Summer Vacation ☀️ English Vocabulary with JenniferESL 🌺✈️🐎🚗

Hi everyone. It's Jennifer here with a new English lesson.

سلام به همه. جنیفر اینجاست با یک درس جدید انگلیسی.

First of all, a big "mahalo" to those of you who followed my summer vacation vlog. Thank you.

اول از همه، یک "مهالو" بزرگ برای کسانی از شما که وبلاگ تعطیلات تابستانی من را دنبال می کنید. متشکرم.

I hope you enjoyed it as much as I did.

امیدوارم شما هم مثل من از آن لذت برده باشید.

I also shared photos from my vacation on Facebook. I'll put the link to my Facebook page in the video description.

من همچنین عکس هایی از تعطیلاتم را در فیس بوک به اشتراک گذاشتم. من لینک صفحه فیس بوک خود را در توضیحات ویدیو قرار خواهم داد.

Be sure to visit. That way you can see just how beautiful Hawaii is.

حتما سر بزنید. به این ترتیب می توانید ببینید که هاوایی چقدر زیبا است.

I've had time to look through all the photos and videos that we took, so I thought I'd share some of my favorite

من وقت داشتم تمام عکس‌ها و ویدیوهایی را که گرفته‌ایم نگاه کنم، بنابراین فکر کردم برخی از خاطرات مورد علاقه‌ام را

memories from our family vacation. And along the way, we can study some useful vocabulary.

از تعطیلات خانوادگی‌مان به اشتراک بگذارم. و در طول مسیر، می توانیم واژگان مفیدی را مطالعه کنیم.

Okay?

باشه؟

On June 29th, we flew to California. We took a six-hour flight from Boston to LA.

در 29 ژوئن، ما به کالیفرنیا پرواز کردیم. ما با یک پرواز شش ساعته از بوستون به لس آنجلس رفتیم.

This was our first visit to Los Angeles and we didn't have much time, just one night.

این اولین بازدید ما از لس آنجلس بود و وقت زیادی نداشتیم، فقط یک شب.

So we all agreed on one destination: the Hollywood sign. That's where I did my first live stream.

بنابراین همه ما در یک مقصد توافق کردیم: علامت هالیوود. آنجا بود که اولین پخش زنده ام را انجام دادم.

On June 30th, we arrived in Kona on the Big Island. That's in the west. We stayed at a resort in Waikoloa Village.

در 30 ژوئن به کونا در جزیره بزرگ رسیدیم. اونم تو غرب ما در یک استراحتگاه در روستای Waikoloa اقامت کردیم.

One thing I enjoy about traveling is the chance to try new foods, I like to try the local cuisine.

یکی از چیزهایی که در سفر لذت می برم فرصت امتحان غذاهای جدید است، من دوست دارم غذاهای محلی را امتحان کنم.

The local cuisine refers to the way food is cooked in a particular region.

غذاهای محلی به روش پخت غذا در یک منطقه خاص اشاره دارد.

In Hawaii, we ate fish, beef, and pork. I learned that lau lau pork is

در هاوایی ماهی، گوشت گاو و خوک می خوردیم. فهمیدم که گوشت خوک لاو لاو

meat wrapped and cooked in a taro leaf. The leaf helps keep the meat moist and tender.

گوشتی است که در یک برگ تارو پیچیده و پخته شده است. برگ به مرطوب و لطیف نگه داشتن گوشت کمک می کند.

Hawaiian meat dishes are often served with a side of white rice, sometimes with a bit of cabbage too.

غذاهای گوشتی هاوایی اغلب با یک طرف برنج سفید و گاهی با کمی کلم نیز سرو می شود.

Smaller cafes often gave us a little bit of potato and macaroni salad, and fancier restaurants

کافه‌های کوچک‌تر معمولاً کمی سالاد سیب‌زمینی و ماکارونی به ما می‌دهند و رستوران‌های شیک‌تر

often serve two types of fish: ahi and mahi mahi.

اغلب دو نوع ماهی سرو می‌کنند: آهی و ماهی ماهی.

My husband and I are big fans of Japanese food,

من و شوهرم از طرفداران پر و پا قرص غذاهای ژاپنی هستیم،

so at the markets that cater to Japanese tourists, we ate our fill of tempura,

بنابراین در بازارهایی که برای گردشگران ژاپنی سرو می شود، ما از تمپورا،

miso soup, sushi and other yummy dishes. Our children were able to find their usual favorites, like hot dogs,

سوپ میسو، سوشی و دیگر غذاهای خوشمزه خوردیم. بچه‌های ما توانستند موارد دلخواه معمولی خود را پیدا کنند، مانند هات داگ،

pizza and chicken strips.

پیتزا و مرغ.

When stores and restaurants cater to certain people, they provide what those people want and like.

وقتی فروشگاه‌ها و رستوران‌ها به افراد خاصی خدمات می‌دهند، آنچه را که آن افراد می‌خواهند و دوست دارند، ارائه می‌کنند.

You eat your fill of something. Then you get enough. You get plenty.

شما از چیزی سیر می خورید. آن وقت به اندازه کافی می شوی. شما مقدار زیادی دریافت می کنید.

My son ate his fill of pizza while on vacation, and my daughter ate her fill of sweets like Hawaiian shaved ice.

پسرم در تعطیلات پیتزای خود را خورد و دخترم شیرینی‌هایی مانند یخ تراشیده هاوایی را خورد. می

You know, the funny thing is that as an English language teacher,

دانید، نکته خنده دار این است که به عنوان یک معلم زبان انگلیسی، به

I think it should be "shaved ice" with an -ed ending because someone shaves the ice for you.

نظر من باید "یخ تراشیده شده" با پایان -ed باشد زیرا کسی یخ را برای شما می تراشد.

It's shaved, just like we can get crushed ice. But oddly enough most of the signs in Hawaii

تراشیده شده است، درست مثل ما که می توانیم یخ خرد شده بگیریم. اما به طرز عجیبی بیشتر تابلوها در هاوایی

advertise shave ice.

یخ اصلاح را تبلیغ می کنند.

Well "shave" or "shaved" ice. It's a yummy treat. Have you ever tried it?

خب یخ "تراشیده" یا "تراشیده". این یک غذای خوشمزه است. آیا تا به حال امتحانش کرده ای؟

Maybe you could even make it at home if you have the right tools.

شاید حتی بتوانید آن را در خانه درست کنید اگر ابزار مناسبی دارید.

While we were still on the Big Island, we drove across the island to the east and visited the Botanical Gardens.

در حالی که هنوز در جزیره بزرگ بودیم، جزیره را به سمت شرق رانندگی کردیم و از باغ گیاه شناسی بازدید کردیم.

That's near Hilo. Well, just down the road from the gardens,

این نزدیک هیلو است. خوب، درست پایین جاده از باغ ها،

there was a small local cafe, and we got some Hawaiian shaved ice.

یک کافه محلی کوچک وجود داشت، و ما مقداری یخ تراشیده شده هاوایی گرفتیم.

It was so big and it was on top of this little cup...that as we were eating it just fell over

آنقدر بزرگ بود و بالای این فنجان کوچک بود... که وقتی داشتیم غذا می خوردیم

onto the table, but it was so yummy that we decided to eat from the top down to the table.

روی میز افتاد، اما آنقدر خوشمزه بود که تصمیم گرفتیم از بالا به پایین به میز غذا بخوریم.

We didn't touch the table, but we were eating from the top because it was so yummy.

ما به میز دست نزدیم، اما از بالا داشتیم غذا می‌خوردیم، چون خیلی خوشمزه بود.

And we didn't want it to go to waste...and it was funny because as we looked around the same thing happened to other

و ما نمی‌خواستیم هدر برود... و خنده‌دار بود زیرا وقتی به اطراف نگاه می‌کردیم همین اتفاق برای افراد دیگر افتاد

people and they did the same thing!

و آنها هم همین کار را کردند!

My husband and I agreed that we didn't want to spend all of our time at the beach,

من و شوهرم توافق کردیم که نمی‌خواهیم تمام وقت خود را در ساحل بگذرانیم،

so we included a lot of activities like

بنابراین فعالیت‌های زیادی مانند

horseback riding on a ranch and visiting Pearl Harbor.

اسب‌سواری در مزرعه و بازدید از پرل هاربر را در نظر گرفتیم.

Some of our favorite activities cost next to nothing, which means we didn't have to spend much money.

برخی از فعالیت های مورد علاقه ما تقریباً هیچ هزینه ای ندارند، به این معنی که مجبور نبودیم پول زیادی خرج کنیم.

Pololu Valley Lookout on the Big Island was completely free.

Pololu Valley Lookout در جزیره بزرگ کاملا رایگان بود.

The only price we had to pay was with our legs. We had to hike to

تنها بهایی که باید می پرداختیم پاهایمان بود. برای

enjoy a beautiful view of a lush green valley and a black sand beach.

لذت بردن از منظره ای زیبا از دره ای سرسبز و ساحلی با شن های سیاه، باید پیاده روی می کردیم.

The trail was steep. I thought at one point someone would fall and break their neck, but luckily no one did.

مسیر شیب دار بود. من فکر می کردم در یک لحظه یک نفر می افتد و گردن خود را می شکند، اما خوشبختانه هیچ کس این کار را نکرد.

Sometimes mothers can be overly dramatic, and we express our worry about the danger of falling by saying things like,

گاهی اوقات مادران می توانند بیش از حد نمایشی باشند و ما نگرانی خود را در مورد خطر زمین خوردن با گفتن جملاتی مانند "

"Be careful! You can fall and break your neck."

مراقب باش! می توانی زمین بخوری و گردنت بشکنی" ابراز می کنیم.

But thankfully no one in my family got hurt while hiking, and no one we passed on the trails got hurt either.

اما خوشبختانه هیچ کس در خانواده من در حین پیاده روی صدمه ای ندید و به کسی که در مسیرها رد شدیم نیز آسیبی نرسید.

And that's a good thing because along the trail we passed ladies in pretty summer dresses and cute little sandals.

و این چیز خوبی است، زیرا در طول مسیر از کنار خانم‌هایی با لباس‌های تابستانی زیبا و صندل‌های کوچک زیبا گذشتیم.

And I thought they made a poor choice of clothing for a strenuous hike.

و من فکر می کردم که آنها انتخاب نامناسبی از لباس برای یک پیاده روی سخت انجام داده اند.

But I'm not the fashion police so...

اما من پلیس مد نیستم پس... آیا

Have you ever heard about the fashion police?

تا به حال در مورد پلیس مد شنیده اید؟

The fashion police are the people, especially in the media, who criticize other people's clothing.

پلیس مد افرادی هستند به خصوص در رسانه ها که از پوشش دیگران انتقاد می کنند.

So I'm not the fashion police. So who am I to criticize?

پس من پلیس مد نیستم. پس من کی هستم که انتقاد کنم؟

Well, speaking of fashion choices, there is one poor choice that I made.

خوب، در مورد انتخاب های مد صحبت می کنیم، یک انتخاب ضعیف وجود دارد که من انجام دادم.

After I lost my phone, I wasn't able to check the weather, like I usually do every morning.

بعد از اینکه تلفنم را گم کردم، نتوانستم آب و هوا را چک کنم، مثل هر روز صبح.

We drove up the coast of Oahu

ما از ساحل اوآهو بالا رفتیم

and we didn't realize it was going to rain... hard. We ended up getting soaked to the skin.

و متوجه نشدیم که باران می بارد... سخت. ما در نهایت به پوست خیس شدیم.

We didn't have our raincoats. By the time we found a store that sold ponchos, it was too late.

ما بارانی هایمان را نداشتیم. زمانی که فروشگاهی پیدا کردیم که پانچو می فروخت، دیگر دیر شده بود.

Our clothing was completely wet.

لباس ما کاملا خیس بود.

We weren't happy about being wet, but we didn't let that stop us from enjoying our day.

ما از خیس بودن راضی نبودیم، اما اجازه ندادیم که مانع لذت بردن از روزمان شود.

So to get soaked to the skin or be soaked to the skin means to be completely wet. Your clothing too.

پس خیس شدن به پوست یا خیس شدن به پوست یعنی کاملاً خیس بودن. لباس شما هم روز

We also got a little wet on the Fourth of July.

چهارم تیرماه هم کمی خیس شدیم. نم نم نم نم نم

There was a drizzle, but thankfully it didn't affect the fireworks.

نم باران آمد، اما خوشبختانه تاثیری بر آتش بازی نداشت.

In fact, I think the light rain helped us stay cool. It was hot and it was humid.

در واقع، فکر می‌کنم باران ملایم به ما کمک کرد تا خنک بمانیم. هوا گرم و مرطوب بود.

We walked to a city park in Honolulu, and we watched the fireworks from there.

ما به یک پارک شهری در هونولولو رفتیم و از آنجا آتش بازی را تماشا کردیم.

We spent four days on the Big Island of Hawaii and then four more days on Oahu.

چهار روز را در جزیره بزرگ هاوایی و سپس چهار روز دیگر را در اوآهو گذراندیم.

In addition to visiting Pearl Harbor on Oahu, we went to the Dole Pineapple Plantation (Center),

علاوه بر بازدید از پرل هاربر در اوآهو، به مزرعه آناناس دول (مرکز)،

Hanauma Bay for snorkeling, and then the Polynesian Cultural Center.

خلیج هاناوما برای غواصی و سپس مرکز فرهنگی پلینزی رفتیم.

One thing that put a damper on the vacation was the loss of my cell phone.

یکی از چیزهایی که در تعطیلات تاثیرگذار بود گم شدن تلفن همراهم بود.

But everyone else had theirs, so we still had enough photos and videos. It wasn't so bad.

اما هر کس دیگری عکس خود را داشت، بنابراین ما هنوز به اندازه کافی عکس و فیلم داشتیم. خیلی هم بد نبود

To put a damper on something is to affect it negatively.

دمپر کردن چیزی به معنای تأثیر منفی آن است.

Something becomes less enjoyable, like a vacation without a cell phone.

چیزی کمتر لذت بخش می شود، مانند تعطیلات بدون تلفن همراه.

But when we got back to Massachusetts,

اما وقتی به ماساچوست برگشتیم،

I was able to get a new phone and restore all my old photos up to the day when I lost my old phone.

توانستم یک تلفن جدید تهیه کنم و تمام عکس‌های قدیمی‌ام را تا روزی که گوشی قدیمی‌ام را گم کردم بازیابی کنم.

So as they say, all's well that ends well.

بنابراین همانطور که می گویند، همه چیز خوب است که به خوبی پایان می یابد.

That means that I can forget about the difficulties and unpleasant things

یعنی می توانم سختی ها و چیزهای ناخوشایند را فراموش کنم

because in the end we came home happy and one of my dreams finally came true. I went to Hawaii.

چون در نهایت خوشحال به خانه برگشتیم و بالاخره یکی از رویاهایم محقق شد. من به هاوایی رفتم.

Once more here's the vocabulary you can learn from this lesson.

یک بار دیگر در اینجا واژگانی وجود دارد که می توانید از این درس بیاموزید.

Local cuisine

غذاهای محلی

Cater to someone

به کسی غذا بدهید

Eat ones fill of something. Next to nothing or cost next to nothing.

. در کنار هیچ یا هزینه در کنار هیچ.

Fall and break one's neck. The fashion police. Be soaked to the skin.

افتادن و گردن شکستن. پلیس مد تا پوست خیس شود.

Drizzle

نم نم باران

Put a damper on something. All's well that ends well.

روی چیزی دمپر بگذارید. همه چیز خوب بود که خوب تموم شد.

Why don't you choose two of these expressions and write your own examples in the comments? I'll offer corrections as time allows.

چرا دو تا از این عبارات را انتخاب نمی کنید و نمونه های خود را در نظرات نمی نویسید؟ من اصلاحات را تا زمانی که زمان اجازه دهد ارائه خواهم کرد.

Well, that's all for now. If you enjoyed this vocabulary lesson, please remember to like this video.

خوب، فعلاً همین است. اگر از این درس واژگان لذت بردید، لطفاً این ویدیو را لایک کنید.

Always thanks for watching and happy studies!

همیشه برای تماشا و مطالعات شاد متشکریم!

Mahalo!

محلو!

Become a sponsor of English with Jennifer.

با جنیفر اسپانسر زبان انگلیسی شوید.

You'll get a special badge, bonus posts, on-screen credit, and a monthly live stream.

نشان ویژه، پست‌های جایزه، اعتبار روی صفحه و پخش مستقیم ماهانه دریافت خواهید کرد.

Click on the link or look in the video description for more information.

برای اطلاعات بیشتر روی لینک کلیک کنید یا به توضیحات ویدیو نگاه کنید.

Note that sponsorships are not available in every country at this time.

توجه داشته باشید که در حال حاضر حمایت مالی در هر کشوری در دسترس نیست.

I'd like to say a very special thank you to my current sponsors. Hopefully, more of you will join us for the next live stream.

من می خواهم تشکر ویژه ای از حامیان مالی فعلی خود داشته باشم. امیدواریم تعداد بیشتری از شما برای پخش زنده بعدی به ما بپیوندید.

Join me on my YouTube community tab for special posts each week.

در برگه انجمن YouTube من برای پست های ویژه هر هفته به من بپیوندید.

If you haven't already, please subscribe to my channel. That way you'll get notification of every new video I upload to YouTube.

اگر قبلا این کار را نکرده اید لطفا در کانال من عضو شوید. به این ترتیب در مورد هر ویدیوی جدیدی که من در YouTube آپلود می کنم اعلان دریافت خواهید کرد.