"Mouth" Idioms - English Vocabulary and Study Tips!

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. Does learning vocabulary drive you  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. آیا یادگیری واژگان شما را

up the wall? Does it annoy you or frustrate you?  If it does, you're not alone. People have asked me  

بالا می برد؟ آیا شما را آزار می دهد یا ناامیدتان می کند؟ اگر اینطور شد، شما تنها نیستید. مردم از من پرسیده اند که

whether or not they should learn idioms. My answer  is yes, but... See? It's not that simple. In my  

آیا باید اصطلاحات را یاد بگیرند یا نه. پاسخ من بله است، اما... می بینید؟ به آن سادگی نیست. در

lesson on literary devices, I gave the advice that  idioms can be limited in use according to culture,  

درس‌  م درباره ابزارهای ادبی، توصیه کردم که می‌توان اصطلاحات را بر اساس فرهنگ،

dialect, age, and other factors. First and  foremost, you need to build familiarity with  

گویش، سن و عوامل دیگر محدود کرد. اول از همه، باید با

idioms so that you understand them when you hear  them and read them. Like my use of "drive you up  

اصطلاحات آشنا شوید تا وقتی آنها را می‌شنوید و می‌خوانید، آنها را درک کنید. مانند استفاده من از "تحت راند از

the wall." Were you able to guess the meaning?  In time, you'll learn to associate an idiom with  

دیوار". آیا توانستید معنی را حدس بزنید؟ با گذشت زمان، یاد می‌گیرید که یک اصطلاح را با

certain situations, like learning lots of words  or lots of grammar can drive you up the wall.  

موقعیت‌های خاصی مرتبط کنید، مانند یادگیری بسیاری از کلمات یا گرامرهای زیادی که می‌تواند شما را از دیوار بالا ببرد.

You can also develop a sense of who uses an idiom.  Which generation? Maybe which professions or which  

همچنین می توانید این حس را ایجاد کنید که چه کسی از یک اصطلاح استفاده می کند. کدام نسل؟ شاید کدام حرفه یا کدام

industries? Knowing when it's appropriate to use  an idiom will give you the confidence to use it.

صنایع؟ دانستن اینکه چه زمانی استفاده از یک اصطلاح مناسب است، به شما اطمینان می دهد که از آن استفاده کنید.

Here are some tips. One. When you learn  an idiom, note where you first heard it.  

در اینجا چند نکته وجود دارد. یکی وقتی یک اصطلاح را یاد می‌گیرید، توجه داشته باشید که اولین بار کجا آن را شنیده‌اید.

What was the situation? Who was the  speaker and who was the listener?

وضعیت چطور بود؟ گوینده کی بود و شنونده کی بود؟

Two. Try to guess the meaning from context,  

دو سعی کنید معنی را از روی زمینه حدس بزنید،

but you can confirm your understanding  with an online dictionary.

اما می‌توانید درک خود را با یک فرهنگ لغت آنلاین تأیید کنید.

Three. Use a resource like YouGlish.com to  hear more examples -- real uses of the idiom  

سه. از منبعی مانند YouGlish.com برای شنیدن مثال‌های بیشتر استفاده کنید - استفاده‌های واقعی از اصطلاح

in context. Four. Remember that idioms are  like seasoning. They're not the main dish,  

در زمینه. چهار به یاد داشته باشید که اصطلاحات مانند چاشنی هستند. آنها غذای اصلی نیستند،

so don't pile idioms onto your plate or the  plate of your listeners. You can use idioms  

بنابراین اصطلاحات را در بشقاب خود یا بشقاب شنوندگان خود انباشته نکنید. می‌توانید از اصطلاحات

to spice up your speech, but too many can ruin  a conversation. Do you understand my analogy?

برای تندتر کردن گفتارتان استفاده کنید، اما تعداد زیاد آنها می‌تواند مکالمه را خراب کند . آیا قیاس من را می فهمید؟

Right now, I'd like to share  five idioms related to the mouth.  

در حال حاضر، می‌خواهم پنج اصطلاح مربوط به دهان را به اشتراک بگذارم.

Funny, huh? Let's see if you can understand  each one before I explain the meaning.

خنده دار، ها؟ قبل از اینکه معنی را توضیح دهم، ببینیم آیا می‌توانید هر کدام را بفهمید.

One. It's never a good idea to  bad-mouth your boss or your colleagues.  

یکی هرگز بدگویی با رئیس یا همکارانتان ایده خوبی نیست.

That kind of talk will almost always get you in  trouble. What does it mean to bad-mouth someone?

این نوع صحبت تقریباً همیشه شما را با مشکل مواجه می‌کند. بد دهن کردن به کسی چه معنایی دارد؟

B. To bad-mouth someone means to criticize them.  You say negative things that would hurt them.  

ب- بد زبانی کردن به معنای انتقاد از اوست. شما چیزهای منفی می گویید که به آنها صدمه می زند.

Often bad-mouthing someone takes place out of  earshot, meaning when they're not listening.

غالباً بد دهنی کردن شخصی خارج از گوش است، به این معنی که او گوش نمی دهد.

What would you do if you found out a  co-worker or classmate was bad-mouthing you?

اگر بفهمید همکار یا همکلاسی به شما بد دهن می کند، چه می کنید؟

Two. Children usually learn at an early age  not to mouth off to teachers or other people in  

دو بچه‌ها معمولاً در سنین پایین یاد می‌گیرند که به معلمان یا سایر افراد دارای صلاحیت حرف نزنند

authority. That kind of behavior is usually  punished. What does it mean to mouth off?

. این نوع رفتار معمولاً مجازات می شود. منظور از دهان گرفتن چیست؟

A. To mouth off means to talk rudely. It can be  a combination of complaining and criticizing.  

الف - دهان بریدن به معنای بی ادبانه صحبت کردن است. می‌تواند ترکیبی از شکایت و انتقاد باشد.

You can mouth off to someone. You can mouth  off about something. If you mouth off in anger,  

شما می توانید دهان به کسی بگویید. می‌توانید درباره چیزی صحبت کنید. اگر با عصبانیت دهان خود را کنار بگذارید،

you say lots of strong opinions  on issues that bother you.  

درباره مسائلی که شما را آزار می دهد، نظرات قوی زیادی می گویید.

Should children be punished for  mouthing off to their parents?

آیا کودکان باید به خاطر دهان دادن به والدینشان تنبیه شوند؟

Three. My uncle can usually be found in a group  of people shooting his mouth off about sports  

سه. عموی من را معمولاً می‌توان در میان گروهی از مردم یافت که در مورد ورزش یا سیاست دهان خود را از دست می‌دهند

or politics. He has a lot to say about both.  What does it mean to shoot your mouth off?

. او در مورد هر دو حرف برای گفتن دارد. منظور از شلیک به دهان چیست؟

B. To shoot your mouth off means to talk freely,  

ب. گلوله زدن به دهان به معنای صحبت کردن آزادانه،

almost carelessly. IF you shoot your mouth off,  you'll likely say things that you never meant  

تقریباً بی دقت است. اگر دهانتان را بیرون بیاورید، احتمالاً چیزهایی خواهید گفت که هرگز قصد

to say. You might share too much. Shooting your  mouth off can be a form of boasting or bragging.

گفتن آنها را نداشتید. ممکن است بیش از حد به اشتراک بگذارید. شلیک به دهان می تواند نوعی لاف زدن یا لاف زدن باشد.

Your friend is shooting her mouth off  at a party about her wonderful new job.  

دوست شما در یک مهمانی درباره شغل جدید و فوق‌العاده‌اش، دهانش را از دست می‌دهد.

You can tell she's not going to stop anytime  soon. Do you let her go or do you stop her?

می توانید بگویید که او به این زودی متوقف نمی شود . آیا او را رها می کنید یا او را متوقف می کنید؟

Four. I almost ruined the surprise  birthday party when I told my friend,  

چهار تقریباً جشن تولد غافلگیرکننده‌ای را خراب کردم وقتی به دوستم گفتم:

"See you later tonight." Then I quickly added, "I  mean if you're free. Maybe we can get together.  

«امشب بعداً می‌بینمت». سپس سریع اضافه کردم، " یعنی اگر آزاد هستید. شاید بتوانیم دور هم جمع شویم. با

Call me." Gosh! Me and my big mouth.  What does it mean to have a big mouth?

من تماس بگیرید." خدایا! من و دهن بزرگم دهان بزرگ به چه معناست؟

C. If you have a big mouth, you tend to talk too  

ج. اگر دهان بزرگی دارید، تمایل دارید خیلی

freely to the point where you give away  secrets or say things you shouldn't say.

آزادانه صحبت کنید تا جایی که رازها را فاش کنید یا چیزهایی را که نباید بگویید.

This is different from shooting your mouth off,  which is often talking at length. When you say,  

این با شلیک به دهان که اغلب طولانی صحبت می کند متفاوت است. وقتی می گویید

"Me and my big mouth," it means you let something  come out that you should have stayed silent about.

«من و دهان بزرگم»، به این معنی است که اجازه می دهید چیزی بیرون بیاید که باید در مورد آن سکوت می کردید.

Someone who is a big mouth is a  person who likely gossips a lot.  

کسی که دهان بزرگی دارد فردی است که احتمالاً زیاد شایعات می کند.

This is not the kind of person  you want to tell a secret to.  

این آن آدمی نیست که بخواهید رازی را به او بگویید.

If you do share a secret, then you likely need  to warn this person to keep their big mouth shut.

اگر رازی را به اشتراک می گذارید، احتمالاً باید به این شخص هشدار دهید که دهان بزرگش را ببندد.

Do you ever talk too freely? Has your  big mouth ever gotten you in trouble?

آیا تا به حال بیش از حد آزاد صحبت می کنید؟ آیا تا به حال دهان بزرگ شما را به دردسر انداخته است؟

Five. The sight and smell of the rich  chocolate cake made my mouth water.

پنج. منظره و بوی کیک شکلاتی غنی، دهانم را آب کرد.

What does it mean to make your mouth water?

آب انداختن دهان به چه معناست؟

C. If the sight, smell, or thought of some food  makes your mouth water, you begin to salivate,  

ج. اگر دید، بو یا فکر کردن به برخی غذاها باعث آب دهان شما می شود، شروع به ترشح بزاق می کنید

and you want to eat it immediately. Let's  do some wordplay. Help me form an adjective.  

و می خواهید فوراً آن را بخورید. بیایید کمی کلمه بازی کنیم. به من کمک کن تا یک صفت بسازم.

If chocolate cake makes my mouth  water, how can we describe the cake?

اگر کیک شکلاتی دهانم را آب می‌کند، چگونه می‌توانیم کیک را توصیف کنیم؟

I'll give you a hint. We're forming a  compound modifier that ends with -ing.

من به شما یک اشاره می کنم. ما در حال تشکیل یک اصلاح‌کننده مرکب هستیم که به -ing ختم می‌شود.

Mouthwatering. A mouthwatering chocolate cake.

آب دهان. یک کیک شکلاتی خوش طعم.

Name one smell that makes your mouth water.

یکی از بوی هایی که دهانتان را آب می کند نام ببرید.

Okay. Time to recall what we've learned.  Complete my sentences with the correct idioms.

باشه. وقت آن است که آنچه را که آموخته ایم به یاد بیاوریم. جملات من را با اصطلاحات صحیح کامل کنید.

One. My dad sat behind the wheel mouthing  off about how bad the traffic was  

یکی پدرم پشت فرمان نشست و درباره اینکه چقدر ترافیک بد است

and how the city needs to improve the roads.

و شهر چگونه باید جاده‌ها را بهبود بخشد، صحبت می‌کرد.

Two. Never bad-mouth a friend. If  you have criticism, have the respect  

دو هرگز یک دوست بد دهن نکنید. اگر انتقادی دارید، احترام بگذارید و

to say it to their face. Three. The smells of my  grandmother's cooking always makes my mouth water.

آن را به چهره آنها بگویید. سه. بوی آشپزی مادربزرگم همیشه دهانم را آب می‌کند.

Four. I told my friend all about my vacation,  but I shouldn't have shot my mouth off like  

چهار من همه چیز را در مورد تعطیلاتم به دوستم گفتم، اما نباید اینطور دهانم را از دست می دادم

that. She's on a tight budget and can't travel  right now. I should have been more sensitive.

. او بودجه کمی دارد و نمی‌تواند در حال حاضر سفر کند. من باید حساس تر می شدم.

Five. Don't tell Katie about the  job offer. She has a big mouth,  

پنج. درباره پیشنهاد شغلی به کیتی نگویید. او دهان بزرگی دارد،

and she'll tell everyone your plans  before you're ready to make them public.

و قبل از اینکه آماده باشید برنامه‌های شما را عمومی کنید، به همه می‌گوید.

As a bonus, I'll throw in a saying  that's more a proverb than an idiom,  

به عنوان یک امتیاز، یک ضرب‌المثل را بیان می‌کنم که بیشتر یک ضرب‌المثل است تا یک اصطلاح،

but I think you'll like it. Have  you ever noticed that children  

اما فکر می‌کنم آن را دوست داشته باشید. آیا تا به حال توجه کرده‌اید که کودکان

sometimes see things so simply and clearly,  they're capable of wisdom beyond their years?

گاهی اوقات چیزها را به قدری ساده و واضح می‌بینند که می‌توانند فراتر از سال‌های خود خردمند باشند؟

If a child recognizes a truth especially before  you do, you can say, "Out of the mouths of babes."

اگر کودکی حقیقتی را به خصوص قبل از شما تشخیص دهد ، می‌توانید بگویید: «از دهان بچه‌ها».

That's all for now. For practice,  you can post your answers to my five  

فعلاً همین است. برای تمرین، می‌توانید پاسخ‌های خود را به پنج

questions in the comments. Please like and  share the video if you found the lesson useful.  

سؤال من در نظرات ارسال کنید. لطفاً اگر این درس را مفید یافتید، ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید.

As always, thanks for watching and happy studies!

مثل همیشه، برای تماشا و مطالعات شاد متشکریم!

Everyone, visit me on Patreon! You can join to  support my online work, get live lessons and bonus  

همه، در Patreon به من سر بزنید! می‌توانید برای حمایت از کار آنلاین من، دریافت درس‌های زنده و

videos, and some of you may even want a monthly  one-on-one video call. Follow me on Facebook,  

ویدیوهای پاداش، بپیوندید، و حتی ممکن است برخی از شما یک تماس ویدیویی یک به یک ماهانه بخواهید. من را در فیسبوک،

Twitter, and Instagram. Why not join me on  Patreon? And don't forget to subscribe on YouTube.

توییتر و اینستاگرام دنبال کنید. چرا در Patreon به من ملحق نمی شوید ؟ و فراموش نکنید که در یوتیوب مشترک شوید.

you

شما