Card Idioms - English Vocabulary with Jennifer

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. You know, there was a time when I  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. می دانید، زمانی بود که من

not only played cards a lot, I collected decks of  cards. Let me show you some from my collection.  

نه تنها زیاد کارت بازی می کردم، بلکه دسته های کارت را جمع می کردم. اجازه دهید تعدادی از مجموعه خود را به شما نشان دهم.

Do you know how to play any card games? I used  to sit around the table with my grandmother,  

آیا می دانید چگونه هر بازی با ورق را انجام دهید؟ من با مادربزرگم، پسر عمویم و برادرانم دور میز می نشستم

my cousin, and my brothers, and we'd  play hand after hand. That means  

و دست به دست هم بازی می کردیم. این بدان معناست که

one round of a game after another. To play any  card game, you need a deck of cards. The decks  

یک دور بازی یکی پس از دیگری. برای انجام هر بازی با ورق، به یک دسته کارت نیاز دارید. عرشه‌هایی

that I'm used to playing with have 52 cards and  4 suits: hearts, diamonds, clubs, and spades.

که من عادت دارم با آن‌ها بازی کنم دارای 52 کارت و 4 لباس هستند: قلب، الماس، چماق، و بیل.

The cards are numbered two through ten.  

کارت ها از دو تا ده شماره گذاری شده اند.

Then you have the face cards: jack,  queen, king, and the A stands for ace.

سپس کارت های صورت را دارید: جک، ملکه، پادشاه و A مخفف ACE است.

Depending on the game you play, an  ace can be worth 1 or 11 points.  

بسته به بازی‌ای که انجام می‌دهید، یک آس می‌تواند ۱ یا ۱۱ امتیاز داشته باشد.

There are also two jokers, but I've never  played any card games that needed them.

دو جوکر نیز وجود دارد، اما من هرگز هیچ بازی ورقی که به آنها نیاز داشته باشد، انجام نداده‌ام.

Before you play a game, you  have to shuffle the cards.  

قبل از انجام یک بازی، باید کارت‌ها را به هم بزنید.

What does that mean? You have to mix them up.

معنی آن چیست؟ شما باید آنها را با هم مخلوط کنید.

After I shuffle, I deal the cards  to each player. I'm the dealer.

بعد از اینکه به هم می‌زنم، کارت‌ها را به هر بازیکن می‌دهم. من فروشنده هستم

When it's your turn, you play the cards  you're given. Card games are popular,  

وقتی نوبت شماست، کارت‌هایی را که به شما داده شده بازی می‌کنید. بازی‌های ورقی محبوب هستند،

so it's not surprising that we have lots of idioms  connected to these games. I'll share four. Okay?

بنابراین جای تعجب نیست که ما اصطلاحات زیادی به این بازی‌ها متصل کنیم. من چهار را به اشتراک می گذارم. باشه؟

Life challenges us with different events. In 2020,  

زندگی ما را با اتفاقات مختلف به چالش می کشد. در سال 2020،

many of us have had to change our  lifestyles due to the coronavirus pandemic.  

بسیاری از ما مجبور شدیم سبک زندگی خود را به دلیل همه گیری ویروس کرونا تغییر دهیم.

These changes may not be ideal, but we each have  to play the hand we're dealt. What does this mean?

این تغییرات ممکن است ایده‌آل نباشند، اما هرکدام از ما باید با دستی که به ما داده می‌شود، بازی کنیم. این یعنی چی؟

B. When you play the hand you're  dealt, you accept the situation,  

ب. وقتی با دستی که به شما داده می‌شود بازی می‌کنید، موقعیت را می‌پذیرید،

but it's also about making use of what you have.

اما این در عین حال استفاده از آن چیزی است که دارید.

You need to make the most of the situation.

شما باید از موقعیت حداکثر استفاده را ببرید.

In a card game, you're given a set of cards, and  you have to do your best to win using those cards.

در یک بازی با ورق، مجموعه‌ای از کارت‌ها به شما داده می‌شود، و باید تمام تلاش خود را برای برنده شدن با استفاده از آن کارت‌ها انجام دهید.

November is an important time in politics. We  focus on elections. Politicians work hard for  

نوامبر زمان مهمی در سیاست است. ما روی انتخابات تمرکز می‌کنیم. سیاستمداران

many months to win our vote. Maybe someone looks  like they're on their way to losing. But maybe,  

برای به دست آوردن رأی ما ماه‌ها سخت کار می‌کنند. شاید کسی به نظر می رسد که در راه باخت است. اما شاید،

just maybe they have an ace up their sleeve, like  support from a celebrity. What does this mean?

فقط شاید آنها یک آس در آستین خود داشته باشند، مانند حمایت یک سلبریتی. این یعنی چی؟

C. Having an ace up your sleeve in cards refers to  cheating, but in life it means you have a plan or  

ج. داشتن آستین آستین در کارت‌ها به تقلب اشاره دارد ، اما در زندگی به این معنی است که شما یک برنامه یا

a resource that not everyone knows about. You  can use that at some point to your advantage,  

منبعی دارید که همه درباره آن نمی‌دانند. می‌توانید زمانی از آن به نفع خود استفاده کنید،

so it's not about cheating;  it's about having an advantage.

بنابراین بحث تقلب نیست. این در مورد داشتن یک مزیت است.

You can even say it about yourself: Don't worry  about me. I still have an ace up my sleeve.  

حتی می‌توانید درباره خودتان بگویید: نگران من نباش. من هنوز یک آس در آستین خود دارم.

That means you still have a plan to succeed.

یعنی هنوز برنامه ای برای موفقیت دارید.

Imagine your neighbor has some strange ideas  about spies and aliens. He wraps his head with  

تصور کنید همسایه شما ایده های عجیبی درباره جاسوس ها و بیگانگان دارد. او سرش را با

aluminum foil to prevent people from reading or  controlling his mind. Your opinion of all this?  

فویل آلومینیومی می‌پیچد تا از خواندن یا کنترل ذهنش جلوگیری کند. نظر شما در مورد همه اینها؟

He is not playing with a full deck. What does this  mean? B. He is crazy, or at least a little bit.  

او با عرشه کامل بازی نمی کند. این یعنی چی؟ ب- او دیوانه است، یا حداقل کمی.

Let's face it. We're not always kind  when we make remarks about other people.  

بیا با آن روبرو شویم. وقتی در مورد دیگران اظهار نظر می کنیم، همیشه مهربان نیستیم.

If you want to say or suggest that someone  is either a little crazy or somewhat stupid,  

اگر می‌خواهید بگویید یا پیشنهاد کنید که شخصی کمی دیوانه یا تا حدی احمق است،

you can say they're not playing with a full  deck. You can add some modifiers: He's not  

می‌توانید بگویید که او با عرشه کامل بازی نمی‌کند . می‌توانید چند تغییردهنده اضافه کنید: او

exactly playing with a full deck. She's not quite  playing with a full deck, if you know what I mean.

دقیقاً با یک دسته کامل بازی نمی‌کند. اگر منظورم را می‌دانید، او کاملاً با یک عرشه کامل بازی نمی‌کند.

Let's say you have a job, but  you're not happy with what you earn.  

فرض کنید شغل دارید، اما از چیزی که به دست می آورید راضی نیستید. می‌دانید که

You know you've proven yourself, and you want  your company to recognize your worth. It's been  

خودتان را ثابت کرده‌اید، و می‌خواهید شرکتتان ارزش شما را تشخیص دهد.

four years in the same position. You could remain  quiet and hope that eventually they'll reward you,  

چهار سال است که در همان موقعیت است. می‌توانید ساکت بمانید و امیدوار باشید که در نهایت به شما پاداش خواهند داد،

or you could meet with your boss and lay  your cards on the table. What does this mean?

یا می‌توانید با رئیس‌تان ملاقات کنید و کارت‌هایتان را روی میز بگذارید. این یعنی چی؟

A. A round of cards ends when everyone knows  

A. یک دور کارت زمانی به پایان می رسد که همه بدانند

what cards each player has. They all lay their  cards on the table. They reveal their cards.

هر بازیکن چه کارت هایی دارد. همه آنها کارتهای خود را روی میز می گذارند. کارت هایشان را فاش می کنند.

So, laying your cards on the table in everyday  life means that you're completely honest.  

بنابراین، گذاشتن کارت‌هایتان روی میز در زندگی روزمره به این معنی است که شما کاملاً صادق هستید.

You tell people your plans or your true  thoughts and hope that they treat you favorably.  

شما برنامه ها یا افکار واقعی خود را به مردم می گویید و امیدوارید که با شما رفتار مطلوبی داشته باشند.

Do you remember all four idioms? Match  the expressions to their meanings.

آیا هر چهار اصطلاح را به خاطر دارید؟ عبارات را با معانی آنها مطابقت دهید.

Try this quiz. Choose the best  expression to complete the sentence.

این مسابقه را امتحان کنید. بهترین عبارت را برای تکمیل جمله انتخاب کنید.

Joshua has been dating Emma for nine  months. He's convinced that she's the one.  

جاشوا نه ماه است که با اما قرار دارد . او متقاعد شده است که او یکی است.

This weekend, he plans to  lay his cards on the table.  

این آخر هفته، او قصد دارد کارت‌هایش را روی میز بگذارد.

He'll tell Emma everything in his  heart and ask her to marry him.

او هر آنچه در دل دارد به اما می گوید و از او می خواهد که با او ازدواج کند.

My Uncle Ethan is a nice guy, but  he's not playing with a full deck.  

عموی من ایتان پسر خوبی است، اما او با عرشه کامل بازی نمی کند.

For the third time this decade, he's predicting  the end of the world by a large asteroid.

او برای سومین بار در این دهه، پایان جهان را توسط یک سیارک بزرگ پیش‌بینی می‌کند.

The employees will have to take a 10% pay  cut, but no one is complaining. They have to  

کارمندان باید 10 درصد از حقوق خود را کاهش دهند، اما هیچ کس شکایتی ندارد. آن‌ها باید

play the hand they're dealt and hope that when  the economy improves, their income will too.  

همان کاری را که به آنها داده می‌شود بازی کنند و امیدوار باشند که وقتی اقتصاد بهبود یابد، درآمدشان نیز بهبود یابد.

Until then, they'll keep their jobs and  work hard to make the company successful.

تا آن زمان، آنها مشاغل خود را حفظ خواهند کرد و سخت تلاش خواهند کرد تا شرکت را موفق کنند.

Kayla hopes her high grades will get  her into the university of her choice,  

کایلا امیدوار است نمرات بالایش او را به دانشگاه مورد نظرش برساند،

but if her academic record isn't strong  enough, she still has an ace up her sleeve.  

اما اگر سوابق تحصیلی‌اش به اندازه کافی قوی نباشد، او هنوز یک آس در آستین دارد.

She plays the cello, and she knows the university  orchestra is always looking for good musicians.

او ویولن سل می نوازد و می داند که ارکستر دانشگاه همیشه به دنبال نوازندگان خوب است.

That's all for now. Please like the  video if you found it useful and  

فعلاً همین است. لطفاً اگر ویدیو را مفید و

interesting. As always, thanks  for watching and happy studies!

جالب یافتید، لایک کنید. مثل همیشه، برای تماشا و مطالعات شاد متشکریم!

Thank you to all the members of my channel.  And you Super and Truly Marvelous Members,  

ممنون از همه اعضای کانالم و شما اعضای فوق‌العاده و واقعاً شگفت‌انگیز،

look out for the next bonus video.  

منتظر ویدیوی جایزه بعدی باشید.

Follow me on Facebook. Twitter, and  Instagram. And don't forget to subscribe!

من را در فیس بوک دنبال کنید. توییتر و اینستاگرام. و فراموش نکنید که مشترک شوید!

you

شما