Play Piano or Play the Piano? Articles & Musical Instruments

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. Do you consider yourself a musician?  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. آیا خود را نوازنده می دانید؟

Do you play an instrument? I can't claim to  be a really skilled musician, but I do enjoy  

ساز میزنی؟ من نمی توانم ادعا کنم که یک نوازنده واقعاً ماهر هستم، اما از

playing the piano, and every once in a while  I'll pick up my accordion and play a little.  

نواختن پیانو لذت می برم و هر چند وقت یکبار آکاردئونم را برمی دارم و کمی می نوازم.

Recently, I was talking with my friend and  colleague Linda from Linda teaches English, and I  

اخیراً با دوست و همکارم لیندا از لیندا که انگلیسی تدریس می‌کند صحبت می‌کردم و از

asked her, "Do you play an instrument?" Because I  didn't know. I never asked. Listen to her answer.  

او پرسیدم: "آیا ساز می‌زنی؟" چون نمی دانستم. من هرگز نپرسیدم. به جوابش گوش کن

Sadly, no. I don't play an instrument  unless you count the recorder in the  

متاسفانه نه. من ساز نمی‌زنم، مگر اینکه ضبط را در

fifth grade. My husband, however, is a  musician. He plays guitar and mandolin.  

کلاس پنجم بشماری. شوهر من، اما، یک موسیقیدان است. گیتار و ماندولین می نوازد.

So, does Linda play an instrument? No, but she did  play the recorder back in her school days. A lot  

پس آیا لیندا ساز می نوازد؟ نه، اما او در دوران مدرسه ضبط را پخش می‌کرد. بسیاری

of American school children learn to play the  recorder for one or two years as part of their  

از کودکان مدرسه‌ای آمریکایی یک یا دو سال به عنوان بخشی از

music classes. Do you know what a recorder is?  It's a woodwind instrument similar to a flute,  

کلاس‌های موسیقی خود، نواختن ضبط را یاد می‌گیرند. آیا می دانید ضبط کننده چیست؟ این ساز بادی چوبی شبیه فلوت است،

but you hold it downward. American school children  learn to play on plastic recorders like this one.  

اما شما آن را به سمت پایین نگه دارید. بچه‌های مدرسه‌ای آمریکایی یاد می‌گیرند که با ضبط‌های پلاستیکی مانند این بازی کنند. آیا

Did you hear Linda talk about a family member?  What does he play? I'm going to let you listen  

شنیدید که لیندا در مورد یکی از اعضای خانواده صحبت می کند؟ او چه بازی را انجام می دهد؟ دوباره به شما اجازه می‌دهم گوش کنید

again, but this time, I want you to pay  attention to the names of the instruments.  

، اما این بار می‌خواهم به نام سازها توجه کنید.

Does Linda use the definite article like I did  when I told you I enjoy playing the piano ?  

آیا لیندا مثل من وقتی به شما گفتم که از نواختن پیانو لذت می‌برم از حرف معین استفاده می‌کند؟

Sadly, no. I don't play an instrument unless you  count the recorder in the fifth grade. My husband,  

متاسفانه نه. من ساز نمی‌زنم مگر اینکه ضبط را در کلاس پنجم بشماری. شوهر من،  ،

however, is a musician. He plays guitar and  mandolin. Who's the musician in Linda's family?  

یک نوازنده است. او گیتار و ماندولین می‌نوازد. نوازنده خانواده لیندا کیست؟

Her husband. What instrument does he play?  

شوهرش. چه سازي مي نوازد؟

Actually, two. Guitar and mandolin. Something  interesting happened in Linda's speech. She talked  

در واقع، دو. گیتار و ماندولین. در سخنرانی لیندا اتفاق جالبی افتاد. او

about the recorder and then said her husband  played guitar and mandolin. Hmm. This reflects a  

درباره دستگاه ضبط صحبت کرد و سپس گفت که شوهرش گیتار و ماندولین می‌نواخت. هوم این نشان‌دهنده

pattern that seems to be increasing more and more  in American English. Twelve years ago I made a  

الگویی است که به نظر می‌رسد بیشتر و بیشتر در انگلیسی آمریکایی در حال افزایش است. دوازده سال پیش یک

grammar video about generic nouns. I talked about  three ways we can refer to all members of a group.  

ویدیوی دستور زبان درباره اسم های عمومی ساختم. من در مورد سه راه صحبت کردم که می توانیم به همه اعضای یک گروه اشاره کنیم.

A recorder is a woodwind instrument with seven  finger holes in the front and one in the back.  

ضبط یک ساز بادی چوبی با هفت سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت است.

A recorder. That's a generic noun. It uses  the indefinite article plus a singular noun.  

یک دستگاه ضبط این یک اسم عام است. از جمله نامعین به اضافه یک اسم مفرد استفاده می کند.

I'm talking about all standard recorders.  This sounds like a definition or an  

من در مورد همه ضبط کننده های استاندارد صحبت می کنم. این به نظر یک تعریف یا

explanation that I'm giving to someone  who doesn't know what a recorder is.  

توضیحی است که من به کسی می‌دهم که نمی‌داند ضبط چیست.

Pianos require professional movers,  so don't try to move one by yourself.  

پیانوها به حرکت دهنده های حرفه ای نیاز دارند، بنابراین سعی نکنید خودتان یکی را حرکت دهید. در

Here I'm using the zero article plus a plural  noun, and I'm referring to any and all pianos.  

اینجا من از مقاله صفر به اضافه یک اسم جمع استفاده می‌کنم و به همه و همه پیانوها اشاره می‌کنم.

I play the accordion but not very  well. With musical instruments,  

آکاردئون میزنم اما نه خیلی خوب. با آلات موسیقی،

we can use the definite article before a singular  noun to talk about all instruments of that type.  

می‌توانیم از حرف تعریف قبل از یک اسم مفرد برای صحبت در مورد همه سازهای آن نوع استفاده کنیم.

Okay. So we have three ways to make  a generic reference. Here's another.  

باشه. بنابراین ما سه راه برای ایجاد یک مرجع عمومی داریم. اینم یکی دیگه

Remember how Linda said that her  husband played the guitar in mandolin?  

یادتان هست چطور لیندا گفت که شوهرش در ماندولین گیتار می‌نواخت؟

I started to notice this pattern only  recently with musical instruments. The  

من اخیراً با آلات موسیقی متوجه این الگو شدم.

change has been gradual. The zero article plus  a singular noun has really gained popularity  

تغییر تدریجی بوده است. مقاله صفر به اضافه یک اسم مفرد واقعاً

in American English. It's not the pattern I  remember growing up with. However, language  

در انگلیسی آمریکایی محبوبیت پیدا کرده است. این الگویی نیست که من به یاد دارم که با آن بزرگ شدم. با این حال، زبان

is always changing. When people start to use a  new pattern, they change the so-called rules.  

همیشه در حال تغییر است. وقتی مردم شروع به استفاده از یک الگوی جدید می کنند، به اصطلاح قوانین را تغییر می دهند.

I think this new pattern is becoming more  and more standard: play guitar, play piano.  

من فکر می‌کنم این الگوی جدید بیشتر و بیشتر استاندارد می‌شود: گیتار بزن، پیانو بزن.

Looking into this and talking about the  grammar with a couple of colleagues,  

با بررسی این موضوع و صحبت در مورد دستور زبان با چند نفر از همکاران،   به این

I've come to the conclusion that the zero  article plus a singular noun to talk about  

نتیجه رسیدم که مقاله صفر به اضافه یک اسم مفرد برای صحبت در مورد

musical instruments is a pattern that we  hear mostly in spoken American English,  

آلات موسیقی الگویی است که ما بیشتر آن را به زبان انگلیسی گفتاری آمریکایی می شنویم،

and it's likely not as common in other  varieties of English, at least not yet.  

و احتمالاً اینطور نیست. همانطور که در سایر انواع انگلیسی رایج است، حداقل هنوز.

I also think if you're reading about  musical instruments, you're likely to  

همچنین فکر می‌کنم اگر در مورد آلات موسیقی مطالعه می‌کنید، احتمالاً

see one of the other three patterns, namely  the definite article plus a singular noun.  

یکی از سه الگوی دیگر، یعنی حرف معین به اضافه یک اسم مفرد را خواهید دید.

For example, Mozart was a skilled musician, and  he learned to play chords on the harpsichord  

برای مثال، موتزارت یک نوازنده ماهری بود و

around the age of three. He composed on other  instruments as well, including the violin.  

در حدود سه سالگی نواختن آکورد هارپسیکورد را آموخت. او بر روی سازهای دیگر از جمله ویولن نیز آهنگسازی کرد.

Do you know who Andrea Bocelli is? Google him  and you'll find out some interesting facts,  

آیا می دانید آندره آ بوچلی کیست؟ او را در گوگل جستجو کنید و حقایق جالبی را پیدا خواهید کرد،

and I bet you'll see his favorite  instruments listed with the definite article.  

و شرط می بندم که سازهای مورد علاقه او را در فهرست تعریف شده ببینید.

As a child, he learned to play the piano, flute,  saxophone, and other instruments. Remember with a  

در کودکی نواختن پیانو، فلوت، ساکسیفون و سازهای دیگر را آموخت. به خاطر داشته باشید که با

list we can use the definite article only once,  and then it applies to the other nouns in that  

فهرستی می‌توانیم فقط یک‌بار از حرف معین استفاده کنیم، و سپس برای سایر اسم‌های آن

list. We understand that Andrea Bocelli learned  to play the piano, the flute, the saxophone,  

فهرست اعمال می‌شود. ما می‌دانیم که آندره آ بوچلی نواختن پیانو، فلوت، ساکسیفون،

and other instruments, but I only need to use the  definite article once at the beginning of my list.  

و سازهای دیگر را آموخته است، اما من فقط باید یک‌بار در ابتدای فهرستم از کلمه قطعی استفاده کنم.

The point is that a biography is written, and it's  usually rather formal writing. I suspect that the  

نکته این است که یک بیوگرافی نوشته می‌شود، و معمولاً نوشتن رسمی است. من گمان می‌کنم که

pattern with the zero article plus a singular noun  to talk about instruments is already making its  

الگوی کلمه صفر به‌علاوه یک اسم مفرد برای صحبت در مورد سازها در حال حاضر

way into written English, but again I'll tell  you that it's a pattern I've mostly heard and  

راهش را به انگلیسی نوشتاری باز کرده است، اما دوباره به شما می‌گویم که این الگویی است که بیشتر شنیده‌ام و

not read. Yet another factor might be the type of  instrument. I've noticed that the definite article  

نخوانده‌ام. عامل دیگر ممکن است نوع ابزار باشد. متوجه شده‌ام که حرف قطعی

remains common with instruments for classical  music, meaning instruments in an orchestra:  

با سازهای موسیقی کلاسیک، به معنای سازهای ارکستر رایج است:

the violin, the harp, the French horn.  

ویولن، چنگ، هورن فرانسوی.

In contrast, instruments we associate more  with jazz, rock, and contemporary music are  

در مقابل، سازهایی که بیشتر با جاز، راک و موسیقی معاصر مرتبط می‌شویم،

more likely to be found in this new pattern  with a zero article: keyboard, bass guitar.

احتمالاً در این الگوی جدید با یک مقاله صفر پیدا می‌شوند: کیبورد، گیتار باس.

We might also consider who the speaker is and  if the person in question is a serious musician.  

همچنین ممکن است در نظر بگیریم که گوینده کیست و آیا فرد مورد نظر یک موسیقیدان جدی است.

Mozart was a trained professional. As an  alternative to saying he played the violin,  

موتزارت یک حرفه ای آموزش دیده بود. به عنوان جایگزینی برای گفتن اینکه او ویولن می‌نواخت،

we could say he was a skilled violinist. So,  we'll now turn to people who are serious about  

می‌توانیم بگوییم که ویولونیست ماهری بود. بنابراین، اکنون به سراغ افرادی می‌رویم که در مورد موسیقی جدی هستند

music. Let's hear from my friend and colleague  Jase, also known as FluencyMC. Listen to Jase's  

. بیایید از دوست و همکارم Jase، که به عنوان FluencyMC نیز شناخته می شود، بشنویم. به

background in music. Hey everyone. My name  is Jason Levine. I'm also known as FluencyMC,  

پس زمینه Jase در موسیقی گوش دهید. هی همه. نام من جیسون لوین است. من به عنوان FluencyMC نیز شناخته می شوم،

and I play drums. I've been playing since I was  nine years old. I got started on the snare drum,  

و درام می نوازم. من از نه سالگی بازی می کردم. من درام را شروع کردم،

took lessons, played in the elementary school  band, uh, then middle school and high school,  

درس خواندم، در گروه دبستان  نواختم، سپس راهنمایی و دبیرستان،

I played drum set and also percussion,  conga drums. When I went to college,  

ست درام و همچنین سازهای کوبه ای، کنگا درام زدم. وقتی به کالج رفتم،   به

I joined...actually, I was in a punk band in high  school, and then got serious in bands in college.  

عضویتم درآمدم... در واقع، در دبیرستان در یک گروه پانک بودم ، و سپس وارد گروه های موسیقی در کالج شدم.

I was in a band that played in New York City quite  a bit. We played at different universities. I was  

من در گروهی بودم که کمی در شهر نیویورک می نواخت . ما در دانشگاه های مختلف بازی کردیم. من

on a record. I played in the funk band after that.  These days I play for fun at open mic night, uh,  

در یک رکورد بودم. بعد از آن در گروه فانک بازی کردم. این روزها برای سرگرمی در شب میکروفن باز، اوه،

here in Paris, France. What instrument does Jase  play? The drums. Did you hear how he got started?  

اینجا در پاریس، فرانسه بازی می‌کنم. Jase چه سازي مي نوازد؟ طبل ها شنیدی چطور شروع کرد؟ از

I want you to listen just to that beginning part  again and pay attention to his use of articles.  

شما می‌خواهم که دوباره به آن قسمت ابتدایی گوش دهید و به استفاده او از مقالات توجه کنید.

Hey everyone. My name is Jason  Levine. I'm also known as FluencyMC,  

هی همه. نام من جیسون لوین است. من به عنوان FluencyMC نیز شناخته می شوم،

and I play drums. I've been playing since I was  nine years old. I got started on the snare drum,  

و درام می نوازم. من از نه سالگی بازی می کردم. من در طبل دام شروع کردم،

took lessons. As with Linda, there was a mix  of two patterns. Jase said he plays drums,  

درس خواندم. مانند لیندا، ترکیبی از دو الگو وجود داشت. جیز گفت که درام می‌نوازد،

but he got started on the snare drum, a  type of drum. That, too, was a generic noun.  

اما او کارش را با تله‌درام، نوعی طبل آغاز کرد. آن هم یک اسم عام بود.

He could play any and all snare drums, just  like Linda's husband plays guitar -- any and  

او می‌توانست درامز را بنوازد، درست مثل همسر لیندا که گیتار می‌نوازد -- هر و

all guitars . Now he may have a preference  for acoustic guitars over electric guitars,  

همه گیتارها. اکنون ممکن است گیتار آکوستیک را به گیتار الکتریک ترجیح دهد،

but he plays guitar. He's a musician.  He's a guitarist. He plays guitar.  

اما او گیتار می‌نوازد. او یک موسیقیدان است. او یک گیتاریست است. او گیتار می نوازد.

Please note that it's still okay to say he plays  the guitar and Jase plays the drums. I simply want  

لطفاً توجه داشته باشید که هنوز اشکالی ندارد که بگوییم او گیتار می‌نوازد و Jase درام می‌نوازد. من فقط می خواهم

you to be aware that another pattern exists, and  it seems like this pattern with the zero article  

شما آگاه باشید که الگوی دیگری وجود دارد، و  به نظر می رسد که این الگو با مقاله صفر

is being used more and more. Do you remember what  kind of music Jase has performed? Uh, then middle  

بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. آیا یادتان هست که Jase چه نوع موسیقی اجرا کرده است؟ اوه، بعد از

school and high school I played drum set and also  percussion, conga drums. When I went to college,  

راهنمایی و دبیرستان، درام ست و همچنین سازهای کوبه ای، کنگا درام می نواختم. وقتی به کالج رفتم،   به آن

I joined...actually, I was in a punk band in high  school and then got serious in bands in college.  

پیوستم... در واقع، در دبیرستان در یک گروه پانک بودم و سپس در دانشگاه وارد گروه‌های موسیقی جدی شدم.

I was in a band that played in New York City  quite a bit. We played at different universities.  

من در گروهی بودم که در شهر نیویورک تقریباً می نواخت . ما در دانشگاه های مختلف بازی کردیم.

I was on a record. I played in a funk band  after that. He's not a classical musician.  

من در یک رکورد بودم. بعد از آن در یک گروه فانک نواختم . او یک موسیقیدان کلاسیک نیست.

He's played punk and funk. Note how he said he  played drum set and conga drums. No article.  

او پانک و فانک بازی کرده است. توجه داشته باشید که او چگونه گفت که درام ست و کنگا درام می نواخت. مقاله ای نیست.

So, why is this pattern with the zero article  in use? Here's a thought. I see a similarity  

بنابراین، چرا این الگو با مقاله صفر در حال استفاده است؟ در اینجا یک فکر است. من شباهتی

between playing guitar, playing drums and other  activities that people enjoy doing and activities  

بین نواختن گیتار، نواختن درام و سایر فعالیت‌هایی که مردم از انجام آن لذت می‌برند و فعالیت‌هایی

that they've gained skill in, like playing  tennis, playing golf. Do you see what I mean?  

که در آن مهارت کسب کرده‌اند، مانند بازی تنیس، بازی گلف، می‌بینم. متوجه منظورم شدی؟

Perhaps we can think of all of these things as  activities that people devote time and effort to.  

شاید بتوانیم همه این موارد را به‌عنوان فعالیت‌هایی در نظر بگیریم که مردم زمان و تلاش خود را صرف آن می‌کنند.

It's just a theory. The goal now is to train your  ears and mind to accept this fourth pattern for  

این فقط یک نظریه است. اکنون هدف این است که گوش و ذهن خود را آموزش دهید تا این الگوی چهارم را برای

generic nouns, and you need to accept that article  usage varies not only from speaker to speaker,  

اسم‌های عمومی بپذیرد، و باید بپذیرید که استفاده از مقاله نه تنها از گوینده‌ای به گوینده دیگر متفاوت است،

but even one American English speaker  can go back and forth between patterns,  

بلکه حتی یک گوینده انگلیسی آمریکایی نیز می‌تواند بین الگوها، بین الگوها به عقب و جلو برود.

between the zero article and the definite  article, when talking about musical instruments.  

وقتی در مورد آلات موسیقی صحبت می شود، حرف صفر و حرف معین.

Let me introduce you to one more musician who not  only performs but also teaches and conducts. He  

اجازه دهید یک نوازنده دیگر را به شما معرفی کنم که نه تنها اجرا می کند، بلکه تدریس و رهبری می کند. او

has dedicated his career to music, and he brings  the joy of music to others. This is a friend and  

کار خود را وقف موسیقی کرده است و لذت موسیقی را برای دیگران به ارمغان می آورد. این دوست و

former neighbor George Furlow. Good morning. My  name is George, and I'm here to share with you  

همسایه سابق جورج فرلو است. صبح بخیر. نام من جورج است و امروز اینجا هستم تا

today about a musical instrument that I fell  in love with when I was about 10 years old.  

درباره ساز موسیقی که در حدود 10 سالگی عاشق آن شدم با شما در میان بگذارم.

And they offered it in the school that I  was going to, and I had listened to a lot of  

و آن‌ها آن را در مدرسه‌ای که من می‌رفتم پیشنهاد کردند ، و من

music from a much, much older time, and I just  fell in love with the sound of the saxophone.  

از دوران بسیار بسیار قدیمی‌تر به موسیقی زیادی گوش داده بودم، و فقط عاشق صدای ساکسیفون شدم.

What instrument does George play? The saxophone.  He fell in love with the sound of the saxophone.  

جورج چه سازي مي نوازد؟ ساکسیفون. او عاشق صدای ساکسیفون شد.

Here he used the definite article. What did  he get a degree in after high school? Listen.

در اینجا او از حرف معین استفاده کرد. بعد از دبیرستان چه مدرکی گرفت؟ گوش بده.

So, I started playing it at 10 years old and went  all the way through junior high school and high  

بنابراین، از 10 سالگی شروع به بازی کردم و تا پایان دبیرستان و

school. And then decided at high school that I  wanted to go to college for music, and I went and  

دبیرستان طی کردم. و سپس در دبیرستان تصمیم گرفتم که برای موسیقی به کالج بروم، و رفتم و

got a degree in teaching and also on saxophone.  So, I taught school and while I was teaching  

مدرک تدریس و همچنین ساکسیفون گرفتم. بنابراین، من در مدرسه تدریس می‌کردم و در حالی که در

school I went on to my master's degree and decided  I wanted to become a professional musician.  

مدرسه تدریس می‌کردم، به مدرک کارشناسی ارشد ادامه دادم و تصمیم گرفتم که می‌خواهم یک موسیقی‌دان حرفه‌ای شوم.

George got a degree in teaching and on saxophone.  No article. He shifted to the zero article.  

جورج مدرک تدریس و ساکسیفون گرفت. مقاله ای نیست. او به مقاله صفر تغییر مکان داد.

In this next clip, you'll learn what kinds of  music George has played. Listen for the genres.

در این کلیپ بعدی، خواهید آموخت که جورج چه نوع موسیقی هایی را اجرا کرده است. ژانرها را گوش کنید.

And I started playing out when I was about 17  years old and, uh, played all kinds of bands,  

و زمانی که حدود 17 سال داشتم شروع به نواختن کردم و انواع گروه‌ها را نواختم،

and I've played all kinds of music since that  time. Some of it's jazz. Some of its pop music.  

و از آن زمان همه نوع موسیقی را نواختم . بخشی از آن جاز است. برخی از موسیقی پاپ آن.

Some of its R&B music. I've played in the symphony  with saxophone. Uh, I've played in sax quartets,  

برخی از موسیقی های R&B آن. من در سمفونی با ساکسیفون بازی کرده‌ام. اوه، من در کوارتت‌های ساکس،

in big bands, where there's eighteen  of us playing at once -- five saxes.  

در گروه‌های بزرگ، که هجده نفر در آن واحد می‌نوازیم - پنج ساکس، نواختم.

Um, and it's been a lot of fun for me over  the years. George has played jazz, pop,  

اوم، و طی این سال‌ها برای من بسیار سرگرم‌کننده بوده است . جورج جاز، پاپ،

and R&B (rhythm and blues). We don't  need articles before genres of music.  

و آر اند بی (ریتم اند بلوز) نواخته است. ما قبل از ژانرهای موسیقی به مقاله نیاز نداریم.

George has also played in the symphony. This is  an interesting pattern. It's also a generic noun:  

جورج در این سمفونی نیز بازی کرده است. این یک الگوی جالب است. همچنین یک اسم عام است:

in the symphony. I don't know specifically  which symphonies George has performed in,  

در سمفونی. من به طور مشخص نمی‌دانم که جورج در کدام سمفونی‌ها اجرا کرده است،

and at this point, it's not important. He's  simply listing the types of music he can play.  

و در حال حاضر این مهم نیست. او به سادگی انواع موسیقی‌هایی را که می‌تواند پخش کند فهرست می‌کند.

"The symphony" uses the definite article. George  has played in the symphony with saxophone.  

«سمفونی» از حرف معین استفاده می کند. جورج در این سمفونی با ساکسیفون نواخته است.

He used a mix of patterns for generic nouns.  Now listen as George gives some background  

او از ترکیبی از الگوها برای اسم های عمومی استفاده کرد. اکنون گوش دهید که جورج

information on the instrument. He's going to  give some historical facts. Can you predict  

اطلاعاتی درباره این ساز ارائه می دهد. او حقایق تاریخی را ارائه خواهد کرد. آیا می توانید پیش بینی کنید

which pattern you're going to hear? The saxophone  was created at around 1850. Adolphe Sax, uh,  

کدام الگویی را خواهید شنید؟ ساکسیفون حدوداً در سال 1850 ساخته شد. آدولف ساکس، اوه،

decided that the military bans of that day...they  had brass players and they had woodwind players.  

تصمیم گرفت که ممنوعیت های نظامی آن روز... آنها نوازندگان برنجی داشتند و نوازندگان بادی چوبی داشتند.

He needed something in the middle, he thought, for  these bands to really sound better. George taught  

او فکر کرد که او به چیزی در وسط نیاز داشت تا این گروه‌ها واقعاً صدای بهتری داشته باشند. جورج به

us that Adolphe Sax invented the saxophone around  1850. He used "the sax" because in this context  

ما آموخت که آدولف ساکس ساکسیفون را در حدود سال ۱۸۵۰ اختراع کرد. او از "ساکس" استفاده کرد زیرا در این زمینه

it's a little bit more formal and he's talking  about the musical instrument as an invention.  

کمی رسمی تر است و او درباره ساز موسیقی به عنوان یک اختراع صحبت می کند.

Now listen to how George compares the  saxophone to other instruments in the band.  

اکنون به نحوه مقایسه ساکسیفون توسط جورج با سایر سازهای گروه گوش دهید.

So, he created the saxophone, and it's it's  very unique because it's brass like a trumpet  

بنابراین، او ساکسیفون را خلق کرد، و این بسیار منحصر به فرد است زیرا برنجی مانند ترومپت

or a trombone or a tuba, French horn, baritone  horn, and yet it's a woodwind instrument like a  

یا ترومبون یا توبا، هورن فرانسوی، بوق باریتون، و در عین حال یک ساز بادی چوبی مانند

clarinet, a bassoon, or an oboe. It has a reed and  that reed when you blow on it vibrates like that,  

کلارینت، فاگوت یا ابوا است. یک نی دارد و وقتی روی آن می دمید، آن نی می لرزد،

and that's what makes the sound  of the saxophone. And so it's  

و این همان چیزی است که صدای ساکسیفون را ایجاد می کند . و بنابراین

a combination of a reedy sound and  then that brass sound. Listen to it.

ترکیبی از صدای نی و سپس آن صدای برنجی است. بهش گوش کن.

The key in listening to someone speak like this  is to understand when they're talking generally  

نکته کلیدی در گوش دادن به کسی که چنین صحبت می‌کند این است که بفهمید چه زمانی به طور کلی صحبت می‌کند

and when they're making a specific reference.  George is making generic reference after generic  

و چه زمانی اشاره خاصی می‌کند. جورج پس از ارجاع عمومی، ارجاع عمومی می‌دهد

reference, and he's using a mix of the patterns  we've studied -- patterns for generic nouns.  

، و از ترکیبی از الگوهایی که ما مطالعه کرده‌ایم استفاده می‌کند - الگوهایی برای اسم‌های عمومی.

In this last clip, don't focus on the grammar.  Focus on the meaning. George is going to give an  

در این کلیپ آخر روی گرامر تمرکز نکنید. روی معنا تمرکز کنید. جورج قرار است

important message about learning an instrument.  Your goal is to understand his advice.  

پیام مهمی در مورد یادگیری یک ساز بدهد. هدف شما درک توصیه های اوست.

Okay? It's a very unique sound. If you want to  play the saxophone, it's easy to get started on;  

باشه؟ این یک صدای بسیار منحصر به فرد است. اگر می‌خواهید ساکسیفون بنوازید، شروع کار آسان است.

like any instrument, it's difficult to master.  I also play the flute. Here's a flute here,  

مانند هر ساز دیگری، تسلط بر آن دشوار است. فلوت هم میزنم. اینجا یک فلوت است،

and I play the clarinet, and, uh, I play piano as  well. So, if you have a music gift in you that's  

و من کلارینت می‌نوازم، و اوه، پیانو هم می‌زنم. بنابراین، اگر یک هدیه موسیقی در خود دارید که

been endowed to you, you can play just about  any instrument you want to play because that  

به شما تقدیم شده است، می‌توانید تقریباً هر سازی را که می‌خواهید بنوازید، زیرا آن

gift comes out in whatever instrument. But go  to the instrument that you... when you hear it,  

هدیه در هر ابزاری ارائه می‌شود. اما برو به سراغ سازي كه تو... وقتي آن را مي شنوي،

you just go, "Oh yeah. I like this." Maybe it's  the piano. Maybe it's the French horn. Maybe it's  

فقط مي گويي: "اوه آره. من اين را دوست دارم." شاید این پیانو باشد. شاید این بوق فرانسوی باشد. شاید

violin. Maybe it's cello, string bass. Maybe it's  the drums. But it's important for you to know what  

ویولن باشد. شاید ویولن سل، بیس زهی باشد. شاید این درام باشد. اما برای شما مهم است که بدانید

you'll like inside. Hey, it's really good talking  to you all today. Thank you so much. Bye-bye.  

از درون چه چیزی را دوست دارید. سلام، امروز واقعاً خوب است که با همه شما صحبت کنم. خیلی ممنونم. خداحافظ.

Maybe George's words will inspire some  of you to learn an instrument or return  

شاید سخنان جورج باعث شود برخی از شما یک ساز را یاد بگیرید یا

to playing an instrument. He's worked with  musicians of all ages. He currently works  

به نواختن یک ساز بازگردید. او با نوازندگان در هر سنی کار کرده است. او در حال حاضر

at the Pittsburgh Youth Concert Orchestra.  He conducts the Adult and Youth Jazz Bands.  

در ارکستر کنسرت جوانان پیتسبورگ کار می‌کند. او گروه های جاز بزرگسالان و جوانان را رهبری می کند.

George Furlow's music is available online. He's  produced more than one album. I'll put his Spotify  

موسیقی جورج فرلو به صورت آنلاین در دسترس است. او بیش از یک آلبوم تولید کرده است.

and iTunes links in the video description. One  of the many musicians George has worked with is a  

پیوندهای Spotify و iTunes او را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد. یکی از بسیاری از نوازندگانی که جورج با او کار کرده است،

talented young man his name is RJ Williams. George  has known RJ since he was six years old. Well,  

جوان با استعدادی است که نامش آر جی ویلیامز است. جورج RJ را از شش سالگی می شناسد. خب،

RJ is all grown up now and he's become a very  skilled musician. I'd like to introduce RJ to you,  

RJ اکنون بزرگ شده است و به یک نوازنده بسیار ماهر تبدیل شده است. من می‌خواهم RJ را به شما معرفی کنم،

and as you listen, listen for a mix of patterns  with the articles. Focus on the message. Focus  

و در حین گوش دادن، به ترکیبی از الگوها با مقالات گوش دهید. روی پیام تمرکز کنید. روی

on the meaning. What instrument does RJ play?  What's his background in music? Hey. My name is  

معنا تمرکز کنید. RJ چه سازي مي نوازد؟ سابقه او در موسیقی چیست؟ سلام. نام من

RJ Williams. Um, I play drums, keys, a little bit  of bass. I also produce, arrange, and I program.

RJ Williams است. اوم، من درام، کلید، کمی باس می نوازم. من هم تولید، تنظیم و برنامه نویسی می کنم.

I got started around the age of two with  drums, which is crazy to think, but yes,  

من از حدود دو سالگی با طبل شروع کردم، که فکر کردن به آن دیوانه کننده است، اما بله،

I got started around that age, and I started  taking lessons professionally around age six.  

در همان سن شروع کردم و از حدود سن شش سالگی شروع به درس خواندن به صورت حرفه ای کردم.

And I play Christian music, um, mainly. I  used to play secular music and R&B. Right now,  

و من عمدتاً موسیقی مسیحی می نوازم. من قبلاً موسیقی سکولار و R&B پخش می‌کردم. در حال حاضر،

it's mainly like more Christian music,  gospel music. I also play in church.  

بیشتر شبیه موسیقی مسیحی، موسیقی انجیل است. در کلیسا هم بازی می کنم.

I played with a couple artists named, um, Tye  Tribbett, Jonathan Traylor, Blanca. And I also  

من با چند هنرمند به نام‌ها، تای تریبت، جاناتان تریلر، بلانکا بازی کردم. و همچنین

like arrange and produce for a bunch of other  artists, um, and yeah...that's part of my story.

دوست دارم برای تعداد زیادی از هنرمندان دیگر ترتیب و تهیه کنند ، اوم، و بله... این بخشی از داستان من است.

If you'd like to hear more of RJ's work,  

اگر می‌خواهید کارهای بیشتری از RJ بشنوید،

you can visit his YouTube channel. I'll  put the link in the video description.  

می‌توانید از کانال YouTube او دیدن کنید. پیوند را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد.

To pull everything together, I'd like to invite  you to take a final listening test. The goal is  

برای جمع‌آوری همه چیز، می‌خواهم از شما دعوت کنم تا در آزمون شنیداری نهایی شرکت کنید. هدف،

to understand the grammar in context. There's  one more guest in this video: my very own piano  

درک گرامر در متن است. یک مهمان دیگر در این ویدیو وجود دارد: معلم پیانوی خودم

teacher. I've had two piano teachers in my life.  The first was a wonderful woman who taught me  

. من در زندگی ام دو معلم پیانو داشته ام. اولی یک زن فوق‌العاده بود که

from the time I was about seven to the time I  graduated from high school. My current teacher,  

از هفت سالگی تا زمانی که از دبیرستان فارغ‌التحصیل شدم به من یاد داد. معلم فعلی من،

Tom, is a wonderful person and a wonderful  pianist. I'll let you hear more about him,  

تام، یک فرد فوق العاده و یک پیانیست فوق العاده است . من به شما اجازه خواهم داد که درباره او بیشتر بشنوید،

and I've been taking lessons from him for the  past few years like many others in my town.

و من در چند سال گذشته مانند بسیاری دیگر در شهرم از او درس گرفته ام.

I play the piano, the organ, and the trumpet.

من پیانو، ارگ و ترومپت میزنم.

Many, many times. At one  time, I ran a nine-piece band,  

بارها و بارها. زمانی، من یک گروه نه نفره را اداره می‌کردم،

uh, and I played trumpet in that  band and wrote all the arrangements.  

و در آن گروه ترومپت می‌زدم و همه تنظیم‌ها را می‌نوشتم.

We had two trumpets, an alto sax, a tenor  sax, and a trombonist. The alto sax player  

ما دو ترومپت داشتیم، یک ساکس آلتو، یک ساکس تنور و یک ترومبونیست. نوازنده ساکس آلتو

and the tenor sax player all could double on  other instruments: flutes, clarinets. And then  

و نوازنده ساکس تنور همگی می‌توانستند سازهای دیگر را دوبل کنند: فلوت، کلارینت. و سپس

the rhythm section, traditional rhythm section:  drums, rhythm guitar, bass guitar, and pianist.

بخش ریتم، بخش ریتم سنتی: درام، گیتار ریتم، گیتار باس، و پیانیست.

I've been teaching since 1968,  so that's well over 50 years.

من از سال 1968 تدریس می‌کنم، بنابراین بیش از 50 سال است.

My favorite kind of music, uh, would be ballads,  sentimental ballads, uh, but that's what I like  

نوع موسیقی مورد علاقه من، اوه، تصنیف است، تصنیف های احساسی، اوه، اما این چیزی است که من دوست دارم آن را

to play. What I like to listen to is jazz  and rather contemporary, modern music.

اجرا کنم. چیزی که دوست دارم به آن گوش دهم، موسیقی جاز و نسبتاً معاصر و مدرن است.

It is never too late, and the piano  is actually the best instrument that  

هیچ وقت دیر نیست، و پیانو در واقع بهترین سازی است که

anybody young or old can learn because the  keyboard is right there in front of you and  

هر جوان یا پیری می تواند یاد بگیرد زیرا کیبورد درست در مقابل شما قرار دارد و

everything is linear, and it doesn't  take long for people to learn to play  

همه چیز خطی است و زمان زیادی طول نمی کشد تا مردم یاد بگیرند که

with the understanding that they're  doing it for their own enjoyment.

با آن بنوازند. درک اینکه آن‌ها این کار را برای لذت خودشان انجام می‌دهند.

Well, that's all for now. I hope you enjoyed  this special grammar lesson. Thank you to all  

خوب، فعلاً همین است. امیدوارم از این درس گرامر ویژه لذت برده باشید. از همه

the generous teachers and talented musicians  for their contributions. You'll find all the  

معلمان سخاوتمند و نوازندگان با استعداد برای مشارکتشان سپاسگزاریم. همه

links in the video description. Please  remember to like and share this video if  

پیوندها را در توضیحات ویدیو پیدا خواهید کرد. لطفاً به یاد داشته باشید اگر

you found the lesson useful and interesting. As  always, thanks for watching and happy studies!  

این درس را مفید و جالب دیدید، این ویدیو را لایک و به اشتراک بگذارید. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعه‌های شاد متشکریم!

Follow me on Instagram, Facebook, Twitter,  

من را در اینستاگرام، فیسبوک، توییتر،

and Patreon. And don't forget to subscribe  here on YouTube. Turn on those notifications.

و Patreon دنبال کنید. و فراموش نکنید که در اینجا در YouTube مشترک شوید. آن اعلان ها را روشن کنید.