلیط من در تایتانیک در اینجا با یک دست خوش شانس در پوکر، یک دست بسیار خوش شانس

In the context of card games your hand is the group of cards that you've received or you get dealt

در زمینه بازی های ورق شما دست گروهی از کارت‌هایی است که دریافت کرده‌اید یا به شما داده می‌شود

Two deal cards means to distribute the cards among the players

دو کارت به معنای توزیع کارت‌ها بین بازیکنان

Later in the scene Jack uses this expression

He never know what hand are gonna get dealt next in this case. He's speaking metaphorically to say that in life

است. او به صورت استعاری صحبت می کند تا بگوید در زندگی

Sometimes you have luck and sometimes you don't

گاهی اوقات شما شانس دارید و گاهی

He did win his ticket to the Titanic on a bet by playing poker. Sorry mama funk goolah

اوقات نه. متاسفم ماما فانک

'du you bet I'm sorry. You're not gonna see your mom again for a long time

گولاه دو شرط گذاشتی متاسفم. برای مدت طولانی دیگر

Cuz we're going to America

مادرت را نخواهی دید، چون ما به آمریکا می رویم،

Now say

Did you say it like leo or the lucky hand at poker

حالا بگو آیا این را مثل لئو گفتی یا دست خوش شانس در پوکر،

But I want my ticket on Titanic here at a lucky hand at poker at like all prepositions

اما من بلیط خود را در تایتانیک می خواهم اینجا با یک دست خوش شانس در پوکر در ساعت مشابه همه حروف اضافه

Most of the time is reduced to its weak form listen carefully

اغلب اوقات به شکل ضعیف آن کاهش می یابد با دقت گوش

I'll meet you tomorrow at 10:00 at the office in Leo's phrase at is followed by a which is another word

کنید فردا ساعت 10 در دفتر با شما ملاقات خواهم کرد در عبارت لئو در به دنبال آن یک کلمه دیگر است

Which you need to articulate with very little or no emphasis at all

که باید با تاکید بسیار کم یا بدون تاکید بیان کنید. اصلاً

So you say it like this out of lucky hand?

پس از روی خوش شانسی اینطور می گویید؟

What are you doing at a high-school dance?

در یک رقص دبیرستانی چه می کنید؟

This came at a bad time for George senior

این در زمان بدی برای جورج ارشد

one day at a time penny

یک روز در یک سکه اتفاق افتاد

One day at a time Oh life is a game of luck a real man makes his own luck

یک روز در یک زمان اوه زندگی یک بازی شانس است یک مرد واقعی شانس خود را می سازد

To make one's own luck means to rely on one's skill ability and perseverance to capitalize on

ایجاد شانس خود به معنای تکیه بر توانایی مهارت و پشتکار برای سرمایه گذاری است. در

Opportunity rather than relying solely on luck itself

فرصت به جای تکیه صرف به خود شانس

Example she's a successful businesswoman who's made her own luck. And you find that sort of rootless existence

مثال او یک تاجر موفق است که شانس خود را ساخته است. و متوجه می‌شوید که وجود

appealing to you

بی‌ریشه برای شما جذاب است

Literally roots are the part of a plant that grows underground

Figuratively speaking. A person's roots are his home work relationships, etc

. ریشه های یک فرد روابط کاری او در خانه است و غیره

We can use the phrase to put down roots, which means to do the things necessary for a stable life

ما می توانیم از عبارت put down root استفاده کنیم که به معنای انجام کارهای لازم برای یک زندگی باثبات است

Getting married buying a house having children

ازدواج خرید خانه بچه دار شدن

But Jack's life is different as he doesn't seem to have nor want a place to call home

اما زندگی جک متفاوت است زیرا به نظر نمی رسد که او جایی برای نامیدن خانه ندارم و به

So that's why the woman says he has a rootless existence. Of course, she's being very rude here

همین دلیل است که زن می گوید وجودی بی ریشه دارد. البته، او در اینجا

appealing means pleasing or

Attractive having qualities that people like if you find something appealing or something is appealing to you

It means that you like that thing

Example her singing is very appealing to me. I find her singing very appealing

بسیار بی ادب است. به نظرم آواز خواندن او بسیار جذاب است

Well, yes, ma'am, I do

خب، بله، خانم

I mean, I've got everything I need right here with me. I've got air in my lungs and a few blank sheets of paper

، منظورم این است که من همه چیزهایی را که نیاز دارم همینجا با خودم دارم. من هوا در ریه هایم است و چند ورق کاغذ خالی

Jack is saying here. His needs to be happy are very simple. He just needs oxygen and paper to draw as he is an artist

جک اینجا می گوید. نیازهای او برای شاد بودن بسیار ساده است. او فقط به اکسیژن و کاغذ نیاز دارد تا نقاشی بکشد، زیرا او یک هنرمند است

Jack I want you to draw me like one of your french girls

جک می خواهم مرا مانند یکی از دختران فرانسوی خود بکشی.

Wearing this all right

Wearing only this

I

Mean I love waking up in the morning not knowing what's gonna happen or who I'm gonna meet

'm gonna meet

Where I'm gonna wind up

Where I'm gonna wind up

Wind up it means to arrive or end up in a specified state situation

Wind up به معنای رسیدن یا پایان دادن به وضعیت مشخصی است

Or place without planning it the past form of this phrase a verb is wound up

یا قرار دادن بدون برنامه ریزی برای آن شکل گذشته این عبارت یک فعل از

Psychologically speaking. It's perfectly normal to wind up with someone like your parents

نظر روانشناختی منقطع می شود. این کاملاً طبیعی است که با کسی مثل پدر و

Next to my mom will probably wind up with someone who loves my brother more than me

مادرتان کنار بیایید در کنار مادرم احتمالاً با کسی روبرو می شوید که برادرم را بیشتر

Can you think of an example where you could apply this phrasal verb to something that happened in your own life?

از من دوست دارد.

For example, I didn't expect to move to Barcelona. I just wound up here after teaching English and Galicia Spain

مثلا انتظار نداشتم به بارسلونا بروم. من همین الان بعد از تدریس زبان انگلیسی و گالیسیا اسپانیا به اینجا ختم شدم

Just the other night

درست شب

I was sleeping under a bridge and now here I am on the grandest ship in the world having champagne with you fine people

قبل زیر یک پل خوابیده بودم و حالا اینجا هستم که در بزرگترین کشتی دنیا با شما مردم خوب شامپاین می خورم

Rand is an adjective that means impressive especially because of size importance, etc

رند صفتی است که به معنی چشمگیر است به خصوص به دلیل اندازه. اهمیت، و غیره

This is perhaps why the famous Canyon in Arizona is named the Grand Canyon at?

شاید به همین دلیل است که دره معروف آریزونا، گراند کانیون نامیده شده است؟

The time of his existence the Titanic was said to be the grandest ship in history. I

گفته می‌شود که تایتانیک در زمان وجود او بزرگ‌ترین کشتی تاریخ بود. من

Figured life's a gift and I don't intend on wasting it

زندگی را موهبتی تصور کردم و قصد هدر دادن آن را

To intend on doing something is to plan or want to do something

ندارم. قصد انجام کاری برنامه ریزی یا خواستن انجام کاری

This is the verb form of the phrase to have the intention of doing something

است این شکل فعل عبارت to have intention of doing something است

You can say intend on doing something or to do something

می توان گفت قصد انجام کاری یا کاری کنم

And then I intend to return here tomorrow

و بعد فردا قصد دارم به اینجا

I intend to free my father. I hope you wanted to see it. I can't let you do that by them

برگردم، قصد دارم پدرم را آزاد کنم. امیدوارم دوست داشتی ببینیش من نمی توانم به شما اجازه دهم این کار را توسط آنها انجام دهید

Hey, are you a Leonardo DiCaprio fan?

هی، آیا شما از طرفداران لئوناردو دی کاپریو هستید؟

Well, then I highly recommend you check out this new playlist that features all the lessons that we've made with him

خوب، پس من به شدت توصیه می کنم این لیست پخش جدید را که شامل تمام درس هایی است که با او ساخته ایم،

You can watch that after you finish this lesson by clicking up at the top or down in the description below

بررسی کنید.

You'll learn to take life as it comes at you boy you go count

زندگی را آنطور که به تو می آید، برو حساب کن

To make each day count

تا هر روز را به حساب بیاوری

If you take something as it comes you deal with it in the moment rather than planning for it

اگر چیزی را آنطور که هست می پذیری، به جای برنامه ریزی برای آن، در لحظه با آن کنار می آیی.

This is again another way in which he expresses that he's happy to accept life as it is

به عنوان

To make something count means to ensure that the maximum benefit is obtained

Example you'll only have one opportunity to impress the interviewer

مثال، شما فقط یک فرصت برای تحت تاثیر قرار دادن مصاحبه کننده

So you better make a count if you make each day count you live each day to the fullest

خواهید داشت، بنابراین اگر هر روز را به حساب بیاورید، هر روز را به طور کامل

I changed my mind

زندگی می کنید. ذهن

This is a very common expression that we use to say we have changed our decision plan or opinion about something

این یک عبارت بسیار رایج است که ما از آن برای گفتن اینکه برنامه تصمیم یا نظر خود را در مورد چیزی تغییر داده ایم استفاده می

Hey Mike. Yeah, I changed my mind. I don't want to do this

کنیم. آره نظرم عوض شد من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم،

Then as Jack instructs rose on what to do he says

سپس همانطور که جک به رز دستور می‌دهد که چه کاری انجام دهد، او می‌گوید

Keep your eyes closed

چشمانت را بسته نگه دار

To peek is to look at something briefly or to look at someone or something secretly especially from a hidden place

نگاه کردن به چیزی است که به طور خلاصه به چیزی نگاه می‌کند یا به کسی یا چیزی مخفیانه نگاه می‌کند، مخصوصاً از یک مکان پنهان،

Jack here. Simply doesn't want her to open her eyes just at that moment

جک در اینجا. به سادگی نمی‌خواهد در آن لحظه چشمانش را باز کند

Did you fly in an airplane today?

آیا امروز با هواپیما پرواز کردی؟

Yes, I did

بله، من

No peeking did we pot roast for dinner tonight?

بدون پیک کردن آیا امشب برای شام برشته کردیم؟

Yes

بله،

Then although the phrases hold on to and hold on look similar

سپس اگرچه عبارات نگه دارید و نگه دارید شبیه به نظر می رسند،

They mean different things

معنی آنها چیزهای متفاوتی است.

When you hold on to something you make your hold or grip tighter so that you do not drop it

Or do not fall as there on the edge of the ship

She needs to hold on to the railing. So she doesn't fall on the other hand

باید نرده را نگه دارد بنابراین او نمی افتد از طرف دیگر

Hold on by itself is simply a phrasal verb. That means wait

Hold on by خودش به سادگی یک فعل عبارتی است. یعنی صبر کنید.

Example, hold on. I will help you once I get off the phone

مثال، صبر کنید. وقتی تلفن را قطع کردم به شما کمک خواهم کرد

Also, don't forget that you can test your English by watching the clip a final time without subtitles and answering some quiz questions by

همچنین، فراموش نکنید که می توانید با تماشای آخرین کلیپ بدون زیرنویس و پاسخ دادن به چند سوال مسابقه با

clicking the link in the description now, it's time to go beyond the classroom and

کلیک کردن بر روی لینک در توضیحات، انگلیسی خود را تست کنید، اکنون زمان فراتر رفتن است. کلاس درس و

Live your English. Oh, yeah

انگلیسی خود را زندگی کنید. اوه، بله